آیه مباهله چه جایگاهی برای اهل بیت اثبات می‌کند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیه مباهله چه جایگاهی برای اهل بیت اثبات می‌کند؟
موضوع اصلیآیه مباهله چه جایگاهی برای اهل بیت اثبات می‌کند؟
مدخل بالاترامامت در قرآن / آیه مباهله
مدخل اصلی؟

آیه مباهله چه جایگاهی برای اهل بیت اثبات می‌کند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

پاسخ نخست

مهدی مقامی

حجت الاسلام و المسلمین مهدی مقامی، در کتاب «ولایت و امامت در قرآن» در این‌باره گفته است:

«محققان اهل‌ سنت، چه معتزلی و چه اشعری، این آیه را دلیلی قوی بر فضیلت اصحاب کسا می‌شناسند؛ چنان‌که، زمخشری در تفسیر خود زیر آیه مباهله، پس از نقل حادثه "کسا" می‌گوید:وفيه دليل لا شيء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء[۱]. پیامبر (ص)، فرزندان و زنان را بر "أنفس" مقدم داشت، تا جایگاه والا و شأن بالای آنان را نشان دهد و اعلام کند که آنان بر "انفس" مقدم بوده و باید فدای آنها شد.

این ماجرا، در بردارنده دلیلی محکم بر فضل و برتری آل عبا (ع) و برهانی روشن بر نبوّت پیامبر (ص) است؛ چرا که هیچ موافق و مخالفی روایت نکرده است که مسیحیان درخواست ایشان برای مباهله را اجابت کرده‌اند. حضرت رضا (ع) بزرگ‌ترین فضیلت امیرمؤمنان (ع) را این می‌داند که به حکم خدا در آیه مباهله، آن حضرت نفس پیامبر (ص) است.

روزی مأمون به امام رضا (ع) گفت: بزرگ‌ترین فضیلت امیرمؤمنان علی (ع) در قرآن کدام است؟امام رضا (ع) پاسخ دادند: فضیلتی که آیه مباهله بر آن حکایت دارد. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ در پی نزول این آیه، رسول خدا (ص)، حسن، حسین، فاطمه و امیرمؤمنان (ع) را فراخواندند. آنها به حکم خداوند متعال در جایگاه فرزندان، زنان و نفس ایشان بودند. مشخص است که هیچ‌یک از بندگان خدای سبحان، برتر و شریف‌تر از رسول خدا (ص) نیست. از همین رو می‌بایست، از کسی که به حکم خداوند سبحان، نفس رسول خدا (ص) است، احدی برتر نباشد. مأمون گفت: مگر نه این است که خداوند "أبناء و نساء" را جمع آورده، ولی پیامبر تنها دو پسر و دخترش را فراخوانده است. چرا احتمال نمی‌دهید که "نفس"، خود پیامبر (ص) باشد. بنابراین، آنچه گفتید نمی‌تواند فضیلت امیرمؤمنان (ع) را نشان دهد؟! امام رضا (ع) در پاسخ او فرمودند: ای امیر المؤمنین! آنچه شما می‌گویید درست نیست؛ چرا که دستور دهنده و دعوت‌ کننده صرفاً به غیر از خود می‌تواند دستور دهد و او را به چیزی دعوت کند و درست نیست این عمل را درباره نفس خود انجام دهد. با این توصیف چون رسول خدا (ص) روز مباهله از میان اصحاب، تنها امیرمؤمنان علی (ع) را با خود همراه کرد، پس وی، همان نفس پیامبر (ص) است که خدای متعال در قرآن از او سخن گفته و شایستگی آن بزرگوار را برای مباهله اثبات کرده است. مأمون گفت: پاسخ قانع کننده‌ای بود[۲].

احمد بن حنبل، مسلم بن حجّاج و ترمذی حدیث مباهله را این‌گونه نقل می‌کنند: از عامر بن سعد بن ابی وقاص، از پدرش سعد روایت کرده که گفت: معاویه پسر ابی سفیان به سعد دستور داده بود: به ابوتراب علی بن ابی طالب (ع) ناسزا بگوید و او امتناع می‌ورزید، روزی معاویه از او پرسید: چه چیز تو را از دشنام به علی باز می‌دارد؟ گفت: من تا چندی که از رسول خدا (ص) سه جمله را به یاد دارم، علی بن ابی طالب‌(ع) را دشنام نخواهم داد، سه کلمه است که اگر یکی از آنها را درباره من گفته بود، از هر نعمت گران‌بها محبوب‌ترش می‌داشتم، نخست اینکه از رسول خدا (ص) باید روزی که به یکی از جنگ‌هایش می‌رفت و علی (ع) را جانشین خود در مدینه کرده بود و علی (ع) (به خاطر پاره‌ای زخم زبان‌های دشمنان) عرضه داشت: من را در میان زنان و کودکان جانشین کردی؟ شنیدم که فرمود: آیا راضی نمی‌شوی به اینکه نسبت به من به منزله هارون باشی نسبت به موسی (ع)؟ جز اینکه که پس از من، دیگر هیچ پیغمبری نیاید و نبوّتی نخواهد بود. دوّم اینکه در روز جنگ خیبر شنیدم می‌فرمود: به زودی رایت و پرچم جنگ را به دست مردی می‌دهم که خدا و رسولش را دوست می‌دارد و خدا و رسول او نیز او را دوست می‌دارند، فردا همه گردن کشیدیم تا شاید آن شخص ما باشیم ولی به هیچ یک از ما نداد و فرمود: علی را برایم صدا بزنید، رفتند علی (ع) را در حالی که درد چشم داشت آوردند، پس آب دهان در چشم‌هایش انداخت و رایت جنگ را به دستش سپرد و خدای تعالی قلعه خیبر را به دست او فتح کرد، سوّم هنگامی که آیه: ﴿فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فرو فرستاده شد، رسول خدا (ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) را احضار نموده، آن‌گاه فرمود: بار الها اینانند اهل بیت من"[۳][۴].

