بدعت در لغت
واژهشناسی
«بدعت» از ابتداع گرفته شده است[۱] و ابتداع بهمعنای احداث یا اختراع چیزی است که نمونه قبلی نداشته باشد[۲]. بدع یعنی به وجود آوردن چیزی که قبل از آن در آفرینش، یاد و معرفتی نسبت به آن وجود نداشته است؛ بهعبارتی یعنی چیزی که در هر امری اولین است. خداوند متعال میفرماید: ﴿قُلْ مَا كُنتُ بِدْعًا مِّنْ الرُّسُلِ﴾[۳]، یعنی تو اولین رسول و فرستاده نیستی[۴].
ابداع و ابتداع هر دو به یک معنا هستند، یعنی به وجود آوردن بدعت (چیزی که سابقه ندارد)[۵]. سخن خداوند در آیه ﴿وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا﴾[۶] از همین قبیل است، یعنی رهبانیت را به وجود آوردند و اختراع کردند. همچنین سخن امام علی (علیه السلام) اشاره به همین معناست: «خداوند مخلوقات را به وجود آورد بدون اینکه از نمونه قبلی الگوبرداری کند یا از آفرینندهای پیش از خود پیروی کند»[۷] و بدیع یعنی اولین چیزی که به وجود آمده است. طبرسی در تفسیر آیه ﴿بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ﴾[۸] میگوید البدیع به معنای مبدَع یعنی اولین چیزی که به وجود آمده است.... البته بین بدیع و مبدَع تفاوت وجود دارد، تعبیر «بدیع» مبالغه آمیز است، به خلاف تعبیر «مبدع»... ابتداع و اختراع و انشاء نیز مانند یکدیگر هستند و هر کس که چیزی را به وجود بیاورد در حقیقت آن را ابداع کرده است که اسم چنین چیزی بدعت است[۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۲، ص۵۴ و فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ذیل واژه «بدع».
- ↑ ابن فارس، احمد، معجم مقائیس، ج۱، ص۲۰۹؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۲۸؛ فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۲، ص۵۴.
- ↑ سوره احقاف، آیه ٩.
- ↑ فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۲، ص۵۴.
- ↑ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۸، ص۶.
- ↑ سوره حدید، آیه ٢٧.
- ↑ «ابْتَدَعَ الْخَلْقَ عَلَی غَیْرِ مِثَالٍ امْتَثَلَهُ وَ لَا مِقْدَارٍ احْتَذَی عَلَیْهِ»؛ نهج البلاغة، خطبه ٩١.
- ↑ سوره بقره آیه ١١٧.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص١٩٣.
- ↑ انصاری، محمد علی، الموسوعة الفقهیة المیسره ج۶، ص۳۱۲ ـ ۳۳۱.