آیا آگاهی معصوم به نحو تام شرطی از شروط امامت است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا آگاهی معصوم به نحو تام شرطی از شروط امامت است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم معصوم

آیا معصوم به تمام موارد قرآن علم دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید علی حسینی میلانی

آیت‌الله سید علی حسینی میلانی در کتاب «با پیشوایان هدایتگر» در این‌باره گفته‌ است:

«در واقع، اعتقاد به خزان علم بودن ائمه (ع)، امامت غیر ائمه (ع) را نفی می‌کند. به عبارتی، چگونه با وجود چنین امامانی افرادی که کمترین آگاهی به مسائل اولیه احکام شرعیة مکلفان نداشته‌اند می‌توانند جانشین پیامبر خدا (ص) شوند؟

اگر قرار است امامت و جانشینی پیامبر اکرم (ص) با انتخاب مردم باشد. چنان که مذهب اهل سنت است۔ بایستی عقلا دور هم جمع شوند و این کار به توسط آنان انجام شود. آیا امکان دارد که عقلا جمع شوند و یک فرد بی‌سواد را جانشین پیامبر اکرم (ص) قرار دهند و او را به جهت دین و دنیای خودشان به ریاست عامه برگزینند؟

برای ریاست و حکومت شیخین، نه فقط نص صریحی وجود نداشته؛ بلکه اجماع و اتفاقی نیز در کار نبوده و شورایی هم نبوده است تا عقلای قوم و اهل حل و عقد که آنان ادعا می‌کنند، نظر بدهند و در واقع، حکومت شیخین با زور و چماق پا گرفت. تاریخ گواه این واقعیت است و هیچ تعصب و حب و بغضی در کار نیست. و از طرفی آن دو فاقد شروط امامت بودند، از جمله اعلمیت بلکه کمترین آگاهی از احکام شرع و معارف قرآن و دین را نداشتند و معلوم است که با نبود شرط، مشروط نیز از بین خواهد رفت»[۱].

پاسخ‌های دیگر

۱. حجج الاسلام و المسلمین مطهری و کاردان؛
حجج الاسلام و المسلمین مطهری و کاردان در کتاب «ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌» در این‌باره گفته‌اند: «لازمه پیامبری آگاهی به کارهای نهان و پنهان مردم نیست، ولی آیات دیگری که پیامبر را به عنوان شاهد اعمال امت بیان می‌کند لازمه آن آگاهی و حضور نسبت به اعمال امت است. نکته‌ای که در اینجا تذکر آن لازم است اینکه در بسیاری از آیات حقیقت علم و عالمیت را در انحصار خداوند قرار می‌دهد و این انحصار علاوه بر جهتی که سابقاً مکرراً بیان شده می‌تواند نظری را که فلاسفه درباره حقیقت علم به اشیاء داده‌اند تأیید کند و آن اینکه گفته‌اند علم حقیقی و واقعی اشیاء باید توأم با علم به جمیع موجوداتی باشد که در ارتباط با آن هستند و جزء سلسله علل و معلول‌های آن واقع می‌شوند و از نظر این‌که مجموعه جهان آفرینش را حلقه‌های ارتباطی به یکدیگر پیوند می‌دهد علم و احاطه واقعی به هر چیز مستلزم علم به تمام موجودات دیگر و علم به کل آفرینش و وجود است و چنین علمی اختصاص به ذات احدیت دارد»[۲].
۲. حجت الاسلام و المسلمین دکتر اسعدی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد اسعدی، در کتاب «ولایت و امامت پژوهشی از منظر قرآن» در این‌باره گفته‌ است: «نکته مهمی که در بررسی‌های تاریخی آرای دانشمندان شیعی و بعضا تفاوت آرای آنان قابل توجه است آن است که در بررسی آرای آنان باید میان ضرورت‌ها و بایدهای کلامی از یک سو و واقعیت شؤون والای امامان به ویژه اهل بیت پیامبر (ص) از سوی دیگر تفکیک کرد. برای مثال بزرگانی چون شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی در حالی که آثار روایی و بعضا کلامی شان گواه اذعان به بسیاری از مقامات والای علمی ائمه (ع) در موضوعات غیبی است، از منظر کلامی تصریح می‌کنند که غیر از علم به احکام و مسائل شرع، علوم دیگری چون علم غیب و حوادث گذشته و آینده شرط امامت نیست. طبعاً این سخن به معنا نفی واقعیت علوم آنان در گستره وسیعی نیست. و در واقع آنان در چارچوب مباحث کلامی خود در مقام بیان همه حقیقت اوصاف واقعی امامان نبوده‌اند»[۳].
۳. حجت الاسلام و المسلمین امام‌خان؛
حجت الاسلام و المسلمین عسکری امام‌خان در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منشأ و قلمرو علم امام» در این‌باره گفته‌ است:

