آیا در رورایات به عمر طولانی امام مهدی اشاره شده است؟ (پرسش)
آیا در رورایات به عمر طولانی امام مهدی اشاره شده است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / آشنایی با امام مهدی / معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی) |
مدخل اصلی | طول عمر امام مهدی |
مدخل وابسته | ؟ |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
آیا در رورایات به عمر طولانی امام مهدی (ع) اشاره شده است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
پاسخ نخست
آقای دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی، در کتاب «پرسش از موعود» در اینباره گفته است:
«موضوع طولانی بودن عمر آخرین پیشوای معصوم از سالها پیش از تولد آن امام در روایتهای اسلامی مطرح شده بود و امامان معصوم (ع) برای برطرف ساختن هرگونه شک و تردید در این زمینه، عمر طولانی پیامبران پیشین را به مردم یادآور میشدند و به آنها گوشزد میکردند که داشتن عمر طولانی، در تاریخ انبیا و اولیای الهی امری بیسابقه نیست. در احادیث متعددی که در آنها به شباهت امام مهدی (ع) با پیامبران الهی اشاره شده است، به برخورداری آن حضرت از عمر طولانی تأکید شده است. از جمله در روایتی که از امام سجاد (ع) از نقل شده، آمده است: "در قائم، سنتی از نوح (ع) است و آن، داشتن عمر طولانی است"[۱]. در یکی از روایتهایی که در این زمینه وارد شده است، امام صادق (ع) میفرماید: "خداوند متعال، سه ویژگی از سه نفر از پیامبران را در قائم ما قرار داده است: مخفی بودن ولادتش را همچون ولادت موسی (ع)، طولانی بودن غیبتش را همچون طولانی بودن غیبت عیسی (ع) و عمر او را همچون عمر نوح (ع) [طولانی] قرار داده است. خداوند به بنده صالح خود یعنی خضر (ع) عمر طولانی داد تا دلیلی بر طولانی بودن عمر او (قائم) باشد"[۲].
- آن حضرت در ادامه همین روایت، در توضیح این مطلب که چگونه خداوند عمر طولانی حضرت خضر (ع) را دلیلی بر عمر طولانی حضرت قائم (ع) قرار داده است، میفرماید: و اما دلالت عمر طولانی بنده صالح [خدا، حضرت] خضر (ع) بر عمر طولانی حضرت قائم (ع) به این گونه است: خدای تعالی عمر او را طولانی قرار داد، نه برای این که در آینده پیامبر شود و نه برای این که کتاب آسمانی بر او نازل گردد و نه برای این که دین جدیدی بیاورد که دین پیامبران گذشته را نسخ کند و نه برای این که به پیشوایی برگزیده شود تا بندگانش از او پیروی کنند و نه برای این که تکلیف و وظیفهای را بر او واجب کند، بلکه خدای تعالی از قدیم در علمش مقدر کرده بود که قائم (ع) در دوران غیبتش عمری طولانی داشته باشد و میدانست که بندگانش این طولانی بودن عمر را منکر میشوند. به این دلیل، عمر بنده صالحش، خضر را بیهیچ علتی طولانی کرد تا دلیلی برای اثبات عمر طولانی قائم (ع) باشد و راه هر گونه عذر و بهانه بر دشمنان بسته شود تا برای مردم نزد خداوند حجتی نباشد[۳].
- در برخی روایات، امامان معصوم (ع) با توجه دادن مردم به عمر طولانی حضرت را نوح (ع)، زمینه هرگونه شک و تردید در عمر طولانی حضرت صاحب الامر (ع) برطرف میساختند. در یکی از این موارد از امام صادق (ع) چنین نقل شده است: چرا انکار میکنند که خداوند عمر صاحب این امر را طولانی میکند، همان طور که عمر نوح -درود خدا بر او باد- را طولانی کرد؟[۴]»[۵].
