مقام امانت الهی به چه معناست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
مقام امانت الهی به چه معناست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مقام معصوم
مدخل اصلیمقام معصوم

مقام امین الله به چه معناست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط با بحث‌های مقام معصوم، امانت الهی و مقام امانت الهی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مقام معصوم مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید علی حسینی میلانی

آیت‌الله سید علی حسینی میلانی در کتاب «با پیشوایان هدایتگر» در این‌باره گفته‌ است:

««وَ الأَمَانَةُ المَحفُوظَةُ» خداوند متعال، ائمه (ع) را به صورت امانت در اختیار ما قرار داده است، امّا امانتی بسیار سنگین که فرمود: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ[۱]. در روایتی در ذیل این آیه حضرت فرمودند: منظور از امانت، ولایت امیر مؤمنان علی (ع) است. خداوند متعال خود آن را حفظ کرده است. مگر قرآن کریم در میان این امّت امانت نیست؟ خداوند متعال در آیه دیگری می‌فرماید: ﴿وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ[۲]. خداوند متعال، ائمه (ع) را در بین مردم قرار داد، آنان با مردم نشست و برخاست داشتند. مردم به راحتی می‌توانستند به خدمت آن بزرگواران برسند. در اثر کوتاهی مردم بود که امام کاظم (ع) سال‌ها در زندان به سر بردند، مقصّر مردم بودند. اگر حضرت ولی عصر (ع) در دسترس مردم نیستند (تا به خدمتشان برسند؛ هم‌چنانی که اصحاب ائمه در زمانشان خدمت آن بزرگواران می‌رسیدند) مردم مقصّر هستند. امام (ع) در بین مردم است؛ ولی خداوند متعال، ائمه (ع) را حفظ کرده است. حفظ ائمه فقط به سالم بودن جانشان نیست؛ بلکه حفظ آنان به حفظ شخصیت آن بزرگواران است. شخصیت هر کسی به مبانی اعتقادی، اعمال و اخلاق اوست و انسان در این سه بُعد نشان داده شده و شناخته می‌شود. اگر این سه بُعد در کسی جمع شد آن جا کمال شخصیّت اوست. مرتبه بالای این ابعاد در ائمه اطهار (ع) وجود دارد. آیا تاکنون کسی توانسته به شخصیت ائمۀ ما خدشه‌ای وارد کند؛ چه در مبانی اعتقادیشان، چه در افعال و تروکشان و چه در صفات و ملکاتشان؟ دشمنان اهل بیت نیز به این جهات در ائمه (ع) اقرار می‌کنند و کسانی که پیرو اهل بیت نیستند نسبت به آنان خضوع می‌نمایند. پس شخصیّت ائمه (ع) محفوظ است، گرچه شخصشان محفوظ نبوده و به شهادت رسیده‌اند. بنابراین، آن بزرگواران در اختیار ما هستند، اما خداوند متعال حافظ آن‌هاست. البته پیروان پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) موظّف هستند که در حفظ آن بزرگان کوشا باشند، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى‌ أَهْلِها[۳].

حفظ حضرات ائمه (ع) در این زمان به این است که:

  1. ولایت محافظت بشود، ولایت ائمه (ع) نزد ما امانت و گرانمایه‌ترین ودیعه است، که گذشتگان برای حفظش از جان و مال گذشتند تا محفوظ ماند و در اختیار ما قرار گرفت.
  2. محافظت بر شئونات ائمه و شخصیّت آن حضرات، در افعال، اقوال، صفات و مبانی اعتقادی به گونه‌ای باشد که موجب خدشه بر آنان نشود. از این رو در روایتی امام صادق (ع) فرمودند: «کونوا لنا زیناً و لا تکونوا علینا شیناً»[۴] برای ما زینت و مایۀ افتخار ما باشید، نه این که باعث سرافکندگی ما نزد دشمنان ما باشید. و در روایت دیگری زید شحّام گوید: امام صادق (ع) فرمود: ای زید! با مردم (اهل سنت) با آداب آنان معاشرت کنید، در مساجد آنان نماز بخوانید، از بیمارانشان عیادت کنید، بر جنازه‌هایشان حاضر شوید. اگر توانستید که پیش نماز آنان باشید و اذان گوی ایشان شوید، پس این کار را انجام دهید؛ زیرا وقتی شما چنین رفتار کنید آنان می‌گویند: اینان شیعیان جعفری مذهب‌اند، رحمت خداوند بر جعفر بن محمّد باد که چه نیکو اصحاب خود را تربیت می‌کند و چون این رفتارهای شایسته را ترک گویید با خود می‌گویند: اینان شیعیان جعفری‌اند، خداوند او را جزا دهد که اصحاب خود را چه بد پرورش داده است.[۵]

