اسوه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل =  
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[اسوه در قرآن]] - [[اسوه در کلام اسلامی]] - [[اسوه در فقه سیاسی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =  
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اسوه در قرآن]] |[[اسوه در حدیث]] | [[اسوه در نهج البلاغه]] | [[اسوه در کلام اسلامی]] | [[اسوه در تاریخ اسلامی]]| [[اسوه در فقه سیاسی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اسوه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==واژه‌شناسی لغوی==
'''اسوه''' به‌معنای [[الگو]]، [[سرمشق]] و [[پیشوا]] عبارت از [[پیروی]] است که [[هدف]] از آن [[اصلاح]] و بهبود شخصیت فردی و [[اجتماعی]] باشد. و هدف از [[الگوگیری]] [[تکامل]] [[شخصیت]] انسان‌هاست. [[پیامبران الهی]] مانند [[پیامبر خاتم]] {{صل}} و [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} و [[ائمه]] {{ع}} به عنوان [[الگو]] معرفی شده‌اند.
*اسوه، اسم ثلاثی مجرّد است که معنای مصدری نیز از آن فهمیده می‌شود<ref>اعراب القرآن، ج۲۱-۲۲، ص۱۴۶.</ref>  و از ریشه "ا. س. و" و اسا به معانی مداوا، [[اصلاح]]<ref>مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۰۵، «اسو»؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۷، «اسا».</ref>، [[اندوه]]، مداوای جراحت و [[صبر]]<ref>لسان العرب، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۷؛ شمس العلوم، ج۱، ص۲۶۲؛ القاموس المحیط، ج۲، ص۱۶۵۴، «اسا».</ref>  آمده است.
*کلمه اسوه در لغت به معنای [[سرمشق]]، [[پیشوا]]<ref>لسان العرب، ج۱، ص۱۴۷، «اسا»؛ المصباح، ج۱، ص۱۵، «اسوه»؛ مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۰۵، «اسو».</ref>، [[پیشوا]] در مهمّات، خصلتی که شخص بدان لایق مقتدایی شود<ref>لغت‌نامه، ج۲، ص۲۱۹۶، «اسوه».</ref>، آنچه بدان شخص [[اندوهگین]] [[تسلی]] یابد<ref>لغت‌نامه، ج۲، ص۲۱۹۶، «اسوه»؛ القاموس المحیط، ج۲، ص۱۶۵۴، «اسا».</ref>، حالت و روشی که [[شایسته]] [[پیروی]] است<ref>التحقیق، ج۱، ص۹۰-۹۱؛ الکشاف، ج۳، ص۵۳۱.</ref>  و حالت [[پیروی]] [[انسان]] از دیگران آمده است؛ خواه [[پیروی]]، [[نیک]] و سودمند یا بد و زیانبار باشد<ref>مفردات، ص۷۶، «اسا».</ref>.
*در [[فرهنگ اسلامی]]، اسوه به معنای [[پیروی]] [[نیک]] و سودمند است. کاربرد اسوه در [[قرآن]] با [[وصف]] "حسنه" و در برخی از [[روایات]] بدون [[وصف]] [[حسنه]] در [[پیروی]] از الگوهای [[شایسته]]، مانند [[پیامبر]]{{صل}} می‌تواند [[گواه]] بر این معنا باشد چنان‌چه در روایتی از [[امام حسین]]{{ع}} [[نقل]] شده:{{متن حدیث|لِي وَ لِكُلِّ مُسْلِمٍ بِرَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ}}<ref>الارشاد، ج۲، ص۹۴؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۳.</ref><ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>.


==اسوه در [[قرآن]]==
== معناشناسی ==
«اسوه» در لغت به‌معنای [[سرمشق]] و [[پیشوا]]<ref>لسان العرب، ج۱، ص۱۴۷، «اسا»؛ المصباح، ج۱، ص۱۵، «اسوه»؛ مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۰۵، «اسو».</ref> و در اصطلاح [[فرهنگ اسلامی]] و [[قرآنی]] عبارت است از [[پیروی]] [[نیک]] و سودمند که [[هدف]] از آن [[اصلاح]] و بهبود [[شخصیت فردی]] و [[اجتماعی]] است<ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲؛ [[فرهنگ قرآن (کتاب)|فرهنگ قرآن]]، واژه «اسوه»؛ [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۲- ۱۸۳؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۹۴؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]].</ref>.


==[[راز]] ارائه [[الگو]]==
اسوه بودن شخصی برای شخص دیگر اگرچه در مواردی امری فردی است ولی اصل تحقق [[الگو]] و معرفی یک شخص در [[جامعه]] به عنوان الگوی آنها و در نتیجه به [[تبعیت]] [[مردم]] از آن، امری متوقف بر [[اجتماع]] و تشکیلات آن است، علاوه بر اینکه الگوبرداری در رفتارهای [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، مستلزم تحقق [[اجتماع]] و [[حکومت]] است به همین [[دلیل]] [[حق]] [[الگو]] بودن در زمره [[حقوق اجتماعی]] است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۲- ۱۸۳.</ref>.


