آخر الزمان در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

بر پایه شماری از روایات، ظهور امام مهدی(ع) در آخرالزمان روی می‌دهد. این احادیث، متعددند، از جمله آنها می‌توان به حدیث نبوی اشاره کرد: «أبشروا بالمهدی فإنه یأتی فی آخر الزمان علی شدة وزلازل، یسع الله له الارض عدلاً وقسطاً». این حدیث و احادیث مشابه آن، وقوع نهضت مهدوی را در آخرین قطعه زمان، اعلام کرده‌اند که مفهومی به ظاهر روشن است؛ اما مرزبندی دقیق آن، نیاز به جمع‌آوری نشانه‌های فراوانی دارد که اگر به دقت گِرد آیند، شاید بتوان روزگار آخر الزمان، را به گونه تقریبی و نه دقیق، شناسایی کرد و چگونگی ارتباط آن را با ظهور امام مهدی(ع) روشن نمود.

احادیث آخر الزمان

احادیث پر شماری به وسیلهٔ فریقین نقل شده که در بردارندهٔ اصطلاح «آخر الزمان» هستند و در ابواب متعدد و متفرق کتاب‌های حدیثی آمده‌اند که دسته‌بندی شده‌اند:

  1. آخر الزمان و بعث نبوی؛
  2. آخر الزمان و ظهور خوارج؛
  3. اوصاف آخر الزمان؛
  4. آخر الزمان و روزگار پیش از قیامت.

آخر الزمان و بعثت نبوی

چند حدیث، بعثت پیامبر خاتم(ص) را در آخر الزمان دانسته‌اند؛ مانند این حدیث: عیسی(ع) گفت: معبود من! او کیست تا او را راضی کنم که رضایت تو در آن است؟ فرمود: او محمد است که فرستاده خدا به سوی همه جهانیان است. از همه آنها مقامش به من، نزدیک‌تر و شفاعتش پذیرفته‌تر است. خوشا به حال آن پیامبر! و خوشا به حال امت او، اگر به راه و روش او مرا دیدار کنند! همه زمینیان، او را می‌ستایند و آسمانیان، برایش آمرزش می‌طلبند. امانت‌دار و خجسته است. پاکیزه و پاک نهاد است. بهترین آیندگان در نزد من است. در آخر الزمان است. هر‌گاه ظهور کند، آسمان، سر مشک‌هایش را شل می‌کند و زمین، گل‌های خود را می‌رویاند تا مردمان، برکت ببینند، و بر هر چه دست نهد، آن را برایشان بابرکت می‌سازم. پر همسر و کم فرزند است. در مکه، جایگاه بنیادگذاری کعبه به وسیله ابراهیم، سکونت دارد[۱].

آخر الزمان و ظهور خوارج

حدیثی نبوی، ظهور خوارج شورشگر بر امام علی(ع) را در دوره آخر الزمان دانسته است. متن آن را از زبان خود امام علی(ع) می‌آوریم: شنیدم پیامبر خدا(ص) می‌فرماید: در آخر الزمان، گروهی می‌آیند که تازه سال و کم‌خردند. بهترین سخنان مردمان را بر زبان می‌رانند؛ ولی از اسلام بیرون می‌روند، آن گونه که تیر از هدف در می‌گذرد. ایمانشان، از گلویشان فروتر نمی‌رود. هر کجا آنها را یافتید، بکشید که کشتنشان برای کشنده آنان روز قیامت، پاداش در پی دارد[۲].

اوصاف آخر الزمان

چند حدیث، به وقوع رویدادها و بیان برخی اوصاف آخر الزمان و مردم آن پرداخته‌اند که قابل انطباق بر عصر غیبت حجت خدا هستند؛ مانند این حدیث ابو بصیر، از امام باقر(ع): رسول الله(ص) روزی که جماعتی از اصحاب ایشان نزدشان بودند دوبار فرمودند: خداوندا لقاء و دیدار برادرانم را دوبار نصیبم گردان، پس یکی از اصحاب آن حضرت که در اطراف ایشان بود عرض کرد: یا رسول الله(ص)! آیا ما برادران شما نیستیم؟ پس حضرت فرمودند: نه، همانا شما اصحاب من هستید. وبرادران من، قومی از آخرالزمان هستند که به من ایمان می‌آورند در حالی که مرا ندیده‌اند. به تحقیق که خداوند آنها را به اسم‌ها‌یشان و اسامی پدرانشان به من معرفی نموده پیش از آنکه از اصلاب پدرانشان و ارحام مادرانشان خارج شوند. هر کدام از آنها آنچنان هستند که از دست کشیدن گیاه خاردار در ظلمت شب یا کسی که سنکی آتشین در دست بگیرد، در نگه‌داری از دینشان محکم‌ترند. آنها چراغ‌های راهنما هستند که خداوند، از هر فتنه غبار آلود تاریک نجاتشان می‌دهد[۳].

