اطاعت در معارف دعا و زیارات

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

در فرهنگ دین، از فرمان بردنِ همراه با خضوع و رغبت با واژه اطاعت یاد شده است[۱]. اطاعتِ مطلق مخصوص خدا، پیامبر و امامان[۲] است و اطاعت از دیگران (مثل والدین) به صورت مقیّد، یعنی مشروط به اینکه مخالف دستور خدا نباشد[۳] واجب است.

امام زین‌العابدین (ع)، در برخی از دعاهای خود با اشاره به بی‌نیازی خداوند از اطاعت بندگان، فرمانبرداری از حضرت حق یا نافرمانی وی را در قدرت و عظمت خدا بی‌تأثیر دانسته است؛ از جمله: «ای خداوند!، قدرت تو بیشتر و پادشاهی تو گسترده‌تر از آن است که فرمانبرداری فرمانبرداران بر آن بیفزاید یا نافرمانی نافرمایان از آن بکاهد»[۴].

اطاعت از خداوند، موجب سعادت و رهایی انسان از ذلت است: «يَا مَنْ‏ طَاعَتُهُ‏ نَجَاةٌ لِلْمُطِيعِينَ‏، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اشْغَلْ... وَ جَوَارِحَنَا بِطَاعَتِكَ عَنْ كُلِّ طَاعَةٍ»؛ «ای خداوندی که فرمانبرداری از تو موجب سعادت و رهایی فرمانبرداران است. بر محمد و خاندانش درود فرست و... اعضای ما را از فرمانبرداری دیگران به فرمانبرداری خود مشغول دار»[۵]. از دیدگاه امام سجاد (ع) کرامت‌ها و پاداش‌هایی که در نزد خداست جز از طریق فرمانبرداری خدا و به فضل رحمت او قابل دست یافتن نیست[۶].

از منظر امام (ع)، برترین درجه تلاش بندگان نیز نمی‌تواند حق کامل فرمانبری از خداوند را ادا کند: «اللَّهُمَّ... فَأَشْكَرُ عِبَادِكَ عَاجِزٌ عَنْ شُكْرِكَ، وَ أَعْبَدُهُمْ‏ مُقَصِّرٌ عَنْ‏ طَاعَتِكَ‏»[۷]؛ «بار خدایا!... بنده تو، هرچه در طاعت تو بکوشد به جایی نرسد و از طاعت تو، آن‌سان که در خور فضل توست، ناتوان است». در مکتب امام سجاد (ع)، همه موجودات به فرمان خداوند، تسلیم و تحت فرمان انسان هستند و نشانه عنایت خاص خداوند به اوست: «خداوندا! ما را آن‌گونه برتری دادی که بر همه آفریدگان سلطه یابیم، و به قدرت تو همه آفریده‌ها، فرمانبردار ما و به عزت تو تسلیم طاعت ما هستند»[۸].

امام زین‌العابدین (ع)، بصیرت و ژرف‌نگری در اطاعت از خداوند را موجب قوّت و پایداری در فرمان‌بری شمرده و از خدا چنین می‌خواهد: «بار خدایا، قصد مرا در اطاعت خویش پایدری بخش و بصیرتم را در پرستش خود قوی گردان و مرا توفیق کارهایی ده که با آن از آلودگی گناه شست‌و‌شویم دهی، و مرا بر آیین خویش و پیامبرت محمد (ص) بمیرانی»[۹].

بصیرت در دین، زمینه‌ساز دشمن‌شناسی، به ویژه شناخت شیطان، بزرگ‌ترین دشمن انسان، و گریز از دام‌های اوست. بنابراین اطاعت کامل خداوند مقتضی آن است که از اطاعت دشمن او سر بتابیم؛ از همین رو امام (ع) چنین دعا می‌کند: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا... وَ لَا نَسْتَجِيبُ‏ لَهُ‏ إِذَا دَعَانَا، نَأْمُرُ بِمُنَاوَأَتِهِ، مَنْ أَطَاعَ أَمْرَنَا، وَ نَعِظُ عَنْ مُتَابَعَتِهِ مَنِ اتَّبَعَ زَجْرَنَا»؛ «بار خدایا! چنان کن که... چون شیطان آهنگ فریبمان کند، فرمانش اطاعت نکنیم و چون ما را به نافرمانی از تو بخواند اجابتش ننماییم»[۱۰].[۱۱].[۱۲]

منابع

پانویس

  1. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.
  2. قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ «بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بی‌گمان خداوند کافران را دوست نمی‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲؛ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹؛ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ «و از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و (از بدی) بپرهیزید؛ بنابراین اگر رو بگردانید بدانید که تنها پیام‌رسانی روشن بر عهده فرستاده ماست» سوره مائده، آیه ۹۲ و....
  3. امالی صدوق، ص۳۷۰.
  4. نیایش پنجاهم.
  5. نیایش یازدهم.
  6. نیایش بیست‌ویکم.
  7. نیایش سی‌وهفتم.
  8. نیایش یکم.
  9. نیایش سی‌ویکم.
  10. نیایش هفدهم.
  11. اصطلاحات الاصول، علی مشکینی، نشر الهادی، قم، ۱۳۷۴؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، ۱۳۶۰؛ الصحیفة السجادیة، امام زین‌العابدین (ع)، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ صحیفه سجادیه، تزجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵.
  12. شایسته‌نژاد، علی اکبر، مقاله «اطاعت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۵۰.