بعثت در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۵ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث بعثت است. "بعثت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل بعثت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

بعثت به‌معنای برانگیختن عبارت است از فرستاده شدن انسانی از سوی خداوند برای فراخواندن دیگران به سوی هدایت و کمال شایسته انسانی. دلایل مختلفی بر لزوم بعثت پیامبران دلالت دارد مانند محدود بودن عقل و نیاز به دانش الهی در راستای زندگی اجتماعی. بعثت پیامبر خاتم(ص) به مقام رسالت، یکی از مهم‌ترین حوادث تاریخ بشر است.

معناشناسی بعثت

کلمه "بعثت" در لغت به‌معنای برانگیختن[۱]، چیزی را به طرفی سوق دادن[۲] و فرستادن به تنهایی[۳] است و در اصطلاح به‌معنای فرستاده شدن انسانی از سوی خداوند برای فراخواندن دیگران به سوی هدایت و کمال شایسته انسانی است[۴].[۵]

بعثت پیامبر خاتم

برانگیخته شدن رسول خدا(ص) به مقام رسالت، یکی از مهم‌ترین حوادث تاریخ بشر و از نعمت‌های بزرگ الهی است که خداوند به سبب اعطای این نعمت، بر بندگانش منت نهاده است: ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۶].[۷]

پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) در چهل سالگی، از سوی خداوند به پیامبری برانگیخته شد و نخستین بار، بر فراز کوه حرا در شهر مکّه، آیات سوره "اقرأ" بر آن حضرت فرود آمد. جبرئیل، یکی از فرشتگان بزرگ خداوند، قرآن را بر آن حضرت نازل کرد. این حادثه مهمّ که آغاز پیامبری حضرت محمد(ص) بود، در روز ۲۷ ماه رجب سال چهلم عام الفیل بود. بعثت پیامبر اسلام، که به آن "مبعث" هم می‌گویند، یکی از روزهای فرخنده و از اعیاد بزرگ اسلامی است و مسلمانان جهان این روز را جشن گرفته، شادمانی می‌کنند. حضرت محمد(ص)، آخرین پیامبران است و پس از او هیچ کس به پیامبری برانگیخته نشده است و دین او، دینی کامل، جهانی و همیشگی است[۸].

آغاز بعثت

حضرت محمد(ص) هر سال، یک ماه در غار حراء معتکف می‌شد و به عبادت خداوند می‌پرداخت[۹]. آن حضرت چهل سال داشت که در مکه و غار حراء به رسالت مبعوث شد[۱۰]. اهل سنت، آغاز بعثت را رمضان[۱۱] و شیعیان ۲۷ رجب[۱۲] ذکر کرده‌اند.

اولین آیاتی که جبرئیل بر آن حضرت نازل کرد، آیات ابتدایی سوره علق است. ابن هشام آورده است: "رسول خدا(ص) عادت داشت هر سال یک ماه در غار حرا معتکف می‌شد. در این یک ماه، آن حضرت، غار حراء را اختیار می‌کرد و مستمندان و مساکینی را که در آنجا نزدش می‌رفتند اطعام می‌فرمود. چون آن یک ماه پایان می‌یافت به شهر مکه باز می‌گشت، ابتدا به کنار کعبه می‌رفت و هفت بار یا بیشتر دور آن طواف می‌کرد؛ سپس به خانه خویش می‌رفت. تا سالی که حضرت در آن به رسالت مبعوث شد؛ طبق معمول همه ساله، در ماه رمضان برای اعتکاف و عبادت همراه اهل خانه خود به سوی حراء کوچ کرد و همچنان تا شبی که خدای تعالی او را به رسالت مبعوث کرد، مشغول عبادت بود. در آن شب، جبرئیل بر او نازل شد. در اینجا خود رسول خدا(ص) ادامه داستان را چنین نقل می‌فرماید: "هنگامی که من خوابیده بودم دیدم، جبرئیل، پارچه‌ای از دیبا که در آن کتابی (و یا نامه‌ای) بود نزد من آورد و گفت: بخوان. گفتم: چه بخوانم؟ جبرئیل مرا گرفت و چنان فشاری داد که پنداشتم مرگم فرا رسیده است. سپس مرا رها ساخت و گفت: بخوان، گفتم: چه بخوانم؟ دوباره مرا فشاری داد... (و همچنان تا سه بار) و هر بار می‌گفتم: چه بخوانم؟ بلکه او دست از من بدارد، در این بار گفت: ﴿اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ[۱۳].رسول خدا(ص) می‌فرماید: "پس من این آیات را خواندم و جبرئیل رفت، من... دیدم گویا در قلبم کتابی نقش بسته است؛ پس، از غار بیرون آمدم تا وسط کوه رسیدم، آوازی از بالای سرم شنیدم که می‌گفت: ای محمّد! تو پیغمبر خدایی و من جبرئیلم"[۱۴].[۱۵]

