اهداف اسلام در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
اهداف و مقاصد اسلام
سریان معنویت و حقیقت در تمام ابعاد حیات انسانی، مقصد اعلایی است که خداوند متعال برای بشریت مقرر کرده است. غرض از ارسال پیامبران، آن بوده که مسیر زندگی بشر به سوی این هدف روشن شود. انبیاء در رسالت الهیشان علاوه بر تبیین لسانی مسیر تعالی بشر، با مجاهده و استقامت در برابر کارشکنیهای دشمنان، راهنمای عملی این مسیر نیز بودهاند. اهداف و مقاصد اسلام در اندیشه رهبر انقلاب شامل چهار مؤلفه «توحید»، «قسط و عدالت»، «حیات طیبه» و «مهدویت»اند[۱].
توحید
هدف عالی دین اسلام تحقق کلمه توحید در حیات فردی و اجتماعی بشر است. شکلگیری امت واحدهای که پیشانی بندگی برابر خداوند بر زمین میساید، هدفی است که هر یک از عبادات و فرائض اسلامی زمینهساز تحقق آن میباشد[۲].
حرکت آفرینش، رو به سوی خداوند متعال دارد و انسان در این حرکت و صیرورت با دیگر اجزاء آفرینش همراه است. سعادت انسانی در فهم این مقصد و تطبیق اراده و اختیار خود با آن است. صیرورت و تحول عالم بر مدار توحید، اساس تفکر و جهان بینی اسلامی است[۳]. اسلام واقعی تسلیم شدن در برابر خداوند است؛ کنار گذاشتن و ترک همه عبودیتها و بندگی خالص خداست. رستگاری دو دنیا در گرو چنین بندگی است و هر جا چنین نباشد، اسلام کامل نیست[۴].[۵]
قسط و عدالت
هدف متعالی اسلام که رشد معنوی انسانی است بدون مبارزه با ظلم و بیعدالتی و برپایی قسط و عدل در جامعه محقق نمیشود. اقامه قسط هدف مشترک همه ادیان الهی است و قیام و جهاد انقلابی اولیاء الهی همگی برای رسیدگی به مظلومان و عمل بر طبق سنت الهی بوده است[۶]. حاکمیت اسلام مقدمهای برای تحقق این هدف والای انبیاء الهی است. جامعه با عدل و قسط قوام مییابد و موازینی که اسلام معین فرموده است بهترین تضمین کننده و تأمین کننده عدالت است[۷]. عدالت اسلامی مبتنی بر حق است و از همین رو الزامآور است، همین نکته تفاوت اساسی آن با مفاهیم رایج در مکاتب غیر اسلامی است[۸].[۹]
حیات طیبه
هدف اسلام تربیت و رشد انسانهاست، چنانکه دلهای نورانیشان از هر بدی پاک شود و از لذت معنوی بهرهمند شوند. این معنویت محدود به آنات محراب و نماز نیست و همه اوقات زندگی را در محیط کار و درس و جنگ و سازندگی در نظر دارد. چنین انسانی است که منبع نورانیت در محیط عالم میشود و با ریشهکن کردن جنگ و ظلم و بیعدالتی و پلیدی حیات طیبه بشری را رقم میزند. حیات طیبه آن است که افراد یک ملت در حالی که برای پیشرفتهای مادی تلاش میکند، دلشان با خداست و آشناییشان با خدا روزافزون است[۱۰].
با بعثت نبی مکرم اسلام(ص)، راه این حیات نورانی و معنوی برای بشر گشوده شد. خواسته اصیل انسان، آسایش و رفاه مادی همراه با تکامل و پیشرفت و عروج معنوی است و صرفاً با تأمین نیازهای مادیاش به رضایت کامل نمیرسد. انسان از نورانیت و صفا و بندگی خدا احساس لذت روحی میکند. انسان خواهان آن است که از صفا و معنویت بهرهمند باشد و تنها به اینکه نیازهای مادیاش برطرف شود، رضایت نمیدهد. تعالیم پیامبر اکرم(ص) راه عدالت، امنیت و سلامت را بازنمود تا امان و آرامش از محیط درونی قلب تا جامعه و خانواده و کسب و کار و محیط بین الملل گسترده باشد[۱۱].[۱۲]
دخالت حيات طیبه در تعریف پیشرفت
مفهوم «حیات طیبه» مفهومی است بنیادین که برای تبیین ابعاد مختلف پیشرفت باید به آن توجه داشت. این مفهوم هم در تبیین معنای پیشرفت، هم در تعیین مؤلفهها و شاخصها و هم در اهداف نهایی پیشرفت جایگاهی محوری و اساسی دارد.
