اطاعت امام در معارف و سیره رضوی
رویکرد این نوشتار بررسی تخصصی مفهوم اطاعت از امام با رویکرد معارف و سیره رضوی است. برای مطالعه عمومی و کلی این مفهوم به مدخل اطاعت امام، و برای مطالعه تخصصی ابعاد این موضوع با رویکردهای دیگر، به اطاعت امام در قرآن، اطاعت امام در حدیث، اطاعت امام در کلام اسلامی و اطاعت امام در معارف مهدویت مراجعه کنید. |
مقدمه
- وجوب اطاعت از امام، یکی از احکام مهم و بزرگ دین بوده[۱] و اطاعت از امام در واقع امتثال اوامر و نواهی الهی است[۲]. وجوب اطاعت از امام، از آن جهت است که معصوم میباشد[۳]، چون در غیر این صورت، به نافرمانی خداوند دستور خواهد داد که با دستورهای الهی در تناقض و به همین جهت، محال است[۴]. از سوی دیگر، اطاعت الهی در همه حال و در همه امور زندگی مطلوب و ضروری است و تنها در سایه بهرهمندی از راهنمایی معصومان(ع) میتوان به این مرحله از اطاعت الهی دست یافت[۵]. همچنین چون امامت جانشینی پیامبر(ص) است، اطاعت از امام نیز مانند اطاعت از پیامبر(ص)، واجب است[۶].
- روایتهای متعددی از امام رضا(ع) در مواضع مختلف وجود دارد که بر واجب الاطاعه بودن امامان دلالت دارد. امام رضا(ع) واجب الاطاعه بودن را یکی از ویژگیهای امام میداند[۷]. طبق روایت امام رضا(ع) به نقل از پدرانشان از رسول خدا(ص) اطاعت از ائمه(ع)، اطاعت از خداوند بوده، و معصیت آنان، معصیت خداوند[۸]. در روایت مشابهی با همین سلسله سند، اطاعت و نافرمانی نسبت به امامان معصوم(ع)، اطاعت و نافرمانی از رسول خدا(ص) محسوب میشود[۹]. در روایت دیگری از امام رضا(ع) با همین سلسله سند، این چنین آمده است: "ای علی! تو و امامان از فرزندانت بعد از من، حجت خداوند بر خلق و نشانههای او در میان مردم هستید. هر کس یکی از شما را انکار نماید، مرا انکار کرده است. و هر کس یکی از شما را نافرمانی کند، مرا نافرمانی نموده است. هر کس به یکی از شما ستم کند، به من ستم کرده و هر کس با شما اتصال داشته باشد، با من اتصال دارد. و هر کس از شما اطاعت کند، مرا اطاعت کرده است"[۱۰]. بر اساس این روایت، چون امامان معصوم(ع) حجت خداوند بر خلق او هستند، انکار، ستم و نافرمانی آنان در سطح انکار، ستم و نافرمانی نسبت به رسول خدا(ص) بوده و اطاعت از آنان نیز همین حکم را خواهد داشت. از سوی دیگر، در جامعۀ آن روز سؤالات و شبهاتی دربارۀ رابطۀ امام و مردم وجود داشته است که امام رضا(ع) آن را پاسخ داده است. عدهای مردم را عبد ائمه(ع) میدانستند و این ادعا را به ائمه(ع) منسوب میکردند. امام این سخن را نقد فرموده و واجب الاطاعه بودن و نصرت در امور دینی را به عنوان رابطۀ صحیح امام و مردم مطرح ساخته است[۱۱].
- همچنین در جلسهای که با حضور امام رضا(ع)، مأمون و تعدادی از علمای عراق و خراسان تشکیل میشود، آن حضرت با تمسک به آیاتی از قرآن، اطاعت از عترت پیامبر(ص) را از نشانههای برتری عترت بر سایر مردم شمرده است[۱۲].
- همچنین حضرت در نقد استناد بعضی به قیاس در فهم برخی مسائل، آن را به شدت مورد مذمت کرده و افرادی را که در این مسائل وارد شدهاند خارج از طاعت ائمه(ع) دانسته است. امام رضا(ع) در ادامه، این دسته افراد را به تقلید از امامان(ع) فرا خوانده است[۱۳]. بر پایۀ روایت دیگری از آن حضرت، مقصود از علما در روایتِ امام صادق(ع): "هر کس علمی را بیاموزد تا با آن با سفیهان بحث و جدل کند و بر علما فخر بفروشد و یا مردم را به سوی خودش متوجه سازد، در آتش خواهد بود" علمای آل محمد(ع) هستند که خداوند اطاعت از آنان را بر مردم واجب ساخته است[۱۴].
- یکی از مسائل کلیدی در این بحث، تساوی همۀ اهل بیت(ع) در وجوب اطاعت از آنان است و نیز اینکه از این جهت بین آنها هیچ فرقی نیست. بر اساس سخن امام رضا(ع)، ایمان عبد زمانی به کمال میرسد که به اموری مانند تساوی اهل بیت(ع) در وجوب اطاعت شناخت پیدا نماید. در همین جهت، امام تصریح میکند که اهل بیت(ع) در واجب الاطاعه بودن با هم فرقی ندارند، اگرچه برخی مانند امیرمؤمنان(ع) نسبت به دیگران دارای برتریهایی در علم و فضیلت هستند[۱۵]. پس بر اساس روایتهای امام رضا(ع) در این موضوع، واجب الاطاعه بودن یکی از ویژگیهای امام و اطاعت از او مانند اطاعت از خداوند و رسول خدا(ص) واجب است. این مسأله از آنجا ناشی میشود که امامت جانشینی پیامبر(ص) است و به همین جهت اطاعت از امام، مانند اطاعت از پیامبر(ص) واجب است[۱۶].
