بدعت از دیدگاه اهل سنت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

تقسیم‌بندی بدعت

تقسیم‌بندی از نظر اهل سنت

اهل سنت چندین تقسیم برای بدعت انجام داده‌اند مانند:

  1. هدایت و ضلالت یا شایسته و [اشایست: اگر بدعت در شمول حکم کلیِ رضایت خداوند جای گیرد، آن را "بدعت به هدایت" می‌‌گویند، در برابر، اگر بدعت با امر خدا و رسول (ص) ناسازگار باشد و نکوهش و انکار شده باشد، "بدعت به ضلالت یا ضلال" است[۱]. ریشه این تقسیم، به گفتار خلیفه دوم برمی‌گردد؛ زیرا نماز تراویح قبلاً به صورت فرادی خوانده می‌شد‌، بعداً به پیشنهاد او به همگان پشت سر یک امام، نماز تراویح را می‌خوانند آن را بدعت پسندیده خواند[۲][۳]. این تقسیم مبنای درستی ندارد؛ چرا که واقعیت بدعت، نوعی کنار نهادن شریعت و تضادّ با آن است و چنین چیزی هرگز به دو دسته حسن و قبیح تقسیم نمی‌شود[۴].
  2. بدعت عادی و شرعی: برخی "بدعت" را به بدعت در امور عادی و شرعی تقسیم کرده‌اند[۵]. این تقسیم نیز پایه صحیحی ندارد؛ زیرا بدعت، تغییر در امور شرعی است، خواه در مورد عبادات باشد یا معاملات، یا در امور مربوط به مسائل سیاسی اسلام[۶][۷]
  3. تقسیم به احکام خمسه فقهی: گروهی دیگر بدعت را به‌ پنج قسم واجب، حرام، مکروه، مستحب و مباح تقسیم کرده‌اند[۸]:
    1. بدعت واجب: بدعتی است که برای دین لازم بوده و اهمال در آن حرام است و از مقولۀ واجب کفایی به شمار می‌آید؛ همانند نوآوری در علوم برای دفاع از دین.
    2. بدعت حرام، بدعتی است که مخالف قواعد شرعی و ادله آن است و قواعد تحریم شامل آن شده و به نظر همه علما حرام است، واجب شمردن چیزی در نماز که جزء آن نیست.
    3. بدعت مستحب: بدعتی است که با قواعد استحباب مطابق است؛ همانند بهره‌گیری از شیوه‌های نوین ارتباطات.
    4. بدعت مکروه: آن است که با قواعد عمل مکروه همراه است؛ مانند تزیین مسجد به نقوش.
    5. بدعت مباح: بدعتی است که قواعد اباحه بر آن منطبق است؛ مانند توسعه در نوع خوراک و پوشاک[۹]. این تقسیم نیز هیچ دلیلی ندارد، زیرا بدعت به معنای چیز جدید در دین است که مستند شرعی نداشته باشد، لذا اگر چیزی مستند شرعی داشته باشد، جزء دین بوده و حکم شرعی بر آن بار می‌شود، یعنی اگر ادله وجوب شامل آن شود، آن امر واجب و اگر ادله استحباب شامل آن شود، مستحب محسوب شده و مابقی هم بر همین منوال است[۱۰][۱۱]

تقسیم‌بندی از نظر شیعه

علمای شیعه تقسیم‌بندی‌های اهل سنت دربارۀ بدعت را نمی‌پذیرند؛ زیرا بنابر منابع روایی شیعه، بدعت تنها یک قسم است که به گونۀ عام حرام شمرده شده است[۱۲]، شیعه قائل است ادلۀ تحریم بدعت، کلی و عام هستند و هیچ گونه دلیل شرعی در دست نیست که بدعت را تقسیم کند[۱۳]. اگر دلیل شرعی دلالت کند عملی واجب، مستحب، مکروه یا مباح‌ است، دیگر آن عمل را نمی‌توان بدعت دانست[۱۴]، به عبارتی دیگر هر عملی که عنوان بدعت بر آن دلالت کند حرام است[۱۵].

منابع

پانویس

  1. النهایة، ج۱، ص ۱۰۶ ـ ۱۰۷.
  2. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۳، ص۴۴، کتاب صوم.
  3. سبحانی، جعفر، مقاله «بدعت»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۵۴ـ ۱۵۵.
  4. سبحانی، جعفر، مقاله «بدعت»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲.
  5. ابن‌تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، اقتضاء الصراط المستقیم، ص۱۲۹.
  6. ابو اسحاق شاطبی، الاعتصام، ص۳۶۲.
  7. سبحانی، جعفر، مقاله «بدعت»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲.
  8. حاشیة رد المحتار، ج‌۱، ص‌۶۰۳‌؛ صحیح مسلم، ج‌۶‌، ص‌۱۵۴؛ فتح الباری، ج‌۱۳، ص‌۲۱۳.
  9. تهذیب الاسماء و اللغات‌، ج۱، ص۲۲.
  10. ابو اسحاق شاطبی، الاعتصام، ص۱۵۵؛ مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، ج۱، ص۱۹۳.
  11. سبحانی، جعفر، مقاله «بدعت»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۵۴ـ ۱۵۵.
  12. مصنفات شیخ مفید، ج۱۳، ص ۱۸۸.
  13. مجلسی، محمد باقر، مرءاة العقول‌، ج۱، ص۱۹۳.
  14. کشف الارتیاب‌، ج۲، ص۷۰ ـ۶۶.
  15. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۵۴ـ ۱۵۵.