آیا درست است که آیه تبلیغ در آغاز بعثت نازل شده است؟ (پرسش)
آیا درست است که آیه تبلیغ در آغاز بعثت نازل شده است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ امامت |
مدخل اصلی | امامت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
آیا درست است که آیه تبلیغ در آغاز بعثت نازل شده است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین علی ربانی گلپایگانی در کتاب «براهین و نصوص امامت» در اینباره گفته است:
«برخی از مفسران گفتهاند آیه تبلیغ در آغاز بعثت پیامبر اکرم (ص) نازل شده است و بر این فرض به روایاتی استدلال کردهاند. طبری از ابنجریج روایت کرده، که پیامبر (ص)، در آغاز بعثت از قریش واهمه داشت تا اینکه این آیه نازل شد و خداوند وعده مصونیت از خطر آنان را به او داد[۱]. ابنمردویه و ضیاء مقدسی از ابنعباس روایت کردهاند که از پیامبر (ص) سؤال شد: «کدام آیه که بر تو نازل شده، سنگینتر بوده است؟” پیامبر (ص) پاسخ داد: «من هنگام مراسم حج در منی بودم، مشرکان عرب نیز آنجا بودند، جبرئیل (ع) بر من نازل شد و این آیه را آورد: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...﴾[۲] من در عقبه برپای خاستم و گفتم: ای مردم! ای مردم! چه کسی مرا در تبلیغ رسالتهای پروردگارم یاری میکند تا بهشت، پاداش او باشد؟ ای مردم! به یگانگی خدا و رسالت من ایمان آورید تا رستگار شوید. در این هنگام! مردان و زنان و کودکان مرا سنگباران کردند و مرا دروغگو خواندند. این رفتار آنان بر من ناگوار بود. جبرئیل به من گفت: میتوانی همانند نوح که قوم خود را نفرین کرد، آنان را نفرین کنی تا به عذاب الهی هلاک شوند. من گفتم: خدایا! قوم مرا هدایت کن، زیرا آنان آگاه نیستند، و مرا بر آنان نصرت بده تا به من ایمان آورند” در این هنگام عباس عموی پیامبر اکرم (ص) آمد و او را از دست آنان نجات داد[۳].
بر اساس این قول، آیه بدان سبب در سوره مائده (آخرین سوره نازل بر پیامبر (ص)) قرار داده شده است تا یادآور آغاز رسالت پیامبر اکرم (ص) باشد[۴].
نقد: این دیدگاه از چند نظر مردود است:
اولاً: روایت مزبور، خبر واحدی است که نزد محدثان و مفسران، مشهور نیست و نمیتواند معارض وجه اول باشد که گروهی از اعاظم محدثان و مفسران اهلسنت، آن را روایت کردهاند و از امامان اهلبیت (ع) روایت شده و مورد اتفاق عالمان امامیه است.
ثانیاً: مفاد این قول، آن است که پیامبر اکرم (ص) در آغاز رسالت از سوی مشرکان بر جان خود بیمناک بود، و بدین سبب در ابلاغ رسالت الهی بر آنان تعلّل میکرد. این مطلب با شخصیت پیامبر اکرم (ص) و آمادگی او برای هر گونه فداکاری در راه تبلیغ رسالتهای الهی به مردم سازگاری ندارد.
ثالثاً: بر پایه این وجه، مقصود از ﴿مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ﴾ مجموع دین یا اصل دین است، و مفاد آیه، این است که ای پیامبر (ص) دین خدا را به مردم ابلاغ کن، و اگر آن را ابلاغ نکنی، دین خدا را به مردم ابلاغ نکردهای. این سخن، گفتار لغوی است که از انسان حکیم صادر نمیشود، چه رسد به خدایی که حکیم علی الاطلاق است[۵].
در پاسخ این اشکال گفته شده است: اینگونه تعبیر، لغو نیست و مانند سخن ابوالنجم است که گفته است: انا ابوالنجم و شعری شعری؛ من ابونجم هستم و شعر من شعر من است”. مقصود او این است که این شعر من از نظر فصاحت و بلاغت از جنس همان شعری است که قبل از این گفتهام و چون مردم، شعر او را با این اوصاف میشناختند، نیاز به ذکر این اوصاف نبوده است. همینگونه است در آیه مورد بحث، چون تبلیغ نکردن رسالت، مطلبی است که همگان آن را میشناسند و میدانند که کار ناروایی است. پس مفاد آیه این است که اگر دین را ابلاغ نکنی، آن را ابلاغ نکردهای و کار ناروایی را مرتکب شدهای[۶].
نقد این توجیه آن است که سخن ابوالنجم، مخصوص مواردی است که دو چیز با یکدیگر مقایسه میشود و نسبت بین آنها از قبیل مطلق و مقید و مانند آن است، چنانکه سخن ابوالنجم از این قبیل است. اگر مقصود از ﴿مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ﴾ در آیه مورد بحث، اصل یا مجموع دین باشد، مصداق قاعده ادبی و زبانی مزبور نخواهد بود، زیرا مجموع یا اصل دین، یک چیز است، نه دو چیز که با یکدیگر مقایسه شوند، اما بنابر وجه اول که مقصود از ﴿مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ﴾ امامت امیرالمؤمنین (ع) است، قاعده ادبی و زبانی مزبور بر آن منطبق است، یعنی ابلاغ این پیام الهی به مردم از چنان جایگاهی برخوردار است که ابلاغ نکردن آن به منزله ابلاغ نکردن دیگر پیامهای الهی به مردم است[۷]»[۸].
پانویس
- ↑ تفسیر طبری، ج۶، ص۳۶۵.
- ↑ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ تفسیر المنار، ج۶، ص۴۶۷.
- ↑ تفسیر المنار، ج۶، ص۴۵۳.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۴۳-۴۴.
- ↑ احمد بن منیر اسکندری در انتصاف، حاشیه کشاف زمخشری، ج۱، ص۶۵۸.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۴۴-۴۵.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۳۰۸.