وضعیت عمومی اعراب زمان بعثت

جامعه عربستان پیش از بعثت رسول خدا(ص) جامعه جاهلی محسوب می‌شد. جهل و فساد، این جامعه را فرا گرفته بود. بت‌پرستی در بین مردم رواج داشت: ﴿وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا[۱۶]. زنده به گور کردن دختران از رسوم ناپسندی بود که در بین آنها دیده می‌شد[۱۷] و اصولاً زن را موجودی پست و کم‌ارزش می‌دانستند. اعمال حج به شیوه‌ای نادرست همراه با سوت، کف و احیانا طواف عریان انجام می‌شد[۱۸]. خرافات در میان آنها رواج داشت[۱۹]. قتل و خونریزی، مایه مباهات ایشان بود. خداوند به دشمنی‌های میان آنها در سوره آل عمران آیه ۱۰۳ اشاره کرده است[۲۰].

حضرت علی(ع) در خطبه‌های متعددی، این وضعیت را به خوبی ترسیم کرده است. آن حضرت در خطبه ۹۵ نهج‌البلاغه می‌فرماید: "خدا، پیامبر اسلام را هنگامی مبعوث فرمود که مردم در سرگردانی بودند، در فتنه‌ها به سر می‌بردند و هوا و هوس بر آنها چیره می‌شد؛ خودبزرگ‌بینی و تکبر، آنها را به لغزش‌های فراوان می‌کشاند، نادانی‌های جهالت، پست و خوارشان می‌کرد..."[۲۱] و در خطبه دوم درباره وضعیت زمان بعثت می‌فرماید: "... هدایت، فراموش شده بود و در عوض، گمراهی و نابینایی همه جا در حال شیوع بود، پرستش خدای رحمان معصیت شمرده می‌شد، شیطان را یاری می‌کردند؛ در حالی که ایمان بدون یار و یاور مانده بود. این در حالی است که مردم در فتنه‌هایی گرفتارند که با پای خویش، آنان را لگدمال می‌کردند... در سرزمینی که دانشمندانش به اجبار لب فرو می‌بستند و جاهلانش گرامی شمرده می‌شدند[۲۲]. در چنین زمانی بود که خداوند با بعثت آخرین فرستاده خویش، بشر را از جهالت، گمراهی، فساد و تعصب‌های بیجا نجات داد و راه سعادت را به آنها آموخت[۲۳].

بعثت در تاریخ

مطابق نظر بیشتر سیره‌نویسان و مورّخان آگاه، رسول اکرم(ص) چهل سال پس از عام الفیل به رسالت مبعوث شد. پیش از این صدای فرشته الهی را می‌شنید تا این که در چهل سالگی، جبرئیل، پیک امین وحی بر او نمایان گردید. برخی نیز عمر آن حضرت را به هنگام بعثت، چهل و دو، چهل و سه، و چهل و پنج سال دانسته‌اند[۲۴]. شاید در واقع بین این دیدگاه‌ها اختلافی نباشد؛ زیرا برخی دوره دعوت پنهانی را که از سه تا پنج سال به طول انجامید، دوران رسالت به حساب آورده‌اند و برخی دیگر، بعثت را از آغاز دوره دعوت علنی دانسته‌اند[۲۵].

