هستی‌شناسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۱۲: خط ۱۲:
[[خداوند]] [[ربّ]] و صاحب [[اختیار]] ([[مالک]] و مدبّر) عالم است؛ نه تنها [[خدا]]، ایجاد کننده [[عالم هستی]] و پدید آورنده آن است، بلکه [[حکومت]] بر آن و تدبیرش نیز به قدرت اوست: {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، اللَّهُمَّ لَكَ‏ الْحَمْدُ بَدِيعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ...}}؛ «[[حمد]] خداوندی را که [[پروردگار]] جهانیان است. بار خدایا، حمد باد تو را ای پدید آورنده [[آسمان‌ها]] و [[زمین]]، ای صاحب جلالت و [[عظمت]]، ای مهتر مهتران، ای [[معبود]] هر معبود، ای آفریننده هر موجود»<ref>نیایش چهل‌وهفتم.</ref>.
[[خداوند]] [[ربّ]] و صاحب [[اختیار]] ([[مالک]] و مدبّر) عالم است؛ نه تنها [[خدا]]، ایجاد کننده [[عالم هستی]] و پدید آورنده آن است، بلکه [[حکومت]] بر آن و تدبیرش نیز به قدرت اوست: {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، اللَّهُمَّ لَكَ‏ الْحَمْدُ بَدِيعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ...}}؛ «[[حمد]] خداوندی را که [[پروردگار]] جهانیان است. بار خدایا، حمد باد تو را ای پدید آورنده [[آسمان‌ها]] و [[زمین]]، ای صاحب جلالت و [[عظمت]]، ای مهتر مهتران، ای [[معبود]] هر معبود، ای آفریننده هر موجود»<ref>نیایش چهل‌وهفتم.</ref>.


همچنین در [[وصف]] [[آفریدگار]] هستی عرض می‌کند: «تویی که هرچه به عرصه وجود آورده‌ای به [[میزان]] معین آورده‌ای و هر چیز آماده کرده‌ای، و کارهای عالم [[نیک]] سامان داده‌ای. تویی که در آفرینش شریکی یاری‌ات نکرده و در [[کارها]] به وزیری نیازت نیفتاده و در کارها تو را [[شاهد]] و ناظری نبوده است. تویی که چون اراده کنی حتمی است و هرچه تقدیر کنی بر مقتضای [[عدل]] است و هرچه [[حکم]] کنی از روی [[انصاف]] است»<ref>نیایش چهل‌وهفتم.</ref>.
همچنین در وصف [[آفریدگار]] هستی عرض می‌کند: «تویی که هرچه به عرصه وجود آورده‌ای به [[میزان]] معین آورده‌ای و هر چیز آماده کرده‌ای، و کارهای عالم [[نیک]] سامان داده‌ای. تویی که در آفرینش شریکی یاری‌ات نکرده و در [[کارها]] به وزیری نیازت نیفتاده و در کارها تو را [[شاهد]] و ناظری نبوده است. تویی که چون اراده کنی حتمی است و هرچه تقدیر کنی بر مقتضای [[عدل]] است و هرچه [[حکم]] کنی از روی [[انصاف]] است»<ref>نیایش چهل‌وهفتم.</ref>.


[[مُلک]] و حکومت خدا بر عالم بی‌زوال است؛ [[امام سجاد]] {{ع}} در این مورد بیاناتی دارد: «ای خداوندی که از آنِ توست [[پادشاهی]] [[ابدی]] جاویدان.... ای خداوندی که از آنِ توست [[عزّت]] و [[غلبه]] [[جاودانه]]، هر چند روزگاران بگذرند و سال‌ها به سر آیند و زمان‌ها و روزها سپری شوند. [[سلطه]] تو را آن پیروزمندی است که نه آغاز شناسد و نه انجام. [[مُلک]] تو را رفعتی است که هیچ چیزش در نیابد و توصیف واصفان هرچه فرا رود، به فروترین پایه آن [[رفعت]] و اعتلا که برای خود گزیده‌ای نخواهد رسید»<ref>نیایش سی‌ودوم.</ref>.
[[مُلک]] و حکومت خدا بر عالم بی‌زوال است؛ [[امام سجاد]] {{ع}} در این مورد بیاناتی دارد: «ای خداوندی که از آنِ توست [[پادشاهی]] [[ابدی]] جاویدان.... ای خداوندی که از آنِ توست [[عزّت]] و [[غلبه]] [[جاودانه]]، هر چند روزگاران بگذرند و سال‌ها به سر آیند و زمان‌ها و روزها سپری شوند. [[سلطه]] تو را آن پیروزمندی است که نه آغاز شناسد و نه انجام. [[مُلک]] تو را رفعتی است که هیچ چیزش در نیابد و توصیف واصفان هرچه فرا رود، به فروترین پایه آن [[رفعت]] و اعتلا که برای خود گزیده‌ای نخواهد رسید»<ref>نیایش سی‌ودوم.</ref>.

