تفسیر القرآن الکریم - ابوحمزه ثمالی (کتاب)
تفسیر القرآن الکریم | |
---|---|
زبان | عربی |
نویسنده | ابوحمزه ثمالی |
موضوع | تفسیر |
مذهب | شیعه |
ناشر | انتشارات دار المفيد |
محل نشر | بیروت، لبنان |
سال نشر | ۱۴۲۰ ق، ۲۰۰۰ م، ۱۳۷۶ ش |
چاپ | ۱ |
تعداد صفحه | ۴۸۴ |
تفسیر القرآن الکریم کتابی است که با زبان عربی به بررسی، بحث و تفسیر قرآن کریم میپردازد. این کتاب به قلم ابوحمزه ثمالی نوشته شده و انتشارات دار المفيد نشر آن را به عهده داشته است.[۱]
دربارهٔ کتاب
یکی از مفسران تابعی دارای کتاب تفسیر ابو حمزه ثابت بن دینار ثمالی کوفی است[۲] و باتوجه به اینکه وی از اصحاب امام سجاد، امام باقر و امام صادق (ع) بوده است، کتاب تفسیر وی را میتوان یکی از آثار تفسیری عصر حضور به شمار آورد. کتابشناسان از این اثر با عناوین مختلف یاد کردهاند. ابن ندیم با عنوان کتاب تفسیر ابی حمزة الثمالی[۳]، نجاشی با عنوان کتاب تفسیر القرآن[۴]، آقا بزرگ تهرانی با عنوان تفسیر ابی حمزة الثمالی[۵]، حاج خلیفه با عنوان تفسیر الثمالی[۶]، اسماعیل پاشا در یکجا[۷] با عنوان تفسیر الثمالی و در جای دیگر[۸] با عنوان تفسیر القرآن و عادل نویهض نیز با عنوان تفسیر القرآن[۹] از این تفسیر خبر دادهاند.
ثعلبی در مقدمۀ تفسیرش سند خود به این تفسیر را ذکر کرده است[۱۰] و ابنشهرآشوب در المناقب[۱۱] و طبرسی در مجمع البیان[۱۲] از تفسیر وی روایت نقل کردهاند، ولی این اثر تفسیری چاپ نشده و از نسخۀ خطی آن نیز خبری نداریم. آنچه از آثار تفسیری ابو حمزه به ما رسیده، روایات و آرای تفسیری پراکندهای است که در کتابها از وی نقل شده است و اخیراً فاضل معاصر عبدالرزاق - فرزند محمد حسین حرز الدین - آنها را جمعآوری و تألیف و در یک جلد با نام تفسیر القرآن الکریم منتشر کرده است[۱۳]. این کتاب ۴۷۷ صفحه دارد که حدود صد صفحۀ آن مقدمۀ عبدالرزاق است و در آن شرح حال ابو حمزه، دلایل تفسیر داشتن وی، ویژگیهای تفسیر وی، موقعیت و منزلت او در نزد امامان معصوم (ع) و اعتقاد وی به امامت اهل بیت پیامبر (ص) و روش بحث خود در این کتاب را بیان کرده است و حدود صد صفحه آخر آن در بیان فهرست آیات، روایات، مؤلفان مصادر متن کتاب و اعلام است و حدود ۲۶۸ صفحه آن (۱۰۰-۳۶۸) به نقل روایات و آرای تفسیری نقل شده از ابو حمزه اختصاص یافته است.
در آغاز، سه روایت درباره نزول قرآن، دو روایت در جمع قرآن، سه روایت درباره علم امام علی (ع) به قرآن و یک روایت در فضیلت قرآن نقل شده است. در زیر عنوان سوره فاتحه سه روایت آورده است؛ روایت اول در بیان جزء سوره بودن ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾و روایت دوم در بیان معانی رمزی حروف «بسم» و معنای ﴿اللَّهِ﴾ ﴿الرَّحْمَنِ﴾ ﴿الرَّحِيمِ﴾ و روایت سوم در بیان این است که رسول خدا (ص) صدایش را به ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾ بلند میکرد و در اثر آن آیه ﴿وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا﴾[۱۴] نازل شد.
