حجاب در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

حجاب اصطلاحی دینی به معنای پوشش ویژه زن است که خود را با آن از نامحرمان می‌پوشاند. این واژه در قرآن به کار رفته است که در یک آیه مراد از آن حجاب اصطلاحی است. تشریع حجاب در شرایع الهی و اسلام دارای حکمت‌هایی است مانند: پاسخ به نیاز فطری عفت‌طلبی؛ ایجاد امنیت برای زنان؛ تزکیه و طهارت. باید توجه داشت از همان آغاز خلقت بشر پوشش در میان انسان‌ها بوده و همه افراد و ملل به شکل‌هایی گوناگون از نوعی حجاب بهره گرفته‌اند و در تمام ادیان و اقوام نیز به نوعی قانون حجاب وجود داشته است. شبهاتی درباره حجای مطرح شده است مانند: استثمار زنان؛ مخالفت داشتن با تمدن؛ سلب آزادی زن؛ رکود فعالیت ها؛ افزایش التهاب‌ها و حساسیت ها و... که به تمامی آنها پاسخ داده شده است.

مقدمه

در وجوب پوشش زن میان هیچ یک از مذاهب اسلامی، تردیدی نیست و همه فقیهان و عالمان آشنا به نصوص دینی بر لزوم پوشیده بودن بدن زن از نگاه نامحرم اتفاق نظر دارند، چنانکه چشم چرانی زن و مرد نهی شده و تردیدی در آن نیست. در قرآن کریم در آیه قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ[۱]، پیش از لزوم حجاب، حرمت چشم چرانی را مطرح کرده است. گویی به نظر می‌رسد جامعه اسلامی به ایمن‌سازی اخلاقی نمی‌رسد مگر اینکه مشکل (غض بصر) را حل کند که دستوری اخلاقی و تربیتی است. حکم حجاب در سوره احزاب و نور ۱۸ سال پس از بعثت پیامبر نازل شده و پیامبر در این دسته از آیات در آغاز با متوجه کردن زنان، خود موضوع حجاب را مطرح می‌کند، آنگاه در شکل کلی‌تری در سوره احزاب و نور به ضرورت آن توجه می‌دهد. البته این حکم دارای ابعاد مختلفی است که شاید موضوع حجاب برتر را پیش بکشد، به ویژه آنکه در جمله‌ای: وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ[۲]، این مسئله را به صورت کلی یعنی استعفاف و پوشش بهتر و رعایت نکات تحریک کننده مطرح می‌کند[۳].

لغت‌شناسی

حجاب از ریشه "ح ـ ج ـ ب" و در لغت به معنای منع کردن و بازداشتن چیزی از چیز دیگر است[۴]، خواه آن دو چیز از امور مادی یا معنوی باشند[۵]. به حایل و پرده میان دو چیز نیز "حجاب" اطلاق گردیده است[۶]. "ستر" نیز در لغت به معنای پوشش و حجاب است[۷]، با این تفاوت که قصد منع از ورود غیر در مفهوم حجاب نهفته است؛ ولی در "ستر" چنین قصدی گنجانده نشده است[۸] و در اصطلاح فقه اسلامی که از آن در متون فقهی بیشتر با تعبیر "سَتر" یاد شده[۹] عبارت است از پوشش ویژه زن که خود را با آن از نامحرمان می‌پوشاند[۱۰] یا به حالت پوشیده بودن زن در برابر دیگران اطلاق می‌گردد[۱۱] و از این رو به پوشش یا حالت یاد شده، حجاب گفته شده که انسان را از مشاهده بدن زنان منع می‌کند[۱۲].[۱۳]

حجاب در قرآن

واژه حجاب و مشتقات آن ۸ بار در قرآن به کار رفته است که در بیشتر موارد آن به معنای مانع و حجاب معنوی است؛ مانند: وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَسْتُورًا[۱۴] و در یک آیه مراد از آن مانع مادی و حجاب اصطلاحی است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا[۱۵]. افزون بر این، قرآن از این معنا با تعبیرهای دیگری نیز یاد کرده است؛ از جمله پایین انداختن جِلْباب: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۱۶]، پوشاندن سر و گریبان با خِمار: وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ، کنار گذاشتن لباس برای زنان سالخورده: أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ[۱۷] که لزوم پوشش برای زنان غیر سالخورده از مفهوم آیه برداشت می‌شود[۱۸]، آشکار نکردن زینت جز برای محارم: وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ[۱۹]، حفظ عورت‌ها: وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ[۲۰]، پوشیدن لباس برای حفظ عورت‌ها: يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ[۲۱]؛ همچنین قرآن در این آیات و آیاتی دیگر از برخی پوشش‌های خاص یاد کرده که در حجاب زنان کاربرد دارد؛ مانند:

  1. "خِمار": وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [۲۲] که در لغت به معنای پوشش[۲۳] و در اصطلاح لباسی است که زن سر خود را با آن می‌پوشاند[۲۴] و بسیاری آن را به "مَقْنعه" تفسیر کرده‌اند[۲۵]. برخی نیز مراد از آن را چادر دانسته‌اند[۲۶].
  2. "جِلباب" از ریشه "جلب". جلب در لغت به معنای آوردن چیزی از مکانی به مکان دیگر و پوشاندن چیزی با چیزی دیگر است[۲۷] و جلباب در اصطلاح بر لباسی که سراسر بدن را دربرمی‌گیرد[۲۸] یا لباسی که روی لباس‌های دیگر از جمله خمار پوشیده می‌شود[۲۹] یعنی عبا و چادر اطلاق شده است[۳۰]. برخی آن را لباسی همانند مقنعه دانسته‌اند که زن، سر و پشت و سینه خود را با آن می‌پوشاند[۳۱]، ولی وسیع‌تر از مقنعه و کوتاه‌تر از چادر است[۳۲]. در این آیات، قرآن کریم از مباحث مختلفی درباره حجاب زنان از جمله حکمت حجاب، حجاب در شرایع پیشین و اسلام و برخی احکام فقهی مربوط به این موضوع سخن به میان آورده است[۳۳].

حکمت حجاب

تشریع حجاب در شرایع الهی و اسلام بی‌دلیل و حکمت نیست، بلکه حکمت‌های متعددی دارد که همه آنها در جهت مصالح بشر و مایه خیر برای زنان‌اند: وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ[۳۴]. رعایت این قانون، موجب سلامت جامعه و استحکام بنیان خانواده‌ها و جلوگیری از مفاسد اخلاقی است و نوعی مصونیّت است، نه محدودیّت. خودآرایی و خودنمایی به قصد جلب توجّه جنس مخالف، گناه است، مگر در محدوده روابط زناشویی[۳۵]. برخی از عمده‌ترین حکمت‌های آن عبارت‌اند از:

پاسخ به نیاز فطری

خداوند زنان را با فطرت پاک عفت‌طلبی آفریده است و تشریع حجاب در واقع پاسخی به این نیاز فطری آنان است[۳۶]، از این‌رو آن‌گاه که لباس آدم و حوا پس از خوردن از درخت ممنوع فرو ریخت آنان بی‌درنگ عورت خود را با برگ‌های درختان پوشاندند: فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ[۳۷]، در حالی که آنان این کار را از کسی نیاموخته بودند، بلکه به‌گونه فطری خود به این کار اقدام کردند[۳۸].[۳۹]

ایجاد امنیت

از دیگر حکمت‌های حجاب، حفظ زنان از آزار دیگران و ایجاد امنیت برای آنان است: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۴۰]، این آیه درباره زنان صدر اسلام فرود آمد که در بازگشت از نماز جماعت مورد آزار فاسقان قرار می‌گرفتند که برای در امان ماندن از این آزارها، مأمور به پوشاندن خود شدند[۴۱].[۴۲]

تزکیه و طهارت

حکمت دیگر تشریع حجاب، تزکیه نفس و باطن افراد است: قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ[۴۳]. رعایت پوشش، هم سبب تطهیر قلوب مردان شده و هم قلوب زنان را از آلودگی پاک می‌کند: فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ[۴۴]، از سویی دیگر، این طهارت هم بر افراد اثر گذاشته و سبب دوری آنان از رذایل اخلاقی و وسوسه‌های شیطانی می‌شود و هم بر اجتماع مؤثر بوده و محیط زندگی را از مظاهر شهوانی و غرایز حیوانی پاک می‌سازد[۴۵]. به گفته برخی، نبود حریم میان زن و مرد سبب تحریک هیجان‌های جنسی و ابتلای افراد به اختلالات روحی و بیماری‌های روانی می‌گردد، از این‌رو پای‌بندی افراد به حجاب در اسلام ضمن اینکه از این هیجان‌ها جلوگیری می‌کند، اسباب آرامش روحی و روانی جامعه را نیز فراهم می‌کند[۴۶]. افزون بر موارد یاد شده، استحکام بیشتر بنیان خانواده، حکمت دیگر حجاب است، زیرا پوشیده بودن زنان و وجود حریم میان آنان و مردان، از روابط آزاد و بی‌بند و بار افراد و تمایل هریک از زوجین به نامحرمان جلوگیری کرده، اسباب توجه و پیوند بیشتر میان آنان را فراهم می‌کند[۴۷]؛ همچنین قرار دادن این پوشش برای زنان، نوعی احترام و تکریم شخصیت زن به شمار می‌رود و آنان را همچون درّی گران‌بها در برابر نگاه‌های حرام و شهوت‌آلود حفظ می‌کند[۴۸].[۴۹]

پیشینه حجاب

از همان آغاز خلقت بشر پوشش در میان انسان‌ها بوده و همه افراد و ملل به شکل‌هایی گوناگون از نوعی حجاب بهره گرفته‌اند. آیه فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ[۵۰] که از وسوسه کردن آدم و حوا برای برهنه کردن آنان یاد کرده و نیز آیه فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ[۵۱] که از برهنه شدن آنان بر اثر پیروی از وسوسه‌های شیطان و پوشاندن خود پس از برهنگی سخن به میان آورده است. همچنین آیه يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ[۵۲] که با یادآوری این ماجرا انسان‌ها را از پیروی وسوسه‌های شیطان برحذر داشته است، به دست می‌آید که پوشش در میان نخستین انسان‌ها رایج بوده و آنان برخی از قسمت‌های بدن خود را در برابر دیگران حتی همسر خویش می‌پوشاندند.

پس از دوره حضرت آدم (ع) نیز پوشش در میان ملل و شرایع دیگر رواج داشته است. با آغاز عصر بافندگی و پیدایی لباس، همه ملت‌ها و پیروان شرایع برای خود نوعی پوشش را برگزیدند. بررسی و ارائه پوشش‌های زنان در میان اقوام مختلف، از عهد باستان تا قرن بیستم از سوی برخی پژوهشگران این امر را تأیید می‌کند[۵۳]. از جمله این اقوام می‌توان از یونانیان باستان یاد کرد که حجاب در میان زنان آنان به شدت رواج داشت؛ به گونه‌ای که جز با حجاب کامل و تحت مراقبت دیگران قادر به ملاقات با خویشاوندان خود یا حضور در جشن‌های مذهبی نبودند[۵۴]. در ایران باستان نیز زنان ملزم به رعایت حجاب بودند. ویل‌دورانت درباره وضع حجاب پس از روزگار داریوش آورده است که زنان طبقات بالای اجتماع تنها با تخت روان روپوشدار اجازه خروج از خانه را داشتند. آنان در بیرون از خانه حق ملاقات با مردان را نداشتند؛ حتی زنان شوهردار از دیدار با پدران و برادران خود منع می‌شدند[۵۵]. در آیین زرتشت که مذهب رسمی ایرانیان بود بر هر مرد و زن واجب بود که هنگام انجام دادن مراسم عبادی سر خود را بپوشاند[۵۶]، به‌گونه‌ای که موهای آنان آشکار نباشد[۵۷]. پوشش دختران کسرا که حتی پس از اسارت به دست مسلمانان، حاضر به برداشتن نقاب از چهره خود نشدند[۵۸] نشان پای‌بندی آنان به حجاب در آیین خود بوده است.

در شریعت یهود نیز حجاب واجب بوده و متون متعددی از تورات کنونی این امر را تأیید می‌کنند؛ از جمله در سفر پیدایش از حجاب کامل و حتی پوشش چهره زنان یاد شده است[۵۹]. در کتاب اشعیای نبی از مجازات دختران صهیون در قیامت به جرم "تبرّج" و "تنّازی" و به صدا درآوردن زیورآلات خود و آشکار کردن آنها در برابر دیگران یاد شده است[۶۰]. افزون بر این، در موارد دیگری از این کتاب از نوع حجاب زنان یهود از جمله چادر[۶۱]، نقاب[۶۲] و بُرْقَع[۶۳] یاد شده است. ویل دورانت نیز آورده است که حجاب در میان یهود چنان سخت بود که اگر زنی با سر برهنه و بی‌حجاب به میان مردم می‌رفت، مرد حق داشت او را بدون پرداخت مهریه طلاق دهد[۶۴]. در مسیحیت نیز نه تنها احکام شریعت یهود درباره حجاب تغییر نیافت، بلکه در برخی موارد بیشتر بر آن تأکید شد[۶۵] و افزون بر حجاب ظاهری، در برخی آیات انجیل بر عفت و حجاب درونی زنان یعنی عفت نیز تأکید گردید[۶۶]. در رساله پولس به قرنتیان بر پوشیده بودن موی سر زنان به ویژه هنگام عبادت تأکید شده است[۶۷]. در موردی دیگر، خانه‌نشینی زنان از ویژگی‌های نیک زنان دانسته شده است[۶۸]. بر اساس آموزه‌های یاد شده، حواریان و پس از آنان پاپ‌ها و روحانیان مسیحی در صدر اول بر وجوب حجاب تأکید کرده، زنان را به رعایت آن فرا می‌خواندند[۶۹] تا اینکه پس از رنسانس و انقلاب صنعتی پس از جنگ جهانی دوم در قرن نوزدهم حجاب به تدریج کنار گذاشته شد و بی‌حجابی به گونه‌ای گسترده در اروپا و در پی آن در دیگر ملل جهان از جمله کشورهای اسلامی رواج یافت[۷۰]. در میان اعراب جاهلی پیش از اسلام نیز حجاب به نوعی وجود داشت[۷۱] و داستان جنگ "فجار" میان دو قبیله قریش و بنی‌کنانه که به جهت کشف حجاب زنی از بنی‌عامر رخ داد[۷۲] مؤید این امر است؛ اما گاه آنان بر اثر عقاید خرافی و باطل، کشف حجاب کرده، حتی زنان با بدنی برهنه به طواف خانه خدا می‌پرداختند: وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ[۷۳]. آیه درباره برخی قبایل عرب نازل شده که عقیده داشتند با لباسی که در آن گناه کرده‌اند نباید طواف کرد[۷۴].

در اسلام نیز قانون حجاب همچون شرایع پیشین تشریع شد و مردان و زنان مسلمان به حفظ نگاه و پوشش و نیز عورت‌ها و زینت‌های خود از دیگران مأمور شدند: قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۷۵]؛ در شأن نزول این آیات نقل شده است که زنان در صدر اسلام پوشش مناسبی نداشتند، از این‌رو جوانی از انصار به زنی که صورت و گریبانش باز بود می‌نگریست که در این حال صورتش بر اثر برخورد با شیئی برنده زخمی و در پی این رویداد آیات مذکور نازل شدند و مردان و زنان مسلمان را به حفظ نگاه و پوشیدن خود فرمان دادند[۷۶]؛ همچنین نقل شده است وقتی زنان مسلمان پس از شرکت در نماز جماعت در مدینه به خانه بازمی‌گشتند به جهت نداشتن حجاب کامل مورد آزار فاسقان قرار می‌گرفتند که آیه يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۷۷] نازل شد و زنان پیامبراکرم (ص) و عموم مؤمنان را به پوشش کامل فرمان داد[۷۸] همچنین آیه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا[۷۹]، معروف به آیه حجاب[۸۰] درباره زنان پیامبر نازل شد و مسلمانان را از رودررویی مستقیم با همسران آن حضرت و درخواست چیزی در این حالت از آنان منع کرد[۸۱]. به نظر بسیاری، نزول این آیه در سال پنجم هجری و هنگام ازدواج پیامبر (ص) با زینب دختر جَحْش نازل شد[۸۲].[۸۳]

استدلال به آیات برای اثبات حجاب

از میان آیاتی که بر حجاب و حیا و پاکدامنی زنان مسلمان تأکید دارند و حجاب را از زوایای گوناگون به میان کشیده‌اند، به دو آیه مشهور بسنده می‌کنیم:

آیه اول

آیه ۳۱ سوره نور: وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۸۴].

