اسرافیل در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اسرافیل است. "اسرافیل" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

واژه إسرافیل را به صورت‌های دیگری نیز از قبیل "اسرافین"، "سرافین" و "سرافیل" ذکر کرده‌اند.[۱] برخی واژه إسرافیل را رباعی و گروهی با اصلی دانستن همزه، آن را خماسی می‌دانند.[۲] بیشتر لغت‌دانان اسرافیل را واژه‌ای غیر عربی دانسته‌اند؛[۳] برخی آن را برگرفته از سریانی و مرکب از اسرا (بنده) و ایل (خدا) می‌دانند.[۴] نام‌های دیگر اسرافیل (عبدالله،[۵] عبیدالله،[۶] عبدالرّحمن)[۷] نیز با این معنا انطباق دارند. در روایاتی به نقل از پیامبر(ص)، امام سجاد(ع)، صحابه و تابعان گفته شده است: هر اسم مرکبی که بخش دوم آن واژه ایل باشد (مانند جبرئیل، میکائیل و عزرائیل) به نحوی بندگی خدا را می‌رساند.[۸] برخی دیگر، احتمال داده‌اند مأخذ این واژه، لغت عبریِ "سرافیم" باشد [۹] که بر اساس تورات، نام جمعی از فرشتگان است که بر بالای کرسی خداوند ایستاده و دارای ۶ بال هستند که با دو بال روی خود را و با دو بال دیگر پاهای خود را پوشانیده‌اند و با دو بال دیگر پرواز می‌کنند و هنگام آواز جمله "قدّوس قدّوس، پروردگارِ لشکرهاست، تمامی زمین از جلال او مملوّ است" را بر زبان می‌آورند.[۱۰]

گاهی نظریه اشتقاق اسرافیل از سرافیم با حدس و احتمال چنین توجیه می‌شود که شاید اعراب پیشین، از جمله نصارا، الف و لام را به "سراف" افزوده باشند؛ همچنین امکان دارد که "میم" به "لام" تبدیل شده تا بر قیاس جبرئیل و میکائیل، این واژه، سرافیل (اسرافیل) شود.[۱۱] برخی، از همسانی لفظی این دو واژه، پا را فراتر نهاده، برای نشان دادن ارتباط هرچه بیشتر بین آن دو به تشابه پاره‌ای از اوصاف همانند داشتن ۶ بال، حضور در نزد کرسی خداوند و قدّوس قدّوس گویی فرشتگان سرافیم در کتاب تورات، با دارا بودن ۴ بال و حامل عرش الهی بودن و تسبیح‌گویی فرشته اسرافیل در روایات اسلامی استناد جسته‌اند [۱۲] و در اظهار نظری غیر دقیق، این‌گونه مطالب را به صراحت، ساخته کعب‌الاحبار و از اسرائیلیات دانسته‌اند.[۱۳]

اگرچه بیشتر روایات از منابع اهل‌سنت بوده و در سند پاره‌ای از آنها کعب‌الاحبار وجود دارد؛ اما فراوانی روایات به حدی است که شبهه‌ای، در اصل وجود فرشته‌ای به نام اسرافیل در فرهنگ اسلامی باقی نمی‌گذارد و این گونه اوصاف که نظیر آن در آیات قرآن ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۱۴] نیز آمده است، براساس دیدگاه‌های گوناگون کلامی و فلسفی قابل تبیین است.[۱۵]

اندکی توجّه روشن می‌سازد که لغت سرافیم در زبان عبری به رغم برخی شباهت‌های لفظی و وصفی، تفاوت‌های آشکاری با واژه اسرافیل در فرهنگ اسلامی دارد:

  1. سرافیم جمع و در تورات به معنای گروهی از فرشتگان مقرّب است و اسرافیل مفرد، و در فرهنگ اسلامی نام فرشته‌ای مقرّب.
  2. در فرهنگ اسلامی مسئولیت اسرافیل، ابلاغ پیام الهی به دیگر فرشتگان [۱۶] و دمیدن در صور معرفی شده است؛ ولی در تورات، نه تنها فرشتگان تسبیح‌گوی سرافیم چنین مسئولیت‌هایی ندارند، بلکه از هیچ فرشته‌ای حتی با لفظی دیگر برای چنین مسئولیتی، نامی به میان نیامده است. بر اساس روایات، همچنین اسرافیل ولیّ لوح محفوظ [۱۷] و واسطه امین بین خداوند و سه فرشته برگزیده دیگر معرفی شده است [۱۸] و بر این نکته تصریح شده که وحی خدا بر جبرئیل توسط او ابلاغ می‌گردد.[۱۹]

براساس این روایات فرمان‌ها و وحی الهی در لوح محفوظ ظاهر می‌شود و اسرافیل آن را به دیگر فرشتگان ابلاغ می‌کند. علامه مجلسی در ذیل روایات پیشگفته، از برخی نقل می‌کند که وی براساس روایتی، همه فرشتگان لوح را تحت امر و پیرو اسرافیل دانسته است.[۲۰] در روایتی دیگر علم جبرئیل از میکائیل، و علم میکائیل برگرفته از اسرافیل، و دانش اسرافیل از لوح محفوظ معرفی شده است [۲۱] و در سلسله سند روایات قدسی نیز پیامبر سخن خداوند را از جبرئیل و او از میکائیل و میکائیل از اسرافیل و او از لوح و لوح از قلم و در نهایت آن را از خداوند نقل می‌کند؛[۲۲] همچنین در روایات از نگاشته شدن قرآن [۲۳] و نامی از اسمای الهی [۲۴] و ۴ حرف از حروف گشایش امور بر پیشانی اسرافیل [۲۵] گزارشهایی ارائه شده و در دعا،[۲۶] تعقیقات [۲۷] و حرزهای بسیاری [۲۸] از او نام برده شده است. بدین‌سان و با عنایت به نبودن واژه اسرافیل در زبان عبری و سامی،[۲۹] صرف حدس و گمان یا وجود پاره‌ای تشابهات نمی‌تواند اشتقاق این واژه را از لغت عبری سرافیم توجیه کند.[۳۰]

