اسوه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۷۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل =  
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[اسوه در قرآن]] - [[اسوه در کلام اسلامی]] - [[اسوه در فقه سیاسی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =  
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اسوه در قرآن]] |[[اسوه در حدیث]] | [[اسوه در نهج البلاغه]] | [[اسوه در کلام اسلامی]] | [[ابولهب در تاریخ اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اسوه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==واژه‌شناسی لغوی==
'''اسوه''' به‌معنای [[الگو]]، [[سرمشق]] و [[پیشوا]] عبارت از [[پیروی]] است که [[هدف]] از آن [[اصلاح]] و بهبود شخصیت فردی و [[اجتماعی]] باشد. و هدف از [[الگوگیری]] [[تکامل]] [[شخصیت]] انسان‌هاست. [[پیامبران الهی]] مانند [[پیامبر خاتم]] {{صل}} و [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} و [[ائمه]] {{ع}} به عنوان [[الگو]] معرفی شده‌اند.
*[[اسوه]]، اسم ثلاثی مجرّد است که معنای مصدری نیز از آن فهمیده می‌شود<ref>اعراب القرآن، ج۲۱-۲۲، ص۱۴۶.</ref>  و از ریشه “ا-س-و” و اسا به معانی مداوا، [[اصلاح]]<ref>مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۰۵، «اسو»؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۷، «اسا».</ref>، [[اندوه]]، مداوای جراحت و [[صبر]]<ref>لسان العرب، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۷؛ شمس العلوم، ج۱، ص۲۶۲؛ القاموس المحیط، ج۲، ص۱۶۵۴، «اسا».</ref>  آمده است.
*کلمه [[اسوه]] در لغت به معنای [[سرمشق]]، [[پیشوا]]<ref>لسان العرب، ج۱، ص۱۴۷، «اسا»؛ المصباح، ج۱، ص۱۵، «اسوه»؛ مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۰۵، «اسو».</ref>، [[پیشوا]] در مهمّات، خصلتی که شخص بدان لایق مقتدایی شود<ref>لغت‌نامه، ج۲، ص۲۱۹۶، «اسوه».</ref>، آنچه بدان شخص [[اندوهگین]] [[تسلی]] یابد<ref>لغت‌نامه، ج۲، ص۲۱۹۶، «اسوه»؛ القاموس المحیط، ج۲، ص۱۶۵۴، «اسا».</ref>، حالت و روشی که [[شایسته]] [[پیروی]] است<ref>التحقیق، ج۱، ص۹۰-۹۱؛ الکشاف، ج۳، ص۵۳۱.</ref>  و حالت [[پیروی]] [[انسان]] از دیگران آمده است؛ خواه [[پیروی]]، [[نیک]] و سودمند یا بد و زیانبار باشد<ref>مفردات، ص۷۶، «اسا».</ref>.
*در [[فرهنگ اسلامی]]، [[اسوه]] به معنای [[پیروی]] [[نیک]] و سودمند است. کاربرد [[اسوه]] در [[قرآن]] با [[وصف]] "حسنه" و در برخی از [[روایات]] بدون [[وصف]] [[حسنه]] در [[پیروی]] از الگوهای [[شایسته]]، مانند [[پیامبر]]{{صل}} می‌تواند [[گواه]] بر این معنا باشد چنان‌چه در روایتی از [[امام حسین]]{{ع}} [[نقل]] شده:{{متن حدیث|لِي وَ لِكُلِّ مُسْلِمٍ بِرَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ}}<ref>الارشاد، ج۲، ص۹۴؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۳.</ref><ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>.


==[[اسوه]] در [[قرآن]]==
== معناشناسی ==
«اسوه» در لغت به‌معنای [[سرمشق]] و [[پیشوا]]<ref>لسان العرب، ج۱، ص۱۴۷، «اسا»؛ المصباح، ج۱، ص۱۵، «اسوه»؛ مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۰۵، «اسو».</ref> و در اصطلاح [[فرهنگ اسلامی]] و [[قرآنی]] عبارت است از [[پیروی]] [[نیک]] و سودمند که [[هدف]] از آن [[اصلاح]] و بهبود [[شخصیت فردی]] و [[اجتماعی]] است<ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲؛ [[فرهنگ قرآن (کتاب)|فرهنگ قرآن]]، واژه «اسوه»؛ [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۲- ۱۸۳؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۹۴؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]].</ref>.


==[[راز]] ارائه [[الگو]]==
اسوه بودن شخصی برای شخص دیگر اگرچه در مواردی امری فردی است ولی اصل تحقق [[الگو]] و معرفی یک شخص در [[جامعه]] به عنوان الگوی آنها و در نتیجه به [[تبعیت]] [[مردم]] از آن، امری متوقف بر [[اجتماع]] و تشکیلات آن است، علاوه بر اینکه الگوبرداری در رفتارهای [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، مستلزم تحقق [[اجتماع]] و [[حکومت]] است به همین [[دلیل]] [[حق]] [[الگو]] بودن در زمره [[حقوق اجتماعی]] است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۲- ۱۸۳.</ref>.