شاید برخی آن حضرت را در دوره دعوت سرّی، پیامبر مرسل برای همه توده‌های مردم ندانند یا آن حضرت را فقط مأمور ابلاغ و دعوت خویشان بدانند. شاید همین مطلب باعث شده که برخی معتقد باشند، دوران دعوت مکّه ده سال به طول انجامید. در حالی که گروه دیگر این دوره را سیزده سال می‌دانند.[۲۶].

تاریخ بعثت و چگونگی نزول قرآن‌

از اهل بیت(ع) روایت شده که پیامبر اکرم(ص) روز بیست و هفت ماه رجب به رسالت مبعوث شد. این دیدگاه مشهور است و حتی علّامه مجلسی مدعی است که شیعه در این باره اتّفاق نظر دارد. از دیگران نیز همین تاریخ نقل شده است[۲۷]. برخی گفته‌اند: پیامبر(ص) در ماه رمضان به رسالت مبعوث شد امّا در روز آن با هم اختلاف دارند[۲۸]. گروه سوم بعثت را در ماه ربیع الاول می‌دانند، امّا همانند گروه دوم، در تعیین روز آن با هم اختلاف دارند[۲۹].

گروه دوم در اثبات دیدگاه خود استدلال کرده‌اند که پیامبر(ص) با قرآن مبعوث شد و همان گونه که می‌دانیم قرآن در ماه رمضان فرود آمده است؛ ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ[۳۰].

﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ[۳۱]. باید به یک اشکال دیگر هم اشاره کنیم. خلاصه آن چنین است؛ هر چند این دو آیه مبارکه بر نزول دفعی قرآن دلالت دارد، امّا در جای دیگر می‌فرماید: ﴿وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِيلًا[۳۲].

این آیه که در آن واژه «نزّلناه» آمده، بر نزول تدریجی قرآن دلالت دارد. در حالی که در آیات قبلی، واژه «انزل» آمده که بر نزول دفعی دلالت می‌کند. چنان که آیه ۳۲ سوره فرقان (۲۵) هم بر نزول دفعی دلالت دارد؛ ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً[۳۳].

از سوی دیگر نباید فراموش کرد که برخی از آیات قرآن مربوط به حوادث زمان داراست که در ظرف زمان به وقوع پیوسته است. مثل: ﴿قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا[۳۴]. علاوه بر این تاریخ نیز گواه است که قرآن در طول بیست و سه سال یعنی به صورت تدریجی نازل شده است.

پاسخ اشکال این است که منافاتی بین دو نزول تدریجی و دفعی نیست. منظور از نزول دفعی، مطابق روایات فراوان، نزول قرآن به بیت المعمور است. سپس به صورت تدریجی از بیت المعمور بر رسول اکرم(ص) نازل می‌شد[۳۵].

بر این اساس ممکن است، نزول دفعی قرآن در شب قدر بوده، نزول تدریجی آن از ۲۷ رجب آغاز شده باشد. پاسخ دیگر آن است که قرآن به صورت دفعی بر قلب پیامبر اکرم(ص) نازل شد، امّا آن حضرت مأمور به تبلیغ آن نبود. سپس مطابق مناسبت‌هایی که پیش می‌آمد، به تدریج فرود می‌آمد. شاید این دیدگاه شواهدی داشته باشد که فعلا مجال بحث درباره آن نیست[۳۶].

دیدگاه سوم بر آن است که آغاز نزول قرآن پس از گذشت سه سال از بعثت یعنی پس از دعوت سرّی بوده است. این مطلب در برخی از روایات آمده، گروهی نیز بر آن تأکید کرده‌اند[۳۷]. بنابراین بین بعثت پیامبر(ص) در ماه رجب و نزول قرآن در ماه رمضان منافاتی وجود ندارد[۳۸].[۳۹].