اسرافیل در قرآن

واژه اسرافیل در قرآن کریم نیامده است؛ امّا مفسران در ذیل آیات بسیاری، از این فرشته سخن گفته‌اند:

  1. نفخ صور و دمیدن در ناقور: ﴿وَيَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ[۳۱]، ﴿وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنْظُرُونَ[۳۲]، ﴿وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ[۳۳]، ﴿وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا[۳۴]، ﴿فَإِذَا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ[۳۵] [۳۶]
  2. دعوت و ندا: ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ تَقُومَ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذَا دَعَاكُمْ دَعْوَةً مِنَ الْأَرْضِ إِذَا أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ[۳۷]، ﴿وَهُوَ الَّذِي يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَى فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ[۳۸]، ﴿وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ[۳۹]، ﴿يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ[۴۰] طبق نظر مفسران مقصود از دعوت و ندا دمیدن اسرافیل در صور است.[۴۱]
  3. برانگیخته شدن در قیامت: ﴿يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ[۴۲]، ﴿تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ[۴۳]، ﴿وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُمْ مَا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَمَا نَرَى مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَضَلَّ عَنْكُمْ مَا كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ[۴۴].[۴۵]
  4. معراج پیامبر(ص):﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۴۶].[۴۷]
  5. فرشتگان:
    1. جبرئیل و میکائیل و تمثل به جبرئیل: ﴿مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِيلَ وَمِيكَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكَافِرِينَ[۴۸]، ﴿ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى[۴۹]، ﴿وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ[۵۰].[۵۱]
    2. مدبّرات امر: ﴿فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا[۵۲].[۵۳]
    3. حاملان عرش: ﴿وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ[۵۴].[۵۵]
    4. عبادت و تسبیح فرشتگان: ﴿وَلَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا يَسْتَحْسِرُونَ[۵۶]،﴿فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُمْ لَا يَسْأَمُونَ[۵۷].[۵۸]
    5. فرشتگان بشارت دهنده به ابراهیم(ع): وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُواْ سَلامًا قَالَ سَلامٌ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ .[۵۹]
    6. فرشتگانی که به هنگام مرگ مؤمن بر بالین وی حاضر می‌شوند: ﴿وَادْخُلِي جَنَّتِي[۶۰].[۶۱]
    7. حضور فرشتگان در قیامت: ﴿يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا[۶۲].[۶۳]
    8. اوصاف و افعال فرشتگان: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۶۴]، ﴿وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ[۶۵].[۶۶]
    9. برتری فرشتگان برگزیده بر بنی‌آدم: ﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا[۶۷].[۶۸].

افزون بر این، در ذیل برخی از آیات نیز به مناسبت خاصی از اسرافیل سخن به میان آمده است؛ مانند پیوستن ذرّیه مؤمنان به ایشان در قیامت، ﴿الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ[۶۹][۷۰] شادکامی بهشتیان ﴿فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَهُمْ فِي رَوْضَةٍ يُحْبَرُونَ[۷۱].[۷۲] و فرستادن فرشته پیامبر برای فرشتگان بر فرض زندگی آنها در زمین ﴿قُلْ لَوْ كَانَ فِي الْأَرْضِ مَلَائِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ مَلَكًا رَسُولًا[۷۳].[۷۴].[۷۵]

جایگاه اسرافیل

در ذیل آیه ﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا[۷۶] که بنی‌آدم بر بسیاری از مخلوقات الهی برتر معرفی شده است، برخی به برتری انسان جز بر فرشتگان برگزیده (جبرئیل، اسرافیل، میکائیل و عزرائیل) و جماعتی از کروبیان اشاره کرده‌اند؛ ولی ابوالفتوح با ژرف اندیشی نیکویی، صحت آن را موقوف بر استثنای پیامبران از بنی‌آدم دانسته است.[۷۷] آیه شریفه: ﴿وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ[۷۸] هریک از فرشتگان را دارای جایگاهی مشخص معرفی کرده است. با توجه به دیدگاه فیلسوفان مشّاء نیز که بر اساس قاعده "الواحد" به سلسله طولی مراتب هستی قائل‌اند و رابطه وجودی عقول و فرشتگان را نسبت به یکدیگر تکوینی و علّی دانسته‌اند [۷۹] می‌توان جایگاه اسرافیل در نظام هستی را بازشناسی کرد. در ذیل آیاتی که از جبرئیل و میکائیل سخن به میان آمده است، همچون: ﴿مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِيلَ وَمِيكَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكَافِرِينَ[۸۰] مفسران پس از ذکر نام اسرافیل به ذکر روایاتی پرداخته‌اند که مفاد برخی از آنها بیان شأن نزول [۸۱] و برخی برتری جایگاه وی بر جبرئیل و دیگر فرشتگان برگزیده است.[۸۲]

در ذیل آیات تمثل جبرئیل: ﴿ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى[۸۳]، ﴿وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ[۸۴]، مفسران [۸۵] روایاتی را ذکر کرده‌اند که در آنها اسرافیل دارای عظمتی بیشتر از جبرئیل وصف شده است[۸۶].

