امام رضا در کلام اسلامی
مقدمه
نام مبارک امام رضا (ع)، علی و دهمین تن از چهارده معصوم (ع) است. در سال ۱۴۸ هجری در مدینه به دنیا آمد. پدر ارجمندش موسی بن جعفر (ع) امام هفتم است و مادرش، نجمه- ام البنین (س). مشهورترین لقبش رضا است و کنیهاش ابوالحسن[۱].[۲]
امامت
مقام امامت تنها با نصب الهی ثابت میشود و دست بندگان از تعیین کسی به عنوان امام کوتاه است. امام رضا (ع) به نصب الهی به امامت رسیده است و بر این حقیقت احادیثی که از پیامبر اسلام (ص) و دیگر بزرگان معصوم رسیدهاند، گواهی میدهند. از این احادیث است حدیث مشهور جابر که بنابر آن، پیامبر (ص) فرموده است، هشتمین خلیفه من و امام مسلمانان، علی بن موسی است[۳]. همچنین روایاتی فراوان از امام هفتم (ع) نقل کردهاند که امام پس از ایشان، فرزند گرامیاش، علی (ع) است[۴]. افزون بر این، فضیلتها و منقبتهای بیهمتای آن امام همام (ع) بر امامت او گواهی میدهند[۵]. امام رضا (ع) حدود بیست سال (۲۰۳- ۱۸۳ ه.) امامت مسلمانان را برعهده داشت که هفده سال آن را در مدینه و سه سال را در خراسان به سر برد.
خلفای عباسی معاصر آن امام معصوم (ع) سه تن بودند: هارون، محمد امین و عبدالله مأمون. از عهد امام رضا (ع)، عصر جدیدی از شکوفایی و بالندگی فرا روی شیعه پدیدار گشت و این به سبب کوششها و رنجهای امامان پیشین بود. پدید آمدن پایگاههای عظیم مردمی شیعهگرا از پیامدهای این کوششها بود. شیعیان به نیرویی رسیده بودند که میتوانستند حکومت را در دست گیرند. اما این وضعیت، حاکمان عباسی را به هراس انداخت و به چارهجویی واداشت. واگذاری منصب ولایتعهدی به امام رضا (ع) از چارههایی بود که برای گریز از خطر شیعه یافتند. بدینسان، میتوان دوران امامت امام رضا (ع) را به دو دوره پیش و پس از ولایتعهدی تقسیم کرد. مدت امامت ایشان پیش از پذیرش ولایت عهدی، هفده سال بود که ده سال از این سالها را در عصر هارون، پنج سال را در عصر امین و دو سال را در عهد مأمون و در مدینه سپری کرد. چون پدر گرامیاش به شهادت رسید، در مدینه بود و رسیدگی به امور شیعیان را آغاز کرد. شاگردان پدر را پیرامون خویش گرد آورد و به تعلیم معارف ناب دینی پرداخت. در این سالها شیعیان بهرهها از او برگرفتند و هدایتها یافتند و معارف دینی نشو و قوام و دوام پیدا کردند.
شخصیت ممتاز و برجسته امام در مدینه چنان جلوه مینمود که سراسر حجاز آن روزگار در همه مسائل مادی و معنوی خویش از او مدد میگرفت. یکی از فعالیتهای امام (ع) در این دوران آن بود که به شهرهای متعددی سفر کرد و مردم را به دیدار خویش برخوردار ساخت. آن امام همام (ع)، پیش از سفر، کسانی را به مقصد میفرستاد تا مردم را آگاه کنند و مقدمات سفر را آماده سازند. این تدبیر امام موجب میگشت که کسان بیشتری از وجود امام بهرهمند شوند و از آن سو نیز حکومت به هراسی بیشتر افتد[۶].
ولایتعهدی امام رضا (ع) سه سال (۲۰۳- ۲۰۱ﻫ) طول کشید که همه آن در عصر مأمون بود. مأمون برای فریب مردم و در حقیقت نظارت بیشتر بر امام (ع)، ایشان را به پایتخت خویش آورد و واداشت تا منصب ولایتعهدی را بپذیرد[۷]. مأمون از این کار چند هدف را پی میجست:
- راضی ساختن شیعیان؛
- فروکش ساختن قیامهای علویان؛
- استوار کردن پایههای حکومت خویش از گذر ربط آن به امام رضا (ع)؛
- ترساندن و تنبیه عباسیان متمرد؛
- لکهدار ساختن شخصیت معنوی امام (ع) به آلودگیهای حکومت[۸].
هر چند امام رضا (ع) چارهای جز پذیرفتن ولایتعهدی در پیش نداشت، اما شرطهایی برای آن نهاد که مأمون را در رسیدن به اهداف خویش ناکام ساختند. شرطهای امام (ع) این بود که:
- در امر و نهی حکومت دخالت نکند؛
- فتوا ندهد؛
- قضاوت نکند؛
- در عزل و نصب شرکت نجوید؛ امور و سنن دینی را جابه جا نکند[۹].
در نظر تاریخنگاران، بر نهادن چنین شرطهایی برای حکومت از نپذیرفتن ولایتعهدی، ناگوارتر بود؛ زیرا از نامشروع بودن حکومت حکایت میکردند و اینکه امام رضا (ع) به دخالت در چنین حکومتی رغبت نشان نمیدهد.
از سوی دیگر امام (ع) فرصتی یافت تا به وظایف آسمانی خویش با فراغ بال بیشتری بپردازد و از جمله، با علما و بزرگان به مناظره بنشیند و حتی شخص مأمون را در مناظره شکست دهد و او را مجبور به اظهار عجز کند. برگزاردن نماز پرشکوه عید فطر به امامت امام رضا (ع) که مأمون چارهای ندید جز آنکه اقامه نماز را در همان آغاز ممنوع سازد و نماز باران امام (ع) که به بارش باران انجامید و آتش محبت ایشان را بیش از پیش در دل مشتاقان شعلهور ساخت، از فعالیتهای این دوره است[۱۰].
منابع
پانویس
- ↑ مصنفات شیخ مفید، ۱۱/ ۲۴۷.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۱۱۵.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ۱/ ۴۸۶.
- ↑ اعلام الوری، ۳۰۹- ۳۰۳؛ حضرت رضا، ۵۰- ۴۷.
- ↑ الاتحاف بحب الاشراف، ۱۵۵ و ۱۵۶.
- ↑ پیشوایان، ۲۲۸.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ۵۶۳.
- ↑ شیعه در اسلام، ۲۱۲؛ تحلیلی از زندگانی امام رضا، ۱۰۰- ۹۸.
- ↑ کشف الغمه، ۳/ ۱۰۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۱۱۶ ـ ۱۱۸.