خلافت فردی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

جانشینی الهی با آغازی فردی و انتهایی جمعی

آغاز جانشینی انسان از خدا به صورت فردی بود، اما در نهایت این جانشینی به صورت جمعی است؛ زیرا خداوند "استخلاف جمعی" را اراده کرده و می‌فرماید: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ[۱].

البته جانشینی جمعی با رهبری امام معصوم - که از طرف خدا مشخص می‌شود - آغاز می‌شود. او با رهبری خاص خود امتی را پرورش می‌دهد که توانایی اقامه عدل، امر به معروف و نهی از منکر دارند ﴿كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ[۲].

با گذر از این مسیر تربیتیِ کامل است که جانشینی جمعی شکل می‌گیرد و امت اسلامی اعم از رئیس و مرئوس، امام و مأموم دنبال حق و عدل هستند و بدین سبب جانشین خدا روی زمین هستند ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا[۳].

در واقع، اراده جمعی مردم بر یاری و پیروی از رهبری الهی است که جانشینی جمعی را محقق می‌سازد و در این هنگام، هدف بزرگ از جانشینی انسان بر زمین به دست می‌آید. آن هدف عبارت است از: آبادی زمین، آسایش و رفاه فراگیر و سعادت نهایی. خداوند می‌فرماید: ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ[۴].

اما اگر مردم از رهبری الهی و پیروی از او سر باز زنند، دچار عواقبی تلخ می‌شوند که در آینده گریبان آنان را می‌گیرد. در ادامه آیه گذشته می‌خوانیم: ﴿وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ[۵].

این عاقبت دردناک نتیجه دوری از هدایت خدا و پیروی نکردن از رهبری الهی است. بنابراین انسان، خود مسئول آثار تلخی است که از سوء اختیارش سرچشمه می‌گیرد. خداوند می‌فرماید: ﴿قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُم مَّا حُمِّلْتُمْ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ[۶] و ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّبِيٍّ إِلاَّ أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ * ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى‌ عَفَوْا وَقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَايَشْعُرُونَ[۷].

این دو آیه بر این دلالت دارند که سنت الهی بر جامعه انسانی حاکم است و به تربیت و آماده‌سازی او برای پذیرش مسئولیت جانشین الهی و اطاعت از رهبری الهی تا برپایی عدل و تقوا بر زمین می‌پردازد.

این دو آیه از آزمایش الهی نسبت به امت انبیا برای بیداری، هشیاری، تربیت و آماده سازی آنان حکایت می‌کنند تا شاید مسئولیت‌های بزرگ خود نسبت به پیامبران را جامه عمل پوشانند و از آنان پیروی کرده و در راه تشکیل جامعه الهی عادل روی زمین به آنان یاری رسانند.

قرآن کریم، رهبری الهی - که منّت خداوند بر جامعه بشری است - را به عنوان "اتمام نعمت الهی" بر انسان معرفی می‌کند و بر نعمت تام بودن آن تأکید می‌کند؛ آن‌جا که یعقوب پسرش یوسف را مورد خطاب قرار داد و گفت: ﴿وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۸].

خداوند پس از اعلام عمومی امامت علی توسط پیامبر اکرم فرمود: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا[۹]. ﴿وَاخْشَوْنِي وَلأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا[۱۰].

تمامیت نعمت بر رهبر، به معنای توجه خاص خدا و هدایت ربانی به امام الهی است، به‌گونه‌ای که او را شایسته رهبری و جایگاه امامت می‌کند و تمامیت نعمت بر جامعه بشری، شایستگی برای به عهده گرفتن جانشینی خدا بر روی زمین است و این امر با تعیین رهبر الهی که سرپرستی جامعه را به عهده گیرد حاصل می‌شود»[۱۱].

