محافظت از پیامبر خاتم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از پاسداران پیامبر)

پاسداران پیامبر

بر مبنای روایات و اخبار تاریخی، رسول خدا(ص) اصولاً محافظ و نگهبانی خاص نداشت و افراد داوطلبانه به پاسداری حضرت می‌پرداختند[۱]. به ویژه هنگام جنگ و دیدارهای خاص با گروه‌های اعزامیِ قبایل، که امکان خطر از طرف آنان بود، ایشان محافظ و پاسدار داشتند. زمانی که پیامبر در شعب ابو‌طالب بودند، ابوطالب برای حفظ جان رسول خدا جوانانی از بنی هاشم را برای پاسداری و محافظت در شب از پیامبر تعیین می‌کرد[۲]. البته آیۀ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ[۳] در مکه قبل از هجرت نازل نشده، بلکه هنگام بازگشت پیامبر از حج نازل شده[۴]و سورۀ مائده آخِرین سورۀ قرآن است[۵].

طرح خوابیدن علی در شب هجرت رسول خدا(ص) از مکه به مدینه برای محافظت از جان پیامبر[۶]نیز این نکته را ثابت می‌کند که پیامبر نیاز به محافظ داشت.

اکنون به اختصار به محافظان حضرت و موارد استفاده از پاسداران و نگهبانان اشاره می‌کنیم که این خود نشان می‌دهد که پیامبر در موارد خطر از نیروی انتظامی و نگهبان استفاده می‌کرد.

بسیاری، از انس بن مالک نقل کرده‌اند: قیس بن سعد بن عباده، مانند یک فرمانده شُرطه و نیروی انتظامی در خدمت رسول خدا بود: «قیس بن سعد برای حضرت مانند رئیس نیروی انتظامی برای یک امیر و مسئول شهر بود»[۷]

صالحی در سبل الهدی بابی دارد با تعبیرِ شمشیرداران پیامبر؛ یعنی کسانی که دستورهای رسول خدا(ص) را با شمشیر اجرا می‌کردند. وی اوّلین نفر را قیس بن سعد می‌شمارد و از افراد دیگری نیز یاد می‌کند که آنها را می‌‌توان به عنوان نیروی انتظامی حضرت دانست که در اجرای دستورهای پیامبر و حدود شرعی و کیفر مجرمان تلاش می‌کردند. آنان عبارتند از:

  1. ضحاک بن سفیان بن عوف بن ابی بکر بن کلاب کلابی؛
  2. ابو‌سعید خدری؛
  3. علی بن ابی طالب؛
  4. زبیر بن عوام؛
  5. مقداد بن أسود؛
  6. محمد بن مسلمه؛
  7. عاصم بن ثابت بن ابی اقلح[۸].[۹]

پاسداری در زمان پیامبر

اینک به نمونه‌هایی از پاسداران و محافظان پیامبر(ص) اشاره می‌کنیم:

  1. در مسجد نبوی وقتی افراد ناشناس به دیدار حضرت می‌آمدند، محافظانی برای ایشان بود. در مسجد نبوی ستونی به استوانۀ حَرَس مشهور است. سمهودی، نام آن را «محرّس» دانسته و می‌نویسد: نام آن استوانۀ علی بن ابی طالب(ع) است؛ زیرا ایشان کنار آن می‌نشست و از پیامبر حفاظت می‌کرد[۱۰]. این حفاظت بیشتر وقتی بود که وُفُود؛ یعنی نمایندگان قبایل که بعد از فتح مکه برای دیدار با پیامبر میآمدند، به همین جهت سال نهم هجری سال وفود نامیده شده است[۱۱] چون هنوز اسلام و کفرشان مشخص نبود.
  2. دیگر موارد نگهبانی مربوط به زمان‌های جنگ نیز به سه قسم تقسیم می‌شوند؛ نگهبانی از منطقۀ جنگی، شهر مدینه و از شخص رسول خدا(ص)، که مسلمانان حفاظت از ایشان را وظیفۀ خود می‌دانستند.