دیدگاه ما

ما دیدگاه خود را درباره تاریخ بعثت رسول اکرم(ص) به شرح زیر خلاصه‌ می‌کنیم؛

  • خداوند متعال می‌فرماید: ﴿قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً[۴۰]. در این آیه واژه «نزّل» به کار رفته و منظور نزول دفعی است. بنابراین «نزّل» فقط به معنی نزول تدریجی نیست.
  • از تتبّع آیات قرآنی به دست می‌آید که بین ماده «انزال» و «تنزیل» تفاوتی وجود ندارد. مثلا در قرآن آمده: ﴿وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ[۴۱]. در اینجا نزّل به معنای نزول دفعی به کار رفته است. چنان که گاهی اوقات واژه نزّل و زمانی واژه انزل به کار می‌رود؛ ﴿أَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا[۴۲]. نمونه‌های این مطلب فراوان است و فعلاً مجال تتبّع آن را نداریم.
  • این که می‌گویند: پیامبر اکرم(ص) با قرآن مبعوث شده درست نیست. روایات اهل بیت(ع) که بیان می‌کند: آن حضرت در ماه رجب به رسالت مبعوث شد؛ در دلالت بر سستی این عقیده بس است.
  • روایات نزول قرآن بر بیت المعمور را نمی‌توان از طریق اهل بیت(ع) اثبات کرد. چنان که قابل اعتماد هم نیست. این عقیده شیخ مفید است[۴۳]. از سوی دیگر اثبات نزول دفعی قرآن بر قلب پیامبر(ص) نیز خیلی مشکل است و بدون داشتن حجّت، نمی‌توان از آن صحبت کرد.
  • نمی‌توان به این حدیث اعتماد کرد که به استناد نزول قرآن در طول مدت بیست سال می‌گوید: قرآن سه سال پس از بعثت فرود آمد؛ زیرا احتمال دارد این سخن به نحو تقریب و تسامح بیان شده و در مقام تعیین دقیق مسأله نبوده است. این عادت مردم است که به هنگام خبر دادن از یک حادثه، زیادی اندک را می‌اندازند یا اضافه می‌کنند. چنان که معلوم است در این کار، خلاف واقع صورت نگرفته است. آری، ممکن است، معانی و حقایق قرآن بر قلب نازنین پیامبر اکرم(ص) فرود آمده باشد تا انسانی کامل باشد و خویشتن را مطابق همان معانی عالی پرورش دهد. با این حال صرفا یک احتمال است و نیاز به اثبات دارد.

از آنچه گذشت می‌توان نتیجه گرفت که مطابق روایات اهل بیت(ع) رسول اکرم(ص) در ماه رجب به رسالت مبعوث شد تا برای دریافت وحی قرآنی آماده شود: ﴿إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا[۴۴].

سپس به تدریج نزول قرآن در ماه مبارک رمضان آغاز شد. در این نیز مانعی وجود ندارد که حقایق و معانی قرآنی به صورت دفعی بر آن حضرت فرود آمده و سپس نزول تدریجی آن آغاز شد. روایت مفضّل از امام صادق(ع) احتمال اخیر را تأیید می‌کند[۴۵].

چنان که این روایت نیز مؤید همین مطلب است که پیامبر(ص) را فرشته‌ای بود که آن حضرت را به انجام اخلاق حسنه فرمان می‌داد و پیش از آنکه قرآن فرود آید، فرشته خود را به او نشان می‌داد...[۴۶]. احتمال دیگر آن است که قرآن در شب قدر به طور دفعی نازل شده باشد، اما رسول خدا(ص) مأمور به ابلاغ آن نگردید. سپس در مناسبت‌های مختلف به صورت تدریجی فرود آمد تا آن را به مردم ابلاغ نماید.[۴۷].