آخر الزمان و روزگار پیش از قیامت

حوادثی که به روزگار پیش از قیامت، ناظر هستند و حوادث انتهایی عمر دنیا را بازگو می‌‌کنند. این احادیث نیز پرشمارند و با مفهوم قرآنی «اشراط الساعة»[۴] به معنای نشانه‌های قیامت، مرتبط‌اند. در حدیثی به نقل از حذیفة بن اسید غفاری می‌خوانیم: در سایه دیواری در مدینه نشسته بودیم و رسول خدا(ص) در غرفه‌‏ای‏ تشریف داشت نظرش به ما افتاد و فرمود: در چه کارید؟ عرض کردیم صحبت می‌کنیم فرمود: از چه؟ عرض کردیم از قیامت فرمود: شما قیامت را نخواهید دید تا آنکه پیش از آن ده نشانه به بینید سرزدن آفتاب را از مغربش و دجال را و جنبنده مخصوصی را بر روی زمین و سه فرو رفتن را در زمین: یکی در خاور و یکی در باختر و یکی در جزیرة العرب و خروج عیسی بن مریم(ع) و خروج یأجوج و مأجوج را و در پایان عمر دنیا آتشی از درون زمین در یمن بیرون می‌آید که هیچ کس را پشت سر خود نمی‌گذارد و مردم را بصحرای محشر می‌راند هر جا که از رفتار بایستند آتش هم می‌ایستد و آنان را به محشر می‌راند[۵].

جمع‌بندی

همان‌گونه که مشاهده می‌شود، اختلاف بدوی و ساده این احادیث با همین دسته‌بندی حل می‌شود. اگر ما مفهوم آخرالزمان را یک دوره تاریخی کش‌دار و طولانی بدانیم، آن گاه نقطه آغاز آن، می‌تواند عصر بعثت محمد(ص)، خاتم پیامبران و نقطه پایان آن، رستاخیز و وقایع پیش از قیامت باشد. در این صورت، همه وقایع گفته شده در بالا، در دوران این ظرف تاریخی جای می‌گیرد؛ زیرا همه این حوادث پس از بعثت محمد و پیش از قیام رستاخیر، رخ داده و یا خواهند داد. این، بدان معناست که دوره آخر الزمان، دوره خیلی کوتاهی نیست و هیچ یک از این حوادث، به تنهایی، همه دوره آخر الزمان را پوشش نمی‌دهد؛ بلکه همه این رویدادها، بخشی از آن هستند و در دوران آن، روی می‌دهند.

ترتیب تاریخی حوادث برشمرده شده نیز به روشنی نشان می‌دهد که دوره غیب مهدی(ع)، ظهور امام و قیام و حکومت حضرت حجت با آخر الزمان، تطابق کامل ندارد؛ بلکه هر یک، بخشی از آخر الزمان و قطعه‌ای از این دوره تاریخی است که در پی هم می‌آیند. به سخن دیگر، آخرالزمان، پیش از غیبت حجت خدا، یعنی از روزگار محمد(ص) آغاز شده و تا دوره ظهور، ادامه دارد و روزگار قیام و حکومت و رجعت را پوشش خواهد داد، هرچند ممکن است انتهای رجعت و حکومت بر پا شده به وسیله امام مهدی(ع) بر انتهای آخرالزمان منطبق بوده، به رستاخیز، متصل شود. با این بیان می‌‌توان حوادث ناظر به «اشراط الساعة» را که در احادیث متعددی بازگو شده‌اند، از حوادث ناظر به قیام مهدی(ع)، جدا نمود و تنها به حوادث مربوط به قیام پرداخت. با گردآوری این پیشامدها، می‌توان به گونه‌ای تخمینی، به پیش بینی تقریبی دوری و نزدیکی ظهور پرداخت[۶].

مباحث فرعی مرتبط

  1. وقوع اختلاف‌ها و درگیری‌های بسیار؛
  2. بحران معنویت؛
  3. ظهور دجال؛
  4. وقوع مصائب؛
  5. خروج سفیانی؛
  6. ندای آسمانی؛
  7. ظهور منجی بزرگ بشر؛
  8. نزول عیسی (ع)؛
  9. خروج جنبنده‌ای از زمین؛
  10. هجوم یأجوج و مأجوج؛
  11. رجعت؛
  12. صلح و آرامش پایدار در سرتاسر جهان.