در عنوان سورۀ بقره نیز ۲۵ روایت در تفسیر ۱۹ آیه از آیات این سوره[۱۵] ذکر کرده و به همین ترتیب تا سوره ناس پیش رفته و برای آیاتی از هر سوره روایاتی را جمعآوری کرده است. کل روایات و آرای تفسیری نقل شده از ابو حمزه در این کتاب ۳۸۱ عدد میباشد که از ۵۹ کتاب جمعآوری شده است[۱۶]. گردآورنده آن روایات به تفسیر ابو حمزه دسترسی نداشته و هیچ روایتی را از خود آن تفسیر نقل نکرده است و بیشتر کتابهایی که روایات را از آنها نقل کرده نیز از تفسیر وی اسمی نبرده و به آن اشارهای ندارند و روایات را با واسطه و در مواردی مرسل و بدون واسطه از خود ابو حمزه نقل کردهاند و تنها در برخی از آنها، کتابها مانند مجمع البیان و مناقب ابنشهرآشوب در برخی موارد از تفسیر وی یاد و از آن روایت نقل شده است[۱۷].
بنابراین، بیشتر روایاتی که در این تفسیر گرد آمده، سند دارد، ولی اعتبار سند آن روایات افزون بر وثاقت رجال سند به اعتبار کتابهایی که مصادر این روایات است نیز بستگی دارد؛ یعنی در صورتی صحت سند آن روایات ثابت میشود که هم رجال آن روایات موثق باشند و هم استناد کتابی که روایت از آن نقل شده، به مؤلف آن ثابت باشد و هم وثاقت مؤلف آن محرز باشد و در غیر این صورت، اعتبار روایات تنها از طریق قراین اطمینانآور از قبیل موافقت با قرآن، مطابقت با سنّت قطعی و معتبر، کثرت نقل و مانند آن قابل اثبات است.
نکتۀ دیگری که در شناخت این تفسیر درخور ذکر میباشد، این است که همه روایات این تفسیر به معصومین (ع) منتهی نمیشود، بلکه برخی از آنها با واسطه یا بدون ذکر واسطه از خود ابو حمزه نقل شده و آرای تفسیری او است[۱۸]؛ برخی از آنها نیز آرای تفسیری صحابه[۱۹] یا تابعین[۲۰] و اتباع تابعین[۲۱] است که بهواسطۀ ابو حمزه با واسطه یا بیواسطه از آنان نقل شده است؛ البته بیشترین حجم این تفسیر را روایاتی که بهواسطۀ ابو حمزه از معصومین (ع) نقل شده، تشکیل میدهد. برخی به رسول خدا (ص)[۲۲]، برخی به امام علی (ع)[۲۳] برخی به امام سجاد (ع)[۲۴] برخی به امام صادق (ع)[۲۵] و بیشتر آنها به امام باقر (ع)[۲۶] منتهی میشود.
گرچه برخی روایات این تفسیر آرای تفسیری خود ابو حمزه یا صحابه و تابعین و غیر آنان است، چون غالب محتوای آن روایات نقل شده از پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) میباشد، میتوان آن را از تفاسیر روایی به شمار آورد، بهویژه برمبنای اهل تسنن که آرای صحابه و تابعین را نیز روایت میدانند.
از ویژگیهای این تفسیر اهتمام فراوان به نقل روایات تفسیری امامان معصوم (ع)[۲۷] و نقل فضائل اهل بیت پیامبر (ع)، بهویژه امیر مؤمنان علی (ع)، و تفسیر و تأویل آیات به آن بزرگواران یا دشمنان آنان است[۲۸].
در بین آرای تفسیری نقل شده از ابو حمزه تفسیر قرآن به قرآن[۲۹]، تفسیر یا تأویل قرآن به استناد روایت[۳۰]، ذکر اسباب و شأن نزول آیات[۳۱]، بیان معنای برخی واژهها[۳۲] و اشاره به قرائت دیگر بعضی کلمات[۳۳] دیده میشود و براساس آن آرا (با چشمپوشی از بررسی سند نقل آنها) میتوان این امور را از مشخصات روش تفسیری وی به شمار آورد.[۳۴]
فهرست کتاب
در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.