==[[الگوهای شایسته]]==
== ضرورت وجود اسوه ==
=== نقش و اهمیت [[الگو]] در [[زندگی]] [[انسان]] ===
[[تکامل]] [[شخصیت]] [[انسان‌ها]] و [[ادب]] آنها در [[الگو]] و اسوه‌ای است که [[انتخاب]] کرده‌اند و همچنین والایی [[هدف]] و غایتی که در [[زندگی]] خود دارند از الگوهای آنان فهمیده می‌شود. هر چه [[قدر]] الگوهای [[انسان]] بالاتر و والاتر و از نظر [[عبودیت]] در مرحله عالی قرار داشته باشند، [[ارزش]] [[شخصیت انسان]] بیشتر خواهد شد. [[انسان‌ها]] از یکدیگر تأثیرات بسزایی می‌پذیرند مخصوصاً در جایی که [[انسان]] خود آگاهانه کسی را به عنوان [[رهبر]] و مقتدای خود [[انتخاب]] بکند. یکی از [[مشکلات]] اساسی در عصر امروز فقدان [[الگو]] یا عدم [[توانایی]] در الگو‌شناسی است. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: "هان ای [[عثمان بن حنیف]] به [[راستی]] که هر پیرو را [[پیشوایی]] است که از او [[پیروی]] می‌نماید و از [[نور]] [[دانش]] او روشنی می‌جوید"<ref>نهج البلاغه (للصبحی صالح)، نامه ۴۵.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۳- ۱۸۴.</ref>


===[[پیامبر اسلام]]{{صل}}===
== علت معرفی [[الگو]] ==
ارائه [[الگو]] برای [[انسان‌ها]] می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد مانند:
# [[الگوپذیری]] یکی از ویژگی‌های طبیعی و [[فطری]] انسان‌هاست چرا که همواره [[انسان]] در پی کمال و [[سعادت]] است و چون بر [[فطرت]] [[خدا]] جوی و [[جاودانگی]] [[آفریده]] شده است همواره [[احساس]] [[نقص]] و خلأ می‌کند و به دنبال کمال نهایی است و تا به او نرسد [[احساس]] [[آرامش]] نمی‌کند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۲- ۱۸۳.</ref>.
# با توجه به اینکه [[حیات]] [[انسان]] از آغاز تا انجام با [[رنج]] و [[مشقت]] آمیخته است: {{متن قرآن|لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ}}<ref>«که بی‌گمان انسان را در رنج آفریده‌ایم» سوره بلد، آیه ۴.</ref>، ارائه الگویی موفق که در مسیر [[زندگی]] بر [[مشکلات]] فائق آمده و راه [[سعادت]] را پیموده باشد می‌تواند مایه [[تأسی]] و موجب [[آرامش]] خاطر [[انسان]] شده و [[روح]] تلاش و کوشش را در او تقویت کند.
# [[خصلت]] تأثیرپذیری [[انسان]] از عوامل تأثیرگذار نیز می‌تواند [[راز]] دیگری جهت ارائه [[الگو]] برای او باشد، چنان‌که [[قرآن کریم]] [[پشیمانی]] حسرت‌بار گروهی از [[ستمکاران]] را از عدم [[همراهی]] با [[رسول خدا]] {{صل}}: {{متن قرآن|يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا}}<ref>«می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.</ref>. و از [[دوستی]] با انسان‌های ناشایست: {{متن قرآن|لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا}}<ref>«ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۸.</ref> متذکر می‌شود<ref>فلسفة التربیة فی القرآن، ص۲۱۷؛ سیری در تربیت اسلامی، ص۲۴۳.</ref><ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>


===[[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و همراهان او===
== اسوه در [[قرآن]] و [[روایات]] ==
واژه اسوه در [[قرآن‌کریم]] سه بار آمده است: یک بار در [[آیه]] {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref> در مورد [[پیامبر خاتم]] {{صل}} و دو بار در [[آیات]] {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> و {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> درباره [[ابراهیم خلیل]] {{ع}} و همراهان او<ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>.


===[[امامان شیعه]]===
دامنه تأثیرگذاری اسوه‌ها از نظر [[قرآن کریم]] اعم از حوزه فردی، [[اجتماعی]] و [[تاریخی]] است. در حوزه فردی، نقش سرمشق‌ها [[اصلاح]] خصلت‌های شخصیتی است. در [[جامعه]]، نقش سرمشق‌ها [[اصلاح]] مناسبات [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] است و بالاخره در عرصه [[تاریخی]]، تأثیر اسوه‌ها به [[تغییر]] و تحول در جهت‌گیری‌های [[تاریخی]] [[ارتباط]] می‌یابد. اسوه‌ها بسته به ظرفیت‌های وجودی و بسترهای [[عینی]] یک یا چند نقش از نقش‌های سه‌گانه را ایفا می‌کرده‌اند. [[انبیای بزرگ]] [[الهی]] و [[ائمه اطهار]] {{عم}} هر سه گونه نقش (فردی، [[اجتماعی]]، [[تاریخی]]) الگویی را داشته‌اند<ref>محمد تقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، ص۸۱-۸۳.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۴- ۱۸۷.</ref>


