بحث:ابوطالب

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

مقدمه

ابوطالب سرپرست پیامبر

پدر امام علی در دانشنامه امیرالمؤمنین

ابوطالب

ابوطالب فرزند «عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف» و پدر گرامی امام علی(ع)، طالب، عقیل، جعفر، ام هانی و جُمانه است. ابوطالب در آغاز ظهور اسلام چتر حمایت خود را بر سر برادرزاده‌اش محمد(ص) گسترانیده و به طور بسیار جدی از آن حضرت دفاع می‌کرد. داستان تبعید بنی‌هاشم و خاندان ابوطالب در «شعب ابی‌طالب» در منابع تاریخی مضبوط است. او تمامی سختی‌های وارده را متحمل شد و به تسلیم رسول خدا(ص) به دشمن و یا دست برداشتن از حمایت او حاضر نگردید. ایمان ابوطالب به اسلام یقینی است و رساله‌ها و کتب متعددی تا کنون از سوی محدثان و محققان شیعه در این باره به رشته نگارش درآمده است. در سال دهم بعثت با وفات او رسول خدا(ص) بزرگ‌ترین حامی خود را از دست داد؛ لذا ایذاء و آزار دشمن و مشرکان بر او فزونی گشت. عموی رسول خدا(ص) را در قبرستانی که به نام وی معروف شد، کنار قبر پدر گرامی او عبدالمطلب به خاک سپردند. بر مقبره آن دو، گنبد و بارگاهی ساخته شد که در سال ۱۳۲۵ ق همراه گنبد قبر عبدالمطلب تعمیر و تجدید بنا گردید. متأسفانه گنبد ساخته شده همراه سایر آثار این قبرستان در اوایل دوران تسلط وهابیت و حکومت سعودی تخریب شد. قبر «محمد بن عون» (احتمالاً فرزند عون برادر عباس بن علی(ع)) نیز در کنار وی قرار دارد[۱۵].

داستان «عفیف کندی» مشهور است که گفت: در آغاز بعثت روزی به اتفاق «عباس بن عبدالمطلب» به مسجدالحرام رفتیم. پیغمبر‌(ص) را دیدم به نماز ایستاده و نوجوانی، و زنی نیز با او نماز می‌خواندند، به عباس گفتم: این دگر چیست؟ وی گفت: این محمد برادرزاده من است، که می‌گوید من از جانب خدایم و بر این مردم پیام رسالت دارم و تاکنون جز این نوجوان، که او نیز برادرزاده من است و این زن که همسر اوست، کسی به دین او در نیامده. گفتم: مردم قریش در این باره چه می‌گویند؟ عباس گفت: ما منتظریم تا ابوطالب چه نظر دهد. «اکثم صیفی» دانشمند معروف عرب درباره‌اش می‌گوید: من دانش، ادب و سیاست و فراست را از ابوطالب آموختم. چون عبدالمطلب چشم از جهان فرو بست، ابوطالب، محمد(ص) هشت ساله یتیم را تکفل نمود و در کودکی او را سرپرستی و در جوانی از او حمایت کرد. در سفرهای تجارت با خود می‌برد و چون به رسالت مبعوث گشت، او را به بهترین وجه و سخت‌ترین شرایط و در برابر مشرکان قریش پشتیبانی نمود؛ آن چنان که در تاریخ بی‌سابقه است. ۲۶ رجب، سه سال پیش از هجرت که ابوطالب چشم از این جهان فرو بست، جبرئیل نازل شد و به پیغمبر(ص) عرض کرد: تو دیگر در این سرزمین یار و مددکاری نداری، از شهر مکه بیرون شو و آن حضرت به کوه حجون پناه برد.

حضرت ابوطالب شخصیتی بود که با تمام وجود در سرزمین مکه به عنوان بزرگ مکه و قریش، به دفاع از پیامبر(ص) برخاست. نقش ابوطالب در حمایت از پیامبر(ص) در سه سال محاصره اقتصادی فراموش نشدنی است، تا جایی که فرزندش علی(ع) را در رختخواب پیامبر(ص) می‌خواباند، تا سوء قصدی متوجه پیامبر(ص) نشود[۱۶]. پیامبر اکرم(ص) به حضرت ابوطالب فرمود: «يَا عَمِّ رَبَّيْتَ صَغِيراً وَ نَصَرْتَ كَبِيراً وَ كَفَّلْتَ يَتِيماً فَجَزَاكَ اللَّهُ عَنِّي خَيْرَ الْجَزَاءِ»[۱۷]. «ای عمو جان در کودکی تربیتم کردی و در بزرگی یاریم کردی و در یتیمی کفالتم نمودی، خداوند پاداش خیر این همه زحمت که برایم کشیدی را به تو مرحمت نماید». از امام باقر(ع) روایت شده است: «اگر ایمان ابوطالب را در یک کفه ترازو و ایمان دیگر مردم را در کفه دیگر قرار دهند، ایمان ابوطالب فزونی خواهد داشت»[۱۸]. سرانجام حضرت ابوطالب در سال دهم بعثت رحلت کرد و فقدان او برای پیامبر(ص) تبعات و مصائبی را به همراه داشت[۱۹].[۲۰]

