ذکر در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = ذکر
| موضوع مرتبط = ذکر
| عنوان مدخل  = [[ذکر]]
| عنوان مدخل  = ذکر
| مداخل مرتبط = [[ذکر در لغت]] - [[ذکر در قرآن]] - [[ذکر در اخلاق اسلامی]] - [[ذکر در فقه سیاسی]] - [[ذکر در کلام اسلامی]] - [[حق ذکر]] - [[ذکر در معارف دعا و زیارات]] - [[ذکر در معارف و سیره سجادی]] - [[ذکر در معارف و سیره حسینی]] - [[ذکر در معارف و سیره نبوی]]
| مداخل مرتبط = [[ذکر در لغت]] - [[ذکر در قرآن]] - [[ذکر در اخلاق اسلامی]] - [[ذکر در فقه سیاسی]] - [[ذکر در معارف دعا و زیارات]] - [[ذکر در معارف و سیره نبوی]] - [[ذکر در معارف و سیره حسینی]] - [[ذکر در معارف و سیره سجادی]] - [[ذکر در حقوق اسلامی]]- [[ذکر در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
== مقدمه ==
== مقدمه ==
ذکر، در کتاب‌های لغت، به معنای یاد کردن از چیزی<ref>راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص۳۲۸.</ref> و یا یاد آوری چیزی پس از [[فراموشی]] است<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref>. این یاد کردن، ممکن است با زبان<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref> یا [[قلب]] و یا هر دو باشد<ref>المفردات الفاظ قرآن، ص۳۲۸.</ref>
ذکر، در کتاب‌های لغت، به معنای یاد کردن از چیزی<ref>راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص۳۲۸.</ref> و یا یاد آوری چیزی پس از [[فراموشی]] است<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref>. این یاد کردن، ممکن است با زبان<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.</ref> یا [[قلب]] و یا هر دو باشد<ref>المفردات الفاظ قرآن، ص۳۲۸.</ref>.
 
ذکر [[خدای سبحان]] از بارزتر مصادیق [[پرستش]] [[خداوند]] است و از لحاظ وجودی، اقسامی دارد که کامل‌ترین آن است، که [[بنده]] [[خداوند متعال]] را یاد کند. [[رسول خدا]] {{صل}} ذکر را تنها زبانی نمی‌دانست؛ بلکه هر کاری و هر عملی را که نمودار یاد [[پروردگار]] باشد، ذکر او به حساب می‌آورد؛ همچنان که در روایتی از ایشان [[نقل]] شده است: "هر کس از [[خداوند عزوجل]] [[فرمان]] ببرد، [[خدا]] را یاد کرده است؛ هر چند [[نماز خواندن]] و [[روزه]] گرفتن و [[قرآن]] خواندنش اندک باشد"<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۴۸؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص ۳۹۹؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۳۰۲؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر؛ ج ۲، ص ۵۷۳ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۱، ص ۴۲۵.</ref>.


ذکر [[خدای سبحان]] از بارزتر مصادیق [[پرستش]] [[خداوند]] است و از لحاظ وجودی، اقسامی دارد که [[کامل‌ترین]] آن سات که [[بنده]] [[خداوند متعال]] را یاد کند. [[رسول خدا]]{{صل}} ذکر را تنها زبانی نمی‌دانست؛ بلکه هر کاری و هر عملی را که نمودار یاد [[پروردگار]] باشد، ذکر او به حساب می‌آورد؛ همچنان که در روایتی از ایشان [[نقل]] شده است: "هر کس از [[خداوند عزوجل]] [[فرمان]] ببرد، [[خدا]] را یاد کرده است؛ هر چند [[نماز خواندن]] و [[روزه]] گرفتن و [[قرآن]] خواندنش اندک باشد"<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۴۸؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص ۳۹۹؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۳۰۲؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر؛ ج ۲، ص ۵۷۳ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۱، ص ۴۲۵.</ref>.
یاد [[خداوند متعال]] در بیان [[پیامبر خدا]] {{صل}} [[برترین]] صدقات<ref>الطبرانی، المعجم الأوسط، ج ۷، ص ۲۵۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۴۹۸ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۲.</ref> و باعث آسانی [[کارها]] و عامل راغب شدن [[مردم]] به [[آخرت]]<ref>نهج الفصاحه، ص ۳۳۳.</ref> و عملی برشمرده شده است که محبوب‌تر از آن نزد [[خداوند متعال]]<ref>کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۶.</ref>  و عاملی مؤثّرتر از آن در [[نجات]] [[بنده]] از بند [[گناهان]] در [[دنیا]] و [[آخرت]]، یافت نمی‌شود<ref>کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۶.</ref>. ایشان علاقه به ذکر [[خدا]] را نشانه [[دوست]] داشتن [[خداوند]] و علاقه نداشتن به آن را نشانه دشمنی با خدا دانسته‌اند<ref>تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۲۸؛ عبداللّه بن عدی، الکامل، ج ۳، ص ۱۸۶، الجامع الصغیر، ج ۲، ص۱۵۷ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۷ - ۴۱۸.</ref>. آن حضرت روزی خطاب به [[اصحاب]] و یارانش فرمود: "آیا به شما نگویم که [[بهترین]] و پاکیزه‌ترین [[اعمال]] شما نزد خدایتان چیست و چه چیز درجات شما را بیش از هر چیز بالا می‌برد و برایتان از درهم و [[دینار]] بهتر است و [حتی] از اینکه با [[دشمن]] رو به رو شوید و بکشید و کشته شوید، ارزشمندتر است؟" گفتند: "بگویید، ای [[پیامبر خدا]] {{صل}}!"‌ فرمود: "بسیار به یاد [[خداوند عزوجل]] بودن"<ref>کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۹۹؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۳۹؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۶، الامام مالک، کتاب الموطأ، ج ۱، ص ۲۱۱ و احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۵، ص ۱۹۵.</ref>. و به [[مسلمانان]] می‌فرمود: "اگر می‌خواهید برگزیده‌ترین [[بنده]] [[خداوند متعال]] باشید، پس [[خدا]] را فراوان یاد کنید"<ref>کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۱۲۸.</ref>.