دربارهٔ پدیدآورنده
در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.
دریافت متن
پانویس
- ↑ شبکه جامع کتاب گیسوم
- ↑ ر. ک: همین کتاب، ص۲۲۱.
- ↑ ر. ک: ابن ندیم، الفهرست، ص۳۶.
- ↑ ر. ک: رجال النجاشی، ص۱۱۵.
- ↑ ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۲۵۲، رقم ۱۲۰۵.
- ↑ ر. ک: حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۴۴.
- ↑ ر. ک: بغدادی، ایضاح المکنون فی الذیل علی کشف الظنون، ج۱، ص۳۰۴.
- ↑ ر. ک: بغدادی، هدیة العارفین (اسماء المؤلفین و آثار المصنفین من کشف الظنون)، ج۵، ص۲۴۶.
- ↑ ر. ک: نویهض، معجم المفسرین، ج۱، ص۱۱۷.
- ↑ ر. ک: ثعلبی، الکشف و البیان، ج۱، ص۸۲.
- ↑ ر. ک: ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۸۰؛ ج۲، ص۸۴.
- ↑ ر. ک: طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۱۴۷ (ذیل آیه ۹۵ سوره نساء ضمن «النزول»)، ص۵۷ (ضمن تفسیر آیه ۱۰۲ - سوره نساء)، ص۱۷۳ (ضمن تفسیر آیه ۱۱۸، سوره نساء)، و ج۴، ص۸۰۲ (ذیل آیات ۵-۸ سوره انفال عنوان قصّة غزاة بدر)، و ج۵، ص۳۳۷ (ضمن تفسیر آیه ۱۹ سوره یوسف)، و ج۶، ص۸۲۲ (ضمن تفسیر آیه ۹۶ سوره مریم)، و ج۸، ص۵۵۹ (ضمن تفسیر آیه ۳۳ سوره احزاب)، و ج۹، ص۴۴ (ضمن تفسیر آیه ۲۳، سوره شوری)، و ج۱۰، ص۶۱۲ (ذیل آیات ۱-۱۰، سوره انسان زیر عنوان «و القصّة طویلة»)، ص۸۶۶ (ضمن تفسیر سوره فلق).
- ↑ این تفسیر در سال ۱۴۲۰ ه. ق، ۱۳۷۸ ه. شاز سوی مطبعه و نشر «الهادی» چاپ و منتشر شده است.
- ↑ «و بر دلهای آنان پردههایی افکندهایم تا آن (آیات قرآنی) را درنیابند و در گوشهایشان سنگینی (نهادهایم) و هنگامی که در قرآن پروردگارت را به تنهایی یاد کنی با رمیدگی واپس میگریزند» سوره اسراء، آیه ۴۶.
- ↑ بقره، آیات ۳۰، ۳۷، ۶۷، ۷۳، ۸۱، ۱۱۴، ۱۴۶، ۱۵۵، ۱۹۳، ۱۹۸، ۲۰۳، ۲۰۷، ۲۱۰، ۲۲۰، ۲۳۶، ۲۵۶، ۲۷۴، ۲۷۶ و ۲۸۰.