در بسیاری از روایات نیز برای اسرافیل جایگاهی والاتر از سایر فرشتگان برگزیده تصویر شده و با تعابیری مانند نزدیک‌ترین فرشته به خداوند،[۸۷] نزدیک‌ترین مخلوقها به خداوند،[۸۸] دربان پروردگار [۸۹] و اولین فرشته‌ای که پس از حجاب‌هاست [۹۰] و سیّد ملائکه [۹۱] از او یاد شده است. این گونه روایات با نظر به نقش هریک از فرشتگان برگزیده قابل تبیین است، زیرا بدون احیا که بر عهده اسرافیل است زمینه‌ای برای ایفای نقش تعلیم و روزی دادن و اماته که به ترتیب بر عهده جبرئیل و میکائیل و عزرائیل است [۹۲] نمی‌ماند.

براساس ظاهرِ گونه‌هایی از روایات، اسرافیل با جبرئیل و میکائیل همسان و این سه از گرامی‌ترین آفریده‌ها نزد خداوند،[۹۳] آفریده شده از گوهری واحد،[۹۴] از رؤسای فرشتگان،[۹۵] و هر سه از کروبیان فرشتگان مقرب هستند.[۹۶] شایان ذکر است که فضیلت‌های مشترک یاد شده در پاره‌ای از این‌ روایات و به دنبال آن فرشتگان برخوردار از آنها می‌توانند دارای مراتب باشند، بنابراین، بین این روایات و روایاتی که مفاد آنها برتری اسرافیل بر سایر فرشتگان برگزیده است تنافی نیست.

در برخی روایات نام اسرافیل پس از جبرئیل و میکائیل ذکر شده [۹۷] یا مقام و جایگاه آن دو برتر دانسته شده است[۹۸].[۹۹]

ویژگی اسرافیل

در تبیین آیاتی که از عبادت فرشتگان: ﴿وَلَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا يَسْتَحْسِرُونَ[۱۰۰] و تسبیح آنان: ﴿فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُمْ لَا يَسْأَمُونَ[۱۰۱] سخن می‌گوید از اسرافیل نام برده شده است.[۱۰۲] فرشتگان دارای بال‌های دوگانه، سه‌گانه و چهارگانه‌اند: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۱۰۳] در برخی از روایات اسرافیل دارای ۴ بال معرفی شده است.[۱۰۴] برابر روایات اسرافیل فرشته‌ای بسیار بزرگ، با شکوه و دارای قدرت فراوان است. ابن‌عباس در روایتی مبسوط می‌گوید: اسرافیل دارای قدرت ۷ زمین، کوه‌ها، بادها، درندگان و سراپای وجود او برخوردار از شعور، قدرت بیان و زبان است که خداوند را به هزار هزار لغت تسبیح می‌گوید... و اسرافیل در هر شبانه روز سه بار به جهنّم نگریسته، می‌گرید... میکائیل ۵۰۰ سال پس از اسرافیل و جبرئیل ۵۰۰ سال پس از میکائیل آفریده شده است.[۱۰۵]ذوالقرنین او را همانند مردی جوان، سفید چهره، زیبا صورت و دارای لباسی سپید معرفی کرده است.[۱۰۶] او در هنگام نزول بر حضرت ابراهیم و حضرت لوط با هیبتی نیکو و لباس وعمامه‌ای سفید نمایان شده است.[۱۰۷] چشمانش همانند دو کوکب درّی (ستاره درخشان) دانسته شده است.[۱۰۸] این‌گونه اوصاف برگرفته از نحوه تمثل اسرافیل در برابر وصف کنندگان یا حاکی از عظمت و مرتبه وجودی اوست که به‌صورت تشبیه معقول به محسوس بیان شده است.[۱۰۹]

مسئولیت و مأموریت اسرافیل

بخشی از آیات، مربوط به مسئولیت‌های فرشتگان در نظام آفرینش است: ﴿جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا[۱۱۰] که مصداق آن، ۴ فرشته برگزیده معرفی شده‌اند [۱۱۱] و در ذیل آیه ﴿فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا[۱۱۲] برابر روایات، جبرئیل موکَّل وحی الهی، بادها و لشکرها، میکائیل موکَّل باران و نباتِ زمین، اسرافیل مأمور رساندن فرمان الهی به ایشان و عزرائیل مأمور گرفتن جانها معرفی شده است.[۱۱۳] در آیات بعد تنها به نفخ در صور اشاره شده است: ﴿وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنْظُرُونَ[۱۱۴].[۱۱۵] دمیدن در صور مهم‌ترین مسئولیت اسرافیل است.