==الگوهای [[شایسته]]==
== ضرورت وجود اسوه ==
*[[خداوند]] [[هدایت]] [[انبیا]] را که همان [[هدایت]] خاص [[الهی]] است مقتدای [[رسول]] خویش دانسته و او را به اقتدای به این [[هدایت]] خاص [[مأمور]] کرده است: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ}}<ref>«آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن!» سوره انعام، آیه ۹۰.</ref><ref>تفسیر موضوعی، ج۶، ص۸۴.</ref>. و در جای دیگر [[انبیا]] را "[[ائمه]]" به معنای [[الگو]] برای امت‌هایشان قرار داده است: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref><ref>المیزان، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۲.</ref>. و در مورد دیگر راجع به [[انبیا]] می‌فرماید: {{متن قرآن|يَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref>. یکی از معانی "[[شهادت]]" در این [[آیه]] این است که [[پیامبر]] [[اسوه]] و [[قدوه]] [[مردم]] است؛ یعنی [[مردم]] او را می‌بینند و به او [[تأسی]] می‌کنند<ref>تفسیر موضوعی، ج۶، ص۱۱۱.</ref>؛ لیکن تنها درباره دو تن از [[انبیا]] به سبب ویژگی‌های خاص ایشان واژه [[اسوه حسنه]] به صراحت به کار رفته است:
=== نقش و اهمیت [[الگو]] در [[زندگی]] [[انسان]] ===
===[[پیامبر اسلام]]{{صل}}===
[[تکامل]] [[شخصیت]] [[انسان‌ها]] و [[ادب]] آنها در [[الگو]] و اسوه‌ای است که [[انتخاب]] کرده‌اند و همچنین والایی [[هدف]] و غایتی که در [[زندگی]] خود دارند از الگوهای آنان فهمیده می‌شود. هر چه [[قدر]] الگوهای [[انسان]] بالاتر و والاتر و از نظر [[عبودیت]] در مرحله عالی قرار داشته باشند، [[ارزش]] [[شخصیت انسان]] بیشتر خواهد شد. [[انسان‌ها]] از یکدیگر تأثیرات بسزایی می‌پذیرند مخصوصاً در جایی که [[انسان]] خود آگاهانه کسی را به عنوان [[رهبر]] و مقتدای خود [[انتخاب]] بکند. یکی از [[مشکلات]] اساسی در عصر امروز فقدان [[الگو]] یا عدم [[توانایی]] در الگو‌شناسی است. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: "هان ای [[عثمان بن حنیف]] به [[راستی]] که هر پیرو را [[پیشوایی]] است که از او [[پیروی]] می‌نماید و از [[نور]] [[دانش]] او روشنی می‌جوید"<ref>نهج البلاغه (للصبحی صالحنامه ۴۵.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۳- ۱۸۴.</ref>
*[[خداوند]] در [[آیه]] ۲۱ [[سوره احزاب]] درباره [[اسوه]] بودن [[پیامبر اسلام]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. معرفی [[رسول خدا]]{{صل}} به عنوان [[الگو]] و [[اسوه]] [[نیکو]]، بدون هیچ قید و استثنا [[دلیل]] اعتبار و [[حجیت]] همه [[افعال]] آن [[حضرت]] در تمام حالات است که از [[صدر اسلام]] به عنوان [[سنّت]] مورد استناد بوده است، چنان‌که در [[روایات]] از [[اعمال عبادی]] و غیر [[عبادی]] [[پیامبر]]{{صل}} با تعبیر [[اسوه]] یاد شده است <ref>الدرالمنثور، ج۶، ص۵۸۳؛ روح المعانی، مج ۱۲، ج۲۱، ص۲۵۲؛ الفرقان، ج۲۱، ص۷۵-۷۶.</ref>. البته برخی [[احکام]]، مانند جواز [[ازدواج]] دائم با بیش از ۴ [[همسر]] و... ویژه شخص [[رسول]] خداست <ref>روح المعانی، مج ۱۲، ج۲۱، ص۲۵۳.</ref>.
*درباره [[حکم]] اولیِ [[تأسی]] به [[رسول خدا]] نظرات گوناگونی است؛ برخی [[حکم اولی]] را [[وجوب]] [[تأسی]] به آن [[حضرت]] و [[پیروی]] از روش و [[منش]] ایشان دانسته‌اند. مگر آنکه دلیلی برخلاف آن، یا بر [[استحباب]] وارد شده باشد و برخی [[حکم اولی]] را [[استحباب]] [[تأسی]] دانسته‌اند، مگر دلیلی بر [[وجوب]] آن اقامه شود و گروهی دیگر قائل به تفصیل شده و [[تأسی]] به ایشان را در [[امور دینی]] [[واجب]] و در امور [[دنیایی]] [[مستحب]] می‌دانند<ref>التبیان، ج۸، ص۳۲۸؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۰۲-۱۰۳؛ البصائر، ج۳۲، ص۳۹۱.</ref>.
*اصولیان نیز ضمن استناد به [[آیه]] مذکور برای [[حجیت]] [[افعال]] [[پیامبر]]{{صل}} معتقدند اصل [[عمل]] [[معصوم]] تنها بر [[اباحه]] فعل، و استمرار آن بر [[استحباب]] فعل دلالت می‌کند<ref>اصول الفقه، ج۲، ص۳۲۴-۳۲۵؛ اصطلاحات الاصول، ص۱۴۲.</ref>.
===[[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و همراهان او===
*[[آیات]] {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ...}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> و {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> به [[اسوه]] [[نیکو]] بودن [[ابراهیم]] و همراهان او تصریح می‌کند.