یاد [[خداوند متعال]] در بیان [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[برترین]] صدقات<ref>الطبرانی، المعجم الأوسط، ج ۷، ص ۲۵۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۴۹۸ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۲</ref> و باعث آسانی [[کارها]] و عامل راغب شدن [[مردم]] به [[آخرت]]<ref>نهج الفصاحه، ص ۳۳۳. </ref> و عملی برشمرده شده است که محبوب‌تر از آن نزد [[خداوند متعال]]<ref>کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۶.</ref> و عاملی مؤثّرتر از آن در [[نجات]] [[بنده]] از بند [[گناهان]] در [[دنیا]] و [[آخرت]]، یافت نمی‌شود<ref>کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۶.</ref>. ایشان علاقه به ذکر [[خدا]] را نشانه [[دوست]] داشتن [[خداوند]] و علاقه نداشتن به آن را نشانه [[دشمنی با خدا]] دانسته‌اند<ref>تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۲۸؛ عبداللّه بن عدی، الکامل، ج ۳، ص ۱۸۶، الجامع الصغیر، ج ۲، ص۱۵۷ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۷ - ۴۱۸.</ref>. آن [[حضرت]] روزی خطاب به [[اصحاب]] و یارانش فرمود: "آیا به شما نگویم که [[بهترین]] و پاکیزه‌ترین [[اعمال]] شما نزد خدایتان چیست و چه چیز درجات شما را بیش از هر چیز بالا می‌برد و برایتان از درهم و [[دینار]] بهتر است و [حتی] از اینکه با [[دشمن]] رو به رو شوید و بکشید و کشته شوید، ارزشمندتر است؟" گفتند: "بگویید، ای [[پیامبر خدا]]{{صل}}!"‌ فرمود: "بسیار به یاد [[خداوند عزوجل]] بودن"<ref>کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۹۹؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۳۹؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۶، الامام مالک، کتاب الموطأ، ج ۱، ص ۲۱۱ و احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۵، ص ۱۹۵.</ref>. و به [[مسلمانان]] می‌فرمود: "اگر می‌خواهید برگزیده‌ترین [[بنده]] [[خداوند متعال]] باشید، پس [[خدا]] را فراوان یاد کنید"<ref>کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۱۲۸.</ref>.
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} بر مداومت ذکر تأکید داشته، می‌فرمود: "هیچ چیزی را بر [[یاد خدا]] ترجیح نده!<ref>حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۵۶ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۰۹.</ref> چرا که غافل شدن از [[یاد خدا]] در هر لحظه از [[عمر]] [[آدمی]] باعث افسوس خوردن در [[روز قیامت]] است"<ref>الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۱۰، ص ۸۰؛ المعجم الاوسط، ج ۸، ص ۱۷۵ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۱۵.</ref>. همچنین فرموده است: "تا وقتی به [[یاد خدا]] باشی؛ [[ایستاده]] یا نشسته، در بازار یا در محفل صمیمی و یا هر کجا که باشی، پیوسته در حال [[نماز]] و [[عبادت]] هستی"<ref>کنزالعمال، ج۱، ص۴۴۶.</ref>.


[[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر مداومت ذکر تأکید داشته، می‌فرمود: "هیچ چیزی را بر [[یاد خدا]] ترجیح نده!<ref>حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۵۶ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۰۹.</ref> چرا که غافل شدن از [[یاد خدا]] در هر لحظه از [[عمر]] [[آدمی]] باعث افسوس خوردن در [[روز قیامت]] است"<ref>الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۱۰، ص ۸۰؛ المعجم الاوسط، ج ۸، ص ۱۷۵ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۱۵.،</ref>. همچنین فرموده است: "تا وقتی به [[یاد خدا]] باشی؛ [[ایستاده]] یا نشسته، در بازار یا در محفل صمیمی و یا هر کجا که باشی، پیوسته در حال [[نماز]] و [[عبادت]] هستی"<ref>کنزالعمال، ج۱، ص۴۴۶.</ref>.
همچنین در [[احادیث]] [[رسول خدا]] {{صل}} مجالسی سودمند معرفی شده‌اند که در آن، از [[خدا]] یاد شود<ref>حسن ابن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۲۹۳؛ بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۸۹؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۷۵ و کنزالعمال، ج۹، ص۱۴۸.</ref> و اگر جز این باشد، چیزی جز [[حسرت]] و وبال برای اهل مجلس نخواهد بود<ref>الکافی، ج ۲، ص ۴۹۷؛ عدة الداعی، ص ۲۴۶ و مکارم الاخلاق، ص ۲۷۶.</ref>  ایشان مثال کسانی را که از [[خدا]] را یاد می‌کنند و کسانی که از [[خداوند]] یاد نمی‌کنند، انسان‌های زنده و مرده دانسته<ref>نووی دمشقی، ریاض الصالحین، ص ۳۴۲؛ البخاری، صحیح، ج ۷، ص ۱۶۸ و ابن حجر، فتح الباری، ج ۱۱، ص۱۷۷.</ref> و فرموده‌اند: "مثل کسی که در میان غافلان به یاد خداست، مثل چراغ در خانه تاریک است"<ref>العجلونی، کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۲۰، الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۲ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۳۰.</ref>.


