حجاب در فقه سیاسی
مقدمه
در مباحث فقهی با دو واژه «حجاب» و «ساتر» مواجه میشویم که تا حدی مفید مفهوم مد نظر این بحث است. ساتر به معنای «پوشش» است و حجاب به دو معنای «پوشش» و «پوشیدن» به کار رفته است[۱]. نگاهی به آثار و آرای فقهی در خصوص حجاب، بیانگر آن است که فقها هیچ اختلافی در اصل وجوب حجاب برای بانوان در برابر نامحرم ندارند و برخی فقها این حکم را مورد اجماع همه علمای اسلام دانستهاند[۲]. صاحب جواهر با بیان ادله فراوان بر وجوب پوشش عورت و حرمت نگریستن به آن معتقد است: الحاصل ما دل على وجوب الستر وحرمة النظر أكثر من أن يحصى[۳]: نتیجه اینکه ادلهای که بر وجوب پوشش و حرمت نگاه [مرد به زن] دلالت میکند، بیش از آن است که قابل شمارش باشد. با وجود اجماع در مورد اصل حجاب زن در برابر نامحرم، در مقدار پوشش واجب اختلاف نظر وجود دارد؛ از جمله برخی پوشاندن همه بدن به جز چهره و دو دست را واجب میدانند[۴] و بعضی پوشاندن همه بدن حتی چهره و دو دست را نیز واجب میدانند[۵].
نکته شایان توجه اینکه بین حرمت نگاه با وجوب پوشش ملازمه وجود دارد؛ یعنی هر جا به مرد اجازه نگاه داده شده، بر زن پوشاندن آن واجب نیست[۶]. به همین دلیل در مباحث متعدد فقهی، نگاه به نامحرم و پوشش زن در قالب یک بحث مورد توجه قرار گرفته است؛ از جمله صاحب جواهر مینویسد: ولا ينظر الى جسد الأجنبية ومحاسنها أصلا إلا لضرورة إجماعا، بل ضرورة من المذهب والدين، نعم يجوز عند جماعة أن ينظر الى وجهها وكفيها من دون تلذذ ولا خوف ريبة أو افتنان[۷]: اجماع فقها معتقدند مرد نامحرم به بدن و زینتهای زن بیگانه نباید نگاه کند مگر به ضرورت؛ بلکه این ضروری مذهب و دین اسلام است؛ البته برخی قایلاند که جایز است مرد نامحرم به صورت و دو کف زن بیگانه نگاه کند، بدون لذت و ترس از وقوع در ریبه و وسوسه.
مسئله لباس جزئی از فرهنگ مادی است که بر اساس فرهنگ دینی، تفکرات و آگاهیها انتخاب میشود. از آنجا که در جامعه اسلامی، پایبندی به ارزشهایی چون حجاب یکی از مؤلفههای سرمایه اجتماعی شمرده میشود، هنجارمند شدن این ارزش، تضمین برخی مؤلفههای مهم اجتماعی را برای افراد جامعه بهویژه زنان دامن میزند. حجاب چون موجب برقراری آرامش روانی، استحکام پیوند خانوادگی، استواری اجتماع، ارزش و احترام زن میشود، میتواند یکی از عوامل مهم برقراری امنیت اجتماعی باشد[۸]. بیان شواهد جامعهشناختی از تأثیر متقابل حجاب و امنیت اجتماعی میتواند در تبیین صائب بحث مفید باشد؛ لذا در اینجا به یکی از گزارشهایی که در خصوص تأثیر متقابل حجاب و امنیت زنان در شهر تهران انجام گرفته، اشاره میکنیم. طبق این تحقیق میدانی و نظرسنجی، حجاب مانع و عامل بازدارنده مهمی در برابر تعرض به زنان در شهر تهران بوده است؛ یعنی میزان تعرض و حتی سرقت از زنان محجبه کمتر از زنان با حجاب کم یا بدحجاب است. بر اساس یافتههای این تحقیق، زنانی که پوشش آنها چادر و روسری بوده، از دیگر گروهها امنیت بیشتری داشتهاند؛ به طوری که ۸۹/۵ درصد از افراد این گروه، امنیت اجتماعی در حد خیلی زیاد و زیاد داشتهاند؛ در حالی که تنها ۳۳/۴ درصد زنانی که پوشش تونیک و شلوار با شال و آرایش داشتهاند، میزان امنیت اجتماعیشان در حد خیلی زیاد و زیاد بوده است[۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۵۰؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ج۱، ص۱۷۹.
- ↑ علامه حلی، تذکرة الفقها، ج۲، ص۴۴۸.
- ↑ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲، ص۳.
- ↑ محمد بن حسن طوسی، مبسوط، ج۴، ص۱۶۰؛ محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۲، ص۲۶۹.
- ↑ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۷۷.
- ↑ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۷۵؛ علی اکبر کلانتری، فقه و پوشش زن، ص۲۹.
- ↑ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۷۵.
- ↑ پوراندخت فاضلیان، «بررسی رابطه نوع حجاب و میزان امنیت اجتماعی در بین زنان شهر تهران»، صص ۶۲ و ۶۸.
- ↑ ر.ک: پوراندخت فاضلیان، «بررسی رابطه نوع حجاب و میزان امنیت اجتماعی در بین زنان شهر تهران»،ص ۶۵-۸۶.
- ↑ نباتیان، محمد اسماعیل، فقه و امنیت ص ۱۰۷.