تقوا در لغت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

  • این لغت از ماده وقى وَقْياً و وِقَايَةً گرفته شده و به معنای حفظ شیء از اموری است که برای او مضر است. به این ترتیب، «تقوی» یعنی قرار دادن نفس در هیأتی که در حفظ و حراست از عذاب الهی باشد. و لذا «ملکه تقوی» هیأت صیانت و طهارت نفسانی است که فرد را از انجام محرمات و معاصی حفظ می‌کند. «متّقی» کسی است که دائماً در حفظ و پناه وقایه‌ای در مقابل زشتی‌ها و امور مضر است. با این توضیحات، معنای دقیق تقوا یعنی: جعل النّفس في وِقَايَةٍ مما يخاف. یعنی قراردادن خود در حفاظتی از امور ترسناک و خطرناک[۱]. هنگامی که این واژه به باب افتعال می‌رود، معنای پذیرش تقوا و خویشتن‌داری نیز به آن اضافه می‌شود. بدین ترتیب، «اتّقاء» که در اصل «اوتقاء» بوده و واو قلب به تا شده است، به معنای اختیار تقوا و عمل به مقتضای آن می‌باشد[۲].[۳]
  • «تقوا» به معنی پرواپیشگی است. اصل این واژه از ریشه «وق‌ی» است. وقی الشیء وقایة یعنی آن شیء را از بدی و اذیت شدن حفظ کرد و وقاه اللّه السوء یعنی خداوند او را از بدی‌ها حفظ کرد[۴]. کتاب مقاییس اللغة، اصل در تمام مشتقات این ماده را دفع کردن زشتی‌ها و امور منافر از چیزی با کمک مانع و ساتری معنی می‌کند؛ برای مثال، سرباز در میدان جنگ، خود را با زره و کلاهخود از ضربات نیزه و شمشیر حفظ می‌کند و لذاگفته می‌شود: اتقی الجندی نفسه عن السیوف بوقایة (وقایه در اینجا به معنی زره یا کلاهخود است). در لسان العرب بعد از توضیح اصل ماده، اضافه می‌کند که وقتی گفته می‌شود: اتقینا به یعنی آن شیء را به عنوان محافظ و مانع مقابل خود قرار دادیم تا از شر دشمن در امان باشیم: جعلناه قدامنا وقایة لنا من العدو. بنابراین تعریف، «متّقی» کسی است که دائماً در مقابل زشتی‌ها و امور مضر، در حفظ و پناه «وقایه»‌ای است. با این توضیحات، معنای دقیق «تقوی» این است: جعل النفس فی وقایة مما یخاف» یعنی قراردادن خود در حفاظتی در برابر امور ترسناک و خطرناک[۵]. برای عموم انسان‌ها، عذاب الهی وخشم پروردگار مهمترین امر ترسناکی است که باید از آن اجتناب شود و شخص متقی با اجتناب از گناهان و ملکه ورع، خود را از خشم الهی حفظ می‌کند.[۶]

نکاتی درباره معنای تقوا

  1. در فرهنگ دینی، بالاترین خطرات و زشتی‌ها، ارتکاب معاصی الهی است که انسان را در معرض هلاکت ابدی قرار می‌دهد. بنابراین، در قرآن کریم «متّقی) به کسی اطلاق می‌شود که اوّلاً، ادب بندگی و حریم الهی را می‌شناسد و ثانیاً، با قرار گرفتن در چنین حریمی که «وقایة الله» است، خود را از گزند خشم و سخط الهی نسبت به حریم شکنان حفظ می‌کند. بر این مبنا، منظور از تقوا، التزام به شریعت و اوامر شارع است و متّقی یعنی کسی که نفس را از ارتکاب محارم حفظ می‌کند.
  2. از آنجا که در جهان بینی توحیدی، خداوند خالق عالم و در نتیجه، مالک هستی است، بر همه خلایق ولایت تدبیر و مالکیت دارد. در نتیجه، حفظ حریم الهی در عمل، عبارتست از توجه دائمی به ولایت پروردگار بر انسان؛ چنان که فرمود: ﴿اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ[۷]. در صورت توجه و تولّی به چنین ولایتی، انسان داخل در زمره صالحین می‌گردد: ﴿إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتَابَ وَهُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ[۸]. در غیر این صورت، او تحت ولایت شیطان قرار می‌گیرد. بنابراین، تقوا یعنی حریم‌داری ولایت الهی بر انسان و متّقی کسی است که حریم ولایت الهی بر خود را حفظ می‌کند و درتحت چنین ولایتی از خطرات اغوا و فریب شیطان در امان است.
  3. هرچند مصداق حریم مکتوب الهی قرآن است و متّقی کسی است که به فرامین قرآن عمل می‌کند، ولی چنان که در براهین دیگر اشاره شد، قرآن نیازمند مبیّن و مفسری است که بیان او عدلِ قرآن و حجّت الهی برای مردم باشد. به این ترتیب، متقی کسی است که فرامین دو ثقل الهی، یعنی قرآن صامت و ناطق را حفظ می‌کند؛ به عبارت دیگر، به ولایت ولی خدا (که همان ولایت الهی است) تولّی دارد.[۹]

منابع

پانویس

  1. مفردات ألفاظ القرآن (ط. دارالقلم الدمار الشامیة، ۱۴۱۲ه.ق.)، ص۸۸۱.
  2. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم (ط. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ ه.ش.)، ج۱۳، ص۱۸۳.
  3. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۶ ص ۱۸۵.
  4. لسان العرب (ط. دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع دار صادر، ۱۴۱۴ه.ق.)، ج۱۵، ص۴۰۱.
  5. مفردات ألفاظ القرآن (ط. دارالقلم الدار الشامیة، ۱۴۱۲ه.ق.)، ص۸۸۱.
  6. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۵ ص ۱۰۱.
  7. «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد» سوره بقره، آیه ۲۵۷.
  8. «بی‌گمان سرپرست من خداوند است که این کتاب (آسمانی) را فرو فرستاده است و او شایستگان را سرپرستی می‌کند» سوره اعراف، آیه ۱۹۶.
  9. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۶ ص ۱۸۶.