آیا شیعیان صحابه پیامبر خاتم را مورد سب و لعن قرار دادهاند؟ (پرسش)
آیا شیعیان صحابه پیامبر خاتم را مورد سب و لعن قرار دادهاند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ شیعه |
مدخل بالاتر | صحابه |
مدخل اصلی | لعن صحابه |
مدخل وابسته | شیعه |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
آیا شیعیان صحابه پیامبر خاتم را مورد سب و لعن قرار دادهاند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث شیعه است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی شیعه مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین مهدی رستمنژاد، در کتاب «پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه» در اینباره گفته است:
«یکی از حربههای زنگ زده و هابیان علیه شیعه، موضوع سب و لعن بر صحابه است. آنان مصرانه بر این مسئله تأکید کرده، همواره تنور آن را داغ نگه میدارند. به راستی آیا شیعیان، صحابه پیامبر(ص) را مورد سب و لعن قرار میدهند؟! در پاسخ لازم است بین موضوع سب و لعن تفکیک قائل شد.
حکم سبّ: در این باره دو نکته یادآوری میشود:
نکته نخست: سبّ و دشنام دادن، از محرمات الهی است و هیچ فرد دانایی به چنین کار زشتی تن نمیدهد. برابر اسناد تاریخی هنگامی که در نبرد صفین به امیرمؤمنان علی(ع) گزارش دادند برخی از سربازان آن حضرت، مردم شام را ناسزا میگویند، امام در خطبهای فرمود: «إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي الْعُذْرِ»؛ «دوست ندارم دشنام دهنده باشید، اگر رفتار آنان را بازگو و شیوه آنها را نقد کنید، به واقعیت نزدیکتر و عذری رساتر برای شما خواهد بود»[۱]. حتی در قرآن، سبّ بتها هم نهی شده است. قرآن میفرماید: ﴿وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ﴾[۲]. اهل بیت(ع) همواره پیروانشان را از نزدیک شدن به چنین عمل قبیحی منع میکردند. امام علی(ع) در وصیت نامهاش فرمود: «با فحش و دشنام سخن مگویید؛ زیرا دشنام برای ما و شیعیان ما سزاوار نیست و دشنام دهنده و ناسزاگو دوست ما نیست»[۳]. بنابراین، دشنام دادن فارغ از هر چیز، مناسب شأن شخص دیندار و با تقوا نیست و اگر کسی مرتکب چنین عملی شود، ناشی از نادانی و عصبیت است و ربطی به مذهب پاک تشیع ندارد.
نکته دوم: شیعه نه تنها صحابه پیامبر(ص) را سب نمیکند، بلکه بنیانگذار سبّ بر صحابه را مشمول لعنت و غضب خداوند میداند. مسلم در صحیح خود از عامر فرزند سعد بن ابی وقاص نقل میکند: «أَمَرَ مُعَاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ سَعْداً فَقَالَ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسُبَ أَبَا تُرَابٍ فَقَالَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَ- ثَلَاثاً قَالَهُنَّ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ فَلَنْ أَسُبَّهُ...»؛ «معاویة بن ابیسفیان به سعد وقاص گفت: چه چیز موجب شد از دشنام دادن ابوتراب (علی) امتناع ورزی؟ سعد پاسخ داد: تا زمانی که به یادم میآید سه مطلبی که پیامبر درباره علی(ع) فرموده است، هرگز او را دشنام نخواهم داد... آنگاه آن سه مطلب را بیان کرد»[۴]. اکنون سؤال این است وهابیان که این قدر سنگ صحابه را به سینه میزنند و شیعیان را به سب صحابه متهم میکنند، چرا نسبت به بنیانگذار این سنت سیئه هیچ اعتراضی ندارند؟ چرا آنان حاضر نیستند از عمل معاویه برائت جویند؟! مگر معاویه اولین فردی نبود که سب بر صحابه پیامبر(ص) را بنا کرد و دیگران را بر این امر وادار نمود؟! چرا وهابیان به معاویه که میرسند سکوت میکنند؟!
