علم به چه مواردی تنها نزد خداست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

علم به چه مواردی تنها نزد خداست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم معصوم

علم به چه مواردی تنها نزد خداست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

ناصر مکارم شیرازی
آیت‌الله مکارم شیرازی در کتاب «تفسیر نمونه» در این‌باره گفته‌ است:
«گذشته از اینکه لحن آیه فوق حکایت از این دارد که آگاهی از قیامت و نزول باران و چگونگی جنین در رحم مادر، و اموری را که انسان در آینده انجام می‌‏دهد، و محل مرگ او، در اختیار خداوند است و دیگران را به آن راهی نیست، روایاتی که در تفسیر آیه نیز وارد شده این حقیقت را تأکید می‏‌کند. از جمله در حدیثی می‏‌خوانیم: «انَّ مَفَاتِیح الْغَيْب خَمْس لَا يَعْلَمُهُنَّ إِلَّا اللَّه»[۱] سپس آیه فوق را تلاوت فرمود. در روایت دیگری که در نهج البلاغه آمده است می‏‌خوانیم: هنگامی که علی(ع) از بعضی حوادث آینده خبر می‏‌داد یکی از یاران عرض کرد: ای امیر مؤمنان(ع)! از غیب سخن می‏‌گویی؟ و به علم غیب آشنایی؟ امام(ع) خندید و به آن مرد که از طایفه "بنی کلب" بود فرمود: «يَا أَخَا كَلْبٍ لَيْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَيْبٍ وَإِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِي عِلْمٍ وَإِنَّمَا عِلْمُ الْغَيْبِ عِلْمُ السَّاعَةِ وَمَا عَدَّدَهُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِقَوْلِهِ ﴿إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ الْآيَةَ فَيَعْلَمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مَا فِي الْأَرْحَامِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَقَبِيحٍ أَوْ جَمِيلٍ وَسَخِيٍّ أَوْ بَخِيلٍ وَشَقِيٍّ أَوْ سَعِيدٍ وَمَنْ يَكُونُ فِي النَّارِ حَطَباً أَوْ فِي الْجِنَانِ لِلنَّبِيِّينَ مُرَافِقاً فَهَذَا عِلْمُ الْغَيْبِ الَّذِي لَا يَعْلَمُهُ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ وَمَا سِوَى ذَلِكَ فَعِلْمٌ عَلَّمَهُ اللَّهُ نَبِيَّهُ صلى الله عليه وآله فَعَلَّمَنِيهِ وَدَعَا لِي بِأَنْ يَعِيَهُ صَدْرِي وَتَضْطَمَّ عَلَيْهِ جَوَانِحِي»[۲] از این روایت به خوبی بر می‌‏آید که منظور از عدم آگاهی مردم از این امور پنج‌گانه تمام خصوصیات آن‌ها است، فی‌المثل اگر روزی وسائلی در اختیار بشر قرار گیرد که هنوز آن روز فرا نرسیده است و از پسر یا دختر بودن جنین به طور قطع آگاه شوند، باز این امر مسأله‌‏ای ایجاد نمی‏‌کند، چرا که آگاهی از جنین به آن است که تمام خصوصیات جسمانی، زشتی و زیبایی، سلامت و بیماری، استعدادهای درونی، ذوق علمی و فلسفی و ادبی، و سایر صفات و کیفیات روحی را بدانیم، و این امر برای غیر خدا امکان پذیر نیست. همچنین این‌که باران در چه موقع نازل می‏‌شود؟ و کدام منطقه را زیر پوشش قرار می‏‌دهد؟ و دقیقا چه مقدار در دریا و چه مقدار در صحرا و دره و کوه و بیابان می‏‌بارد؟ جز خدا کسی نمی‌‏داند. در مورد حوادث فردا، و فرداها، و خصوصیات و جزئیات آن‌ها نیز همین گونه است. و از اینجا پاسخ سؤالی که غالبا در اینجا مطرح می‌‏شود به خوبی روشن می‌‏گردد که می‏‌گویند ما در تواریخ و روایات متعددی می‏‌خوانیم که ائمه اهل بیت (ع) و حتی بعضی از اولیاءالله غیر از امامان، از مرگ خود خبر دادند، و یا محل دفن خود را بیان کردند، از جمله در حوادث مربوط به کربلا، بارها در روایات خوانده‌‏ایم که پیامبر(ص) یا امیر مؤمنان (ع) و انبیای سلف که از وقوع شهادت امام حسین (ع) و یارانش در این سرزمین خبر داده‌‏اند و در کتاب اصول کافی بابی در زمینه آگاهی ائمه(ع) از زمان وفاتشان دیده می‎‏شود. پاسخ این است که: آگاهی بر پاره‏‌ای از این امور به صورت علم اجمالی آن‌هم از طریق تعلیم الهی هیچ منافاتی با اختصاص علم تفصیلی آن‌ها به ذات پاک خداوند ندارد. و تازه همان‌گونه که گفتیم همین اجمال نیز ذاتی و استقلالی نیست، بلکه جنبه عرضی و تعلیمی دارد، و از طریق تعلیم الهی است، به مقداری که خدا می‏‌خواهد و صلاح می‏‌داند. لذا در حدیثی از امام صادق(ع) می‌‏خوانیم که یکی از یارانش سؤال کرد: آیا امام علم غیب می‏داند؟ «قَالَ: لا، وَ لَكِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَعْلَمَ الشَّيْ‌ءَ أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ‏»[۳] در زمینه علم غیب و چگونگی آگاهی انبیا و امامان از آن روایات فراوانی وارد شده (...) ولی مسلم است که در این میان علومی وجود دارد که غیر از خدا هیچ‌کس از آن آگاه نیست»[۴].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

