دفاع در فقه سیاسی
مقدمه
همۀ موجودات زنده، اعم از انسان و غیرانسان به حکم فطرت و عقل، برای بقا و ادامۀ حیات نیازمند موانع و دفع دشمن خویشند؛ زیرا جهان ماده، صحنۀ تنازع، بقا و کشمکش است و هر موجود زندهای میکوشد تا از حق فطری زنده ماندن دفاع کند. از آنجا که اسلام، دین عقل و فطرت است، به این نیاز فطری و عقل بشری نیز توجه لازم را مبذول داشته و ضمن تأیید این نیاز فطری و حکم عقلی، بر ضرورت و اهمیت دفاع تأکید ورزیده است. قرآن با این بیان ﴿وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ﴾[۱]، حالت دفاع را به عنوان یک سنت فطری که مانند همۀ سنن طبیعی به خواست و مشیت الهی باز میگردد، ضامن حفظ زندگی و بقا شمرده است و از این رو خداوند انسان را با وسایل دفاعی مجهز کرده و به او اندیشه و تعقل بخشیده که وسایل دفاع را متناسب با نوع مزاحمتها و عوامل و شرایط تهدیدکننده بسازد و به زندگی و آثار شکوهمند آن ادامه دهد[۲].[۳]
دفاع و غربستیزی
دو مفهوم دفاع و غربستیزی ارتباط وثیقی با هم دارند، چون یکی از شیوههای مؤثر در غربستیزی استفاده از دفاع مشروع است. غربستیزی تنها یک خصلت روحی و حالت نفسانی و اخلاق سیاسی نیست. غربستیزی برای جهان اسلام رمز گویایی از یک سیاست عملی و دفاع مشروع است. مبنای نظری اندیشۀ غربستیزی مسئولیت بزرگ جهان اسلام در دفاع مشروع از حقوق خود در برابر غرب متجاوز است و به همین دلیل است که وقتی تجاوز از طرف غرب قطع میشود، ستیز و پیکار جای خود را به محبت و حتی احسان میدهد و قرآن در مورد بیگانگان غیر متجاوز، توصیه به نیکی و احسان نیز کرده است. ﴿أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾[۴]. با این لحاظ، غربستیزی چیزی جز عمل مناسب با دفاع مشروع نیست که در یک فرایند زنجیرهای به تناسب نوع تجاوز و خصومت غرب در اشکال مختلف عملی و سیاستهای خاصی ظاهر میشود و در حقیقت این نوع عمل غرب است که عکس العمل مناسب آن را توسط جهان اسلام به دنبال دارد. دفاع مشروع در اسلام تنها به معنای مشروعیت دفاع نیست، بلکه به معنای ضرورت و لزوم هر نوع عمل جهادی مناسب و مشروع است که به قطع تجاوز میانجامد و با آن پایان میگیرد. بیگمان دفاع مشروع بدون حالت ستیزگری با تجاوزهای دشمنی، ثمری مطلوب به دنبال ندارد و عملیات دفاعی با حالت روانی مناسب، میتواند ثمربخش باشد و آن را به هدف نهایی که قطع تجاوز است، برساند[۵].[۶]
منابع
پانویس
- ↑ «و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمیداشت بیگمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشتها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار میبرند ویران میشد» سوره حج، آیه ۴۰.
- ↑ فقه سیاسی، ج۵، ص۲۸.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۳۴.
- ↑ «خداوند شما را از نیکی ورزیدن و دادگری با آنان که با شما در کار دین جنگ نکردهاند و شما را از خانههایتان بیرون نراندهاند باز نمیدارد؛ بیگمان خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره ممتحنه، آیه ۸.
- ↑ فقه سیاسی، ج۱۰، ص۲۳۷.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۳۴.