برای وجوب پوشش سر و گردن از چند جهت می‌توان به آیه استناد و استدلال کرد:

استدلال اول: آیه می‌گوید که بر زنان لازم است تا مقنعه و روسری خود را روی سینه و گریبان خود نیز بکشند تا آنها را نیز بپوشاند. اولاً دربردارنده لزوم استفاده از مقنعه و روسری برای زنان است. ثانیاً از آنجا که کاربرد طبیعی و اولیه مقنعه و فلسفه استفاده از آن پوشاندن سر و گوش و گردن است، انکار پوشش آنها و لازم ندانستن آن، انکار امری بدیهی و طبیعی و خلاف ضرورت عقلی و عُرفی خواهد بود. ثالثاً اگر به تصریح آیه، پوشاندن گردن و گریبان و سینه با مقنعه واجب باشد، استثنای سر مضحک و نامعقول می‌نماید و از مُسمّای مقنعه و روسری و کاربرد طبیعی آن بیرون خواهد رفت و تصور معقول ندارد.

استدلال دوم: آیه ۳۱ سوره نور که اتفاقاً مورد استناد شبهه افکنان نیز هست، پس از الزام زنان به پنهان ساختن زینت و زیبایی خود از نامحرمان و دستور به پوشاندن گریبان، آنان را برحذر می‌دارد از آن‌که در راه رفتن خودنمایی کنند و به گونه‌ای پا بر زمین بکوبند که خلخال یا هر زینت پنهان دیگر فاش شود و نظرها را به خویش بخواند. پرسش این است که اگر قرآن حساسیت نشان می‌دهد که خلخال و دیگر زینت‌های پا نمایان نشود، چگونه برهنگی خود پا تا زانو، گردن تا سر، و ساعد را اجازه می‌دهد؟ نظر به خود زینت‌آلات جدا از بدن هیچ حرمتی ندارد و حُرمت نگاه وقتی است که به بدن نامحرم متصل باشد. آیا مُضحک نیست که نمایش زیورآلات متصل به بدن حرام، ولی لخت بودن خود بدن مباح باشد؟ قدرت انگیزش زینت زنان چندان تأثیرگذار است که خداوند پوشیدگی مصادیق آن را واجب می‌شمارد. طبیعی است که حُرمت برهنگی خود بدن به طریق اولی و با قیاس اولویت ثابت خواهد بود و فهم عُرفی آن را بدیهی می‌داند.

استدلال سوم[۸۵]: آیه پنهان داشتن زینت زنان را واجب می‌داند و به دلیل اهمیت و تأثیر بالای آن در حفظ عفت و حجاب، در یک آیه دوبار آن را تکرار می‌کند: وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ... وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ. موی سر نه تنها زینت که از بارزترین مصادیق زیبایی و زیبایی‌آفرین برای زن است؛ به گونه‌ای که اگر کسی مو نداشته باشد یا موهایش ناقص و نامطلوب باشد، درصدد جبران این کاستی بر می‌آید و با موی مصنوعی با روش‌های دیگر نارسایی ظاهری را می‌پوشاند. همچنین گوش و گردن و سینه از زینت پنهان و مایه زیبایی است که به تصریح و تکرار آیه باید پوشیده شود. در نتیجه به دلالت صریح آیه، پوشاندن آن لازم خواهد بود[۸۶].

برداشت مفسران

  1. ملا محسن فیض کاشانی در تفسیر وافی درباره آیه ۳۱ سوره نور می‌نویسد: وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ: خُمُر جمع خمار و به معنای مقنعه است. مقصود از زدن آن بر گریبان، انداختن آن بر سینه برای پوشاندن آن و بالاتر از آن یعنی گردن است تا عادت جاهلیت را تغییر داده باشند؛ زیرا گریبان زنان در جاهلیت وسیع بود به طوری که گلو و سینه و اطراف آن آشکار می‌شد و مقنعه را از پشت سر آویزان می‌کردند و پیش رو پیدا بود[۸۷].
  2. صاحب کنزالعرفان می‌نویسد: «خمر جمع خمار به معنای مقنعه می‌باشد. مراد از "ضرب الخمر" نیز انداختن مقنعه بر روی سینه و گردن است، به طوری که آنها را بپوشاند و عادت زمان جاهلیت را که محل گردنبند را می‌پوشاندند، ولی سینه و بالاتر از آن نمایان بود، تغییر دهد»[۸۸].
  3. آیت‌الله منتظری در پاسخ استفتاء می‌نویسد: «در آیه ۳۱ سوره نور می‌خوانیم: وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ.... موی زن از مصادیق زینت اوست، و «خمر» جمع خمار به معنای مقنعه بزرگ و پوشش است. استعمال خمار برای پوشش موی سر بوده است که خداوند می‌فرماید: با دو پر مقنعه سینه را نیز بپوشانند. و در اخبار وارده از اهل بیت (ع) آنچه از وجوب پوشش استثنا شده است وجه و کفّین و قدمین می‌باشد. و در حدیث صحیح از امام رضا (ع) سؤال شده آیا مرد می‌تواند به موی خواهرزنش نگاه کند؟ حضرت فرمودند: نه، مگر اینکه از پیرزنان از کار افتاده باشد. عرض شد خواهرزن همچون زنان غریبه است؟ فرمودند: آری. در این رابطه به آیه ۵۹ سوره احزاب نیز مراجعه شود»[۸۹].[۹۰]

آیه دوم

آیه ۵۹ احزاب: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۹۱].

معنای لغوی جلباب: جلباب روانداز بزرگ و سراسری است و در فارسی چادر نامیده می‌شود. برخی از لغوی‌ها جلباب را لباسی بزرگ‌تر از خمار و کوچک‌تر از رداء [[[عبا]]] معنا می‌کنند که زن با آن، سر و سینه‌اش را می‌پوشاند[۹۲]. برخی جلباب را خود رداء و پارچه‌ای سراسری چون ملحفه می‌دانند که روی لباس‌های زن کشیده می‌شود و آن را می‌پوشاند[۹۳]. صاحب صحاح، جلباب را خود ملحفه معنا می‌کند[۹۴] و برخی کوچک‌تر از ملحفه می‌دانند[۹۵]. صاحب تهذیب اللغه پس از آن‌که جلباب را به اِزار معنا کرد، در توضیح ازار می‌نویسد: «مقصود از ازار، لنگی که به کمر می‌بندند نیست، بلکه پارچه‌ای است که بدن را فرا می‌گیرد و آن را می‌پوشاند؛ همانند ازار شب که لباسی دراز است و شخص خوابیده را فرا می‌گیرد و همه بدنش را پوشش می‌دهد»[۹۶].

نتیجه آن‌که اهل لغت تفسیر خود از جلباب را با تعابیری چون: رداء، ملحفه، ملائه، لباسی بزرگ‌تر از مقنعه و رداء، و مانند آن بیان می‌کنند. از گزارش اهل لغت می‌توان برداشت کرد که فصل مشترک همه تعابیر، روپوشی است که روی همه لباس‌ها و بر همه بدن قرار می‌گیرد. این روانداز سراسری ممکن است از نظر شکل ظاهری در زمان‌ها و نزد اقوام گوناگون متفاوت باشد؛ ولی در کاربرد و فلسفه خود مشترک و واحد به شمار می‌رود و آن، پوشاندن کامل بدن است[۹۷].

دلالت آیه

  1. برخی نزول آیه ۳۱ نور وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ را مقدم بر آیه ۵۹ احزاب يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ می‌دانند[۹۸] و برخی مؤخر از آن[۹۹]. در فرض تقدم بر آیه ۳۱ نور که طبیعی‌تر و با مفاد آیات سازگارتر نیز به نظر می‌رسد، پیام هر دو آیه و روشن و مکمل یکدیگر است. طبق قاعده نزول تدریجی احکام، ابتدا حکم ساده‌تر و تکلیف سبک‌تر نازل شده که استفاده درست از مقنعه است و پس از پی آن، تکلیف بزرگ‌تر استفاده درست از روانداز نازل شده. ابتدا با نزول آیه۳۱ نور فرمان می‌دهد گوشه و پرهای مقنعه را طبق عادت جاهلیت و بر خلاف وضع طبیعی، به پشت گوش و پشت سر نیندازند و با استفاده متعارف و طبیعی از آن، گردن و سینه را نیز از نامحرم بپوشانند. خداوند پس از آن‌که نوعی آمادگی ایجاد شد، در آیه ۵۹ احزاب زنان مسلمان را فرمان می‌دهد که روپوش خود را نیز مرتب‌تر به کار گیرند و بدن خویش را بپوشانند. این پوشش برای بیرون از منزل و در معرض نگاه نامحرمان خواهد بود. اما در فرض تقدّم نزول آیه ۵۹ احزاب، خداوند ابتدا زنان مسلمان را فرمان می‌دهد که با روپوش بزرگ، بدن خویش را بپوشانند، سپس در آیه ۳۱ نور، استفاده صحیح از خمار را نیز واجب می‌کند.
  2. در هر دو آیه ۳۱ نور و ۵۹ احزاب، اصل استفاده از خمار و جلباب را مفروض و مسلّم گرفته، و استفاده درست از آن را لازم می‌شمارد و کاربرد مطلوب شارع را آموزش می‌دهد.
  3. آیه ۵۹ احزاب برای پوشش زنان از واژه «خُمُر» در آیه پیشین استفاده نکرده و واژه جدید «جلابیب» را به کار برده است. پس ضمن تأکید بر اصل کلی حجاب، پوششی افزون بر خمار (مقنعه) را لازم می‌شمارد؛ زیرا اگر مقصود آیه اکتفا به همان پوشش مقنعه و کارکرد روسری بود، آیه جدید اولاً تکرار بود و تکرار خلاف اصل است و ثانیاً اگر مقصود تأکید باشد، باید با همان واژه با مترداف آن تأکید می‌کرد و وارد کردن واژه و اصطلاح جدید در عُرف شرع و فرهنگ حجاب، باید حاوی پیام و نکته جدید باشد.
  4. معنای لغوی خمار با جلباب متفاوت است. جلباب، پوششی بزرگ‌تر از خمار و از سنخ روانداز و روپوش است که بر روی همه لباس‌ها انداخته می‌شود. همچنین حکم نزدیک گرفتن جلباب با حکم ضرب خمار بر جیوب، از نظر متعلق و عنوان متفاوت است. این تفاوت‌ها اجازه نمی‌دهند همان معنای خمار و همان مضمون آیه قبل را برای آیه جدید و برای جلباب تکرار کنیم؛ چنان‌که اندکی از مفسران مرتکب این اشتباه شده‌اند. آیه در مقام بیان حکمی جدید می‌باشد و آن، لزوم استفاده درست از جلباب است[۱۰۰].
  5. خداوند در این آیه دستور به آویختن و انداختن جلباب بر خویش [یا نزدیک کردن جلباب به خویش] و جمع و جور گرفتن آن و پرهیز از ول‌انگاری و سهل‌ورزی در استفاده از آن می‌دهد. این معنا وظیفه‌ای مازاد بر کاربرد خمار و تکلیفی فراتر از پوشش مقنعه و پوشاندن سر و گردن و سینه است.
  6. تعبیر آیه يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ است، نه «یدنین الیهن». وقتی یدنین با «علی» متعدی شود به معنای قرار دادن است و هنگامی که با «الی» به کار رود، به معنای نزدیک کردن خواهد بود. برخی از فقها و مفسرین يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ را با «یدنین الیهن» اشتباه گرفته و به «نزدیک کردن» معنا کرده‌اند که به نظر نادرست می‌رسد[۱۰۱].
  7. از برخی روایات استفاده می‌شود که جلباب لباس اختصاصی زنان نیست، بلکه برای مردان هم استفاده می‌شود؛ زیرا جلباب لباس سراسری عرب یعنی عباست که در فارسی برای زنان تعبیر به چادر می‌شود؛ مانند این روایت: «عقبة بن خالد می‌گوید: من و معلّی بن خنیس خدمت حضرت صادق (ع) رفتیم و اجازه گرفتیم و وارد مجلس شدیم، پس از لحظاتی حضرت از نزد زنانشان آمد، بدون اینکه جلباب پوشیده باشد»[۱۰۲].
  8. جلباب يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ، همچنین خمار و وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ، به هر معنایی که باشند، وجوب حجاب، مدلول قطعی آنهاست و این آیات نشان می‌دهند که حجاب در اسلام واجب است[۱۰۳] و هرگونه روزنه‌گریز و چشم‌پوشی از آن را به بهانه دگراندیشی با جز آن قرار نداده.
  9. برخی از فقها از آیه جلباب نه تنها پوشش سراسری زن را استفاده کرده‌اند که وجوب پوشش صورت و کفین را نیز استنباط می‌کنند[۱۰۴]. این قول در اقلیت است[۱۰۵].

احکام فقهی حجاب

اسلام برای پوشش زنان و مردان مسلمان احکام متعددی را تشریع کرده که قرآن کریم به برخی از آنها اشاره کرده است؛ از جمله:

وجوب حجاب

داشتن پوشش برای زنان در برابر مردان واجب است[۱۰۶]، دلیل این امر آیه يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۱۰۷] است که زنان مسلمان را به پوشش سراسر بدن فرمان داده است[۱۰۸] و نیز آیه وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۱۰۹] که زنان را به حفظ عورت‌ها مأمور و آنان را از آشکار کردن زینت خود در برابر دیگران نهی کرده است[۱۱۰]. دلیل دیگر وجوب به نظر برخی، آیه وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۱۱۱] است که برداشتن حجاب را برای زنان سالخورده‌ای که امید ازدواج ندارند جایز شمرده است با این استدلال که حفظ حجاب زنان غیر سالخورده از مفهوم آیه برداشت می‌شود[۱۱۲]؛ همچنین روایات متعددی از پیامبر (ص) و اهل‌بیت (ع) بر وجوب حجاب زنان دلالت دارند[۱۱۳]. در برابر نظر عموم فقیهان شیعه و اهل سنت، برخی از روشن‌فکران دینی با استناد به ادله‌ای از جمله آیات قرآن، وجوب حجاب را انکار کرده‌اند[۱۱۴]، از جمله گفته‌اند: ملزم شدن زنان به حجاب در آیه يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۱۱۵] برای تمیز زنان آزاد از کنیزان بوده است و چون هم‌اکنون این علت وجود ندارد، حجاب واجب نیست[۱۱۶]. به ادله دیگری نیز بر واجب نبودن حجاب استناد شده که هیچ‌یک از آنها پذیرفتنی نیست[۱۱۷].

حدود حجاب

حدود پوشش زنان در برابر نامحرمان، محارم، همسر و دیگران متفاوت است که به حدود آن در هریک از این موارد اشاره می‌شود.

حجاب در برابر نامحرم

قرآن کریم در دو آیه به حدود حجاب زنان در برابر مردان نامحرم اشاره کرده است: در آیه يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۱۱۸]، زنان را به افکندن چادر بر بدن خود ملزم کرده است. واژه‌پژوهان در تفسیر "جِلباب" معانی مختلفی بیان کرده‌اند؛ ولی بیشتر آنان، آن را پارچه‌ای دانسته‌اند که بر روی لباس‌ها افکنده می‌شود و تمام بدن از سر تا پاها را می‌پوشاند[۱۱۹]. در کلمات بیشتر مفسران نیز همین معنا آمده است[۱۲۰]. در آیه‌ای دیگر نیز زنان به حفظ عورت، آشکار نکردن زینت‌های خود، جز آنچه ظاهر است و افکندن مقنعه بر گریبان در برابر نامحرمان فرمان داده است: وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۱۲۱].

برخی مراد از زینت را زیورآلات و چیزهایی می‌دانند که زن خود را بدان‌ها می‌آراید؛ بعضی همچون انگشتر، حلقه، سرمه و خضاب ظاهر است و برخی مانند گردنبند، بازوبند، تاج سر، کمربند و گوشواره پنهان[۱۲۲]. برخی زینت باطن را خلخال، گوشواره و دستبند و زینت ظاهر را لباس انسان برشمرده‌اند[۱۲۳] و عده‌ای زینت ظاهر را صورت و دست‌های زنان تا مچ دانسته‌اند[۱۲۴]. برخی نیز معتقدند مراد از زینت، مواضع زینت است، زیرا نگاه به خود زینت ممنوع نیست، بلکه به مواضع آن ممنوع است.[۱۲۵] بعضی از فقیهان معاصر نیز با استناد به ادله متعدد از جمله لغت، آیات قرآن و روایات، مراد از زینت را زیبایی‌های زن شمرده‌اند که سبب تحریک دیگران و زمینه فساد می‌گردد که برخی طبیعی و برخی غیر طبیعی و اکتسابی است[۱۲۶].

