جهاد با باغیان در فقه سیاسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

بغی چیست؟ باغی کیست؟

«بغی» در لغت یعنی بیرون شدن از حد و سامان و در اصطلاح به معنای مخالفت کردن با اوامر دولت عدل اسلامی است، خواه مخالفت مسلحانه باشد خواه نه. این مخالفت جرم سیاسی است و مجرم را باغی (جمع بغاة) گویند. شرط تحقق این جرم داشتن دار و دسته (فئة) نیست. باغی مسلم است و مال او محترم است، اما اگر با دولت بجنگد و در حین جنگ، مالی از او تلف شود، دولت ضامن تلف مال او نیست. اسیران جنگی که از بغاة گرفته می‌شود، برده نمی‌شوند. اگر قوای جنگی نداشته باشند، پس از جنگ با آنان، نباید فراریانشان را تعقیب کرد. جهاد با بغاة، جهاد کامل است. پس اگر نفرهای دولتی از دست سپاه بغاة بگریزند، مرتکب جرم شده‌اند و اگر در جنگ کشته شوند، شهید هستند. غیرمسلمانان اگر با دولت اسلامی مخالفت و قیام کنند کفار حربی هستند و از بغاة به شمار نمی‌آیند[۱]. حال با توجه به تعاریف و احکام ذکر شده در خصوص بغاة یکی از اقسام جهاد در فقه اسلامی جهاد با بغاة است و آن عبارت است از جنگ داخلی با قیام‌کنندگان علیه خلیفه حق[۲] که با وجود داخلی بودن این نوع جنگ، ولی در فقه در ردیف اقسام جهاد آمده است. اصل واژه بغی از این آیه گرفته شده است: ﴿وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ[۳].

مناسبت تاریخی این آیه چنین بوده است که بین دو گروه از انصار در مدینه برخورد مسلحانه‌ای رخ داد و آنگاه که این آیه نازل شد، پیامبر(ص) آن را بر انصار خواند. سلاح‌ها را بر زمین نهادند و جنگ در میان آن دو گروه ریشه‎کن شد.

گرچه در این آیه، مسئله قیام بر علیه امام و شورش بر علیه حکومت وی مطرح نشده، ولی از لزوم قتال با اهل بغی در آیه استفاده می‌شود که وجوب قتال با شورشیانی که بر علیه امام قیام کرده‌اند، از اولویت برخوردار است.

اصولاً باغی (شورشی) در عرف فقها به کسانی گفته می‌شود که مخالف با امام عادل بوده و از او اطاعت نمی‌کنند، به طوری که از ایفای مسئولیت‌های خود در برابر امام معصوم(ع) امتناع می‌ورزند[۴].

جهاد با بغاة

سرکوب اینان به استناد نصوص کتاب و سنت و اجماع واجب است: قرآن به صراحت در مورد بغاه امر به قتال کرده است: ﴿فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي با کسانی که باغی هستند، بجنگید. پیامبر(ص) نیز بر آن تأکید ورزیده است: «مَنْ حَمَلَ عَلَيْنَا السِّلَاحَ فَلَيْسَ مِنَّا» کسی که بر علیه ما مسلحانه قیام کند از ما (مسلمان) نیست.

علی(ع) جهاد را دو نوع دانسته و در تبیین آن گفته است: «‌الْقِتَالُ قِتَالانِ قِتَالٌ لِأَهْلِ الشِّرْكِ لَا يُنْفَرُ عَنْهُمْ حَتَّى يُسْلِمُوا أَوْ يُؤَدُّوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ وَ قِتَالٌ لِأَهْلِ الزَّيْغِ لَا يُنْفَرُ عَنْهُمْ حَتَّى يَفِيئُوا إِلى أَمْرِ اللَّهِ أَوْ يُقْتَلُوا» و نیز فرمود: «أَلَا وَ قَدْ أَمَرَنِيَ اللَّهُ بِقِتَالِ أَهْلِ الْبَغْيِ وَ النَّكْثِ وَ الْفَسَادِ فِي الْأَرْضِ»[۵].

«جنگ دو نوع است، نخست: جنگی که با مشرکان انجام می‌گیرد تا اسلام آورند و یا جزیه بپردازند و حق حاکمیت اسلام را بپذیرند؛ دوم: جنگ با کسانی که بر امام شوریده‌اند که اینان سرکوب می‌شوند تا آنکه تن به فرمان خدا دهند و یا کشته شوند. خداوند مرا امر نمود که با اهل بغی و پیمان‌شکن و مفسدان در زمین بجنگم».

علی(ع) بارها به فتنه بغاه اشاره کرده و مردم را برای دفع فساد آنها فرامی‌خواند: «قَدْ قَامَتِ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ فَأَيْنَ الْمُحْتَسِبُونَ‌»[۶] گروهک باغی شورش کرده است کجایند آنها که خود را برای خدا آماده کرده‌اند. از کلمات قصار آن حضرت است: «وَ مَنْ سَلَ سَيْفَ الْبَغْيِ قُتِلَ بِهِ»[۷] کسی که سلاح بغی بکشد، با همان سلاح کشته می‌شود.

فقها و تمامی مذاهب اسلامی در وجوب جهاد با باغیان اتفاق نظر دارند و علی(ع) با سه گروه از آنان جنگیده است (ناکثین، مارقین، قاسطین).

بر اساس نظریه فقها اینان به ظاهر محکوم به اسلام و مسلمان محسوب می‌شوند، اما به دلیل قیام مسلحانه بر علیه امام، مؤمن شمرده نمی‌شوند[۸].[۹].[۱۰]

جنگ با باغیان از وظایف امام

جهاد با بغات و شورشیان از وظایف امام عادل است و اطاعت از فرمان وی در بسیج نیرو برای سرکوب بغات، بر همگان واجب است و هیچ‌کس نمی‌تواند در این مورد پا را به عقب بکشد. اما شورش بر علیه امام جائر موجب مشروعیت سرکوب شورشیان نمی‌شود.

جنگ با بغات تنها به امر امام جایز است و بغات به دوگونه‌اند: دسته نخست شورشیانی هستند که نیروی ذخیره و پشتیبان ندارند لَا تَكُونُ لَهُمْ فِئَةٌ و با سرکوب و شکست به حال خود رها می‌شوند؛ دسته دوم، بغاتی هستند که در جامعه ریشه داشته و نیروی ذخیره و پشتیبان دارند. جنگ با اینان با پیروزی امام(ع) به پایان نمی‌رسد و آنها پس از شکست، تحت تعقیب قرار می‌گیرند[۱۱].

منابع

پانویس

  1. مبسوط در ترمینولوژی، ج۲، ص۸۷۲.
  2. مبسوط در ترمینولوژی، ج۲، ص۱۵۸۶.
  3. «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد» سوره حجرات، آیه ۹.
  4. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص ۶۴۷.
  5. نهج البلاغه، خطبه ۱۴۹ و ۱۹۲، حکمت ۳۴۹.
  6. نهج البلاغه، خطبه ۱۴۹ و ۱۹۲، حکمت ۳۴۹.
  7. نهج البلاغه، خطبه ۱۴۹ و ۱۹۲، حکمت ۳۴۹.
  8. تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۴۵۲.
  9. فقه سیاسی، ج۵، ص۳۴۰-۳۴۲.
  10. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص ۶۴۷.
  11. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۱۷۴.