نمونه‌ای چند از حفاظت داوطلبانه از پیامبر: ابو‌ایوب انصاری در شبی که رسول خدا با صفیه دختر حی بن اخطب پس از فتح خیبر [در سال هفتم هجری] ازدواج کرد، کنار خیمۀ حضرت، شمشیر به دست از سرِ شب تا صبحنگهبانی داد. پیامبر که بیرون آمد و او را دید، پرسید: چه شده‌ای ابو‌ایوب؟ گفت: ای رسول خدا(ص)! بر جان شما از سوی این زن ترسیدم؛ زیرا پدر و همسرش را در جنگ کشتید و تازه مسلمان است. پیامبر فرمود: ـبارالها ابو‌ایوب! را حفظ فرما، همان گونه که شبانه در پاسداری از من کوشید»[۱۲].[۱۳]

نام برخی نگهبانان و پاسداران پیامبر

منابع تاریخی و رجالی تنی چند را نگهبان و پاسدار پیامبر گزارش کرده‌اند که موارد پاسداری گروهی از آنان مشخص و جمعی نامشخص است. برابر گزارش واثلة بن اسقع: دسته‌ای از اصحاب صُفّه وظیفه‌شان نگهبانی و پاسداری بوده است. آنان در مکانی خاص به نام «مَحْرَس» تجمع میکردند. او نقل می‌کند: من از زمرۀ بیست پاسدار بودم. روزی گرسنگی بر ما غلبه کرده بود و من جوانترین آنان بودم و مرا به جانب پیامبر فرستادند که از گرسنگی به حضرت شکوا بَرَم. او در خانهاش بود و پس از آگاهی از گرسنگی ما، فرمود: آیا چیزی هست؟ گفتند: آری، ای پیامبر! این جا مقداری نان و شیر است. فرمود: برایم بیاورید! نانها را در شیر ترید کرد و فرمود: ده تن از یارانت را بیاور و ده تن دیگر در محرس باقی باشند. آنان آمدند و غذا خوردند و سیر شدند ولی چیزی از آن کاسته نشد که من تعجب کردم! سپس فرمود: به محرس برو و ده تن دیگر را بیاور. آنان نیز مانند گروه قبلی غذا خوردند و سیر شدند[۱۴].

در کتاب مناقب آل ابی طالب با عنوان پاسداران پیامبر، نام گروهی آمده که محلّ مأموریتشان مشخص و برخی نامشخص است[۱۵]. کتاب سبل الهدی[۱۶] نیز چنین عنوانی دارد. ابتدا نام پاسدارانی را که محلّ مأموریت آنان مشخص نیست می‌آوریم؛ سپس به نقل دیگر محافظان پیامبر(ص) می‌پردازیم:

  1. سعد بن عباده[۱۷]؛
  2. حذیفه بن یمان[۱۸]؛
  3. ادرع اسلمی[۱۹]؛
  4. عبدالله بن مسعود[۲۰]؛
  5. مرثد بن ابی مرثد غنوی[۲۱]؛
  6. فاکه بن سکن انصاری[۲۲]؛
  7. خشرم بن حباب بن منذر بن جموح[۲۳]؛
  8. صخر بن جبر انصاری[۲۴]؛
  9. عباس عموی پیامبر[۲۵].[۲۶]

محافظان پیامبر در جنگ بدر

جنگ بدر اوّلین درگیری پیامبر با کفّار قریش، دشمن مسلمانان بود، از همین روی مسلمانان احتیاط‌های لازم را برای حفاظت از جان پیامبر خدا(ص) می‌کردند و جمعی را نگهبان حضرت در این نبرد قرار داده‌اند.

  1. ابو‌قتاده: در شب جنگ بدر از رسول خدا(ص) محافظت می‌کرد و حضرت در حقّ وی فرمود:بارالها! ابو‌قتاده را حفظ فرما؛ همان گونه که پیامبر را در این شب محافظت کرد.[۲۷]؛
  2. سعد بن معاذ: وی برای حفاظت از پیامبر سایه‌بانی ساخت و خود همراه جمعی از انصار حفاظت ایشان را به عهده داشت که مبادا دشمن به سوی آن حضرت یورش برد[۲۸]. به نقلی: ابوبکر هم کنارِ عَریش به پاسداری از پیامبر پرداخت[۲۹].
  3. ابو‌عبدالله جبّار بن صخر بن أمیة بن خنساء: از پاسداران پیامبر در جنگ بدر معرفی شده است[۳۰].[۳۱]

محافظان پیامبر در جنگ اُحد

  1. محمد بن مسلمه: پاسدار حضرت در روز جنگ احد معرفی شده است[۳۲].
  2. هنگام جنگ احد، گروهی مسئول پاسداری و محافظت از شهر مدینه بودند. عبدالله بن عمر که پیامبر او را به جهت سنّ اندکش که هنوز بالغ نبود از حضور در نبرد محروم ساخته بود، گوید: من همراهِ پاسداران مدینه در شهر بودم که در جمعِ آنان اوس بن ثابت، اوس بن عرافه و رافع بن خدیج بودند [۳۳].[۳۴]

