ارتداد در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +)) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = ارتداد | |||
| عنوان مدخل = ارتداد | |||
| مداخل مرتبط = [[ارتداد در لغت]] - [[ارتداد در قرآن]] - [[ارتداد در کلام اسلامی]] - [[ارتداد در فقه اسلامی]] - [[ارتداد در فقه سیاسی]] - [[ارتداد در معارف و سیره رضوی]] - [[ارتداد در معارف و سیره نبوی]] - [[ارتداد در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== مقدمه == | |||
به [[مسلمانی]] که از [[آیین اسلام]] خارج شده و [[کفر]] را برگزیده است، "مرتدّ" گفته میشود. واژه [[ارتداد]] ریشه [[قرآنی]] دارد. <ref>ذکری الشیعة، ج۴، ص:۳۹۷؛ الحدائق الناضرة، ج۱۱، ص:۱۹۴ ـ ۱۹۵؛ جواهر الکلام، ج۱۳، ص:۳۴۲ ـ ۳۴۴.</ref> | |||
==مقدمه== | |||
به [[مسلمانی]] که از [[آیین اسلام]] خارج شده و [[کفر]] را | |||
جایگاه اصلی عنوان یاد شده باب حدود است و از آن به مناسبت در بابهایی مانند [[طهارت]]، [[صلات]]، [[زکات]]، [[صوم]]، [[حج]]، [[تجارت]]، [[نکاح]]، و [[ارث]] سخن رفته است. برخی نیز بابی مستقل تحت عنوان "کتاب مرتدّ"، به آن اختصاص دادهاند. | جایگاه اصلی عنوان یاد شده باب حدود است و از آن به مناسبت در بابهایی مانند [[طهارت]]، [[صلات]]، [[زکات]]، [[صوم]]، [[حج]]، [[تجارت]]، [[نکاح]]، و [[ارث]] سخن رفته است. برخی نیز بابی مستقل تحت عنوان "کتاب مرتدّ"، به آن اختصاص دادهاند. | ||
==اسباب ارتداد== | == اسباب ارتداد == | ||
ارتداد با [[انکار خداوند]]، [[توحید]]، رسالتِ [[پیامبر]]{{صل}} یا [[تکذیب]] آن [[حضرت]]، [[انکار]] ضروری [[دین]]، همچنین با کارهایی که بر [[استهزا]] و [[اهانت]] به دین و رویگردانی از آن دلالت کند، مانند پاره کردن و انداختن [[قرآن]] در جای [[آلوده]] و کثیف، [[اهانت]] به [[کعبه]] و [[کرنش]] در برابر [[بت]] محقّق میشود. <ref>جواهرالکلام، ج۴۱، ص:۶۰۰</ref> | ارتداد با [[انکار خداوند]]، [[توحید]]، رسالتِ [[پیامبر]] {{صل}} یا [[تکذیب]] آن [[حضرت]]، [[انکار]] ضروری [[دین]]، همچنین با کارهایی که بر [[استهزا]] و [[اهانت]] به دین و رویگردانی از آن دلالت کند، مانند پاره کردن و انداختن [[قرآن]] در جای [[آلوده]] و کثیف، [[اهانت]] به [[کعبه]] و [[کرنش]] در برابر [[بت]] محقّق میشود. <ref>جواهرالکلام، ج۴۱، ص:۶۰۰</ref> | ||
برای ضروری دین به [[وجوب]] [[نماز]]، [[روزه]]، حج و مانند آنها [[مَثَل]] زده شده است، لکن برخی قلمرو آن را گسترش داده و گفتهاند: مراد از ضروری دین، چیزی است که انکار کننده، به ثبوت آن در دین [[یقین]] داشته باشد؛ هر چند نزد همه به ثبوت نرسیده باشد. <ref>مجمع الفائدة، ج۳، ص:۱۹۹</ref> برخی نیز تصریح کردهاند که اگر انکار حکمی [[اجماعی]] باشد، لکن به حدّ ضروری دین نرسیده باشد، موجب ارتداد نمیشود. <ref>جواهر الکلام، ج۶، ص:۴۹</ref> | برای ضروری دین به [[وجوب]] [[نماز]]، [[روزه]]، حج و مانند آنها [[مَثَل]] زده شده است، لکن برخی قلمرو آن را گسترش داده و گفتهاند: مراد از ضروری دین، چیزی است که انکار کننده، به ثبوت آن در دین [[یقین]] داشته باشد؛ هر چند نزد همه به ثبوت نرسیده باشد. <ref>مجمع الفائدة، ج۳، ص:۱۹۹</ref> برخی نیز تصریح کردهاند که اگر انکار حکمی [[اجماعی]] باشد، لکن به حدّ ضروری دین نرسیده باشد، موجب ارتداد نمیشود. <ref>جواهر الکلام، ج۶، ص:۴۹</ref> | ||