همچنین در [[احادیث]] [[رسول خدا]]{{صل}} مجالسی سودمند معرفی شده‌اند که در آن، از [[خدا]] یاد شود<ref>حسن ابن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۲۹۳؛ بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۸۹؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۷۵ و کنزالعمال، ج۹، ص۱۴۸.</ref> و اگر جز این باشد، چیزی جز [[حسرت]] و وبال برای اهل مجلس نخواهد بود<ref>الکافی، ج ۲، ص ۴۹۷؛ عدة الداعی، ص ۲۴۶ و مکارم الاخلاق، ص ۲۷۶.</ref> ایشان مثال کسانی را که از [[خدا]] را یاد می‌کنند و کسانی که از [[خداوند]] یاد نمی‌کنند، انسان‌های زنده و مرده دانسته<ref>نووی دمشقی، ریاض الصالحین، ص ۳۴۲؛ البخاری، صحیح، ج ۷، ص ۱۶۸ و ابن حجر، فتح الباری، ج ۱۱، ص۱۷۷.</ref> و فرموده‌اند: "مثل کسی که در میان غافلان به یاد خداست ، مثل چراغ در خانه تاریک است"<ref>العجلونی ، کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۲۰، الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۲ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۳۰.</ref>.
در [[احادیث]] و [[روایات]] [[رسول خدا]] {{صل}} زنده شدن [[دل‌ها]]<ref>ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۲۰. </ref>، شفای [[دل‌ها]]<ref>کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۱۹؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۵ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۴.</ref>، دور شدن [[شیطان]]<ref>بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۱۹۴؛ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۱۴۹ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۷، ص ۲۷۹.</ref>، ایمنی از [[نفاق]]<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰، المعجم الاوسط، ج ۷، ص ۸۶؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵.</ref>، [[دوستی]] [[خدا]]<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۷۹؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵.</ref> و [[مصونیت]]<ref>پیامبر خدا {{صل}}: خداوند سبحان فرمود: «چون بدانم که یاد من بر جان بنده‌ام چیره شده است، خواست او را سؤال از خود و مناجات با خود قرار می‌دهم: پس چون بنده‌ام چنین شود، هرگاه بخواهد به سهو و غفلت دچار شود، مانع غفلتش می‌شوم. اینان، دوستان حقیقی من و قهرمانان واقعی‌اند». (عدة الداعی، ص ۲۴۹ - ۲۵۰؛ ابن فهد حلی، التحصین، ص ۲۶ و بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۱۶۳)</ref>، از ثمرات [[یاد خدا]] برشمرده شده است.


در [[احادیث]] و [[روایات]] [[رسول خدا]]{{صل}} زنده شدن [[دل‌ها]]<ref>ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۲۰. </ref>، شفای [[دل‌ها]]<ref>کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۱۹؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۵ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۴.</ref>، دور شدن [[شیطان]]<ref>بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۱۹۴؛ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۱۴۹ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۷، ص ۲۷۹.</ref>، ایمنی از [[نفاق]]<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰، المعجم الاوسط، ج ۷، ص ۸۶؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵.</ref>، [[دوستی]] [[خدا]]<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۷۹؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵</ref> و [[مصونیت]]<ref>پیامبر خدا{{صل}}: خداوند سبحان فرمود: «چون بدانم که یاد من بر جان بنده‌ام چیره شده است، خواست او را سؤال از خود و مناجات با خود قرار می‌دهم: پس چون بنده‌ام چنین شود، هرگاه بخواهد به سهو و غفلت دچار شود، مانع غفلتش می‌شوم. اینان، دوستان حقیقی من و قهرمانان واقعی‌اند». (عدة الداعی، ص ۲۴۹ - ۲۵۰؛ ابن فهد حلی، التحصین، ص ۲۶ و بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۱۶۳)</ref>، از ثمرات [[یاد خدا]] برشمرده شده است.
[[رسول اکرم]] {{صل}} خود نیز از [[برترین]] ذاکران [[الهی]] بود و می‌فرمود: "[[خداوند]] به من امر کرده که سخنم ذکر باشد"<ref>{{متن حدیث| إِنَّ‌ رَبِّي‌ أَمَرَنِي‌ أَنْ‌ يَكُونَ‌ نُطْقِي‌ ذِكْراً}}؛ ابن سلامه، مسند الشهاب ج ۲، ص۱۸۹؛ علی بن حسن طبرسی، مشکاة الانوار، ص ۵۷ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۹۲.</ref>؛ [[روایت]] شده است که آن حضرت {{صل}} برنمی‌خاست و نمی‌نشست؛ مگر با ذکر [[خدا]]<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۹۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۵۰ و شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۳۱۸.</ref>. ایشان هر روز ۳۶۰ بار به تعداد عروق بدن، خدا را [[حمد]] می‌گفت و می‌فرمود: {{متن حدیث| الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ كَثِيراً عَلَى‌ كُلِ‌ حَال‌}}<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۰۳؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۹۷ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۷۱.</ref>؛ در تمام حالات و به طور فراوان، [[حمد]] و [[ستایش]] مخصوص [[پروردگار]] جهانیان است. نزول برخی [[آیات]] بر شور و [[اشتیاق]] آن حضرت در ذکر خدا می‌افزود؛ آن چنان که [[کفار]] به طعنه و [[استهزا]] می‌گفتند: "او جن‌زده شده است<ref>از ابوسعید خدری روایت شده است که وقتی آیه ۴۱ سوره احزاب نازل شد، رسول خدا {{صل}} آن قدر به ذکر خدا مشغول شد که کفار به طعنه و استهزا می‌گفتند او جن زده و دیوانه شده است.</ref>.<ref>ابو الفتوح رازی، روض الجنان، ج ۱۵، ص ۴۳۲.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۲-۴۹۵.</ref>