- ↑ آن کتابها از این قرار است: ۱. اصول الکافی؛ ۲. فروع الکافی؛ ۳. روضة الکافی شیخ کلینی؛ ۴. تهذیب الاحکام؛ - ۵. امالی شیخ طوسی؛ ۶. علل الشرایع؛ ۷. اکمال الدین؛ ۸. الخصال؛ ۹. معانی الاخبار؛ ۱۰. ثواب الاعمال؛ ۱۱. امالی شیخ صدوق؛ ۱۲. بصائر الدرجات صفّار؛ ۱۳. تفسیر العیّاشی؛ ۱۴. تفسیر القمی؛ ۱۵. تفسیر فرات کوفی؛ ۱۶. مجمع البیان طبرسی؛ ۱۷. تفسیر ابو الفتوح رازی؛ ۱۸. تأویل الآیات الظاهرة حسینی استرآبادی؛ ۱۹. امالی شیخ مفید؛ ۲۰. الغیبة نعمانی؛ ۲۱. قصص الانبیاء؛ ۲۲. الخرائج و الجرائح هردو از قطب راوندی؛ ۲۳. ارشاد القلوب دیلمی؛ ۲۴. مناقب آل ابی طالب ابنشهرآشوب؛ ۲۵. اختصاص منسوب به مفید؛ ۲۶. مأة منقبة من مناقب امیر المؤمنین (ع) ابن شاذان؛ ۲۷. الزهد حسین بن سعید اهوازی؛ ۲۸. المحاسن برقی؛ ۲۹. الاحتجاج طبرسی؛ ۳۱. فضل زیارة الحسین شجری؛ ۳۱. مناقب امیر المؤمنین (ع) محمد بن سلیمان کوفی؛ ۳۲. بشارة المصطفی؛ ۳۳. المسترشد محمد بن جریر بن رستم طبری؛ ۳۴. توضیح الدلائل علی تصحیح الفضائل شیرازی؛ ۳۵. الاصول الستّة عشر؛ ۳۶. شرح الاخبار نعمان مغربی؛ ۳۷. شواهد التنزیل حسکانی؛ ۳۸. الأمالی الخمیسیّة شجری؛ ۳۹. سیرة ابن اسحاق؛ ۴۰. البدایة و النهایة ابن کثیر؛ ۴۱. تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر؛ ۴۲. الکشف و البیان ثعلبی؛ ۴۳. جامع البیان طبری؛ ۴۴. تفسیر قرطبی؛ ۴۵. البحر المحیط ابو حیّان؛ ۴۶. مناقب علی بن ابی طالب ابن مغازلی؛ ۴۷. اخبار القضاة وکیع؛ ۴۸. المستدرک علی الصحیحیین حاکم نیشابوری؛ ۴۹. وقعة صفّین منقری؛ ۵۰. عرائس المجالس ثعلبی؛ ۵۱. حلیة الاولیاء ابو نعیم اصفهانی؛ ۵۲. السنن الکبری بیهقی؛ ۵۳. الکامل فی ضعفاء الرجال ابن عدی؛ ۵۴. الاغانی ابو الفرج اصفهانی؛ ۵۵. موضح اوهام الجمع و التفریق خطیب بغدادی؛ ۵۶. الّدر المنثور سیوطی؛ ۵۷. المکتفی فی الوقف و الابتداء ابو عمرو دوانی؛ ۵۸. ایضاح الوقف و الابتدا ابن الانباری؛ ۵۹. فی قوارع القرآن ابو عمرو محمد بن یحیی بن الحسن.
- ↑ ر. ک: حرز الدین، تفسیر القرآن الکریم، روایتهای ۱۹، ۳۲، ۶۵، ۶۷، ۶۹، ۷۰، ۱۱۳، ۱۴۳، ۲۰۰، ۲۳۵، ۲۷۳، ۳۴۶ و ۳۷۸.
- ↑ مانند روایات ۳۲، ۳۴-۳۶، ۴۰، ۴۹، ۵۸، ۶۰، ۶۵، ۶۷، ۶۹، ۷۵، ۷۷، ۸۴، ۸۷، ۸۸، ۱۰۳، ۱۰۴، ۱۰۸، ۱۰۹، ۱۱۲، ۱۱۳، ۱۱۵، ۱۲۲-۱۲۷، ۲۰۹، ۲۱۰، ۲۱۳، ۲۱۶، ۲۱۹، ۲۲۲، ۲۳۸، ۲۵۱، ۲۵۲، ۲۶۳، ۲۶۶، ۲۸۹، ۲۹۰، ۳۰۱، ۳۳۶، ۳۳۷، ۳۴۸ و ۳۵۰.
- ↑ مانند ابن عباس، ابن مسعود، عثمان و ابو الحمراء.