*[[شخصیت]] [[ابراهیم]]{{ع}} مورد [[پذیرش]] همه [[ملل]] است<ref>جامع البیان، مج ۱۲، ج۲۳، ص۱۰۶؛ التبیان، ج۸، ص۵۲۰.</ref>، تا آنجا که [[اهل کتاب]] [[ابراهیم]]{{ع}} را منسوب به خود و خود را پیرو او می‌دانستند<ref>تفسیر قرطبی، ج۴، ص۷۰.</ref>. این [[اعتقاد]] [[اهل کتاب]] در آیاتی از [[قرآن]] گزارش و به تعبیرهای متفاوتی نفی شده است. در [[آیات]] {{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درست‌آیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود بی‌گمان نزدیک‌ترین مردم به ابراهیم همانانند که از وی پیروی کردند و نیز این پیامبر و مؤمنان؛ و خداوند سرپرست مؤمنان است» سوره آل عمران، آیه ۶۷-۶۸.</ref> و {{متن قرآن|وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درست‌آیین  هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.</ref> و {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا می‌گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهی‌یی را که از خداوند نزد اوست پنهان می‌دارد؟ و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref> بر [[حنیف]] و مسلم بودن [[ابراهیم]]{{ع}} و عدم انتساب او به [[یهود]] و [[نصارا]] و [[مشرک]] نبودن وی تصریح و تأکید شده است. [[راز]] معرفی [[ابراهیم]]{{ع}} به عنوان الگویی [[نیکو]] از سوی [[قرآن]] با نگاهی به برجستگی‌های [[زندگی]] [[الهی]] او روشن می‌شود.
*نشان دادن [[ملکوت]] [[آسمان‌ها]] به وی، عدم [[پرستش]] [[بت‌ها]] و اجرام آسمانی، [[بت‌شکنی]] و [[احتجاج]] با [[بت‌پرستان]] و [[تسلیم]] کامل او در برابر [[فرمان‌های الهی]] از نشانه‌های روشن [[زندگی]] [[توحیدی]] آن [[حضرت]] به شمار می‌آید.
*[[قرآن]] [[ابراهیم]] را امتی [[تسلیم]] در برابر [[خدا]] شناسانده است: {{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ}}<ref>«به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درست‌آیین بود و از مشرکان نبود» سوره نحل، آیه ۱۲۰.</ref>. با توجه به اینکه ادامه [[آیه]] {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ...}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> به [[وعده]] [[استغفار]] [[ابراهیم]] برای [[آزر]] اشاره می‌کند: {{متن قرآن|إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ}}<ref>«جز (این) گفتار ابراهیم که به پدرش گفت: برای تو از خداوند آمرزش خواهم خواست» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> برخی از [[مفسران]] با [[اعتقاد]] به پیوند این جمله با ابتدای [[آیه]] برآن‌اند که [[استغفار]] [[ابراهیم]] برای [[آزر]] از محدوده [[اسوه]] بودن وی استثنا شده است<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۴۰۶؛ التبیان، ج۹، ص۵۸۰.</ref>، بر این اساس [[اسوه]] بودن [[ابراهیم]]{{ع}} با [[اسوه]] بودن [[رسول خاتم]]{{صل}} متفاوت است، زیرا هیچ موردی از گفتار و [[رفتار]] [[رسول گرامی اسلام]] از محدوده [[تأسی]] استثنا نشده است.
*در برابر نظر یاد شده برخی دیگر از [[مفسران]]، [[اسوه]] بودن [[ابراهیم]] را شامل همه [[اعمال]] وی دانسته‌اند. این گروه بر این باورند که جمله استثنا به صدر [[آیه]] و [[اسوه]] بودن وی ارتباطی ندارد<ref>جامع البیان، مج ۱۴، ج۲۸، ص۸۱؛ تفسیر قرطبی، ج۱۸، ص۳۸-۳۹؛ احسن‌الحدیث، ج۱۱، ص۱۲۲.</ref> و [[وعده]] [[استغفار]] برای [[آزر]] به سبب روشن و قطعی نبودن [[کفر]] او برای [[ابراهیم]] و [[امید]] به [[ایمان]] وی بوده است، ازاین‌رو هنگامی که [[کفر]] و [[دشمنی]] او با [[خدا]] برای [[ابراهیم]] روشن شد از او [[بیزاری]] جست{{متن قرآن|وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و آمرزش خواهی ابراهیم برای پدرش  جز بنا به وعده‌ای نبود که به وی داده بود و چون بر او آشکار گشت که وی دشمن خداوند است از وی دوری جست؛ بی‌گمان ابراهیم دردمندی بردبار بود» سوره توبه، آیه ۱۱۴.</ref>.
*درباره کسانی که به همراه [[ابراهیم]]{{ع}} در [[آیه]] {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ...}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> [[اسوه]] دانسته شده‌اند سه احتمال مطرح شده است:
#[[انبیا]]؛
#[[ایمان]] آورندگان به [[ابراهیم]] در همان زمان؛
#همراهان ایمانی [[ابراهیم]] در هر عصر<ref>التبیان، ج۹، ص۵۷۹؛ البصائر، ج۴۵، ص۳۷۳.</ref>.