حکم لعن: در اینجا چند نکته قابل توجه است: نکته نخست: «لعن» به معنی بیزاری و برائت از اعمال زشت یک فرد، صحابه یا غیر صحابه، لازمه ایمان حقیقی و از شئون امر به معروف و نهی از منکر است. چنین عملی نه تنها ایرادی ندارد، بلکه خداوند در قرآن، گروهی از مردم را لعن کرده است؛ از جمله: ۱. ابلیس: ﴿وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ﴾[۵]؛ ۲ کفار: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَافِرِينَ﴾[۶]؛ ۳. ﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا﴾[۷]؛ ۴. آزاردهندگان پیامبر(ص): ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا﴾[۸]؛ ۵. قذف کنندگان: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾[۹]؛ ۶. بنی امیه: ﴿وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ﴾[۱۰][۱۱]. ماهیت سبّ با لعن متفاوت است؛ زیرا سبّ فحش است و فحش یک عمل زشت محسوب میشود؛ ولی لعن منشأ قرآنی دارد. خداوند خود اول بار ابلیس را لعن کرد. البته اگر خدا کسی را لعن کند به معنی آن است که او را از رحمتش محروم ساخته است؛ اما اگر غیر خدا کسی را لعن کند به معنای دعا است؛ یعنی از خدا میخواهد که او را از رحمتش دور کند؛ بنابراین حقیقت لعن، به دعا برمیگردد و با فحش و دشنام، تفاوت ماهوی دارد.
در سیره پیامبر(ص) نیز موارد بسیاری از لعن به افراد گزارش شده است. پیامبر(ص) گاه به صورت کلی مثل آنچه درباره رباخواران، شرابخواران و سارقان[۱۲] روایت شده و گاه نیز به صورت فردی و شخصی افرادی را لعنت کرده است. احمد در مسندش مینویسد: «عبدالله بن زبیر در حالی که به کعبه تکیه داده بود گفت: سوگند به صاحب این خانه: لقد لعن رسول الله فلانا و ما ولد من صلبه؛ «پیامبر(ص) فلانی (حکم) را لعنت کرد، در حالی که هنوز از صلب پدرش خارج نشده بود»[۱۳]. ابن کثیر روایت کرده است: «پیامبر(ص) حکم و فرزندش - مروان - را لعنت کرد»[۱۴].
نکته دوم: شیعه درباره کسانی که موجبات خشم خدا و رسول او را فراهم آورند، بیش از چیزی که عایشه درباره آنها گفته، نمیگوید. برابر نقل منابع مورد قبول وهابیان، هنگامی که پیامبر(ص) در حجة الوداع امر کرد کسانی که قربانی همراه ندارند از احرام خارج شوند، عدهای با توهین و جسارت در مقابل فرمان پیامبر(ص) ایستادند و این موجب شد پیامبر(ص) بر آنان خشم بگیرد تا جایی که عایشه هم در حضور پیامبر(ص) آنان را نفرین کرده، گفت: من أغضبك يا رسول الله أدخله الله النار؛ «هر کس تو را خشمگین ساخته، خداوند او را به دوزخ افکند!»[۱۵]. آیا وهابیان در این جا به عایشه هم خرده میگیرند که چرا صحابه پیامبر(ص) را مورد لعن و جسارت قرار داده است؟! چطور عایشه میتواند چنین سخنی بگوید؛ ولی اگر همین حرف را یک شیعه بزند، مورد آزار و اذیت وهابیان قرار میگیرد؟!