- ↑ مانند عکرمة، اعمش، عطا، سدّی، زید بن علی بن الحسین، سعید بن جبی، شهر بن حوشب، سالم بن ابی الجعد، ابو اسحاق سبیعی (عمرو بن عبد الله)، یحیی بن عقیل، و عقیل خزاعی.
- ↑ مانند ابو یحیی زکریا بن میسره بصری.
- ↑ مانند روایتهای ۶۳، ۷۰، ۸۳، ۹۶، ۹۷، ۱۰۱، ۱۱۸، ۱۲۴، ۱۳۶، ۱۳۸، ۳۱۰، ۳۲۵، ۳۳۴، ۳۴۷ و ۳۶۸.
- ↑ مانند روایتهای ۱-۳، ۶۸، ۷۴، ۱۲۱ و ۳۰۹.
- ↑ مانند روایتهای ۱۳، ۲۴، ۳۱، ۴۵، ۸۲، ۱۰۶ و ۱۲۸.
- ↑ مانند روایتهای ۸، ۶۱، ۷۳، ۸۵ و ۹۵.
- ↑ مانند روایتهای ۴-۶، ۹-۱۲، ۱۴، ۱۸، ۲۰، ۲۵، ۲۷-۳۱، ۳۳، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۱، ۴۲، ۴۶، ۴۸، ۵۰، ۵۲-۵۴، ۵۶، ۵۷، ۵۹، ۶۲، ۷۱، ۷۲، ۷۶، ۷۸، ۷۹، ۸۰، ۸۱، ۸۶، ۸۹، ۹۰، ۹۱، ۹۲، ۹۳، ۹۴، ۹۸، ۹۹ و ۱۰۰ (از صد حدیث اول، ۴۸ حدیث از امام باقر (ع) نقل شده است؛ یعنی ۴۸ درصد).
- ↑ همانگونه که از پاورقیهای پیشین بهدست میآید، از صد روایت اول این تفسیر ۶۸ روایت آن از پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) نقل شده است (از رسول خدا (ص)، امام علی (ع)، امام سجاد (ع) امام صادق (ع) هریک پنج روایت و از امام باقر (ع) ۴۸ روایت).
- ↑ از ۱۰۰ روایت اول این تفسیر ۲۲ روایت (روایات ۱-۵، ۱۷، ۱۸، ۲۷، ۳۱، ۳۸، ۴۰، ۴۵-۴۷، ۵۷، ۶۱، ۶۲، ۷۱، ۸۹، ۹۸، ۹۹ و ۱۰۰) در فضیلت اهل بیت (ع) یا تأویل آیات به آن بزرگواران و دشمنان آنان است و ۱۷ روایت (روایات ۶، ۷، ۸، ۲۵، ۲۶، ۳۲، ۴۸، ۵۱، ۷۴، ۷۶، ۸۱-۸۴، ۹۰، ۹۱ و ۹۵) در خصوص فضائل و ولایت علی بن - ابی طالب (ع) میباشد. برای آگاهی از نمونههای دیگر روایاتی که در فضائل اهل بیت یا خصوص امیر مؤمنان علی (ع) است ر. ک: روایات ۱۳۵، ۱۳۷، ۱۵۴، ۱۵۵، ۱۶۴، ۲۰۰، ۲۰۱، ۲۱۱، ۲۱۲، ۲۳۵، ۲۳۶، ۲۷۲، ۲۷۳، ۳۰۴، ۳۲۰، ۳۲۷، ۳۲۸، ۳۳۴، ۳۴۵، ۳۴۶، ۳۵۴، ۳۵۵، ۳۶۲، ۳۶۹، ۳۷۱-۳۷۳ و ۳۷۶.
- ↑ ر. ک: روایات ۲۰۹، ۳۰۲، ۳۴۰، ۳۴۱ و ۳۴۲.
- ↑ ر. ک: روایت ۳۴۷.
- ↑ ر. ک: روایت ۶۵، ۶۶، ۶۷، ۷۵، ۱۱۳، ۱۲۲، ۱۲۶ و ۲۱۰.
- ↑ ر. ک: روایت ۱۹۹.
- ↑ ر. ک: روایت ۱۵۳.
- ↑ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۳۱۵ - ۳۱۹.