پرچمداری
به کسانی که هنگام نبرد پرچم سپاه را به عهده میگرفتند، پرچمدار میگفتند. معمولاً پرچمدار در عربی به آنان صاحب لِوا یا صاحب عَلَم میگفتند از شجاعان سپاه برگزیده میشدند. اهتزاز پرچم نیز به معنای مقاومت نیروهای خودی بود و هنگام پیروزی، پرچم به اهتزاز در میآمد و پرچمدار به جلو حرکت میکرد.[۱]
پیشینۀ عَلَم و پرچمداری
پرچم و علَم در هر سپاهی نشان آنان بوده است. پرچم، رنگی خاص و شعاری ویژه دارد و نیروهای جنگ جوی هر سپاه با پرچم خود شناخته میشدند و میشوند. این علامت بیشتر در نبردها به کار میرفت. در روایتی از امام صادق[۲] و امام علی(ع)[۳] نقل کردهاند: اوّلین کسی که پرچم برافراشت، ابراهیم پیامبر بود. او پرچم را با شعار لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ[۴] برای نخستین بار برافراشت. این نکته از خبر تهذیب الأحکام از امام باقر(ع)، نیز استفاده میشود[۵] که علامه مجلسی در شرحش آن را به همین معنا، یا برافراشتن پرچم برای اعلای کلمۀ توحید دانسته است[۶]. بدیهی است که قبل از ابراهیم دیگران هم پرچم داشتند، ولی اهمیت کار در برافراشتن پرچم توحید بوده؛ چه لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ بر پرچم نوشته شده، یا برای ترویج دین توحیدی، پرچم برافراشته باشد. همین روایات، ابراهیم را اوّلین مجاهد راه خدا معرفی کردهاند و شاید استفاده از پرچم در همین جهاد بوده است.[۷]
نامهای پرچم سپاه
دربارۀ پرچم سپاه، سه تعبیر و نام داریم:
- عَلَم نام پرچمی است که آن را باعث جمع شدن سپاه دانستهاند[۸]. برای علم دو تعبیر خاص بیان کردهاند.
- «لِواء» که برافراشته میشود و در دست صاحب سپاه و فرمانده کلّ سپاه بوده است[۹]. برای اعزام افراد به مناطق مختلف برای او لوا بسته میشد[۱۰].
- «رایه» که به علَم و پرچم معنا شده است. عَلمی که نصب میشود، تا از دور دیده شود[۱۱] و در اختیار فرمانده عملیات قرار میگیرد. برخی این معنا را برای لوا آوردهاند[۱۲].
زمخشری، «رایه» را «علَم خُرد» و «لوا» را «علَم بزرگ» دانسته، که به فارسی آن را «درفش» گویند [۱۳].
شیخ صدوق نقل میکند: برای پیامبر، رایهای به نام «عقاب» و لوایی به نام «معلوم» بود که به علی به ارث رسید[۱۴]. در جنگ صفّین، نجاشی (قیس بن عمرو) شاعرِ سپاه علی(ع)، از لوای عقاب سخن رانده است[۱۵].[۱۶]
اهمیت پرچمدار
به جهت اهمیتی که برافراشته بودن پرچم هنگام جنگ داشت. پرچمداران همیشه از نیروهای مطمئن و فرماندهان شجاع سپاه برگزیده میشدند. وظیفۀ صاحب رایه و یا پرچمدار در یک سپاه، حفاظت از آن و حرکت به سمت جلو بود. او نقش زیادی در پیشبرد سپاه داشت. حفاظت از پرچم در نبرد به معنای پایداری یک نیرو است. حرکت به جلو یک پرچم هنگام نبرد، به معنی پیشروی به سمت دشمن تلقی میشد و اهتزاز آن توسط فرمانده، به معنای مقاومت نیروهای تحت فرمان او و افتادن آن، نشانهای از شکست است.