«از آنجا که پیامبران الهی ماموریت هدایت انسانها در تمام جنبه‌های مادی و معنوی را دارند، باید سهم بزرگی از علم و دانش داشته باشند تا بتوانند بخوبی این ماموریت را انجام دهند، امامان (ع) نیز همین حکم را دارند، زیرا آنان جانشینان پیامبرانند، بنابر این آنها نیز باید علم و دانشی در خور ماموریت عظیم شان داشته باشند تا مردم به آنها اعتماد کنند. یعنی وقتی ما معتقد باشیم که امامت جز دریافت وحی، منصب جانشینی رسول خدا (ص) در امر هدایت بشر در تمام زمینه‌ها است، لازم است که امام نیز در تمام خصوصیات پیامبر (ص) مانند عصمت، علم لدنی، کمالات و فضائل و دوری از صفات رذیله و ناپسند همانند او باشد، اگر امام حافظ شریعت است باید از گناه و سهو و نسیان بدور باشد و عالم به حقیقت شریعت باشد و هر چه را که امت در جهت کمال به آن نیاز دارند امام آگاه باشد، در واقع امام باید کامل ترین شخص در زمینه صفات کمال باشد تا مردم تسلیم محض او شوند یعنی علم او باید از همه بیشتر باشد و این علم و دانش باید از خطا و نقص و اشتباه خالی باشد و گرنه جلب اعتماد نخواهد کرد، زیرا اگر علم شان مانند علم مردم عادی باشد مردم نظرات خود را بر نظرات امام (ع) مقدم می‌کنند به این دلیل که امام هم خطا می‌کند پس چرا باید تسلیم محض او شویم لذا اعتماد مطلق در گرو مقام عصمت آنها است.

خلاصه این که نخستین شرط برای تصدی مقام امامت علم و آگاهی و دانش است نسبت به تمام معارف دینی و نیازهای مردم، و آنچه در امر تعلیم و تربیت و هدایت و اداره جوامع انسانی لازم است و بدون چنان علمی این مسئولیت هرگز به انجام نمی‌رسد»[۴].
۴. حجت الاسلام و المسلمین کرجی؛
حجت الاسلام و المسلمین علی کرجی در مقاله «جلوه‌های دانش علی» در این باره گفته است:

«معلومات آن حضرات را می‌توان به دو دسته تقسیم نمود:

دسته‌ای از آنها معلوماتی هستند که از شرایط امامت هستند و امامت به وسیله آن محقق می‌شود. این معلومات عبارت است از: علم به احکام و قوانینی که برای سعادت دنیوی و اخروی مردم ضروری می‌باشد، علم به اخلاق نیک و بد، علم به عقاید صحیح و ناصحیح و به طور کلی، علم به هرآن چه که برای ارشاد و هدایت انسان‌ها و اداره امور دنیوی و اخروی مردم لازم است؛ اعم از قوانین و احکامی‌ که از ناحیه خداوند برای سعادت بشر نازل شده است.

