آیه تزکیه در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ه. ق.' به 'ﻫ.ق') |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
=== [[ضرورت]] [[نیازمندی]] دائمی [[بشریت]] به [[امام]] معصوم === | === [[ضرورت]] [[نیازمندی]] دائمی [[بشریت]] به [[امام]] معصوم === | ||
نتیجه [[برهان]] قبل | نتیجه [[برهان]] قبل را کبرای [[قیاس]] بعد قرار میدهیم و میگوییم: | ||
اولاً، تزکیۀ نفس که اصل اوّلی در [[رستگاری]] [[انسانی]] است، نیازمند استاد خاصی است که معصوم و عالم به [[علوم]] ربانی باشد. | اولاً، تزکیۀ نفس که اصل اوّلی در [[رستگاری]] [[انسانی]] است، نیازمند استاد خاصی است که معصوم و عالم به [[علوم]] ربانی باشد. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
[[حقیقت]] [[تلاوت قرآن]] و یا [[تزکیه نفس]] و [[تعلیم کتاب و حکمت]]، انحصاراً در [[اختیار]] [[مقام اهل بیت]] {{عم}} است؛ چنان که [[امام باقر]] {{ع}} در توضیح [[آیه]] مورد [[استدلال]] میفرمایند: | [[حقیقت]] [[تلاوت قرآن]] و یا [[تزکیه نفس]] و [[تعلیم کتاب و حکمت]]، انحصاراً در [[اختیار]] [[مقام اهل بیت]] {{عم}} است؛ چنان که [[امام باقر]] {{ع}} در توضیح [[آیه]] مورد [[استدلال]] میفرمایند: | ||
{{متن حدیث|أَمَّا قَوْلُهُ {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ...}} فَهَذِهِ الْآيَةُ لِآلِ مُحَمَّدٍ}}<ref>تفسیر قمی (ط. دارالکتاب، | {{متن حدیث|أَمَّا قَوْلُهُ {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ...}} فَهَذِهِ الْآيَةُ لِآلِ مُحَمَّدٍ}}<ref>تفسیر قمی (ط. دارالکتاب، ۱۴۱۳ﻫ.ق)، ج۱، ص۱۲۲.</ref>. | ||
تقریر بیان امام باقر {{ع}} در آیه مورد استدلال را به نحو دیگری نیز میتوان بیان نمود؛ به این ترتیب که: | تقریر بیان امام باقر {{ع}} در آیه مورد استدلال را به نحو دیگری نیز میتوان بیان نمود؛ به این ترتیب که: | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
همچنین رسول اکرم {{صل}} [[اهل بیت]] [[معصوم]] خود {{عم}} را در [[ماجرای مباهله]] با [[نصارای نجران]]، به عنوان مصادیق کامل [[امت]] خود به صحنه [[مباهله]] آورد. | همچنین رسول اکرم {{صل}} [[اهل بیت]] [[معصوم]] خود {{عم}} را در [[ماجرای مباهله]] با [[نصارای نجران]]، به عنوان مصادیق کامل [[امت]] خود به صحنه [[مباهله]] آورد. | ||
نتیجه آنکه: [[خطابات]] امری عام [[پروردگار]] در اتیان [[حق]] [[تقوا]] و یا [[جهاد]] و تلاوت و امور دیگر، هرچند [[وظیفه]] همه [[مسلمانان]] است، ولی امتثال کامل آن، فقط از عهده [[مقام عصمت]] برمی آید و بقیّه [[امّت]] باید دنبالهروی اهل بیت {{عم}} در فراگیری چگونگی امتثال آن باشند. | نتیجه آنکه: [[خطابات]] امری عام [[پروردگار]] در اتیان [[حق]] [[تقوا]] و یا [[جهاد]] و تلاوت و امور دیگر، هرچند [[وظیفه]] همه [[مسلمانان]] است، ولی امتثال کامل آن، فقط از عهده [[مقام عصمت]] برمی آید و بقیّه [[امّت]] باید دنبالهروی اهل بیت {{عم}} در فراگیری چگونگی امتثال آن باشند. | ||
{{متن حدیث|عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ عَنْ عَلِيٍّ {{ع}}، قَالَ نَحْنُ الَّذِينَ بَعَثَ اللَّهُ فِينَا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْنَا آيَاتِهِ وَ يُزَكِّينَا وَ يُعَلِّمُنَا الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ}}<ref>کتاب سلیم بن قیس الهلالی (الهادی، ۱۴۰۵ | {{متن حدیث|عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ عَنْ عَلِيٍّ {{ع}}، قَالَ نَحْنُ الَّذِينَ بَعَثَ اللَّهُ فِينَا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْنَا آيَاتِهِ وَ يُزَكِّينَا وَ يُعَلِّمُنَا الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ}}<ref>کتاب سلیم بن قیس الهلالی (الهادی، ۱۴۰۵ ﻫ.ق)، ج۲، ص۹۴۵.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۱۴۴.</ref> | ||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:آیات | [[رده:آیات امامت]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۰
مقدمه
﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۱].
