خشیت
(تغییرمسیر از خوف خشیت)
مقدمه
- واژه خشیت بهمعنای ترس، خوف، بیم و در مفهوم بیم همراه با آگاهی از عظمت خداوند و آگاهی بر نقصان عملکرد آدمی در عبادت و پرستش پروردگار، آنچنان که شایسته ذات او باشد، آمده است. آدمی در سایه خشیت از خداوند، همواره نوعی دلنگرانی از انجام گناهان و نقصان عبودیت خویش در دل دارد. در تعالیم دین، خشیت جز در برار خداوند امری نکوهیده است. خداوند در قرآن کریم میفرماید: چرا با گروهی که سوگندهای خود را شکستند و بر آن شدند که فرستاده خدا را بیرون کنند و آنان بودند که نخستینبار (جنگ را) با شما آغاز کردند، نمیجنگید؟ آیا از آنان میترسید؟ با اینکه اگر مؤمنید خدا سزاوارتر است که از او بترسید[۱][۲].
- خشیت از صفات اولیای الهی است و نقطه اوج آن در انبیای الهی و اهل بیت پیامبر (ع) ظهور یافته است، چنانکه در ادعیه و مناجاتهای امامان معصوم شاهد عظمت این فضیلت هستیم. تنها عالمان بهسبب علم و معرفت خویش در برابر خداوند خشیت میورزند[۳]. امام علی (ع) خشیت الهی را جزو صفات پرهیزکاران برمیشمرد[۴] و میفرماید: ای گروه مسلمانان، ترس از خدا را شعار خود سازید[۵][۶].
- امام (ع) در جملاتی ضرورت خشیت و نقش حضور این فضیلت در عرصه زندگی را اینگونه بیان میدارد: پس ای بندگان خدا، از خدا پروا کنید و تقوای الهی پیشه سازید، تقوای صاحبدلی که تفکّر بر قلب او سایه افکنده و آنجا را تسخیر کرده، خوف از گناهان بندش را کاهیده، نماز و شبزندهداری، خواب را به کلّی از چشمش ربوده، امید به رحمت حق در روزهای داغ به روزه و تشنگیاش داشته، پارسایی شهواتش را مهار کرده، یاد خدا بر زبانش جاری شده، بهخاطر محفوظ ماندن از عذاب آخرت در دنیا از گناه ترسیده، از امور پرجاذبه شبههناک که سدّ راه هدایت او شود روی گردانده، درستترین و نزدیکترین راه بهسوی هدف و مطلوب را در پیش گرفته، فریبها او را نفریفته و شبههها و فتنهها او را نابینا نساخته است. چنین کسی مژده بهشت یابد و در مهد نعمت آرام گیرد و در بهترین و آسودهترین آرامگاه و پرامنیتترین روز –یعنی رستاخیز- قرار گیرد که از گذرگاه دنیا بهخوبی و سربلندی عبور کرده، رهتوشه آخرت و سعادتش را پیش فرستاده، از ترس عقوبت و مخالفت الهی به کارهای نیک سبقت گرفته، در مهلت زندگی در انجام وظایف از پای ننشسته، در جستوجوی رضایت الهی با جان و دلتلاش کرده، راه زندگیاش را در پرتو خوف و خشیت پروردگار پیموده، در دنیا رستاخیز را در نظر گرفته و آینده خویش را نگریسته، پس بهشت را پاداش و بهره خود دیده است...[۷]. امام (ع) در عین حال هشدار میدهد که مبادا ترس از خداوند در اثر قصور در اعمال و انجام گناهان بهوجود آید که در اینصورت فضیلتی برای فرد بهحساب نمیآید: و از او (خداوند) بهراسید، آنچنان که هرگز گناه نکنید، نه آنکه عذر گناه آورید[۸][۹].
مقدمه
- خوف بر دو نوع است:
- خوف رهبت: خوف از قهر و غضب الهی است؛ و به عبارت دیگر خوف از عدل او؛ و یا به تعبیر قرآن کریم، خوف از مقام ربوبی: ﴿وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى﴾[۱۰].
