جایگاه بیعت در حکومت پیامبر خاتم چه بود؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جایگاه بیعت در حکومت پیامبر خاتم چه بود؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ سیره سیاسی پیامبر خاتم
مدخل اصلیبیعت در معارف و سیره نبوی
تعداد پاسخ۱ پاسخ

جایگاه بیعت در حکومت پیامبر خاتم چه بود؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث سیره سیاسی پیامبر خاتم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره سیاسی پیامبر خاتم مراجعه شود.

پاسخ نخست

حمید رضا مطهری

آقای حمید رضا مطهری، در مقاله «بیعت و وفاداری سیاسی در نظام سیاسی عصر نبوی» در این‌باره گفته‌ است:

«درباره نقش بیعت در حکومت پیامبر، دیدگاه‌های مختلفی بیان شده است. برخی از آنها عبارتند از:

  1. گروهی قائل به نقش انشایی آن شده و با جدا کردن رسالت و ریاست حکومت، انتخاب حضرت محمد (ص) به رسالت را از طرف خداوند دانسته و ریاست و حکومت آن حضرت را به وسیله بیعت مردم پس از هجرت به مدینه می‌دانند[۱].
  2. برخلاف نظریه بالا، بعضی علاوه بر ردّ بیعت انشایی در عصر نبوی، وجود بیعتی را که دربردارنده معنای سیاسی باشد، انکار کرده و می‌گویند از ظاهر بیعت‌های پیامبر (ص) درمی یابیم که هیچ کدام از بیعت‌های مطرح در قرآن در بردارنده معنای سیاسی بیعت، چنان که بعد از رحلت پیامبر (ص) بود، نیستند، ولی با دقت در آیه بیعت النساء و جمله ﴿وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ[۲] می‌توان آن را نوعی بیعت سیاسی (و نه انشایی) دانست؛ زیرا سرپیچی نکردن از دستورهای پیامبر (ص) چیزی جز پیروی دستورها و خودداری از نواهی آن حضرت نیست. این بیعت را می‌توان به معنای سیاسی "اطاعت از حاکم" که در دوران بعد مردم با آن مواجه بودند دانست[۳].
  3. بعضی از صاحب‌نظران، با اشاره به این که حکومت پیامبر (ص) از طرف خداوند بوده بیعت مردم با آن حضرت را نیز بیعت انشایی دانسته و انشای مردم را تأکید انشای خداوند می‌دانند. اینان در پاسخ به این اشکال که این بیعت تأکید نصب است. می‌گویند: اگر امامت به وسیله بیعت محقق نمی‌شد، تأکید نصب هم نمی‌توانست باشد. این گروه در پاسخ به این پرسش که بیعت وسیله انشا و تمامیت یافتن ولایت است، اما رسالت و ولایت پیامبر (ص) و امامان طبق اعتقاد ما با بیعت حاصل نشده بلکه با جعل و نصب خداوند بوده است، می‌گویند: اگر چه امامت و رسالت از طرف خدا بوده، اما چون در ذهن مردم طبق عادت و سیره آنان این معنا وجود داشته که رهبری و ریاست با بیعت و انتخاب مردم مسلّم می‌شد و در عرف مردم نیز برای انشا و قطعیت یافتن حکومت، بیعت از استوارین وثیقه‌ها بوده است. به همین جهت پیامبر (ص) برای تحکیم ولایت ظاهری خویش از مردم خواسته تا با وی بیعت کنند؛ زیرا مردم خود را به وفاداری به چیزی که خود در ایجاد آن نقش داشته ملزم دانسته و پایدارترند و در صورت نقص می‌توان به آن تمسک کرد[۴].
  4. برخی نیز بر تأکیدی بودن بیعت‌های پیامبر (ص) تصریح کرده‌اند. طبرسی بیعت را برای تأکید بر وفاداری و فراهم ساختن امکانات دانسته و می‌گوید: همان‌گونه که در امر رسالت دخالتی نداشته در امر زعامت پیامبر (ص) نیز دخالتی نداشتند؛ زیرا پیامبر (ص) از جانب خداوند به هر دو مقام منصوب گردیده بود و تأکید پیامبر (ص) بر گرفتن بیعت تنها برای تحکیم و تثبیت پایه‌های حکومت خود و فراهم ساختن امکانات بوده است[۵]. آقای معرفت نیز بیعت در عهد رسالت را فقط پیمان وفاداری می‌داند[۶]»[۷]

پانویس

  1. احمد فؤاد عبدالجواد عبدالمجید، البیعة عند مفکری اهل السنة (قاهره، دارقباء، ۱۹۹۸ م)، ص۲۵.
  2. «و در هیچ کار شایسته‌ای سر از فرمان تو نپیچند» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.
  3. ظافر قاسمی، نظام الحکم فی الشریعة و التاریخ (بیروت: دارالنفائس، ۱۴۱۱ق)، ص۲۵۸.
  4. حسینعلی، منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ترجمه محمود صلواتی (نشر تفکر، چاپ اول، ۱۳۶۹)، ج۲، ص۳۲۲.
  5. طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۵۲.
  6. محمد هادی معرفت، ولایت فقیه (قم، التمهید، چاپ دوم، ۱۳۷۷)، ص۸۴.
  7. مطهری، حمید رضا، مقاله «بیعت و وفاداری سیاسی در نظام سیاسی عصر نبوی»، سیره سیاسی پیامبر اعظم، ص ۴۳۷.