دعوت در سیاست خارجی اسلام چگونه ترسیم شده است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
دعوت در سیاست خارجی اسلام چگونه ترسیم شده است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی
مدخل اصلیدعوت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

دعوت در سیاست خارجی اسلام چگونه ترسیم شده است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فقه سیاسی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.

پاسخ نخست

ابوالفضل شکوری

حجت الاسلام و المسلمین ابوالفضل شکوری در کتاب «فقه سیاسی اسلام» در این‌باره گفته‌ است:

«مسلمانان و رهبر اسلامی، باید کفّار را دعوت به اسلام و پذیرش توحید و نبوت حضرت محمد بن عبدالله (ص) و دیگر مسائل اعتقادی اسلام بنمایند.

بنابراین، “دعوت”، یعنی درخواست پذیرش اسلام توسط مسلمانان از افراد غیر مسلمان. درخواست‌کننده اصطلاحاً “داعی” نامیده می‌شود و “داعی” در دعوت خود باید قصد قربت داشته باشد؛ یعنی این عمل را به منظور جلب رضایت خدا و به عنوان یک تکلیف الهی انجام بدهد. در غیر این صورت مورد قبول خداوند نمی‌باشد.

دعوت از احکام منصوصه اسلام و جزء ضروریات دین است؛ یعنی در مورد آن آیه و دستور صریح و روشن در قرآن مجید آمده است و مسأله‌ای نیست که به طور غیر مستقیم توسط اجتهاد مجتهدان استنباط شده باشد. ولذا اهمیت بسیاری دارد. فقها معمولاً وقتی از جهاد بحث می‌کنند، دعوت را نیز در “کتاب جهاد” می‌آورند. چون آن را به عنوان عمل واجب قبل از جهاد مسلّحانه علیه کفّار ظالم تلقی می‌کنند. روایات و احادیث مربوط به دعوت در کتاب‌های حدیثی نیز جزء کتاب جهاد گنجانده شده است و محدثان و فقیهان کتاب جداگانه و مستقلی برای آن باز نکرده‌اند، اما باتوجه به مسائل متعدد مربوط به بحث دعوت، شایسته است به طور جداگانه و مستقل مطرح شود.

همان‌طور که گفته شد در تقسیم‌بندی فقهی دعوت جزء مسائل عبادی است یعنی باید به قصد قربت به خداوند انجام پذیرد. و اکنون نصوص مربوط به دعوت را در قرآن ملاحظه می‌کنیم: ﴿ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ[۱].

خداوند در این آیه، با کلمه امر ﴿ادْعُ إِلَى... وجوب دعوت را اعلان داشته است. باتوجه به اینکه صیغه امر، دلالت بر وجوب مأمور به دارد (به جز آن مواردی که با قرینه، استثنا شده باشد) و نیز با توجه به سیره و سنت سیاسی پیامبر اسلام که مسأله دعوت را در سرلوحه برنامه‌های خود قرار داده بود، وجوب دعوت برای مسلمانان، محرز و مسلّم می‌باشد. تنها مسأله‌ای که می‌تواند مورد اختلاف‌نظر بین فقها قرار گیرد، واجب کفایی و یا عینی‌بودن آن است؛ چون در تکالیف اسلامی، دو نوع وجوب ملاحظه می‌شود؛ یکی وجوب عینی نام دارد که به شخص مکلّف، عیناً واجب است و با انجام‌دادن دیگران از ذمه او ساقط نمی‌شود؛ مانند تکلیف نماز و... که هرکس خودش باید آن را به‌جا آورد.

دیگری واجب کفایی است و آن بر همه مسلمانان واجب است، اما اگر عده‌ای از ایشان آن را به جا آوردند، از دیگران نیز کفایت می‌کند و لازم نیست فرد فرد مسلمانان آن را انجام دهند؛ مانند “رباطه”، یعنی مرزداری و حفاظت از سر حدات اسلامی. رباطه بر هر فرد مسلمان بالغ و عاقلی واجب می‌باشد؛ اما وجوب آن “کفایی” است.