- خوف خشیت: عبارت است از خوف از عظمت و جبروت و اُبّهت الهی. این خوف، متوقّف بر معرفت الهی است؛ از اینرو بهر مقدار معرفت انسان افزایش یابد، خوف او نیز افزایش مییابد؛ بر این اساس میتوان گفت که این خوف، تنها ویژه عارفان است. قرآن کریم در این رابطه میفرماید: ﴿إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾[۱۱][۱۲].
خشیت از عوامل رستگاری
- افزون بر اطاعت از خدا و پیامبر (ص)، خشیت نیز از اسباب رستگاری است: ﴿وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ﴾[۱۳]. خشیت را به ترس همراه با بزرگداشت[۱۴] یا مراقبت از اعمال همراه ترس[۱۵] معنا کردهاند[۱۶].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ﴿أَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴾؛ سوره توبه، آیه ۱۳
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 334.
- ↑ ﴿ وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ ﴾؛ سوره فاطر، آیه ۲۸
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳: «"قَدْ بَرَاهُمُ الْخَوْفُ بَرْيَ الْقِدَاحِ"»
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۶۵: «"مَعَاشِرَ الْمُسْلِمِينَ اسْتَشْعِرُوا الْخَشْيَةَ"»
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 334.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۸۲: «"فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ تَقِيَّةَ ذِي لُبٍّ شَغَلَ التَّفَكُّرُ قَلْبَهُ وَ أَنْصَبَ الْخَوْفُ بَدَنَهُ وَ أَسْهَرَ التَّهَجُّدُ غِرَارَ نَوْمِهِ وَ أَظْمَأَ الرَّجَاءُ هَوَاجِرَ يَوْمِهِ وَ ظَلَفَ الزُّهْدُ شَهَوَاتِهِ وَ أَوْجَفَ الذِّكْرُ بِلِسَانِهِ وَ قَدَّمَ الْخَوْفَ لِأَمَانِهِ وَ تَنَكَّبَ الْمَخَالِجَ عَنْ وَضَحِ السَّبِيلِ وَ سَلَكَ أَقْصَدَ الْمَسَالِكِ إِلَى النَّهْجِ الْمَطْلُوبِ وَ لَمْ تَفْتِلْهُ فَاتِلَاتُ الْغُرُورِ وَ لَمْ تَعْمَ عَلَيْهِ مُشْتَبِهَاتُ الْأُمُورِ ظَافِراً بِفَرْحَةِ الْبُشْرَى وَ رَاحَةِ النُّعْمَى فِي أَنْعَمِ نَوْمِهِ وَ آمَنِ يَوْمِهِ وَ قَدْ عَبَرَ مَعْبَرَ الْعَاجِلَةِ حَمِيداً وَ قَدَّمَ زَادَ الْآجِلَةِ سَعِيداً وَ بَادَرَ مِنْ وَجَلٍ وَ أَكْمَشَ فِي مَهَلٍ وَ رَغِبَ فِي طَلَبٍ وَ ذَهَبَ عَنْ هَرَبٍ وَ رَاقَبَ فِي يَوْمِهِ غَدَهُ وَ نَظَرَ قُدُماً أَمَامَهُ فَكَفَى بِالْجَنَّةِ ثَوَاباً"»
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۳: «"فَاحْذَرُوا مِنَ اللَّهِ مَا حَذَّرَكُمْ مِنْ نَفْسِهِ وَ اخْشَوْهُ خَشْيَةً لَيْسَتْ بِتَعْذِيرٍ"»
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 334- 335.
- ↑ «و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد تنها بهشت جایگاه اوست» سوره نازعات، آیه ۴۰-۴۱.
- ↑ «و همچنین از مردم و جنبندگان و چهارپایان که با رنگهای گونه گونند؛ از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او میهراسند، بیگمان خداوند پیروزمندی آمرزنده است» سوره فاطر، آیه ۲۸.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۴۱۶-۴۱۷.
- ↑ و کسانی که از خداوند و پیامبرش فرمان برند و از خداوند بهراسند و از او پروا کنند کامیابند؛ سوره نور، آیه: ۵۲.
- ↑ مفردات، ص ۲۸۳، «خشی».
- ↑ التحقيق، ج ۳، ص ۶۴، «خشی».
- ↑ یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.