بر اساس دیدگاه‌های یاد شده، حرمت آشکار کردن بدن زن در برابر نامحرم به جز صورت و دو دست پذیرفته همگان است[۱۲۷]، اما درباره آشکار کردن صورت و دست‌ها آرای فقیهان متفاوت است: بیشتر فقیهان شیعه[۱۲۸] و اهل سنت[۱۲۹]، آشکار کردن صورت و دو دست زنان را در برابر نامحرم جایز شمرده‌اند، زیرا قرآن در آیه مذکور زینت ظاهر را که مراد از آن صورت و دو دست است مباح دانسته است[۱۳۰]، افزون بر این، جمله وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ در این آیه، تنها پوشاندن گریبان و سینه را واجب شمرده و اگر پوشاندن چهره واجب بود، بایستی به آن تصریح می‌کرد[۱۳۱]. دلیل دیگر، روایاتی است که در آنها آشکار کردن صورت و دو دست به صراحت مباح شمرده شده است.[۱۳۲] افزون بر این، برخی در جواز آشکار کردن این مواضع گفته‌اند: زن برای حضور در اجتماع و انجام دادن بسیاری از کارها به آشکار کردن صورت و دست‌ها نیاز دارد و پوشاندن آنها سبب حَرَج و مشقت است[۱۳۳] که قرآن آن را نفی کرده است: مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ[۱۳۴]. به سیره مسلمانان نیز در نپوشیدن صورت و دست‌ها استناد شده است[۱۳۵].

در مقابل، برخی از فقیهان پوشاندن صورت ـ جز مقداری که زن بتواند پیش پای خود را ببیند[۱۳۶] ـ و دست‌ها را از نامحرم واجب شمرده‌اند[۱۳۷]، از جمله ادله آنان آیه يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۱۳۸] است که از پوشش جلباب و افکندن آن بر همه بدن سخن به میان آورده است. و پوشش همه بدن، صورت و دست‌ها را نیز شامل می‌شود[۱۳۹]. افزون بر آیه مذکور، به اطلاق آیه غَضّ وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۱۴۰] و آیه حجاب: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا[۱۴۱] و آیه رخصت کشف حجاب زنان سالخورده: وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۱۴۲] نیز استناد شده است[۱۴۳]؛ همچنین به برخی روایات از جمله احادیثی که نگاه به زنان را حرام شمرده یا تنها هنگام خواستگاری اجازه نگاه به صورت و دست‌های آنان را داده[۱۴۴] و نیز روایاتی که به صراحت به پوشش صورت به جز یک چشم فرمان داده[۱۴۵] و نیز سیره متدینان در پوشش صورت و دست‌ها[۱۴۶] استناد شده است. پیروان این نظریه مراد از مَا ظَهَرَ مِنْهَا را تنها مواضعی دانسته‌اند که خود به خود و بدون اختیار زن، ظاهر می‌شود؛ نه صورت و دست‌ها که زن با اختیار خود آنها را آشکار می‌کند، زیرا قرآن در این تعبیر، از واژه ظَهَرَ که فعل لازم و به معنای آشکار شدن است استفاده کرده؛ نه از فعل "اَظْهَرَ" که متعدی و به معنای ظاهر کردن اختیاری است[۱۴۷]. دلیل دیگر این نظریه، استناد به ملاک اولویت است؛ با این استدلال که حکمت وجوب پوشش بدن زن به جهت جاذبه آن و فتنه‌انگیز بودن بدن زنان برای مردان است و این ملاک در چهره زنان نه تنها از اعضای دیگر کمتر نبوده، بلکه گاه بیشتر است، زیرا اغلب زیبایی‌های زن در چهره اوست، از این‌رو پوشاندن آن نیز بر زنان واجب است[۱۴۸]. صاحبان دیدگاه نخست به بیشتر این ادله پاسخ گفته‌اند[۱۴۹].[۱۵۰]

حجاب در برابر محارم

قرآن آشکار کردن زینت زنان در برابر محارم از جمله شوهر، پدر، پدر شوهر، پسر، پسر شوهر، برادر، پسر برادر، پسر خواهر و زنان را مباح دانسته است: وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۱۵۱]، البته آشکار کردن زینت در برابر محارم ذکر شده یکسان نیست و وظیفه زنان در برابر دیگر محارم با وظیفه آنان در برابر شوهر متفاوت است. به نظر مشهور فقیهان شیعه و برخی از فقهای اهل سنت آشکار کردن همه بدن زن به جز عورتین در برابر محارم غیر از شوهر جایز است[۱۵۲]؛ اما بیشتر فقهای اهل سنت گفته‌اند: تنها آشکار کردن از ناف به بالا و از زانو به پایین جایز است[۱۵۳]. در برابر دیدگاه عموم فقیهان، برخی تنها آشکار کردن مواضع زینت یعنی سر، گردن، دست و بازو و ساق پا را در برابر محارم جایز شمرده‌اند[۱۵۴]. مستند برخی در این حکم، جمع میان آیه مذکور و آیه قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ[۱۵۵] است که مؤمنان را به شکل مطلق به فرو افکندن نگاه خود به دیگران فرمان داده است[۱۵۶]. برخی از فقهای اهل سنت نیز گفته‌اند: محارم می‌توانند تنها به قسمت‌هایی از بدن زنان که غالبا آشکارند همچون سر، گردن و دو دست و دو قدم نگاه کنند؛ اما دیدن دیگر قسمت‌ها از جمله سینه و پشت جایز نیست[۱۵۷]؛ ولی حجاب زن در برابر شوهر هیچ حدّی ندارد و آشکار کردن همه بدن زن در برابر شوهر و بر عکس جایز است[۱۵۸]. این حکم در روایات اسلامی به صراحت آمده است[۱۵۹].

اما در اینکه مقصود از زنان: نِسَائِهِنَّ که در آیه وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۱۶۰] جزء محارم شمرده‌اند، چه کسانی‌اند، آرای متفاوتی بیان شده است؛ نظر نخست این است که مراد زنان مسلمان‌اند، از این‌رو آشکار کردن زینت‌های باطنی زنان در برابر زنان غیر مؤمن جایز نیست[۱۶۱]. در روایات اهل‌بیت (ع) نیز ضمن اشاره به این حکم، علت آن جلوگیری از وصف کردن زیبایی‌های مؤمنان برای کافران از سوی زنان آنان دانسته شده است[۱۶۲]، ولی برخی مراد آیه را مطلق زنان، اعم از مسلمان یا نامسلمان[۱۶۳]، یا زنان خدمتگزار، اعم از زنان آزاد و برده[۱۶۴] یا تنها زنان عفیف و پاکدامن[۱۶۵] دانسته‌اند[۱۶۶].

حجاب در برابر بردگان

کشف زینت‌های باطنی زنان در برابر بردگان جایز دانسته شده است: وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ؛ در اینکه مراد از بردگان تنها کنیزان است یا اینکه غلامان را نیز شامل می‌شود، دو دیدگاه در میان مفسران و فقهاء وجود دارد: به نظر مشهور فقیهان امامیه و برخی از فقهای اهل سنت مراد آیه تنها کنیزان است، از این‌رو برای زنان روا نیست که زینت خود را در برابر غلامانشان آشکار کنند[۱۶۷]. به دیده اینان، عموم آیه قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ نیز بر این امر دلالت دارد[۱۶۸]؛ ولی برخی از فقیهان اسلامی با استناد به عموم آیه وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۱۶۹] و برخی روایات، عبد را همانند محارم زن شمرده و آشکار کردن زینت را در برابر وی جایز شمرده‌اند[۱۷۰].[۱۷۱]

حجاب در برابر غیر اولی الاربه

غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ از دیگر کسانی‌اند که برداشتن پوشش در برابر آنان برای زنان مباح شمرده شده است: وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ؛ الإِرْبَةِ در لغت به معنای حاجت و نیاز است[۱۷۲]، از این‌رو غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ به کسانی گفته می‌شود که نیاز جنسی ندارند[۱۷۳]، بر این اساس، مفسران آنان را به انسان‌های ابله، دیوانه، ناتوانان جنسی (عنّین)، پیر مردانی که نیاز جنسی آنان از بین رفته، طفل کوچک، عقب‌ مانده عقلی و خنثی[۱۷۴] تفسیر کرده‌اند. در اینکه "خُصیّ" نیز از مصادیق غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ به شمار می‌رود یا نه، رأی فقیهان متفاوت است؛ مشهور فقیهان امامیه با استناد به عموم نهی از آشکار کردن زینت در آیه مذکور و عموم غضّ نظر در آیه قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ[۱۷۵] گفته‌اند: علم قطعی به شمول غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ بر خُصی وجود ندارد[۱۷۶]، نظر برخی از علمای اهل سنت نیز همین است[۱۷۷]؛ اما برخی وی را از مصادیق آیه شمرده‌اند[۱۷۸].[۱۷۹]

حجاب در برابر نابالغ

آشکار کردن زینت‌های باطنی زنان در برابر کودکان غیر ممیزی که از امور جنسی آگاهی ندارند جایز است: وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء[۱۸۰]. مراد از این کودکان، کسانی‌اند که قادر به تشخیص عورت از غیر آن نیستند[۱۸۱]، یا توانایی نقل آنچه را می‌بینند برای دیگران ندارند[۱۸۲] یا قادر به آمیزش جنسی نیستند[۱۸۳]؛ اما آشکار کردن زینت در برابر کودکان ممیز که به امور جنسی آگاهی دارند جایز نیست[۱۸۴]. در مقابل، برخی از فقیهان اهل سنت با استناد به آیه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَمِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۱۸۵] که ورود بی‌اجازه نابالغان را به خوابگاه زنان در غیر اوقات سه‌گانه مباح شمرده، معتقدند که آنان در حکم محارم زنان شمرده شده‌اند، از این‌رو آشکار کردن زینت‌های باطنی در برابرشان جایز است[۱۸۶]؛ اما برخی فقیهان امامیه، کشف حجاب را تنها منحصر به کودکان ممیزی دانسته‌اند که قوه شهوت آنان بروز نیافته و در برابر غیر این کودکان جایز ندانسته‌اند[۱۸۷].[۱۸۸]

حجاب زنان سالخورده

قرآن در آیه وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۱۸۹] به زنان سالخورده‌ای که امید به ازدواج ندارند اجازه داده است حجاب خود را کنار بگذارند[۱۹۰]. مراد از وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ به نظر برخی، زنانی‌اند که به سن یائسگی رسیده‌اند و باردار نمی‌شوند[۱۹۱] یا زنان سالخورده‌ای‌اند که نگاه به آنان سبب فتنه نمی‌شود[۱۹۲]. این‌گونه زنان می‌توانند در برابر غیر محارم مقنعه خود را برداشته، برخی زینت‌های باطنی همچون موی سر و بازوهای خود را آشکار کنند[۱۹۳]. این امر در برخی روایات اهل بیت (ع) نیز آمده است[۱۹۴]. اما برخی گفته‌اند: مراد از ثِيَابَهُنَّ در آیه تنها برداشتن چادر است، از این‌رو آشکار کردن مو و بدن، جز صورت و دست برای آنان جایز نیست[۱۹۵]. قرآن در ادامه، برداشتن حجاب از سوی این زنان را مشروط به نیاراستن خود در برابر مردان کرده است: غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ [۱۹۶]، برخی مقصود از این شرط را آشکار نکردن زینت‌های باطنی می‌دانند[۱۹۷]، ولی برخی کنار نگذاشتن مقنعه دانسته‌اند[۱۹۸]. قرآن در پایان آیه مذکور، در پیش گرفتن عفت و داشتن حجاب را برای زنان سالخورده بهتر از برداشتن حجاب دانسته است: وَأَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۱۹۹].

حجاب زنان پیامبر (ص)

در آیه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا[۲۰۰] قرآن زنان پیامبر (ص) را از ارتباط مستقیم با مردان نامحرم منع کرده است. برخی گفته‌اند: آیه اختصاص به همسران پیامبر داشته و پوشش همه بدن، حتی صورت و دست‌ها را بر آنان واجب شمرده است[۲۰۱]، از این رو عده‌ای این حکم را از اختصاصات پیامبر اکرم (ص) شمرده‌اند که دیگران در آن مشارکت ندارند[۲۰۲]، ولی بسیاری معتقدند، این آیات هرچند درباره همسران آن حضرت نازل شده، حکم آن عام است و دیگر زنان را نیز دربرمی‌گیرد[۲۰۳]. برخی از جمله ادله عمومیت آیه را تعلیل ذیل آن دانسته‌اند که حجاب را مایه طهارت قلوب مردان و زنان پیامبر (ص) دانسته است: ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ؛ با این توضیح که تعلیل ذکر شده به زنان آن حضرت اختصاص نداشته، دیگر زنان را نیز دربرمی‌گیرد[۲۰۴].[۲۰۵]

حجاب در نماز

قرآن در آیه يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ[۲۰۶] همه انسان‌ها را به پوشش زینت‌های خود در مساجد فرمان داده است. به نظر بسیاری از مفسران و فقها، مراد از زینت در آیه، لباس‌های نیک است[۲۰۷]. برخی نیز مقصود از زینت را شانه کردن سر و ریش[۲۰۸] و مراد از مساجد را نیز نماز[۲۰۹] یا مطلق حضور در مساجد[۲۱۰] دانسته‌اند، از این‌رو فقیهان بر اساس آیه مذکور و آیه وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۲۱۱] و روایات گفته‌اند: پوشش بدن بر زن و مرد در نماز واجب است[۲۱۲]؛ اما درباره مقدار پوشش معتقدند که بر مرد تنها پوشش عورت واجب است[۲۱۳]، ولی زنان باید همه بدن جز صورت، دست‌ها و دو قدم را بپوشانند[۲۱۴]. برخی فقیهان اهل سنت با استناد به آیه وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۲۱۵] پوشاندن همه بدن جز صورت و دست‌ها را بر زنان در نماز واجب شمرده‌اند[۲۱۶].[۲۱۷]

حجاب در طواف

در دوره جاهلیت، برخی قبایل عرب با بدن برهنه طواف می‌کردند[۲۱۸] که قرآن این کار را گونه‌ای از فحشاء شمرد و مسلمانان را از آن منع کرد: وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ[۲۱۹]. آیه يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ[۲۲۰] که انسان‌ها را به پوشیدن لباس هنگام حضور در مساجد فرمان داده[۲۲۱] نیز بر وجوب پوشش در طواف دلالت دارد[۲۲۲]؛ به ویژه که برخی شأن نزول آیه مذکور را نیز نهی از طواف با بدن برهنه در مسجد الحرام دانسته‌اند[۲۲۳]. در روایات متعدد نیز پوشش هنگام طواف لازم شمرده شده است[۲۲۴]. بر اساس آیات و روایات مذکور، فقیهان پوشش عورت را بر مُحرم در حج و عمره واجب شمرده‌اند[۲۲۵] که به نظر فقهای شیعه عورت مرد قُبُل و دُبُر و عورت زن همه بدن او جز صورت، دست‌ها و دو قدم است[۲۲۶]؛ اما از نگاه فقهای اهل سنت، عورت مرد میان ناف و زانو و عورت زن همه بدن جز صورت و دست‌هاست[۲۲۷].[۲۲۸]

وظایف مؤمنان و حکومت درباره حجاب

افزون بر مکلف بودن زنان برای حفظ حجاب، مؤمنان و حکومت اسلامی نیز در این زمینه وظایفی دارند که از جمله وظایف آنان سفارش زنان به رعایت حجاب است. این تکلیف از آیه يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۲۲۹] که پیامبر اکرم (ص) را مأمور کرده است تا همسران و دختران خود و زنان مسلمان را به حجاب فرمان دهد برداشت می‌شود. قرآن در آیات قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۲۳۰] نیز پیامبر (ص) را به همین تکلیف مخاطب کرده است. برخی گفته‌اند: واسطه قراردادن آن حضرت در این زمینه نشان سرپرستی خاص در موضوع حجاب است که به رسیدگی و پیگیری ویژه‌ای نیاز دارد[۲۳۱]. افزون بر آیات مذکور، آیاتی که به شکل عام، حاکمان و همه مسلمانان را به امر به معروف و نهی از منکر فرمان داده‌اند، مانند: الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ[۲۳۲] امر به حجاب و نهی از بی‌حجابی را نیز شامل می‌شوند، از این‌رو مؤمنان و حکومت اسلامی وظیفه دارند زنان مسلمان را به پوشش حجاب امر کرده، آنان را از بی‌حجابی بازدارند[۲۳۳].