بیشتر مفسران شیعی و برخی از مفسران اهل‌سنت براساس روایات تفسیری [۱۱۶] دمیدن در صور را دو بار دانسته‌اند که در پی نفخه نخست، همگان می‌میرند و در پی نفخه دوم برای حضور در قیامت زنده می‌شوند؛[۱۱۷] امّا برخی به استناد تعابیر قرآنی "فَزَع، صَعق و احیاء" و برابر پاره‌ای از روایات آن را سه بار و برخی ۴ بار (فزع، صعق، احیاء و جمع) دانسته‌اند.[۱۱۸] (نفخ صور) اسرافیل یکی از ۸ حامل عرش الهی در قیامت دانسته شده است: ﴿وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ[۱۱۹].[۱۲۰] براساس بسیاری از روایات، وی از حاملان عرش الهی است.[۱۲۱] در روایتی پس از اشاره به عبادت به دور از خستگی فرشتگان حامل عرش، نام اسرافیل و مسئولیت وی در نفخ صور ذکر شده است.[۱۲۲] شارحان، این سخن را ذکر خاص پس از عام و دلیل آن را فضیلت، و اهمیت این مسئولیت وی دانسته‌اند.[۱۲۳] برابر روایات در مورد آیه ﴿وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ[۱۲۴] اسرافیل اولین کسی بود که برای خدا و بر حضرت آدم سجده کرد.[۱۲۵] بر اساس روایتی از امام صادق(ع) در ذیل آیه ﴿يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ[۱۲۶]، ﴿ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً[۱۲۷] در هنگام مرگ مؤمن، پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) و فرشتگان برگزیده، از جمله اسرافیل حضور یافته و بر اساس درخواست امیرمؤمنان(ع) همگی به فرشته مرگ توصیه می‌کنند که با او به مدارا رفتار شود.[۱۲۸] مورد دیگر درباره مژده‌دادن به حضرت‌ابراهیم است: ﴿وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ[۱۲۹] بر اساس روایات، فرشتگانی که برای بشارت فرزند، نزد ابراهیم فرستاده شده‌اند سه، [۱۳۰]۴،[۱۳۱]، ۹ یا ۱۱ [۱۳۲] تن بوده‌اند که در همه موارد اسرافیل یکی از آنان گزارش شده است. این فرشتگان به دلیل آیات بعد مأمور عذاب قوم لوط نیز بوده‌اند.

در تفسیر آیه معراج پیامبر اسلام(ص): ﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ[۱۳۳] از همراهی اسرافیل و دو فرشته برگزیده دیگر، جبرئیل و میکائیل، با پیامبرسخن گفته شده است؛[۱۳۴] همچنین در ذیل آیه ﴿قُلْ لَوْ كَانَ فِي الْأَرْضِ مَلَائِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ مَلَكًا رَسُولًا[۱۳۵] بر اساس روایتی، اسرافیل بر پیامبر اکرم(ص) نازل و از سوی خداوند او را بین پیامبریِ همراه با سلطنت و شوکت ظاهری و پیامبریِ همراه با عبودیت، مخیّر ساخت و پیامبر به اشارت جبرئیل بندگی را برگزید. در این روایت جبرئیل بر رفعت درجه اسرافیل تأکید کرده است.[۱۳۶] برخی از مفسران در ذیل آیه ﴿يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا[۱۳۷] که حضور فرشتگان را در قیامت گزارش می‌کند از حضور ویژه اسرافیلسخن گفته‌اند.[۱۳۸] براساس روایتی از پیامبر(ص) در ذیل آیه ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ[۱۳۹] اسرافیل با سه حلّه از نور برای پوشش به نزد حضرت فاطمه(س) آمده، او را برای حضور در محشر فرا می‌خواند.[۱۴۰] در ذیل آیه ﴿فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَهُمْ فِي رَوْضَةٍ يُحْبَرُونَ[۱۴۱] یکی از عوامل شادکامی بهشتیان، خواندن اسرافیل با آوازی بسیار خوش معرفی شده است. زیبایی و جذابیت آواز اسرافیل از همه الحان، برتر است [۱۴۲] و به هنگام آواز اسرافیل، درختان و حوریان و پرندگان بهشتی نیز با وی همنوا شده او را همراهی می‌کنند [۱۴۳] و به نقل کشف‌الاسرار وی برای بهشتیان، قرآن می‌خواند.[۱۴۴] شاید بتوان گفت زیبایی و جذابیت آواز اسرافیل و همنوا شدن درختان و حوریان و پرندگان بهشتی با وی از آن روست که آواز او، آواز احیا و زندگی‌آفرین است.

افزون بر موارد پیشگفته، برابر روایات، اسرافیل دارای مأموریت‌های دیگری است؛ مانند: مؤذن اهل آسمان،[۱۴۵] احیای اصحاب کهف،[۱۴۶] احیای جرجیس پس از سوزانده شدن جسد وی به دست پادشاه زمان.[۱۴۷].[۱۴۸]

فرجام اسرافیل

مفسران برابر روایات، اسرافیل و سه فرشته برگزیده دیگر (جبرئیل میکائیل و عزرائیل) را مصداق مستثنا در آیه ﴿وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنْظُرُونَ[۱۴۹]، ﴿وَيَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ[۱۵۰] به هنگام نفخ صور و از مرگ بر کنار دانسته‌اند؛[۱۵۱] اما در نهایت اسرافیل نیز همچون فرشتگان برگزیده دیگر طعم مرگ را خواهد چشید؛ طبق برخی روایات، پس از دمیدن نخست و مرگ همگان، خداوند یا عزرائیل، ابتدا جان جبرئیل، سپس میکائیل و در پایان اسرافیل و[۱۵۲] برابر روایتی ابتدا جان اسرافیل، سپس دو فرشته دیگر را می‌گیرد و خود عزرائیل نیز قبض روح می‌شود.[۱۵۳] برابر روایت دیگر به نقل از امام علی بن الحسین(ع) همه اهل آسمان بر اثر نفخه نخست می‌میرند و اسرافیل آخرین کسی است که قبض روح می‌شود.[۱۵۴] نکته اخیر در روایت و نیز برخی منابع ذکر شده است.[۱۵۵] به نظر برخی مرگ مجردات مانند ملائکه به معنای محو نسبتِ وجود آنها به ماهیاتشان است.[۱۵۶] در روایتی، اسرافیل به عنوان اولین کسی که زنده می‌شود[۱۵۷] معرفی شده و در روز قیامت نیز پس از لوح و قلم اولین فرشته‌ای است که در مورد ابلاغ فرمان خدا از او پرسش می‌شود.[۱۵۸] با توجه به مسئولیت مهم اسرافیل در احیا شاید سرّ اینکه او آخرین فردی است که قبض روح می‌شود و اولین کسی است که زنده می‌شود، این باشد که وی مجرای افاضه حیات از ناحیه خداوند به سایر موجودات است.[۱۵۹]