حیات طیبه، یعنی نیل به آرامش و آسایش[۱۳]، حیات طیبه یعنی زندگی گوارا، یک ملت وقتی زندگی گوارا دارد که احساس کند و ببیند که دنیا و آخرت او بر طبق مصلحت او به پیش میرود و به سمت هدفها حرکت میکند[۱۴]؛ حیات طیبه یعنی تأمین همه خیرات مورد علاقه انسان[۱۵].[۱۶]
مهدویت؛ سرنوشت تاریخ بشریت
تمام جریان حرکت بشریت در سایه تعالیم انبیاء، برای رسیدن به مسیر همواری است که به سوی اهداف والای الهی باشد. رسیدن به این شاهراه اصلی و هموار، آغاز حرکت اصلی و نهایی بشریت به شمار میرود که مسیر فراروی انسانها به سوی حقیقت گشوده خواهد بود. ظهور امام زمان(ع) همان شاهراه اصلی و همواری است که هدف حرکت تکاملی همه انبیاء بوده است. بدون مهدویت، تمام تلاش اولیاء الهی در دعوت به خداوند بیفایده و بیثمر میماند. تا آنجا که میشناسیم تمام ادیان الهی، کمابیش چنین آیندهای را ترسم کردهاند. اصل مهدویت از جمله مسلمات اسلام نیز به شمار میرود، اما تنها در میان شیعیان است که این اصل به تفصیل و با خصوصیات و جزئیات شناخته شده و روشن است[۱۷]. این حقیقتی است که حرکت عالم به سوی صلاح است و مهدویت باور امیدبخشی است که بر اراده مستکبران و زورمدارن غلبه میکند. البته در تحقق اراده الهی بر روی زمین طفره نیست و این غایت با مسیر طبیعی و فطری خود محقق میشود[۱۸].[۱۹]
منابع
پانویس
- ↑ حاج سید جوادی، سید فرید، مقاله «اسلامشناسی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص ۲۱۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، پیام به حجاج بیت الله الحرام، ۲۶/۳/۱۳۷۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم از سراسر کشور، ۱۸/۷/۱۳۷۵.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام به مناسبت عید مبعث، ۱۰/۱۰/۱۳۷۳.
- ↑ حاج سید جوادی، سید فرید، مقاله «اسلامشناسی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص ۲۱۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با علما و مبلغان در آستانه محرم، ۲۳/۱/۱۳۷۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید غدیر خم، ۳۰/۳/۱۳۷۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دومین نشست اندیشههای راهبردی، ۲۷/۲/۱۳۹۰.
- ↑ حاج سید جوادی، سید فرید، مقاله «اسلامشناسی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص ۲۱۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، سخنرانی در اجتماع بزرگ مردم مشهد و زایران حضرت رضا(ع)، ۲۹/۱/۱۳۷۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان نظام در عید مبعث، ۱۹/۴/۱۳۸۹.
- ↑ حاج سید جوادی، سید فرید، مقاله «اسلامشناسی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص ۲۱۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با جمع کثیری از اقشار مختلف مردم قم، به مناسبت فرا رسیدن ۱۹ دی ماه (سالروز قیام مردم قم)، ۱۹/۱۰/۱۳۶۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در صحن جامع رضوی مشهد مقدس، ۲/۱/۱۳۸۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم بیعت ائمه جمعه، روحانیون، مسئولان، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اقشار مختلف مردم و خانوادههای معظم شهدای استانهای یزد و کهکیلویه و بویر احمد، ۱۱/۴/۱۳۶۸.
- ↑ سیاهپوش، امیر، مقاله «پیشرفت اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲، ص۱۲۵۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اساتید و فارغ التحصیلان تخصصی مهدویت، ۱۸/۴/۱۳۹۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در سالروز میلاد خجسته امام زمان(ع)،۲۲/۸/۱۳۷۹.
- ↑ حاج سید جوادی، سید فرید، مقاله «اسلامشناسی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱، ص ۲۱۵.