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «قَالَ عِیسی(ع): إِلهِی، مَنْ هُوَ حَتّی أُرْضِیَهُ؟ فَلَکَ الرِّضَا. قَالَ: هُوَ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ إِلَی النَّاسِ کَافَّةً، أَقْرَبُهُمْ مِنِّی مَنْزِلَةً، وَأَحْضَرُهُمْ شَفَاعَةً، طُوبی لَهُ مِنْ نَبِیٍّ، وَطُوبی لأمَّتِهِ، إِنْ هُمْ لَقُونِی عَلی سَبِیلِهِ یَحْمَدُهُ أَهْلُ الْأَرْضِ، وَیَسْتَغْفِرُ لَهُ أَهْلُ السَّمَاءِ، أَمِینٌ مَیْمُونٌ، طَیِّبٌ مُطَیَّبٌ، خَیْرُ الْبَاقِینَ عِنْدِی، یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ، إِذَا خَرَجَ أَرْخَتِ السَّمَاءُ عَزَالِیَهَا، وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ زَهْرَتَهَا، حَتّی یَرَوُا الْبَرَکَةَ، وَأُبَارِکُ لَهُمْ فِیمَا وَضَعَ یَدَهُ عَلَیْهِ، کَثِیرُ الْأَزْوَاجِ، قَلِیلُ الْأَوْلَادِ، یَسْکُنُ بَکَّةَ مَوْضِعَ أَسَاسِ إِبْرَاهِیمَ»؛ الکافی، ج۸، ص۱۳۹ و الاحتجاج، ج۱، ص۴۸.
  2. «سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) یَقُولُ: «یَخْرُجُ قَوْمٌ فِی آخِرِ الزَّمَانِ حُدَثَاءُ الْأَسْنَانِ، سُفَهَاءُ الْأَحْلَامِ، یَقُولُونَ مِنْ خَیْرِ قَوْلِ الْبَرِّیَّةِ، لَا یُجَاوِزُ إِیمَانُهُمْ حَنَاجِرَهُمْ، فَأَیْنَمَا لَقِیتُمُوهُمْ فَاقْتُلُوهُمْ، فَإِنَّ فِی قَتْلِهِمْ أَجْرًا لِمَنْ قَتَلَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ»؛ صحیح البخاری، ج۳، ص۱۳۲۲، ح ۳۴۱۵ و صحیح مسلم، ج۲، ص۷۴۶، ح ۱۵۴.
  3. «قالَ رَسولُ اللّه ِ(ص) ذاتَ یَومٍ وعِندَهُ جَماعَةٌ مِن أصحابِهِ: اللّهُمَّ لَقِّنی إخوانی ـ مَرَّتَینِ ـ فَقالَ مَن حَولَهُ مِن أصحابِهِ: أما نَحنُ إخوانُکَ یا رَسولَ اللّه؟! فَقالَ: لا، إنَّکُم أصحابی، وإخوانی قَومٌ مِن آخِرِ الزَّمانِ آمَنوا بی‌ولَم یَرَونی، لَقَد عَرَّفَنیهِمُ اللّه ُ بِأَسمائِهِم وأسماءِ آبائِهِم مِن قَبلِ أن یُخرِجَهُم مِن أصلابِ آبائِهِم وأرحامِ اُمَّهاتِهِم، لَأَحَدُهُم أشَدُّ بَقِیَّةً عَلی دینِهِ مِن خَرطِ القَتادِ فِی اللَّیلَةِ الظَّلماءِ، أو کَالقابِضِ علی جَمرِ الغَضی، اُولئِکَ مَصابیحُ الدُّجی، یُنجیهِمُ اللّه ُ مِن کُلِّ فِتنَةٍ غَبراءَ مُظلِمَةٍ»؛ المحاسن، ج۱، ص۲۶۱ و الکافی، ج۱، ص۹۱.
  4. ﴿فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا فَأَنَّى لَهُمْ إِذَا جَاءَتْهُمْ ذِكْرَاهُمْآیا کافران جز این انتظار می‌‌‏برند که رستاخیز به ناگاه بر آنان فرا رسد و علامات آن اینک پدید آمده است پس اگر رستاخیزبر آنان دررسد دیگر کجا جای اندرزشان است؛ سوره محمد، آیه ۱۸.
  5. «کُنَّا جُلُوساً فِی الْمَدِینَةِ فِی ظِلِّ حَائِطٍ قَالَ وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) فِی غُرْفَةٍ فَاطَّلَعَ عَلَیْنَا فَقَالَ فِیمَ أَنْتُمْ فَقُلْنَا نَتَحَدَّثُ قَالَ عَمَّ ذَا قُلْنَا عَنِ السَّاعَةِ فَقَالَ إِنَّکُمْ لَا تَرَوْنَ السَّاعَةَ حَتَّی تَرَوْنَ قَبْلَهَا عَشْرَ آیَاتٍ طُلُوعَ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا وَ الدَّجَّالَ وَ دَابَّةَ الْأَرْضِ وَ ثَلَاثَةَ خُسُوفٍ فِی الْأَرْضِ خَسْفٌ بِالْمَشْرِقِ وَ خَسْفٌ بِالْمَغْرِبِ وَ خَسْفٌ بِجَزِیرَةِ الْعَرَبِ وَ خُرُوجُ عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ(ع) وَ خُرُوجُ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ وَ تَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ نَارٌ تَخْرُجُ مِنَ الْیَمَنِ مِنْ قَعْرِ الْأَرْضِ لَا تَدَعُ خَلْفَهَا أَحَداً تَسُوقُ النَّاسَ إِلَی الْمَحْشَرِ کُلَّمَا قَامُوا قَامَتْ لَهُمْ تَسُوقُهُمْ إِلَی الْمَحْشَرِ»؛ الخصال، ص۴۴۵، ح ۵۲ و من لا یحضره الفقیه، ح۳، ص۳۹۰، ح ۴۳۷۴.
  6. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی ج۸، ص۱۱۵ -۱۲۱.