===[[مریم]]{{س}}===
در [[روایات]] فراوانی نیز از اسوه بودن [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] یاد شده است، مانند اینکه [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: "کسی از [[امت اسلام]] صبح کند و [[امام]] آشکار و [[عادل]] از جانب [[خدا]] نداشته باشد، به [[گمراهی]] و گم گشتگی صبح کرده است"<ref>{{متن حدیث|من أصبح من هذه الأمة لا إمام له من الله جل و عز ظاهرا عادلا أصبح ضالا تائها}}؛ الکافی، ج۱، ص۱۸۴ و ۳۷۵.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۷- ۱۸۹.</ref>


===[[آسیه همسر فرعون]]===
== [[الگوهای شایسته]] ([[اسوه حسنه]]) ==
=== [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} و همراهان او ===
[[آیات]] {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ...}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> و {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> به اسوه [[نیکو]] بودن [[ابراهیم]] و همراهان او تصریح می‌کند.


===[[امت اسلامی]]===
باید توجه داشت اسوه بودن [[پیامبر خاتم]] {{صل}} و [[ابراهیم]] {{ع}} با توجّه به [[جهانی بودن]] رسالتِ ایشان، برای گروهی خاص نیست؛ اما براساس آنچه در ادامه [[آیه]] ۲۱ [[سوره احزاب]] و [[آیه]] ۶ [[سوره ممتحنه]] آمده است: {{متن قرآن|لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ}}<ref>«برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد» سوره احزاب، آیه ۲۱؛ سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> تنها کسانی از دو الگوی یاد شده بهره‌مند می‌شوند که به [[خدا]] و روز واپسین [[امیدوار]] باشند<ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>.


==مقدمه==
=== [[پیامبر خاتم]] {{صل}} ===
*"[[الگو]] یا اسوه" کسی یا چیزی است که مورد توجه همه قرار می‌گیرد و ویژگی‌ها یا کمالاتی در او هست که باعث می‌شود دیگران نسبت به راه و مقصدی که در پیش گرفته‌اند از آنان نمونه و [[الگو]] بگیرند و راه و روش آنان را بپیمایند. [[الگوپذیری]] یکی از ویژگی‌های طبیعی و [[فطری]] انسان‌هاست چرا که همواره [[انسان]] در پی کمال و [[سعادت]] است و چون بر [[فطرت]] [[خدا]] جوی و [[جاودانگی]] [[آفریده]] شده است همواره [[احساس]] [[نقص]] و خلاء می‌کند و به دنبال کمال نهائی است و تا به او نرسد [[احساس]] [[آرامش]] نمی‌کند پس حالتی را الگوها در [[انسان]] ایجاد میکنند که به آن اسوه‌پذیری گفته می‌شود.
[[خداوند]] در [[آیه]] ۲۱ [[سوره احزاب]] درباره اسوه بودن [[پیامبر اکرم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. اسوه در مورد [[رسول خدا]] {{صل}}، عبارت است از [[پیروی]] او. معرفی [[رسول خدا]] {{صل}} به عنوان [[الگو]] و اسوه [[نیکو]]، بدون هیچ قید و استثنا [[دلیل]] اعتبار و [[حجیت]] همه [[افعال]] آن [[حضرت]] در تمام حالات است که از [[صدر اسلام]] به عنوان [[سنّت]] مورد استناد بوده است<ref>الدرالمنثور، ج۶، ص۵۸۳؛ روح المعانی، مج ۱۲، ج۲۱، ص۲۵۲؛ الفرقان، ج۲۱، ص۷۵-۷۶.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۴- ۱۸۷؛ [[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>
*اسوه بودن شخصی برای شخص دیگر اگرچه در مواردی امری فردی است ولی اصل تحقق [[الگو]] و معرفی یک شخص در [[جامعه]] به عنوان الگوی آنها و در نتیجه به [[تبعیت]] [[مردم]] از آن، امری متوقف بر [[اجتماع]] و تشکیلات آن است، علاوه بر اینکه الگوبرداری در رفتارهای [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، مستلزم تحقق [[اجتماع]] و [[حکومت]] است به همین [[دلیل]] ما [[حق]] [[الگو]] بودن را در زمره [[حقوق اجتماعی]] ذکر می‌کنیم<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۲- ۱۸۳.</ref>.