*شایان ذکر است که گرچه [[اسوه]] بودن [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[ابراهیم]]{{ع}} با توجّه به [[جهانی بودن]] رسالتِ ایشان، برای گروهی خاص نیست؛ لیکن براساس آنچه در ادامه [[آیه]] ۲۱ [[سوره احزاب]] و [[آیه]] ۶ [[سوره ممتحنه]] آمده است: {{متن قرآن|لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ}}<ref>«برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد» سوره احزاب، آیه ۲۱؛ سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> تنها کسانی از دو الگوی یاد شده بهره‌مند می‌شوند که به [[خدا]] و روز واپسین [[امیدوار]] باشند، چنان که بهره‌مندی از [[هدایت]] [[قرآن کریم]] ویژه پرواپیشگان است: {{متن قرآن|هُدًى لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.</ref>، با اینکه [[قرآن]] [[کتاب هدایت]] همه [[مردم]] است: {{متن قرآن|هُدًى لِلنَّاسِ}}<ref>«رهنمودی برای مردم» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref>.
*در [[آیه]] ۲۱ [[سوره احزاب]] ویژگی ذکر فراوان [[خداوند]]: {{متن قرآن|وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref> نیز به [[امیدواری به خدا]] و روز واپسین افزوده شده است<ref>من هدی القرآن، ج۱۰، ص۲۹۷؛ البصائر، ج۴۵، ص۳۷۳.</ref>. افزون بر آیاتی که [[ابراهیم]]{{ع}} را [[اسوه]] دانسته، وی برای [[مردم]] از سوی [[خداوند]] "[[امام]]" به معنای [[مقتدا]] نیز قرار داده شده است<ref>المیزان، ج۱، ص۲۷۰.</ref>: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.
===[[امامان شیعه]]===
*[[ائمه]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} مصداق کامل [[اسوه]] حسنه‌اند، زیرا از یک سو این [[آیه]] که نزدیک‌ترین [[مردم]] به [[ابراهیم]]{{ع}} را [[پیروان]] او می‌داند: {{متن قرآن|إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ}}<ref>«بی‌گمان نزدیک‌ترین مردم به ابراهیم همانانند که از وی پیروی کردند» سوره آل عمران، آیه ۶۸.</ref> بر [[امامان شیعه]] [[تطبیق]] شده است<ref>نور الثقلین، ج۱، ص۳۵۳.</ref> و از سوی دیگر {{متن قرآن|وَالَّذِينَ مَعَهُ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ...}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> که [[اسوه حسنه]] دانسته شده‌اند بر [[مؤمنان]] به [[ابراهیم]] و [[پیروان]] وی [[تطبیق]] شده است<ref>البصائر، ج۴۵، ص۳۷۳.</ref>.
*[[امت وسط]] نیز که در [[آیه]] {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> [[الگو]] دانسته شده، بر [[امامان شیعه]] [[تطبیق]] گردیده است<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۴۱۵.</ref> و چون [[امامان شیعه]] از [[مقام عصمت]] برخوردار و از [[خطا]] مصون‌اند گفتار، [[رفتار]] و [[اخلاق]] آنها [[حجت]] بوده و بدون استثنا [[الگو]] و [[سرمشق]] کاملی برای همگان هستند. در [[روایات]] نیز به [[اسوه]] بودن [[امامان]]{{عم}} تصریح شده است <ref>بحار الانوار، ج۴۸، ص۲۶۱.</ref>.
===[[مریم]]{{س}}===
*وی که در سراسر [[زندگی پاک]] خویش محل [[ظهور]] [[آیات]] و [[معجزات الهی]] قرار گرفته و [[منزلت]] [[مادری]] [[عیسی]]{{ع}} را به خود اختصاص داده است در [[آیات]] {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا...}}<ref>«و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد و (نیز) مریم دختر عمران را که پاکدامن بود» سوره تحریم، آیه ۱۱-۱۲.</ref> برای [[مردم]] [[مؤمن]] نمونه قرار گرفته است.
===[[آسیه همسر فرعون]]===
*او با وجود نزدیکی به [[فرعون]] و برخورداری از [[زندگی]] اشرافی، با [[ایمان]] به [[موسی]]{{ع}} و [[بردباری]] در برابر دشواری‌های زندگیِ مؤمنانه مَثَل و نمونه‌ای برای [[مؤمنان]] شد: {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ...}}<ref>«و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد.».. سوره تحریم، آیه ۱۱.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ}}<ref>«خداوند برای کافران، زن نوح و زن لوط را مثل زد» سوره تحریم، آیه ۱۰.</ref> از [[همسر]] [[نوح]] و [[همسر]] [[لوط]] به عنوان کسانی که به رغم فراهم بودن همه زمینه‌های [[ایمان]]، از آن [[امتناع]] ورزیده و [[بیراهه]] [[کفر]] را در پیش گرفتند به [[مذمت]] یاد شده است.
===[[امت اسلامی]]===
*[[قرآن]] [[امت اسلامی]] را امتی [[متعادل]]، به دور از [[افراط و تفریط]] و [[الگو]] برای همه معرفی کرده است: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref><ref>تفسیر المنار، ج۲، ص۴؛ نمونه، ج۱، ص۴۸۸.</ref>، زیرا [[زندگی]] جمعی [[مسلمانان]] تابع [[احکام]] و [[دستورات]] [[اجتماعی]] است که اگر عملی شود می‌تواند الگوی [[متعادل]] و جامعی برای [[جوامع بشری]] باشد، درحالی‌که [[جوامع]] کوچک و بزرگ قبل از [[اسلام]] یا در مادی‌گرایی و [[گرایش]] به مادیات [[افراط]] کرده‌اند یا در ورطه تفریطِ پرداختن به [[روح]] و ترک مادیات غلتیده‌اند<ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>.