نکته سوم: این سخن که شیعیان نسبت به صحابه پیامبر(ص) به چنین کاری اقدام میکنند، قطعاً با این عمومیت و کلیت، خلاف واقع است؛ زیرا شیعیان نسبت به آن دسته از صحابه که جزو گروه نخست بودند و خداوند به آنان وعده آمرزش داده است، کوچکترین جسارت و اهانتی را بر نمیتابند تا چه رسد آنها را لعنت کنند. آنان مورد تکریم و احترام ویژهاند. قرآن از آنان به عنوان پیشگامان نخست در ایمان ﴿السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ﴾[۱۶] یاد کرده است. در روایات ائمه اطهار(ع) از این دست از صحابه به بزرگی یاد شده است. امیرمؤمنان علی(ع) در یادکردی از صحابه راستین عصر پیامبر میفرماید: «لَقَدْ رَأَيْتُ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ(ص) فَمَا أَرَى أَحَداً يُشْبِهُهُمْ مِنْكُمْ لَقَدْ كَانُوا يُصْبِحُونَ شُعْثاً غُبْراً وَ قَدْ بَاتُوا سُجَّداً وَ قِيَاماً يُرَاوِحُونَ بَيْنَ جِبَاهِهِمْ وَ خُدُودِهِمْ وَ يَقِفُونَ عَلَى مِثْلِ الْجَمْرِ مِنْ ذِكْرِ مَعَادِهِمْ»؛ من اصحاب پیامبر را دیدهام، کسی را چون آنان نیافتهام، روز را با موهای پریشان و غبارآلود شب میکردند و شب را در سجده یا قیام میگذراندند، گاه پیشانی بر زمین مینهادند و گاه گونه بر خاک، از ذکر معاد چنان مشوش بودند که انگار بر آتش پارهای ایستادهاند»[۱۷].
امام در فقدان همین گروه از صحابه با سوز و گداز میفرماید: «أَيْنَ إِخْوَانِيَ الَّذِينَ رَكِبُوا الطَّرِيقَ وَ مَضَوْا عَلَى الْحَقِّ أَيْنَ عَمَّارٌ وَ أَيْنَ ابْنُ التَّيِّهَانِ وَ أَيْنَ ذُو الشَّهَادَتَيْنِ وَ أَيْنَ نُظَرَاؤُهُمْ مِنْ إِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ تَلَوُا الْقُرْآنَ فَأَحْكَمُوهُ وَ تَدَبَّرُوا الْفَرْضَ فَأَقَامُوهُ»؛ کجایند برادرانم، آنان که راه حق را درنوردیدند، حق را پاس داشتند و در همان حال از دنیا رخت بر بستند؟ کجاست عمار؟ کجاست ابن التیهان؟ کجاست ذوالشهادتین؟ کجا رفتند نظیران اینان از برادرانشان، آنان که قرائت قرآن میکردند و در حفظ آن کوشا بودند و واجب را بعد از آنکه در آن اندیشیدند برپا داشتند؟»[۱۸]. امیرمؤمنان(ع) اصحاب پیامبر(ص) را اصحاب خود خوانده، فرمود: «كُلُّ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ أَصْحَابِي»؛ «همه اصحاب پیامبر(ص) اصحاب من هستند»[۱۹]. بر اساس نقل ذهبی، از سعید بن جبیر در جنگ جمل هشتصد نفر از صحابه انصاری و چهارصد تن از صحابهای که در بیعت رضوان حضور داشتند، در رکاب امیرمؤمنان(ع) شرکت داشتند[۲۰]. مسعودی آمار شرکت کنندگان صحابی را در جنگ صفین ۲۸۰۰ تن میداند که ۸۷ تن از اصحاب بدر، و نهصد نفر از اصحاب بیعت رضوان بودهاند[۲۱].
