توحید در خالقیت: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
جز (جایگزینی متن - 'لیکن' به 'لکن') |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = توحید | | موضوع مرتبط = توحید افعالی | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = | ||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== مقدمه == | ==مقدمه== | ||
یکی از مظاهر توحید افعالی، توحید در خالقیت است. توحید خالقی در [[آیات]] بسیاری از [[قرآن کریم]] مورد تأکید واقع شده است: | |||
حاصل مجموع این [[آیات]] آن است که [[آفرینش]] [[حقیقی]] در انحصار خداست و دیگران با توجه به ذات خویش، از خود هیچ ندارند و نمیتوانند [[خالق]] چیزی باشند و اگر جلوههایی از [[خالقیت]] در آنها دیده میشود از این روست که آنها [[مظهر اسم]] "[[خالق]]" [[خدا]] شدهاند و به [[اذن]] اوست که [[آفرینش]]، آن هم به گونه محدود به دست آنها محقّق میشود. به گفته برخی، مفاد آیاتی که گاه با جمله اسمیه و گاه با جمله فعلیه به نحو موجبه کلّیه [[آفرینش]] اشیا را به [[خدا]] اسناد میدهند، مانند [[آیه]] {{متن قرآن|اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref> خداوند آفریننده همه چیز است و او بر هر چیزی نگاهبان است؛ سوره زمر، آیه: ۶۲.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا }}<ref> همان که فرمانفرمایی آسمانها و زمین او راست و فرزندی نگزیده است و در فرمانفرمایی او را انبازی نیست و هر چیز را آفرید آنگاه آن را به شایستگی اندازه نهاد؛ سوره فرقان، آیه: ۲.</ref> عامّ است و هرگز تخصیص پذیر نیست ـ و این خود به نوعی بیان [[حصر]] [[خالقیت]] در خداست ـ زیرا محال است چیزی در [[جهان هستی]] موجود باشد و [[آفریده]] [[حق تعالی]] نباشد، چون مستلزم خروج آن از حدّ امکان و ورود به محدوده [[واجب]] و بر اساس [[توحید]] [[واجب]] الوجود بطلان آن واضح است. به بیانی دیگر اگر چیزی ممکن الوجود باشد و مخلوق [[خدا]] نباشد، یا از روی تصادف پدید آمده است که چنین پنداری [[باطل]] است یا به [[خالق]] دیگری وابسته است که این با [[توحید]] سازگار نیست، بنابراین هر پدیده ممکنی قطعا سبب دارد و سبب آن تنها خداست<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۴۰۰ - ۴۰۱، «توحید در قرآن».</ref>. برخی دیگر گفتهاند: چون ثابت شود که [[خداوند]] [[خالق]] برخی اشیاست، [[واجب]] است بپذیریم که او [[خالق]] همه ممکنات است، زیرا ملاک نیاز مخلوق به [[خالق]] امکان اوست که همه ممکنات در آن با هم شریکاند و بر اساس آن همه به یک موجد معین و مشخصی نیازمندند و او کسی نیست جز خدایی که [[خالقیت]] او نسبت به برخی موجودات مقبول است، بنابراین همان خدایی که [[خالق]] برخی موجودات است، [[آفریدگار]] همه ممکنات نیز هست<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ص ۱۲۷.</ref>. مراد از [[توحید افعالی]] و [[حصر]] [[خالقیت]] در [[خداوند]]، [[نفی]] [[نظام]] علّی و معلولی و [[انکار]] تأثیر و تأثّر در مجموعه هستی به گونه مطلق آن گونه که [[اشاعره]] پنداشتهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ۱۲۳ - ۱۲۴؛ الالهیات، ج ۲، ص ۴۵.</ref> نیست، بلکه مقصود این است که تنها [[خداوند]] است که در عالم به گونه مستقل و اصیل، [[خالق]] و اثرگذار است و هر تأثیر دیگری در [[خالقیت]] به [[اذن]] و تسبیب اوست<ref>الالهیات، ج ۲، ص ۵۱.</ref>. با توجّه به این معنا بطلان [[عقیده]] مفوّضة روشن میشود که میگویند: [[افعال]] [[انسان]] به خود او واگذار شده و او در [[خلق]] و ایجاد [[افعال]] خویش مستقل است و هیچگونه [[وابستگی]] و ارتباطی به [[خداوند]] ندارد و نیز ثنویة که [[خلق]] [[خیرات]] را به "یزدان" و ایجاد [[شرور]] را به "أهرمن" نسبت میدهند<ref>الالهیات، ج ۲، ص ۵۷.</ref>.<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref> | أ. آیاتی که [[خالقیت]] [[خدای سبحان]] را مفروغ عنه دانسته و آن را پایه و اساس اسمای حسنای فعلی دیگر قلمداد میکند: {{متن قرآن|هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«ای مردم! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید؛ آیا آفرینندهای جز خداوند هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) باز گردانده میشوید؟» سوره فاطر، آیه ۳.</ref>؛ | ||