خداوند انسان را بر فطرت توحید آفرید و رستگاریاش را در گرو شکوفایی آن قرارداد. برای تحقّق چنین امری، انسان از یک سو باید تحت تعلیم علمای ربّانی قرار گیرد و از سوی دیگر، موانع رشد و شکوفایی فطرت از مقابلش برداشته شود. خداوند ربّ العالمین است و رحمت واسعه او ایجاب میکند که انبیاء الهی (ص) را مأمور به دو امر، یعنی «تعلیم» و «تزکیه» انسانها بنمایند.
تزکیه یعنی برداشتن موانع رشد معنوی انسان. تزکیهای که مورد نظر خداوند است، باید بر اساس شرع مقدّس و فرامین قرآن باشد. چنین تزکیهای نیازمند به استادی کامل است که خود الگویی مزکَّی و آگاه به اسرار درون انسان باشد. او باید مکرهای پیچیده نفس امّاره و شیاطین جنّی و انسی و سایر دشمنان طریق هدایت انسانی را بشناسد. علمای امّت، در هر مرتبه از طهارت و کمال که باشند، نمیتوانند در جایگاه چنان استاد ارجمندی قرار گیرند؛ زیرا همان طور که آنها در علوم الهی ناقصاند و احتمال خطا در استنباط آنان میرود، در تزکیه نفوس نیز نمیتوانند الگوی کامل و جامعی در تربیت انسانها باشند. علاوه براین، علم از مقوله حکمت نظری است و با تجربه و آزمایش، عالم از اعلم متمایز میگردد. ولی تزکیه از مقوله حکمت عملی است و بیش از آنکه جلوه بیرونی داشته باشد، به نیّت و اخلاص در عمل و حالات درونی انسان باز میگردد. برای همین، تمییز مزکّی از غیر او، به راحتی برای مردم ممکن نیست و احتمال اسوه قرار گرفتن افراد نالایق و عالمان بیعمل در این حوزه بیش از سایر حوزهای علم است. همچنین اگر در حکمت نظری، بشر برای رسیدن به مراتب عالی یقین، علاوه بر استدلال نیازمند مشاهده عینی است تا در مقام عینالیقین قرار گیرد، در تزکیه دینی و حکمت عملی - که به مراتب پیچیدگیهای بیشتری از تعلیم دارد- همیشه نیازمند استادی مطهّر و مزکَّی است که معصوم به عصمت الهی و راسخ درعلم وعمل باشد؛ تا بتواند راه تزکیه را به درستی بپیماید و اسوه دیگران در این طریق باشد.[۲]
شکل منطقی برهان
حد وسط در این برهان، از یک سو ضرورت تربیت نفوس انسانی در طی زندگی دنیوی است، تا انسان بتواند در مبارزه با هوای نفس و در میدان جهاد اکبر مغلوب دشمن بزرگی چون شیطان نگردد و از سوی دیگر، نیاز بشر به فرماندهی معصوم و خبیر به باطن انسانی و احکام پیچیده راه سعادت است، تا در چنین جنگ عظیمی که همه انسانها در لحظه لحظههای زندگی خود درگیر آن هستند، از ایشان دستگیری نماید. بنابراین میتوان شکل منطقی برهان را با استفاده از این دواصل، به صورت زیر تبیین کرد:
نیازمندی تهذیب نفس به وجود استاد خاص
اولاً، تزکیه نفس و مبارزه با هواهای نفسانی، هدف اصلی رسالت انبیاء الهی (ع) است. ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۳].
ثانیاً، تحقق چنین هدفی، تنها با وجود استاد خاص (معصوم و عالم به علوم ربانی) محقق میشود.
نتیجه آنکه: تزکیه نفس و موفقیت در مبارزه با هواهای نفسانی و جهاد اکبر، تنها با وجود استادی خاص که معصوم به عصمت الهی و عالم به راه و رسم منزلها در تزکیه نفس است، محقق میشود.
ضرورت نیازمندی دائمی بشریت به امام معصوم
نتیجه برهان قبل را کبرای قیاس بعد قرار میدهیم و میگوییم:
اولاً، تزکیۀ نفس که اصل اوّلی در رستگاری انسانی است، نیازمند استاد خاصی است که معصوم و عالم به علوم ربانی باشد.
ثانیاً، چنین استاد خاصّی، منحصر در وجود امام معصوم در همه زمانها میباشد.
نتیجه آنکه: بشریت برای تزکیه نفس و سیر در مراتب اسلام و ایمان، همیشه نیازمند وجود امام معصوم است.[۴]
حقیقت تلاوت قرآن و یا تزکیه نفس و تعلیم کتاب و حکمت، انحصاراً در اختیار مقام اهل بیت (ع) است؛ چنان که امام باقر (ع) در توضیح آیه مورد استدلال میفرمایند: «أَمَّا قَوْلُهُ ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ...﴾ فَهَذِهِ الْآيَةُ لِآلِ مُحَمَّدٍ»[۵].