آری خداوند متعال تضمین کرده که ائمه (ع) را از نظر شخصیت حفظ کند؛ هم‌چنانی که قرآن محفوظ است و هیچ کسی نتوانسته نسبت به قرآن مجید ایراد منطقی قابل بحث بگیرد. نخستین کسی که در تاریخ اسلام شخصیت پیامبر اکرم (ص) را قبل از ائمه (ع) هدف قرار دد و خواست شخصیت آن بزرگواران را از بین ببرد، معاویه بود. او دستور داد امیرالمؤمنین (ع) را لعن کنند و نسبت‌های دروغ به ائمه (ع) در زمان امویان توسط معاویه باب شد. امّا بزرگان امویان تصریح کرده‌اند که هر چه ما به اینان بد گفتیم این‌ها بیشتر عزیز و بزرگ شدند. از این رو معاویه تصمیم گرفت آن بزرگواران را به شهادت برساند، و این بود که حضرت امیر (ع) را با همکاری خوارج به شهادت رساندند. همین طور برای به شهادت رساندن امام حسن مجتبی و سیّد الشهداء (ع) هر کدام جداگانه طرحی ریخت و هر دو فرقۀ خوارج و امویان با هم همکاری کردند. خلاصه، خداوند متعال شخصیت ائمه اطهار (ع) را چنان حفظ کرده که احدی نمی‌تواند تا روز قیامت کم‌ترین خدشه‌ای وارد کند. البتّه حضرت امیر، امام حسن مجتبی و سیّد الشهداء (ع) امویان را مفتضح و رسوا کردند که عمل هر سه بزرگوار مکمّل هم دیگر بود و نه تنها در کیان بنی امیه؛ بلکه در کیان قبل از بنی امیه که آنان را سرکار آورده بودند، تزلزل شد. از این رو دشمنان اهل بیت (ع) هم اکنون نیز با عزاداری سیّد الشهداء مبارزه می‌کنند و می‌گویند: اقامۀ عزا بر سیّد الشهداء (ع) موجب لعن بنی امیه و معاویه می‌گردد و اگر باب لعن معاویه باز شد، لعن، به ما فوق وی نیز سرایت می‌کند. پس حفظ عزاداری امام حسین (ع) جزء وظایف ماست.

باب آزمایش: «وَ البَابُ المُبتَلَی بِهِ النَّاسُ مَن أتَاکُم نَجا وَ مَن لَم یَاتِکُم هَلَکَ»[۶]. ابتلا یعنی امتحان. راغب اصفهانی می‌گوید: بلوته: أختبرته. سپس می‌گوید: إذا قیل: ابتلی فلان کذا و أبلاه، فذلک یتضمّن أمرین: أحدهما: تعرّف حاله و الوقوف علی ما یجهل من أمره. و الثانی: ظهور جودته ورَداءته. و ربما قصد به الأمران و ربما یقصد به أحدهما. فإذا قیل فی الله تعالی بلا کذا، أو أبلاه، فلیس المراد إلّا ظهور جودته ورداءته دون التعرف لحاله.... إذا کان الله علّام الغیوب، و علی هذا قوله عزّوجل: ﴿وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ[۷].[۸] و معنای باب معروف است که به محلّ دخول به مکانی مثل خانه، و به چیزی که وسیلۀ رسیدن به علم است نیز باب می‌گویند»[۹].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت الله خاتمی؛
آیت الله سید احمد خاتمی در کتاب «در آستان امامان معصوم ج۲» در این‌باره گفته‌ است:

«واژه "امانت" و واژه "محفوظ" کلماتی روشن و بی‌نیاز از تفسیر‌اند. آنچه باید مورد بحث قرار گیرد، معنای ترکیبی آن است؛ یعنی باید دید مراد از "امانت محفوظه" چیست؟ شارحان زیارت جامعه کبیره چند معنا برای این جمله ذکر کرده‌اند:

  1. امامان معصوم (ع) امانت‌های الهی در دست مردم هستند. آنان «وَدِيعَةُ اللَّهِ‏ وَ وَدِيعَةُ رَسُولِهِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏» هستند. بر مردم است که امانتدار شایسته‌ای باشند و وظیفه خود را در قبال آنان انجام دهند.
    1. مودّت آنان، هم در قلب باشد و هم در بیرون ابراز شود.
    2. به سیره قولی و فعلی آنان تمسّک شود.
    3. ولایت آنان در عمل پذیرفته شود.
    4. آنان الگوی عملی انسان در زندگی باشند.
    5. بر آنان صلوات فرستاده شود.
    6. به یاد آنان باشند.
    7. در شادی آنان شاد و در اندوه آنان اندوهگین باشند. اینها بخشی از وظایفی است که ما در پیشگاه اهل بیت (ع) داریم[۱۰].
  2. شما همان امانتی هستید که بر آسمان‌ها و زمین عرضه شد، آنان از پذیرش آن امانت سرباز زدند و انسان آن را پذیرفت[۱۱]. مرحوم علامه مجلسی بعید نمی‌داند که در نسخه اصل «الْأَمَانَةِ الْمَعْرُوضَةِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏» باشد. روایات فراوانی از اهل بیت (ع) گویای آن است که مقصود از این امانت، ولایت معصومین (ع) است[۱۲].
  3. مراد این است که: شما امامان معصوم (ع) امانتی هستید که در کنار کتاب خدا حفظ شده‌اند و تا دامنه قیامت در کنار قرآن خواهید بود.
  4. آن‌که اهل بیت (ع) امانتداران شایسته امانت امامت‌اند که آن را در هر شرایطی حفظ کردند و از آسیب، در امان نگهداشتند؛ هر امامی با تمام توان خویش کیان امامت را حفظ کرده آن را به امام بعدی خود سپرده است. در روایتی که در ذیل آیه ۵۸ از سوره نساء از حضرت امام صادق (ع) رسیده حضرت فرمود: "خداوند، امام را امر کرده که آنچه را نزد اوست، به امام بعد از خودش داده و به ائمه (ع) امر کرده که به عدالت حکم کنند و به مردم امر کرده تا از آنان اطاعت کنند"[۱۳]. آنان در سخت‌ترین شرایط با مایه گذاشتن از جان و تمامی سرمایه‌های در اختیار خود، به پاسداری از "ولایت" (که روح و جان اسلام است) پرداخته‌اند. سلام بر امامان معصوم (ع) که امانت "امامت و ولایت را پاسداری و حفظ کردند»[۱۴].
۲. حجت الاسلام و المسلمین ب‍ح‍ری‍ن‍ی‌؛
حجت الاسلام و المسلمین سید م‍ج‍ت‍ب‍ی‌ ب‍ح‍ری‍ن‍ی‌ در کتاب «جامعه در حرم» در این‌باره گفته‌ است:

««وَ الاَمانَةُ المَحفُوظَةُ» شمایید امانت محفوظ و سپرده‌ای که خداوند برای ارشاد و هدایت خلق شما را محفوظ داشته، و یا شما جمعی هستید که به عنوان امانت به خلق سپرده شده و حفظ و حراست شما بر آنان فرض و لازم گردیده است، و یا امامت و ولایت شما امانتی است که خداوند به شما سپرده و حفظ و نگه‌داری آن را از شما خواسته و هر کدام از شما باید آن را به امام و حجّت بعد از خود برساند و بسپارد، و یا امامت و ولایت شما امانتی است که حق تعالی آن را بر همۀ موجودات عرضه داشته و هیچ کس به خود اجازۀ حمل آن را نداده است. هر کدام از این احتمالات شواهدی از روایات دارد که فقط به نقل یک حدیث نسبت به معنای آخر بسنده می‌کنیم.

حضرت صادق (ع) فرمود: خداوند ارواح ائمه (ع) را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه داشت و نور آنان همۀ آن‌ها را زیر پر گرفت و در حقّشان فرمود آنچه فرمود، و ولایت حضراتشان را به صورت امانت بر تمامی خلق عرضه نمود و پیوسته پیامبران آن را حفظ نموده و به اوصیا و مخلصین از امّت خود خبر می‌دادند و همگی ابا و امتناع از حمل آن داشتند، تا سرانجام آن انسانی که اساس همۀ ظلم‌ها تا قیامت بود، آن را حمل نمود، و این است قول خدای تعالی: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا[۱۵].[۱۶]
۳. آقای حسینی؛
آقایسید مجتبی حسینی در کتاب «مقامات اولیاء» در این‌باره گفته‌ است:

««وَالْأَمَانَةُ الْمَحْفُوظَةُ»:

بار امانت بر دوش انسان: به امانتی که حفظ شده یا به حفظ آن دستور داده شده، امانت محفوظ می‌گویند. ائمه (ع) امانت‌های محفوظ هستند. شاید برای بسیاری از کسانی که با قرآن سر و کار دارند، مجهولی وجود داشته باشد: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا[۱۷] آیه نشان می‌دهد که ارزش انسان در آفرینش بیش از آسمان و زمین و کوه‌هاست؛ چون موجودی که در نهایت پذیرای این امانت شد (درست یا غلط) انسان بود. اینها همه نمادین است و امر غلطی در اصل آفرینش اتفاق نمی‌افتد. به هر حال از اینکه این امانت را قبول کرد، می‌شود فهمید انسان ظرفیت دریافت‌هایی دارد که عظمت‌های ظاهری این عالم مثل آسمان و زمین و کوه، ظرفیت دریافتش را نداشتند. در دیدگاه اسلام، انسان ظرفیت دریافت و پذیرش و تحمل امانت را دارد و این امانت به قدری سنگین است که مخلوقات دیگر نمی‌توانند آن را تحمل کنند. امانت الهی رابطه خاص بین انسان و خداست. پس این امانت را به دست هر کس می‌توان سپرد. خداوند قدرت و کلیدی را در اختیار انسان قرار می‌دهد. این امانت و کلید دست هر کس باشد، می‌تواند دنیا را با آن زیر و رو کند.

امانت همان ولایت است: وقتی از امام رضا (ع) سؤال کردند که آن امانت چیست. فرمودند: «اَلْأَمَانَةُ الْوَلاَيَةُ مَنِ ادَّعَاهَا بِغَيْرِ حَقٍّ فَقَدْ كَفَرَ»[۱۸] امانتی که در این آیه ذکر شده، ولایت است و هر فردی که آن را به غیر حق ادعا کند کافر است. پس مسئله بسیار بزرگ است. گاهی کسی علم ندارد، اما ادعا می‌کند که در فلان جا تدریس می‌کند. او دروغگو است، اما کافر نیست. چیزی که ادعای دروغ آن، کفر است، ادعای رابطه خاصی است که تنها بعضی از انسان‌ها با خدا دارند و در متن و درون آن، توحید نهفته است. ولایت، قدرت تصرف و اختیاری است که خداوند در اختیار انسان گذاشته است. انسان‌هایی که صاحب ولایت هستند، صاحب تأثير و اثرند و امر و نهی آنها امر و نهی خدا محسوب می‌شود. جداسازی امر تکوین و تشریع، موضوع زائدی است که عالمان برای فهم بهتر مطلب ایجاد کرده‌اند. در مورد خدا واقعاً تکوین و تشريع وجود ندارد. یک امر بیشتر نیست: ﴿وَمَا أَمْرُنَا إِلاَّ وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ[۱۹] امر این افراد تکوینی است و از درون آن تشريع هم فهمیده می‌شود. بین تکوین و تشریع، مرزی وجود ندارد. این ولایت آن امانتی است که قرن‌ها محفوظ مانده است. این فراز از زیارت جامعه کبیره می‌گوید که ممکن است حوادثی که در طول تاریخ بشریت اتفاق افتاده، گردی روی آن امانت نشانده باشد، اما امانت همچنان محفوظ است و حافظ و ضامن آن، معصومین (ع) هستند. اگر یک قطعه طلا در گِل یا خاک بیفتد، ممکن است از نظر ظاهری آلوده شده باشد، اما بعد از شست‌وشو دوباره همان طلاست. آن امانت، برتر و فراتر از این است که حوادث کوچک دنیا بتواند دگرگونش کند. امانت محفوظ، آن امانتی است که خداوند در آدم (ع) گذاشت و از صلب به رحم منتقل شد تا به زمان پیامبر (ص) و ائمه (ع) رسید. هم‌اکنون این امانت نزد امام زمان (ع)، محفوظ است. این امانت محفوظ همیشه می‌تواند با انسان ارتباط برقرار کند. همیشه هست و باید باشد و مردم به آن احتیاج دارند؛ بنابراین انسان در ارتباط با امانت ولایت الهی، هرگز محدود نیست»[۲۰].