[[رسول اکرم]]{{صل}} خود نیز از [[برترین]] ذاکران [[الهی]] بود و می‌فرمود: "[[خداوند]] به من امر کرده که سخنم ذکر باشد"<ref>{{متن حدیث| إِنَّ‌ رَبِّي‌ أَمَرَنِي‌ أَنْ‌ يَكُونَ‌ نُطْقِي‌ ذِكْراً}}؛ ابن سلامه، مسند الشهاب ج ۲، ص۱۸۹؛ علی بن حسن طبرسی، مشکاة الانوار، ص ۵۷ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۹۲.</ref>؛ [[روایت]] شده است که آن [[حضرت]]{{صل}} برنمی‌خاست و نمی‌نشست؛ مگر با ذکر [[خدا]]<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۹۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۵۰ و شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۳۱۸.</ref>. ایشان هر روز ۳۶۰ بار به تعداد عروق [[بدن]]، [[خدا]] را [[حمد]] می‌گفت و می‌فرمود: {{متن حدیث| الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ كَثِيراً عَلَى‌ كُلِ‌ حَال‌}}<ref>الکافی، ج ۲، ص ۵۰۳؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۹۷ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۷۱.</ref>؛ در تمام حالات و به طور فراوان، [[حمد]] و [[ستایش]] مخصوص [[پروردگار]] جهانیان است. [[نزول]] برخی [[آیات]] بر شور و [[اشتیاق]] آن [[حضرت]] در ذکر [[خدا]] می‌افزود؛ آن چنان که [[کفار]] به طعنه و [[استهزا]] می‌گفتند: "او جن‌زده شده است<ref>از ابوسعید خدری روایت شده است که وقتی آیه ۴۱ سوره احزاب نازل شد، رسول خدا{{صل}} آن قدر به ذکر خدا مشغول شد که کفار به طعنه و استهزا می‌گفتند او جن زده و دیوانه شده است.</ref>"<ref>ابو الفتوح رازی، روض الجنان، ج ۱۵، ص ۴۳۲.</ref>.<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۲-۴۹۵.</ref>
[[رسول خدا]] {{صل}} در مقام [[بندگی]]، همواره خود را در محضر [[خداوند]] می‌دید و یاد [[الله]] با تمام وجودش عجین شده بود و جز با یاد او کاری انجام نمی‌داد. [[امام حسین]] {{ع}} می‌فرماید از پدرم درباره چگونگی مجلس رسول خدا {{صل}} پرسیدم. ایشان فرمود: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} لَا يَجْلِسُ وَ لَا يَقُومُ إِلَّا عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ‌}}<ref>«رسول خدا {{صل}} این گونه بود که در هیچ مجلسی نشست و برخاست نمی‌کرد مگر به یاد خدا» علامه طباطبایی، سنن النبی، ترجمه: حسین استاد ولی، ص۳۷۲.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز فرموده است: شیوه رسول خدا چنان بود که روزی سیصد و شصت بار [[خدا]] را [[حمد]] و [[ستایش]] می‌کرد و چنین می‌فرمود: {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِينَ كَثِيراً عَلَى كُلِّ حَالٍ}}<ref>«در هر حال ستایش بسیار شایسته پروردگار جهانیان است» اصول کافی، کتاب الدعا، باب التحمید، ح۳.</ref>.


==ذکر در معارف و سیره نبوی==
یاد خداوند، [[آدمی]] را از [[غفلت]] و بی‌خبری وا می‌رهاند. [[پیامبر خدا]] می‌فرماید: {{متن حدیث|مَا مِنْ سَاعَةٍ تَمُرُّ بِابْنِ آدَمَ لَمْ يَذْكُرِ اللَّهَ فِيهَا بِخَيْرٍ إِلَّا حَسِرَ عِنْدَهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«هیچ لحظه‌ای نیست که بر فرزند آدم بگذرد و او در آن لحظه به یاد خدا نباشد، مگر آنکه در روز رستاخیز برای آن لحظه افسوس می‌خورد». متقی هندی، کنزالعمال، ج۱، ص۴۲۴، ح۱۸۱۹.</ref>.
[[رسول خدا]]{{صل}} در [[مقام]] [[بندگی]]، همواره خود را در محضر [[خداوند]] می‌دید و یاد [[الله]] با تمام وجودش عجین شده بود و جز با یاد او کاری انجام نمی‌داد. [[امام حسین]]{{ع}} می‌فرماید از پدرم درباره چگونگی مجلس رسول خدا{{صل}} پرسیدم. ایشان فرمود: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} لَا يَجْلِسُ وَ لَا يَقُومُ إِلَّا عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ‌}}<ref>«رسول خدا{{صل}} این گونه بود که در هیچ مجلسی نشست و برخاست نمی‌کرد مگر به یاد خدا» علامه طباطبایی، سنن النبی، ترجمه: حسین استاد ولی، ص۳۷۲.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده است:
شیوه رسول خدا چنان بود که روزی سیصد و شصت بار [[خدا]] را [[حمد]] و [[ستایش]] می‌کرد و چنین می‌فرمود: {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِينَ كَثِيراً عَلَى كُلِّ حَالٍ}}<ref>«در هر حال ستایش بسیار شایسته پروردگار جهانیان است» اصول کافی، کتاب الدعا، باب التحمید، ح۳.</ref>.