- از سوی دیگر، چون لزوم اطاعت از خداوند و رسول او برای دستیابی به سعادت است، در صورت عدم وجوب اطاعت از امام بعد از رسول خدا(ص)، سعادت انسان نادیده گرفته خواهد شد. از همین رو، اطاعت از امام ضامن دستیابی به سعادت است. علاوه بر این، یکی دیگر از دلایل ضرورت اطاعت از امام آن است که امام از طرف خداوند متولی امور مردم است و منصب امامت و حکومت را بر عهده دارد و به همین دلیل باید از او اطاعت شود[۱۷].[۱۸]
مقدمه
- خداوند در قرآن اطاعت از کسانی با عنوان "اولی الامر" را همانند اطاعت از خود و رسولش واجب ساخته است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۱۹]. از سوی دیگر، بسیاری از روایتها حکایت از آن دارد که امامان معصوم(ع) مصادیق اولوالامر هستند که خداوند در قرآن اطاعت از آنان را مانند اطاعت از خود و رسولش واجب ساخته است [۲۰]. رسول خدا(ص) نیز در تبیین مصداق اولوالامر در این آیه، آنان را امامان معصوم(ع) معرفی نموده و اسامی همۀ آنها را به صراحت ذکر کرده است. طبق این روایت، آنان بعد از رسول خدا(ص) خلیفۀ آن حضرتاند و پیشوایی مسلمانان را بر عهده دارند[۲۱].
- امام رضا(ع) در تبیین فلسفۀ ضرورت وجود اولوالامر و دستور به اطاعت از آنان از سوی خداوند متعال، چند علت مهم بیان کرده است:
- ضرورت وجود شخصی امین از طرف خداوند جهت جلوگیری از نقض حدود الهی؛
- لزوم ساماندهی امور دین و دنیا، مانند عدالتگستری و جنگ با دشمنان؛
- جلوگیری از نابودی دین و تغییر سنتها و احکام الهی و مبارزه با بدعتگذاران و ملحدان.
- طبق این روایت، با توجه به نقص و احتیاج ذاتی مردم و اختلافات میان آنها و تفاوت نظرات و خواهشهای آنان، اگر کسی نباشد تا سرپرستی و محافظت از آنچه را پیامبران الهی آوردهاند بر عهده گیرد، شریعتها، سنتها و احکام الهی تغییر میکند و در نهایت به نابودی همۀ مردم منتهی میشود[۲۲]. بر این اساس، در صورتی که اولوالامر نباشند یا اطاعت از آنان واجب نباشد، امور دین و دنیای مردم به نابودی و انحطاط کشیده میشود.
جستارهای وابسته
- آیه اطاعت
- اطاعت خدا
- توحید در اطاعت
- اطاعت پیامبر
- اطاعت پیامبر خاتم
- اطاعت از اولی الامر
- اطاعت امام
- بیعت اطاعت
- مقام مطیعان
- مقام افتراض طاعت
- اطاعت از اوصیای انبیا
- اطاعت انبیا در افعال
- اطاعت انبیا در اقوال
- اطاعت سلطان عادل
- اطاعت ولی فقیه
- اطاعت مخلوق در معصیت خالق
- طاعت غیر افضل
- استثقال طاعت
- تنعم به طاعت
- اطاعت از حاکم جائر
- اطاعت از ابوین
- اطاعت از زوج
- اطاعت از نماینده ولی فقیه
- اطاعت در عبادات
- اطاعت در غیر عبادات
- تأسی
- تمکین
- امتثال
- قصد قربت در عبادت
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ کتاب الألفین، ص۴۸.
- ↑ کتاب الألفین، ص۶۵.
- ↑ کتاب الألفین، ص۱۸۶.
- ↑ کتاب الألفین، ص۲۹۲.
- ↑ کتاب الألفین، ص۱۴۳.
- ↑ مصباح الهدایة، بهبهانی، ص۱۲۶.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۵۰۰؛ الغیبة، نعمانی، ص۲۲۲؛ الأمالی، صدوق، ص۶۷۹؛ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۲۱؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۶۸۰؛ معانی الأخبار، ص۱۰۰.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۵۸.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۶۰.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۱۳.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۴۵۹، ۴۶۰؛ الأمالی، مفید، ص۲۵۳؛ الأمالی، طوسی، ص۲۲؛ شرح أصول الکافی، مازندرانی، ج۵، ص۱۸۶؛ مرآة العقول، ج۲، ص۳۳۲.
- ↑ الأمالی، صدوق، ص۵۲۴؛ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۳۱؛ بشارة المصطفی(ص)، ج۲، ص۲۲۹.
- ↑ قرب الإسناد، ص۳۵۶.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۳۰۷.
- ↑ الاختصاص، ص۲۲.
- ↑ مصباح الهدایة، بهبهانی، ص۱۲۶.
- ↑ مرآة العقول، ج۲۶، ص۵۱۷.
- ↑ کاظمی بنچناری، محمد، مقاله «اطاعت»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۹۲۲؛ التفسیر، عیاشی، ج۱، ص۲۵۲، ۲۵۳، ۲۶۰؛ الزهد، ابن سعید، ص۱۰۴؛ الاعتقادات، ص۹۴؛ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۳۱؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۱.
- ↑ کفایة الأثر، ص۵۴؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۵۳؛ إعلام الوری، ج۲، ص۱۸۲.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۰۰-۱۰۱.