روشن است که شیعه، جایگاه این خیل عظیم از صحابه را، چون جان شیرین گرامی میدارد و ذرهای بیحرمتی نسبت به آنان را تحمل نمیکند، برخلاف وهابیان که با جسارت به قبور آنها، هرگونه بیحرمتی را نسبت به آنان روا میدارند. امام سجاد(ع) در تمجید همین دسته از صحابه میفرماید: «اللَّهُمَّ وَ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ خَاصَّةً الَّذِينَ أَحْسَنُوا الصَّحَابَةَ وَ الَّذِينَ أَبْلَوُا الْبَلَاءَ الْحَسَنَ فِي نَصْرِهِ»؛ «خدایا درود فرست بر اصحاب پیامبر، آنان که بهترین بودند و به بلاهای نیکو در یاری او مبتلا شدند»[۲۲]. اینها آموزههای ائمه اطهار(ع) است، چگونه پیروان آن بزرگواران تن به لعن چنین چهرههای ماندگار بدهند که امامانشان از آنان به بزرگی و عظمت یاد کردهاند؟! بنابراین، لعن صحابه توسط شیعه به صورت کلی و عمومی، افترائی بیش نیست.
نکته چهارم: لعن در فرهنگ قرآن دارای ملاک و معیار است. روشن است اگر کسی واجد آن ملاک گردد مورد لعن قرار میگیرد، خواه صحابی باشد یا نباشد؛ بنابراین، آن دسته از صحابی که با ارتکاب جرائم و منکرات بزرگ، ملاک لعن را درباره خویش عینیت بخشیدند، مستحق لعن گشتهاند، به ویژه که اینان صحابه پیامبرند که در پرونده عمر خود امتیاز مصاحبت با آن حضرت را دارند؛ آنان اگر قدر ناشناسی کنند و برخلاف مسیر آن حضرت گام بردارند، به طریق اولی مشمول لعن میگردند. آنچه بر اساس آموزههای دینی مهم است، عینیت یافتن ملاک لعن است نه عنوان صحابی یا غیر صحابی. برای نمونه، قرآن یکی از موارد لعن را اذیت و آزار پیامبر اکرم(ص) دانسته است. قرآن میفرماید: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا﴾[۲۳]. اکنون فرقی نمیکند آزاردهنده صحابی باشد یا غیر صحابی، هرگاه کسی با اعمال خود پیامبر(ص) را آزرده خاطر کند، ملاک لعن شامل حالش میشود و هیچ استثنایی درباره صحابه گزارش نشده، بلکه میتوان ادعا کرد با توجه به آیاتی که در ارتباط با زنان پیامبر(ص) در سوره احزاب آمده، ملاک لعن در مورد صحابه شدیدتر و قویتر است؛ زیرا آنان پیامبر(ص) را دیدند و حرمتش را نگه نداشتند؛ همانگونه که زنان پیامبر(ص) از صحابیات هستند و قرآن درباره آنها در صورتی که مرتکب فواحش شوند، دو برابر وعده عذاب داده است[۲۴].
شیعیان سبّ را عملی حرام و ناشایست میدانند. آنان هیچ کس را دشنام نمیدهند خواه صحابی باشد یا غیر صحابی؛ اما در ارتباط با لعن، اعتقاد شیعه بر آن است هرکس ملاک لعن را درباره خویش تحقق بخشد، مشمول لعن قرار میگیرد خواه صحابی باشد یا نباشد و این هم به مذهب شیعه اختصاص ندارد بلکه ملاک لعن توسط قرآن و سنت بیان شده است»[۲۵].
پانویس
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۱.
- ↑ «و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) میخوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند؛ بدینسان ما کردار هر امتی را (در دیدشان) آراستهایم سپس بازگشتشان به سوی پروردگارشان است آنگاه آنان را از آنچه انجام میدادها» سوره انعام، آیه ۱۰۸.
- ↑ دعائم الاسلام، ج۲، ص۳۵۲.
- ↑ سنن الترمذی، ج۵، ص۳۰۱.
- ↑ «و تا روز پاداش و کیفر بر تو نفرین باد!» سوره حجر، آیه ۳۵.
- ↑ «خداوند کافران را لعنت و برای آنان آتش (دوزخ) را آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۶۴.