۱. آیت‌الله امینی؛
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
ابراهیم امینی
آیت‌الله ابراهیم امینی، در کتاب «بررسی مسائل کلی امامت» در این‌باره گفته‌ است:
«علی‌ در یکی‌ از خطبه‌‏هایش از بعضی‌ امور غیبی‌ خبر داد، یکی‌ از اصحاب عرض کرد: یا امیر المؤمنین(ع)! علم غیب داری‌؟! حضرت خندید و فرمود: ای‌ برادر کلبی‌! این علم غیب نیست، بلکه تعلمی‌ است از صاحب علم. علم غیب عبارت است از علم به قیامت و علم به چیزهایی‌ که خدا در این آیه فرموده: ﴿إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ.[۵] ‏خدا از بچه‌‏ای‌ که در رحم مادر است خبر دارد که پسر است یا دختر، زشت است یا زیبا، سخاوت‏مند است یا بخیل، شقی‌ است یا سعید. خدا می‌‏داند چه شخصی‌ هیزم دوزخ است و چه شخصی‌ در بهشت هم نشین انبیا(ع) خواهد شد. این، علم غیبی‌ است که غیر از خدا کسی‌ نمی‌‏داند اما چیزهای‌ دیگر را خدا به‏ پیغمبرش(ص) تعلیم داده او هم به من یاد داد ودعا کرد که سینه و قلبم آنها را حفظ کند[۶]»[۷].

