اراده الهی و انسانی در مسئله انتظار به چه معناست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
اراده الهی و انسانی در مسئله انتظار به چه معناست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / کلیاتی از مهدویت / فرهنگ مهدویت
مدخل اصلیآسیب‌شناسی مهدویت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

اراده الهی و انسانی در مسئله انتظار به چه معناست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.

پاسخ نخست

سید محمد میرتبار

حجت الاسلام و المسلمین سید محمد میرتبار، در کتاب «آسیب‌شناسی جامعه منتظر» در این‌باره گفته است:

«برای درک عمیق و بنیادین مسأله انتظار، تفکیک حوزه اراده الهی و اراده انسانی ضروری است. در حقیقت آنچه در مسأله غیبت و انتظار رخ داده است، از یک سو به اراده الهی و خواست قطعی پروردگار بازمی‌گردد که چنین وضعیتی را رقم زده است، و از سوی دیگر به واکنش مردمان بازمی‌گردد که بسته به اقبال و ادبار آنان و منتظر شدن و بی‌توجه بودن آنها شرایط متفاوت می‌شود. این تفکیک میان اراده الهی و انسانی، در روایات باب انتظار به چشم می‌آید و توجه به آن در بازشناسی تفاسیر دوگانه‌ای که از مفهوم انتظار به عمل آمده است، اهمیت بسیار دارد. در واقع وظیفه انسان منتظر، تطبیق خواست و اراده خود با خواست و اراده الهی است و در این مسیر، همواره می‌باید برابر اراده الهی تسلیم باشد و منتظر آنچه خداوند اراده کرده است، قرار گیرد[۱]. سنت‌های الهی و تجربه‌های امت‌های پیشین در رابطه با انتظار موعود، گویای آن است که در صورت تسلیم اراده مؤمنان و منتظران برابر خواست خدا و استقبال از آن، امر ظهور، نزدیک‌تر شده و شدت و محنت غیبت از بین می‌رود[۲].

از این رو در مسأله انتظار و برداشت صحیح از آن، می‌باید توجه داشت روایاتی که به تأمل، صبر و اعراض از امور ایجابی اشاره دارند، در مقام انذار و هشدار درباره اراده الهی هستند و از خطر دوری از مسیری که خداوند اراده کرده است، بر حذر می‌دارند؛ به بیان دیگر مضمون این روایات بر ثبات هرچه بیشتر افراد و جامعه منتظر، بر آموزه‌ها و سنت‌های دینی تأکید می‌کند که ماندن بر صراط مستقیم و مسیر هدایت را به دنبال دارد.

در طرف مقابل، دسته‌ای دیگر از روایات که به توقّع و تهیأ و زمینه‌سازی مربوط می‌شوند و بر ابعاد ایجابی انتظار تأکید می‌کنند، به حوزه اراده انسانی مربوط می‌شوند و گویای این مهم هستند که خواست خداوند بر غیبت امام تعلق گرفته است؛ اما انسان‌های مؤمن می‌باید با حفظ اعتقاد صحیح خود و رعایت ورع، به انجام واجبات و ترک محرمات فردی و اجتماعی - که از مهم‌ترین آنها امر به معروف و نهی از منکر است و در گسترده‌ترین معنای خود به لزوم ایجاد حکومت و ساختارهای منسجم اجتماعی می‌انجامد - بپردازند و از زیر بار این مسؤولیت بزرگ شانه خالی نکنند. در نظر گرفتن این تفکیک جمع میان این روایات در قالب آن نه تنها به فهم عمیق‌تر آموزه انتظار کمک می‌رساند، بلکه فرد و جامعه منتظر را از آسیب‌های افراط و تفریط در این زمینه برکنار می‌سازد.

به نظر می‌رسد عدم توجه به اراده الهی مبنی بر آزمایش بندگان و رقم زدن دوران غیبت و نیز وظایفی که بر عهده مردمان منتظِر - به خصوص در بعد اجتماعی و سیاسی - گذاشته شده است، به برداشتی از مفهوم انتظار می‌انجامد که به عنوان یک آسیب درباره این آموزه قابل شناسایی و بررسی است. مسیر درستی که می‌باید با قرار گرفتن در آن از این آسیب مصون ماند، همانا توجه به سختی‌ها و محدودیت‌های عصر غیبت در کنار ضرورت انجام وظایف و تکالیف فردی و اجتماعی است. این نکته در روایتی که بیانگر تلاش شیعیان برای کسب تکلیف از امام معصوم درباره زمان غیبت است، به خوبی روشن می‌شود و از رهگذر مقایسه دینداری در پنهانی و همراه با امام غایب با وضعیت ظهور امام و دین‌داری در محضر او، رهیافت‌های قابل‌توجهی به دست می‌آید[۳].

همچنین درباره روایاتی که به نهی از قیام قبل از ظهور امام، اشاره می‌کنند باید گفت: این روایات به معنای شرکت نکردن در قیام‌های باطل با انگیزه‌های غیر الهی یا حرکت‌هایی است که به عنوان قیام مهدوی شروع می‌گردد، و قیام‌ها و انقلاب‌هایی که به هدف اصلاح و احیای امر به معروف و نهی از منکر انجام می‌شود را در بر نمی‌گیرد. دلیل این مدعا نیز برگرفته از متن روایات است؛ چه اینکه با مطالعه روایت: «كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»[۴] مشخص می‌شود که این دسته از روایات در کنار روایاتی که به بطلان ادعای مدعیان امامت و مهدویت اشاره می‌کنند، قرار گرفته و این، گویای آن است که منظور، پرچم‌ها و قیام‌هایی است که ادعای امامت و مهدویت دارند، نه آنها که به زمینه‌سازی برای ظهور و حکومت معصوم دعوت می‌کنند[۵]؛ از این رو می‌باید برابر این آسیب که به شبهه نامشروع بودن حکومت‌های اسلامی و شیعی در زمان غیبت منجر می‌شود، آگاه بود و در صدد توضیح و تبیین آن برآمد»[۶].

پانویس

  1. تأویل الآیات الظاهرة، ص۴۳۲. در قطعه پایانی این تفسیر، امام معصوم (ع) به ضرورت تسلیم برابر اراده الهی و به انتظار اوامر و نواهی او بودن اشاره می‌فرماید.
  2. مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۲۴.
  3. کافی، ج۱، ص۳۳۵.
  4. غیبت نعمانی، ص۳۱.
  5. برای مثال، فصل پنجم از کتاب غیبت نعمانی تحت عنوان باب ما روي فيمن ادعى الإمامة و من زعم أنه إمام و ليس بإمام و أن كل راية ترفع قبل قيام القائم فصاحبها طاغوت‏ باب‌بندی شده است و در ضمن روایاتی که به مجازات مدعیان دروغین امامت اشاره می‌کند، روایات مربوط به برافراشتن پرچم‌ها قبل از قیام قائم نیز آورده می‌شود.
  6. میرتبار، سید محمد، آسیب‌شناسی جامعه منتظر ص ۵۴-۵۷،