ب. آیاتی که با [[صراحت]]؛ [[آفرینش]] چیزی را به غیر [[خدا]] نسبت میدهد و لکن آن را به [[اذن خداوند]] میداند: {{متن قرآن|وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي}}<ref>«و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد» سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref> | |||
ج. آیاتی که وصف کمالی [[خالق]] را منحصر در خدای سبحان میداند: {{متن قرآن|هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref>«این است خداوند پروردگار شما، خدایی جز او نیست، آفریننده هر چیزی است پس او را بپرستید و او بر هر چیزی نگهبان است» سوره انعام، آیه ۱۰۲.</ref>؛ | |||
د. آیاتی که ضمن [[اثبات]] خالقیت موجودهای دیگر، خدا را [[نیکوترین]] خالق میشمرد: {{متن قرآن|فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}<ref>«پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.</ref>. مفاد مجموع آیات در این باره همان توحید در خالقیت، یعنی انحصار [[آفرینش]] بالذات در [[خدای سبحان]] است. قید {{متن قرآن|بِإِذْنِي}} که در بعضی [[آیات]] تکرار شده، قرینه است که موجودهای امکانی ذاتاً از خود هیچ ندارند و [[اسناد]] [[آفریدن]] به آنان، مانند اسناد سایر [[اسمای حسنای الهی]] به آنها، در حد مظهریت آنهاست و در آیاتی نیز که قید مزبور ذکر نشده باید با سایر [[آیات محکم]] [[قرآن]] تطبیق و [[مقید]] شود<ref>جوادی آملی، عبدالله، توحید در قرآن، ص۳۹۹-۴۰۰.</ref>. | |||
به بیانی دیگر، از مطالعه دقیق [[آیات قرآن]] به روشنی به دست میآید که [[قرآن کریم]] [[قانون]] سببیت را در عالم به رسمیت شناخته و برای پدیدههای مادی و غیرمادی، بشری و غیربشری آثار و [[افعال]] ویژهای را [[اثبات]] میکند و آنچه را که مخصوص [[خدا]] میداند، تأثیرگذاری بالذات و استقلالی است، نه مطلق تأثیرگذاری و فاعلیت. بنابراین، [[تفسیری]] که [[اشاعره]] از توحید در خالقیت ارائه کرده و اصل سببیت را به طور عام، و تأثیر [[قدرت]] [[انسان]] در افعالش را به طور خاص منکر شدهاند، با قرآن کریم سازگاری ندارد، چگونه ممکن است قرآن اصل علیت را منکر شود در حالی که با استناد به آن بر وجود [[صانع]] عالم و [[یگانگی]]، قدرت، [[علم]] و دیگر صفات او [[استدلال]] کرده است. اگر علیت [[انکار]] شود، باب [[اثبات خدا]] و [[صفات جمال و جلال]] او بسته خواهد شد، در آن صورت کتابی آسمانی اثبات نخواهد شد تا بر بطلان علیت به آن استناد شود، چگونه ممکن است قرآن کریم [[قانون علیت]] را که [[حکم]] صریح [[عقل]] است [[باطل]] کند، در حالی که [[حقانیت]] و [[حجیت قرآن]] با [[حکم عقل]] اثبات میشود، این، یعنی ابطال دلیل، توسط نتیجه که نتیجه را نیز باطل میکند<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۷، ص۲۹۴ و ۲۹۸.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[توحید افعالی - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «توحید افعالی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۳ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۳]] ص ۵۸.</ref> | |||
== دیدگاه قرآنی == | |||
{{اصلی|توحید در خالقیت در قرآن}} | |||