منابع

پانویس

  1. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۱، ص۱۱۹.
  2. تاریخ الطبری، طبری، ج۲، ص۸۰؛ الکامل، ابن اثیر، ج۲، ص۹۱؛ البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۳، ص۱۵۱؛ فتح الباری، ابن حجر، ج۸، ص۱۴۸؛ الاعلام، زرکلی، ج۴، ص۱۶۶.
  3. قصص الانبیاء، راوندی، ص۳۱۷؛ اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ج۱، ص۵۳؛ السیرة الحلبیه، حلبی، ج۳، ص۴۹۸.
  4. عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابی‌طالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۲۱-۱۲۲.
  5. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۸.
  6. اشعار او در «دیوان ابی طالب بن عبد المطلب» ، تحقیق شیخ محمّد حسن آل یاسین گرد آمده و چاپ شده است
  7. الغدیر، ج ۷ ص ۳۳۰
  8. الغدیر، ج ۷ ص ۳۸۴
  9. « مَاتَ أَبُو طَالِبِ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ مُسْلِماً مُؤْمِناً ...»؛ الغدیر، ج ۷ ص ۳۹۰
  10. از مجموعه آثار شیخ مفید، چاپ کنگرۀ هزارۀ شیخ مفید)
  11. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۸.
  12. کمال الدین عن الأصبغ بن نباتة: «سَمِعتُ أمیرَ المُؤمِنینَ- صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِ- یقولُ: وَاللهِ ما عَبَدَ أبی ولا جَدی عَبدُ المُطلِبِ ولا هاشِمٌ ولا عَبدُ مَنافٍ صَنَماً قَط! قیلَ لَهُ: فَما کانوا یعبُدونَ؟ قالَ: کانوا یصَلونَ إلَی البَیتِ عَلی‌ دینِ إبراهیمَ (ع)، مُتَمَسکینَ بِهِ»؛ کمال الدین، ص ۱۷۴، ح ۳۲.
  13. الکافی عن إسحاق بن جعفر عن الإمام الصادق (ع): «قیلَ لَهُ: إِنهُم یزعُمونَ أن أبا طالِبٍ کانَ کافِراً؟ فَقالَ: کذَبوا، کیفَ یکونُ کافِراً وهُوَ یقولُ: أ لَم تَعلَموا أنا وَجَدنا مُحَمداً *** نَبِیاً کموسی‌ خُط فی أولِ الکتبِ»؛ وفی حَدیثٍ آخَرَ:« کیفَ یکونُ أبو طالِبٍ کافِراً وهُوَ یقولُ: لَقَد عَلِموا أن ابنَنا لا مُکذبٌ‌ *** لَدَینا ولا یعبَأُ بِقِیلِ الأَباطِلِ‌ / وأبیضُ یستَسقَی الغَمامُ بِوَجهِهِ‌ *** ثِمالُ الیتامی‌ عِصمَةٌ لِلأَرامِل»‌ (الکافی، ج ۱، ص ۴۴۸، ح ۲۹).
  14. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۲۲.
  15. تاریخ آثار اسلامی مکه و مدینه، اصغر قائدان، ص۱۳۳.
  16. ابن هشام می‌نویسد: «چندی صباحی از مرگ ابوطالب نگذشته بود که مردی از قریش، مقداری خاک بر سر حضرت رسول ریخت. پیامبر(ص) با همین وضع، وارد خانه شد و سپس فرمود: «ما نالت مني قريش شيئا اكرهه حتى مات أبو طالب» «تا ابوطالب زنده بود، قریش موفق نشدند درباره من کار ناگواری انجام دهند». (سیره ابن هشام، ج۲۱، ص۴۱۶).
  17. اعلام الوری، ص۵۳.
  18. مستدرک الوسایل، ج۸، ص۷۰.
  19. سیره ابن هشام، ج۱، ص۴۱۶.
  20. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۷۷.