دسته دوم معلوماتی هستند که شرط امامت نیستند و متخصص بودن در آن علوم، شرط امامت نیست. ولی از مطالعه در روایات وارده از ائمه (ع) و روایات اهل سنت و منابع تاریخی به دست می‌آید که ائمه (ع) نسبت به علوم مختلف آگاهی کامل داشتند. گاه دیگران را از آن دانش‌ها بهره‌مند می‌کردند؛ مانند گیاه‌شناسی، زمین‌شناسی، حساب، ستاره‌شناسی، فلسفه، نحو، تاریخ، داروشناسی، طب، زبان‌شناسی، حیوان شناسی و...

دانستن این امور به منزله آن نیست که ائمه (ع) از تخصص خود استفاده می‌کردند و خود را بی‌نیاز از دیگران می‌دانستند. بلکه ائمه (ع) همانند سایر مردم شیوه رایج و عادی زندگی را طی می‌کردند، مثلا با این که قیمت اجناس را می‌دانستند، برای تعیین قیمت اجناس به اهل خبره مراجعه می‌نمودند و با این که از خواص گیاهان و داروها و نحوه درمان خبر داشتند، برای معالجه بیماری‌ها به طبیب مراجعه می‌کردند»[۵].
۵. آقای دکتر میرزایی.
آقای دکتر عباس میرزایی، در کتاب «ابن قبه رازی» در این‌باره گفته‌ است: «ابن‌ قبه علم را در کنار فهم و عقل از مهم‌ترین ویژگی‌های امام می‌داند و عالم بودن امام را اولین شرط امامت دانسته است[۶]. به عقیده او امام باید عالم و داناترین مردم باشد،[۷]. کسی که هیچ نقصی در علم او نباشد[۸]. او کسی است که باید علم خود را ظاهر کند[۹]. و از دانشمندان و اعلم اهل زمان باشد[۱۰]. وی علم امام را رکن امامت دانسته[۱۱]. و علم و فهم را ملاک و معیار امامیه برای تعیین امام معرفی می‌کند[۱۲]. ابن‌ قبه می‌گوید پرسش‌های علمی صحابه از ائمه راهی برای تعیین و تشخیص امام واقعی بوده است[۱۳]. او نقصان علم مدعیان امامت را از نشانه‌های بی‌اساس بودن امامت آنان می‌داند[۱۴]. و می‌گوید همین بی‌عالمی برای رد آنان کافی است[۱۵]. به عقیده ابن‌ قبه امام (ع) باید کسی باشد که کتاب و سنت را بشناسد[۱۶]. تأویلات کتاب و احکام الهی را تشخیص دهد[۱۷]. و در یک کلام معرفت به دین و احکام رب‌العالمین داشته باشد[۱۸]. چنین کسی که عالم دین الهی باشد، نسبت به کسی که علم دین ندارد، شایسته و سزاوار امامت است؛[۱۹].از همین روست که راویان از علم ائمه به حلال و حرام روایت می‌کردند[۲۰]. ابن‌ قبه در سخن از منشأ علم امام بر این نظریه است که ائمه علمشان را از رسول خدا (ص) دریافت کرده‌اند[۲۱]. او علم به دین را مناط احقیت در امامت می‌داند[۲۲]. و بازشناسی حجت از غیر حجت، امام از مأموم و تابع از متبوع را منوط به علم بیان می‌کند[۲۳]»[۲۴].

