بحث:شمر بن ذی الجوشن در تراجم و رجال

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

اگرچه نام این مرد بدعاقبت و روسیاه تاریخ و قاتل امام حسین(ع) را در زمره اصحاب امیرالمؤمنین(ع) آوردن بسی تعجب‌آور و نامیمون است، اما از آنجا که اسم او در کتاب‌های تاریخی جزو اصحاب حضرت علی(ع) آمده است، و با عذر از پیشگاه مولایمان امیرالمؤمنین(ع) و به ناچار اسم این مرد نگون‌بخت و روسیاه را در ردیف اصحاب آن حضرت می‌آوریم تا مختصری به شرح حال او آشنا شوید و و امید است عزیزان عذر ما را بپذیرند.

شمر فرزند شرحبیل معروف به ذی الجوشن از قبیله عامر ضبائی در ابتدا از یاران و شیعیان امیرالمؤمنین(ع) در کوفه بود و در جنگ صفین حضرت را یاری کرد[۱]. اما مع‌الاسف خیلی زود از ولایت آن حضرت خارج شد و از دشمنان خاندان پیامبر(ص) گردید. او در جریان دست‌گیری حجر بن عدی به سال ۵۱ هجری جزو کسانی بود که به دروغ شهادت داد که حجر بن عدی، کافر و مرتد شده و شهر را به آشوب کشیده است که نتیجه همین شهادت‌های ناحق او و دیگر سران بی‌تقوای کوفی سبب قتل حجر بن عدی و یارانش در مرج عذراء شد [۲] و در جریان کربلا و شهادت حضرت سیدالشهدا امام حسین(ع) و یاران مظلومش شمر نقش مهمی داشت و عمر سعد را در انجام این مأموریت شوم و خطرناک مصمم نمود و از او خواست اگر او آماده کشتن حسین و یارانش نیست خودش این مأموریت را به عهده گیرد، و عمر سعد برای رسیدن به مقام حکومت ری مصمم‌تر شد و در قتل امام حسین(ع) و یارانش جدی‌تر و سریع‌تر اقدام کرد و شمر هم تحت فرماندهی او در کمال شقاوت و بی‌رحمی حضرت حسین(ع) را با لب تشنه سر برید و برای چند روزه دنیا و به خیال مقام و منصب دنیا سبط پیامبر(ص) و سید شباب اهل الجنة و مصباح الهدی و سفینة النجاة را به شهادت رساند و روسیاهی و ننگ ابدی برای خود خرید[۳].

شمر به همراه دیگر جنایت‌کاران روسیاه کوفی پس از واقعه جان‌گداز کربلا به دستور عبیدالله بن زیاد سر بریده امام حسین(ع) و تمامی سرهای یاران آن حضرت را به شام نزد یزید بن معاویه برد تا جایزه دریافت دارد!! و پس از دریافت جوائزی ناچیز، از شام به کوفه بازگشت و تا قیام مختار ثقفی در کوفه به حیات ننگین خود ادامه داد ولی پس از آنکه فهمید مختار در تعقیب قاتلان امام حسین(ع) است فرار کرد و از کوفه خارج شد، اما مختار از تعقیب این روسیاه نگون‌بخت دست برنداشت و جمعی را در پی او اعزام کرد تا او را دستگیر کنند و به مجازات برساند، اما شمر چون در حال آمادگی رزمی بود، یکی از آن جمع را که غلام و به نام زربی بود به قتل رساند و خود به کلتانیه از روستاهای خوزستان گریخت اما طولی نکشید توسط برخی از یاران مختار غافلگیر شد و همین که خواست شمشیرش را بردارد و بجنگد، عبدالرحمان بن ابی کنود (ابو عمره) او را به هلاکت رسانید و جسد نجس و جرثومه فاسدش را جلو سگ‌ها انداخت و طعمه آنها شد و بدین ترتیب این ملعون ازل و ابد به جهنم واصل شد و فرزندانش از خجالت این ننگ ابدی از عراق به مغرب کوچ کردند و در همان جا ماندند تا مردند[۴].[۵]

پانویس

  1. وقعة صفین، ص۲۶۷ و تاریخ طبری، ج۵، ص۲۸.
  2. تاریخ طبری، ج۵، ص۲۷۰.
  3. وقعة صفین، ص۲۶۷ و تاریخ طبری، ج۵، ص۲۸.
  4. ر.ک: تاریخ طبری، ج۶، ص۵۲-۵۳.
  5. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۷۳۵-۷۳۷.