==منابع==
== علت معرفی [[الگو]] ==
* [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲''']]
ارائه [[الگو]] برای [[انسان‌ها]] می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد مانند:
# [[الگوپذیری]] یکی از ویژگی‌های طبیعی و [[فطری]] انسان‌هاست چرا که همواره [[انسان]] در پی کمال و [[سعادت]] است و چون بر [[فطرت]] [[خدا]] جوی و [[جاودانگی]] [[آفریده]] شده است همواره [[احساس]] [[نقص]] و خلأ می‌کند و به دنبال کمال نهایی است و تا به او نرسد [[احساس]] [[آرامش]] نمی‌کند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۲- ۱۸۳.</ref>.
# با توجه به اینکه [[حیات]] [[انسان]] از آغاز تا انجام با [[رنج]] و [[مشقت]] آمیخته است: {{متن قرآن|لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ}}<ref>«که بی‌گمان انسان را در رنج آفریده‌ایم» سوره بلد، آیه ۴.</ref>، ارائه الگویی موفق که در مسیر [[زندگی]] بر [[مشکلات]] فائق آمده و راه [[سعادت]] را پیموده باشد می‌تواند مایه [[تأسی]] و موجب [[آرامش]] خاطر [[انسان]] شده و [[روح]] تلاش و کوشش را در او تقویت کند.
# [[خصلت]] تأثیرپذیری [[انسان]] از عوامل تأثیرگذار نیز می‌تواند [[راز]] دیگری جهت ارائه [[الگو]] برای او باشد، چنان‌که [[قرآن کریم]] [[پشیمانی]] حسرت‌بار گروهی از [[ستمکاران]] را از عدم [[همراهی]] با [[رسول خدا]] {{صل}}: {{متن قرآن|يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا}}<ref>«می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.</ref>. و از [[دوستی]] با انسان‌های ناشایست: {{متن قرآن|لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا}}<ref>«ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۸.</ref> متذکر می‌شود<ref>فلسفة التربیة فی القرآن، ص۲۱۷؛ سیری در تربیت اسلامی، ص۲۴۳.</ref><ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>