نگهبانان پیامبر در دیگر جنگ‌ها

  1. زبیر بن عوّام: پاسدار حضرت در روز جنگ خندق بود[۳۵].
  2. شبی که روز آن بنی‌قریظه حکم رسول خدا(ص) را پذیرفتند، محمد بن مسلمه مسئول پاسداران شهر مدینه بود[۳۶].
  3. مغیرة بن شعبه: او در حدیبیه شمشیر به دست از حضرت پاسداری می‌کرد[۳۷]. برخی اسلام آوردنش را همین هنگام دانسته‌اند.
  4. در غزوۀ ذات رقاع که مسلمانان در شِعب و درّه‌ای توقف کردند، پیامبر فرمود: چه کسی از ما حفاظت می‌نماید؟ مردی از مهاجران و مردی از انصار این وظیفه را انجام دادند. عمار یاسر از مهاجران و عَبّاد بن بِشر از انصار بودند[۳۸].
  5. بِلال حبشی و ذکوان بن عبد قیس، نگهبانان حضرت در وادی القری بودند[۳۹].
  6. در مسیر خیبر، سعد بن ابی وقّاص محافظ پیامبر(ص) بود[۴۰].
  7. زیاد بن اسد، شب فتح مکه پاسداری می‌داد[۴۱].
  8. نقل شده: در فتح مکه وقتی پیامبر در حِجْر اسماعیل نماز می‌خواند، عمر بن خطّاب شمشیر به دست کنارِ حضرت ایستاد، تا نماز ایشان تمام شد[۴۲].
  9. در جنگ حنین مسئول پاسداران پیامبر انس بن ابی مرثد غنوی بود[۴۳].
  10. در نبرد تبوک، مسئول پاسداران پیامبر عباد بن بشر بود که بیست روز این وظیفه را انجام داد[۴۴].

پیامبر(ص) در بازگشت از تبوک نیز محافظانی داشت. عمّار یاسر، زمام شتر حضرت را گرفته بود و حذیفة بن یمان از پشت آن را می‌راند که نُه نفر به پیامبر حمله کردند و تصمیم داشتند حضرت را با ناقه‌اش به پرتگاه بفرستند و پیامبر را بکشند. پیامبر فرمود: اگر کنار نروند، نام آنان و قبیله‌شان را با صوت بلند اعلان خواهند کرد. آنها از ترس رسوایی به جمع سپاهیان پیوستند. حذیفه آنان را شناخت و اسم‌هایشان را می‌دانست؛ زیرا پیامبر به وی گفته بود. از این رو وی منافقان را به خوبی می‌شناخت[۴۵] و به صاحبِ سرِّ پیامبر مشهور شده بود، چون چهرۀ آنان را دیده بود[۴۶]. برابر نقلی: آنان چهارده نفر بودند که پیامبر هشت نفرشان را اهل آتش می‌داند[۴۷].

برابر نقلی نیز دوازده تن بودند[۴۸].

از آنچه بیان شد، استفاده می‌شود پیامبر محافظانی داشت که در مواردی خاص به پاسداری از جان حضرت می‌پرداختند تا از گزند دشمن محفوظ باشد و گروهی بودند که دستورهای حضرت را در اجرای حدود شرعی اعمال می‌کردند که اینها را در مجموع می‌‌توان از مأموریت‌های نیروی انتظامی دانست. این حساسیت برای پاسداری از پیامبر(ص) در میان مسلمانان ادامه داشت تا این آیه نازل شد.

وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ[۴۹].

پس از آن، پیامبر محافظانش را مرخّص کرد[۵۰].

البته با توجه به آنچه گذشت، این آیه باید در سال‌های پایانی عمر پیامبر نازل شده باشد[۵۱]. اگر ما عمّار و حذیفه را در سفر تبوک محافظ بدانیم، می‌‌توان ادعا کرد نزول آیه در حجةالوداع پیامبر (سال دَهُم هجرت) بوده است.

در زمان خلفا نیز افرادی خاص به عنوان محافظ نبودند، به گونه‌ای که وقتی هُرمزان را به اسارت به مدینه آوردند و دید خلیفۀ مسلمانان هیچ محافظ و پاسداری ندارد تعجب کرد. و گفت: پس حاجبان و پاسداران او کجا هستند؟ پاسخ دادند: محافظ و حاجبی ندارد. گفت: این شیوه مانند روش انبیاست. گفته شد: عمل وی مانند پیامبران است[۵۲].