[[قرآن کریم]] در [[آیات]] متعدّدی [[خدا]] را [[خالق]]: {{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ }}<ref> اوست خداوند آفریننده پدیدآور نگارگر، نامهای نکوتر او راست؛ هر چه در آسمانها و زمین است او را به پاکی میستایند و او پیروزمند فرزانه است؛ سوره حشر، آیه: ۲۴.</ref>، [[آفریدگار]] همه چیز: {{متن قرآن|ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ }}<ref> این است خداوند پروردگار شما، خدایی جز او نیست، آفریننده هر چیزی است پس او را بپرستید و او بر هر چیزی نگهبان است؛ سوره انعام، آیه: ۱۰۲.</ref>؛ {{متن قرآن|اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref> خداوند آفریننده همه چیز است و او بر هر چیزی نگاهبان است؛ سوره زمر، آیه: ۶۲.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُم مِّن دُونِهِ أَوْلِيَاء لاَ يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَاء خَلَقُواْ كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ }}<ref> بگو: پروردگار آسمانها و زمین کیست؟ بگو: خداوند؛ بگو: آیا در برابر او سرورانی گزیدهاید که هیچ سود و زیانی برای خویش در اختیار ندارند؟ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است؟ یا تیرگیها با روشنایی برابرند؟ یا برای خداوند شریکهایی تراشیدهاند که همانند آفرینش او را آفریدهاند بنابراین (این دو) آفرینش بر آنان مشتبه شده است؟ بگو خداوند آفریننده هر چیز است و اوست که یگانه دادفرماست؛ سوره رعد، آیه: ۱۶.</ref>، [[خالق]] [[آسمانها]] و [[زمین]]: {{متن قرآن|وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref> و اگر از آنان بپرسید که چه کسی آسمانها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را رام کرده است خواهند گفت: خداوند؛ پس چگونه (از حق) باز گردانده میشوند؟؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶۱.</ref> و آفریننده [[انسانها]] و [[اعمال]] آنها<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۱۵۰؛ اطیب البیان، ج ۱۱، ص ۱۷۲.</ref>{{متن قرآن|وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ }}<ref> در حالی که خداوند، شما و چیزهایی را که میسازید آفریده است؛ سوره صافات، آیه: ۹۶.</ref> معرّفی میکند و با اینکه در برخی [[آیات]] به نحوی از [[خالق]] بودن غیر [[خدا]]، البته به [[اذن]] وی سخن میگوید: {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ}}<ref> یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست؛ سوره مائده، آیه: ۱۱۰.</ref> و با توجّه به همین معنا از [[خداوند]] در کنار دیگر آفرینندگان به عنوان [[بهترین]] آفریننده یاد میکند: {{متن قرآن|ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}<ref> سپس نطفه را خونی بسته و آنگاه خون بسته را گوشتپارهای و گوشتپاره را استخوانهایی آفریدیم پس از آن بر استخوانها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینشی دیگر دادیم؛ پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است؛ سوره مؤمنون، آیه: ۱۴.</ref>، با صراحت [[خالقیت]] را از غیر [[خدا]] سلب میکند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ}}<ref> ای مردم! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید؛ آیا آفرینندهای جز خداوند هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) باز گردانده میشوید؟؛ سوره فاطر، آیه: ۳.</ref>. | |||
حاصل مجموع این [[آیات]] آن است که [[آفرینش]] [[حقیقی]] در انحصار خداست و دیگران با توجه به ذات خویش، از خود هیچ ندارند و نمیتوانند [[خالق]] چیزی باشند و اگر جلوههایی از [[خالقیت]] در آنها دیده میشود از این روست که آنها [[مظهر اسم]] "[[خالق]]" [[خدا]] شدهاند و به [[اذن]] اوست که [[آفرینش]]، آن هم به گونه محدود به دست آنها محقّق میشود. به گفته برخی، مفاد آیاتی که گاه با جمله اسمیه و گاه با جمله فعلیه به نحو موجبه کلّیه [[آفرینش]] اشیا را به [[خدا]] اسناد میدهند، مانند [[آیه]] {{متن قرآن|اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref> خداوند آفریننده همه چیز است و او بر هر چیزی نگاهبان است؛ سوره زمر، آیه: ۶۲.