|}

۲. حجت الاسلام و المسلمین احسائی.
[[File:|100px|right|بندانگشتی|]]
احسائی
حجت الاسلام و المسلمین علی جزیری احسائی در کتاب «دفع الریب عن علم الغیب» در این‌باره گفته‌ است:
«علم مستأثر یکی از معانی علم غیب است. علم غیب به این معنی مختص به خداست و احدی از مخلوقات از آن اطلاعی ندارند؛ چراکه اگر کسی غیر از خداوند از آن اطلاع داشته باشد دیگر از دایره علم مستأثر خارج می‌شود و نمی‌توان گفت مختص خداست. علم غیب به این معنی نیز در برخی روایات آمده است که ما برای نمونه تعدادی از آنها را ذکر می‌کنیم: «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى وَ غَيْرُهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ قَالَ أَخْبَرَنِي شُرَيْسٌ الْوَابِشِيُّ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: إِنَّ اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ عَلَى ثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِينَ حَرْفاً- وَ إِنَّمَا كَانَ عِنْدَ آصَفَ مِنْهَا حَرْفٌ وَاحِدٌ فَتَكَلَّمَ بِهِ فَخُسِفَ بِالْأَرْضِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سَرِيرِ بِلْقِيسَ حَتَّى تَنَاوَلَ السَّرِيرَ بِيَدِهِ ثُمَّ عَادَتِ الْأَرْضُ كَمَا كَانَتْ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَيْنٍ وَ نَحْنُ عِنْدَنَا مِنَ الِاسْمِ الْأَعْظَمِ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً وَ حَرْفٌ وَاحِدٌ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى اسْتَأْثَرَ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَهُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ.»[۸]. «حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع) يَقُولُ إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ اسْتَأْثَرَ بِهِ فِي غَيْبِهِ فَلَمْ يُطْلِعْ عَلَيْهِ نَبِيّاً مِنْ أَنْبِيَائِهِ وَ لَا مَلَكاً مِنْ مَلَائِكَتِهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى ﴿إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ[۹] وَ لَهُ عِلْمٌ قَدِ اطَّلَعَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتُهُ فَمَا اطَّلَعَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتُهُ فَقَدِ اطَّلَعَ عَلَيْهِ مُحَمَّدٌ وَ آلُهُ وَ مَا اطَّلَعَ عَلَيْهِ مُحَمَّدٌ وَ آلُهُ فَقَدْ أَطْلَعَنِي عَلَيْهِ يَعْلَمُهُ‏ الْكَبِيرُ مِنَّا وَ الصَّغِيرُ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ.»[۱۰][۱۱]».