پاسخهای دیگر
1. آقای کامل سلیمان؛ |
---|
آقای کامل سلیمان، در کتاب «روزگار رهایی» در اینباره گفته است:
«امام صادق (ع) یکی از اصحاب را مشاهده نمود که از طول غیبت حضرت ولی عصر (ع) دچار شگفت شده است، چنین فرمود: "خدای تبارک و تعالی سه ویژگی سه تن از پیامبران را در قائم ما (ع) جاری ساخته است: ولادت او را همچون ولادت حضرت موسی قرار داده است. غیبت او را همانند غیبت حضرت عیسی مقرر فرموده است. عمر طولانی او را چون عمر طولانی حضرت نوح قرار داده است. آنگاه به بنده صالح خود- حضرت خضر- عمر طولانی داده تا دلیل عمر طولانی او باشد"[۶]. در روایات بسیاری از حضرت رسول اکرم (ص) و امامان معصوم به ما رسیده است که در قائم آل محمد (ص) سنتی از حضرت نوح هست و آن عمر طولانی آن حضرت است، و در همه این روایات این نکته بهصورت قطعی و تردیدناپذیر مطرح شده است. حتی یکبار امام صادق (ع) انکار منکران را تقبیح نموده، چنین فرمود: "چرا نمیپذیرند که خداوند عمر صاحب این امر را طولانی گرداند، چنانکه عمر حضرت نوح (ع) را طولانی نموده بود؟!!"[۷]. برای ما که پیرو فرمان پیامبر (ص) و امامان اهل بیت (ع) هستیم هیچیک از اینها جای شگفت نیست، اما عمر طولانی چندین هزار ساله برای بندگان صالح خدا چون خضر و عیسی و برای بندگان ناشایستی چون شیطان و دجال واقع شده است، چنانکه در گذشته گفتیم و بعدا نیز در این زمینه سخن خواهیم گفت. اما در مورد اینکه بهصورت جوان نیرومندی ظاهر میشود، داستانهای جالبتری هست: گفته میشود که عُزیر با اهل بیت خود عازم سفر شد و همسرش حامله بود. عزیر در آنروز ۵۰ سال داشت، خدایش او را صد سال تمام میراند، آنگاه زنده ساخت و بهصورت یک فرد ۵۰ ساله به اهل بیت خود بازگشت، پسرش از او استقبال کرد، درحالی که صد سال داشت!. آیا داستان عُزیر، و استقبال پسر صدساله از پدر پنجاهساله شگفتانگیزتر است، یا عمر طولانی حضرت ولی عصر (ع)؟!. و شگفتانگیزتر از آن داستان "نصر بن دهمان" از قبیله غطفان است که ۱۹۰ سال زندگی کرده، سپس بهصورت جوان شاداب و باطراوت بازگشته و حیرت و تعجب معاصرین خود را برانگیخته است!!!. داستان "نصر بن دهمان" به عنوان شگفتانگیزترین داستان عرب در منابع تاریخی آمده است[۸]. معروف است که خداوند به زلیخا نیز جوانی و زیبائیاش را بازگردانید و حضرت یوسف (ع) با او ازدواج کرد!. در برابر شگفتیهای جهان آفرینش، ما خیال میکنیم طول عمر حضرت مهدی (ع) موجب شگفت هم نخواهد بود، زیرا او حجت خداست، خدایش او را سالم و تندرست، با اعصابی نیرومند و نسوجی قوی و عضلاتی محکم آفریده است، و بدون یک عامل خارجی چون زهر و شمشیر مرگ به سراغ او نخواهد آمد، چنانکه دیگر امامان معصوم نیز چنین بودند. حتی انسان عادی نیز پیش از آنکه یک اختلالی در نظام زندگیاش پدید آید و قسمتی از اندامهایش را از کار بیندازد از دنیا خارج نمیشود»[۹]. |
پانویس
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۶، ص ۵۲۴، ح۵؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، چاپ سوم: بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ه.ق، ج ۵۱، ص ۲۱۷، ح ۵.
- ↑ کتاب الغیبة (طوسی)، ص ۱۰۶؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۲۲۰، ح ۹.
- ↑ کتاب الغیبة (طوسی)، ص ۱۰۸؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، صص ۲۲۲ و.
- ↑ کتاب الغیبه (طوسی)، ص ۲۵۹.
- ↑ شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، پرسش از موعود، ص ۱۳-۱۵.
- ↑ "إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَدَارَ فِي الْقَائِمِ مِنَّا ثَلَاثَةً أَدَارَهَا لِثَلَاثَةٍ مِنَ الرُّسُلِ قَدَّرَ مَوْلِدَهُ تَقْدِيرَ مَوْلِدِ مُوسَى (ع) وَ قَدَّرَ غَيْبَتَهُ تَقْدِيرَ غَيْبَةِ عِيسَى (ع) وَ قَدَّرَ إِبْطَاءَهُ تَقْدِيرَ إِبْطَاءِ نُوحٍ (ع) وَ جَعَلَ لَهُ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ عُمُرَ الْعَبْدِ الصَّالِحِ أَعْنِي الْخَضِرَ ع دَلِيلًا عَلَى عُمُرِهِ"؛ بشارة الاسلام، ص ۱۴۶؛ منتخب الاثر، ص ۲۵۹؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۰۵؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۲۰؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۱۶؛ المهدی، ص ۱۶۸ و ۱۷۱؛ الزام الناصب، ص ۸۵.
- ↑ "مَا تُنْكِرُونَ أَنْ يَمُدَّ اللَّهُ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ فِي الْعُمُرِ كَمَا مُدَّ لِنُوحٍ (ع) فِي الْعُمُرِ"؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۲۵۹.
- ↑ غیبت شیخ طوسی، ص ۲۵۹.
- ↑ کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج1، ص 148-150.