امام علی(ع) محافظ شخصی نداشت و افراد در شجاعت وی تردید نداشتند؛ اما وقتی خوارج با حضرت به مخالفت برخاستند، گاهی قنبر شبها شمشیر به دست از ایشان حفاظت می‌کرد؛ اما امام او را از این کار بازداشت[۵۳] که در ادامه خواهد آمد.[۵۴]

منابع

پانویس

  1. طبری، جامع البیان، تحقیق خلیل میس، ج۶، ص۴۱۵.
  2. واحدی، أسباب نزول الآیات، ص۲۰۵؛ طبرانی، معجم الکبیر، ج۱۱، ص۲۵۶-۲۵۷؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۶۶، ص۳۲۴؛ هیثمی، مجمع الزّوائد، ج۷، ص۱۷؛ ابن‌جوزی، زاد المسیر، ج۲، ص۳۰۱.
  3. «و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.
  4. تفسیر القمی، ج۱، ص۱۷۳.
  5. ابن‌عاشور، التّحریر و التّنویر، ج۱۰ ص۷.
  6. شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۵۱.
  7. كان قيسُ بن سعد مِنَ النَّبيِ(ص)، بمنزلةِ صاحبِ الشُرطَةِ منَ الأميرِ؛ رجال کشّی، اختیار معرفة الرّجال، با تعلیقات میرداماد، ج۱، ص۲۹؛ ابن‌حزم، جمهرةأنساب العرب، ص۳۶۵؛ صالحی شامی، سبل الهدی و الرّشاد، ج۱۱، ص۳۹۹؛ ابن‌عبدالبر، الإستیعاب، ج۳، ص۱۲۸۹، ش۲۱۳۴؛ ابن‌حجر، الاصابه، ج۵، ص۳۶۰، ش۷۱۹۲؛ به نقل از: صحیح بخاری و ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۲۰، ص۴۴۴، در شرح حال محمد بن خزیمه، ش۵۵۶.
  8. صالحی شامی، سبل الهدی، ج۱۱، ص۳۹۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۶۰۲.
  9. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج4، ص 282 - 284.
  10. سمهودی، وفاء الوفاء، ج۲، ص۴۴۸؛ مرعشی، شرح إحقاق الحق، ج۸، ص۳۴۸؛ جعفر مرتضی عاملی، الصّحیح من سیرة النّبی الأعظم، ج۵، ص۶۹. برخی مکان پاسداری و محافظت را مَحْرَس دانستهاند (ابن درید، جمهرة اللغه، ج۱، ص۵۱۱) اسم مکان از ثلاثی مجرد مَحْرَس است مانند مَعْبَد و از ثلاثی مزید بر وزن اسم مفعول آن مانند مُحَرّس که مکان حُرّاس است. و ستون مُحرّس (یا حَرَس) در کنار ستون وفود است.
  11. ابن هشام، سیرة النبویه، ج۲، ص۵۵۹؛ ابن اثیر، اسدالغابه، چ دارالکتب العلمیه، ج۱، ص۳۰.
  12. «أللّهُمَّ احْفَظْ أباأیُّوبَ کَما باتَ بِحِفْظِی»؛ کتانی، نظام الحکومة النّبویه، ج۱، ص۲۸۷.
  13. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج4، ص 284 - 285.
  14. متقی هندی، کنز العمّال، ج۱۲، ص۳۸۰ – ۳۸۱، ش۳۵۴۰۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳۵، ص۳۴۷.
  15. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۶۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۴۸؛ عبدالحسین امینی، الغدیر، ج۷، ص۲۰۲.
  16. صالحی شامی، سبل الهدی، ج۱۱، ص۳۹۷.
  17. ابن‌شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۶۳؛ ابن جوزی، زاد المسیر، ج۲، ص۳۰۱.
  18. ابن‌الجوزی، زاد المسیر، ج۲، ص۳۰۱.
  19. ابن‌حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۹۲-۱۹۳.
  20. صالحی شامی، سبل الهدی، ج۱۱، ص۳۹۸-۳۹۹.
  21. صالحی شامی، سبل الهدی، ج۱۱، ص۳۹۹.
  22. بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ج۱، ص۲۸۶.
  23. ابن‌حجر، الاصابه، ج۲، ص۲۴۵، ش۲۲۷۲.
  24. بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ج۱، ص۲۸۶؛ ابن‌حجر، الاصابه، ج۲، ص۳۳۲، ش۴۰۶۵.
  25. طبرانی، معجم الأوسط، ج۴، ص۲۱، ش۳۵۱۰.