- ↑ «و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است، دستشان بسته باد و بر آنچه گفتهاند لعنت بر ایشان باد بلکه دستهای او باز است و هرگونه بخواهد میبخشد و بیگمان آنچه به سوی تو از سوی پروردگارت فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان میافزاید؛ و میان آنان تا رستخیز دشمنی و کینهجویی افکندیم؛ هر بار که آتشی را برای جنگ بر افروختند خداوند آن را خاموش گردانید؛ و در زمین به تباهی میکوشند و خداوند تبهکاران را دوست نمیدارد» سوره مائده، آیه ۶۴.
- ↑ «خداوند آنان را که خداوند و فرستاده او را میآزارند در این جهان و جهان بازپسین لعنت میکند و برای آنها عذابی خوارساز آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۵۷.
- ↑ «به راستی آنان که به زنان پاکدامن بیخبر مؤمن، تهمت (زنا) میزنند، در این جهان و در جهان واپسین لعنت شدهاند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره نور، آیه ۲۳.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که با تو گفتیم: پروردگارت به مردم چیرگی دارد و خوابی که ما به تو نمایاندیم و درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمون مردم قرار ندادیم و آنان را بیم میدهیم اما جز سرکشی بزرگ، به آنان نمیافزاید» سوره اسراء، آیه ۶۰.
- ↑ در روایات بسیاری از طریق فریقین وارد شده است: پیامبر اکرم(ص) بنی امیه را در عالم رویا به صورت میمونهایی دید که بر منبر آن حضرت بالا و پایین میروند، حضرت نگران شد و دیگر تا پایان عمرش نخندید، پس خدا این آیه را نازل کرد «رَأَى رَسُولُ اللَّهِ(ص) بَنِي أُمَيَّةَ يَنْزُونَ عَلَى مِنْبَرِهِ نَزْوَ الْقِرَدَةِ فَسَاءَهُ ذَلِكَ فَمَا اسْتَجْمَعَ ضَاحِكاً حَتَّى مَاتَ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي ذَلِكَ ﴿وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ﴾»؛ (تفسیر ثعلبی، ج۶، ص، ۱۱۱؛ التفسیر الکبیر فخر رازی، ج۲۰، ص۲۳۶؛ جامع البیان (تفسیر طبری)، ج۱۵، ص۱۴۱، ح۱۶۹۳۰؛ مسند ابویعلی، ج۱۱، ص۳۴۸؛ تفسیر القرطبی، ج۱۰، ص۲۸۳).
- ↑ مسند احمد، ج۱، ص۸۳؛ سنن دارمی، ج۲، ص۲۴۶؛ صحیح البخاری، ج۸، ص۱۵.
- ↑ مسند احمد، ج۴، ص۵.
- ↑ البدایة والنهایة، ج۸، ص۲۸۴؛ مجمع الزوائد، ج۵، ص۲۴۱.
- ↑ صحیح مسلم، ج۴، ص۳۴؛ مسند احمد، ج۶، ص۱۷۵.
- ↑ «نخستین پیشآهنگان» سوره توبه، آیه ۱۰۰.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۹۷.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۲.
- ↑ الغارات، ج۱، ص۱۷۷.
- ↑ تاریخ اسلام، ج۳، ص۴۸۴: كان مع علي يوم وقعة الجمل ثمانمأة من الأنصار و أربعمأة ممن شهدوا بيعة الرضوان.
- ↑ مروج الذهب، ج۱، ص۳۱۴: و كان جميع من شهد معه من الصحابة ألفين و ثمانمأة.
- ↑ صحیفه سجادیه، ص۴۳-۴۵.
- ↑ «خداوند آنان را که خداوند و فرستاده او را میآزارند در این جهان و جهان بازپسین لعنت میکند و برای آنها عذابی خوارساز آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۵۷.
- ↑ ر.ک: ﴿يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا﴾ «ای زنان پیامبر! هر یک از شما دست به زشتکاری آشکاری زند عذاب او دو چندان میگردد و این (کار) بر خداوند آسان است» سوره احزاب، آیه ۳۰.
- ↑ رستمنژاد، مهدی، پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه ص ۸۱-۸۹