یاد خداوند، [[آدمی]] را از [[غفلت]] و بی‌خبری وا می‌رهاند. [[پیامبر خدا]] می‌فرماید:
[[حضرت محمد]] {{صل}} در تشبیهی چنین می‌فرماید: {{متن حدیث|الذَّاكِرُ فِي الْغَافِلِينَ كَالْمُقَاتِلِ فِي الْفَارِّينَ‌}}<ref>«کسی که در میان غافلین به یاد خدا باشد، مانند کسی است که در میان فراریان می‌جنگد» مکارم الاخلاق، ج۲، ص۳۷۳.</ref>. [[رسول الله]] {{صل}} در جایی دیگر به این نکته اشاره دارد که ذاکران خداوند سیراب می‌میرند: {{متن حدیث|كُلُّ أَحَدٍ يَمُوتُ عَطْشَانَ إِلَّا ذَاكِرَ اللَّهِ}}<ref>«تمام انسان‌ها لب تشنه می‌میرند، مگر ذاکر خدا» بحارالانوار، ج۸۱، ص۲۴۰.</ref>. ایشان، [[یاد خدا]] را شفای [[دل‌ها]] می‌داند: {{متن حدیث|ذِكْرُ اللَّهِ شِفَاءُ الْقُلُوبِ‌}}<ref>کنزالعمال، ج۱، ص۴۱۴، ح۱۷۵۱.</ref> و می‌فرماید هر که بسیار به یاد خدا باشد، خداوند دوستش می‌دارد: {{متن حدیث|مَنْ أَكْثَرَ ذِكْرَ اللَّهِ أَحَبَّهُ‌}}<ref>میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۵۲.</ref>.
{{متن حدیث|مَا مِنْ سَاعَةٍ تَمُرُّ بِابْنِ آدَمَ لَمْ يَذْكُرِ اللَّهَ فِيهَا بِخَيْرٍ إِلَّا حَسِرَ عِنْدَهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«هیچ لحظه‌ای نیست که بر فرزند آدم بگذرد و او در آن لحظه به یاد خدا نباشد، مگر آنکه در روز رستاخیز برای آن لحظه افسوس می‌خورد». متقی هندی، کنزالعمال، ج۱، ص۴۲۴، ح۱۸۱۹.</ref>.


[[حضرت محمد]]{{صل}} در تشبیهی چنین می‌فرماید: {{متن حدیث|الذَّاكِرُ فِي الْغَافِلِينَ كَالْمُقَاتِلِ فِي الْفَارِّينَ‌}}<ref>«کسی که در میان غافلین به یاد خدا باشد، مانند کسی است که در میان فراریان می‌جنگد» مکارم الاخلاق، ج۲، ص۳۷۳.</ref>. [[رسول الله]]{{صل}} در جایی دیگر به این نکته اشاره دارد که ذاکران خداوند [[سیراب]] می‌میرند: {{متن حدیث|كُلُّ أَحَدٍ يَمُوتُ عَطْشَانَ إِلَّا ذَاكِرَ اللَّهِ}}<ref>«تمام انسان‌ها لب تشنه می‌میرند، مگر ذاکر خدا» بحارالانوار، ج۸۱، ص۲۴۰.</ref>. ایشان، [[یاد خدا]] را شفای [[دل‌ها]] می‌داند: {{متن حدیث|ذِكْرُ اللَّهِ شِفَاءُ الْقُلُوبِ‌}}<ref>کنزالعمال، ج۱، ص۴۱۴، ح۱۷۵۱.</ref> و می‌فرماید هر که بسیار به یاد خدا باشد، خداوند دوستش می‌دارد: {{متن حدیث|مَنْ أَكْثَرَ ذِكْرَ اللَّهِ أَحَبَّهُ‌}}<ref>میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۵۲.</ref>.
[[پیامبر گرامی اسلام]]، یاد خدا را در مواقع خاص، لازم و ضروری می‌شمارد و می‌فرماید: {{متن حدیث|اذْكُرِ اللَّهَ عِنْدَ هَمِّكَ إِذَا هَمَمْتَ وَ عِنْدَ لِسَانِكَ إِذَا حَكَمْتَ وَ عِنْدَ يَدِكَ إِذَا قَسَمْتَ}}<ref>«هنگامی که قصد انجام امر مهمی را داری و نیز هنگام بیان حکم در مقام قضاوت و زمانی که تقسیم کردن چیزی به دست توست، خدا را یاد کن». میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۵۴.</ref>.