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا }}<ref> همان که فرمانفرمایی آسمانها و زمین او راست و فرزندی نگزیده است و در فرمانفرمایی او را انبازی نیست و هر چیز را آفرید آنگاه آن را به شایستگی اندازه نهاد؛ سوره فرقان، آیه: ۲.</ref> عامّ است و هرگز تخصیص پذیر نیست ـ و این خود به نوعی بیان [[حصر]] [[خالقیت]] در خداست ـ زیرا محال است چیزی در [[جهان هستی]] موجود باشد و [[آفریده]] [[حق تعالی]] نباشد، چون مستلزم خروج آن از حدّ امکان و ورود به محدوده [[واجب]] و بر اساس [[توحید]] [[واجب]] الوجود بطلان آن واضح است. به بیانی دیگر اگر چیزی ممکن الوجود باشد و مخلوق [[خدا]] نباشد، یا از روی تصادف پدید آمده است که چنین پنداری [[باطل]] است یا به [[خالق]] دیگری وابسته است که این با [[توحید]] سازگار نیست، بنابراین هر پدیده ممکنی قطعا سبب دارد و سبب آن تنها خداست<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۴۰۰ - ۴۰۱، «توحید در قرآن».</ref>. | |||
برخی دیگر گفتهاند: چون ثابت شود که [[خداوند]] [[خالق]] برخی اشیاست، [[واجب]] است بپذیریم که او [[خالق]] همه ممکنات است، زیرا ملاک نیاز مخلوق به [[خالق]] امکان اوست که همه ممکنات در آن با هم شریکاند و بر اساس آن همه به یک موجد معین و مشخصی نیازمندند و او کسی نیست جز خدایی که [[خالقیت]] او نسبت به برخی موجودات مقبول است، بنابراین همان خدایی که [[خالق]] برخی موجودات است، [[آفریدگار]] همه ممکنات نیز هست<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ص ۱۲۷.</ref>. مراد از [[توحید افعالی]] و [[حصر]] [[خالقیت]] در [[خداوند]]، [[نفی]] [[نظام]] علّی و معلولی و [[انکار]] تأثیر و تأثّر در مجموعه هستی به گونه مطلق آن گونه که [[اشاعره]] پنداشتهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ۱۲۳ - ۱۲۴؛ الالهیات، ج ۲، ص ۴۵.</ref> نیست، بلکه مقصود این است که تنها [[خداوند]] است که در عالم به گونه مستقل و اصیل، [[خالق]] و اثرگذار است و هر تأثیر دیگری در [[خالقیت]] به [[اذن]] و تسبیب اوست<ref>الالهیات، ج ۲، ص ۵۱.</ref>. با توجّه به این معنا بطلان [[عقیده]] مفوّضة روشن میشود که میگویند: [[افعال]] [[انسان]] به خود او واگذار شده و او در [[خلق]] و ایجاد [[افعال]] خویش مستقل است و هیچگونه [[وابستگی]] و ارتباطی به [[خداوند]] ندارد و نیز ثنویة که [[خلق]] [[خیرات]] را به "یزدان" و ایجاد [[شرور]] را به "أهرمن" نسبت میدهند<ref>الالهیات، ج ۲، ص ۵۷.</ref>.<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۱۲
مقدمه
یکی از مظاهر توحید افعالی، توحید در خالقیت است. توحید خالقی در آیات بسیاری از قرآن کریم مورد تأکید واقع شده است:
أ. آیاتی که خالقیت خدای سبحان را مفروغ عنه دانسته و آن را پایه و اساس اسمای حسنای فعلی دیگر قلمداد میکند: ﴿هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ﴾[۱]؛
ب. آیاتی که با صراحت؛ آفرینش چیزی را به غیر خدا نسبت میدهد و لکن آن را به اذن خداوند میداند: ﴿وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي﴾[۲]
ج. آیاتی که وصف کمالی خالق را منحصر در خدای سبحان میداند: ﴿هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ﴾[۳]؛
د. آیاتی که ضمن اثبات خالقیت موجودهای دیگر، خدا را نیکوترین خالق میشمرد: ﴿فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ﴾[۴]. مفاد مجموع آیات در این باره همان توحید در خالقیت، یعنی انحصار آفرینش بالذات در خدای سبحان است. قید ﴿بِإِذْنِي﴾ که در بعضی آیات تکرار شده، قرینه است که موجودهای امکانی ذاتاً از خود هیچ ندارند و اسناد آفریدن به آنان، مانند اسناد سایر اسمای حسنای الهی به آنها، در حد مظهریت آنهاست و در آیاتی نیز که قید مزبور ذکر نشده باید با سایر آیات محکم قرآن تطبیق و مقید شود[۵].