پرسش‌های وابسته

  1. قلمرو علم معصوم تا چه حدی است؟ (پرسش)
  2. آیا علم تام معصوم امکان عقلی دارد؟ (پرسش)
  3. آیا علم تام معصوم با اختیار وی منافات ندارد؟ (پرسش)
  4. آیا اعتقاد به علم تام معصوم شرک نیست؟ (پرسش)
  5. آیا اعتقاد به تام علم معصوم امام غلو نیست؟ (پرسش)
  6. آیا عدم اعتقاد به علم تام معصوم امام آسیبی به ایمان وارد می‌کند؟ (پرسش)
  7. آیا قول به محدودیت علم معصوم مانع عقلی یا شرعی دارد؟ (پرسش)
  8. چگونه می‌شود معصوم را انسان کامل دانست اما علم او را محدود شمرد؟ (پرسش)
  9. آیا معصوم باید علم تام داشته باشد؟ (پرسش)
  10. آیا علم تام معصوم ضرورت عقلی دارد؟ (پرسش)
  11. آیا علم تام معصوم ضرورت شرعی دارد؟ (پرسش)
  12. اگر معصوم علم تام دارد پس چه نیازی به وحی است؟ (پرسش)
  13. آیا نمونه‌هایی از علم تام معصوم در قرآن موجود است؟ (پرسش)
  14. آیا نمونه‌هایی از علم تام معصوم در حدیث موجود است؟ (پرسش)
  15. آیاتی که مخالفان علم تام معصوم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  16. با وجود آیاتی که علم تام معصوم را نفی می‌کنند چگونه این علم اثبات می‌شود؟ (پرسش)
  17. آیاتی که موافقان علم تام معصوم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  18. چگونه آیات نافی علم تام معصوم از غیر خدا با آیات مثبت علم تام معصوم برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  19. آیاتی که مخالفان علم تام معصوم پیامبر خاتم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  20. آیا روایاتی وجود دارند که علم تام معصوم را نفی می‌کنند؟ (پرسش)
  21. چگونه آیات نافی علم تام معصوم با روایات مثبت علم تام معصوم قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  22. چگونه روایات نافی علم تام معصوم با روایات مثبت علم تام معصوم قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  23. دلیل عقلی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  24. دلیل قرآنی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  25. دلیل حدیثی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  26. آیا شاهد تاریخی بر علم تام پیامبران وجود دارد؟ (پرسش)
  27. بر فرض اثبات علم تام پیامبران علم تام امامان چگونه ثابت می‌شود؟ (پرسش)
  28. دلیل عقلی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  29. دلیل قرآنی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  30. دلیل حدیثی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  31. آیا شاهد تاریخی بر علم تام امامان وجود دارد؟ (پرسش)
  32. چرا امامان علم تام معصوم خود را انکار می‌کردند؟ (پرسش)
  33. آیا علم تام معصوم تکلیف‌آور است و معصوم را به عمل بر اساس آن موظف می‌کند؟ (پرسش)
  34. آیا معصوم از علم تام خود بهره می‌برد؟ (پرسش)
  35. اگر معصوم از علم تام خود بهره نمی‌برد پس فایده‌اش چیست؟ (پرسش)
  36. آیا علم محدود معصوم ضرورت عقلی دارد؟ (پرسش)
  37. آیا علم محدود معصوم ضرورت شرعی دارد؟ (پرسش)
  38. مهم‌ترین مصادیق علم ویژه معصوم کدام‌اند؟ (پرسش)
  39. علم به چه مواردی تنها نزد خداست؟ (پرسش)
  40. آیا علم معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش)
  41. رابطه علم ویژه معصوم با معجزه و کرامت چیست؟ (پرسش)
  42. آیا معجزه به واسطه علم معصوم است؟ (پرسش)
  43. دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)

پانویس

  1. با پیشوایان هدایتگر ج۲، ج۱، ص ۱۳۳.
  2. ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌، ص ۶۶ و ۶۷.
  3. ولایت و امامت پژوهشی از منظر قرآن، ص ۳۰۵.
  4. عسکری امام‌خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم.
  5. پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، ص۱۴
  6. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۱۲۰.
  7. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۱۰۷؛ المسألة‌ المفردة فی‌ الامامة، ص ۶۱؛ الانصاف، ص۷۵.
  8. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۹۵.
  9. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۱۲۰.
  10. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۱۲۰.
  11. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۹۹.
  12. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۱۱۶ - ۱۱۷.
  13. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۱۰۳.
  14. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۱۰۷.
  15. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۱۰۳.
  16. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۱۲۵.
  17. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۱۱۳.
  18. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۹۹.
  19. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۹۹.
  20. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۱۰۳.
  21. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۱۱۳.
  22. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۹۹.
  23. ابن‌ قبه، نقض‌ الاشهاد، ص۱۱۵.
  24. ابن قبه رازی، ص ۱۴۸.