خط ۱۷: | خط ۱۸: | ||
به قول مشهور، انکار ضروری [[مذهب]]، مانند انکار [[امامان]] علیهمالسّلام یا برخی از آنان، موجب ارتداد نمیشود. البته برخی تصریح کردهاند که اگر فرد [[شیعی]] منکر ضروری مذهب خویش شود، مرتدّ میگردد. <ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۶۰۲</ref> | به قول مشهور، انکار ضروری [[مذهب]]، مانند انکار [[امامان]] علیهمالسّلام یا برخی از آنان، موجب ارتداد نمیشود. البته برخی تصریح کردهاند که اگر فرد [[شیعی]] منکر ضروری مذهب خویش شود، مرتدّ میگردد. <ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۶۰۲</ref> | ||
هر یک از انکار خداوند، توحید، [[رسالت]]، و انکار یا تکذیب [[رسول خدا]]{{صل}}، سببی مستقل برای ارتداد است. در اینکه انکار ضروری دین، سببی مستقل برای ارتداد است یا در صورتی که به انکار خداوند، رسالت و یا رسول خدا باز گردد، موجب ارتداد میشود، [[اختلاف]] است. قول نخست به ظاهر کلمات [[فقها]] نسبت داده شده است. <ref>مستمسک العروة، ج۱، ص:۳۷۸</ref> | هر یک از انکار خداوند، توحید، [[رسالت]]، و انکار یا تکذیب [[رسول خدا]] {{صل}}، سببی مستقل برای ارتداد است. در اینکه انکار ضروری دین، سببی مستقل برای ارتداد است یا در صورتی که به انکار خداوند، رسالت و یا رسول خدا باز گردد، موجب ارتداد میشود، [[اختلاف]] است. قول نخست به ظاهر کلمات [[فقها]] نسبت داده شده است. <ref>مستمسک العروة، ج۱، ص:۳۷۸</ref> | ||
بنابر قول دوم، اگر فرد [[معتقد]] به [[توحید]] و [[رسالت]]، ضروری [[دین]] را [[انکار]] کند، در صورتی که از بازگشت انکار یاد شده، به انکار توحید یا رسالت [[غفلت]] داشته باشد، انکار او موجب [[ارتداد]] نیست. | بنابر قول دوم، اگر فرد [[معتقد]] به [[توحید]] و [[رسالت]]، ضروری [[دین]] را [[انکار]] کند، در صورتی که از بازگشت انکار یاد شده، به انکار توحید یا رسالت [[غفلت]] داشته باشد، انکار او موجب [[ارتداد]] نیست. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۴: | ||
اگر نسبت به منکر ضروری، [[شبهه]] [[عدم آگاهی]] وی برضروری بودن حکمی وجود داشته باشد، مانند آنکه محل زندگیاش دور از [[بلاد اسلامی]] باشد؛ به گونهای که احتمال پنهان بودن [[ضرورت]] [[حکم]] برای او معقول و منطقی باشد به صرف انکار، حکم به [[کفر]] وی نمیشود. <ref>جواهر الکلام، ج۶، ص:۴۹</ref> | اگر نسبت به منکر ضروری، [[شبهه]] [[عدم آگاهی]] وی برضروری بودن حکمی وجود داشته باشد، مانند آنکه محل زندگیاش دور از [[بلاد اسلامی]] باشد؛ به گونهای که احتمال پنهان بودن [[ضرورت]] [[حکم]] برای او معقول و منطقی باشد به صرف انکار، حکم به [[کفر]] وی نمیشود. <ref>جواهر الکلام، ج۶، ص:۴۹</ref> | ||