==نقش و اهمیت [[الگو]] در [[زندگی]] [[انسان]]==
=== [[اهل بیت پیامبر خاتم]] ===
*[[تکامل]] [[شخصیت]] [[انسان‌ها]] و [[ادب]] آنها در [[الگو]] و اسوه‌ای است که [[انتخاب]] کرده‌اند و همچنین والایی [[هدف]] و غایتی که در [[زندگی]] خود دارند از الگوهای آنان فهمیده می‌شود. هر چه [[قدر]] الگوهای [[انسان]] بالاتر و والاتر و از نظر [[عبودیت]] در مرحله عالی قرار داشته باشند، [[ارزش]] [[شخصیت انسان]] بیشتر خواهد شد. [[انسان‌ها]] از یکدیگر تأثیرات بسزایی میپذیرند مخصوصاً در جایی که [[انسان]] خود آگاهانه کسی را به عنوان [[رهبر]] و مقتدای خود [[انتخاب]] بکند.
{{اصلی|اسوه بودن اهل بیت}}
*در غالب موارد [[انسان‌ها]] [[سعی]] می‌کنند در تمام [[اعمال]] و [[رفتار]] حتی گفتار، حرکات و سکنات از الگویی که [[انتخاب]] کرده [[تبعیت]] محض کنند به همین [[دلیل]] بسیاری از رفتارهای ما ناخودآگاه [[شبیه]] [[رفتار]] الگوهایمان می‌باشد.
[[اسلام]]، [[دینی]] است که با توجه به [[کمال نهایی]] [[انسان]]، الگوهای کامل و [[عینی]] و دست یافتنی برای [[بشریت]] قرار داده است. در زمان [[حیات پیامبر]] شخص آن [[حضرت]] طبق [[نص قرآنی]] اسوه [[مسلمانان]] بود اما پس از [[پیامبر]] طبق سفارش [[متواتر]] و قطعی [[پیامبر]] مثل [[حدیث ثقلین]] و [[حدیث سفینه]] [[اهل بیت]] آن [[حضرت]] بعد از [[پیامبر]] [[الگو]] و اسوه [[مردم]] خواهد بود<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۴- ۱۸۷.</ref><ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>
*یکی از [[مشکلات]] اساسی در عصر امروز فقدان [[الگو]] یا عدم [[توانایی]] در الگو‌شناسی است، امری که در بحث الگودهی بسیار حائز اهمیت است که الگوهایی که به [[انسان]] معرفی میشوند باید قابل دسترسی باشند و واقعیت و عینیت داشته باشند نه اینکه [[الگو]] فقط [[ذهنی]]، مبهم و دست نیافتنی باشند.
*این نکته حائز اهمیت است که ما هرگز نمی‌توانیم [[انسان]] موفقی را بدون [[الگو]] یا الگوئی که تمام ویژگی‌ها را داشته باشد [[تربیت]] و [[اصلاح]] و از او فردی کامل بسازیم.
*[[امام علی]]{{ع}} فرماید: "هان ای [[عثمان بن حنیف]] به [[راستی]] که هر پیرو را [[پیشوایی]] است که از او [[پیروی]] مینماید و از [[نور]] [[دانش]] او روشنی می‌جوید"<ref>نهج البلاغه (للصبحی صالح)، نامه ۴۵.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۳- ۱۸۴.</ref>.