شبهات حجاب

شبهات و ایرادهای متعددی از سوی برخی مسلمانان و نامسلمانان درباره حجاب یاد شده است که عمده‌ترین آنها بدین شرح‌اند:

الهی نبودن حکم حجاب

برخی با یاد کرد شبهات مختلف، درباره الهی بودن حجاب و وجوب آن تردید کرده‌اند؛ از جمله گفته‌اند: حجاب در تورات و انجیل ذکر نشده است و انتخاب حجاب از سوی پیروان برخی از شرایع یا ملل دیگر به جهت مصون ماندن آنان از آفتاب و گرد و غبار بوده است[۲۳۴] یا گفته‌اند: کلمه "حجاب" و مشتقات آن در هیچ یک از کاربردهای هفت‌گانه قرآنی آن به معنای پوشش زن به کار نرفته است[۲۳۵] یا گفته‌اند: حکم حجاب در صدر اسلام برای شناخته شدن زنان آزاد از بردگان و آزار ندیدن زنان آزاد از سوی افراد فاسق نازل شده است و هم‌اکنون با از میان رفتن علت، اصل حکم وجوب حجاب نیز از بین می‌رود[۲۳۶]. عده‌ای دیگر آورده‌اند که خداوند در آیات حجاب از جمله آیه يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۲۳۷] مقدار و حدود حجاب را ذکر نکرده، تا زنان مسلمان بتوانند با توجه به محیط و مکان زندگی خود، پوشش مناسب با آن مکان را برگزینند[۲۳۸].

در پاسخ به این شبهات باید گفت حجاب، حکمی الهی است و در همه کتب شرایع پیشین از جمله تورات و انجیل آمده است. درباره به کار رفتن کلمه حجاب در قرآن نیز باید گفت:

  1. مراد از واژه حجاب در آیه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا[۲۳۹] پوشش میان زن و مرد است[۲۴۰].
  2. با قطع نظر از آیه مذکور، تشریع حکم حجاب در قرآن تنها منحصر به کاربرد واژه حجاب نیست، بلکه قرآن در تشریع این حکم از تعابیر دیگری همچون يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ[۲۴۱]، وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ[۲۴۲] و وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ[۲۴۳] استفاده کرده است.

در پاسخ به شبهه اختصاص وجوب حجاب به صدر اسلام نیز باید گفت شأن نزول و علت ذکر شده برای آیه يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۲۴۴] صحیح نیست، زیرا لازمۀ چنین علتی آن است که حجاب بر بردگان واجب نباشد و آزار آنان از سوی افراد فاسق نیز جایز باشد، در حالی که هیچ یک از این دو حکم با روح تعالیم اسلامی سازگاری ندارد[۲۴۵].

و در پاسخ به شبهه ذکر نشدن حدود حجاب در آیه يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۲۴۶] نیز باید گفت:

  1. قرآن کریم در بسیاری از موارد مانند نماز، روزه، حج و... از جمله موضوع حجاب، خطوط کلی را ذکر می‌کند و حدود و تفاصیل آن را به سنت اسلامی و روایات واگذار می‌کند.
  2. این آیه زنان مؤمن را به پوشاندن همه بدن، جز مقداری اندک فرمان داده است[۲۴۷].
  3. بر فرض پذیرش، حدود پوشش در آیات دیگری از جمله آیه وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۲۴۸] ذکر شده است[۲۴۹].

میل به ریاضت و رهبانیت

برخی تشریع حجاب و ترغیب دیگران به آن را در واقع سوق دادن انسان‌ها به رهبانیت و ترک لذت‌های مادی دانسته‌اند، در حالی که زن و مرد در جهان طبیعت برای کامرانی و لذت‌جویی از یکدیگر آفریده شده‌اند[۲۵۰].

در پاسخ باید گفت اسلام به شدت مخالف ریاضت و رهبانیت است، چنان‌که پیامبراکرم (ص) در روایتی به صراحت از این امر یاد کرده است[۲۵۱]. افزون بر این، اسلام پیروان خود را به بهره‌وری از لذت‌های مادی و ترک رهبانیت ترغیب کرده است؛ از جمله در آیه‌ای از آیات قرآن، تحریم‌کنندگان لذت‌های مادی دنیوی به شدت نکوهش شده‌اند: قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ[۲۵۲]، در روایتی نیز بهره بردن از لذت‌های مادی جزء دین[۲۵۳] و در حدیثی دیگر، دوست داشتن زنان از اخلاق پیامبران دانسته شده است[۲۵۴]، بنابراین تشریع حکم حجاب که بر اساس حکمت‌هایی از جمله مقابله با بی‌بند و باری صورت گرفته با لذت‌جویی مشروع زن و مرد از یکدیگر منافاتی ندارد[۲۵۵].

ناامنی

به نظر برخی، ریشه قانون حجاب در میان ملت‌ها ناامنی است، زیرا در گذشته اشیا و افراد باارزش همواره در معرض تعرض و تجاوز دیگران قرار داشته‌اند، از این‌رو انسان‌ها برای حفظ این اشیا و افراد باارزش آنها را از دیدگان دیگران پنهان می‌کردند و مخفی کردن زنان در پشت حجاب به این جهت بوده است[۲۵۶].

در پاسخ این شبهه نیز باید گفت:

  1. این مطلب انکارپذیر نیست که ناامنی تا حدودی در برخی پوشش‌های افراطی بعضی ملل، اثرگذار بوده است؛ ولی این‌گونه نیست که در روزگار ما امنیت کامل برقرار باشد و زنان در صورت کشف حجاب از هرگونه تعرض در امان باشند. مؤید این مدعا آمار فراوانی است که از تجاوز به زنان بی‌حجاب در کشورهای غیر اسلامی گزارش می‌شود[۲۵۷].
  2. حکمت تشریع حجاب در اسلام، تنها حفظ امنیت زنان نیست، بلکه افزون بر آن، اسلام اهداف دیگری در تشریع این قانون دارد که برای تحقق آنها حجاب را لازم شمرده است[۲۵۸].

استثمار زنان

برخی حریم و پوشش زن را برگرفته از دیدگاه مالکیت مرد و تسلط وی بر زن دانسته و گفته‌اند: مردان برای استثمار و بهره‌گیری اقتصادی از زنان، آنان را در خانه نگه داشته و آنها را به پوشاندن خود از دیگران وادار کرده‌اند[۲۵۹].

در پاسخ این شبهه نیز می‌گوییم هرچند مرد در گذشته، هم به زن و هم به فرزندان خود ظلم و آنان را استثمار می‌کرده، مسلّم است که اسلام در تشریع حجاب این هدف را دنبال نمی‌کند، بلکه برعکس به شدت با بهره‌کشی و استثمار زنان مبارزه کرده است. مؤید این امر آن است که اسلام همه هزینه‌های ضروری زنان را بر عهده مردان گذاشته است: الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا[۲۶۰]، افزون بر این، به زنان حق داده است که در برابر کاری که برای شوهر انجام می‌دهند حتی شیر دادن به فرزند خود از مردان اجرت بخواهند[۲۶۱].[۲۶۲]

حسادت

برخی ریشه حجاب را در حسادت مردان نسبت به دیگران دانسته و گفته‌اند: از آنجا که مرد نمی‌خواهد مردان دیگر حتی با نگاه کردن یا همسخن شدن، از زنان آنان استفاده کنند، آنها را به پوشاندن خود واداشته‌اند.

در پاسخ باید گفت:

  1. آنچه مرد را به حفظ ناموس خود از دیگران وا می‌دارد غیرت است ـ نه حسادت ـ که امری نیک به شمار رفته و خداوند آن را به عنوان نیرویی برای پاسبانی از نسل بشر در وجود آنان نهادینه کرده است.
  2. اسلام از تشریع حجاب اهداف دیگری نیز دارد[۲۶۳].[۲۶۴]

مخالفت با تمدن

برخی حجاب را نشانه عقب‌ماندگی افراد و مخالف با پیشرفت و تمدنبشر دانسته‌اند[۲۶۵].

در پاسخ باید گفت:

  1. اگر برداشتن حجاب نشانه تمدن و پیشرفت است، باید حیوانات را از انسان‌ها متمدن‌تر دانست.
  2. اگر این امر نشانه تمدن است، چرا بسیاری از ملت‌هایی که از حجاب فاصله گرفته‌اند به تمدن و پیشرفت دست نیافته‌اند.
  3. از نگاه قرآن، احکام الهی از جمله حجاب بهترین قانون بوده که سبب پیشرفت و سعادت ابدی انسان‌ها شده و هر قانونی که مخالف این احکام باشد، قانون دوران جاهلیت و سبب عقب‌افتادگی انسان‌ها خواهد بود: أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ[۲۶۶].[۲۶۷]

سلب آزادی زن

گفته شده که حجاب مایه سلب آزادی زن و آزادی، حق طبیعی اوست، از این رو وادار کردن زنان به حجاب، در واقع بی‌اعتنایی به حق آزادی زن و اهانت به حیثیت انسانی و ظلم به اوست[۲۶۸].

در پاسخ باید گفت اگر اسلام با تشریع حجاب، زنان را در خانه حبس کند و مانع بیرون رفتن و دیگر فعالیت‌های اجتماعی آنان شود، این ادعا پذیرفتنی است، در حالی که چنین چیزی در حجاب اسلامی نیست، بلکه برعکس، اسلام با تشریع این قانون سبب کرامت و احترام بیشتر زنان شده و آنان را از تعرض فاسدان و تبهکاران مصون نگاه داشته است[۲۶۹].[۲۷۰]

رکود فعالیت ها

برخی گفته‌اند: زنان نیز همانند مردان دارای ذوق، فکر، فهم، هوش و استعداد کارند؛ اما واداشتن آنان به پوشش و جدا کردن آنان از مردان، سبب رکود و تعطیل فعالیت‌هایی است که خلقت در استعداد زنان قرار داده است[۲۷۱]. این ایراد به برخی حجاب‌های رایج میان برخی ملل پیشین از جمله ایرانیان و هندیان قدیم وارد است؛ اما اسلام با تشریع حجاب، زنان را به نشستن در خانه وادار نکرده تا سبب رکود فعالیت‌ها گردد، بلکه حجاب در اسلام برای محدود کردن التذاذهای جنسی در محیط خانواده و جلوگیری از تحریک افراد و جامعه است و چنین قانونی، نه تنها سبب رکود فعالیت‌ها نشده، مایه تقویت نیروی کار و رونق فعالیت‌های اقتصادی اجتماع نیز می‌گردد[۲۷۲].[۲۷۳]

افزایش التهاب‌ها و حساسیت ها

برخی گفته‌اند: از آنجا که انسان به آنچه از آن منع شود حریص‌تر می‌گردد، در پوشش قرار دادن زنان و منع مردان از نگاه و تمتع از آنان، سبب افزایش التهاب‌ها و بروز اختلالات روحی و روانی در مردان می‌گردد[۲۷۴].

در پاسخ باید گفت درست است که ناکامی جنسی آثار ناگواری از جمله افزایش التهاب‌ها دارد؛ اما برداشتن حریم میان زن و مرد مشکل را حل نکرده، بلکه بر آن می‌افزاید، زیرا برخی غرایز از جمله غریزه جنسی پایان‌ناپذیر بوده، اگر رها و آزاد باشد، ارضاشدنی نیست و این امر سبب تحریک بیشتر التهاب‌ها و عقده‌های روحی و روانی می‌گردد. از سوی دیگر، انسان به چیزی حرص می‌ورزد که هم از آن ممنوع و هم به سوی آن تحریک شود؛ اما اگر چیزی اصلاً عرضه نشود یا کمتر عرضه شود، حرص و ولع به آن نیز کمتر خواهد بود[۲۷۵].[۲۷۶]

حجاب از دیدگاه قرآن

پروردگار جهانیان، لباس و پوشاک را در لابه‌لای نعمت‌های بیکرانش به آدمی ارزانی داشته[۲۷۷] و هماهنگ با فطرت انسانی زن و برای تأمین مصالح فردی و اجتماعی پیش گفته، زنان را به حجاب فراخوانده است و در قرآن کریم، آموزه‌هایی را در این باره مطرح فرموده است:

لزوم اجازه خواستن برای ورود

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، به خانه دیگران داخل نشوید؛ مگر آنکه قبلاً آنان را آگاه سازید و بر اهل خانه سلام کنید، این برای شما بهتر است. باشد که پند گیرید. اگر کسی را در خانه نیافتید، داخل نشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد بازگردید، بازگردید که برای شما پاکیزه‌تر است؛ خداوند بدان‌چه انجام می‌دهید دانا است. باکی نیست که در خانه‌هایی که محل سکونت نیست و نفعی در آنجا دارید (بدون اجازه) داخل شوید. خدا آنچه را آشکار می‌کنید و آنچه را که نهان می‌دارید، آگاه است[۲۷۸]. مفاد آیات فوق این است که مؤمنان نباید سرزده و بدون اجازه به خانه کسی داخل شوند؛ ولی ورود به مکان‌های عمومی و جاهایی که محل سکونت نیست، از این دستور استثنا می‌شود و به اجازه نیاز ندارد.

فلسفه این حکم دو چیز است: یکی موضوع پوشیده بودن زن و حفظ ناموس؛ به همین جهت این فرمان با آیات پوشش در یک جا ذکر شده است. دیگری اینکه هر کسی در محل سکونت خود، اسراری دارد و مایل نیست دیگران بفهمند[۲۷۹]. اجازه خواستن، دستوری کلی‌تر از حجاب و فلسفه آن هم کلی‌تر از فلسفه حجاب است و نشان دهنده آن است که ورود به خانه دیگران نباید به صورت سرزده باشد که موجب وحشت و دستپاچگی آنان می‌شود؛ بلکه باید همراه با اجازه خواستن و جلب انس ساکنان خانه باشد. از پیامبر اعظم اسلام(ص) پرسیدند: آیا حکم اجازه خواستن شامل خویشاوندان نزدیک، همچون خواهر و مادر هم می‌شود؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: آیا اگر مادر تو در اتاق خود، برهنه باشد و تو سرزده وارد شوی، پسندیده است؟ عرض شد: نه. فرمود: پس اذن بگیرید.

قرآن کریم به مسلمانان دستور می‌دهد اجازه گرفتن برای ورود به اتاق پدر و مادر را از سال‌های کودکی و خردسالی به فرزندان خود بیاموزند که به ویژه در مورد اوقات استراحت، به آن عمل کنند[۲۸۰]. در آیات فوق از تعابیر ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ و ذَلِكُمْ أَزْكَى لَكُمْ فهمیده می‌شود که دستور اجازه گرفتن یک حکم سخت‌گیرانه یا فرمان تعبدی صرف نیست؛ بلکه دارای مصلحت، فلسفه، حکمت، دلیل و آثار و فوایدی است که در صورت رعایت، مواهب و منافع آن به افراد و جامعه باز می‌گردد. همچنین لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ اشاره به این حقیقت است که شما در فطرت خود، صحت و زیبایی این احکام و مسائل را درک می‌کنید، ولی باید آنها را یادآوری کرد و تذکر داد.[۲۸۱].

حفظ چشم و پوشش جسم

به مردان مؤمن بگو که دیدگان فروخوابانند و دامن‌ها حفظ کنند. این عمل برای ایشان پاکیزه‌تر است؛ همانا خداوند به آنچه انجام می‌دهند، آگاه است و به بانوان با ایمان بگو چشم‌های خود را فرو پوشند و دامن‌های خویش حفظ کنند و زیور خویش مگر آنچه که پیدا است، آشکار نکنند و سرپوش‌های خویش را بر گریبان‌ها بزنند، زینت خویش آشکار نکنند، مگر برای شوهران یا پدران یا پدر شوهران یا پسران یا پسر شوهران یا برادران یا برادر زادگان یا خواهرزادگان، یا زنان یا مملوکان‌شان یا مردان طفیلی که به زن حاجت ندارند یا کودکانی که از راز زنان (امور جنسی) آگاه نیستند (یا بر کامجویی از زنان توانا نیستند) و پای به زمین نکوبند تا زیورهای مخفی آنان (خلخال‌هایی که به پا می‌کردند) دانسته شود و همگی به سوی خداوند توبه برید، ای گروه مؤمنان، باشد که رستگار شوید[۲۸۲].

