دشمنستیزی
مقدمه
در قرآن تأکیدات فراوانی در خصوص دشمنشناسی و دشمنستیزی ارائه شده است. هنگامی که خورشید تابناک اسلام در گوشهای از جهان که غرق در جهالت و کفر بود، طلوع کرد، فریاد رهاییبخش قرآن در جهان، طنینانداز شد. بر اساس دیدگاه قرآن، باید برای مصونیت از دشمنان آنان را شناسایی و راه مقابله با آن را جست و جو کرد. قرآن آرزو و قصد نهایی دشمن را چنین به تصویر میکشد: ﴿وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا﴾[۱]. (دشمن همواره بر آن است که سیاست همگونسازی را درباره شما اجرا نماید و برای پیشبرد اهدافش شما را چون خود سازد)[۲].
(دشمن بنابر خصلت خصومتی که دارد همواره در کمین است و منتظر فرصت برای غافلگیری و به غفلت کشاندن شما است)[۳] و (در این رابطه او همواره گمراهی شما را میطلبد)[۴] (از این رو نباید به دشمن اعتماد نمود و از آنان فرد یا گروهی مشاور و سردار و آشنا به اسرار و رموز پنهانی برگزید)[۵] (بدگویی دشمن از شما، خود ترفندی برای اثرگذاری روی شما و برگرداندنتان از راه اسلامتان است)[۶]. (هدف از تهمتها و نسبتهای ناروایشان آن است که شما را نسبت به دینتان بدگمان سازند و شما را به سازش بکشانند و از تمایلات سازشکارانۀ شما، راهی برای نفوذ پیدا کنند و گام نخستین این شکست در برابر دشمن در کمین نشسته، روی خوش نشان دادن و اطاعت کورکورانه از آنان است)[۷]. (قدرتمندی و عظمت و شکوهمندی شما برای دشمن آزاردهنده است و هیچ گاه دشمن چنین حالتی را برای شما نمیپسندد، او میخواهد همواره شما ضعیف و فاقد شکوه و عظمت باشید و ثروت با ذلت را به سرفرازی با نیاز مادی ترجیح دهید و در برخورد با مسائل همواره به اهداف مادی کوتاهمدت بیاندیشید و از فارغ شدن از آخرین مقاومت دشمن)[۸] (بیم به دل راه دهید)[۹]. از جمله نکاتی که قرآن در زمینۀ ضرورت شناخت دشمن گوشزد میکند نارضایتی و بیم دشمن از بهرهجویی درست و مصلحتآمیز از دین است. هر نوع برداشت و بهرهوری از مفاهیم و نصوص دین که به نفع اسلام و مسلمانان باشد، دشمن را بیمناک میکنند و در نتیجه آنان همواره سعی دارند از هر نوع سودمندی دین، راههای بهرهوری از دین را به روی مسلمانان ببندند[۱۰].[۱۱].[۱۲]
منابع
پانویس
- ↑ «بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند» سوره بقره، آیه ۱۰۹.
- ↑ نساء/۸۹.
- ↑ نساء/۱۰۲.
- ↑ آل عمران/۶۹.
- ↑ آل عمران/۱۱۸.
- ↑ ممتحنه/۲.
- ↑ قلم/۸ و ۹.
- ↑ انفال/۷.
- ↑ انفال/۷، تفسیر المنار، ج۲۹ (رشید رضا)، ص۶۰۰ - ۵۶۶ و تفسیر البیان، ج۵ (شیخ طوسی)، ۸۰.
- ↑ بقره/۱۰۵، تفسیر ابنکثیر، ج۱، ص۱۴۹، تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۴۸، ترجمه المیزان، ج۱، ص۳۳۹، تفسیر قرطبی، ج۲، ص۶۱ و تفسیر طبری، ج۱، ص۳۳۷.
- ↑ فقه سیاسی، ج۱۰، ص۲۳۳ - ۲۳۱.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۲۹.