==پانویس==
== اسوه در [[قرآن]] و [[روایات]] ==
{{یادآوری پانویس}}
واژه اسوه در [[قرآن‌کریم]] سه بار آمده است: یک بار در [[آیه]] {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref> در مورد [[پیامبر خاتم]] {{صل}} و دو بار در [[آیات]] {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> و {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> درباره [[ابراهیم خلیل]] {{ع}} و همراهان او<ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>.
{{پانویس2}}


دامنه تأثیرگذاری اسوه‌ها از نظر [[قرآن کریم]] اعم از حوزه فردی، [[اجتماعی]] و [[تاریخی]] است. در حوزه فردی، نقش سرمشق‌ها [[اصلاح]] خصلت‌های شخصیتی است. در [[جامعه]]، نقش سرمشق‌ها [[اصلاح]] مناسبات [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] است و بالاخره در عرصه [[تاریخی]]، تأثیر اسوه‌ها به [[تغییر]] و تحول در جهت‌گیری‌های [[تاریخی]] [[ارتباط]] می‌یابد. اسوه‌ها بسته به ظرفیت‌های وجودی و بسترهای [[عینی]] یک یا چند نقش از نقش‌های سه‌گانه را ایفا می‌کرده‌اند. [[انبیای بزرگ]] [[الهی]] و [[ائمه اطهار]] {{عم}} هر سه گونه نقش (فردی، [[اجتماعی]]، [[تاریخی]]) الگویی را داشته‌اند<ref>محمد تقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، ص۸۱-۸۳.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۴- ۱۸۷.</ref>
در [[روایات]] فراوانی نیز از اسوه بودن [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] یاد شده است، مانند اینکه [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: "کسی از [[امت اسلام]] صبح کند و [[امام]] آشکار و [[عادل]] از جانب [[خدا]] نداشته باشد، به [[گمراهی]] و گم گشتگی صبح کرده است"<ref>{{متن حدیث|من أصبح من هذه الأمة لا إمام له من الله جل و عز ظاهرا عادلا أصبح ضالا تائها}}؛ الکافی، ج۱، ص۱۸۴ و ۳۷۵.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۷- ۱۸۹.</ref>
== [[الگوهای شایسته]] ([[اسوه حسنه]]) ==
=== [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} و همراهان او ===
[[آیات]] {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ...}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> و {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> به اسوه [[نیکو]] بودن [[ابراهیم]] و همراهان او تصریح می‌کند.
باید توجه داشت اسوه بودن [[پیامبر خاتم]] {{صل}} و [[ابراهیم]] {{ع}} با توجّه به [[جهانی بودن]] رسالتِ ایشان، برای گروهی خاص نیست؛ اما براساس آنچه در ادامه [[آیه]] ۲۱ [[سوره احزاب]] و [[آیه]] ۶ [[سوره ممتحنه]] آمده است: {{متن قرآن|لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ}}<ref>«برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد» سوره احزاب، آیه ۲۱؛ سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> تنها کسانی از دو الگوی یاد شده بهره‌مند می‌شوند که به [[خدا]] و روز واپسین [[امیدوار]] باشند<ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>.
=== [[پیامبر خاتم]] {{صل}} ===
[[خداوند]] در [[آیه]] ۲۱ [[سوره احزاب]] درباره اسوه بودن [[پیامبر اکرم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. اسوه در مورد [[رسول خدا]] {{صل}}، عبارت است از [[پیروی]] او. معرفی [[رسول خدا]] {{صل}} به عنوان [[الگو]] و اسوه [[نیکو]]، بدون هیچ قید و استثنا [[دلیل]] اعتبار و [[حجیت]] همه [[افعال]] آن [[حضرت]] در تمام حالات است که از [[صدر اسلام]] به عنوان [[سنّت]] مورد استناد بوده است<ref>الدرالمنثور، ج۶، ص۵۸۳؛ روح المعانی، مج ۱۲، ج۲۱، ص۲۵۲؛ الفرقان، ج۲۱، ص۷۵-۷۶.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۴- ۱۸۷؛ [[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>
=== [[اهل بیت پیامبر خاتم]] ===
{{اصلی|اسوه بودن اهل بیت}}
[[اسلام]]، [[دینی]] است که با توجه به [[کمال نهایی]] [[انسان]]، الگوهای کامل و [[عینی]] و دست یافتنی برای [[بشریت]] قرار داده است. در زمان [[حیات پیامبر]] شخص آن [[حضرت]] طبق [[نص قرآنی]] اسوه [[مسلمانان]] بود اما پس از [[پیامبر]] طبق سفارش [[متواتر]] و قطعی [[پیامبر]] مثل [[حدیث ثقلین]] و [[حدیث سفینه]] [[اهل بیت]] آن [[حضرت]] بعد از [[پیامبر]] [[الگو]] و اسوه [[مردم]] خواهد بود<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۴- ۱۸۷.</ref><ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>
== [[تأسی]] ([[الگوگیری]]) ==
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:000054.jpg|22px]] [[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|مقاله «اسوه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲''']]
# [[پرونده:1379781.jpg|22px]] [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|'''حقوق اهل بیت''']]
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه''']]
{{پایان منابع}}
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اسوه]]
[[رده:اسوه]]
[[رده:مقاله‌های اولویت یک]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۵

