خواجه نصیرالدین طوسی در تجرید الاعتقاد مینویسد: "ناروایی مقدم دانستن مفضول بر افضل معلوم است و با تساوی در فضایل، برای ترجیح یکی بر دیگری وجهی نیست"[۲].
از فرضهای یادشده، فرض دوم و سوم باطل است؛ زیرا لازم فرض دوم، تقدیم مرجوح بر راجح و قبیح است و لازم فرض سوم نیز، ترجیح بیمرجح است که آن هم قبیح است. از این رو، فرض نخست اثبات خواهد شد[۳].
در مقامپیروی و عمل، باید هادی بر کسی که به هدایتنیازمند است مقدّم شود: ﴿أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ...﴾ از سویی مساوی نبودن، عالم و جاهلبدیهی است.
استفهام در آیه، انکاری است، گویا مردم در برخی موارد مفضول را بر افضل، مقدّم کردهاند و خداوند آنها را توبیخ میکند که چرا شما چنین کردید؟ ﴿فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ﴾.
بر پایه آنچه گفته شد به این نتیجه میرسیم که امام، از آن رو که هادیمردم است، از دیگران برتر و در پیروی کردن از دیگران، سزاوارتر است[۶].
برخی که به برتر بودن امام از دیگران باور ندارند و این حکم برهانی، وجدانی و قرآنی را نادیده گرفتهاند اشکالاتی بر برتری امام، مطرح کردهاند:
اشکال نخست: لازم نیست امام در همه چیز از دیگران افضل باشد، جایی که انتخابافضل، موجب فتنه و درگیری شود چنین گزینشی، قبیح است و عقل میگوید مفضول را مقدّم کن تا فتنه نشود[۱۰].
خداوند متعال در آیه ۳۵ سوره یونس چنین میفرماید: ﴿أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ﴾[۱۴]. آیه دلالت میکند بر این که آن کس که مردم را به حقراهنمایی میکند، باید متابعت شود.
در آیه ۹ سوره زمر میخوانیم: ﴿هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ﴾[۱۵]. چگونه ممکن است عالمتر و زاهدتر و از حیث نسب شریفتر، پیرو کسی گردد که فروتر است؟[۱۶]
خداوند تبارک و تعالی برای این که انسانها به زحمت و سختی نیفتند و راه سعات را به راحتی و سلامت طی کنند، آنها را به پیروی از معصومین(ع) امر فرموده است و نیز از این که به جای معصومین که تنها رهبران متخصص در امر هدایت تا بینهایت هستند، کسان دیگری را که هیچ گونه تخصص و تسلطی نسبت به راه بسیار با عظمتانسانیت ندارند انتخاب کنند برحذر داشته است. خداوند در قرآن میفرماید: ﴿... اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۱۷]. "این عبارت "از خدا بترسید" قبل از دستور به همراهی با راستگویان از معنای خاصی برخوردار است این عبارت تهدیدی از خداوند است در مورد این که اگر مردم از همراهی و سپردن خود به امامان حق و الهی سرباز زنند، از سیرحقیقیسعادتمنحرف و به فساد و تباهی کشیده شده و در نهایت به عذاب دچار میشوند عذابی که خود برای خود فراهم کردهاند یعنی عذاب نرسیدن به کمالات لایق وجودی[۱۸].
در قرآن کریمتسلیم از ویژگیهای مؤمنین است ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا﴾[۱۹]. تسلیم محض بودن در برابر رسول خدا و امامان معصوم. تسلیم محض در برابر حکم آنان از مصادیق روشن تقدیم اهل بیت(ع) در امور زندگی است یعنی اگر آنها علیه ما حکم فرمودند حتی اگر به ضرر ما باشد آن را حکم خدا دانسته و بپذیریم و مخالفت نکنیم[۲۰].
با مراجعه به روایاتفریقین پی میبریم که تأکید فراوانی بر موضوع امامت شخص افضل شده است.