==[[الگو]] و [[اسوه در قرآن]]==
== [[تأسی]] ([[الگوگیری]]) ==
*برخی از [[آیات قرآن کریم]] به روشنی نشان می‌دهد که یکی از [[نعمت‌های بزرگ الهی]]، [[هدایت]] [[خلق]] به سوی [[حق]] است و این [[هدایت]] از راه بخشیدن [[عقل]] و [[خرد]] و دادن درس‌های گوناگون از [[راه فطرت]] و ارائه نشانه‌هایی در جریان [[آفرینش]] و نیز از راه [[فرستادن پیامبران]] و [[مکتب]] آسمانی صورت میپذیرد<ref>محمد غفاری، الگوهای فضیلت، ص۱۷.</ref>.
*در [[ادبیات]] [[قرآنی]] به طور مشخص از واژه "اسوه" در این‌گونه از مواضع استفاده شده است که به معنای "مقتداء" و "[[قدوه]]" است<ref>مجمع البحرین، ذیل واژه اسوه، ج۱، ص۷۳.</ref>. در [[فارسی]]، معنای "بر پی رفتن" و "در پی بودن" را می‌رساند<ref>محمدتقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، ص۷۹.</ref> بی‌الگو [[انسان]] در راهیابی خود گم است، گاه در این راه است گاه در راه دیگر است.
*این واژه در [[قرآن کریم]] تنها سه بار مورد استفاده قرار گرفته است. در دو مورد [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و همراهان او را [[اسوه حسنه]] دانسته {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ...}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند.».. سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ}}<ref>«بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند، برای هر کس که به خداوند و روز بازپسین امید می‌ورزید و هر که روی بگرداند بداند خداوند است که بی‌نیاز ستوده است» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> و در یک جا [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را به عنوان "[[اسوه حسنه]]" معرفی کرده است؛ در [[آیه]] {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>.
*کلمه {{متن قرآن|أُسْوَةٌ}} به معنای [[اقتداء]] و [[پیروی]] است و معنای {{متن قرآن|فِي رَسُولِ اللَّهِ}} یعنی در مورد [[رسول خدا]]. اسوه در مورد [[رسول خدا]]{{صل}}، عبارت است از [[پیروی]] او و اگر تعبیر کرد به {{متن قرآن|لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ}} "شما در مورد [[رسول خدا]] [[تأسی]] دارید" که استقرار و استمرار در گذشته را افاده می‌کند، برای این است که اشاره کند به اینکه این [[وظیفه]] همیشه ثابت است و شما همیشه باید به آن جناب [[تأسی]] کنید.
*و معنای [[آیه]] این است که یکی از [[احکام]] [[رسالت]] [[رسول خدا]] و [[ایمان آوردن]] شما، این است که به او تأَسی کنید؛ هم در گفتارش و هم در رفتارش<ref>المیزان، ج۱۶، ص۴۳۲.</ref>. در [[قرآن کریم]] داستان‌های واقعی از [[زندگی]] [[انسان‌ها]] آمده که هرکدام از آنها میتوانند الگوی [[انسان]] در راه رسیدن به مقصد و [[هدف]] والای [[انسانی]] باشد و نشان از تأثیر و تغییرپذیری [[نفس انسان]] دارد.
*به نظر می‌رسد که اسوه در مفهوم [[قرآنی]] به شخصی اطلاق می‌شود که در عمل حالات و [[سلوک]] و روش، مورد [[اقتداء]] و [[تبعیت]] قرار می‌گیرد و [[هدف]] از این [[پیروی]]، [[اصلاح]] و بهبود [[شخصیت فردی]] و [[اجتماعی]] است.
*[[جایگاه]] [[الگو]] در [[قرآن]]، [[جایگاه]] [[ربوبیت]] است. [[تربیتی]] که در سلسله هستی از [[خداوند]] آغاز می‌شود و تا انسان‌های عادی ادامه می‌یابد. در [[قرآن کریم]] مسأله [[الگوپذیری]] با مسأله "[[ولایت]]" و "[[تولی]]" نیز [[ارتباط]] نزدیک و مستقیمی دارد. [[ولایت]] در [[قرآن]] به معنای "[[سرپرستی]] [[روحی]]، [[ذهنی]] و [[رفتاری]] [[انسان]] در بعد فردی و [[اجتماعی]] است".
*کارکرد [[ولایت]] در [[قرآن]] "[[اخراج]] از [[نور]] به [[ظلمت]]" یا از "[[ظلمت]] به [[نور]]" است. این نقش و کارکرد از طریق [[امامت]] واقتداء صورت می‌پذیرد و [[سرمشق]] پذیری بیشترین نقش را در پیوند میان [[امام]] و [[امت]] بر عهده دارد. در سرتاسر [[قرآن کریم]] نشان داده شده است که حرکت‌های [[اجتماعی]] و نهضت‌های [[تاریخی]] عمدتاً بر عهده "[[ائمه]] [[نار]]" و "[[ائمه]] [[نور]]" است.
*دامنه تأثیرگذاری اسوه‌ها از نظر [[قرآن کریم]] اعم از حوزه فردی، [[اجتماعی]] و [[تاریخی]] است. در حوزه فردی، نقش سرمشق‌ها [[اصلاح]] خصلت‌های شخصیتی است. در [[جامعه]]، نقش سرمشق‌ها [[اصلاح]] مناسبات [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] است و بالاخره در عرصه [[تاریخی]]، تأثیر اسوه‌ها به [[تغییر]] و تحول در جهت‌گیری‌های [[تاریخی]] [[ارتباط]] می‌یابد. اسوه‌ها بسته به ظرفیت‌های وجودی و بسترهای [[عینی]] یک یا چند نقش از نقش‌های سه‌گانه را ایفا می‌کرده‌اند. [[انبیای بزرگ]] [[الهی]] و [[ائمه اطهار]]{{عم}} یا هر سه گونه نقش (فردی، [[اجتماعی]]، [[تاریخی]]) الگویی را داشته‌اند<ref>محمد تقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، ص۸۱-۸۳.</ref>.
*[[اسلام]] [[دینی]] است که با توجه به [[کمال نهایی]] [[انسان]]، الگوهای کامل و [[عینی]] و دست یافتنی برای [[بشریت]] قرار داده است. در زمان [[حیات پیامبر]] شخص آن [[حضرت]] طبق [[نص قرآنی]] اسوه [[مسلمانان]] بود اما پس از [[پیامبر]] طبق سفارش [[متواتر]] و قطعی [[پیامبر]] مثل [[حدیث ثقلین]] و [[حدیث سفینه]] [[اهل بیت]] آن [[حضرت]] بعد از [[پیامبر]] [[الگو]] و اسوه [[مردم]] خواهد بود<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۴- ۱۸۷.</ref>.