روزی زنی جوان و زیبا که طبق معمول روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بنا گوشش پیدا بود، از کوچه عبور می‌کرد؛ زیبایی‌های زن جوان، سخت نظر جوانی از اصحاب پیامبران(ص) را جلب کرد. آن زن وارد کوچه‌ای شد و مرد جوان همچنان با چشم خود، او را دنبال می‌کرد. همان طور که می‌رفت، ناگهان استخوان یا شیشه‌ای که از دیوار بیرون آمده بود، به صورتش خورد و رخسارش را مجروح ساخت. وقتی به خود آمد که خون از سر و صورتش جاری شده بود. نزد رسول اکرم(ص) آمد و ماجرای پیش آمده را به آن حضرت بازگفت. اینجا بود که این آیه مبارکه نازل شد[۲۸۳]. زن مظهر جمال، و مرد مظهر شیفتگی است؛ بدین جهت تمایل مرد به نگاه کردن و چشم‌چرانی، بیشتر از تمایل زن به نگاه است و تمایل زن به خودنمایی بیشتر از میل مرد به جلوه‌نمایی است؛ بنابراین نخست، دوری گزیدن از نگاه و حفظ دامن برای مردان و بعد برای زنان بیان شده است وظیفه پوشش و حجاب تنها برای زنان طرح شده است. همسانی تعابیر و واژه‌ها نشان دهنده این واقعیت است که قوانین اسلام بر پایه جنسیت و تبعیض و تفاوت میان زن و مرد بنا نشده، بلکه هدف از این دستورات، رعایت مصالح بشر است؛ خواه زن باشد یا مرد. کاهش نگاه و کوتاه کردن آن، بدین معنا است که افراد به شکل خیره و برای چشم‌چرانی به نامحرم نگاه نکنند. نگاه آنان به یکدیگر باید نگاه آنی و به هنگام روبه‌رو شدن و مقدمه‌ای برای گفت‌و‌گو و با چشمان محجوب و نیمه باز باشد، نه نگاه استقلالی برای تماشا و ورانداز کردن و خیره شدن؛ آن هم در چهره (و شاید دو دست تا مچ)، اما نگاه به غیر صورت زن که هیچ ضرورتی ندارد، جایز نیست[۲۸۴]. واژهٔ «زینت» در «زینت‌های خود را آشکار نسازند». آرایش‌هایی که سرمه و رنگ و زیورآلاتی را که همانند طلا و جواهر از بدن جدا هستند، در بر می‌گیرد.

آن‌گاه قرآن از وجوب پوشاندن زینت، دو مورد را استثنا کرده است:

  1. برای همگان: إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا[۲۸۵]. برخی مراد از «زینت‌های آشکار» را جامه‌های رو و بعضی سرمه، انگشتر و رنگ دست و عده‌ای آن را زیبایی‌های طبیعی خود چهره و دو دست تا مچ دانسته‌اند[۲۸۶]. ولی مجموع روایت‌ها می‌فهماند که برای زن، پوشانیدن چهره و دست‌ها تا مچ واجب نیست، حتی آشکار بودن آرایش‌های عادی و معمولی که در این قسمت‌ها وجود دارد، نظیر سرمه و خضاب که معمولاً زن از آنها خالی نیست و پاک کردن آنها که یک عمل فوق العاده به شمار می‌رود، نیز مانعی ندارد[۲۸۷]. البته هر چیزی که موجب جلب توجه مردان می‌شود، همچون استعمال عطرهای تند و آرایش‌های جلب کننده نگاه در چهره ممنوع است[۲۸۸]. پس باید روسری، موی سر، سینه، دور گردن و زیر گلوی زن را بپوشاند[۲۸۹].
  2. برای محارم و افراد خاص: إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ؛ «مگر برای شوهرانشان، پدرانشان و.».. شوهر، پدر، پدر شوهر، پسر، پسران همسر، برادر، پسر برادر و پسر خواهر از خویشاوندانی هستند که در اصطلاح فقه «محارم» خوانده می‌شوند نیز زنان هم کیش و مسلمان؛ از آن رو که ممکن است زنان غیرمسلمان از زیبایی‌های زنان مسلمان نزد مردان خود سخن بگویند. آیه در ادامه از کنیزان و بردگان نام می‌برد که به دلیل وضعیت شغلی، دارای احکام ویژه‌ای هستند و در مرحله بعد، از مردانی که تمایلی به زنان ندارند و جاذبه جنسی را درک نمی‌کنند و از کودکان نابالغی که از امور جنسی بی‌اطلاع هستند یا از توان و قدرت جنسی برخوردار نشده‌اند، نام برده و آنها را نیز استثنا می‌کند.

در پایان، خداوند زنان را از هر گونه اقدام برای آشکار ساختن زینت‌های پنهان خود، نهی می‌کند و بدان رو که زنان عرب خلخال‌هایی گران قیمت به پا می‌کردند و گاه برای فهماندن به دیگران، پای خود را محکم بر زمین می‌کوفتند، بدان‌ها هشدار می‌دهد که مبادا پایشان را محکم به زمین بزنند تا زینت‌های مخفی آنان آشکار شود! از این دستور می‌توان فهمید که به طور کلی زن در معاشرت، نباید کاری کند که موجب تحریک و تهییج و جلب توجه مردان نامحرم شود[۲۹۰]. در نهایت، قرآن با فراخواندن همگان به بازگشت به سوی خداوند برای آنکه به رستگاری نایل شوند، در حقیقت مردمان را هشدار می‌دهد که از سهل‌انگاری در انجام فرمان‌های الهی بپرهیزند.[۲۹۱].

لزوم رعایت حریم عفاف بر همگان حتی بر زنان کهنسال

و زنان از پا افتاده‌ای که امید به ازدواج ندارند، می‌توانند لباس روی خود را بر زمین نهند به شرط آنکه نخواهند خودنمایی کنند و اگر عفت بورزند برای آنان بهتر است و خداوند شنوا و دانا است[۲۹۲].

این آیه در حقیقت سومین استثنا از وجوب پوشش را بدین شرح بیان می‌کند: زنان سالخورده‌ای که از نظر زناشویی بازنشسته شده، امیدی به ازدواج ندارند، در صورتی که خود را به زیور نیارایند و قصد خودنمایی نداشته باشند، می‌توانند جامه‌های رو و بیرونی خویش را به شرط پاسداشت حریم عفاف بر زمین نهند. بدین‌سان حتی به پیرزنان نیز اجازه خود آرایی خودنمایی و طنازی داده نشده است[۲۹۳]. بنابراین رخصت‌های تسهیلی و ارفاقی که درباره صورت و دو دست زنان یا فرو نهادن سرپوش زنان سالخورده که به حکم ضرورت، داده شده است، نباید باعث فراموشی اصل کلی اخلاقی و خانوادگی رعایت حریم شود[۲۹۴].[۲۹۵].

ممنوعیت خودنمایی در بیرون از خانه

يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا * وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى[۲۹۶]. در این آیات، اگرچه مخاطب، همسران رسول خدا(ص) هستند و برخی از زنان آن حضرت به اجرای دستورات الهی مقید بودند، و جمله وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ؛ «در خانه‌های خویشتن قرار گیرید» را حکم اختصاصی مربوط به خویش دانسته، پس از رحلت آن حضرت، از مسافرت دوری می‌گزیدند، ولی نه این مطالب مطرح شده، به همسران پیامبر اختصاص دارد و نه مقصود از این آیات، زندانی کردن زنان آن حضرت پس از رحلت ایشان در خانه است. تاریخ اسلام نشان دهنده این حقیقت است که پیامبر اکرم(ص) در زمان حیات، همسران خویش را با خود به سفر می‌برد و آنان را از بیرون رفتن از خانه منع نمی‌فرمود و پس از رحلت، حکم تغییر نیافته است. پس به یقین مفاد آیات فوق این است که زنان برای خودنمایی از خانه بیرون نروند. بدین‌سان راز مخاطب قرار دادن زنان پیامبر در این مسئولیت و وظیفه همگانی، آن است که به طور ویژه به زنان پیامبر(ص) که ام المؤمنین خوانده می‌شوند، هشدار دهد که به علت انتساب آنان به برگزیده بزرگ خداوند، در این باره، مسئولیت بیشتر، مؤکدتر و سنگین‌تری دارند[۲۹۷].[۲۹۸].

پاسداشت حریم و جایگاه زنان در خانه

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، سر زده وارد خانه‌های پیامبر(ص) نشوید مگر آنکه به شما اجازه داده شود و اگر برای صرف غذا دعوت شدید، به موقع بیایید و پس از صرف غذا برخیزید و بروید و وقت را به گفتار نگیرید؛ زیرا این امور، پیامبر را می‌آزرد و او شرم می‌کند، ولی خداوند از بیان حق شرم نمی‌کند و وقتی که می‌خواهید چیزی از زنان پیامبر بگیرید، از پشت پرده بخواهید (بدون اینکه وارد اتاق شوید) این کارها برای پاکیزگی دل شما و دل آنها بهتر است[۲۹۹].

این آیه نزد مفسران به «آیه حجاب» شهرت دارد، ولی مقصود از «حجاب» در این آیه، حفظ پوشش دینی ویژه بانوان نیست، بلکه دستوری که در این آیه ذکر شده است، بنیادگذاری یک سنت زیبای خانوادگی است. برابر این فرمان الهی، بر مردان نامحرم واجب است حریم زنان را در درون خانه و اتاق و جایگاهشان پاس دارند و هرگز نباید سرزده و به بهانه‌های واهی و بدون ایجاد آمادگی‌های لازم وارد جایگاه خاص زنان شوند؛ بلکه حتی اگر به متاع یا کالای خاصی نیاز دارند که در اختیار زنان یک خانواده قرار دارد، باید آن زنان را از بیرون و از پس پرده فراخوانده، بدون آنکه وارد جایگاه و اتاق ویژه آنان شوند، درخواست خود را اعلام نمایند.

مخاطب این دستورات، عموم مردان هستند نه زنان؛ در حالی که مخاطب وجوب پوشش، زنان بودند نه مردان. هرچند رعایت این فرمان، نسبت به همسران پیامبر(ص) مطرح شده است، ولی این دستور، حکمی عام و فراگیر است؛ یعنی هرکس در داخل و درون زندگی افراد دیگر، متاع و کالایی دارد و می‌خواهد آن را از زنان خانه بگیرد، لازم است حریم خانواده را پاس دارد و به اندک بهانه‌ای سرزده وارد خانه دیگران نشوند. این آیه – آن‌گونه که برخی پنداشته‌اند - به زنان دستور پرده‌نشینی نمی‌دهد؛ زیرا حکم به وارد نشدن مردان در حریم خاص زنان به صورت سرزده و لزوم درخواست متاع مورد نیاز از پشت پرده، غیر از حکم به پرده‌نشینی زنان است و هیچ ربطی به آن ندارد.[۳۰۰].

امنیت‌زایی پوشش و وقار

ای پیامبر، به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنین بگو که جلباب‌ها (روسری‌ها) ی خویش را به خود نزدیک سازند، این کار برای اینکه (به عفاف یا آزادگی شناخته شوند) مورد اذیت قرار نگیرند، بهتر است و خداوند، آمرزنده و مهربان است. اگر منافقان و بیماردلان و کسانی که در شهر نگرانی به وجود می‌آورند، از کارهای خود دست برندارند، ما تو را علیه ایشان برخواهیم انگیخت. در آن وقت، مدت کمی در مجاورت تو خواهند زیست[۳۰۱].

این آیه، به نوع لباس پوشیدن، راه رفتن و سخن گفتن زن نظر دارد که اگر این گونه امور زن، همراه با وقار و متانت باشد، مردان بیگانه، آنها را به عفاف و پاکی شناخته، پیام دورباش و حفظ حریم را دریافت خواهند کرد و فاسدان و سبک‌سران جرأت نمی‌کنند تعرض یا مزاحمتی فراهم کنند. آیه دوم تهدید منافقانی است که برای زنان و کنیزان مزاحمت ایجاد می‌کنند و لزوم برخورد قاطع جامعه اسلامی با پدیده اجتماعی مزاحمت را بیان می‌کند تا امنیت زنان کاملاً تأمین شود. واژه «جلباب» که به زنان فرمان داده شده آن را به خویش نزدیک سازند، در اصل لغت «هر لباس وسیع و فراگیر» را شامل می‌شود، ولی ظاهر آیات فوق و کاوش‌های تاریخی نشان می‌دهد که مقصود روسری‌های بزرگی است که از چارقد بزرگ‌تر و از ردا کوچک‌تر بود و زنان عرب آن را در بیرون مورد استفاده قرار می‌دادند. قرآن کریم با فرمان به «نزدیک ساختن جلباب‌ها به خود»، استفاده از جلباب و روپوش‌ها را به صورت تشریفاتی و ظاهری برنمی‌تابد؛ بلکه زنان را فرامی‌خواند که با دقت و مراقبت، روپوش و چادرهای خود را به خود نزدیک ساخته، آن را رها و بی‌اثر و خاصیت نسازند و به صورت عملی نشان دهند که اهل عفاف، پاکی و حفظ حریم هستند؛ نه آنکه روپوش و چادر را رها کرده، به گونه‌ای عمل کنند که گویا از نگاه مردان بیگانه، امتناعی ندارند. آری، آیه شریفه، لزوم متانت و وقار در نوع لباس و رفت‌وآمد را توصیه می‌کند و با توجه به اینکه نزول این آیات، پس از آیات سوره نور بوده است، بر رعایت دستورات پیشین تأکید می‌کند.

بر این اساس، نکته قابل تأملی که از این آیه استفاده می‌شود و یک حقیقت جاودانی است، آن است که چون وضع لباس پوشیدن و نحوه رفت‌وآمد و گفتار آدمی، دارای پیام است؛ زن مسلمان باید آن چنان در میان جامعه و مردم رفت‌وآمد کند که نشانه‌های عفاف و وقار و سنگینی و پاکی از آن هویدا باشد؛ چنان که با این ویژگی، شناخته شود و در این صورت است که بیماردلانی که دنبال شکار می‌گردند، از به دام انداختن این‌گونه زنان مأیوس شده، فکر بهره‌کشی از آنها در خیالشان نیز خطور نمی‌کند؛ بدین جهت است که جوانان لاابالی، هماره متعرض و مزاحم زنان جلف و بی‌مبالاتی می‌شوند که با پوشش نامطلوب و آرایش و خودنمایی در جامعه ظاهر شده‌اند[۳۰۲]. توجه به مفاد آیات قبل و بعد از آیه فوق، اهتمام اسلام به برپایی جامعه پاک و دارای عفاف را نشان می‌دهد؛ آیه قبل، آزار مردان و زنان با ایمان را گناهی بزرگ معرفی می‌کند[۳۰۳] و آیه بعد، به منافقان و بیماردلانی که در کوچه‌ها و خیابان‌ها مزاحم زنان می‌شوند، هشدار می‌دهد در صورتی که از کار زشت خود دست برندارند، پیامبر(ص) را فرمان خواهد داد که به آنان حمله برده و در زمان کوتاهی، جامعه اسلامی را با تبعید آنها، پاکسازی کند[۳۰۴].[۳۰۵].

حدود یا کیفیت حجاب اسلامی

از نظر قرآن، روایت‌ها و فقه اسلامی هیچ تردیدی وجود ندارد که:

  1. بر هر دختر از ابتدای بلوغ لازم و واجب است نزد نامحرم و هنگام نماز خواندن، تمام اندام و بدن و موی سر خود را بپوشاند. اما در پوشاندن یا مستثنا بودن دست‌ها تا مچ و گردی صورت، اغلب آن را واجب ندانسته، ولی احیاناً مورد اختلاف و گفت‌وگو است.
  2. وجوب پوشش و حرام بودن نگاه، دو تکلیف جداگانه هستند که اولی وظیفه زن است و دومی تکلیف مرد و بین آن دو ملازمه‌ای وجود ندارد و قابل تفکیک از هم هستند. بلی، اگر کسی قائل به حرام نبودن نگاه شود، بسیار بعید است که پوشش را واجب بداند.
  3. نگاه اگر به قصد لذت بردن یا ریبه باشد، مطلقاً حتی در مورد محارم نیز حرام است. مقصود از ریبه آن است که ویژگی نگاه کننده و نگاه شونده خطرناک و به گونه‌ای باشد که بیم آن وجود دارد که به دنبال نگاه، لغزشی پدید آید.

گفتنی است نگاه به کسی که برای همسری انتخاب شده به عنوان مقدمه خواستگاری جایز است، به شرطی که مرد واقعاً قصد داشته باشد با او ازدواج کند و آن فرد را از جهات دیگر پسندیده باشد؛ نه آنکه کسی ازدواج را بهانه قرار داده، بخواهد به همه دختران و زنان نگاه کرده، به چشم چرانی بپردازد. بر این اساس، فقیهان به تصریح یا بنابر احتیاط بیان کرده‌اند که جایز نیست کسی به زن‌های مختلف نگاه کند تا در بین آنها، یکی را انتخاب کند؛ آنچه جایز است، نگاه به یک زن خاص است که به او معرفی شده است و درباره او جست‌وجو کرده و اندیشیده و از سایر جهات تردیدی ندارد، فقط از نظر چهره و اندام تردید دارد و می‌خواهد او را ببیند[۳۰۶].[۳۰۷].