|}

پرسش‌های وابسته

  1. قلمرو علم معصوم تا چه حدی است؟ (پرسش)
  2. آیا علم تام معصوم امکان عقلی دارد؟ (پرسش)
  3. آیا علم تام معصوم با اختیار وی منافات ندارد؟ (پرسش)
  4. آیا اعتقاد به علم تام معصوم شرک نیست؟ (پرسش)
  5. آیا اعتقاد به تام علم معصوم امام غلو نیست؟ (پرسش)
  6. آیا عدم اعتقاد به علم تام معصوم امام آسیبی به ایمان وارد می‌کند؟ (پرسش)
  7. آیا معصوم به تمام موارد قرآن علم دارد؟ (پرسش)
  8. آیا قول به محدودیت علم معصوم مانع عقلی یا شرعی دارد؟ (پرسش)
  9. چگونه می‌شود معصوم را انسان کامل دانست اما علم او را محدود شمرد؟ (پرسش)
  10. آیا معصوم باید علم تام داشته باشد؟ (پرسش)
  11. آیا علم تام معصوم ضرورت عقلی دارد؟ (پرسش)
  12. آیا علم تام معصوم ضرورت شرعی دارد؟ (پرسش)
  13. آیا آگاهی معصوم به نحو تام شرطی از شروط امامت است؟ (پرسش)
  14. اگر معصوم علم تام دارد پس چه نیازی به وحی است؟ (پرسش)
  15. آیا نمونه‌هایی از علم تام معصوم در قرآن موجود است؟ (پرسش)
  16. آیا نمونه‌هایی از علم تام معصوم در حدیث موجود است؟ (پرسش)
  17. آیاتی که مخالفان علم تام معصوم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  18. با وجود آیاتی که علم تام معصوم را نفی می‌کنند چگونه این علم اثبات می‌شود؟ (پرسش)
  19. آیاتی که موافقان علم تام معصوم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  20. چگونه آیات نافی علم تام معصوم از غیر خدا با آیات مثبت علم تام معصوم برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  21. آیاتی که مخالفان علم تام معصوم پیامبر خاتم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  22. آیا روایاتی وجود دارند که علم تام معصوم را نفی می‌کنند؟ (پرسش)
  23. چگونه آیات نافی علم تام معصوم با روایات مثبت علم تام معصوم قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  24. چگونه روایات نافی علم تام معصوم با روایات مثبت علم تام معصوم قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  25. دلیل عقلی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  26. دلیل قرآنی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  27. دلیل حدیثی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  28. آیا شاهد تاریخی بر علم تام پیامبران وجود دارد؟ (پرسش)
  29. بر فرض اثبات علم تام پیامبران علم تام امامان چگونه ثابت می‌شود؟ (پرسش)
  30. دلیل عقلی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  31. دلیل قرآنی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  32. دلیل حدیثی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  33. آیا شاهد تاریخی بر علم تام امامان وجود دارد؟ (پرسش)
  34. چرا امامان علم تام معصوم خود را انکار می‌کردند؟ (پرسش)
  35. آيا علم تام معصوم تکلیف‌آور است و معصوم را به عمل بر اساس آن موظف می‌کند؟ (پرسش)
  36. آیا معصوم از علم تام خود بهره می‌برد؟ (پرسش)
    1. آیا معصوم از علم تام خود برای از بین بردن دشمنان خود استفاده نمی‌کند؟ (پرسش)
    2. اگر معصومان علم تام داشتند چرا نوآوری یا اختراعی در علوم تجربی یا ساخت دارو و غیره نداشته‌اند؟ (پرسش)
  37. اگر معصوم از علم تام خود بهره نمی‌برد پس فایده‌اش چیست؟ (پرسش)
  38. آیا علم محدود معصوم ضرورت عقلی دارد؟ (پرسش)
  39. آیا علم محدود معصوم ضرورت شرعی دارد؟ (پرسش)
  40. مهم‌ترین مصادیق علم ویژه معصوم کدام‌اند؟ (پرسش)
  41. آیا علم معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش)
  42. رابطه علم ویژه معصوم با معجزه و کرامت چیست؟ (پرسش)
  43. آیا معجزه به واسطه علم معصوم است؟ (پرسش)
  44. دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. «کلیدهای غیب پنج است که هیچ‌کس جز خدا نمی‌‏داند»؛ " مجمع البیان" ذیل آیه مورد بحث.