به بیانی دیگر، از مطالعه دقیق آیات قرآن به روشنی به دست میآید که قرآن کریم قانون سببیت را در عالم به رسمیت شناخته و برای پدیدههای مادی و غیرمادی، بشری و غیربشری آثار و افعال ویژهای را اثبات میکند و آنچه را که مخصوص خدا میداند، تأثیرگذاری بالذات و استقلالی است، نه مطلق تأثیرگذاری و فاعلیت. بنابراین، تفسیری که اشاعره از توحید در خالقیت ارائه کرده و اصل سببیت را به طور عام، و تأثیر قدرت انسان در افعالش را به طور خاص منکر شدهاند، با قرآن کریم سازگاری ندارد، چگونه ممکن است قرآن اصل علیت را منکر شود در حالی که با استناد به آن بر وجود صانع عالم و یگانگی، قدرت، علم و دیگر صفات او استدلال کرده است. اگر علیت انکار شود، باب اثبات خدا و صفات جمال و جلال او بسته خواهد شد، در آن صورت کتابی آسمانی اثبات نخواهد شد تا بر بطلان علیت به آن استناد شود، چگونه ممکن است قرآن کریم قانون علیت را که حکم صریح عقل است باطل کند، در حالی که حقانیت و حجیت قرآن با حکم عقل اثبات میشود، این، یعنی ابطال دلیل، توسط نتیجه که نتیجه را نیز باطل میکند[۶].[۷]
دیدگاه قرآنی
قرآن کریم در آیات متعدّدی خدا را خالق: ﴿هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴾[۸]، آفریدگار همه چیز: ﴿ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴾[۹]؛ ﴿اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ﴾[۱۰]، ﴿قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُم مِّن دُونِهِ أَوْلِيَاء لاَ يَمْلِكُونَ لِأَنفُسِهِمْ نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَاء خَلَقُواْ كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴾[۱۱]، خالق آسمانها و زمین: ﴿وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾[۱۲] و آفریننده انسانها و اعمال آنها[۱۳]﴿وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ ﴾[۱۴] معرّفی میکند و با اینکه در برخی آیات به نحوی از خالق بودن غیر خدا، البته به اذن وی سخن میگوید: ﴿إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ﴾[۱۵] و با توجّه به همین معنا از خداوند در کنار دیگر آفرینندگان به عنوان بهترین آفریننده یاد میکند: ﴿ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ﴾[۱۶]، با صراحت خالقیت را از غیر خدا سلب میکند: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ﴾[۱۷].
حاصل مجموع این آیات آن است که آفرینش حقیقی در انحصار خداست و دیگران با توجه به ذات خویش، از خود هیچ ندارند و نمیتوانند خالق چیزی باشند و اگر جلوههایی از خالقیت در آنها دیده میشود از این روست که آنها مظهر اسم "خالق" خدا شدهاند و به اذن اوست که آفرینش، آن هم به گونه محدود به دست آنها محقّق میشود. به گفته برخی، مفاد آیاتی که گاه با جمله اسمیه و گاه با جمله فعلیه به نحو موجبه کلّیه آفرینش اشیا را به خدا اسناد میدهند، مانند آیه ﴿اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ﴾[۱۸] و آیه ﴿الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا ﴾[۱۹] عامّ است و هرگز تخصیص پذیر نیست ـ و این خود به نوعی بیان حصر خالقیت در خداست ـ زیرا محال است چیزی در جهان هستی موجود باشد و آفریده حق تعالی نباشد، چون مستلزم خروج آن از حدّ امکان و ورود به محدوده واجب و بر اساس توحید واجب الوجود بطلان آن واضح است. به بیانی دیگر اگر چیزی ممکن الوجود باشد و مخلوق خدا نباشد، یا از روی تصادف پدید آمده است که چنین پنداری باطل است یا به خالق دیگری وابسته است که این با توحید سازگار نیست، بنابراین هر پدیده ممکنی قطعا سبب دارد و سبب آن تنها خداست[۲۰].