در مسأله دعوت نیز ممکن است ما آن را یا واجب کفایی و یا واجب عینی بدانیم. اما نظر مشهور فقها بر این است که واجب کفایی است. چنان‌که خود جهاد مسلّحانه با دشمنان اسلام واجب کفایی است. هیچ مسلمانی حق ندارد قبل از آنکه کفّار را به پذیرش اسلام دعوت کند با آنان جنگ و جهاد نماید. دعوت، امر واجبی است که باید قبل از شروع جهاد صورت بگیرد و این نظر همه فقها می‌باشد. شیخ بهائی از فقهای دوران صفویه، در کتاب “جامع عباسی” در این‌باره می‌گوید: “قبل از جهاد، انجام سه امر واجب است: اول دعوت به اسلام است، زیرا ابتدا به قتال با کفّار جایز نیست مگر بعد از آنکه امام با نایب او، ایشان را به شهادتین و اقرار به وحدانیّت خدای تعالی و عدل او و نبوّت حضرت محمد (ص) و امامت حضرت امیر مؤمنان (ع) و اولاد معصوم ایشان‌ها (ع) و جمیع شرایع و احکام آن، دعوت کند و اگر بی‌آنکه امام، کفّار را دعوت به اسلام نماید، مسلمانی یکی از ایشان را بکشد، معصیت کرده است، اما قصاص و دیه بر او نیست.

این دعوت، برای جماعتی لازم است که دعوت به ایشان نرسیده باشد و به بعثت رسول الله (ص) عالم نبوده باشند. اما جماعتی که دعوت به ایشان رسیده باشد و عالم به دعوت و بعثت رسول الله باشند، لازم نیست، لکن سنّت مستحب است”[۲]. فقیه بزرگ شیعه علامه حلّی نیز در کتاب ارزشمند “تبصرة المتعلمین” از “دعوت” به عنوان مرحله قبل از جهاد یاد کرده است[۳]. یکی دیگر از آیات قرآن که وجوب دعوت از آن استفاده می‌شود آیه شریفه زیر است: ﴿فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ[۴].

این آیه، با لحنی بسیار تند و قاطع دستور “دعوت” می‌دهد و آن را به عنوان یک مأموریت الهی که باید انجام پذیرد مطرح می‌سازد و بدیهی است که تخلّف از این فرمان الهی با این صراحت، گناه خواهد بود و امتثالش واجب.

یکی دیگر از آیات دعوت، این آیه شریفه است که می‌فرماید: ﴿وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ[۵].

همین‌طور آیه ۱۰۸ سوره یوسف نیز در زمینه دعوت می‌باشد: ﴿قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۶].

با توجه به منطوق و مفهوم این آیات قرآنی، وجوب دعوت برای مسلمانان، امری مسلم می‌باشد و دولت اسلام باید سیاست خارجی و روابط خود با ملل و کشورهای بیگانه را بر این اساس، تنظیم نماید و استوار سازد. رسالت و نقش سفارت‌خانه‌های دولت اسلامی در کشورهای کافر، در درجه اول “دعوت” رسمی آن دولت و ملت به اسلام می‌باشد. و اساساً منظور از ارسال سفیر همین است چنان‌که پیامبر معظم اسلام (ص) چنین کردند»[۷]

منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی

پانویس

  1. «(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بی‌گمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.
  2. جامع عباسی، ص۱۵۵ (کتاب جهاد).
  3. تبصرة المتعلمین، ص۸۰.
  4. «پس به همین (یگانگی مردم را) فرا خوان و چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و از هوس‌های آنان پیروی مکن» سوره شوری، آیه ۱۵.
  5. «و نکوگفتارتر از کسی که به سوی خداوند فرا خواند و کاری شایسته کند و گوید: من از مسلمانانم کیست؟» سوره فصلت، آیه ۳۳.
  6. «بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا می‌خوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.
  7. شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۳۰۴.