اسوه به‌معنای الگو، سرمشق و پیشوا عبارت از پیروی است که هدف از آن اصلاح و بهبود شخصیت فردی و اجتماعی باشد. و هدف از الگوگیری تکامل شخصیت انسان‌هاست. پیامبران الهی مانند پیامبر خاتم (ص) و حضرت ابراهیم (ع) و ائمه (ع) به عنوان الگو معرفی شده‌اند.

معناشناسی

«اسوه» در لغت به‌معنای سرمشق و پیشوا[۱] و در اصطلاح فرهنگ اسلامی و قرآنی عبارت است از پیروی نیک و سودمند که هدف از آن اصلاح و بهبود شخصیت فردی و اجتماعی است[۲].

اسوه بودن شخصی برای شخص دیگر اگرچه در مواردی امری فردی است ولی اصل تحقق الگو و معرفی یک شخص در جامعه به عنوان الگوی آنها و در نتیجه به تبعیت مردم از آن، امری متوقف بر اجتماع و تشکیلات آن است، علاوه بر اینکه الگوبرداری در رفتارهای اجتماعی و سیاسی، مستلزم تحقق اجتماع و حکومت است به همین دلیل حق الگو بودن در زمره حقوق اجتماعی است[۳].

ضرورت وجود اسوه

نقش و اهمیت الگو در زندگی انسان

تکامل شخصیت انسان‌ها و ادب آنها در الگو و اسوه‌ای است که انتخاب کرده‌اند و همچنین والایی هدف و غایتی که در زندگی خود دارند از الگوهای آنان فهمیده می‌شود. هر چه قدر الگوهای انسان بالاتر و والاتر و از نظر عبودیت در مرحله عالی قرار داشته باشند، ارزش شخصیت انسان بیشتر خواهد شد. انسان‌ها از یکدیگر تأثیرات بسزایی می‌پذیرند مخصوصاً در جایی که انسان خود آگاهانه کسی را به عنوان رهبر و مقتدای خود انتخاب بکند. یکی از مشکلات اساسی در عصر امروز فقدان الگو یا عدم توانایی در الگو‌شناسی است. امام علی (ع) می‌فرماید: "هان ای عثمان بن حنیف به راستی که هر پیرو را پیشوایی است که از او پیروی می‌نماید و از نور دانش او روشنی می‌جوید"[۴][۵]

علت معرفی الگو

ارائه الگو برای انسان‌ها می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد مانند:

  1. الگوپذیری یکی از ویژگی‌های طبیعی و فطری انسان‌هاست چرا که همواره انسان در پی کمال و سعادت است و چون بر فطرت خدا جوی و جاودانگی آفریده شده است همواره احساس نقص و خلأ می‌کند و به دنبال کمال نهایی است و تا به او نرسد احساس آرامش نمی‌کند[۶].
  2. با توجه به اینکه حیات انسان از آغاز تا انجام با رنج و مشقت آمیخته است: ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ[۷]، ارائه الگویی موفق که در مسیر زندگی بر مشکلات فائق آمده و راه سعادت را پیموده باشد می‌تواند مایه تأسی و موجب آرامش خاطر انسان شده و روح تلاش و کوشش را در او تقویت کند.
  3. خصلت تأثیرپذیری انسان از عوامل تأثیرگذار نیز می‌تواند راز دیگری جهت ارائه الگو برای او باشد، چنان‌که قرآن کریم پشیمانی حسرت‌بار گروهی از ستمکاران را از عدم همراهی با رسول خدا (ص): ﴿يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا[۸]. و از دوستی با انسان‌های ناشایست: ﴿لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا[۹] متذکر می‌شود[۱۰][۱۱]

اسوه در قرآن و روایات

واژه اسوه در قرآن‌کریم سه بار آمده است: یک بار در آیه ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ[۱۲] در مورد پیامبر خاتم (ص) و دو بار در آیات ﴿قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ[۱۳] و ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ[۱۴] درباره ابراهیم خلیل (ع) و همراهان او[۱۵].

