تقوا در جامعهشناسی اسلامی
مقدمه
تقوا در مقابل فجور، از ماده وقایه به معنای حفظ خود از خطر است و به پرهیز از گناه تفسیر شده است[۱]. تقوا در مباحث اخلاقی و قرآنی، بازداشتن خود نه از مطلق خطر، بلکه خطری است که متوجه سعادت و آخرت انسان باشد[۲]. شهید مطهری در توضیح جایگاه این ارزش بنیادین مینویسد: تقوا به معنای عام کلمه لازمه زندگی هر فردی است که میخواهد انسان باشد و تحت فرمان عقل زندگی کند و از اصول معینی پیروی نماید. تقوای دینی و الهی یعنی اینکه انسان خود را از آنچه از نظر دین و اصولی که دین در زندگی معین کرده، خطا و گناه و پلیدی و زشتی شناخته شده، حفظ و صیانت کند و مرتکب آنها نشود[۳].
تقوا اگر چه یک صفت نفسانی است، اما آثار و جلوههای عینی اعم از فردی و اجتماعی بسیار دارد و از طرفی، رعایت بسیاری از ارزشها در گرو برخورداری از دستکم درجاتی از آن است. تقوا علاوه بر نقش ترغیبی و تحریکی برای الزام متقیان به رعایت ارزشهای الهی، خود نیز از عمیقترین نتیجههای حاصل از الزام به رعایت این ارزشهاست و همواره در پرتو ارتباط متقابل با عمل صالح شکوفایی و غنا مییابد. با توجه به ملاحظههای فوق و به ویژه نقشهای تمهیدی “تقوا” میتوان آن را در فهرست عناوین ناظر به ارزشهای اجتماعی جای داد. قرآن کریم در آیه ۲۶ سوره اعراف، در تشبیهی جالب، تقوا را به مثابه لباس معرفی کرده است؛ زیرا مثل لباس علاوه بر پوشانیدن بشر از زشتی گناهان و حفظ او از بسیاری از خطرهای فردی و اجتماعی، زینت بسیار بزرگی برای او محسوب میشود[۴]. همین تفسیر در توضیح آیه ۸ سوره شمس میافزاید: قرآن تقوا را نقطه مقابل فجور ذکر کرده است. قرآن هر عملی را که از روح اخلاص و ایمان و نیت پاک سرچشمه گرفته باشد، بر اساس تقوا میشمرد. از مجموع آیات به خوبی استفاده میشود که تقوا همان احساس مسئولیت و تعهدی است که به دنبال نفوذ ایمان در قلب بر وجود انسان حاکم میشود و او را از فجور و گناه باز میدارد، به نیکی و پاکی و عدالت دعوت میکند، اعمال آدمی را خالص و فکر و نیت او را از آلودگیها میشوید؛ زیرا تقوا از وقایه به معنی کوشش در حفظ و نگهداری چیزی است، و منظور در این گونه موارد نگهداری روح و جان از هر گونه آلودگی، و متمرکز ساختن نیروها در اموری است که رضای خدا در آن است[۵].
آیات:
- امر مؤمنان به تقواداری در بالاترین سطح ممکن (به لحاظ کمی و کیفی): ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ﴾[۶]؛ ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ﴾[۷].
- محبوبیت تقواپیشگان نزد خداوند: ﴿بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ﴾[۸].
- همراهی خداوند با متقیان: ﴿وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ﴾[۹].
- نقش تقوا در قدرتیابی بر تشخیص درست حق از باطل[۱۰]؛ زدودن گناهان و جلب آمرزش خداوند[۱۱]؛ برونرفت از گرفتاریها و بحرانها و رزقیابی از مجاری غیرمعمول[۱۲] و زمینهیابی جهت بهرهگیری از جنود غیبی[۱۳].[۱۴]
منابع
پانویس
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۸۸۱.
- ↑ محمدتقی مصباح یزدی، ره توشه، ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ مطهری، مرتضی، ده گفتار، ص۲۰.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۶، ص۱۳۲.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۲۰۴؛ برای آشنایی بیشتر از این آموزه اخلاقی تربیتی، ر. ک: محمدتقی مصباح یزدی، ره توشه، ج۲، ص۲۴۲-۲۶۱؛ عبدالله جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۱۱، ص۲۰۵-۲۱۸.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۲.
- ↑ «هر چه میتوانید از خداوند پروا کنید» سوره تغابن، آیه ۱۶.
- ↑ «چرا، (بازخواست خواهند شد ولی) آن کس که به پیمان خود وفا کند و پرهیزگاری ورزد (بداند) بیگمان خداوند پرهیزگاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۷۶.
- ↑ «و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱۹۴.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا...﴾ «ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی مینهد.».. سوره انفال، آیه ۲۹.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ...﴾ «ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی مینهد و از گناهانتان چشم میپوشد و شما را میآمرزد.».. سوره انفال، آیه ۲۹.
- ↑ ﴿فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا * وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا﴾ «پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد اندرز داده میشود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری میگشاید * و به او از جایی که گمان نمیبرد روزی میدهد و هر که بر خدا توکل کند همو وی را بسنده است؛ به راستی خداوند به خواست خویش، رسنده است و بیگمان خداوند برای هر چیز، اندازهای نهاده است» سوره طلاق، آیه ۲-۳.
- ↑ ﴿بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ﴾ «چرا؛ (بیگمان بسنده است و) اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خداوند شما را با پنج هزار فرشته نشانگذار یاری خواهد رساند» سوره آل عمران، آیه ۱۲۵.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۳۸.