منابع

پانویس

  1. لسان‌العرب، ج ۵، ص ۲۴۵؛ مجمع‌البحرین، ج ۲، ص ۳۶۶، "سرفل"؛ تاج‌العروس، ج ۲۳، ص ۴۳۱، "سرف".
  2. لسان‌العرب، ج ۵، ص ۲۴۵، "سرفل"؛ ریاض‌السالکین، ج ۱، ص ۸۵.
  3. تاج‌العروس، ج ۲۳، ص ۴۳۱، "سرف"؛ المعرب، ج ۱، ص ۹۷؛ ریاض‌السالکین، ج ۱، ص ۸۵.
  4. لغت‌نامه، ج ۲، ص ۱۹۲۵، "اسرافیل".
  5. بحارالانوار، ج ۱۵، ص ۳۵۲.
  6. بحارالانوار، ج ۵۶، ص ۲۵۰.
  7. الدرالمنثور، ج ۱، ص ۲۲۵.
  8. ریاض‌السالکین، ج ۱، ص ۸۵.
  9. الملائکه، ص۴۵؛ المعرب، ص۹۷ـ۹۸؛ دائره‌المعارف الاسلامیه، ج ۲، ص ۱۱۳.
  10. کتاب مقدس، اشعیاء نبی، ۶: ۲ ـ ۷.
  11. المعرب، ص ۹۸.
  12. دائره‌المعارف بزرگ اسلامی، ج ۸، ص ۲۸۹؛ عجائب المخلوقات، ص ۲۶۰.
  13. الملائکة، ص ۴۵.
  14. «سپاس خداوند را، آفریننده آسمان‌ها و زمین، همان که فرشتگان دارنده دو دو، و سه سه، و چهار چهار، بال را پیام‌رسان گمارده است؛ در آفرینش هر چه بخواهد می‌افزاید، بی‌گمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره فاطر، آیه ۱.
  15. ریاض‌السالکین، ج ۱، ص ۸۳.
  16. التوحید، ص ۲۶۴؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۶۵۲.
  17. عالم الملائکه، ص ۶۳؛ البدایة والنهایه، ج ۱، ص ۵۹.
  18. الدرالمنثور، ج ۱، ص ۲۳۰؛ بحارالانوار، ج ۵۶، ص ۲۶۰.
  19. بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۶۶، ۳۶۸؛ التوحید، ص ۲۶۴.
  20. بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۱۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۲، ص ۱۶۲.
  21. الاختصاص، ص ۴۵.
  22. بحارالانوار، ج ۳۹، ص ۲۴۶؛ وسائل‌الشیعه، ج ۸، ص ۴۲، ۸۶؛ ج ۲۷، ص ۱۸۷.
  23. الدرالمنثور، ج ۱، ص ۱۲۳.
  24. بحارالانوار، ج ۵۶، ص ۲۵۳.
  25. الخصال، ج ۲، ص ۵۱۰؛ اعلام القرآن، ص ۸۹.
  26. بحارالانوار، ج ۸۷، ص ۲۱۳؛ ج ۸۶، ص ۳۱۶؛ ج ۹۰، ص ۲۶۱ ـ ۲۶۲.
  27. بحارالانوار، ج ۵۶، ص ۹۳، ۲۵۳؛ ج ۸۳، ص ۷۵، ۸۸.
  28. بحارالانوار، ج ۸۳، ص ۳۱۱؛ ج ۸۷، ص ۱۹۱.
  29. المعرب، ص ۹۷.
  30. محمدی آشنانی، علی، مقاله «اسرافیل»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳.
  31. «و روزی که در صور دمند، هر کس در آسمان‌ها و هر کس در زمین است می‌هراسد، جز کسی که خداوند بخواهد و همگان نزد او با فروتنی می‌آیند» سوره نمل، آیه ۸۷.
  32. «و در صور دمیده می‌شود آنگاه هر کس در آسمان‌ها و در زمین است بیهوش می‌گردد- جز آن کس که خدا بخواهد- سپس بار دیگر در آن می‌دمند که ناگاه آنان برمی‌خیزند ، به انتظار می‌مانند» سوره زمر، آیه ۶۸.
  33. «و اوست آن کس که آسمان‌ها و زمین را به درستی آفرید و روزی که فرماید: باش! بی‌درنگ خواهد بود، گفتار او راستین است و روزی که در «صور» دمند فرمانفرمایی از آن اوست؛ دانای نهان و آشکار است و او فرزانه آگاه است» سوره انعام، آیه ۷۳.
  34. «و در آن روز آنان را وا می‌نهیم که در یکدیگر موج زنند و در صور دمیده می‌شود آنگاه آنان را یکجا گرد می‌آوریم» سوره کهف، آیه ۹۹.
  35. «و هنگامی که در صور دمیده شود،» سوره مدثر، آیه ۸.
  36. روض‌الجنان، ج ۱۲، ص ۳۶۳.
  37. «و از نشانه‌های او این است که آسمان و زمین به فرمان او استوارند سپس در آن هنگام که شما را به خواندنی (یگانه) از زمین فرا می‌خواند ناگهان (از گورها) بیرون می‌آیید» سوره روم، آیه ۲۵.
  38. «و اوست که آفریدن (آفریدگان) را می‌آغازد سپس آن را باز می‌آورد و این بر او آسان‌تر است و در آسمان‌ها و زمین مثل برتر، او راست و او پیروزمند فرزانه است» سوره روم، آیه ۲۷.
  39. «و به روزی گوش فرا دار که بانگ برآورنده از جایگاهی نزدیک، بانگ برآورد» سوره ق، آیه ۴۱.
  40. «روزی که بانگ آسمانی راستین را بشنوند، همان، روز رستخیز است» سوره ق، آیه ۴۲.
  41. مجمع البیان، ج ۸، ص ۴۷؛ ج ۹، ص ۲۲۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۸، ص ۱۸۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۵.
  42. «روزی که آن بانگ لرزه‌افکن، به لرزه درآید،» سوره نازعات، آیه ۶.
  43. «بانگی دیگر، از پی آن می‌آید،» سوره نازعات، آیه ۷.