==[[الگو]] بودن [[اهل بیت]]{{عم}} در [[روایات]]==
== منابع ==
*در [[روایات]] نیز بارها از اسوه بودن [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] یاد شده است.
{{منابع}}  
*طبق احادیثی که [[زمین]] هیچ گاه از وجود [[حجت]] خالی نمی‌شود؛ بعد از [[پیامبر اکرم]] [[اهل بیت]] ایشان [[الگو]] و راهنمای [[بشریت]] به سوی [[خداوند]] هستند.
# [[پرونده:000054.jpg|22px]] [[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|مقاله «اسوه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲''']]
*آری، [[امامان معصوم]] در هر دوره و زمان میان [[مردم]] و [[پروردگار]] در اخذ فیوضات ظاهری و [[باطنی]] وجود داشته‌اند و فقط [[معصوم]] است که به [[امر خداوند]] به [[هدایت]] هستی [[قیام]] می‌کند و آن را به کمال مطلوب و نهاییش می‌رساند. [[خطا]] در راهنمایی‌اش راه ندارد و این [[راهنمایی]] نیز عملی است به خاطر همین [[اهل بیت]] الگوهای عملی در میان [[مردم]] بودند و راه [[منش]] آنان [[بهترین]] [[راه هدایت]] و به عبارتی یکی از فلسفه‌های وجودی [[اهل بیت]] در [[زمین]] نیز همین است.
*[[انسان]] در [[سیر]] [[زندگی]] خود نیاز به [[الگوی عملی]] دارد تا با اقتدای به او حرکت کند. الگوهای بشری غالباً محدود به [[تاریخ]] و جغرافیای معینی هستند و در امتداد زمان و گستره [[زمین]]، [[الگو]] بودن خود را از دست می‌دهند، افزون بر اینکه [[الگو]] بودن آنها همه جانبه و فراگیر نیست و فقط به یک یا چند [[خصلت]] محدود می‌شود. [[پیامبران الهی]] به لحاظ برخورداری از [[شخصیت معنوی]]، الگوهای شایسته‌ای برای [[بشریت]] و در بسیط [[زمین]] و طول زمان هستند به گونه‌ای که نه هیچ زمینی آنها را محدود می‌کند و نه هیچ زمانی محصورشان می‌گرداند، [[الگوگیری]] از آنان نیز به مقدار [[اقتدا]] و پیرویشان، برای دیگران [[الگو]] خواهند بود.
*هیچ موجودی به اندازه [[ائمه اطهار]] برخوردار از کمال نیست، زیرا از جهت [[بینش]] [[معصوم]] و از جهت [[منش]] مصون هستند از این‌رو [[شایسته‌ترین]] و [[برترین]] [[الگو]] هستند<ref>عبدالله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۲، ص۱۰۹.</ref>.
#[[امام باقر]]{{ع}} فرماید: "کس از [[امت اسلام]] صبح کند و [[امام]] [[آشکار]] و [[عادل]] از جانب [[خدا]] نداشته باشد، به [[گمراهی]] و گم گشتگی صبح کرده است"<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۴ و ۳۷۵.</ref>.
#[[حضرت رسول]]{{صل}} می‌فرمایند: "[[اهل بیت]] من [[حق]] را از [[باطل]] جدا میکنند و هم ایشان‌اند آن امامانی که باید به آنها [[اقتدا]] کرد"<ref>{{متن حدیث|أَهْلُ بَيْتِي يَفْرُقُونَ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ وَ هُمُ الْأَئِمَّةُ الَّذِينَ يُقْتَدَى بِهِم}}؛ الخصال، ج۲، ص۴۶۴.</ref>.
#همچنین فرمودند: "[[خشنودی]] و [[رضوان]] و [[گشایش]] و [[پیروزی]] و [[تقرب]] و [[دوستی خدا]] و [[رسول]] او برای کسی است که [[علی]] را [[دوست]] بدارد و به [[جانشینان]] او [[اقتدا]] کند"<ref>{{متن حدیث|الرَّوْحُ وَ الرَّاحَةُ وَ الرَّحْمَةُ وَ النُّصْرَةُ وَ الْيُسْرُ وَ الْيَسَارُ وَ الرِّضَا وَ الرِّضْوَانُ وَ الْمَخْرَجُ وَ الْفَلْجُ وَ الْقُرْبُ وَ الْمَحَبَّةُ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ رَسُولِهِ لِمَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً وَ ائْتَمَّ بِالْأَوْصِيَاءِ مِنْ بَعْدِهِ حَقّاً عَلَيَّ أَنْ أُدْخِلَهُمْ فِي شَفَاعَتِي وَ حَقٌّ عَلَى رَبِّي أَنْ يَسْتَجِيبَ لِي فِيهِمْ لِأَنَّهُمْ أَتْبَاعِي...}}؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۶۹.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۷- ۱۸۹.</ref>.
 
==نتیجه==
*از آنچه [[گذشت]] ثابت شد اسوه بودن [[اهل بیت]] برای کل [[بشر]] است؛ اما از بعضی [[روایات]] استفاده می‌شود که بعضی از [[معصومین]] نسبت به بعضی دیگر از [[معصومین]] نیز اسوه می‌باشند. در این باره [[امام عصر]]{{ع}} در توقیعی [[شریف]] فرمودند: "([[فاطمه]]) دختر [[رسول خدا]] برای من اسوه و الگویی نیکوست"<ref>{{متن حدیث|...وَ فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}؛ طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۶۷؛ شیخ طوسی، الغیبة، ص۲۸۶.</ref>.
*پس [[حکمت آفرینش]] [[فاطمه]] همان حکمتی است که در [[آفرینش]] [[پیامبران]] و [[اوصیا]] ایشان از جمله [[پیامبر اسلام]] و [[ائمه معصومین]] می‌باشد. آیا فلسفۀ [[عصمت]] و [[پاکی]] [[انبیا]] و [[اوصیا]] [[برتری]] ایشان از این جهت نیست که ایشان اسوه و پیشوای [[مردم]] هستند و [[مردم]] باید از آنها [[پیروی]] کنند <ref>محمدتقی مدرسی، فاطمه زهرا{{س}}، ص۲۳.</ref>.
*پس [[اهل بیت]] مرد و زنش [[برترین]] اسوه و [[الگوی عملی]] برای تمام آفریده‌ها و [[انسان‌ها]] در همۀ مکان‌ها و زمان‌ها هستند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۹.</ref>.
 