  26. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج4، ص 285 - 286.
  27. «أللّهُمَّ احْفَظْ أبا قَتادةَ كَما حَفِظَ نَبيَّكَ هَذَهِ اللَّيلَةِ»؛ ابن‌حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۷۳؛ مقریزی، إمتاع الأسماع، ج۱۰، ص۳۷.
  28. ابن‌هشام، سیرةالنّبویه، تحقیق سقا، ج۲، ص۲۸۰؛ ابن‌سیدالنّاس، عیون الأثر، ج۱، ص۳۰۰؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۶۳؛ علامه أمینی، الغدیر، ج۷، ص۲۰۲-۲۰۳: مُتَوشِّحُ السّيف، في نَفَر مِن الأنصارِ يَحْرُسُونَ رَسول الله(ص) يَخافُونَ عَلَيْه كَرَّةَ العَدُوِّ.
  29. ابن‌هشام، سیرةالنّبویه، تحقیق سقا، ج۲، ص۲۸۰؛ مفید، الافصاح، ص۱۵۶.
  30. بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ج۱، ص۲۸۶.
  31. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج4، ص 287.
  32. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۶۳.
  33. کتانی، نظام الحکومة النّبویه، ج۱، ص۲۸۸.
  34. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج4، ص 287 - 288.
  35. سبل الهدی، ج۱۱، ص۳۹۹؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۶۳.
  36. کتانی، نظام الحکومة النّبویه، ج۱، ص۲۸۸.
  37. سبل الهدی، ج۱۱، ص۳۹۹.
  38. کتانی، نظام الحکومة النّبویه، ج۱، ص۲۸۸.
  39. سبل الهدی، ج۱۱، ص۳۹۸-۳۹۹؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۶۳.
  40. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۶۳.
  41. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۶۳.
  42. کتانی، نظام الحکومة النّبویه، ج۱، ص۲۸۷؛ حجر اسماعیل، خانۀ اسماعیل پیامبر متصل به کعبه به صورت نیم دایره است.
  43. کتانی، نظام الحکومة النّبویه، ج۱، ص۲۸۸.
  44. کتانی، نظام الحکومة النّبویه، ج۱، ص۲۸۸.
  45. ر.ک: سیمای کارگزاران، ج۱، ص۳۱۶؛ طبرانی، معجم الکبیر، ج۶، ص۲۱۳.
  46. ابن‌کثیر، البدایة و النّهایه، ج۵، ص۲۵؛ تاریخ یعقوبی، مترجَم، ج۱، ص۴۳۰؛ صالحی شامی، سبل الهدی، ج۱۰، ص۲۶۲.
  47. مامقانی، تنقیح المقال، مقدمه، ج۱، ص۲۱۴؛ مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج۸، ص۱۲۳؛ بیهقی، سنن الکبری، ج۹، ص۳۳؛ طبرانی، معجم الکبیر، ج۳، ص۱۶۶؛ ابن‌بطریق، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص۳۳۴.
  48. نیشابوری، صحیح مسلم، ج۸، ص۱۲۳؛ بیهقی، سنن الکبری، ج۱۲، ص۱۹۸؛ احمد، مسند احمد حنبل، ج۴، ص۳۱۹؛ ج۵، ص۳۹۰؛ طبرسی، إعلام الوری (یک جلدی)، ص۱۲۴؛ بحارالانوار، ج۲۱، ص۲۴۸؛ طبری، المسترشد فی إمامة علی بن أبی‌طالب(ع)، ص۵۹۳.
  49. «و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.
  50. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۶۳؛ بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۴۸؛ طبری، جامع البیان، تحقیق خلیل میس، ج۶، ص۴۱۴-۴۱۵؛ هیثمی، مجمع الزّوائد، ج۷، ص۱۷.
  51. نَوَوی، شرح صحیح مسلم، ج۱۵، ص۱۸۳: و مَعلومٌ أنَّ الآيةَ نُزِلَتْ بعد ذلِكَ بِأَزْمانٍ؛ روشن است این آیه در اوایل ورود پیامبر به مدینه نازل نشده، بلکه بعدها نازل شده است.
  52. تاریخ طبری، ج۳، ص۱۸۳.
  53. کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۹.
  54. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج4، ص 288 - 290.