==شرایط== | == شرایط == | ||
شرایط عمومی [[تکلیف]]، یعنی [[عقل]]، [[بلوغ]]، قصد و [[اختیار]] در تحقّق ارتداد نیز معتبر است. بنابراین، بر ارتداد دیوانه، غیر بالغ، [[غافل]]، کسی که در [[خواب]] است، [[سهو]] کننده، بیهوش و مُکَره، مانند گفتن کلمات کفر آمیز از روی [[تقیّه]]، اثری مترتّب نیست. <ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۶۰۹</ref> اگر مرتدّ ادّعای [[اکراه]] کند، در صورت وجود [[شاهد]] و نشانهای بر [[راستی]] گفته وی از او پذیرفته میشود. <ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۶۱۰</ref> | شرایط عمومی [[تکلیف]]، یعنی [[عقل]]، [[بلوغ]]، قصد و [[اختیار]] در تحقّق ارتداد نیز معتبر است. بنابراین، بر ارتداد دیوانه، غیر بالغ، [[غافل]]، کسی که در [[خواب]] است، [[سهو]] کننده، بیهوش و مُکَره، مانند گفتن کلمات کفر آمیز از روی [[تقیّه]]، اثری مترتّب نیست. <ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۶۰۹</ref> اگر مرتدّ ادّعای [[اکراه]] کند، در صورت وجود [[شاهد]] و نشانهای بر [[راستی]] گفته وی از او پذیرفته میشود. <ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۶۱۰</ref> | ||
==راههای [[اثبات]]== | == راههای [[اثبات]] == | ||
ارتداد با [[اقرار]]، بیّنه) و صدور [[رفتار]] یا گفتارِ بیانگر ارتداد، [[ثابت]] میشود. <ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۶۰۰</ref> | ارتداد با [[اقرار]]، بیّنه) و صدور [[رفتار]] یا گفتارِ بیانگر ارتداد، [[ثابت]] میشود. <ref>جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۶۰۰</ref> | ||
==اقسام مرتدّ== | == اقسام مرتدّ == | ||
مرتدّ دو گونه است: [[فطری]] و ملّی. [[مرتدّ فطری]]، مرتدّی است که [[مسلمان]]، زاده شده و [[مرتدّ ملّی]] مرتدّی است که [[کافر]]، زاده شده است.<ref> [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۳۶۶-۳۶۸.</ref> | مرتدّ دو گونه است: [[فطری]] و ملّی. [[مرتدّ فطری]]، مرتدّی است که [[مسلمان]]، زاده شده و [[مرتدّ ملّی]] مرتدّی است که [[کافر]]، زاده شده است.<ref> [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، صفحه ۳۶۶-۳۶۸.</ref> | ||
== منابع == | |||
==منابع== | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1368945.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت''']] | # [[پرونده:1368945.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:ارتداد]] | [[رده:ارتداد]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۵
مقدمه
به مسلمانی که از آیین اسلام خارج شده و کفر را برگزیده است، "مرتدّ" گفته میشود. واژه ارتداد ریشه قرآنی دارد. [۱]
جایگاه اصلی عنوان یاد شده باب حدود است و از آن به مناسبت در بابهایی مانند طهارت، صلات، زکات، صوم، حج، تجارت، نکاح، و ارث سخن رفته است. برخی نیز بابی مستقل تحت عنوان "کتاب مرتدّ"، به آن اختصاص دادهاند.