تقریر بیان امام باقر (ع) در آیه مورد استدلال را به نحو دیگری نیز میتوان بیان نمود؛ به این ترتیب که:
اولاً، خداوند در آیه ۱۶۴ سوره آل عمران، از امتنان خود بر امّت اسلام سخن میگوید. منّت الهی درباره یک نعمت، اشاره به عظمت آن نعمت دارد و طبعاً هر مقدار که نعمت بزرگتر باشد، شکر بالاتر و کاملتری میطلبد.
ثانیاً، شکر هر نعمت، اظهار آن در عمل و نظر است. بنابراین، شکر نعمت بعثت نبوی (ص)، الگو قرار دادن ایشان در صفات و تعالیمی است که در بیان کتاب و حکمت به امت ارائه مینمایند.
نتیجهای که از این دو مقدمه به دست میآید آن است که بنابر آیه ۱۶۴ آل عمران، امّت اسلام باید در تلاوت آیات الهی و تزکیه نفس و فراگیری کتاب و حکمت، دقیقاً از رسول خدا (ص) پیروی کند. بنابراین، اگر بنا باشد که در تزکیه نبوی (ص) و یا تعالیم ایشان نقص یا خطایی وجود داشته باشد، چند محذور عقلی پیش میآید:
اول آنکه: شکر نعمت الهی آن گونه که مرضیّ رضای پروردگار باشد صورت نمیگیرد و راه دیگری نیز برای اتیان چنین شکری وجود ندارد؛ در حالی که برهان لطف[۶]، عقلاً بر خلاف آن حکم میکند.
دوم: خداوند هرگز به گناه و فساد امر نمینماید: ﴿قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴾[۷].
در حالی که اگر در تزکیه و تعالیم نبوی (ص) خطا و نسیانی وجود داشته باشد و رسول اکرم (ص) دراین زمینه الگو باشد، خداوند امر به اطاعت از اسوهای نموده که در آن فساد و گناه است و این امر با فرض اولیه ما سازش ندارد. از اینجا عصمت رسول اکرم (ص) در تلاوت و تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت ثابت میشود.
هرچند مخاطب آیه همه امت اسلام است، ولی طبق بیانی که در بخش قبل گذشت، امتثال این فرمان الهی و شکر کامل نعمت بعثت نبوی (ص) تنها از عهده کسانی بر میآید که در تبعیّت از حضرتش مانند ایشان باشند؛ چنان که حضرت ابراهیم (ع) تابعان کامل خود را از خود دانست و در دعای خود عرضه داشت: ﴿فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۸].
بنابراین آیه شریفه، سایر مردم، به تناسبی که عصیان الهی را مینمایند، از آن حضرت دور میشوند و ابراهیم (ع) برای آنان طلب مغفرت مینماید.
همچنین رسول اکرم (ص) اهل بیت معصوم خود (ع) را در ماجرای مباهله با نصارای نجران، به عنوان مصادیق کامل امت خود به صحنه مباهله آورد. نتیجه آنکه: خطابات امری عام پروردگار در اتیان حق تقوا و یا جهاد و تلاوت و امور دیگر، هرچند وظیفه همه مسلمانان است، ولی امتثال کامل آن، فقط از عهده مقام عصمت برمی آید و بقیّه امّت باید دنبالهروی اهل بیت (ع) در فراگیری چگونگی امتثال آن باشند. «عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ عَنْ عَلِيٍّ (ع)، قَالَ نَحْنُ الَّذِينَ بَعَثَ اللَّهُ فِينَا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْنَا آيَاتِهِ وَ يُزَكِّينَا وَ يُعَلِّمُنَا الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ»[۹][۱۰]
پرسش مستقیم
آیه تزکیه چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ «بیگمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستادهای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنها کتاب و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۶ ص ۱۲۳.
- ↑ «بیگمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستادهای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنها کتاب و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۶ ص ۱۴۱.
- ↑ تفسیر قمی (ط. دارالکتاب، ۱۴۱۳ﻫ.ق)، ج۱، ص۱۲۲.
- ↑ ر. ک: برهان اول از براهین عقلی این مجموعه.
- ↑ «و چون کاری زشت کنند گویند: پدرانمان را بر همین کار یافتهایم و خداوند ما را به آن فرمان داده است، بگو: بیگمان خداوند به کار زشت فرمان نمیدهد؛ آیا درباره خداوند چیزی میگویید که نمیدانید؟» سوره اعراف، آیه ۲۸.
- ↑ «پروردگارا! به راستی آنان بسیاری از مردم را گمراه کردهاند پس هر که از من پیروی کند از من است و هر که با من سرکشی ورزد بیگمان تو آمرزندهای بخشایندهای» سوره ابراهیم، آیه ۳۶.
- ↑ کتاب سلیم بن قیس الهلالی (الهادی، ۱۴۰۵ ﻫ.ق)، ج۲، ص۹۴۵.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۶ ص ۱۴۴.