آغاز وحی‌

آغاز وحی در غار حراء بود. این غار روی کوه نور واقع است که در سه میلی شهر مکّه قرار دارد. گفته می‌شود، جبل النور همان کوه فاران است که در تورات آمده است، جز این که ظاهرا فاران نام کوه‌های مکّه است نه فقط کوه نور. یاقوت حموی در فرهنگ جغرافیایی خود، معجم البلدان به این نکته تصریح کرده است. رسول اکرم(ص) در این غار مطابق شریعتی که برایش ثابت شده بود، عبادت می‌کرد. عبد المطلب نیز پیش از نوه‌اش در همین غار عبادت می‌کرد.

نخستین آیه‌ای که بر پیامبر(ص) فرود آمد، این آیات بود؛ ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ * خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ[۴۸]. به نام خداوند رحمتگر مهربان، بخوان به نام پروردگارت که آفرید، انسان را از علق آفرید.

این مطلب از اهل بیت(ع) روایت شده است[۴۹]. چنان که از دیگران هم به‌ وفور نقل شده است. سیاق آیات مذکور هم بر همین نکته دلالت دارد[۵۰]. شاید گفته شود، نخستین آیاتی که فرود آمد، سوره فاتحة الکتاب بود[۵۱].

خصوصا که رسول اکرم(ص)، علی(ع) و خدیجه(س) روز دوم بعثت نماز خواندند. روشن است که این مطلب چیزی را ثابت نمی‌کند؛ زیرا احتمال دارد، سوره فاتحة الکتاب بلافاصله پس از سوره علق نازل شده باشد. چنان که احتمال می‌رود، نماز در ابتدا بدون سوره فاتحة الکتاب بوده، سپس خواندن این سوره در نماز واجب شد. البته این مطلب را هیچ کس نگفته است.

از سوی دیگر این نکته با روایاتی که نماز بدون سوره را نماز نمی‌داند[۵۲]، منافاتی ندارد؛ زیرا ممکن است، هنوز در آن زمان قرائت سوره در نماز تشریع نشده باشد. از سویی روایت کرده‌اند که سوره فاتحه پس از سوره مدثّر یعنی چندین سال پس از بعثت نازل شد[۵۳].

دیدگاه سوم این است که نخستین آیاتی که بر رسول اکرم(ص) نازل شد، سوره مدثّر بود[۵۴]. به زودی خواهیم دید که این سوره پس از دعوت سرّی، فرود آمد. چنان که خود آنان روایاتی نقل کرده‌اند که با این نظرشان منافات دارد[۵۵].[۵۶].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

