حارث بن محمد بجلی کوفی احول در تراجم و رجال

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

حارث بن محمد بن نعمان[۱]، در سند چهار روایت تفسیر کنز الدقائق و به گزارش از کتاب‌های الکافی، المحاسن، تأویل الآیات الظاهرة و من لا یحضره الفقیه واقع شده است؛ برای نمونه:

«ابْنُ مَحْبُوبٍ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ بُرَيْدٍ الْعِجْلِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع- عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۲] قَالَ هُمْ وَ اللَّهِ شِيعَتُنَا حِينَ صَارَتْ أَرْوَاحُهُمْ فِي الْجَنَّةِ وَ اسْتَقْبَلُوا الْكَرَامَةَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمُوا وَ اسْتَيْقَنُوا أَنَّهُمْ كَانُوا عَلَى الْحَقِّ وَ عَلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اسْتَبْشَرُوا بِمَنْ لَمْ يَلْحَقْ بِهِمْ مِنْ إِخْوَانِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ»[۳].[۴]

شرح حال راوی

ابو علی حارث بن محمد بن نعمان از راویان کوفی[۵] است که با عناوین مختلفی مانند حارث بن أبی جعفر[۶]، الحارث بن الأحول[۷]، الحارث بن الأحول صاحب الطاق[۸]، الحارث بن محمد الکوفی[۹]، الحارث بن محمد[۱۰]، الحارث بن محمد بن النعمان[۱۱]، الحارث بن محمد الأحول[۱۲]، الحارث بن محمد بن النعمان الأحول[۱۳]، الحارث بن محمد بن النعمان صاحب الطاق[۱۴]، الحارث الأحول[۱۵]، الحارث بن أبی جعفر محمد بن نعمان الأحول[۱۶]، أبو علی الحارث بن محمد بن النعمان البجلی کوفی[۱۷] از وی در کتب رجال و اسناد روایات یاد می‌شود. 

ایشان دارای یک اثر علمی بوده که نجاشی از آن به کتاب[۱۸] و شیخ طوسی به اصل[۱۹] تعبیر کرده است و شماری از محدثان امامیه، از جمله راوی جلیل القدر، حسن بن محبوب آن را روایت کردند که نشان دهنده جایگاه حدیثی حارث بن محمد بن نعمان و اعتبار کتاب او دارد. ایشان فرزند راوی معروف و جلیل القدر، محمد بن نعمان است که در میان محدثان شیعه به مؤمن الطاق و در بین اهل سنت به شیطان الطاق اشتهار دارد[۲۰].

نجاشی از راوی با عنوان حارث بن أبی جعفر محمد بن النعمان الأحول یاد کرده و نوشته است: مولی بجيلة، روي عن أبي عبدالله(ع). كتابه يرويه عدة من أصحابنا، منهم الحسن بن محبوب أخبرنا عدة من أصحابنا عن الشريف أبي محمد الحسن بن حمزة الطبري قال: حدثنا ابن بطة قال: حدثنا محمد بن الحسن الصفار، عن أحمد بن محمد بن عيسي، عن الحسن بن محبوب، عن الحارث بن محمد بكتابه[۲۱].

شیخ طوسی از ایشان با عنوان حارث بن الأحول یاد کرده و نوشته است: له أصل، رویناه بالإسناد الأول عن الحسن بن محبوب، عنه[۲۲].

ابن حجر عسقلانی از رجالیان بزرگ سنی نوشته است: الحارث بن محمد بن النعمان أبو محمد بن أبي جعفر البجلي الكوفي و أبوه يعرف شيطان الطاق. روي عن جعفر بن الصادق و زرارة بن أعين و يزيد[۲۳] بن معاوية العجلي و غيرهم؛ روي عنه الحسن بن محبوب و غيره. قال علي بن الحكم[۲۴]: كان أحد أئمة الحديث في معرفة حديث أهل البيت قال: و قال الحسن بن محبوب: لقد رأيته حضر حلقة محمد بن الحسن صاحب الرأي[۲۵] فما تكلم حتي استأذنه فلما قام الحارث قال: أي! رجل لولا يعني الرفض؛ قال: و كان أفرض الناس عالما بالشعر، كثير الرواية و ذكره الطوسي في مصنفي الشيعة و قال: له كتاب يعتمد عليه[۲۶].[۲۷]