نسخهٔ ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۳

مقدمه

هستی‌شناسی به معنای خاص آن، که هستی‌شناسی فلسفی است، ذات هستی را مورد جستار قرار می‌دهد. در واقع هستی‌شناسی "علم وجود" است از آن جهت که وجود است[۱]. اما در نوع دیگر هستی‌شناسی که هستی‌شناسی به معنای عام است علم هستی (کَون) و موجودات آن مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این رویکرد ما با جهان هستی آشنا شده و در پی شناخت آن از جهات مختلف به عنوان پدیداری مستقل هستیم. در این حالت آشنایی با آفریدگار هستی، آفرینش و آفریده‌های جهان اعم از زمین، آسمان و هر آنچه در آنها وجود دارد، محورهای هستی‌شناسی را تشکیل می‌دهد. قرآن مجید با صراحت تمام بر حق‌بودن خدای متعال تصریح می‌کند: ﴿ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ[۲]. علامه طباطبایی در تفسیر این آیه بیان می‌دارند: «اگر حقیقت چیزی همان ثبوت آن باشد، پس خدای متعال به ذات خود حق است و غیر او (موجودات و مخلوقات) به سبب او تحقق پیدا می‌کنند... جمیع اشیاء در وجود خودشان به خدای تعالی استناد دارند و هم‌چنین در نظام جاری بین خودشان به او مستند و متکی هستند»[۳]. بر این اساس تمام عالم هستی یک‌پارچه وابسته و متکی به خداوند بوده و در قوام و جریان خویش وابسته به اراده آفرینشگرانه اوست.

صحیفه سجادیه، هر چند به زبان دعا و درخواست و با ادبیات مناجات با خدا شکل گرفته اما در عین‌حال منبعی غنی برای دریافت‌های هستی‌شناسانه است. این دریافت‌ها را در قالب محورهای زیر می‌توان تنظیم کرد: خدا، خالق عالم هستی است؛ خداوند با اراده خویش، و بدون هیچ سابقه و الگوی پیشینی، جهان را آفریده است. امام سجاد (ع) می‌فرماید: «حمد و سپاس خدای را، آن نخستین بی‌پیشین را و آن آخرین بی‌پسین را، خداوندی که دیده بینایان از دیدارش قاصر آید و اندیشه واصفان از نعت او فرو ماند. آفریدگان را به قدرت خود ابداع کرد و به مقتضای مشیت خویش جامه هستی پوشید و به همان راه که ارادت او بود روان داشت و رهسپار طریق محبت خود گردانید»[۴]. در نگرش امام، نه تنها مبدأ آفرینش خداست بلکه آفریده‌ها براساس اراده او در مدار محبت او روانه و در گردشند. در جای دیگر عرضه می‌دارد: «تویی خداوندی که هرچه آفریده‌ای نه از هیچ اصل و مایه آفریده‌ای، و هرچه را نقش بسته‌ای بی‌هیچ نمونه‌ای نقش بسته‌ای، و هرچه پدید آورده‌ای بی‌هیچ تقلیدی پدید آورده‌ای»[۵].

خداوند ربّ و صاحب اختیار (مالک و مدبّر) عالم است؛ نه تنها خدا، ایجاد کننده عالم هستی و پدید آورنده آن است، بلکه حکومت بر آن و تدبیرش نیز به قدرت اوست: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، اللَّهُمَّ لَكَ‏ الْحَمْدُ بَدِيعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ...»؛ «حمد خداوندی را که پروردگار جهانیان است. بار خدایا، حمد باد تو را ای پدید آورنده آسمان‌ها و زمین، ای صاحب جلالت و عظمت، ای مهتر مهتران، ای معبود هر معبود، ای آفریننده هر موجود»[۶].

همچنین در وصف آفریدگار هستی عرض می‌کند: «تویی که هرچه به عرصه وجود آورده‌ای به میزان معین آورده‌ای و هر چیز آماده کرده‌ای، و کارهای عالم نیک سامان داده‌ای. تویی که در آفرینش شریکی یاری‌ات نکرده و در کارها به وزیری نیازت نیفتاده و در کارها تو را شاهد و ناظری نبوده است. تویی که چون اراده کنی حتمی است و هرچه تقدیر کنی بر مقتضای عدل است و هرچه حکم کنی از روی انصاف است»[۷].

مُلک و حکومت خدا بر عالم بی‌زوال است؛ امام سجاد (ع) در این مورد بیاناتی دارد: «ای خداوندی که از آنِ توست پادشاهی ابدی جاویدان.... ای خداوندی که از آنِ توست عزّت و غلبه جاودانه، هر چند روزگاران بگذرند و سال‌ها به سر آیند و زمان‌ها و روزها سپری شوند. سلطه تو را آن پیروزمندی است که نه آغاز شناسد و نه انجام. مُلک تو را رفعتی است که هیچ چیزش در نیابد و توصیف واصفان هرچه فرا رود، به فروترین پایه آن رفعت و اعتلا که برای خود گزیده‌ای نخواهد رسید»[۸].