  2. «ای برادر کلبی! این علم غیب نیست، این فرا گرفته‌‏ای است از عالمی یعنی پیامبر علم غیب تنها علم قیامت است، و آنچه خداوند سبحان در این آیه بر شمرده ... و بعد از ذکر آیه شریفه فرمود: خداوند سبحان از آنچه در رحم‌ها قرار دارد آگاه است، پسر است یا دختر؟ زشت است یا زیبا؟ سخاوتمند است یا بخیل؟ سعادتمند است یا شقی؟ چه کسی آتش‏‌گیره دوزخ است و چه کسی در بهشت دوست پیامبران؟ ... این‌ها علوم غیبیه‏‌ای است که غیر از خدا کسی نمی‌‏داند و غیر از آن علومی است که خداوند به پیامبرش تعلیم کرده و او به من آموخته است، و برایم دعا نمود که خدا آن را در سینه‏‌ام جای دهد و اعضای پیکرم را از آن مالامال سازد». نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.
  3. «فرمود: نه، امام علم غیب را ذاتاً نمی‏‌داند، ولی هنگامی که اراده کند چیزی را بداند خدا به او تعلیم می‌‏دهد».
  4. تفسیر نمونه، ج۱۷، ص ۱۱۰.
  5. سروه لقمان: ۳۴.
  6. لَقَدْ أُعْطِيتَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عِلْمَ الْغَيْبِ فَضَحِكَ (ع) وَ قَالَ لِلرَّجُلِ وَ كَانَ كَلْبِيّاً يَا أَخَا كَلْبٍ لَيْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَيْبٍ وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِي عِلْمٍ وَ إِنَّمَا عِلْمُ الْغَيْبِ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ مَا عَدَّدَهُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِقَوْلِهِ «إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ» الْآيَةَ فَيَعْلَمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مَا فِي الْأَرْحَامِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ قَبِيحٍ أَوْ جَمِيلٍ وَ سَخِيٍّ أَوْ بَخِيلٍ وَ شَقِيٍّ أَوْ سَعِيدٍ وَ مَنْ يَكُونُ لِلنَّارِ فِي النَّارِ حَطَباً أَوْ فِي الْجِنَانِ لِلنَّبِيِّينَ مُرَافِقاً فَهَذَا عِلْمُ الْغَيْبِ الَّذِي لَا يَعْلَمُهُ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ وَ مَا سِوَى ذَلِكَ فَعِلْمٌ عَلَّمَهُ اللَّهُ نَبِيَّهُ ص فَعَلَّمَنِيهِ وَ دَعَا لِي بِأَنْ يَعِيَهُ صَدْرِي وَ تَضْطَمَّ عَلَيْهِ جَوَانِحِي؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.
  7. بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۹۳
  8. «محمد بن یحیی و فردی دیگر از احمد بن محمد از علی بن حکم از محمد بن فضیل روایت نموده که گفت شریس وابشی از جابر از امام باقر(ع) روایت نموده‌اند که فرمود: همانا اسم اعظم خداوند متعال هفتاد و سه حرف می‌باشد. آصف یک حرف از آنها را دارا بود، که آن را به زبان آورد و زمین ما بین او و تخت بلقیس ناچیز شده، فرو رفت و تخت را با دست خود گرفت، سپس زمین در کمتر از یک چشم بر هم زدن به حالت سابق خود بازگشت. اما آنچه که از اسم اعظم نزد ما وجود دارد هفتاد و دو حرف می باشد یک حرف دیگر نزد خداوند متعال می‌باشد که آن را ویژه خود در علم غیب نزد خود قرار داده است، و هیچ قدرت و نیرویی نیست مگر توسط خداوند بلند مرتبه بزرگ»؛ اصول کافی، ج١، ص٢٣٠
  9. سوره لقمان، آیه٣٤
  10. «احمد بن محمد از محمد بن سنان از ابو جارود از اصبغ بن نباته روایت کرده که گفت شنیدم امیر مؤمنان(ع) می‌فرماید: همانا برای خداوند متعال دو علم وجود دارد؛ علمی که آن را ویژه خود در علم غیب خود قرار داده است و کسی را نسبت به آن مطلع نساخته است، نه پیامبری از پیامبران و نه فرشته‌ای از فرشتگان. و این همان فرمایش خداوند متعال در قرآن کریم است که فرمود: (قطعا نزد خداوند متعال علم به قیامت وجود دارد، و باران را فرو می‌فرستد، و نسبت به آنچه که در رحم‌ها وجود دارد آگاهی دارد. و هیچ نفس و فردی نمی‌داند فردا چه به دست می‌آورد و هیچ نفس و فردی نمی‌داند در چه سرزمینی می‌میرد) هم چنین نزد خداوند متعال علم دیگری وجود دارد که فرشتگان او از آن آگاهی دارند، و آنچه که فرشتگان او از آن مطلع گردند قطعا مورد آگاهی محمد و آل محمد(ع) می‌باشد، و آنچه که محمد و آل محمد(ع) از آن آگاهی دارند قطعا مرا نسبت به آن آگاهی فرموده است، بزرگ از ما و کوچک از ما تا روز قیامت از آن مطلع می‌باشند»؛ بصائر الدرجات، ص۱۳۱
  11. دفع الریب عن علم الغیب، ص۴۶