==منابع==
# [[پرونده:000054.jpg|22px]] [[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲''']]
# [[پرونده:1379781.jpg|22px]] [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|'''حقوق اهل بیت''']]
# [[پرونده:1379781.jpg|22px]] [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|'''حقوق اهل بیت''']]
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه''']]
{{پایان منابع}}


==جستارهای وابسته==
== پانویس ==
* [[آیه تأسی]]
{{پانویس}}
 
==پانویس==
{{پانویس2}}
 


[[رده:مدخل]]
[[رده:اسوه]]
[[رده:اسوه]]
[[رده:مقاله‌های اولویت یک]]
[[رده:مقاله‌های اولویت یک]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۵

اسوه به‌معنای الگو، سرمشق و پیشوا عبارت از پیروی است که هدف از آن اصلاح و بهبود شخصیت فردی و اجتماعی باشد. و هدف از الگوگیری تکامل شخصیت انسان‌هاست. پیامبران الهی مانند پیامبر خاتم (ص) و حضرت ابراهیم (ع) و ائمه (ع) به عنوان الگو معرفی شده‌اند.

معناشناسی

«اسوه» در لغت به‌معنای سرمشق و پیشوا[۱] و در اصطلاح فرهنگ اسلامی و قرآنی عبارت است از پیروی نیک و سودمند که هدف از آن اصلاح و بهبود شخصیت فردی و اجتماعی است[۲].

اسوه بودن شخصی برای شخص دیگر اگرچه در مواردی امری فردی است ولی اصل تحقق الگو و معرفی یک شخص در جامعه به عنوان الگوی آنها و در نتیجه به تبعیت مردم از آن، امری متوقف بر اجتماع و تشکیلات آن است، علاوه بر اینکه الگوبرداری در رفتارهای اجتماعی و سیاسی، مستلزم تحقق اجتماع و حکومت است به همین دلیل حق الگو بودن در زمره حقوق اجتماعی است[۳].

ضرورت وجود اسوه

نقش و اهمیت الگو در زندگی انسان

تکامل شخصیت انسان‌ها و ادب آنها در الگو و اسوه‌ای است که انتخاب کرده‌اند و همچنین والایی هدف و غایتی که در زندگی خود دارند از الگوهای آنان فهمیده می‌شود. هر چه قدر الگوهای انسان بالاتر و والاتر و از نظر عبودیت در مرحله عالی قرار داشته باشند، ارزش شخصیت انسان بیشتر خواهد شد. انسان‌ها از یکدیگر تأثیرات بسزایی می‌پذیرند مخصوصاً در جایی که انسان خود آگاهانه کسی را به عنوان رهبر و مقتدای خود انتخاب بکند. یکی از مشکلات اساسی در عصر امروز فقدان الگو یا عدم توانایی در الگو‌شناسی است. امام علی (ع) می‌فرماید: "هان ای عثمان بن حنیف به راستی که هر پیرو را پیشوایی است که از او پیروی می‌نماید و از نور دانش او روشنی می‌جوید"[۴][۵]

علت معرفی الگو

ارائه الگو برای انسان‌ها می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد مانند:

  1. الگوپذیری یکی از ویژگی‌های طبیعی و فطری انسان‌هاست چرا که همواره انسان در پی کمال و سعادت است و چون بر فطرت خدا جوی و جاودانگی آفریده شده است همواره احساس نقص و خلأ می‌کند و به دنبال کمال نهایی است و تا به او نرسد احساس آرامش نمی‌کند[۶].
  2. با توجه به اینکه حیات انسان از آغاز تا انجام با رنج و مشقت آمیخته است: ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ[۷]، ارائه الگویی موفق که در مسیر زندگی بر مشکلات فائق آمده و راه سعادت را پیموده باشد می‌تواند مایه تأسی و موجب آرامش خاطر انسان شده و روح تلاش و کوشش را در او تقویت کند.
  3. خصلت تأثیرپذیری انسان از عوامل تأثیرگذار نیز می‌تواند راز دیگری جهت ارائه الگو برای او باشد، چنان‌که قرآن کریم پشیمانی حسرت‌بار گروهی از ستمکاران را از عدم همراهی با رسول خدا (ص): ﴿يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا[۸]. و از دوستی با انسان‌های ناشایست: ﴿لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا[۹] متذکر می‌شود[۱۰][۱۱]

اسوه در قرآن و روایات

واژه اسوه در قرآن‌کریم سه بار آمده است: یک بار در آیه ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ[۱۲] در مورد پیامبر خاتم (ص) و دو بار در آیات ﴿قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ[۱۳] و ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ[۱۴] درباره ابراهیم خلیل (ع) و همراهان او[۱۵].