پانویس

  1. الکشاف، ج۱، ص۳۷۰.
  2. «قَالَ الشَّيْخُ المفید فی کتاب الفصول: قَالَ الْمَأْمُونُ يَوْماً لِلرِّضَا (ع) أَخْبِرْنِي بِأَكْبَرِ فَضِيلَةٍ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) يَدُلُّ عَلَيْهَا الْقُرْآنُ قَالَ: فَقَالَ لَهُ الرِّضَا (ع) فَضِيلَةٌ فِي الْمُبَاهَلَةِ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ فَدَعَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ (ع) فَكَانَا ابْنَيْهِ وَ دَعَا فَاطِمَةَ (س) فَكَانَتْ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ نِسَاءَهُ وَ دَعَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (ع) فَكَانَ نَفْسَهُ بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ ثَبَتَ أَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ تَعَالَى أَجَلَّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ أَفْضَلَ فَوَجَبَ أَنْ لَا يَكُونَ أَحَدٌ أَفْضَلَ مِنْ نَفْسِ رَسُولِ اللَّهِ صبِحُكْمِ اللَّهِ تَعَالَى. قَالَ فَقَالَ لَهُ الْمَأْمُونُ أَ لَيْسَ قَدْ ذَكَرَ اللَّهُ تَعَالَى الْأَبْنَاءَ بِلَفْظِ الْجَمْعِ وَ إِنَّمَا دَعَا رَسُولُ اللَّهِ ابْنَيْهِ خَاصَّةً وَ ذَكَرَ النِّسَاءَ بِلَفْظِ الْجَمْعِ وَ إِنَّمَا دَعَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) ابْنَتَهُ وَحْدَهَا فَأَلَّا جَازَ أَنْ يُذْكَرَ الدُّعَاءُ لِمَنْ هُوَ نَفْسُهُ وَ يَكُونَ الْمُرَادُ نَفْسَهُ فِي الْحَقِيقَةِ دُونَ غَيْرِهِ فَلَا يَكُونُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) مَا ذَكَرْتَ مِنَ الْفَضْلِ قَالَ فَقَالَ لَهُ الرِّضَا (ع) لَيْسَ يَصِحُّ مَا ذَكَرْتَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ ذَلِكَ أَنَّ الدَّاعِيَ إِنَّمَا يَكُونُ دَاعِياً لِغَيْرِهِ كَمَا أَنَّ الْآمِرَ آمِرٌ لِغَيْرِهِ وَ لَا يَصِحُّ أَنْ يَكُونَ دَاعِياً لِنَفْسِهِ فِي الْحَقِيقَةِ كَمَا لَا يَكُونُ آمِراً لَهَا فِي الْحَقِيقَةِ وَ إِذَا لَمْ يَدْعُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) رَجُلًا فِي الْمُبَاهَلَةِ إِلَّا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (ع) فَقَدْ ثَبَتَ أَنَّهُ نَفْسُهُ الَّتِي عَنَاهَا اللَّهُ سُبْحَانَهُ فِي كِتَابِهِ وَ جَعَلَ حُكْمَهُ ذَلِكَ فِي تَنْزِيلِهِ قَالَ فَقَالَ الْمَأْمُونُ إِذَا وَرَدَ الْجَوَابُ سَقَطَ السُّؤَالُ»؛ سلسله مؤلفات شیخ مفید، الفصول المختارة، ج۲، ص۳۸؛ بحار الانوار، ج۳۵، ص۲۵۷ - ۲۵۸؛ تسنیم، ج۱۴، ص۴۹۴.
  3. «عَنْ عَامِرِ بْنِ سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: أَمَرَ مُعَاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ سَعْداً فَقَالَ مَا يَمْنَعُكَ أَنْ تَسُبَ أَبَا تُرَابٍ فَقَالَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَ ثَلَاثاً قَالَهُنَّ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ فَلَنْ أَسُبَّهُ لَأْنَّ تَكُونَ لِي وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ حُمْرِ النَّعَمِ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) يَقُولُ لَهُ وَ قَدْ خَلَّفَهُ فِي بَعْضِ مَغَازِيهِ فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ يَا رَسُولَ اللَّهِ خَلَّفْتَنِي مَعَ النِّسَاءِ وَ الصِّبْيَانِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نُبُوَّةَ بَعْدِي وَ سَمِعْتُهُ يَوْمَ خَيْبَرَ يَقُولُ لَأُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ رَجُلًا يُحِبُّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يُحِبُّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ قَالَ فَتَطَاوَلْنَا لَهَا فَقَالَ ادْعُوا لِي عَلِيّاً فَأُتِيَ بِهِ أَرْمَدَ الْعَيْنِ فَبَصَقَ فِي عَيْنَيْهِ وَ دَفَعَ الرَّايَةَ إِلَيْهِ فَفَتَحَ اللَّهُ عَلَى يَدَيْهِ وَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ- ﴿فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ دَعَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً (ع) وَ قَالَ اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي»؛ مناقب الخوارزمی، ص۵۹؛ مسند أحمد بن حنبل، ج۱، ص۱۸۵؛ صحیح مسلم، ج۷، ص۱۲۰؛ صحیح مسلم به شرح نووی، ج۱۵، ص۱۷۵؛ صحیح تزمذی، ج۵، ص۶۳۸، ح۳۷۲۴؛ خصائص امیرالمؤمنین (ع)، ص۴۸ و ۴۹؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۶۳۱؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۲.
  4. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۹۰-۹۳.