  44. «و به راستی یگانه (و تنها) همان‌گونه که نخست بار آفریده بودیمتان نزد ما آمدید و آنچه (از دارایی) بخشیده بودیمتان پس پشتتان رها کردید و میانجی‌هایتان را که می‌پنداشتید شریک‌ها (ی ما) در میان شما هستند با شما همراه نمی‌بینیم، پیوندتان با آنان گسست و آنچه (شریک‌های ما) می‌پنداشتید از دستتان رفت.» سوره انعام، آیه ۹۴.
  45. مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۶۵۳؛ روض‌الجنان، ج ۷، ص ۳۸۰.
  46. «پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.
  47. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۱؛ روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۵۲.
  48. «آنکه دشمن خداوند و فرشتگان او و فرستادگان وی و جبرئیل و میکائیل باشد، (کافر است) و بی‌گمان خداوند دشمن کافران است» سوره بقره، آیه ۹۸.
  49. «سپس نزدیک شد و فروتر آمد آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیک‌تر رسید. پس (خداوند) به بنده خود وحی کرد، آنچه وحی کرد. دل، آنچه می‌دید، دروغ نگفت، پس آیا شما با او در آنچه می‌بیند، بگو- مگو می‌کنید؟ و به یقین او را در فرودی دیگر، (نیز) دیده بود» سوره نجم، آیه ۸-۱۳.
  50. «و بی‌گمان او (- جبرئیل) را در افق روشن دیدار کرده است،» سوره تکویر، آیه ۲۳.
  51. کشف‌الاسرار، ج ۹، ص ۳۰۷؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۲۲۵، ۲۳۰؛ البرهان، ج ۵، ص ۱۹۹ ـ ۲۰۰.
  52. «آنگاه، به فرشتگان کارگزار» سوره نازعات، آیه ۵.
  53. مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۶۵۲.
  54. «و فرشتگان بر کناره‌های آن (آسمان) اند و در آن روز اورنگ (فرمانفرمایی) پروردگارت را هشت تن (از ایشان) بر فراز سر می‌برند» سوره حاقه، آیه ۱۷.
  55. الدرالمنثور، ج ۸، ص ۲۷۰.
  56. «و هر کس که در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست و آن کسان که نزد اویند از پرستش وی سر باز نمی‌زنند و خسته نمی‌شوند» سوره انبیاء، آیه ۱۹.
  57. «و اگر گردنکشی کنند، آنان که نزد پروردگارت به سر می‌برند شب و روز او را به پاکی یاد می‌کنند و رنجور نمی‌شوند» سوره فصلت، آیه ۳۸.
  58. قصص عن الملائکه، ص ۱۴.
  59. جامع‌البیان، مج ۷، ج ۱۲، ص ۸۹.
  60. «و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۳۰.
  61. تفسیر فرات الکوفی، ص ۵۵۳.
  62. «روزی که روح و فرشتگان (دیگر) ردیف ایستند؛ دم برنیاورند مگر آن کس که (خداوند) بخشنده بدو اذن دهد و او سخن درست گوید» سوره نبأ، آیه ۳۸.
  63. روض‌الجنان، ج ۱۲، ص ۱۵۲.
  64. «سپاس خداوند را، آفریننده آسمان‌ها و زمین، همان که فرشتگان دارنده دو دو، و سه سه، و چهار چهار، بال را پیام‌رسان گمارده است؛ در آفرینش هر چه بخواهد می‌افزاید، بی‌گمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره فاطر، آیه ۱.
  65. «و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد» سوره بقره، آیه ۳۴.
  66. تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۲۰۴ ـ ۲۰۵؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۱۲۳.
  67. «و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشته‌ایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کرده‌ایم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی داده‌ایم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریده‌ایم، نیک برتری بخشیده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.
  68. روض‌الجنان، ج ۱۲، ص ۲۵۱.
  69. «آنان که در بیهوده‌گویی، به بازی سرگرمند» سوره طور، آیه ۱۲.
  70. تفسیر فرات الکوفی، ص ۴۴۵.
  71. «اما کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند در بوستانی شادمان می‌گردانند» سوره روم، آیه ۱۵.
  72. کشف‌الاسرار، ج ۷، ص ۴۴۰.
  73. «بگو: اگر بر زمین فرشتگانی می‌بودند که با آرامش راه می‌پیمودند (باز هم) بر آنان از آسمان فرشته‌ای را به پیامبری می‌فرستادیم» سوره اسراء، آیه ۹۵.
  74. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۷.
  75. محمدی آشنانی، علی، مقاله «اسرافیل»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳.