آنچه در سخنان امام آمده در واقع انعکاس همان چیزی است که در قرآن مجید ذکر شده است در قرآن می‌خوانیم: ﴿وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ[۹]. بر اساس آموزه‌های قرآنی خداوند ربّ همه عالمیان و جهانیان است: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۱۰]. به طور کلی می‌توان عوالم هستی را به دو بخش مُلک (طبیعت) و ملکوت (ماوراء طبیعت) تقسیم کرد. مراد از مُلک آن بخش از موجودات هستند که جسمانی و جرمانی و مادی هستند؛ و منظور از ملکوت موجوداتی هستند که تقدّم وجودی بر این بخش داشته و از ویژگی‌ها و خواص موجودات مادی عالم طبیعت همچون وزن، سنگینی، جرمانیّت و غلظت برخوردار نیستند.

فرشتگان با اصناف گوناگونشان جزء عالم ملکوت به‌شمار می‌روند. امام سجاد (ع) در دعاهای مختلف از این مخلوقات که نقش وسائط تکوینی در عالم را برعهده دارند سخن گفته و بر آنها درود فرستاده است[۱۱]. در قرآن کریم نیز از ملائکه به عنوان مدبّرات امر عالم یاد شده است: ﴿فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا[۱۲]؛ «و قسم به فرشتگانی که به فرمان حق به تدبیر نظام خلق می‌کوشند». امام در دعای خویش به کارهای مختلفی که این موجودات ملکوتی از سوی خدا برعهده دارند اشاره می‌کند از قبیل: خزینه‌داران باران؛ رانندگان ابرها؛ موکلان بر کوه‌ها و... دیگر موارد. اما در بخش عالم طبیعت، به موجودات متعددی در صحیفه اشاره شده است:

  • آسمان و زمین: امام در این مورد می‌گوید: «ما و همه چیزها جملگی صبح کردیم و همه از آنِ توایم؛ از آسمان و زمین و هرچه در آن دو نهاده‌ای، از آرمیده و جنبنده و ایستاده و رونده و هرچه بر هواست و هرچه درون زمین است»[۱۳].
  • ماه: از جمله پدیده‌های شگفت‌انگیز آسمان ماه است و با توجه به نقشی که ماه در گردش ایام و لیالی سال قمری - که ملاک تقویم اسلامی است- دارد این پدیده به‌طور خاص مورد توجه امام قرار گرفته است[۱۴].
  • گیاهان و میوه‌ها: زندگی انسان در دار هستی بدون وجود گیاهان و میوه‌ها، تداوم ندارد. این نعمت‌های ویژه خداوند مورد توجه امام قرار گرفته و از خداوند درخواست فزونی آنها را می‌نماید[۱۵].
  • کوه‌ها و نهرها: از جمله مواردی که در صحیفه سجادیه از آنها یاد شده کوه‌ها هستند. امام از کوه‌های بلند و صلابت آنها یاد کرده[۱۶] و از خداوند درخواست نهرهای خروشان و پرآب نموده است[۱۷].
  • انسان: هر چند انسان پا در عالم طبیعت دارد اما به روح و فکر خویش سر از افلاک و ماوراء طبیعت بیرون می‌کند. همین ویژگی باعث شده که انسان در مراتب عالم هستی جایگاه ویژه و ممتازی داشته باشد. امام سجاد (ع) به این برتری و امتیاز چنین اشاره می‌کند: «حمد خداوندی را که سیرت‌ها و صورت‌های پسندیده را برای ما برگزید و روزی‌های خوش و نیکو را به ما ارزانی داشت. خداوندی که ما را آن‌گونه برتری داد که بر همه آفریدگان سلطه یابیم، چندان که به قدرت او هر آفریده فرمانبردار ماست و به عزت او در ربقه طاعت ما»[۱۸].[۱۹].[۲۰]

منابع

پانویس

  1. تعریف ارسطویی.
  2. «آن، بدین روست که خداوند است که راستین است» سوره حج، آیه ۶.
  3. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۲۳۶.
  4. نیایش یکم.
  5. نیایش چهل‌وهفتم.
  6. نیایش چهل‌وهفتم.
  7. نیایش چهل‌وهفتم.
  8. نیایش سی‌ودوم.
  9. «و خاور و باختر از آن خداوند است پس هر سو رو کنید رو به خداوند است» سوره بقره، آیه ۱۱۵.
  10. «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.
  11. نیایش سوم.
  12. «آنگاه، به فرشتگان کارگزار» سوره نازعات، آیه ۵.
  13. نیایش ششم.
  14. نیایش چهل‌وسوم.
  15. نیایش نوزدهم.
  16. نیایش چهل‌ودوم.
  17. نیایش نوزدهم.
  18. نیایش یکم.
  19. صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۹۴، چاپ نهم؛ قرآن کریم، ترجمه مهدی الهی‌قمشه‌ای و ترجمه محمدمهدی فولادوند؛ المیزان فی تفسیر القرآن، سیدمحمدحسین طباطبائی، ج۱۶، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت - لبنان، ۱۳۹۳ه، ۱۹۷۳م.
  20. بیات، صدیقه، مقاله «هستی‌شناسی»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۳۱.