آرا و فتوای فقیهان

در آغاز، تذکر این نکته لازم است که مباحث این بخش تنها جنبه علمی دارد نه استنباطی، بنابراین هر کس باید در مقام عمل، به فتوای مجتهدی عمل کند که از او تقلید می‌کند. ظاهراً علمای اسلام اعم از شیعه و سنی درباره عدم وجوب پوشاندن چهره اختلافی ندارند[۳۰۸]. احیاناً برخی در وجوب یا مستثنا بودن پوشاندن دست‌ها تا مچ و پاها تا ساق پا اختلاف نموده‌اند. عدم وجوب پوشش چهره و دو دست مشروط به آن است که صورت و دست‌ها، دارای آرایش و زینت نباشند و کسی به آنها به قصد لذت و هوس نگاه نکند و بیم وقوع در فتنه و لغزشی در میان نباشد.

گفتنی است حس احتیاط در فقیهان مسلمان، یکی از عواملی است که از تصریح و فتوا دادن به عدم وجوب پوشش چهره و دست‌ها و جواز نگاه کردن به آنها پرهیز کنند؛ زیرا از یک‌سو هر کسی در وجدان خود می‌داند که هوس چشم‌چرانی و نظربازی در مرد و علاقه شدید به خودآرایی و خودنمایی در زن وجود دارد[۳۰۹] و از سوی دیگر، اصل رعایت عفاف و تقوا مورد تأکید اسلام است و هر چه پوشش زن کامل‌تر و نگاه مرد محدودتر باشد، بهتر است[۳۱۰]. توجه به این نکته لازم است که حکم به لزوم و وجوب پوشاندن چهره و دو دست، موجب محدودیت بسیار زیاد زن و در نتیجه مانع فعالیت اجتماعی، اداری، اقتصادی او شده و چه بسا عملاً به محبوس شدن زن در خانه منجر شود، ولی حکم به عدم وجوب و عدم لزوم پوشش چهره و دو دست، زمینه مناسبی برای حضور مناسب زن در امور مختلف اجتماعی فراهم می‌کند و روشن می‌سازد برعکس اظهارات مخالفان حجاب، این تبرج و خودنمایی و پوشیدن لباس‌های تنگ و روی آوردن به مدهای رنگارنگ است که مانع بهره‌برداری از نیروی کار زن شده، او را به صورت موجودی مهمل و غیر فعال در می‌آورد؛ زیرا باید تمام وقتش را صرف آرایش و حفظ پزیسیون خود کند[۳۱۱].[۳۱۲].

کیفیت حضور زن در مجامع

بر اساس مطالب پیش‌گفته روشن شد که احکام آیین پاک و الهی اسلام درباره پوشش، همانند احکام دیگرش، معتدل و متعادل است و بر اساس میانه‌روی و به دور از افراط و تفریط تنظیم شده است؛ به همین جهت با همه توجهی که اسلام به خطر شکسته شدن حصن عفاف دارد، زنان را تا حدودی که منجر به فساد نشود، از شرکت در اجتماع نهی نمی‌کند؛ بلکه در بعضی از موارد همانند حج شرکت آنها را واجب می‌کند، به گونه‌ای که حتی شوهر حق ممانعت از این حضور را ندارد و در بعضی موارد به جایز شمردن و رخصت دادن اکتفا می‌کند و برخی از موارد را مکروه معرفی می‌کند[۳۱۳]. به عنوان نمونه، اسلام حضور زنان در نماز جمعه، نماز عید فطر و قربان و تشییع جنازه را واجب ندانسته و آنها را از شرکت و حضور نیز منع نکرده است در سیره مبارک پیامبر(ص)، این اعتدال و تعادل کاملاً مشهود است؛ آن حضرت به زنان اجازه می‌داد که به خاطر نیازی که دارند، از خانه بیرون روند و کار خود را انجام دهند. هر چند جهاد ابتدایی بر زنان واجب نیست، ولی آن حضرت به برخی از زنان اجازه داد تا برای کمک به سربازان و مداوای مجروحان در منطقه جنگ و نبرد حضور داشته باشند. رسول خدا(ص) همسران خود را نیز به قید قرعه با خود به سفر می‌برد. روش امامان معصوم(ع) نیز چنین بود. بر اساس روایتی که از امام موسی بن جعفر(ع) نقل شده است، پدرش امام صادق(ع)، همسر و مادر خود، ام فروه را برای ادای حقوق و انجام نیازمندی‌های مردم مدینه به بیرون می‌فرستاد[۳۱۴].

سنت جاری امت اسلامی که خداوند آنان را «امت وسط» خوانده[۳۱۵]، از زمان پیامبر(ص) همین بوده است که زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمی‌شده‌اند، ولی همواره حریم عفاف میان مرد و زن رعایت می‌شده است و هیچ‌گاه حتی در مساجد و مجامع دینی، زن با مرد مختلط نبوده است. متأسفانه بعدها عادت، عرف و آداب دین‌داران، انجام قانون الهی حجاب را با افراط و تفریط‌های بسیار همراه ساخت؛ از یک سو در برخی از کشورها و در میان بعضی از طوایف مذهبی، فراتر از توصیه‌های اخلاقی اسلام حتی ذکر نام همسر، ناپسند و نوعی کشف عورت تلقی می‌شد؛ در حالی که پیامبر(ص) و امامان(ع)، نام همسران خود را به زبان می‌آوردند؛ البته خود اعراب، نه اولیای دین، در این جهت بی‌تأثیر نبوده‌اند[۳۱۶]. برخی از آنچه در گذشته و اکنون در میان بعضی از مناطق رایج شده، به بازی گربه و موش شبیه‌تر است تا به اجرای قانون حجاب، و با سنت عملی صدر اسلام تطبیق نمی‌کند[۳۱۷].

از سوی دیگر، شرکت مختلط و درهم آمیخته زن و مرد در برخی از مجامع و مراکز مذهبی و غیر مذهبی، رایج و متداول شد که این سهل‌انگاری و اختلاط نیز بر خلاف دیدگاه و رضایت شارع مقدس اسلام است[۳۱۸]. آری! اسلام در عین اینکه به مردان و زنان اجازه شرکت در مساجد و مجامع را می‌دهد، حضور در هم آمیخته و مختلط را برنمی‌تابد، بلکه فرمان می‌دهد جایگاه هر یک از مرد و زن از دیگری جدا باشد؛ پیغمبر اکرم(ص) در زمان خویش دستور داد که در ورودی زنان به مسجد، از در ورودی مردان، جدا باشد؛ یک روز با اشاره به یکی از درها فرمود: «خوب است این در را به بانوان اختصاص دهیم»[۳۱۹].

به همین مناسبت فقیهان مسلمان نیز فتوا می‌دهند که اختلاط مردان و زنان مکروه است[۳۲۰]. گفتنی است برخی از روایت‌ها همچون سخن امام علی(ع) به فرزندش امام مجتبی(ع) مبنی بر اینکه: تا می‌توانی کاری کن که همسر تو با مردان بیگانه، معاشرت نداشته باشد[۳۲۱].

یا فرمایش حضرت فاطمه(س) در پاسخ پرسش پدر بزرگوارش: از همه چیز بهتر برای زن این است که مرد بیگانه‌ای را نبیند و مرد بیگانه‌ای نیز او را نبیند[۳۲۲]. توصیه‌های اخلاقی است که اذهان را به واقعیت روحی – روانی روابط زن و مرد بیگانه و خطرآفرینی آن ارشاد می‌کند و رجحان و برتری دور بودن زن و مرد را بیان می‌دارد؛ به همین جهت هیچ فقیهی در استنباط کیفیت حجاب بدین‌گونه روایت‌ها استناد نجسته است[۳۲۳]. بر اساس حکمت ۲۳۴ نهج البلاغه، زن باید در برابر مردان بیگانه به گونه‌ای رفتار کند که حریم به وجود آورد و دورباش ایجاد کند؛ تظاهر به تواضع و خوش و بش و تبسم، لبخند، تظاهر به مهربانی، اظهاراتی مثل «قدم شما به روی چشم من»، «چشم من به ملاقات شما روشن شد»، «دلم از دیدار شما روشن شد»، در مقابل مرد بیگانه برای زن پسندیده نیست»[۳۲۴].

بدین‌سان اسلام نه طرفدار حبس زن در خانه است[۳۲۵] و نه اختلاط و در هم آمیختن فتنه برانگیز زن و مرد در اجتماعات را برمی‌تابد؛ بلکه با دوری گزیدن از هر افراط و تفریطی در پوشش، رعایت حریم عفاف را پیشنهاد می‌کند. با اجرای این شیوه معتدل و متعادل و با کنار نهادن افراط و تفریط‌های متعارف، نه تنها مانعی برای شکوفایی و به‌کارگیری استعدادهای انسانی زن ایجاد نمی‌شود، بلکه روحیه‌ها سالم، روابط خانواده‌ها بهتر و صمیمی‌تر و محیط اجتماع برای فعالیت صحیح همگان آماده‌تر می‌شود[۳۲۶].[۳۲۷].

چادر، حجاب بهتر

می‌دانیم اسلام، هرگز به شکل و صورت و ظاهر زندگی نپرداخته است و آموزه‌های خود را به روح، معنا و راهی متوجه ساخته که آن هدف‌ها و معانی را تحقق می‌بخشد و بشر را در انتخاب ظواهر متغیر زندگی، آزاد گذاشته است و با توجه به اینکه تغییر و تحولات فکری، فرهنگی و علمی در هر زمان، وسایل، شکل، صورت و ظواهر مادی زندگی را تغییر می‌دهد و چگونگی برآوردن برخی از نیازها را دگرگون می‌سازد، در اسلام یک وسیله مادی و یک شکل ظاهری را نمیتوان یافت که جنبه تقدس داشته باشد و مسلمان وظیفه خود بداند که آن شکل و ظاهر را حفظ کند[۳۲۸]. بر این اساس اسلام شکل ویژه یا رنگ خاصی را در لباس چارقد مقنعه واجب نکرده است و استفاده از هر لباس، روسری و پوششی که هدف‌ها و کیفیت حجاب اسلامی را تأمین کند، جایز و نیکو است. البته اگر نوع، رنگ یا شکل خاصی، بهتر هدف‌ها و آموزه‌های شارع مقدس اسلام را تحقق می‌بخشد، استفاده از آن بهتر و نیکوتر است؛ بدین‌سان چادر هرچند موضوعیتی ندارد، ولی از دو جهت خوب است: یکی از این جهت که پوششی است سرتاسری و حجم بدن را می‌پوشاند؛ قسمت‌های برجسته و صاف و نازک را نمایان نمی‌کند؛ اگرچه پوشاندن حجم بدن واجب نیست، ولی مسلماً از فتنه‌انگیزی دورتر است. جهت دیگر اینکه در حال حاضر، چادر، رمز دورباش و پیام ایجاد حریم است[۳۲۹].[۳۳۰].