  76. «و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشته‌ایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کرده‌ایم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی داده‌ایم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریده‌ایم، نیک برتری بخشیده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.
  77. روض الجنان، ج ۱۲، ص ۲۵۱.
  78. «و هیچ یک از ما (فرشتگان) نیست مگر که جایگاهی معیّن دارد» سوره صافات، آیه ۱۶۴.
  79. الشفاء، ص ۴۳۵؛ نهایه‌الحکمه، ص ۳۸۱ ـ ۳۸۲.
  80. «آنکه دشمن خداوند و فرشتگان او و فرستادگان وی و جبرئیل و میکائیل باشد، (کافر است) و بی‌گمان خداوند دشمن کافران است» سوره بقره، آیه ۹۸.
  81. تفسیر منسوب به امام عسکری علیه ‌السلام، ص ۴۵۱.
  82. الدر المنثور، ج ۱، ص ۲۲۵، ۲۲۹ ـ ۲۳۰.
  83. «سپس نزدیک شد و فروتر آمد آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیک‌تر رسید. پس (خداوند) به بنده خود وحی کرد، آنچه وحی کرد. دل، آنچه می‌دید، دروغ نگفت، پس آیا شما با او در آنچه می‌بیند، بگو- مگو می‌کنید؟ و به یقین او را در فرودی دیگر، (نیز) دیده بود» سوره نجم، آیه ۸-۱۳.
  84. «و بی‌گمان او (- جبرئیل) را در افق روشن دیدار کرده است» سوره تکویر، آیه ۲۳.
  85. کشف‌الاسرار، ج ۱۰، ص ۳۹۸.
  86. البرهان، ج ۵، ص ۱۹۹ ـ ۲۰۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۱۵۷.
  87. الدرالمنثور، ج ۱، ص ۲۶۹؛ بحارالانوار، ج ۵۵، ص ۴۴.
  88. تفسیرقمی، ج۲، ص۲۸؛ بحارالانوار، ج۱۸، ص۳۲۷.
  89. تفسیرقمی، ج۲، ص۲۷؛ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۲۳۰.
  90. الدرالمنثور، ج ۱، ص ۲۲۹؛ ریاض السالکین، ج ۱، ص ۸۵.
  91. بحارالانوار، ج ۴۰، ص ۴۷.
  92. روض‌الجنان، ج ۲۰، ص ۱۳۳؛ عجائب المخلوقات، ص ۲۶۰ ـ ۲۶۱.
  93. الدرالمنثور، ج ۱، ص ۲۳۰.
  94. بحارالانوار، ج ۵۶، ص ۱۷۵.
  95. الاختصاص، ص ۴۶؛ اعلام القرآن، ص ۸۹.
  96. المفصل، ج ۲، ص ۲۶۹.
  97. الخصال، ج ۱، ص ۲۲۵؛ ج ۲، ص ۴۵۷.
  98. ریاض السالکین، ج ۱، ص ۸۶.
  99. محمدی آشنانی، علی، مقاله «اسرافیل»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳.
  100. «و هر کس که در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست و آن کسان که نزد اویند از پرستش وی سر باز نمی‌زنند و خسته نمی‌شوند» سوره انبیاء، آیه ۱۹.
  101. «و اگر گردنکشی کنند، آنان که نزد پروردگارت به سر می‌برند شب و روز او را به پاکی یاد می‌کنند و رنجور نمی‌شوند» سوره فصلت، آیه ۳۸.
  102. قصص عن الملائکه، ص ۱۴.
  103. «سپاس خداوند را، آفریننده آسمان‌ها و زمین، همان که فرشتگان دارنده دو دو، و سه سه، و چهار چهار، بال را پیام‌رسان گمارده است؛ در آفرینش هر چه بخواهد می‌افزاید، بی‌گمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره فاطر، آیه ۱.
  104. الدر المنثور، ج ۷، ص ۲۵۳؛ بحارالانوار، ج ۵۶، ص ۲۶۲.
  105. البرهان، ج ۵، ص ۲۰۰ ـ ۲۰۱.
  106. تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۳۴۷.
  107. تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۱۵۳، ۱۵۵.
  108. الدرالمنثور، ج ۷، ص ۲۵۳.
  109. محمدی آشنانی، علی، مقاله «اسرافیل»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳.
  110. سوره فاطر، آیه ۱.
  111. تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۲۰۴.
  112. «آنگاه، به فرشتگان کارگزار» سوره نازعات، آیه ۵.
  113. مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۶۵۲؛ روض‌الجنان، ج ۲۰، ص ۱۳۳؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۱۸۰.
  114. «و در صور دمیده می‌شود آنگاه هر کس در آسمان‌ها و در زمین است بیهوش می‌گردد- جز آن کس که خدا بخواهد- سپس بار دیگر در آن می‌دمند که ناگاه آنان برمی‌خیزند ، به انتظار می‌مانند» سوره زمر، آیه ۶۸.
  115. روض‌الجنان، ج ۲۰، ص ۱۳۴.
  116. جامع‌البیان، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۴۱؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۶۵۳.
  117. التبیان، ج ۴، ص ۱۷۴؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۴۹۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص ۱۵۹.
