غلو در فقه اسلامی
مقدمه
غلوّ در اصطلاح عبارت است از گذشتن از حدّ و بالا بردن مرتبه پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) و یا غیر آنان به مرتبه خدایی یا شریک بودن با خدا در افعال او، از قبیل آفریدن، روزی دادن، میراندن و زنده کردن آفریدهها و یا تفویض و واگذار کردن خدا امور خلق را به آنان و کنار رفتن و دخالت نکردن او در امور یاد شده.
از مصادیق غلوّ، برتر دانستن امامان (ع) از پیامبر (ص) و یا برابر دانستن مقام امامان (ع) با مقام آن حضرت است؛ به گونهای که رسالت و وساطت رسول خدا (ص) بین خدا و بندگان، آنان را دربرنگیرد[۱].
در غلوّ و بالا بردن به مقام خدایی تفاوتی نیست میان اینکه غالی اعتقادی به خدای دیگر نداشته باشد یا داشته باشد؛ لکن بگوید خدا در آنان حلول کرده و یا با ایشان یکی شده است[۲].
اعتقاد به اینکه پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع)، اسماء و اوصاف خدای تعالی و دست قدرت او در جریان فیض الهی به سوی خلق هستند، بدون شک غلوّ محسوب نمیشود[۳].
روایات متعددی بر این مطلب دلالت دارد. از عنوان یاد شده به مناسبت در باب طهارت سخن گفتهاند.
حکم شرعی غالی
غلات، اگر غلوشان در ربوبیت و یا بالا بردن بندگان به مرتبه خدایی و یا شریک بودن با او باشد، بدون شک، کافر و مشرک هستند؛ چنانکه اعتقاد به نبوت و پیامبری امامان (ع) نیز موجب کفر و معتقدان به آن کافراند؛ لکن اعتقاد به تفویض، بر خلاف ضرورت دین است و بر معتقد به آن، حکم منکر ضروری جاری میشود[۴].
ظاهر کلام جمعی از فقها ثبوت کفر غلات به سبب انکار ضروری است [۵]؛ لکن برخی گفتهاند: اگر غلات منکر وجود خدا باشند، حکم آنان حکم بت پرستان است؛ اما اگر منکر وجود خدا نباشند، لکن معتقد به حلول خدا در ائمه (ع) یا اتحاد باشند، منکر ضروری به شمار رفته و محکوم به حکم آناند[۶].[۷]
منابع
پانویس
- ↑ روض الجنان، ج۱، ص۴۳۶ ـ ۴۳۷؛ روضة المتقین، ج۱۲، ص۲۱۳؛ مرآة العقول، ج۳، ص۱۴۷؛ مصباح الفقیه، ج۷، ص۲۹۰ ـ ۲۹۲؛ بحوث فی شرح العروة، ج۳، ص۳۰۵ ـ ۳۰۶؛ التنقیح (الطهارة)، ج۲، ص۷۳ ـ ۷۴.
- ↑ بحوث فی شرح العروة، ج۳، ص۳۰۶.
- ↑ مصباح الهدی، ج۱، ص۴۰۸؛ التنقیح (الطهارة)، ج۲، ص۷۴ ـ ۷۵؛ صراط النجاة (تبریزی)، ج۵، ص۲۷۷ ـ ۲۷۸.
- ↑ العروة الوثقی، ج۱، ص۱۴۰؛ التنقیح (الطهارة)، ج۲، ص۷۳ ـ ۷۴؛ بحوث فی شرح العروة، ج۳، ص۳۰۶ ـ ۳۰۷؛ کتاب الطهارة (امام خمینی)، ج۳، ص۴۶۰.
- ↑ شرائع الاسلام، ج۱، ص۴۲؛ ارشاد الاذهان، ج۱، ص۲۳۹؛ البیان، ص۹۱؛ الرسائل العشر (حلّی)، ص۱۴۶.
- ↑ کتاب الطهارة (شیخ انصاری)، ج۵، ص۱۵۰؛ مصباح الفقیه، ج۷، ص۲۹۰ ـ ۲۹۲؛ مستمسک العروة، ج۱، ص۳۸۶.
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵، ص ۶۰۱-۶۰۲.