عدالت از منظر قرآن به چه معناست؟ (پرسش)
عدالت از منظر قرآن به چه معناست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی |
مدخل اصلی | عدالت سیاسی |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
عدالت از منظر قرآن به چه معناست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث فقه سیاسی است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- عدالت سیاسی در اسلام به چه معناست؟
- عدالت در اندیشه سیاسی در اسلام به چه معناست؟
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید کاظم سیدباقری در کتاب «عدالت سیاسی در قرآن کریم» در اینباره گفته است:
«بر اساس منطق قرآن کریم و در اندیشه سیاسی اسلام که حسن و قبح عقلی میپذیرد، عدالت، در هر حال امری مطلوب است و این نکته ناشی از سودآوری و ضرورت احترام جامعه نیست. عدالت، امری مطلق و ذاتی، فرازمان و فرامکان است که در زمان و مکانهای مختلف، نیازها و مقتضیات زمانه و تجربههای گونهگون افراد، تغییر نمیکند و دگرگونی نمیپذیرد. عدالت، بر قواعدی ثابت و فطری، طبیعی و از پیش تعیین شده مبتنی است که مورد اتفاق همه انسانهاست. به بیان دیگر، عدالت چیزی نیست که به سبب وضع قانون به وسیله قانونگذار یا رواج آن در عرف جاری جامعه، اعتبار و ارزش پیدا کرده باشد؛ بلکه اعتبار و مشروعیت همه آنها از عدالت است. عدالت، تابع خواست و اراده قانونگذار و سلیقه فردی یا جمعی افراد نیست، بلکه حقیقتی است که ارزش ذاتی و اعتبار نفسانی دارد؛ حقیقتی فراتر از عرف و قرارداد که اگر امور جامعه بر اساس آن، تنظیم نگردد، از مشروعیت ساقط میشوند. در اسلام، مردم قطع نظر از دستور شارع، دارای یک رشته حقوق واقعی هستند و عدالت، عبارت است از رعایت و حفظ این حقوق واقعی. اسلام، بیان کننده این حقوق و اجراکننده اصل عدالت در راستای رسیدن به آنهاست[۱]. با توجه به همین دیدگاه است که عدالت، امری پیشینی میباشد و چنین نیست که قاعده یا ضابطهای آن را دگرگون سازد یا بر اساس خواست و منافع افراد یا توافق آنان، عوض شود، بلکه در سرشت انسان ریشه دارد و امری ذاتی و نفسالامری تلقی میگردد؛ به سان فطرت خداجویی او که به تأسیس و قرارداد نیاز ندارد؛ که فرمود: ﴿لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ﴾[۲].
بر اساس اینکه عقل یکی از منابع قطعی برداشت و فهم نصوص دینی به شمار میآید و استنباطهای عقلی نیز مورد پذیرش و تأیید اسلام قرار گرفته است و قرآن کریم نیز خارج از این چارچوبهای قطعی عقلی، حکمی صادر نکرده است، این مکتب نیز عدالت را به حکم عقل، امری نسبی ندانسته و آن را مطلق میانگارد؛ زیرا نسبت عدالت با اساس خاتمیت و ابدیت دین بستگی دارد؛ چون دین میگوید عدالت هدفی از اهداف انبیاست و اگر عدالت در هر زمان، یک نوع باشد و تغییر یابد، پس چه قانونی میتواند ابدیت داشته باشد؟[۳] عدالت بر پایه حقوق واقعی و فطری استوار است؛ هم فرد، حق دارد و هم اجتماع. عدالت از اینجا پیدا میشود که حق هر فردی به او داده شود. عدالت، رعایت همین حقوق است؛ بنابراین در تمام زمانها یکی بیشتر نیست و اینکه میگویند عدالت، امری نسبی است، درست نیست. عدالت بر پایه حق و استحقاق بنا شده است و عموم استحقاقهای انسان، همیشه ثابت، یکنواخت و مطلق است و نسبی نیست[۴].
عدالت، امری اعتباری نیست، بلکه حقیقتی ثابت است که آن را میتوان با عقل و با بهره از فطرت خدایی دریافت. اصل پیشینی عدالت که در سراسر هستی و تکوین جریان دارد، ما را یاری میدهد تا بر اساس معیارهایی، رفتارها و اعمال حاکمان و شهروندان را ارزیابی کنیم و تا اندازهای دریابیم که حقوق کداماند و چه هنگام آنها به درستی ادا نمیشوند؛ پس عدالت حتی پیش از تشریع و فرمان خدا، مطلوب است و معنایش آن است که عقل انسانی مطلوبیت آن را در مییابد؛ آنسان که زشتی ستم را میفهمد.
یک نکته اینجا باقی میماند و آن، حوزه مربوط به اجرای عدالت است که دارای مراتب و نسبی است؛ به تعبیری دیگر، هم عملیات اجرای آن در جوامع گوناگون، تفاوت مییابد و ثابت نیست و هم در فرایند اجرای عدالت، ممکن است جامعهای به درصدی از معیارهای عدالت نزدیک شده باشد و جامعهای کمتر یا بیشتر؛ لذا ارزیابی آن سنجهها، نسبی است و دارای مراتب؛ همچنانکه میتوان برخی راهکارهای اجرایی عدالت در عرصههای مختلف را از نصوص دینی برگرفت تا برای نمونه در مرحله اجرایی عدالت سیاسی، نهادهای سیاسی، امکانات یا توانمندیها و منصبها، بر حسب قواعد حقمدارانه توزیع شوند و بسیاری دیگر را بر اساس موازین عقلی و تجربه عقلایی»[۵]
منبعشناسی جامع فقه سیاسی
پانویس
- ↑ ر.ک: مرتضی مطهری، بیست گفتار، ص۴۰ و ۶۲.
- ↑ «هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار» سوره روم، آیه ۳۰.
- ↑ ر.ک: مرتضی مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، ص۳۱۷.
- ↑ ر.ک: مرتضی مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، ص۳۱۴-۳۳۷.
- ↑ سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص ۱۳۳.