از همین روی، کسی که این وظیفه را به عهده میگیرد، کاری دشوار بر عهده دارد. به همین جهت گفتهاند: پرچم همیشه در دست شجاعان است؛ کسانی که خللی نیابند و متزلزل نگردند[۱۷].[۱۸]
پرچمدار پیامبر
از لقبهای حضرت علی (ع) در متون تاریخی و حدیثی، "صاحب اللّواء" است، به معنای پرچمدار میدانهای نبرد و رئیس ستاد عملیات و فرماندهی جنگ. در تعابیری که نسبت به "عقد لواء" (بستن پرچم) بهکار رفته، مفهوم سپردن فرماندهی و مدیریّت جنگ نهفته است. وقتی پیامبر خدا برای اسامة بن زید هم در روزهای آخر حیات خویش پرچم بست، نوعی سپردن فرماندهی به او بود و الزام دیگران به پیروی از وی، نهتنها اینکه پرچم در دست او باشد. بر پرچم علی بن ابی طالب (ع) این شعر نوشته بود: الحرب إن باشرتها فلا یکن منک الفشل و اصبر علی أهوالها لا موت إلاّ بالأجل[۱۹] نیز این شعر: هذا علیّ و الهدی یقوده من خیر فتیان قریش عوده[۲۰] امیر المؤمنین (ع) در دنیا و آخرت و صحرای محشر، صاحب لوای پیامبر است. در جنگهای متعدد زمان رسول خدا (ص) نیز، پرچم پیامبر به دست آن حضرت بود. مثل جنگ خیبر، جنگ احد و دیگر غزوات. در طبقات کبری آمده است: إنّ علیّ بن أبی طالب کان صاحب لواء رسول اللّه (ص) یوم بدر و فی کلّ مشهد[۲۱] از پیامبر خدا احادیث فراوانی در این مورد روایت شده است، از جمله: علیّ أخی و صاحب لوائی[۲۲]؛ أنت صاحب لوائی فی الدّنیا و الآخرة[۲۳] این مفهوم، با تعابیر دیگری مثل صاحب رایتی، حامل لوائی، بیده لوائی، حامل لواء الحمد، معک لواء الحم، «»، «» و... آمده است.[۲۴] نیز اینکه: علی (ع) در روز قیامت، حامل پرچمی بزرگ است که برآن نوشته است: "علیّ ولیّ اللّه".[۲۵] پرچمی که در قیامت به دست علی (ع) است، "لوای حمد" نام دارد، با ویژگیهای شگفت و نورانی که پرچم حضرت رسول (ص) است در دست آن حضرت و با آن وارد بهشت میشود.[۲۶] نشان جبهۀ محمّدی و علامت اقتدار و نفوذ و هدایتگری پرچم حضرت رسول در دنیا و آخرت، در دستان علی بن ابی طالب (ع) است و خود او پرچم بلند جبهۀ ایمان و فلاح در دنیا و آخرت است. پیامبر خدا (ص) فرمود: "علیّ آیة الحقّ و رایة الهدی"،[۲۷] علی (ع) نشانۀ حق و پرچم هدایت است.[۲۸]
منابع
پانویس
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۴، ص ۲۵۱.
- ↑ ابن شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج۳، ص۲۹۹؛ بحارالانوار، ج۱۲، ص۵۷.
- ↑ ابن اشعث، الجعفریات، ص۲۸؛ قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج۱، ص۳۴۴؛ بحارالانوار، ج۹۷، ص۵۱.
- ↑ «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
- ↑ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۷۰: «وَ أَوَّلُ مَنِ اتَّخَذَ الرَّايَاتِ إِبْرَاهِيمُ(ع) لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ».
- ↑ علامه مجلسی، ملاذ الاخیار، ج۹، ص۴۵۱.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۴، ص ۲۵۱ - ۲۵۲.
- ↑ فراهیدی، العین، ج۲، ص۱۵۳؛ ازهری، تهذیب اللّغه، ج۲، ص۲۵۴: العَلَم: الرايةُ الّتي إليها يَجْتَمِعُ الجُندُ.
- ↑ ابناثیر، النّهایه، ج۴، ص۲۷۹؛ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۲۶۶: اللِّوَاء: الرّايةُ و لا يُمْسِكُها إلّا صاحبُ الجَيْشِ.
- ↑ ابنسعد، طبقات الکبری، دارالکتب العلمیه، ج۲، ص۱۲۸؛ مقریزی، إمتاع الأسماع، ج۲، ص۹۵.
- ↑ راغب، مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۷۵: الرَّايَةُ: العلامة المنصوبةُ للرّؤية.
- ↑ عاصمی، سمط النّجوم العوالی، ج۲، ص۲۷: واللّواء هُوَ العَلَمُ الَّذي يُحْمَلُ في الحرب يُعْرَفُ بِهِ مُوضِعُ صاحِبِ الجيشِ وَقَدْ يَحْمِلُهُ أميرُ الجيشِ نَفْسُه و قَدْ يَدْفَعُهُ لِمُقَدَّمِ المُعَسْكَرِ و قَدْ صَرَّحَ جَماعةٌ مِنَ أئمة اللّغة بِتَرادُفِ اللَّواءِ و الرّايَةِ.
- ↑ زمخشری، مقدمة الأدب، ص۶۹.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹؛ صدوق، الأمالی، ص۷۲.
- ↑ منقری، وقعة صفّین، ص۳۹۶: رَأَيْتُ اللِّوَاءَ لِوَاءَ الْعُقَابِ.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۴، ص ۲۵۲ - ۲۵۳.
- ↑ نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، ص۷۴۷: الرّاية لا تَكونُ إلِا بِأَيْدي الشُّجعانِ، حتّى لا تُخَلُّ و لا تُمالُ.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۴، ص ۲۵۳.
- ↑ اگر به جنگ پرداختی سستی مکن، بر هراسهای جنگ شکیبا باش، هیچ مرگی جز با اجل نیست.
- ↑ «این علی (ع) است که هدایت او را رهبری میکند، شاخۀ او از بهترین جوانان قریش است». بحار الأنوار، ج ۴۲ ص ۶۰
- ↑ موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱ ص ۱۸۰، به نقل از طبقات کبری و تاریخ دمشق.
- ↑ کشف الغمّه، ج ۱ ص ۳۲۷
- ↑ کشف الغمّه، ج ۱ ص ۳۲۷
- ↑ کشف الغمّه، ج ۱ ص ۱۴۹تا۱۵۳
- ↑ احقاق الحق، ج ۷ ص ۱۳۷
- ↑ بحار الأنوار، ج ۳۹ ص ۲۱۲
- ↑ موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۸ ص ۱۲۴
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۳۶.