برخی دیگر گفتهاند: چون ثابت شود که خداوند خالق برخی اشیاست، واجب است بپذیریم که او خالق همه ممکنات است، زیرا ملاک نیاز مخلوق به خالق امکان اوست که همه ممکنات در آن با هم شریکاند و بر اساس آن همه به یک موجد معین و مشخصی نیازمندند و او کسی نیست جز خدایی که خالقیت او نسبت به برخی موجودات مقبول است، بنابراین همان خدایی که خالق برخی موجودات است، آفریدگار همه ممکنات نیز هست[۲۱]. مراد از توحید افعالی و حصر خالقیت در خداوند، نفی نظام علّی و معلولی و انکار تأثیر و تأثّر در مجموعه هستی به گونه مطلق آن گونه که اشاعره پنداشتهاند[۲۲] نیست، بلکه مقصود این است که تنها خداوند است که در عالم به گونه مستقل و اصیل، خالق و اثرگذار است و هر تأثیر دیگری در خالقیت به اذن و تسبیب اوست[۲۳]. با توجّه به این معنا بطلان عقیده مفوّضة روشن میشود که میگویند: افعال انسان به خود او واگذار شده و او در خلق و ایجاد افعال خویش مستقل است و هیچگونه وابستگی و ارتباطی به خداوند ندارد و نیز ثنویة که خلق خیرات را به "یزدان" و ایجاد شرور را به "أهرمن" نسبت میدهند[۲۴].[۲۵]
منابع
پانویس
- ↑ «ای مردم! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید؛ آیا آفرینندهای جز خداوند هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) باز گردانده میشوید؟» سوره فاطر، آیه ۳.
- ↑ «و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد» سوره مائده، آیه ۱۱۰.
- ↑ «این است خداوند پروردگار شما، خدایی جز او نیست، آفریننده هر چیزی است پس او را بپرستید و او بر هر چیزی نگهبان است» سوره انعام، آیه ۱۰۲.
- ↑ «پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، توحید در قرآن، ص۳۹۹-۴۰۰.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۷، ص۲۹۴ و ۲۹۸.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «توحید افعالی»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳ ص ۵۸.
- ↑ اوست خداوند آفریننده پدیدآور نگارگر، نامهای نکوتر او راست؛ هر چه در آسمانها و زمین است او را به پاکی میستایند و او پیروزمند فرزانه است؛ سوره حشر، آیه: ۲۴.
- ↑ این است خداوند پروردگار شما، خدایی جز او نیست، آفریننده هر چیزی است پس او را بپرستید و او بر هر چیزی نگهبان است؛ سوره انعام، آیه: ۱۰۲.
- ↑ خداوند آفریننده همه چیز است و او بر هر چیزی نگاهبان است؛ سوره زمر، آیه: ۶۲.
- ↑ بگو: پروردگار آسمانها و زمین کیست؟ بگو: خداوند؛ بگو: آیا در برابر او سرورانی گزیدهاید که هیچ سود و زیانی برای خویش در اختیار ندارند؟ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است؟ یا تیرگیها با روشنایی برابرند؟ یا برای خداوند شریکهایی تراشیدهاند که همانند آفرینش او را آفریدهاند بنابراین (این دو) آفرینش بر آنان مشتبه شده است؟ بگو خداوند آفریننده هر چیز است و اوست که یگانه دادفرماست؛ سوره رعد، آیه: ۱۶.
- ↑ و اگر از آنان بپرسید که چه کسی آسمانها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را رام کرده است خواهند گفت: خداوند؛ پس چگونه (از حق) باز گردانده میشوند؟؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶۱.
- ↑ المیزان، ج ۱۷، ص ۱۵۰؛ اطیب البیان، ج ۱۱، ص ۱۷۲.
- ↑ در حالی که خداوند، شما و چیزهایی را که میسازید آفریده است؛ سوره صافات، آیه: ۹۶.
- ↑ یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست؛ سوره مائده، آیه: ۱۱۰.
- ↑ سپس نطفه را خونی بسته و آنگاه خون بسته را گوشتپارهای و گوشتپاره را استخوانهایی آفریدیم پس از آن بر استخوانها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینشی دیگر دادیم؛ پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است؛ سوره مؤمنون، آیه: ۱۴.
- ↑ ای مردم! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید؛ آیا آفرینندهای جز خداوند هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) باز گردانده میشوید؟؛ سوره فاطر، آیه: ۳.
- ↑ خداوند آفریننده همه چیز است و او بر هر چیزی نگاهبان است؛ سوره زمر، آیه: ۶۲.
- ↑ همان که فرمانفرمایی آسمانها و زمین او راست و فرزندی نگزیده است و در فرمانفرمایی او را انبازی نیست و هر چیز را آفرید آنگاه آن را به شایستگی اندازه نهاد؛ سوره فرقان، آیه: ۲.
- ↑ تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۴۰۰ - ۴۰۱، «توحید در قرآن».
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ص ۱۲۷.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ۱۲۳ - ۱۲۴؛ الالهیات، ج ۲، ص ۴۵.
- ↑ الالهیات، ج ۲، ص ۵۱.
- ↑ الالهیات، ج ۲، ص ۵۷.
- ↑ رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.