دامنه تأثیرگذاری اسوه‌ها از نظر قرآن کریم اعم از حوزه فردی، اجتماعی و تاریخی است. در حوزه فردی، نقش سرمشق‌ها اصلاح خصلت‌های شخصیتی است. در جامعه، نقش سرمشق‌ها اصلاح مناسبات اجتماعی و سیاسی است و بالاخره در عرصه تاریخی، تأثیر اسوه‌ها به تغییر و تحول در جهت‌گیری‌های تاریخی ارتباط می‌یابد. اسوه‌ها بسته به ظرفیت‌های وجودی و بسترهای عینی یک یا چند نقش از نقش‌های سه‌گانه را ایفا می‌کرده‌اند. انبیای بزرگ الهی و ائمه اطهار (ع) هر سه گونه نقش (فردی، اجتماعی، تاریخی) الگویی را داشته‌اند[۱۶][۱۷]

در روایات فراوانی نیز از اسوه بودن پیامبر و اهل بیت یاد شده است، مانند اینکه امام باقر (ع) می‌فرماید: "کسی از امت اسلام صبح کند و امام آشکار و عادل از جانب خدا نداشته باشد، به گمراهی و گم گشتگی صبح کرده است"[۱۸][۱۹]

الگوهای شایسته (اسوه حسنه)

حضرت ابراهیم (ع) و همراهان او

آیات ﴿قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ...[۲۰] و ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ[۲۱] به اسوه نیکو بودن ابراهیم و همراهان او تصریح می‌کند.

باید توجه داشت اسوه بودن پیامبر خاتم (ص) و ابراهیم (ع) با توجّه به جهانی بودن رسالتِ ایشان، برای گروهی خاص نیست؛ اما براساس آنچه در ادامه آیه ۲۱ سوره احزاب و آیه ۶ سوره ممتحنه آمده است: ﴿لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ[۲۲] تنها کسانی از دو الگوی یاد شده بهره‌مند می‌شوند که به خدا و روز واپسین امیدوار باشند[۲۳].

پیامبر خاتم (ص)

خداوند در آیه ۲۱ سوره احزاب درباره اسوه بودن پیامبر اکرم می‌فرماید: ﴿لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ[۲۴]. اسوه در مورد رسول خدا (ص)، عبارت است از پیروی او. معرفی رسول خدا (ص) به عنوان الگو و اسوه نیکو، بدون هیچ قید و استثنا دلیل اعتبار و حجیت همه افعال آن حضرت در تمام حالات است که از صدر اسلام به عنوان سنّت مورد استناد بوده است[۲۵][۲۶]

اهل بیت پیامبر خاتم

اسلام، دینی است که با توجه به کمال نهایی انسان، الگوهای کامل و عینی و دست یافتنی برای بشریت قرار داده است. در زمان حیات پیامبر شخص آن حضرت طبق نص قرآنی اسوه مسلمانان بود اما پس از پیامبر طبق سفارش متواتر و قطعی پیامبر مثل حدیث ثقلین و حدیث سفینه اهل بیت آن حضرت بعد از پیامبر الگو و اسوه مردم خواهد بود[۲۷][۲۸]

تأسی (الگوگیری)

منابع

پانویس

  1. لسان العرب، ج۱، ص۱۴۷، «اسا»؛ المصباح، ج۱، ص۱۵، «اسوه»؛ مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۰۵، «اسو».
  2. سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲؛ فرهنگ قرآن، واژه «اسوه»؛ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۲- ۱۸۳؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۹۴؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه.
  3. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۲- ۱۸۳.
  4. نهج البلاغه (للصبحی صالح)، نامه ۴۵.
  5. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۳- ۱۸۴.
  6. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۲- ۱۸۳.
  7. «که بی‌گمان انسان را در رنج آفریده‌ایم» سوره بلد، آیه ۴.
  8. «می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.
  9. «ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۸.
  10. فلسفة التربیة فی القرآن، ص۲۱۷؛ سیری در تربیت اسلامی، ص۲۴۳.
  11. سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.
  12. «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.
  13. «بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.
  14. «بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۶.
  15. سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.
  16. محمد تقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، ص۸۱-۸۳.
  17. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۴- ۱۸۷.
  18. «من أصبح من هذه الأمة لا إمام له من الله جل و عز ظاهرا عادلا أصبح ضالا تائها»؛ الکافی، ج۱، ص۱۸۴ و ۳۷۵.
  19. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۷- ۱۸۹.
  20. «بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.
  21. «بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۶.
  22. «برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد» سوره احزاب، آیه ۲۱؛ سوره ممتحنه، آیه ۶.
  23. سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.
  24. «فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.
  25. الدرالمنثور، ج۶، ص۵۸۳؛ روح المعانی، مج ۱۲، ج۲۱، ص۲۵۲؛ الفرقان، ج۲۱، ص۷۵-۷۶.
  26. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۴- ۱۸۷؛ سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.
  27. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۴- ۱۸۷.
  28. سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.