خلافت فردی

خلیفۀ خداوند آغاز راه جامعۀ بشری به سوی کمال است، و خلافت اجتماعی جامعۀ بشر در زمین به معنای بلوغ جامعۀ بشر و آمادگی او برای عمل به مسئولیت خلافت و جانشینی خداوند در زمین است. خلافت فردی خداوند در اصل، خلافت منحصر به فرد وجود مقدس رسول اکرم محمد مصطفی(ص) است، و خلافت انبیاء پیش از او به مقتضای آیۀ کریمۀ ﴿وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ[۱۲] خلافت تمهیدی است؛ یعنی خلافت زمینه‌ساز برای خلافت کبرای محمد(ص) است، و خلافت اوصیاء محمد(ص) تا خلافت خاتم الاوصیاء مهدی آل‌محمد(ع) خلافت امتدادی است؛ یعنی امتداد خلافت کبرای محمد(ص) است؛ زیرا مقتضای جانشینی و وصایت آنان از رسول خدا(ص) امتداد خلافت کبرای او در وجود مقدس ائمۀ طاهرین از اوصیاء محمد(ع) است. کلینی به سندش از حضرت رضا(ع) روایت می‌کند، که فرمود: «الْأَئِمَّةُ خُلَفَاءُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي أَرْضِهِ»[۱۳]؛ امامان جانشینان خدا در زمین‌اند.

شریف رضی (ره) در نهج البلاغه از حضرت امیرالمؤمنین(ع) روایت می‌کند، فرمود: «اللَّهُمَّ بَلَى، لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ، وَ كَمْ ذَا؟ وَ أَيْنَ أُولَئِكَ؟ أُولَئِكَ وَ اللَّهِ الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً، يَحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّنَاتِهِ، حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ، وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِيقَةِ الْبَصِيرَةِ وَ بَاشَرُوا رُوحَ الْيَقِينِ، وَ اسْتَلَانُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ، وَ أَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ، وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْأَعْلَى، أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ»[۱۴]؛ بار الها، آری زمین خالی از کسی که برای خدا حجت او را به پا دارد نخواهد بود، یا حجتی ظاهر و آشکار یا پنهان و نا آشکار، تا حجت‌های خداوند و دلایل روشن او نابود نشوند؛ لکن این چند و اینان کجایند؟! آنان به خدا سوگند اندک شماران و بلند پایگان نزد خدایند به وسیلۀ آنان خداوند حجت‌ها و دلایل روشن خود را پاسداری می‌کند تا آنها را به نظائر خود بسپارند، و در دل اشباه خود بکارند، دانش همراه با بصیرت ناب بر آنها تاخته، و روح یقین را بی‌واسطه دریافته‌اند، آنچه را مترفین دشوار و ناهموار می‌پندارند نرم و هموار یافته، و با آنچه جاهلان بیگانه می‌شمارند آشنا و مأنوس‌اند، در دنیا با پیکر‌هایی زیسته‌اند که جان آنها به جایگاه برین آویخته است، آنانند جانشینان خداوند در زمین، و داعیان به سوی دین او.[۱۵]

منابع

پانویس

  1. «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند» سوره نور، آیه ۵۵.
  2. «شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.
  3. «و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
  4. «و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.
  5. «اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.
  6. «بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و اگر رو بگردانید جز این نیست که آنچه بر گردن او نهاده‌اند بر اوست و آنچه بر گردن شما نهاده‌اند بر شماست و اگر از او فرمان برید راهیاب می‌شوید و بر (عهده) پیامبر جز پیام‌رسانی آشکار نیست» سوره نور، آیه ۵۴.
  7. «و ما در هیچ دیاری پیامبری نفرستادیم مگر آنکه مردمش را به سختی و رنج دچار کردیم باشد که (به درگاه خدا) لابه کنند * سپس به جای خشکسالی، فراوانی آوردیم تا بسیار شدند و گفتند: به پدران ما (نیز) رنج و شادی رسیده است؛ ناگاه آنان را در حالی که خود آگاه نبودند فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۴-۹۵.
  8. «متن ترجمه» سوره یوسف، آیه ۶.
  9. «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
  10. «متن ترجمه» سوره بقره، آیه ۱۵۰-۱۵۱.
  11. اراکی، محسن، مهدویت و سنت‌های رهبری الهی در قرآن.
  12. «و آنگاه خداوند از پیامبران پیمان گرفت که چون به شما کتاب و حکمتی دادم سپس پیامبری نزدتان آمد که آن (کتاب) را که با شماست راست می‌شمارد، باید بدو ایمان آورید و باید او را یاوری کنید» سوره آل عمران، آیه ۸۱.
  13. اصول کافی، ج۱، ص۱۹۳.
  14. نهج البلاغه، حکمت ۱۳۷.
  15. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۳، ص ۶۷