در احادیثمعصومین است از امام رضا(ع) که میفرمایند: "... امام از گناهانپاک و از عیبها برکنار است، به دانش مخصوص و به خویشتنداری نشانهدار است، موجب نظامدین و عزتمسلمین و خشممنافقین و هلاک کافرین است، امام یگانه زمان خود است، کسی به همطرازی او نرسد، دانشمندی با او برابر نباشد، جایگزین ندارد، مانند و نظیر ندارد، به تمام فضیلت مخصوص است بیآنکه خود او در طلبش رفته و به دست آورده باشد، بلکه امتیازیست که خدا به فضل و بخشش به او عنایت فرموده..."[۲۱].
حضرت علی(ع) در نهج البلاغه میفرمایند: "مردم به اهل بیت پیامبرتان بنگرید، از آن سو که گام برمیدارند بروید، قدم جای قدمشان بگذارید، آنها شما را هرگز از راه هدایت بیرون نمیبرند و به پستی و هلاکت باز نمیگردانند، اگر سکوت کردند سکوت کنید و اگر قیام کردند قیام کنید از آنها پیشی نگیرید که گمراه میشوید و از آنان عقب نمانید که نابود میشوید"[۲۲]. از این عبارات مشخص میشود که ما باید در برابر معصومتسلیم باشیم و ایشان را در همۀ ابعاد زندگی مقدم بکنیم زیرا "شتابزدهها نابود و تباه میشوند و فقط تسلیمشدهگان نجات مییابند"[۲۳].
پیامبر گرامی اسلام میفرمایند: "ای مردم من جلوتر از شما میروم و شما در کنار حوض کوثر بر من وارد میشوید... آگاه باشید که من از شما درباره ثقلین خواهم پرسید، پس بنگرید که پس از من با آن دو چه میکنید... و من این امر را از پروردگارم خواستم و او خواهش مرا برآورد، پس از آنان پیشی نگیرید که دچار تفرقه و پراکندگی میشوید و از آنان عقب نمانید که نابود میشوید و به آنان چیز یاد ندهید زیرا که ایشان از شما داناترند"[۲۴]؛ .
حضرتامام صادق(ع) کسانی را که اهل بیت را بر خود مقدم بدارند آنان را جزو اهل بیت(ع) میداند: "هرکس ولایتآل محمد را بپذیرد و آنان را به سبب خویشاوندیشان با رسول خدا بر همه مردم مقدم دارد چنین کسی از آل محمد است چون ولایتآل محمد را دارد نه به خاطر اینکه او از اعیان آنها محسوب گردد بلکه به جهت دوستی با آنها و متابعت از اقوال و افعال آنان از آل محمد به حساب میآید"[۲۵]. اگر انسانی آن شناخت را نسبت به اهل بیت پیدا کرد که باید آنها را در همه امور و در همه ابعاد زندگی وارد کرد چنین کسی موفق میشود به درجات بالا قرب الهی و نزدیک مقام ایشان برسد و این تعبیرات بلند، نشان از این دارد که رسیدن به مقام و جایگاه اهل بیت به صورت مقید و نسبی امکانپذیر است و این در صورتی است که ایشان را در همه زمینهها الگو قرار دهیم.
↑«آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.
↑«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
↑«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
↑«بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.
↑«آیا آنان که میدانند با آنها که نمیدانند برابرند؟ تنها خردمندان پند میپذیرند» سوره زمر، آیه ۹.
↑«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمیآورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کردهای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.
↑«أيها الناس إني فرطكم و أنتم واردون علي الحوض... و إني سائلكم حين تردون علي عن الثقلين فانظروا كيف تخلفوني فيهما حتى تلقوني... و سألت الله لهما ذلك فأعطانيه فلا تسبقوهم فتضلوا، و لا تقصروا عنهم فتهلكوا، فلا تعلموهم فهم أعلم منكم»؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۴.