پرسش‌های وابسته

  1. مقام نور الهی به چه معناست؟ (پرسش)
    1. مقام نور الله به چه معناست؟ (پرسش)
  2. مقام واسطه فیض الهی به چه معناست؟ (پرسش)
  3. مقام باب الله به چه معناست؟ (پرسش)
  4. مقام عین الله به چه معناست؟ (پرسش)
  5. مقام وعد الله به چه معناست؟ (پرسش)
  6. مقام سبیل الله به چه معناست؟ (پرسش)
  7. مقام صاحب الزمان به چه معناست؟ (پرسش)
  8. مقام میثاق الله به چه معناست؟ (پرسش)
  9. مقام اجتباء به چه معناست؟ (پرسش)
  10. مقام اختیار به چه معناست؟ (پرسش)
  11. مقام اصطفاء به چه معناست؟ (پرسش)
  12. مقام شهادت به چه معناست؟ (پرسش)
  13. مقام تأیید الهی به چه معناست؟ (پرسش)
  14. مقام ارتضاء به چه معناست؟ (پرسش)
  15. مقام طهارت به چه معناست؟ (پرسش)
  16. مقام ولی نعمت به چه معناست؟ (پرسش)
  17. مقام خلافت الهی به چه معناست؟ (پرسش):
    1. مقام خلافت الهی در عالم اجسام به چه معناست؟ (پرسش)
    2. مقام خلافت الهی در عالم مجردات به چه معناست؟ (پرسش)
  18. مقام انسان کامل به چه معناست؟ (پرسش)
  19. مقام حجت الهی به چه معناست؟ (پرسش)
  20. مقام اعراف به چه معناست؟ (پرسش)
  21. مقام میزان به چه معناست؟ (پرسش)
  22. مقام صراط الهی به چه معناست؟ (پرسش)
    1. مقام صراط مستقیم به چه معناست؟ (پرسش)
  23. مقام قسمت کننده بهشت و جهنم به چه معناست؟ (پرسش)
    1. قسیم النار و الجنة به چه معناست؟ (پرسش)
  24. مقام شفاعت به چه معناست؟ (پرسش)
  25. مقام تزویج کننده بهشتیان به چه معناست؟ (پرسش)

پانویس

  1. ما امانت را بر آسمان‌ها، زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آن‌ها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید. سوره احزاب آیه ۷۲.
  2. و همانا ما آن (قرآن را) صیانت و محافظت می‌کنیم. سوره حجر آیه ۹.
  3. به راستی خدا به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبانش بدهید! سوره نساء آیه ۵۸.
  4. الأمالی، شیخ صدوق: ۴۸۴، حدیث ۶۵۷، بحار الأنوار: ۶۵ / ۱۵۱، حدیث ۶.
  5. «یا زید! خالقوا الناس بأخلاقهم، صلّوا فی مساجدهم، و عودوا مرضاهم، و اشهدوا جنائزهم، و إن استطعتم أن تکونوا الأئمّة و المؤذنین فافعلوا، فإنّکم إذا فعلتم ذلک قالوا: هؤلاء الجعفریة، رحم الله جعفراً، ما کان أحسن ما یؤدّب أصحابه، و إذا ترکتم ذلک قالوا: هؤلاء الجعفریة، فعل الله بجعفر، ما کان أسوأ ما یؤدّب أصحابه»؛ من لا یحضره الفقیه: ۱ / ۳۸۳، حدیث ۱۱۲۸، وسائل الشیعه: ۸ / ۴۳۰، حدیث ۱.
  6. و شما دروازه آزمایش مردم هستید، کسی که به سوی شما آمد نجات یافت و آن که نیامد نابود شد.
  7. سوره بقره آیه۱۲۴.
  8. مفردات غریب القرآن: ۶۱.
  9. ر.ک: حسینی میلانی، سید علی، با پیشوایان هدایتگر ج۳؛ ص۷۰ تا ۷۵.
  10. اهل البیت فی الکتاب والسنّه، ص۳۸۱ - ۳۵۱.
  11. سوره احزاب، آیه:۷۲.
  12. بحارالأنوار، ج۱۰۲، ص۱۴۱.
  13. «أَمَرَ اللَّهُ‏ الْإِمَامَ‏ أَنْ‏ يَدْفَعَ‏ مَا عِنْدَهُ‏ إِلَى الْإِمَامِ الَّذِي بَعْدَهُ وَ أَمَرَ الْأَئِمَّةَ أَنْ يَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ وَ أَمَرَ النَّاسَ أَنْ يُطِيعُوهُم‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۷۸.
  14. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲؛ ص۵۴۳تا ۵۴۵.
  15. «ما امانت الهى و بار تكليف را بر آسمانها و زمين و كوه‌ها عرضه كرديم پس از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند و[لى] انسان آن را برداشت راستى او ستمگرى نادان بود»؛ سوره احزاب، آیه ۷۲.
  16. ر.ک: ب‍ح‍ری‍ن‍ی‌، سید م‍ج‍ت‍ب‍ی‌، جامعه در حرم؛ ص۴۶۴.
  17. «ما امانت الهى و بار تكليف را بر آسمانها و زمين و كوه‌ها عرضه كرديم پس از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند و[لى] انسان آن را برداشت راستى او ستمگرى نادان بود»؛ سوره احزاب، آیه ۷۲.
  18. عيون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۳۰۶
  19. سوره قمر، آیه ۵۰.
  20. حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیاء ج۲؛ ص ۲۷۴.