شروط انتظار واقعی در سه حوزۀ زیر قابل تعریف است که عبارتند از:
شرایط بینشی: اولین شرط انتظار واقعی، "ایجاد معرفت نسبت به امام عصر(ع)" است و بدیهی است هر مقدار، معرفتانسان نسبت به امام زمان(ع) بیشتر باشد، انسانارزش او را بیشتر درک خواهد کرد و به عظمت او بیشتر پی خواهد برد و بیشتر تشنۀ وجود آن حضرت خواهد شد. در حالی که افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگی و عطش نخواهند داشت و بدین جهت از زمرۀ منتظران واقعی او بیرون هستند. بر این اساس، کسانی که امام زمان(ع) را نمیشناسند اگرچه به ظاهر مسلمان باشند، چنانچه در این حال بمیرند در حال جاهلیت از دنیا رفتهاند. همچنان که پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند: «هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است»[۳].[۴] حصول این معرفت وابسته به "آگاهی" است و این آگاهی بر چند گونه است:
بینشتوحیدی: یعنی اینکه تمام هستی از خدا و همه چیز در کف قدرت اوست. خدا بر هر کاری توانا و همه چیز در آسمان و زمین، تحت فرمان اوست و از خود هیچ اختیاری ندارد.
آگاهی به وعدۀ الهی در شرایط سخت سیاسی و مرحلۀ ضعف و ناکامی و در شرایط سقوط. یکی از دشوارترین کارها در چنین عصری، آن است که انسان به درک این سخنان خدای متعال نایل آید: ﴿وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴾[۵]. ﴿وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۶]. ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۷]. ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي﴾[۸]. ﴿وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ﴾[۹].[۱۰]
آگاهی به سنتهای رایج الهی در تاریخ و اجتماع و ضرورتآمادگی، زمینهسازی، حرکت و فعالیت در ضمن این سنن و محال بودن گذر از آنها. بر این اساس خداوندفرمان داده است تا مسلمانان در خود، آمادگیهای لازم برای ورود در این مبارزهقاطع و سرنوشتساز ایجاد کنند: ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّة﴾[۱۳].[۱۴]
عمل به دستوراتقرآن و عترت: منتظر واقعی کسی است که به دستوراتقرآن به خوبی عمل میکند؛ البته اگر او بخواهد به قرآن عمل کند، باید با چهارده نورمعصوم(ع) مخصوصاً با وجود مبارکولی عصر(ع) ارتباط برقرار کند و بیشک ارتباط با این ذوات مقدسه فقط از طریق قرآن کریم میسر است؛ زیرا این دو وجود نورانی هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد؛ چنانچه پیامبر اکرم(ص) در حدیث متواتر بین عامه و خاصه فرمودهاند: «إِنی تَارِک فِیکمُ الثقَلَینِ کتَابَ اللهِ عَز وَ جَل وَ عِتْرَتِی کتَابُ اللهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ بَینَ السمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَیتِی وَ إِن اللطِیفَ الْخَبِیرَ أَخْبَرَنِی أَنهُمَا لَنْ یفْتَرِقَا حَتی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ فَانْظُرُوا بِمَا ذَا تَخْلُفُونی فِیهِمَا»[۲۳].[۲۴]
نیروسازی: هدف از قیام مهدویتکاملجامعه و جامعۀ جهانی است و قرار است جامعۀ جهانی براساس بینشتوحیدی شکل بگیرد، لذا مسیر را نمیتوان به تنهایی پیمود؛ از این رو دستیابی به این هدف سترگ نیازمندتربیت و پرورش افراد است که با تربیت افراد و شکل دادن جمعیتهایی از تربیتیافتگان و رشد و ارتقا دادن آنان و نیز توسعه این جمعیتهاست که میتوان امید نیل به آن چشمانداز بزرگ داشت[۲۵].
پانویس
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑«من در میان شما دو چیز گرانبها گذاشتم کتاب خدا که ریسمانی است که از آسمان به زمین کشیده شده است و عترتم اهل بیتم که خداوند لطیف خبیر به من خبر داده که این دو از هم جدا نمیشوند، تا در حوض کوثر بر من وارد شوند، پس بنگرید که چگونه جانشین من در باره آن دو خواهید بود». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج۱، ص۲۳۵.
↑ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۲۲-۱۲۴.