  118. مجمع‌البیان، ج۶، ص۷۶۶؛ المیزان، ج۱۷، ص۲۹۳؛ روح‌البیان، ج ۸، ص ۱۳۸ ـ ۱۳۹.
  119. «و فرشتگان بر کناره‌های آن (آسمان) اند و در آن روز اورنگ (فرمانفرمایی) پروردگارت را هشت تن (از ایشان) بر فراز سر می‌برند» سوره حاقه، آیه ۱۷.
  120. الدرالمنثور، ج ۷، ص ۲۵۸، ۲۷۶؛ عالم الملائکه، ص ۶۱.
  121. ریاض‌السالکین، ج ۱، ص ۸۴ ـ ۸۵؛ الدرالمنثور، ج ۷، ص ۲۷۶؛ ج ۸، ص ۲۷۰.
  122. صحیفه سجادیه، دعای ۳.
  123. ریاض‌السالکین، ج ۱، ص ۸۵.
  124. «و (یاد کنید) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید، همه فروتنی کردند جز ابلیس که سرباز زد و سرکشی کرد و از کافران شد» سوره بقره، آیه ۳۴.
  125. الدرالمنثور، ج ۱، ص ۱۲۳؛ البدایة والنهایه، ج ۱، ص ۵۹؛ التعریف و الاعلام، ص ۵۷.
  126. «ای روان آرمیده!» سوره فجر، آیه ۲۷.
  127. «به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد!» سوره فجر، آیه ۲۸.
  128. تفسیر فرات الکوفی، ص ۵۵۳.
  129. «و به یقین، فرشتگان ما برای ابراهیم مژده آوردند، گفتند: درود بر تو گفت:» سوره هود، آیه ۶۹.
  130. جامع‌البیان، مج ۷، ج ۱۲، ص ۸۹؛ روض‌الجنان، ج ۱۰، ص ۳۰۰؛ بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۸۸.
  131. تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۱۵۳، ۱۵۵؛ مجمع‌البیان، ج ۵، ص ۲۷۲؛ بحارالانوار، ج ۱۲، ص۸۸.
  132. روض‌الجنان، ج ۱۰، ص ۳۰۰؛ بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۸۸.
  133. «پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش » سوره اسراء، آیه ۱.
  134. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳.
  135. «بگو: اگر بر زمین فرشتگانی می‌بودند که با آرامش راه می‌پیمودند (باز هم) بر آنان از آسمان فرشته‌ای را به پیامبری می‌فرستادیم» سوره اسراء، آیه ۹۵.
  136. البدایة و النهایه، ج ۱، ص ۵۸؛ الایمان بالملائکه، ص ۹۰ ـ ۹۱.
  137. «روزی که روح و فرشتگان (دیگر) ردیف ایستند؛ دم برنیاورند مگر آن کس که (خداوند) بخشنده بدو اذن دهد و او سخن درست گوید» سوره نبأ، آیه ۳۸.
  138. روض‌الجنان، ج ۱۲، ص ۱۵۲.
  139. «و فرزندان مؤمنانی را که از آنان با ایمان، پیروی کرده‌اند به آنان می‌پیوندیم و از (پاداش) کردارشان چیزی نمی‌کاهیم، هر کس در گرو کرده خویش است» سوره طور، آیه ۲۱.
  140. تفسیر فرات الکوفی، ص ۴۴۵.
  141. «اما کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند در بوستانی شادمان می‌گردانند» سوره روم، آیه ۱۵.
  142. روض‌الجنان، ج ۱۵، ص ۲۴۷.
  143. تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۰.
  144. کشف‌الاسرار، ج ۷، ص ۴۴۰.
  145. الدرالمنثور، ج ۱، ص ۲۲۹ ـ ۲۳۰.
  146. بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۴۱۷.
  147. بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۴۴۷.
  148. محمدی آشنانی، علی، مقاله «اسرافیل»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳.
  149. «و در صور دمیده می‌شود آنگاه هر کس در آسمان‌ها و در زمین است بیهوش می‌گردد- جز آن کس که خدا بخواهد- سپس بار دیگر در آن می‌دمند که ناگاه آنان برمی‌خیزند ، به انتظار می‌مانند» سوره زمر، آیه ۶۸.
  150. «و روزی که در صور دمند، هر کس در آسمان‌ها و هر کس در زمین است می‌هراسد، جز کسی که خداوند بخواهد و همگان نزد او با فروتنی می‌آیند» سوره نمل، آیه ۸۷.
  151. تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص ۱۶۰؛ روض‌الجنان، ج ۱۵، ص ۸۱.
  152. البرهان، ج۴، ص۷۳۰ ـ ۷۳۱؛ روض‌الجنان، ج ۱۵، ص ۸۱.
  153. کشف‌الاسرار، ج ۸، ص ۴۳۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۸۲.
  154. البرهان، ج ۴، ص ۷۲۹.
  155. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۵۵.
  156. اسفار، ج ۹، ص ۲۷۸.
  157. البرهان، ج ۴، ص ۷۳۱؛ روح البیان، ج ۸، ص ۱۳۸ ـ ۱۳۹؛ البدایه‌والنهایه، ج ۱، ص ۵۹.
  158. بحارالانوار، ج ۷، ص ۲۸۱.
  159. محمدی آشنانی، علی، مقاله «اسرافیل»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳.