ادله قرآنی وجوب حجاب چیست؟ (پرسش)
ادله قرآنی وجوب حجاب چیست؟ | |
---|---|
مدخل اصلی | حجاب در قرآن |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
ادله قرآنی وجوب حجاب چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
پاسخ نخست
آقای حسن علیپور وحید در کتاب «مکتب در فرآیند نواندیشی» در اینباره گفته است:
«از میان آیاتی که بر حجاب و حیا و پاکدامنی زنان مسلمان تأکید دارند و حجاب را از زوایای گوناگون به میان کشیدهاند، به دو آیه مشهور بسنده میکنیم:
آیه اول. آیه ۳۱ سوره نور: ﴿وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۱].
برای وجوب پوشش سر و گردن از چند جهت میتوان به آیه استناد و استدلال کرد:
استدلال اول: آیه میگوید که بر زنان لازم است تا مقنعه و روسری خود را روی سینه و گریبان خود نیز بکشند تا آنها را نیز بپوشاند. اولاً دربردارنده لزوم استفاده از مقنعه و روسری برای زنان است. ثانیاً از آنجا که کاربرد طبیعی و اولیه مقنعه و فلسفه استفاده از آن پوشاندن سر و گوش و گردن است، انکار پوشش آنها و لازم ندانستن آن، انکار امری بدیهی و طبیعی و خلاف ضرورت عقلی و عُرفی خواهد بود. ثالثاً اگر به تصریح آیه، پوشاندن گردن و گریبان و سینه با مقنعه واجب باشد، استثنای سرمضحک و نامعقول مینماید و از مُسمّای مقنعه و روسری و کاربرد طبیعی آن بیرون خواهد رفت و تصور معقول ندارد.
استدلال دوم: آیه ۳۱ سوره نور که اتفاقاً مورد استناد شبهه افکنان نیز هست، پس از الزام زنان به پنهان ساختن زینت و زیبایی خود از نامحرمان و دستور به پوشاندن گریبان، آنان را برحذر میدارد از آنکه در راه رفتن خودنمایی کنند و به گونهای پا بر زمین بکوبند که خلخال یا هر زینت پنهان دیگر فاش شود و نظرها را به خویش بخواند. پرسش این است که اگر قرآن حساسیت نشان میدهد که خلخال و دیگر زینتهای پا نمایان نشود، چگونه برهنگی خود پا تا زانو، گردن تا سر، و ساعد را اجازه میدهد؟ نظر به خود زینتآلات جدا از بدن هیچ حرمتی ندارد و حُرمت نگاه وقتی است که به بدن نامحرم متصل باشد. آیا مُضحک نیست که نمایش زیورآلات متصل به بدن حرام، ولی لخت بودن خود بدن مباح باشد؟ قدرت انگیزش زینت زنان چندان تأثیرگذار است که خداوند پوشیدگی مصادیق آن را واجب میشمارد. طبیعی است که حُرمت برهنگی خود بدن به طریق اولی و با قیاس اولویت ثابت خواهد بود و فهم عُرفی آن را بدیهی میداند.
استدلال سوم[۲]: آیه پنهان داشتن زینت زنان را واجب میداند و به دلیل اهمیت و تأثیر بالای آن در حفظ عفت و حجاب، در یک آیه دوبار آن را تکرار میکند: ﴿وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ... وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ﴾. موی سر نه تنها زینت که از بارزترین مصادیق زیبایی و زیباییآفرین برای زن است؛ به گونهای که اگر کسی مو نداشته باشد یا موهایش ناقص و نامطلوب باشد، درصدد جبران این کاستی بر میآید و با موی مصنوعی با روشهای دیگر نارسایی ظاهری را میپوشاند. همچنین گوش و گردن و سینه از زینت پنهان و مایه زیبایی است که به تصریح و تکرار آیه باید پوشیده شود. در نتیجه به دلالت صریح آیه، پوشاندن آن لازم خواهد بود دلالت آیه
- برخی نزول آیه ۳۱ نور ﴿وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ﴾ را مقدم بر آیه ۵۹ احزاب ﴿يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ﴾ میدانند[۳] و برخی مؤخراز آن[۴]. در فرض تقدم بر آیه ۳۱ نور، که طبیعیتر و با مفاد آیات سازگارتر نیز به نظر میرسد، پیام هردو آیه و روشن و مکمل یکدیگر است. طبق قاعده نزول تدریجی احکام، ابتدا حکم سادهتر و تکلیف سبکتر نازل شده که استفاده درست از مقنعه است و پس از پی آن، تکلیف بزرگتر استفاده درست از روانداز نازل شده. ابتدا با نزول آیه۳۱ نور فرمان میدهد گوشه و پرهای مقنعه را طبق عادت جاهلیت و بر خلاف وضع طبیعی، به پشت گوش و پشت سر نیندازند و با استفاده متعارف و طبیعی از آن، گردن و سینه را نیز از نامحرم بپوشانند. خداوند پس از آنکه نوعی آمادگی ایجاد شد، در آیه ۵۹ احزاب زنان مسلمان را فرمان میدهد که روپوش خود را نیز مرتبتر به کار گیرند و بدن خویش را بپوشانند. این پوشش برای بیرون از منزل و در معرض نگاه نامحرمان خواهد بود. اما در فرض تقدّم نزول آیه ۵۹ احزاب، خداوند ابتدا زنان مسلمان را فرمان میدهد که با روپوش بزرگ، بدن خویش را بپوشانند، سپس در آیه ۳۱ نور، استفاده صحیح از خمار را نیز واجب میکند.
- در هر دو آیه ۳۱ نور و ۵۹ احزاب، اصل استفاده از خمار و جلباب را مفروض و مسلّم گرفته، و استفاده درست از آن را لازم میشمارد و کاربرد مطلوب شارع را آموزش میدهد.
- آیه ۵۹ احزاب برای پوشش زنان از واژه «خُمُر» در آیه پیشین استفاده نکرده و واژه جدید «جلابیب» را به کار برده است. پس ضمن تأکید بر اصل کلی حجاب، پوششی افزون بر خمار (مقنعه) را لازم میشمارد؛ زیرا اگر مقصود آیه اکتفا به همان پوشش مقنعه و کارکرد روسری بود، آیه جدید اولاً تکرار بود و تکرار خلاف اصل است و ثانیاً اگر مقصود تأکید باشد، باید با همان واژه با مترداف آن تأکید میکرد و وارد کردن واژه و اصطلاح جدید در عُرف شرع و فرهنگ حجاب، باید حاوی پیام و نکته جدید باشد.
- معنای لغوی خمار با جلباب متفاوت است. جلباب، پوششی بزرگتر از خمار و از سنخ روانداز و روپوش است که بر روی همه لباسها انداخته میشود. همچنین حکم نزدیک گرفتن جلباب با حکم ضرب خمار بر جیوب، از نظر متعلق و عنوان متفاوت است. این تفاوتها اجازه نمیدهند همان معنای خمار و همان مضمون آیه قبل را برای آیه جدید و برای جلباب تکرار کنیم؛ چنانکه اندکی از مفسران مرتکب این اشتباه شدهاند. آیه در مقام بیان حکمی جدید میباشد و آن، لزوم استفاده درست از جلباب است[۵].
- خداوند در این آیه دستور به آویختن و انداختن جلباب بر خویش [یا نزدیک کردن جلباب به خویش] و جمع و جور گرفتن آن و پرهیز از ولانگاری و سهلورزی در استفاده از آن میدهد. این معنا وظیفهای مازاد بر کاربرد خمار و تکلیفی فراتر از پوشش مقنعه و پوشاندن سر و گردن و سینه است.
- تعبیر آیه ﴿يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ﴾ است، نه «یدنین الیهن». وقتی یدنین با «علی» متعدی شود به معنای قرار دادن است و هنگامی که با «الی» به کار رود، به معنای نزدیک کردن خواهد بود. برخی از فقها و مفسرین ﴿يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ﴾ را با «یدنین الیهن» اشتباه گرفته و به «نزدیک کردن» معنا کردهاند که به نظر نادرست میرسد[۶].
- از برخی روایات استفاده میشود که جلباب لباس اختصاصی زنان نیست، بلکه برای مردان هم استفاده میشود؛ زیرا جلباب لباس سراسری عرب یعنی عباست که در فارسی برای زنان تعبیر به چادر میشود؛ مانند این روایت: «عقبة بن خالد میگوید: من و معلّی بن خنیس خدمت حضرت صادق (ع) رفتیم و اجازه گرفتیم و وارد مجلس شدیم، پس از لحظاتی حضرت از نزد زنانشان آمد، بدون اینکه جلباب پوشیده باشد»[۷].
- جلباب ﴿يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ﴾، همچنین خمار و ﴿وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ﴾، به هر معنایی که باشند، وجوب حجاب، مدلول قطعی آنهاست و این آیات نشان میدهند که حجاب در اسلام واجب است[۸] و هرگونه روزنهگریز و چشمپوشی از آن را به بهانه دگراندیشی با جز آن قرار نداده.
- برخی از فقها از آیه جلباب نه تنها پوشش سراسری زن را استفاده کردهاند که وجوب پوشش صورت و کفین را نیز استنباط میکنند[۹]. این قول در اقلیت است»[۱۰]
پانویس
- ↑ «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسریهایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابستهای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاههای زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده میدارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
- ↑ این استدلال مشروط بر این است که خود اعضای بدن را نیز جزء زینت بدانیم، چنان که مشهور این گونه گفتهاند: فقه و حقوق (مجموعه آثار)، ج۱۹، ص۴۷۹ و ۴۸۱؛ ولی اگر زینت را فقط منحصر در اشیای خارجی مثل گوشواره النگو، سرمه و لاک ناخن بدانیم، استدلال تمام نیست. قول مشهور و مدلول روایات، احتمال اول است.
- ↑ فقه و حقوق (مجموعه آثار)، ج۱۹، ص۵۰۵.
- ↑ کتاب نکاح (زنجانی)، ج۲، ص۴۶۶.
- ↑ سند العروة الوثقی (کتاب النکاح)، ج۱، ص۳۳.
- ↑ کتاب نکاح (زنجانی)، ج۲، ص۴۶۵.
- ↑ المحاسن، ص۱۶۹.
- ↑ انوارالفقاهة (کتاب النکاح)، ج۱، ص۵۴.
- ↑ تبیان الصلاة، ج۳، ص۲۴۹، کتاب نکاح (زنجانی)، ج۲، ص۴۶۲ – ۴۶۳.
- ↑ علیپور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۲۰۷-۲۱۰.