نظام سیاسی سلطنت پادشاهان
مقدمه
مراد از نظام سلطنت، نوعی حکومت موروثی است که در میان مسلمانان و در امتداد نظام خلافت پیدا شد و به شکلگیری نظامهای سلطنتی قدرتمند، در عالم تشیّع و تسنّن انجامید؛ همانند: سلاجقه، آلبویه، دولت عثمانی و سلسلههای صفویه، افشاریه، قاجاریه و حتی سلسله پهلوی که در سایه دینمداری حکومت داشتند و با نسبتهای متفاوتی خود را به دین منتسب میکردند. این تفاوت نسبت را از شاه طهماسب صفوی که سلطنت خود را با اجازه محقق کرکی انجام داد و از او به عنوان ولیفقیه در امور اذن تصرف گرفت و نیز کلیه امور شرعی به دست محقق کرکی بود[۱]، میتوان ملاحظه کرد تا شاهان پهلوی که در حرکتی متعارض، به ظاهر خود را طرفدار اهلبیت و ائمه اطهار (ع) دانسته و سلطنت خود را عطیه الهی و تحت توجه ائمه معصومین قلمداد میکردند و نیز خود را سایه خدا میدانستند؛ ولی در عمل به دنبال برانداختن اساس دین، تضعیف نهادهای دینی، بیاعتبار ساختن دین در اذهان عمومی و همچنین تضعیف عقاید و باورهای دینی مردم و عقب راندن احکام و ضوابط دینی از امور حقوقی و اجتماعی آنها، بودند. البته شیعیان و علمای شیعه، گاهی مواقع از روی اضطرار، تقیه و حفظ مصلحت مسلمین، حکومت سلاطین را میپذیرفتند؛ اما همچنان آنها را، غاصب حق ولایت میدانستند.
اغلب علمای اهلسنت بر این عقیده بودند که حاکم در جوامع اسلامی مصداقی از “ولی امر” مورد اشاره در کتاب و نص است. در این نظریه، “ولی امر” به کسی اطلاق میشود که عهدهدار “امر” باشد؛ چنانچه ابنتیمیه[۲] با اشاره به حدیثی از پیامبر که فرمودهاند: اگر تعداد کمی؛ حتی سه نفر یا در برخی از متون، دو نفر، مسلمان به سفری میروند، لازم است، یکی از آنها عهدهدار “امامت” دیگری شود، نصب امام به مفهوم پیشوا یا ولی امر را واجب دینی میداند. او مانند: “ابن جماعه” و بسیاری دیگر، ضرورت حکومت و نصب امام را در گرو کیفیت و شرایط حکومتی و مقید بدانها نمیداند و با استفاده از احادیث منسوب به پیامبر، معتقد است که: زندگی کردن تحت حکومت امام جائر در مدت شصت سال، بهتر از یک شب بدون امیر به سر بردن است و نیز اگر امیر یا سلطان جائر باشد، رعایا حق سرپیچی از تکالیف را ندارند. البته به اعتقاد او، آنان باید در حیات اجتماعی شرکت فعال داشته باشند؛ بنابراین و اصل امر به معروف و نهی از منکر، کلید این مشارکت را در اختیار مردم قرار میدهد؛ ولی نباید از این اصل برای به هم زدن یکپارچگی جامعه استفاده نمود؛ به تعبیر دیگر، قیام علیه امیر جائر، نفی شده است[۳]. خنجی[۴] از علمای شافعی مذهب با پذیرش نظریه “استیلا” یا زور و غلبه به عنوان یکی از شیوههای انعقاد امامت، واژههای سلطان، امام و خلیفه را در مورد فرد واحدی به کار میبرد و به نوعی، امامت و خلافت را در سلطنت منحل میخواند و اطاعت از امر سلطان را در امر و نهی کند، واجب میشمارد[۵].
در مقام ارزیابی نظام سلطنت، میتوان مزایای نسبی و معایب آن را برشمرد؛ چنانچه: تمرکز تصمیمگیری، ساده بودن روند اجرای امور حکومت و افزایش اقتدار حکومت از مزایای آن محسوب میشود؛ اما محوریت خواستهها و اراده شخص حاکم، فدا شدن منافع و مصالح عمومی به سود منافع شخصی یا خاندان حاکم از معایب آن است. همچنین با وجود ادعای دینی بودن این نوع نظامها، پایبندی به شؤون و اخلاقی و احکام دینی در حکومت و زندگی فردی سلاطین کمتر مشاهده میشود؛ از این رو نظامهای سلطنتی موجب خدشهدار شدن دین در باور عمومی شدهاند؛ و همچنین وجود نظام وراثتی در انتقال سلطنت، بدون توجه به شرایط لازم برای تصدی حکومت، منجر به فرمانروایی افراد نالایق گردیده است[۶].
منابع
پانویس
- ↑ رجوع کنید به کتاب: روضات الجنات، محمدباقر موسوی خوانساری، ج۴، ص۳۶۲، ۳۶۳ و همچنین مفاخر اسلام، علی دوانی، ج۴، ص۴۴۱ و نیز: ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، عبدالله افندی اصفهانی، ص۴۵۶.
- ↑ تقیالدین ابوالعباس احمد بن عبدالحلیم معروف به ابن تیمیه، متولد ۶۶۱ ق در حران دمشق.
- ↑ قادری، حاتم، اصلاح اندیشههای سیاسی در اسلام و ایران، ص۱۰۷ [به نقل از احمد ابن تیمیه “السیاست الشرعیه فی اصلاح الراعی و الرعیه”، ص۱۳۸].
- ↑ فضلالله بن روزبهان خنجی معروف به خواجه ملا، که ایرانی نژاد بود.
- ↑ خنجی، فضلالله بن روزبهان، “مهماننامه بخارا”، ص۱۸.
- ↑ نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۸۷.