منابع

پانویس

  1. «به مردان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند، این برای آنان پاک‌تر است، بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنند آگاه است» سوره نور، آیه ۳۰.
  2. «و پاکدامنی پیشه کردن (و پوشش داشتن) برای آنان بهتر است» سوره نور، آیه ۶۰.
  3. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۴۴۰.
  4. مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۱۴۳؛ المصباح، ج ۲، ص ۱۲۱؛ التحقیق، ج ۲، ص ۱۶۶ - ۱۶۷، "حجب".
  5. التحقیق، ج ۲، ص ۱۶۷.
  6. القاموس المحیط، ج ۱، ص ۵۲؛ لسان‌العرب، ج ۱، ص ۲۹۸؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص ۴۵۵، "حجب".
  7. الصحاح، ج ۱، ص ۱۰۷؛ لسان العرب، ج ۱، ص ۲۹۸؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص ۴۵۵، "حجب".
  8. الفروق اللغویه، ص ۱۷۶؛ معجم لغة الفقهاء، ص ۱۷۴.
  9. مصطلحات الفقه، ص ۲۹۴؛ معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص ۲۲۵.
  10. جواهرالکلام، ج ۸، ص ۱۶۳؛ الموسوعة الفقهیه، ج ۲۴، ص ۱۷۴.
  11. فرهنگ فقه، ج ۲، ص ۲۸۲.
  12. معجم المصطلحات، ج ۱، ص ۵۵۰.
  13. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۴۱ ـ ۴۴۲.
  14. «و چون قرآن بخوانی میان تو و آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند پرده‌ای فراپوشیده می‌نهیم» سوره اسراء، آیه ۴۵.
  15. «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می‌دهد و از شما شرم می‌دارد ولی خداوند از (گفتن) حقیقت شرم نمی‌کند و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پرده‌ای بخواهید، این برای دل‌های شما و دل‌های آنان پاکیزه‌تر است و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  16. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  17. «پوشش خود را وانهند» سوره نور، آیه ۶۰.
  18. زبده‌البیان، ص ۵۵۴؛ اضواء البیان، ج ۶، ص ۲۴۷ - ۲۴۸.
  19. سوره نور، آیه ۳۱.
  20. سوره نور، آیه ۳۱.
  21. «ای فرزندان آدم! برای شما جامه‌ای را فرو فرستاده‌ایم که شرمگاه‌های شما را می‌پوشاند و (نیز) جامه‌ای را که زینت است و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است؛ این از آیات خداوند است باشد که آنان در یاد گیرند» سوره اعراف، آیه ۲۶.
  22. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  23. مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۲۱۵؛ تاج العروس، ج ۶، ص ۳۶۳ - ۳۶۴، "خمر".
  24. مفردات، ص ۱۵۹؛ معجم لغة الفقهاء، ص ۳۷۱، "خمر".
  25. احکام القرآن، ابن عربی، ج ۳، ص ۳۸۲؛ مجمع‌البحرین، ج ۱، ص ۷۰۰ - ۷۰۱، "خمر"؛ روح‌المعانی، ج ۱۸، ص ۱۴۲.
  26. فرهنگ لغات قرآن، ص ۱۷۷.
  27. مقاییس اللغه، ج ۱، ص ۴۶۹؛ تاج‌العروس، ج ۱، ص ۳۷۰، "جلب".
  28. تاج العروس، ج ۱، ص ۳۷۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۲۴۳؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۳۹.
  29. جامع‌البیان، ج ۱۸، ص ۲۱۹.
  30. احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۴۸۶؛ لسان العرب، ج ۱، ص ۲۷۲ - ۲۷۳، "جلب".
  31. النهایه، ج ۱، ص ۲۸۳؛ لسان العرب، ج ۱، ص ۲۷۳، "جلب".
  32. مجمع البحرین، ج ۱، ص ۳۸۴؛ تاج العروس، ج ۱، ص ۳۷۳، "جلب"؛ تفسیر غریب القرآن، ص ۹۱.
  33. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۴۲ ـ ۴۴۳.
  34. «پوشش داشتن برای آنان بهتر است» سوره نور، آیه ۶۰.
  35. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی.
  36. حجاب المسلمه، ص ۱۳۲؛ حجاب، آزادی یا اسارت، ص ۱۹.
  37. «پس آنان را با فریب فرو لغزاند؛ و چون از آن درخت چشیدند شرمگاه‌هایشان بر آنان نمودار گشت و به چسباندن از برگ‌های بهشت بر آنها آغازیدند و پروردگارشان به آن دو ندا داد: آیا شما را از این درخت باز نداشته و به شما نگفته بودم که به راستی شیطان، شما را دشمنی آشکار است؟» سوره اعراف، آیه ۲۲.
  38. التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ص ۴۹؛ روح المعانی، ج ۸، ص ۱۲۹.
  39. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۴۳.
  40. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  41. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۹۶؛ الصافی، ج ۴، ص ۲۰۴.
  42. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۴۳.
  43. «به مردان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند، این برای آنان پاک‌تر است، بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنند آگاه است» سوره نور، آیه ۳۰.
  44. «چون از آنان چیزی خواستید از پشت پرده‌ای بخواهید، این برای دل‌های شما و دل‌های آنان پاکیزه‌تر است» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  45. مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۷۶؛ روائع البیان، ج ۲، ص ۱۶۹؛ نمونه، ج ۱۴، ص ۴۴۳.
  46. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۳۴ - ۴۳۶، "مسأله حجاب".
  47. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۳۷ - ۴۳۸.
  48. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۴۱؛ نمونه، ج ۱۴، ص ۴۴۵ - ۴۴۶.
  49. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۴۳ ـ ۴۴۴.
  50. «پس شیطان آن دو را به وسوسه افکند تا از شرمگاه‌هایشان آنچه را بر آن دو پوشیده بود بر آنها آشکار سازد و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت باز نداشت مگر بدین رو که مبادا دو فرشته شوید یا از جاودانگان گردید» سوره اعراف، آیه ۲۰.
  51. «پس آنان را با فریب فرو لغزاند؛ و چون از آن درخت چشیدند شرمگاه‌هایشان بر آنان نمودار گشت و به چسباندن از برگ‌های بهشت بر آنها آغازیدند و پروردگارشان به آن دو ندا داد: آیا شما را از این درخت باز نداشته و به شما نگفته بودم که به راستی شیطان، شما را دشمنی آشکار است؟» سوره اعراف، آیه ۲۲.
  52. «ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد! چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند در حالی که لباسشان را از (تن) آنان بر می‌کند تا شرمگاه‌هایشان را به آنان بنمایاند؛ به راستی او و همگنان وی شما را از جایی که شما آنها را نمی‌بینید می‌بینند؛ بی‌گمان ما شیطان‌ها را سرپرست کسانی کرده‌ایم که ایمان ندارند» سوره اعراف، آیه ۲۷.
  53. ر.ک: پوشاک اقوام مختلف.
  54. تاریخ تمدن، ج ۲، ص ۳۴۰.
  55. تاریخ تمدن، ج ۱، ص ۴۳۴.
  56. حجاب در ادیان الهی، ص ۱۳۵.
  57. حجاب در ادیان الهی، ص ۱۳۵.
  58. السیرة الحلبیه، ج ۲، ص ۲۲۱ - ۲۲۲.
  59. کتاب مقدس، پیدایش، ۲۴: ۶۴ - ۶۵.
  60. کتاب مقدس، اشعیای نبی، ۳: ۱۶ - ۲۶.
  61. کتاب مقدس، کتاب روت، ۳: ۱۵.
  62. کتاب مقدس، اشعیای نبی، ۴۷: ۱ - ۲.
  63. کتاب مقدس، غزلهای سلیمان، ۴: ۱.
  64. تاریخ تمدن، ج ۴، ق اول، ص ۴۶۱.
  65. حجاب در ادیان الهی، ص ۱۶۳.
  66. حجاب در ادیان الهی، ص ۱۶۶.
  67. کتاب مقدس، نامه اول پولس به قرنتیان، ۱۱: ۱ - ۱۷.
  68. نامه پولس به تیطوس، ۲: ۱ - ۶.
  69. حجاب در ادیان الهی، ص ۱۷۵.
  70. حجاب در ادیان الهی، ص ۶۷ - ۶۸.
  71. دائره‌المعارف القرن العشرین، ج ۳، ص ۳۳۶.
  72. معجم قبائل العرب، ج ۳، ص ۹۹۷؛ السیرة الحلبیه، ج ۱، ص ۲۰۸.
  73. «و چون کاری زشت کنند گویند: پدرانمان را بر همین کار یافته‌ایم و خداوند ما را به آن فرمان داده است، بگو: بی‌گمان خداوند به کار زشت فرمان نمی‌دهد؛ آیا درباره خداوند چیزی می‌گویید که نمی‌دانید؟» سوره اعراف، آیه ۲۸.
  74. جامع‌البیان، ج ۸، ص ۲۰۱؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۶۳۳.
  75. «به مردان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند، این برای آنان پاک‌تر است، بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنند آگاه است و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۰-۳۱.
  76. الکافی، ج ۵، ص ۵۲۱؛ وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۹۲؛ الصافی، ج ۳، ص ۴۳۰.
  77. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  78. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۹۶؛ الصافی، ج ۴، ص ۲۰۴.
  79. «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می‌دهد و از شما شرم می‌دارد ولی خداوند از (گفتن) حقیقت شرم نمی‌کند و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پرده‌ای بخواهید، این برای دل‌های شما و دل‌های آنان پاکیزه‌تر است و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  80. جامع‌البیان، ج ۲۲، ص ۴۶؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۵۷۷.
  81. جامع‌البیان، ج ۲۲، ص ۴۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۲۲۳ - ۲۲۵.
  82. الدرالمنثور، ج ۵، ص ۲۱۴؛ فتح‌القدیر، ج ۴، ص ۲۹۷.
  83. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۴۴ ـ ۴۴۷.
  84. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  85. این استدلال مشروط بر این است که خود اعضای بدن را نیز جزء زینت بدانیم، چنان که مشهور این گونه گفته‌اند: فقه و حقوق (مجموعه آثار)، ج۱۹، ص۴۷۹ و ۴۸۱؛ ولی اگر زینت را فقط منحصر در اشیای خارجی مثل گوشواره النگو، سرمه و لاک ناخن بدانیم، استدلال تمام نیست. قول مشهور و مدلول روایات، احتمال اول است.
  86. علی‌پور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۲۰۷-۲۱۰.
  87. الوافی، ج۲۲، ص۶۹۹.
  88. کنزالعرفان، ج۲، ص۲۲۲؛ کنزالعرفان (ترجمه)، ج۲، ص۷۱۲.
  89. رساله استفتاءات (منتظری)، ج۲، ص۳۵۴. البته استفتای مراجع تقلید در این باره فراوان است، اما ذکر استفتای آیت‌الله منتظری از این باب است که جناب کدیور بسیار به ایشان ارادات می‌ورزد و خودش را شاگرد ایشان می‌داند و....
  90. علی‌پور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۲۰۷-۲۱۰.
  91. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  92. کتاب العین، ج۶، ص۱۳۲؛ تهذیب اللغة، ج۱۱، ص۶۴؛ المحیط فی اللغة، ج۷، ص۱۱۴؛ المخصص، ج۴، ص۳۹.
  93. الفائق، ج۱، ص۱۹۹.
  94. الصحاح، ج۱، ص۱۰۱.
  95. المحکم و المحیط الأعظم، ج۷، ص۴۳۹؛ الإفصاح، ج۱، ص۳۷۱.
  96. تهذیب اللغة، ج۱۱، ص۶۵.
  97. علی‌پور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۲۰۷-۲۱۰.
  98. فقه و حقوق (مجموعه آثار)، ج۱۹، ص۵۰۵.
  99. کتاب نکاح (زنجانی)، ج۲، ص۴۶۶.
  100. سند العروة الوثقی (کتاب النکاح)، ج۱، ص۳۳.
  101. کتاب نکاح (زنجانی)، ج۲، ص۴۶۵.
  102. المحاسن، ص۱۶۹.
  103. انوارالفقاهة (کتاب النکاح)، ج۱، ص۵۴.
  104. تبیان الصلاة، ج۳، ص۲۴۹، کتاب نکاح (زنجانی)، ج۲، ص۴۶۲ – ۴۶۳.
  105. علی‌پور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۲۰۷-۲۱۰.
  106. تحریر الوسیله، ج ۲، ص ۲۴۴؛ منهاج الصالحین، ج ۳، ص ۱۳.
  107. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  108. اضواءالبیان، ج ۶، ص ۲۴۳ - ۲۴۴؛ الشبهات فی مسئلة الحجاب، ص ۴۳۴ - ۴۳۵.
  109. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  110. اضواء البیان، ج ۶، ص ۲۴۳ - ۲۴۴؛ مسالک الافهام، کاظمی، ج ۳، ص ۲۶۶ - ۲۷۵؛ کتاب الصلاة، جوادی، ص ۳۹.
  111. «و بر زنان از کار افتاده‌ای که امید زناشویی ندارند گناهی نیست که پوشش خود را وانهند بی‌آنکه زیورنمایی کنند و پاکدامنی پیشه کردن (و پوشش داشتن) برای آنان بهتر است و خداوند شنوایی داناست» سوره نور، آیه ۶۰.
  112. اضواء البیان، ج ۶، ص ۲۴۸.
  113. الشبهات فی مسألة الحجاب، ص ۴۴۲ - ۴۵۱.
  114. پژوهشهای قرآنی، ش ۵۱ - ۵۲، ص ۶، "حجاب، دغدغه‌ها و تردیدها".
  115. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  116. دوائر الخوف، ص ۱۲۳؛ پژوهشهای قرآنی، ش ۵۱ - ۵۲، ص ۵۸، "قرائت‌های نواز آیات حجاب".
  117. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۴۷.
  118. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  119. تاج‌العروس، ج ۱، ص ۳۷۳ - ۳۷۴؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۴۷؛ التحقیق، ج ۲، ص ۹۵، "جلب".
  120. الکشاف، ج ۳، ص ۵۵۹؛ جامع البیان، ج ۱۸، ص ۲۱۹؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۲۳۹.
  121. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  122. الکشاف، ج ۳، ص ۲۳۰؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۱۷.
  123. التبیان، ج ۷، ص ۴۲۹؛ مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۱۷؛ احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۴۰۸.
  124. مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۱۷؛ احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۴۰۸؛ المجموع، ج ۱۶، ص ۱۳۸.
  125. مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۱۷؛ بدائع‌الصنائع، ج ۵، ص ۱۲۰ - ۱۲۱؛ المیزان، ج ۱۵، ص ۱۱۱.
  126. الشبهات فی مسألة الحجاب، ص ۲۷۹ ـ ۲۹۳.
  127. المبسوط، طوسی، ج ۱، ص ۸۷؛ المجموع، ج ۳، ص ۱۶۷.
  128. المبسوط، طوسی، ج ۱، ص ۸۷؛ نهایة الاحکام، ج ۱، ص ۳۶۶.
  129. بدایة المجتهد، ج ۱، ص ۹۵؛ المجموع، ج ۳، ص ۱۶۷؛ البحر الرائق، ج ۱، ص ۴۶۹.
  130. المجموع، ج ۳، ص ۱۶۷؛ جامع المقاصد، ج ۱۲، ص ۳۸ - ۳۹؛ مسالک الافهام، شهید، ج ۷، ص ۴۷.
  131. المحلی، ج ۳، ص ۲۱۶؛ زبده‌البیان، ص ۵۴۴؛ مستمسک العروه، ج ۱۴، ص ۲۸.
  132. جواهرالکلام، ج ۲۹، ص ۷۶ - ۷۷؛ کفایة الاحکام، ج ۲، ص ۸۵.
  133. الکشاف، ج ۳، ص ۲۳۱؛ التفسیرالکبیر، ج ۲۳، ص ۲۰۶؛ جواهرالکلام، ج ۲۹، ص ۷۷.
  134. «خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند» سوره مائده، آیه ۶.
  135. جواهرالکلام، ج ۲۹، ص ۷۷.
  136. الشبهات فی مسألة الحجاب، ص ۱۶۳ - ۱۶۵.
  137. احکام‌القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۴۸۶؛ العروه‌الوثقی، ج ۲، ص ۳۱۷؛ نثر طوبی، ج ۲، ص ۱۱۵.
  138. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  139. الشبهات فی مسألة الحجاب، ص ۱۶۳ - ۱۶۶.
  140. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  141. «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می‌دهد و از شما شرم می‌دارد ولی خداوند از (گفتن) حقیقت شرم نمی‌کند و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پرده‌ای بخواهید، این برای دل‌های شما و دل‌های آنان پاکیزه‌تر است و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  142. «و بر زنان از کار افتاده‌ای که امید زناشویی ندارند گناهی نیست که پوشش خود را وانهند بی‌آنکه زیورنمایی کنند و پاکدامنی پیشه کردن (و پوشش داشتن) برای آنان بهتر است و خداوند شنوایی داناست» سوره نور، آیه ۶۰.
  143. جواهرالکلام، ج ۲۹، ص ۷۷.
  144. مسالک الافهام، کاظمی، ج ۳، ص ۲۷۸ - ۲۷۹.
  145. الشبهات فی مسألة الحجاب، ص ۲۲۸ - ۲۳۱.
  146. تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص ۵۷۳؛ جواهرالکلام، ج ۲۹، ص ۷۷ - ۷۸.
  147. الشبهات فی مسألة الحجاب، ص ۲۹۵ - ۲۹۸.
  148. حجاب از دیدگاه قرآن و سنت، ص ۱۰۶.
  149. حجاب از دیدگاه قرآن و سنت، ص ۱۰۲ - ۱۰۸.
  150. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص ۴۴۷ ـ ۴۵۰.
  151. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  152. المحلی، ج ۱۰، ص ۳۲؛ الروضة البهیه، ج ۵، ص ۹۹؛ مستند الشیعه، ج ۱۶، ص ۴۳.
  153. المجموع، ج ۱۶، ص ۱۳۴؛ الاقناع، ج ۲، ص ۶۸؛ فتح‌الوهاب، ج ۲، ص ۵۵.
  154. المبسوط، سرخسی، ج ۱۰، ص ۱۴۹؛ بدائع الصنائع، ج ۵، ص ۱۲۰؛ مستند الشیعه، ج ۱۶، ص ۴۳ - ۴۵.
  155. «به مردان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند، این برای آنان پاک‌تر است، بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنند آگاه است» سوره نور، آیه ۳۰.
  156. الروضة البهیه، ج ۵، ص ۹۹؛ مستند الشیعه، ج ۱۶، ص ۴۳.
  157. المغنی، ج ۷، ص ۴۵۴ - ۴۵۵.
  158. جواهرالکلام، ج ۲۹، ص ۷۳.
  159. مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۲۷۶؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۲۰، ص ۲۸۷.
  160. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  161. مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۱۷؛ فقه القرآن، ج ۲، ص ۱۲۹ - ۱۳۰؛ احکام‌القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۴۱۰.
  162. الکافی، ج ۵، ص ۵۱۹؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۵۶۱.
  163. التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص ۲۰۷؛ المغنی، ج ۷، ص ۴۶۴.
  164. جامع المقاصد، ج ۱۲، ص ۳۳؛ مسالک الافهام، شهید، ج ۷، ص ۴۶.
  165. تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص ۵۰۹.
  166. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۰ ـ ۴۵۱.
  167. الخلاف، ج ۴، ص ۲۵۰؛ فقه القرآن، ج ۲، ص ۱۲۹ - ۱۳۰؛ احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۴۱۱.
  168. تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص ۵۷۴.
  169. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  170. ایضاح الفوائد، ج ۳، ص ۷؛ المجموع، ج ۱۶، ص ۱۳۴.
  171. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۱.
  172. مفردات، ص ۱۶؛ الصحاح، ج ۱، ص ۸۷، "ارب".
  173. جامع المقاصد، ج ۱۲، ص ۳۶؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص ۶۱، "ارب".
  174. مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۱۸؛ فقه القرآن، ج ۲، ص ۱۲۹؛ جامع البیان، ج ۱۸، ص ۱۶۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۲۳۴.
  175. «به مردان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند، این برای آنان پاک‌تر است، بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنند آگاه است» سوره نور، آیه ۳۰.
  176. کشف اللثام، ج ۷، ص ۲۷.
  177. التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص ۲۰۸.
  178. مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۱۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۲۳۴.
  179. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۱ ـ ۴۵۲.
  180. تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص ۵۷۳ - ۵۷۴؛ ایضاح‌الفوائد، ج ۳، ص ۷؛ بدائع‌الصنائع، ج ۵، ص ۱۲۳.
  181. احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۴۱۲؛ بدائع الصنائع، ج ۵، ص ۱۲۳.
  182. فقه القرآن، ج ۲، ص ۱۲۹؛ ایضاح الفوائد، ج ۳، ص ۷.
  183. المجموع، ج ۱۶، ص ۱۳۹؛ جامع المقاصد، ج ۱۲، ص ۳۶؛ زبده‌البیان، ص ۵۴۷.
  184. المغنی، ج ۷، ص ۴۵۸؛ المجموع، ج ۱۶، ص ۱۳۹؛ مسالک الافهام، شهید، ج ۷، ص ۴۹.
  185. «ای مؤمنان! باید کسانی که بردگان شمایند و نابالغان شما سه بار از شما رخصت بخواهند: پیش از نماز بامداد و هنگامی که نیمروز لباس خود را در می‌آورید و پس از نماز عشاء که سه هنگام برهنگی و تنهایی شماست پس از آن بر شما و ایشان گناهی نیست (اگر از شما رخصت نگیرند) که گرد شما در گردشند و با یکدیگر به سر می‌برید؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن بیان می‌دارد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نور، آیه ۵۸.
  186. المجموع، ج ۱۶، ص ۱۳۴؛ المغنی، ج ۷، ص ۴۵۸.