طبقه راوی

تاریخ ولادت و وفات راوی، مشخص نیست؛ ولی برقی و شیخ طوسی وی را از اصحاب امام صادق(ع) به شمار آورده‌اند[۲۸]؛ لکن در اسناد روایات موردی یافت نشده که ایشان مستقیم از آن حضرت روایت کرده باشد، بلکه با واسطه از امام باقر و امام صادق(ع) روایت کرده است و از بعضی قرائن فهمیده می‌شود که ایشان زمان امام صادق و امام کاظم(ع) را ادراک نموده و در این دوره میزیسته است؛ از جمله اینکه حسن بن محبوب که در سال ۲۲۴ هجری قمری وفات نموده از وی روایت کرده[۲۹] و او محضر محمد بن الحسن صاحب الرأی را که در سال ۱۸۹ هجری قمری وفات کرده، ادراک نموده است[۳۰].[۳۱]

استادان و شاگردان راوی

بیشترین روایات راوی، از برید بن معاویة العجلی[۳۲] است و در مواردی از جمیل بن صالح نیز روایت کرده است[۳۳]. ابن حجر عسقلانی او را از راویان زراره نیز دانسته[۳۴] که در منابع روایی موجود یافت نشده است و افرادی مانند حسن بن محبوب، حسین بن سعید اهوازی و حسن بن سعید از او روایت کرده‌اند[۳۵].[۳۶]

مذهب راوی

حارث بن محمد بن نعمان از راویان امامی است، چنان‌که ذکر نام وی در رجال النجاشی که به یاد کرد راویان صاحب اثر امامی اختصاص دارد، بر آن دلالت دارد[۳۷]. افزون بر این، ابن حجر عسقلانی او را رافضی معرفی نموده است[۳۸].[۳۹]

جایگاه حدیثی راوی

رجالیان قدما؛ مانند نجاشی و شیخ طوسی درباره جایگاه حدیثی راوی سکوت کردند و به جرح و تعدیل وی نپرداختند، از این رو شاهد دیدگاه‌های متفاوتی از فقها و رجالیان هستیم:

  1. ابن ادریس حلی در مستطرفات السرائر پس از نقل روایتی که در سندش حارث أحول قرار دارد، نوشته که سند روایت، خالی از اشکال نیست؛ زیرا وثاقت حارث أحول ثابت نیست[۴۰].
  2. علامه مجلسی در کتاب ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، حارث بن محمد بن نعمان را مُهمل معرفی کرده است[۴۱]. 
  3. وحید بهبهانی تلاش نموده با استفاده از بعضی قرائن، به اصلاح حال راوی بپردازد و او را از راویان ممدوح به شمار آورد؛ از جمله روایت ابن محبوب از وی، صاحب اصل بودن، روایت کتابش از سوی عده‌ای از اصحاب، فتوای به مضمون روایت او[۴۲] در کفاره افطار قضای روزه ماه رمضان[۴۳].
  4. مامقانی با تصریح به امامی بودن راوی می‌نویسد که با توجه به وارد نشدن مدحی در مورد او، حدیث وی ملحق به (حسان) نمی‌شود[۴۴]؛ لکن پس از نقل دیدگاه وحید بهبهانی می‌نویسد: و حینئذ فیکون الرجل الحسان أقلا[۴۵].
  5. آیة الله خویی ادله وحید بهبهانی را در تصحیح حال راوی ناکارآمد دانسته و حارث بن محمد را ضعیف معرفی می‌نماید[۴۶].[۴۷]

بررسی

دیدگاه وحید بهبهانی درباره راوی به صواب نزدیک‌تر است؛ زیرا از امارات اثبات وثاقت یا حسن حال راوی، تجمیع قرائن است که در مورد حارث بن محمد بن نعمان وجود دارد:

  1. از راویان امامی است که قدح و جرحی درباره‌اش نرسیده است.
  2. صاحب کتاب و صاحب اصل بوده است.
  3. کتابش را گروهی از راویان امامی، از جمله حسن بن محبوب که از اصحاب اجماع است، روایت کرده است و نشان دهنده اعتماد آنان به راوی و کتابش است.
  4. علی بن الحکم[۴۸] از وی با عبارت "كان أحد أئمة الحديث في معرفة حديث أهل البيت" یاد کرده است.
  5. کثیر الروایه بوده است[۴۹].
  6. ابن حجر عسقلانی به گزارش از محمد بن الحسن صاحب الرای او را از رافضان دانسته است[۵۰].[۵۱]

منابع

پانویس

  1. ر.ک: أ. منابع شیعی: رجال البرقی، ص۴۰، رجال النجاشی، ص۱۴۰، ش۳۶۳؛ رجال الطوسی، ص۱۹۱، (ش ۲۳۷۴) و ۱۹۲، (ش ۲۳۷۶)؛ الفهرست (طوسی)، ص۱۶۴، ش۲۵۵؛ الرجال (ابن داود)، ص۹۴، ش۳۵۰؛ منهج المقال، ج۳، ص۲۹۷، ش۱۲۳۷؛ نقد الرجال، ج۱، ص۳۸۱، (ش ۱۰۹۵) و ۳۹۰، (ش ۱۱۳۷)؛ مجمع الرجال، ج۲، ص۶۸؛ منتهی المقال، ج۲، ص۳۱۹، ش۶۵۴؛ شعب المقال، ص۲۵۳، ش۱۰۳؛ تنقیح المقال، ج۱۷، ص۲۱۴، ش۴۴۴۵۷؛ معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۱۶۴، (ش ۲۴۵۲) و ۱۷۹-۱۸۱، (ش ۲۵۱۳-۲۵۲۰)؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۲، ص۲۵۵، (ش ۳۰۰۲) و ۲۷۸، (ش ۳۰۷۳)؛ قاموس الرجال، ج۳، ص۵، (ش ۱۶۳۷) و ۵۰، (ش ۱۷۰۸). ب. منابع سنّی: لسان المیزان، ج۲، ص۱۵۹، ش۶۹۵.
  2. به آنچه خداوند با بخشش خویش به آنان داده است شادمانند و برای کسانی که از پس آنها هنوز به آنان نپیوسته‌اند شاد می‌شوند که آنها نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند سوره آل عمران، آیه ۱۷۰.
  3. تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۲۶۳ به گزارش از الکافی، ج۸، ص۱۵۶، ح۱۴۶.
  4. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج6، ص 82-83.
  5. رجال الطوسی، ص۱۹۲، ش۲۳۷۶: الحارث بن محمد بن النعمان البجلی، أبو علی، کوفی.
  6. رجال النجاشی، ص۱۴۰، ش۳۶۳.
  7. الفهرست (طوسی)، ص۱۶۴، ش۲۵۵؛ الکافی، ج۷، ص۲۳۴، ح۴.
  8. الخصال، ج۱، ص۱۵۳، ح۱۸۹.
  9. رجال الطوسی، ص۱۹۱، ش۲۳۷۴.
  10. الکافی، ج۴، ص۱۲۲، ح۵.
  11. الکافی، ج۸، ص۱۵۶، ح۱۴۶.
  12. الکافی، ج۴، ص۲۸۳، ح۲.
  13. وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۶۲، ح۳۳۴۹۱.
  14. تهذیب الأحکام، ج۱۰، ص۲۴۹، ح۹۸۴.
  15. تهذیب الأحکام، ج۱۰، ص۲۷، ح۸۲.
  16. الرجال (ابن داود)، ص۹۴، ش۳۵۰.
  17. رجال الطوسی، ص۱۹۲، ش۲۳۷۶.
  18. رجال النجاشی، ص۱۴۰، ش۳۶۳.
  19. الفهرست (طوسی)، ص۱۶۴، ش۲۵۵.
  20. رجال النجاشی، ص۳۲۵، ش۸۸۶: یلقب مؤمن الطاق، صاحب الطاق. و یلقبه المخالفون شیطان الطاق.
  21. رجال النجاشی، ص۱۴۰، ش۳۶۳.
  22. الفهرست (طوسی)، ص۱۶۵، ش۲۵۵.
  23. مصحف بريد.
  24. از اصحاب امام صادق(ع) كه كتابي در رجال داشته و اين كتاب در اختيار ابن حجر عسقلاني بوده است.(الذريعه، ج۱۰، ص۱۳۵: الگو:عربي).
  25. أبو عبدالله محمد بن الحسن الشيباني معروف به محمد بن الحسن صاحب الرأي و محمد بن الحسن صاحب أبي حنيفه از مبرزترين شاگردان ابو حنيفه و از محدثان و فقيهان و اصوليان بزرگ اهل سنت كه در سال ۱۸۹ هجري قمري وفات نموده است. (ر.ک: موسوعة طبقات الفقهاء، ج۲، ص۴۹۱، ش۶۲۹؛ الكني و الألقاب، ج۲، ص۳۹۳؛ الجرح و التعديل، ج۷، ص۲۲۷، ش۱۲۵۳؛ المجروحين، ج۲، ص۲۷۵؛ لسان الميزان، ج۵، ص۱۲۱، ش۴۱۰).
  26. لسان المیزان، ج۲، ص۱۵۹، ش۶۹۵.
  27. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج6، ص 83-85.
  28. رجال البرقی، ص۴۰؛ رجال الطوسی، ص۱۹۲، ش۲۳۷۶.
  29. رجال النجاشی، ص۱۴۰، ش۳۶۳.
  30. لسان المیزان، ج۲، ص۱۵۹، ش۶۹۵.
  31. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج6، ص 86.
  32. الکافی، ج۴، ص۱۲۲، ح۵؛ المحاسن، ج۲، ص۳۵۰، ح۳۰.
  33. من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۰۰، ح۵۸۵۸.
  34. لسان المیزان، ج۲، ص۱۵۹، ش۶۹۵.
  35. الکافی، ج۵، ص۳۸۰، ح۴؛ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۰۰، ح۵۸۵۸؛ معانی الأخبار، ص۱۹۶، ح۲.
  36. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج6، ص 86.
  37. رجال النجاشی، ص۱۴۰، ش۳۶۳.
  38. لسان المیزان، ج۲، ص۱۵۹، ش۶۹۵: و قال الحسن بن محبوب لقد رأیته حضر حلقة محمد بن الحسن صاحب الرأی فما تکلم حتی استأذنه فلما قام الحارث قال أی رجل لو لا یعنی الرفض.
  39. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج6، ص 87.
  40. مستطرفات السرائر، ص۱۴۴: و لا یخلو السند من مناقشة لعدم ثبوت وثاقة الحارث الأحول، و هو الحارث بن محمد بن النعمان البجلی الأحول صاحب الطاق، و یقال له: الحارث ابن أبی جعفر الأحول.
  41. ملاذ الأخیار، ج۱۲، ص۲۵۳: الحارث بن محمد بن النعمان؛ و هو مذکور فی الرجال مهمل.
  42. الکافی، ج۷، ص۳۱۴، ح۱۸: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ صَاحِبِ الطَّاقِ عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) فِي رَجُلٍ افْتَضَ جَارِيَةً يَعْنِي امْرَأَتَهُ فَأَفْضَاهَا قَالَ عَلَيْهِ الدِّيَةُ إِنْ كَانَ دَخَلَ بِهَا قَبْلَ أَنْ تَبْلُغَ تِسْعَ سِنِينَ قَالَ فَإِنْ كَانَ أَمْسَكَهَا وَ لَمْ يُطَلِّقْهَا فَلَا شَيْءَ عَلَيْهِ وَ إِنْ كَانَ دَخَلَ بِهَا وَ لَهَا تِسْعُ سِنِينَ فَلَا شَيْءَ عَلَيْهِ إِنْ شَاءَ أَمْسَكَ وَ إِنْ شَاءَ طَلَّقَ.
  43. منهج المقال، ج۳، ص۲۹۷-۲۹۸: کون کتابه یرویه عدة من أصحابنا روایة ابن أبی عمیر عنه و کذا ابن محبوب و کونه صاحب الأصل و مما یومی إلی الإعتماد علیه أن الأصحاب ربما یتلقون روایته بالقبول بحیث یرجحون علی روایة الثقات و غیرهم مثل روایته فی کفارة افطار قضاء رمضان.
  44. تنقیح المقال، ج۱۷، ص۲۱۵.
  45. تنقیح المقال، ج۱۷، ص۲۱۶.
  46. معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۱۶۳-۱۶۴، ش۲۴۵۲: ثم إن الوحید و استشهد للإعتماد علی الرجل بروایة الحسن ابن محبوب، و ابن أبی عمیر، عنه، فإنهما من أصحاب الإجماع، و بأن الأصحاب، تلقوا روایته بالقبول، مثل روایته فی کفارة شهر رمضان. و الجواب عن الأول تقدم فی محله، و أما الجواب عن الثانی، فهو أن عمل الفقهاء بروایة لا یکشف عن الإعتماد علی رواتها، و هذا کثیر فی الفقه، و لم یکن مترقبا خفاؤه علی مثل الوحید. موسوعة الإمام الخوئی، ج۲۱، ص۳۲۱: إلا أن سندها ضعیف بالحارث بن محمد الواقع فی الطریق، فإنه قد ورد فی الروایات بعناوین مختلفة: الحارث بن محمد، الحارث بن محمد الأحول، الحارث بن محمد بن النعمان، و غیر ذلک، و کلها عناوین لشخص واحد، روی عن برید العجلی و یروی عنه الحسن بن محبوب، ولکنه مجهول لم یوثق، فالروایة ضعیفة.
  47. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج6، ص 87-88.
  48. شیخ طوسی: ثقة جلیل القدر (الفهرست (طوسی)، ص۲۶۳، ش۳۷۶، ترجمه علی بن الحکم الکوفی)؛ آیة الله خویی، علی بن الحکم الکوفی را با علی بن الحکم بن الزبیر النخعی صاحب کتاب الرجال یکی دانسته است.(ر.ک: معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۴۲۵-۴۲۶، ش۸۱۰۲).
  49. لسان المیزان، ج۲، ص۱۵۹، ش۶۹۵.
  50. لسان المیزان، ج۲، ص۱۵۹، ش۶۹۵.
  51. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج6، ص 89.