[[پیامبر گرامی اسلام]]، یاد خدا را در مواقع خاص، لازم و ضروری می‌شمارد و می‌فرماید:
[[رسول الله]] {{صل}} در [[فضیلت]] [[یاد خدا]] می‌فرماید: هیچ کاری نزد [[خداوند متعال]]، محبوب‌تر و هیچ عاملی در [[نجات]] [[بنده]] از هر گناهی در [[دنیا]] و [[آخرت]]، مؤثرتر از [[ذکر خدا]] نیست. عرض شد: حتی [[جنگ در راه خدا]]؟ فرمود: اگر یاد خدا در میان نبود، دستور [[جنگ]] داده نمی‌شد<ref>میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۳۸.</ref>.
{{متن حدیث|اذْكُرِ اللَّهَ عِنْدَ هَمِّكَ إِذَا هَمَمْتَ وَ عِنْدَ لِسَانِكَ إِذَا حَكَمْتَ وَ عِنْدَ يَدِكَ إِذَا قَسَمْتَ}}<ref>«هنگامی که قصد انجام امر مهمی را داری و نیز هنگام بیان حکم در مقام قضاوت و زمانی که تقسیم کردن چیزی به دست توست، خدا را یاد کن». میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۵۴.</ref>.


[[رسول الله]]{{صل}} در [[فضیلت]] [[یاد خدا]] می‌فرماید:
ایشان بر همین اساس می‌فرماید: {{متن حدیث|لَا تَخْتَارَنَّ عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ شَيْئاً فَإِنَّهُ يَقُولُ {{متن قرآن|وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ}}<ref>«و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگ‌تر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.</ref>}}<ref>«هیچ چیزی را بر یاد خدا ترجیح مده؛ زیرا خداوند می‌فرماید: «و ذکر خدا بزرگ‌تر است» میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۳۸.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[نگین رسالت (کتاب)|نگین رسالت]]، ص ۹.</ref>
هیچ کاری نزد [[خداوند متعال]]، محبوب‌تر و هیچ عاملی در [[نجات]] [[بنده]] از هر گناهی در [[دنیا]] و [[آخرت]]، مؤثرتر از [[ذکر خدا]] نیست. عرض شد: حتی [[جنگ در راه خدا]]؟ فرمود: اگر یاد خدا در میان نبود، دستور [[جنگ]] داده نمی‌شد<ref>میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۳۸.</ref>.
ایشان بر همین اساس می‌فرماید:
{{متن حدیث|لَا تَخْتَارَنَّ عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ شَيْئاً فَإِنَّهُ يَقُولُ {{متن قرآن|وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ}}<ref>«و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگ‌تر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.</ref>}}<ref>«هیچ چیزی را بر یاد خدا ترجیح مده؛ زیرا خداوند می‌فرماید: «و ذکر خدا بزرگ‌تر است» میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۳۸.</ref>.
<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[نگین رسالت (کتاب)|نگین رسالت]] ص ۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۴۳

مقدمه

ذکر، در کتاب‌های لغت، به معنای یاد کردن از چیزی[۱] و یا یاد آوری چیزی پس از فراموشی است[۲]. این یاد کردن، ممکن است با زبان[۳] یا قلب و یا هر دو باشد[۴].

ذکر خدای سبحان از بارزتر مصادیق پرستش خداوند است و از لحاظ وجودی، اقسامی دارد که کامل‌ترین آن است، که بنده خداوند متعال را یاد کند. رسول خدا (ص) ذکر را تنها زبانی نمی‌دانست؛ بلکه هر کاری و هر عملی را که نمودار یاد پروردگار باشد، ذکر او به حساب می‌آورد؛ همچنان که در روایتی از ایشان نقل شده است: "هر کس از خداوند عزوجل فرمان ببرد، خدا را یاد کرده است؛ هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن و قرآن خواندنش اندک باشد"[۵].

یاد خداوند متعال در بیان پیامبر خدا (ص) برترین صدقات[۶] و باعث آسانی کارها و عامل راغب شدن مردم به آخرت[۷] و عملی برشمرده شده است که محبوب‌تر از آن نزد خداوند متعال[۸] و عاملی مؤثّرتر از آن در نجات بنده از بند گناهان در دنیا و آخرت، یافت نمی‌شود[۹]. ایشان علاقه به ذکر خدا را نشانه دوست داشتن خداوند و علاقه نداشتن به آن را نشانه دشمنی با خدا دانسته‌اند[۱۰]. آن حضرت روزی خطاب به اصحاب و یارانش فرمود: "آیا به شما نگویم که بهترین و پاکیزه‌ترین اعمال شما نزد خدایتان چیست و چه چیز درجات شما را بیش از هر چیز بالا می‌برد و برایتان از درهم و دینار بهتر است و [حتی] از اینکه با دشمن رو به رو شوید و بکشید و کشته شوید، ارزشمندتر است؟" گفتند: "بگویید، ای پیامبر خدا (ص)!"‌ فرمود: "بسیار به یاد خداوند عزوجل بودن"[۱۱]. و به مسلمانان می‌فرمود: "اگر می‌خواهید برگزیده‌ترین بنده خداوند متعال باشید، پس خدا را فراوان یاد کنید"[۱۲].