  187. تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص ۵۷۳ - ۵۷۴؛ ایضاح الفوائد، ج ۳، ص ۷.
  188. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۲.
  189. «و بر زنان از کار افتاده‌ای که امید زناشویی ندارند گناهی نیست که پوشش خود را وانهند بی‌آنکه زیورنمایی کنند و پاکدامنی پیشه کردن (و پوشش داشتن) برای آنان بهتر است و خداوند شنوایی داناست» سوره نور، آیه ۶۰.
  190. التبیان، ج ۷، ص ۴۶۱؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۴۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۴، ص ۳۳.
  191. زبدة البیان، ص ۵۵۳؛ جامع البیان، ج ۱۸، ص ۲۱۹.
  192. تذکره‌الفقهاء، ج ۲، ص ۵۷۴؛ جامع‌المقاصد، ج ۱۲، ص ۳۴.
  193. تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۳۰۹؛ جواهرالکلام، ج ۲۹، ص ۸۶؛ مبانی العروه، ج ۱، ص ۸۴ - ۸۵، "کتاب النکاح".
  194. الکافی، ج ۵، ص ۵۲۲؛ وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۲۰۲.
  195. احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۴۳۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص ۳۰۹؛ سلسلة الینابیع، ج ۱۸، ص ۲۵۶.
  196. احکام القرآن، ابن عربی، ج ۳، ص ۴۱۹؛ تفسیر ابن زمنین، ج ۳، ص ۲۴۶.
  197. الکشاف، ج ۳، ص ۷۶؛ زبده‌البیان، ص ۵۵۳.
  198. جامع‌البیان، ج ۱۸، ص ۲۲۰.
  199. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۲ ـ ۴۵۳.
  200. «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می‌دهد و از شما شرم می‌دارد ولی خداوند از (گفتن) حقیقت شرم نمی‌کند و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پرده‌ای بخواهید، این برای دل‌های شما و دل‌های آنان پاکیزه‌تر است و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  201. سبل الهدی، ج ۱۰، ص ۴۴۹؛ محاسن التأویل، ج ۱۳، ص ۲۹۶.
  202. تذکره‌الفقهاء، ج ۲، ص ۵۶۸؛ المجموع، ج ۱۶، ص ۳۵۱؛ روضه‌الطالبین، ج ۵، ص ۳۵۶ - ۳۵۷.
  203. احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۴۸۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۲۲۷.
  204. اضواءالبیان، ج ۶، ص ۲۴۲؛ پژوهشهای قرآنی، ش ۵۱ - ۵۲، ص ۴۲، "قرائت‌های نواز آیات حجاب".
  205. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۳ ـ ۴۵۴.
  206. «ای فرزندان آدم! در هر نمازگاهی زیور خود را بردارید و بخورید و بیاشامید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد» سوره اعراف، آیه ۳۱.
  207. مجمع البیان، ج ۴، ص ۶۳۷؛ جامع البیان، ج ۸، ص ۲۱۰.
  208. مجمع البیان، ج ۴، ص ۶۳۷؛ تذکرة الفقهاء، ج ۱، ص ۷۰.
  209. احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۴۱؛ مستند الشیعه، ج ۴، ص ۲۴۲.
  210. فقه القرآن، ج ۱، ص ۱۵۶.
  211. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  212. تذکرة الفقهاء، ج ۲، ص ۴۴۷؛ فقه القرآن، ج ۱، ص ۱۵۶؛ المعتبر، ج ۲، ص ۱۰۱.
  213. احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۴۱ - ۴۲؛ جامع المقاصد، ج ۲، ص ۹۳.
  214. المبسوط، طوسی، ج ۱، ص ۸۷؛ مختلف الشیعه، ج ۲، ص ۹۷.
  215. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  216. فتح العزیز، ج ۴، ص ۸۳؛ المغنی، ج ۱، ص ۶۳۸.
  217. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۴.
  218. مجمع البیان، ج ۴، ص ۶۳۳؛ جامع‌البیان، ج ۸، ص ۲۰۱ - ۲۰۲.
  219. «و چون کاری زشت کنند گویند: پدرانمان را بر همین کار یافته‌ایم و خداوند ما را به آن فرمان داده است، بگو: بی‌گمان خداوند به کار زشت فرمان نمی‌دهد؛ آیا درباره خداوند چیزی می‌گویید که نمی‌دانید؟» سوره اعراف، آیه ۲۸.
  220. «ای فرزندان آدم! در هر نمازگاهی زیور خود را بردارید و بخورید و بیاشامید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد» سوره اعراف، آیه ۳۱.
  221. جامع البیان، ج ۸، ص ۲۱۰؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۶۳۷.
  222. احکام‌القرآن، ابن عربی، ج ۲، ص ۳۰۷؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۶۳۷.
  223. جامع البیان، ج ۸، ص ۲۱۱؛ الدرالمنثور، ج ۳، ص ۷۸.
  224. وسائل الشیعه، ج ۱۳، ص ۴۰۰؛ سنن الدارمی، ج ۲، ص ۶۸.
  225. تحریر الاحکام، ج ۱، ص ۵۸۱؛ المجموع، ج ۸، ص ۱۶؛ کشف اللثام، ج ۵، ص ۴۰۷.
  226. جامع المقاصد، ج ۲، ص ۹۳؛ کفایة الاحکام، ج ۱، ص ۸۰ - ۸۱.
  227. المجموع، ج ۳، ص ۱۶۷؛ المغنی، ج ۱، ص ۶۳۷.
  228. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۴ ـ ۴۵۵.
  229. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  230. «به مردان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند، این برای آنان پاک‌تر است، بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنند آگاه است و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۰-۳۱.
  231. الشبهات فی مسألة الحجاب، ص ۲۳۲ - ۲۳۳.
  232. «(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناپسند باز می‌دارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.
  233. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۵.
  234. پژوهش‌های قرآنی، ش ۵۱ ـ ۵۲، ص ۴۶، "قرائت‌های نو از آیات حجاب".
  235. پژوهش‌های قرآنی، ش ۵۱ - ۵۲، ص ۴۵ - ۴۶.
  236. دوائر الخوف، ص ۱۲۳.
  237. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  238. پژوهشهای قرآنی، ش ۵۱ ـ ۵۲، ص ۵۳.
  239. «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می‌دهد و از شما شرم می‌دارد ولی خداوند از (گفتن) حقیقت شرم نمی‌کند و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پرده‌ای بخواهید، این برای دل‌های شما و دل‌های آنان پاکیزه‌تر است و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  240. مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۷۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۲۲۷.
  241. «چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  242. «روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند» سوره نور، آیه ۳۱.
  243. «زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان» سوره نور، آیه ۳۱.
  244. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  245. الشبهات فی مسألة الحجاب، ص ۲۱۰ - ۲۲۳؛ المحلی، ج ۳، ص ۲۱۸ - ۲۱۹.
  246. «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرها یشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۵۹.
  247. کتاب الصلاه، مؤمن، ص ۳۵۲ - ۳۵۳؛ احکام القرآن، جصاص، ج ۳، ص ۴۸۶.
  248. «و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۱.
  249. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۵ ـ ۴۵۶.
  250. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۳۹۷، "مسئله حجاب".
  251. الکافی، ج ۵، ص ۴۹۴؛ وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۰۶ - ۱۰۷.
  252. «بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزی‌های پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است؛ این چنین ما آیات خود را برای گروهی که دانشورند روشن می‌داریم» سوره اعراف، آیه ۳۲.
  253. الکافی، ج ۶، ص ۴۳۹؛ وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۶.
  254. الکافی، ج ۵، ص ۳۲۰؛ تهذیب، ج ۷، ص ۴۰۳.
  255. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۶ ـ ۴۵۷.
  256. ر.ک: حجاب و کشف حجاب در ایران، ص ۱۸ - ۱۹.
  257. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۰۵ - ۴۰۷، "مسئله حجاب".
  258. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۷.
  259. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۰۸.
  260. «مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌بخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) می‌دارند و آن زنان را که از نافرمانیشان بیم دارید (نخست) پندشان دهید و (اگر تأثیر نکرد) در خوابگاه‌ها از آنان دوری گزینید و (باز اگر تأثیر نکرد) بزنیدشان آنگاه اگر فرمانبردار شما شدند دیگر به زیان آنان راهی مجویید که خداوند فرازمندی بزرگ است» سوره نساء، آیه ۳۴.
  261. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۱۲.
  262. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۷.
  263. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۱۳ - ۴۱۷ "مسئله حجاب".
  264. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۷ ـ ۴۵۸.
  265. ر.ک: حجاب، آزادی یا اسارت، ص ۱۰۷.
  266. «آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را می‌جویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.
  267. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۸.
  268. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۴۶، "مسئله حجاب".
  269. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۴۶ - ۴۴۸.
  270. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۸.
  271. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۵۱.
  272. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۵۱، "مسئله حجاب".
  273. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۸ ـ ۴۵۹.
  274. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۵۶ ـ ۴۵۹.
  275. مجموعه آثار، ج ۱۹، ص ۴۵۶ ـ ۴۶۱.
  276. عزیزی علویجه، مصطفی، مقاله «حجاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۴۵۹.
  277. يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ «ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد! چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند در حالی که لباسشان را از (تن) آنان بر می‌کند تا شرمگاه‌هایشان را به آنان بنمایاند؛ به راستی او و همگنان وی شما را از جایی که شما آنها را نمی‌بینید می‌بینند؛ بی‌گمان ما شیطان‌ها را سرپرست کسانی کرده‌ایم که ایمان ندارند» سوره اعراف، آیه ۲۷.
  278. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ * فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِيهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ وَإِنْ قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَى لَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ * لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ مَسْكُونَةٍ فِيهَا مَتَاعٌ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ «ای مؤمنان! به خانه‌هایی جز خانه خودتان درنیایید تا آنکه آشنایی دهید و بر اهل آن (خانه)‌ها سلام کنید؛ این برای شما بهتر است، باشد که پند گیرید * پس اگر در آن (خانه)‌ها کسی را نیابید درون آنها در نیایید تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گویند: باز گردید! باز گردید، این برایتان پاکیزه‌تر است و خداوند به آنچه انجام می‌دهید داناست * بر شما گناهی نیست که درون خانه‌هایی غیر مسکون که در آن کالایی دارید درآیید و خداوند آنچه پنهان می‌دارید و آنچه آشکار می‌کنید می‌داند» سوره نور، آیه ۲۷-۲۹.
  279. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، صص ۴۶۸ و ۴۶۹.
  280. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَمِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «ای مؤمنان! باید کسانی که بردگان شمایند و نابالغان شما سه بار از شما رخصت بخواهند: پیش از نماز بامداد و هنگامی که نیمروز لباس خود را در می‌آورید و پس از نماز عشاء که سه هنگام برهنگی و تنهایی شماست پس از آن بر شما و ایشان گناهی نیست (اگر از شما رخصت نگیرند) که گرد شما در گردشند و با یکدیگر به سر می‌برید؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن بیان می‌دارد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نور، آیه ۵۸؛ وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «و چون کودکانتان به بلوغ رسیدند باید (هنگام ورود) اجازه بگیرند مانند کسانی که پیش از آنان اجازه می‌گرفتند، بدین گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می‌دارد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نور، آیه ۵۹.
  281. محمدی آشنانی، علی، پوشش و حجاب ص ۶۹.
  282. قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ *وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «به مردان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند، این برای آنان پاک‌تر است، بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنند آگاه است *و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسری‌هایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابسته‌ای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاه‌های زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده می‌دارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۰.
  283. کافی، ج۵، ص۵۲۱؛ وسائل الشیعه، ج۳، ص۲۴؛ و تفسیر صافی و تفسیر درالمنثور، ذیل همین آیه؛ شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۸۵
  284. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۷۶.
  285. «مگر آنچه از آن، که خود پیداست» سوره نور، آیه ۳۱.
  286. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۷۹.
  287. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، صص ۴۸۳ و ۴۸۴.
  288. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۹۱.
  289. مجمع البیان، ج۷ و ۸، ص۲۱۷؛ شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۸۵.
  290. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۹۱.
  291. محمدی آشنانی، علی، پوشش و حجاب ص ۷۱.
  292. وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «و بر زنان از کار افتاده‌ای که امید زناشویی ندارند گناهی نیست که پوشش خود را وانهند بی‌آنکه زیورنمایی کنند و پاکدامنی پیشه کردن (و پوشش داشتن) برای آنان بهتر است و خداوند شنوایی داناست» سوره نور، آیه ۶۰.
  293. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۹۵.
  294. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۹۶.
  295. محمدی آشنانی، علی، پوشش و حجاب ص ۷۵.
  296. «ای زنان پیامبر! اگر پرهیزگاری ورزید همانند هیچ یک از زنان نیستید (بلکه برترید)؛ پس نرم سخن مگویید مبادا آنکه بیماردل است به طمع افتد و (نیز) سخن به شایستگی گویید * و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید» سوره احزاب، آیه ۳۲-۳۳.
  297. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، صص ۴۹۸ و ۴ و ۵۰۵.
  298. محمدی آشنانی، علی، پوشش و حجاب ص ۷۶.
  299. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می‌دهد و از شما شرم می‌دارد ولی خداوند از (گفتن) حقیقت شرم نمی‌کند و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پرده‌ای بخواهید، این برای دل‌های شما و دل‌های آنان پاکیزه‌تر است و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  300. محمدی آشنانی، علی، پوشش و حجاب ص ۷۸.
  301. يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا * لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمن بگو چادرهایشان را بر خویش نیک بپوشند؛ این (کار) برای اینکه (به پاکدامنی) شناخته شوند و آزار نبینند نزدیک‌تر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است * اگر منافقان و بیماردلان و شایعه‌افکنان مدینه دست (از کارهایشان) برندارند، تو را بر آنان برمی‌انگیزیم سپس در آن شهر جز زمانی اندک در کنار تو نخواهند بود» سوره احزاب، آیه ۵۹-۶۰.
  302. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۰۴.
  303. إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا * وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا «خداوند آنان را که خداوند و فرستاده او را می‌آزارند در این جهان و جهان بازپسین لعنت می‌کند و برای آنها عذابی خوارساز آماده کرده است * و آنان که مردان و زنان مؤمن را بی‌آنکه کاری (ناپسند) کرده باشند آزار می‌کنند بی‌گمان بار بهتان و گناهی آشکار را بر دوش دارند» سوره احزاب، آیه ۵۷-۵۸.
  304. لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا * مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا * سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا «اگر منافقان و بیماردلان و شایعه‌افکنان مدینه دست (از کارهایشان) برندارند، تو را بر آنان برمی‌انگیزیم سپس در آن شهر جز زمانی اندک در کنار تو نخواهند بود * در حالی که لعنت‌شدگانند؛ هر جا یافته شوند باید بی‌درنگ گرفتار و کشته شوند * بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیش‌تر درگذشته‌اند؛ و برای سنّت خداوند هرگز دگر کردنی نخواهی یافت» سوره احزاب، آیه ۶۰-۶۲.
  305. محمدی آشنانی، علی، پوشش و حجاب ص ۷۹.
  306. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۰۸.
  307. محمدی آشنانی، علی، پوشش و حجاب ص ۸۲.
  308. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۵۳.
  309. ویل دورانت؛ لذات فلسفه، ص۱۱۵.
  310. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۵۸.
  311. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۱۱.
  312. محمدی آشنانی، علی، پوشش و حجاب ص ۸۳.
  313. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۳۷.
  314. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۱، ص۱۱۸؛ شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۴۰.
  315. وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ «و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید، و بی‌گمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
  316. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، صص ۵۷۳ و ۵۷۴.
  317. شهید مطهری، یادداشت‌های استاد مطهری، ج۳، ص۱۵۶؛ ج۵، ص۲۰۹.
  318. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۵۱.
  319. سنن ابو داود، ج۱، ص۱۰۹.
  320. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۴۶.
  321. نهج البلاغه، نامه ۳۱.
  322. وسائل الشیعه، ج۳، ص۹.
  323. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۴۷.
  324. شهید مطهری، یادداشت‌های استاد مطهری، ج۵، ص۲۷۴.
  325. حبس زن در خانه نوعی مجازات بود که اسلام بر اساس وحی الهی، به طور موقت برای زنان بدکار مقرر نمود. (ر.ک: وَاللَّاتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا «و از زنان شما آنان که زنا کنند چهار تن از میان خود بر آنان گواه گیرید و اگر گواهی دهند، آنها را در خانه‌ها بازدارید تا مرگ، آنان را دریابد یا خداوند، راهی (دیگر) پیش پای آنها بگذارد» سوره نساء، آیه ۱۵).
  326. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۵۱.
  327. محمدی آشنانی، علی، پوشش و حجاب ص ۸۵.
  328. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج۳، صص ۱۹۰ و ۱۹۱.
  329. شهید مطهری، یادداشت‌های استاد مطهری، ج۳، ص۱۶۸.
  330. محمدی آشنانی، علی، پوشش و حجاب ص ۸۹.