دامنه تأثیرگذاری اسوه‌ها از نظر قرآن کریم اعم از حوزه فردی، اجتماعی و تاریخی است. در حوزه فردی، نقش سرمشق‌ها اصلاح خصلت‌های شخصیتی است. در جامعه، نقش سرمشق‌ها اصلاح مناسبات اجتماعی و سیاسی است و بالاخره در عرصه تاریخی، تأثیر اسوه‌ها به تغییر و تحول در جهت‌گیری‌های تاریخی ارتباط می‌یابد. اسوه‌ها بسته به ظرفیت‌های وجودی و بسترهای عینی یک یا چند نقش از نقش‌های سه‌گانه را ایفا می‌کرده‌اند. انبیای بزرگ الهی و ائمه اطهار (ع) هر سه گونه نقش (فردی، اجتماعی، تاریخی) الگویی را داشته‌اند[۱۶][۱۷]

در روایات فراوانی نیز از اسوه بودن پیامبر و اهل بیت یاد شده است، مانند اینکه امام باقر (ع) می‌فرماید: "کسی از امت اسلام صبح کند و امام آشکار و عادل از جانب خدا نداشته باشد، به گمراهی و گم گشتگی صبح کرده است"[۱۸][۱۹]

الگوهای شایسته (اسوه حسنه)

حضرت ابراهیم (ع) و همراهان او

آیات ﴿قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ...[۲۰] و ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ[۲۱] به اسوه نیکو بودن ابراهیم و همراهان او تصریح می‌کند.

باید توجه داشت اسوه بودن پیامبر خاتم (ص) و ابراهیم (ع) با توجّه به جهانی بودن رسالتِ ایشان، برای گروهی خاص نیست؛ اما براساس آنچه در ادامه آیه ۲۱ سوره احزاب و آیه ۶ سوره ممتحنه آمده است: ﴿لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ[۲۲] تنها کسانی از دو الگوی یاد شده بهره‌مند می‌شوند که به خدا و روز واپسین امیدوار باشند[۲۳].

پیامبر خاتم (ص)

خداوند در آیه ۲۱ سوره احزاب درباره اسوه بودن پیامبر اکرم می‌فرماید: ﴿لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ[۲۴]. اسوه در مورد رسول خدا (ص)، عبارت است از پیروی او. معرفی رسول خدا (ص) به عنوان الگو و اسوه نیکو، بدون هیچ قید و استثنا دلیل اعتبار و حجیت همه افعال آن حضرت در تمام حالات است که از صدر اسلام به عنوان سنّت مورد استناد بوده است[۲۵][۲۶]

اهل بیت پیامبر خاتم

اسلام، دینی است که با توجه به کمال نهایی انسان، الگوهای کامل و عینی و دست یافتنی برای بشریت قرار داده است. در زمان حیات پیامبر شخص آن حضرت طبق نص قرآنی اسوه مسلمانان بود اما پس از پیامبر طبق سفارش متواتر و قطعی پیامبر مثل حدیث ثقلین و حدیث سفینه اهل بیت آن حضرت بعد از پیامبر الگو و اسوه مردم خواهد بود[۲۷][۲۸]

تأسی (الگوگیری)

منابع

پانویس

  1. لسان العرب، ج۱، ص۱۴۷، «اسا»؛ المصباح، ج۱، ص۱۵، «اسوه»؛ مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۰۵، «اسو».
  2. سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲؛ فرهنگ قرآن، واژه «اسوه»؛ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۲- ۱۸۳؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۹۴؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه.
  3. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۲- ۱۸۳.
  4. نهج البلاغه (للصبحی صالح)، نامه ۴۵.
  5. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۳- ۱۸۴.
  6. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۲- ۱۸۳.
  7. «که بی‌گمان انسان را در رنج آفریده‌ایم» سوره بلد، آیه ۴.
  8. «می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.
  9. «ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۸.
  10. فلسفة التربیة فی القرآن، ص۲۱۷؛ سیری در تربیت اسلامی، ص۲۴۳.
  11. سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.
  12. «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.
  13. «بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.
  14. «بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۶.
  15. سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.
  16. محمد تقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، ص۸۱-۸۳.
  17. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۴- ۱۸۷.
  18. «من أصبح من هذه الأمة لا إمام له من الله جل و عز ظاهرا عادلا أصبح ضالا تائها»؛ الکافی، ج۱، ص۱۸۴ و ۳۷۵.
  19. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۷- ۱۸۹.
  20. «بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.
  21. «بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۶.
  22. «برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد» سوره احزاب، آیه ۲۱؛ سوره ممتحنه، آیه ۶.
  23. سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.
  24. «فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.
  25. الدرالمنثور، ج۶، ص۵۸۳؛ روح المعانی، مج ۱۲، ج۲۱، ص۲۵۲؛ الفرقان، ج۲۱، ص۷۵-۷۶.
  26. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۴- ۱۸۷؛ سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.
  27. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۴- ۱۸۷.
  28. سادات فخر، سید محسن، اسوه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۲.