{

  1. جبران مسعود، الرائد، ج۱، ص۳۸۸؛ دو واژه بعث و بعثت مصدر فعل بعث یبعث می‌باشند.
  2. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۳۲.
  3. ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۱۱۶.
  4. ابوالفضل داورپناه، انور العرفان، ج۲، ص۸۳.
  5. حاجی‌زاده، یدالله، بعثت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۱۸۶؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۵۹؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۴۳.
  6. «بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
  7. حاجی‌زاده، یدالله، بعثت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۱۸۶.
  8. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۴۳.
  9. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۳۵.
  10. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۳۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۴۹؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۹۰.
  11. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۹۳-۲۹۴؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۵۲.
  12. کلینی، الکافی، ج۴، ص۱۴۹؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج۴، ص۳۰۴.
  13. «بخوان به نام پروردگار خویش که آفرید آدمی را از خونپاره‌ای فروبسته آفرید بخوان و (بدان که) پروردگار تو گرامی‌ترین است همان که با قلم آموزش داد به انسان آنچه نمی‌دانست آموخت» سوره علق، آیه ۱-۵.
  14. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۳۷.
  15. حاجی‌زاده، یدالله، بعثت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۱۸۷-۱۸۸.
  16. «و گفتند: هیچ گاه از خدایان خویش دست برندارید و هرگز از ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر، دست نکشید» سوره نوح، آیه ۲۳.
  17. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۵۰۰.
  18. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۹۹؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۲، ص۲۸۳-۲۸۴؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۲، ص۳۰۵.
  19. سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  20. ﴿وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ «و نعمت‌های خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دل‌های شما را الفت داد» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
  21. نهج‌البلاغه، ص۴۴.
  22. نهج‌البلاغه، ص۴۴.
  23. حاجی‌زاده، یدالله، بعثت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۱۹۰.
  24. بنگرید: سیره مغلطای، ص۱۴؛ سیره حلبی، ج۱، ص۲۲۴؛ تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۴۲.
  25. بحار الانوار، ج۱۸، ص۱۷۷؛ کمال الدین، ص۱۹۷؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۹؛ سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۸۰؛ مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۴۳.
  26. عاملی، سید جعفر مرتضی، سیرت جاودانه ج۱، ص ۲۴۸.
  27. بنگرید: سیره حلبی، ج۱، ص۲۳۸؛ سیره مغلطای، ص۱۴؛ مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۷۳.
  28. بنگرید: تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۴۴؛ سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۵۶؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۲.
  29. المواهب اللدنیه، ج۱، ص۳۹؛ سیره مغلطای، ص۱۴؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۲.
  30. «ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم» سوره قدر، آیه ۱.
  31. «(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند» سوره بقره، آیه ۱۸۵.
  32. «و آن را قرآنی بخش‌بخش کرده‌ایم تا بر مردم با درنگ بخوانی و آن را خرده‌خرده فرو فرستاده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۶.
  33. «و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستاده‌ایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم» سوره فرقان، آیه ۳۲.
  34. «خداوند، سخن زنی را که با تو درباره همسرش چالش داشت و به خداوند شکوه می‌کرد شنیده است و خداوند گفت و گوی شما را می‌شنود که خداوند، شنوایی بیناست» سوره مجادله، آیه ۱.
  35. بنگرید: المیزان، ج۲، ص۱۵.
  36. بنگرید: المیزان، ج۲، ص۱۸؛ تاریخ القرآن (زنجانی)، ص۱۰.
  37. بنگرید: التمهید فی علوم القرآن، ج۱، ص۸۲- ۸۳؛ الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۹؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۴.
  38. التمهید فی علوم القرآن، ج۱، ص۸۱.
  39. عاملی، سید جعفر مرتضی، سیرت جاودانه ج۱، ص۲۴۹.
  40. «و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟» سوره فرقان، آیه ۳۲.
  41. «یا خانه‌ای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشته‌ای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟» سوره اسراء، آیه ۹۳.
  42. «و از آسمان، آبی پاک فرو فرستادیم» سوره فرقان، آیه ۴۸.
  43. تصحیح الاعتقاد، ص۵۸.
  44. «ما سخنی سنگین را به زودی بر تو فرو می‌فرستیم» سوره مزمل، آیه ۵.
  45. بحار الانوار، ج۱، ص۵۳؛ ج۹۲، ص۳۸.
  46. التمهید فی علوم القرآن، ج۱، ص۸۳.
  47. عاملی، سید جعفر مرتضی، سیرت جاودانه ج۱، ص ۲۵۱.
  48. «بخوان به نام پروردگار خویش که آفرید * آدمی را از خونپاره‌ای فروبسته آفرید» سوره علق، آیه ۱-۲.
  49. البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۹.
  50. الدر المنثور، ج۶، ص۳۶۸؛ الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۳.
  51. الدر المنثور، ج۱، ص۲۴.
  52. وسائل الشیعة، ج۴، ص۷۳۲- ۷۳۳.
  53. الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۴.
  54. الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۳.
  55. بنگرید: المیزان، ج۲، ص۲۲.
  56. عاملی، سید جعفر مرتضی، سیرت جاودانه ج۱، ص ۲۵۳.