اسباب ارتداد
ارتداد با انکار خداوند، توحید، رسالتِ پیامبر (ص) یا تکذیب آن حضرت، انکار ضروری دین، همچنین با کارهایی که بر استهزا و اهانت به دین و رویگردانی از آن دلالت کند، مانند پاره کردن و انداختن قرآن در جای آلوده و کثیف، اهانت به کعبه و کرنش در برابر بت محقّق میشود. [۲]
برای ضروری دین به وجوب نماز، روزه، حج و مانند آنها مَثَل زده شده است، لکن برخی قلمرو آن را گسترش داده و گفتهاند: مراد از ضروری دین، چیزی است که انکار کننده، به ثبوت آن در دین یقین داشته باشد؛ هر چند نزد همه به ثبوت نرسیده باشد. [۳] برخی نیز تصریح کردهاند که اگر انکار حکمی اجماعی باشد، لکن به حدّ ضروری دین نرسیده باشد، موجب ارتداد نمیشود. [۴]
به قول مشهور، انکار ضروری مذهب، مانند انکار امامان علیهمالسّلام یا برخی از آنان، موجب ارتداد نمیشود. البته برخی تصریح کردهاند که اگر فرد شیعی منکر ضروری مذهب خویش شود، مرتدّ میگردد. [۵]
هر یک از انکار خداوند، توحید، رسالت، و انکار یا تکذیب رسول خدا (ص)، سببی مستقل برای ارتداد است. در اینکه انکار ضروری دین، سببی مستقل برای ارتداد است یا در صورتی که به انکار خداوند، رسالت و یا رسول خدا باز گردد، موجب ارتداد میشود، اختلاف است. قول نخست به ظاهر کلمات فقها نسبت داده شده است. [۶]
بنابر قول دوم، اگر فرد معتقد به توحید و رسالت، ضروری دین را انکار کند، در صورتی که از بازگشت انکار یاد شده، به انکار توحید یا رسالت غفلت داشته باشد، انکار او موجب ارتداد نیست.
اگر نسبت به منکر ضروری، شبهه عدم آگاهی وی برضروری بودن حکمی وجود داشته باشد، مانند آنکه محل زندگیاش دور از بلاد اسلامی باشد؛ به گونهای که احتمال پنهان بودن ضرورت حکم برای او معقول و منطقی باشد به صرف انکار، حکم به کفر وی نمیشود. [۷]
شرایط
شرایط عمومی تکلیف، یعنی عقل، بلوغ، قصد و اختیار در تحقّق ارتداد نیز معتبر است. بنابراین، بر ارتداد دیوانه، غیر بالغ، غافل، کسی که در خواب است، سهو کننده، بیهوش و مُکَره، مانند گفتن کلمات کفر آمیز از روی تقیّه، اثری مترتّب نیست. [۸] اگر مرتدّ ادّعای اکراه کند، در صورت وجود شاهد و نشانهای بر راستی گفته وی از او پذیرفته میشود. [۹]
راههای اثبات
ارتداد با اقرار، بیّنه) و صدور رفتار یا گفتارِ بیانگر ارتداد، ثابت میشود. [۱۰]
اقسام مرتدّ
مرتدّ دو گونه است: فطری و ملّی. مرتدّ فطری، مرتدّی است که مسلمان، زاده شده و مرتدّ ملّی مرتدّی است که کافر، زاده شده است.[۱۱]
منابع
پانویس
- ↑ ذکری الشیعة، ج۴، ص:۳۹۷؛ الحدائق الناضرة، ج۱۱، ص:۱۹۴ ـ ۱۹۵؛ جواهر الکلام، ج۱۳، ص:۳۴۲ ـ ۳۴۴.
- ↑ جواهرالکلام، ج۴۱، ص:۶۰۰
- ↑ مجمع الفائدة، ج۳، ص:۱۹۹
- ↑ جواهر الکلام، ج۶، ص:۴۹
- ↑ جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۶۰۲
- ↑ مستمسک العروة، ج۱، ص:۳۷۸
- ↑ جواهر الکلام، ج۶، ص:۴۹
- ↑ جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۶۰۹
- ↑ جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۶۱۰
- ↑ جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۶۰۰
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، صفحه ۳۶۶-۳۶۸.