پیامبر اکرم (ص) بر مداومت ذکر تأکید داشته، می‌فرمود: "هیچ چیزی را بر یاد خدا ترجیح نده![۱۳] چرا که غافل شدن از یاد خدا در هر لحظه از عمر آدمی باعث افسوس خوردن در روز قیامت است"[۱۴]. همچنین فرموده است: "تا وقتی به یاد خدا باشی؛ ایستاده یا نشسته، در بازار یا در محفل صمیمی و یا هر کجا که باشی، پیوسته در حال نماز و عبادت هستی"[۱۵].

همچنین در احادیث رسول خدا (ص) مجالسی سودمند معرفی شده‌اند که در آن، از خدا یاد شود[۱۶] و اگر جز این باشد، چیزی جز حسرت و وبال برای اهل مجلس نخواهد بود[۱۷] ایشان مثال کسانی را که از خدا را یاد می‌کنند و کسانی که از خداوند یاد نمی‌کنند، انسان‌های زنده و مرده دانسته[۱۸] و فرموده‌اند: "مثل کسی که در میان غافلان به یاد خداست، مثل چراغ در خانه تاریک است"[۱۹].

در احادیث و روایات رسول خدا (ص) زنده شدن دل‌ها[۲۰]، شفای دل‌ها[۲۱]، دور شدن شیطان[۲۲]، ایمنی از نفاق[۲۳]، دوستی خدا[۲۴] و مصونیت[۲۵]، از ثمرات یاد خدا برشمرده شده است.

رسول اکرم (ص) خود نیز از برترین ذاکران الهی بود و می‌فرمود: "خداوند به من امر کرده که سخنم ذکر باشد"[۲۶]؛ روایت شده است که آن حضرت (ص) برنمی‌خاست و نمی‌نشست؛ مگر با ذکر خدا[۲۷]. ایشان هر روز ۳۶۰ بار به تعداد عروق بدن، خدا را حمد می‌گفت و می‌فرمود: « الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ كَثِيراً عَلَى‌ كُلِ‌ حَال‌»[۲۸]؛ در تمام حالات و به طور فراوان، حمد و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است. نزول برخی آیات بر شور و اشتیاق آن حضرت در ذکر خدا می‌افزود؛ آن چنان که کفار به طعنه و استهزا می‌گفتند: "او جن‌زده شده است[۲۹].[۳۰].[۳۱]

رسول خدا (ص) در مقام بندگی، همواره خود را در محضر خداوند می‌دید و یاد الله با تمام وجودش عجین شده بود و جز با یاد او کاری انجام نمی‌داد. امام حسین (ع) می‌فرماید از پدرم درباره چگونگی مجلس رسول خدا (ص) پرسیدم. ایشان فرمود: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَا يَجْلِسُ وَ لَا يَقُومُ إِلَّا عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ‌»[۳۲]. امام صادق (ع) نیز فرموده است: شیوه رسول خدا چنان بود که روزی سیصد و شصت بار خدا را حمد و ستایش می‌کرد و چنین می‌فرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِينَ كَثِيراً عَلَى كُلِّ حَالٍ»[۳۳].

یاد خداوند، آدمی را از غفلت و بی‌خبری وا می‌رهاند. پیامبر خدا می‌فرماید: «مَا مِنْ سَاعَةٍ تَمُرُّ بِابْنِ آدَمَ لَمْ يَذْكُرِ اللَّهَ فِيهَا بِخَيْرٍ إِلَّا حَسِرَ عِنْدَهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[۳۴].

حضرت محمد (ص) در تشبیهی چنین می‌فرماید: «الذَّاكِرُ فِي الْغَافِلِينَ كَالْمُقَاتِلِ فِي الْفَارِّينَ‌»[۳۵]. رسول الله (ص) در جایی دیگر به این نکته اشاره دارد که ذاکران خداوند سیراب می‌میرند: «كُلُّ أَحَدٍ يَمُوتُ عَطْشَانَ إِلَّا ذَاكِرَ اللَّهِ»[۳۶]. ایشان، یاد خدا را شفای دل‌ها می‌داند: «ذِكْرُ اللَّهِ شِفَاءُ الْقُلُوبِ‌»[۳۷] و می‌فرماید هر که بسیار به یاد خدا باشد، خداوند دوستش می‌دارد: «مَنْ أَكْثَرَ ذِكْرَ اللَّهِ أَحَبَّهُ‌»[۳۸].

پیامبر گرامی اسلام، یاد خدا را در مواقع خاص، لازم و ضروری می‌شمارد و می‌فرماید: «اذْكُرِ اللَّهَ عِنْدَ هَمِّكَ إِذَا هَمَمْتَ وَ عِنْدَ لِسَانِكَ إِذَا حَكَمْتَ وَ عِنْدَ يَدِكَ إِذَا قَسَمْتَ»[۳۹].

رسول الله (ص) در فضیلت یاد خدا می‌فرماید: هیچ کاری نزد خداوند متعال، محبوب‌تر و هیچ عاملی در نجات بنده از هر گناهی در دنیا و آخرت، مؤثرتر از ذکر خدا نیست. عرض شد: حتی جنگ در راه خدا؟ فرمود: اگر یاد خدا در میان نبود، دستور جنگ داده نمی‌شد[۴۰].

ایشان بر همین اساس می‌فرماید: «لَا تَخْتَارَنَّ عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ شَيْئاً فَإِنَّهُ يَقُولُ ﴿وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ[۴۱]»[۴۲].[۴۳]

منابع

پانویس

  1. راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص۳۲۸.
  2. معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.
  3. معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.
  4. المفردات الفاظ قرآن، ص۳۲۸.
  5. شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۴۸؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص ۳۹۹؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۳۰۲؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر؛ ج ۲، ص ۵۷۳ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۱، ص ۴۲۵.
  6. الطبرانی، المعجم الأوسط، ج ۷، ص ۲۵۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۴۹۸ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۲.
  7. نهج الفصاحه، ص ۳۳۳.
  8. کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۶.
  9. کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۶.
  10. تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۲۸؛ عبداللّه بن عدی، الکامل، ج ۳، ص ۱۸۶، الجامع الصغیر، ج ۲، ص۱۵۷ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۷ - ۴۱۸.
  11. کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۹۹؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۳۹؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۶، الامام مالک، کتاب الموطأ، ج ۱، ص ۲۱۱ و احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۵، ص ۱۹۵.
  12. کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۱۲۸.
  13. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۵۶ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۰۹.
  14. الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۱۰، ص ۸۰؛ المعجم الاوسط، ج ۸، ص ۱۷۵ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۱۵.
  15. کنزالعمال، ج۱، ص۴۴۶.
  16. حسن ابن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۲۹۳؛ بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۸۹؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۷۵ و کنزالعمال، ج۹، ص۱۴۸.
  17. الکافی، ج ۲، ص ۴۹۷؛ عدة الداعی، ص ۲۴۶ و مکارم الاخلاق، ص ۲۷۶.
  18. نووی دمشقی، ریاض الصالحین، ص ۳۴۲؛ البخاری، صحیح، ج ۷، ص ۱۶۸ و ابن حجر، فتح الباری، ج ۱۱، ص۱۷۷.
  19. العجلونی، کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۲۰، الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۲ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۳۰.
  20. ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۲۰.
  21. کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۱۹؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۵ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۴.
  22. بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۱۹۴؛ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۱۴۹ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۷، ص ۲۷۹.
  23. الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰، المعجم الاوسط، ج ۷، ص ۸۶؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵.
  24. الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۷۹؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵.
  25. پیامبر خدا (ص): خداوند سبحان فرمود: «چون بدانم که یاد من بر جان بنده‌ام چیره شده است، خواست او را سؤال از خود و مناجات با خود قرار می‌دهم: پس چون بنده‌ام چنین شود، هرگاه بخواهد به سهو و غفلت دچار شود، مانع غفلتش می‌شوم. اینان، دوستان حقیقی من و قهرمانان واقعی‌اند». (عدة الداعی، ص ۲۴۹ - ۲۵۰؛ ابن فهد حلی، التحصین، ص ۲۶ و بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۱۶۳)
  26. « إِنَّ‌ رَبِّي‌ أَمَرَنِي‌ أَنْ‌ يَكُونَ‌ نُطْقِي‌ ذِكْراً»؛ ابن سلامه، مسند الشهاب ج ۲، ص۱۸۹؛ علی بن حسن طبرسی، مشکاة الانوار، ص ۵۷ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۹۲.
  27. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۹۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۵۰ و شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۳۱۸.
  28. الکافی، ج ۲، ص ۵۰۳؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۹۷ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۷۱.
  29. از ابوسعید خدری روایت شده است که وقتی آیه ۴۱ سوره احزاب نازل شد، رسول خدا (ص) آن قدر به ذکر خدا مشغول شد که کفار به طعنه و استهزا می‌گفتند او جن زده و دیوانه شده است.
  30. ابو الفتوح رازی، روض الجنان، ج ۱۵، ص ۴۳۲.
  31. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۲-۴۹۵.
  32. «رسول خدا (ص) این گونه بود که در هیچ مجلسی نشست و برخاست نمی‌کرد مگر به یاد خدا» علامه طباطبایی، سنن النبی، ترجمه: حسین استاد ولی، ص۳۷۲.
  33. «در هر حال ستایش بسیار شایسته پروردگار جهانیان است» اصول کافی، کتاب الدعا، باب التحمید، ح۳.
  34. «هیچ لحظه‌ای نیست که بر فرزند آدم بگذرد و او در آن لحظه به یاد خدا نباشد، مگر آنکه در روز رستاخیز برای آن لحظه افسوس می‌خورد». متقی هندی، کنزالعمال، ج۱، ص۴۲۴، ح۱۸۱۹.
  35. «کسی که در میان غافلین به یاد خدا باشد، مانند کسی است که در میان فراریان می‌جنگد» مکارم الاخلاق، ج۲، ص۳۷۳.
  36. «تمام انسان‌ها لب تشنه می‌میرند، مگر ذاکر خدا» بحارالانوار، ج۸۱، ص۲۴۰.
  37. کنزالعمال، ج۱، ص۴۱۴، ح۱۷۵۱.
  38. میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۵۲.
  39. «هنگامی که قصد انجام امر مهمی را داری و نیز هنگام بیان حکم در مقام قضاوت و زمانی که تقسیم کردن چیزی به دست توست، خدا را یاد کن». میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۵۴.
  40. میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۳۸.
  41. «و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگ‌تر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
  42. «هیچ چیزی را بر یاد خدا ترجیح مده؛ زیرا خداوند می‌فرماید: «و ذکر خدا بزرگ‌تر است» میزان الحکمه، ج۴، ص۱۸۳۸.
  43. اسحاقی، سید حسین، نگین رسالت، ص ۹.