آیه صلوات بر نبی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


«[[افضلیت]] و [[عصمت]]، از مهم‌ترین [[شرایط امامت]] در [[بینش]] [[اسلامی]] است و [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] بسیاری این مطلب را [[ثابت]] می‌کند که در کتاب‌های [[کلامی]] بیان شده است<ref>در این‌باره به کتاب امامت در بینش اسلامی رجوع شود.</ref>. ویژگی مزبور، جز در [[امامان اهل بیت]] {{عم}} که [[شیعه امامیه]] به [[امامت]] آنان قائل است، یافت نمی‌شود<ref>در این‌باره به کتاب‌های: «الارشاد» شیخ مفید، «تلخیص الشافی» شیخ طوسی، «کشف الغمه» شیخ اربلی، «الصراط المستقیم» بیاضی رجوع شود.</ref>. یکی از [[ادله نقلی]] این مطلب، [[آیه کریمه]] [[صلوات]] بر [[رسول خدا]] {{صل}} و روایاتی است که در [[ارتباط]] با آن از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] شده است. [[خداوند]] در [[آیه صلوات]] فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.</ref>.
== مقدمه ==
[[افضلیت]] و [[عصمت]]، از مهم‌ترین [[شرایط امامت]] در [[بینش]] [[اسلامی]] است و دلایل عقلی و [[نقلی]] بسیاری این مطلب را [[ثابت]] می‌کند که در کتاب‌های [[کلامی]] بیان شده است<ref>در این‌باره به کتاب امامت در بینش اسلامی رجوع شود.</ref>. ویژگی مزبور، جز در [[امامان اهل بیت]] {{عم}} که [[شیعه امامیه]] به [[امامت]] آنان قائل است، یافت نمی‌شود<ref>در این‌باره به کتاب‌های: «الارشاد» شیخ مفید، «تلخیص الشافی» شیخ طوسی، «کشف الغمه» شیخ اربلی، «الصراط المستقیم» بیاضی رجوع شود.</ref>. یکی از [[ادله نقلی]] این مطلب، [[آیه کریمه]] [[صلوات]] بر [[رسول خدا]] {{صل}} و روایاتی است که در ارتباط با آن از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] شده است. [[خداوند]] در [[آیه صلوات]] فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.</ref>.


==صلوات بر محمد و آل محمد==
{{اصلی|صلوات}}
== شأن نزول آیه ==
== شأن نزول آیه ==
{{اصلی|صلوات در قرآن}}
{{اصلی|صلوات در قرآن}}
در [[روایات]] بسیاری آمده است که پس از [[نزول]] آیه کریمه مزبور، برخی از [[صحابه پیامبر]] {{صل}} از چگونگی صلوات فرستادن بر آن [[حضرت]] سؤال کردند، پیامبر اکرم {{صل}} فرمودند: “بگویید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلَى‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ}}<ref>منبع و مدرک روایات در ادامه نقل خواهد شد.</ref>؛ “خدایا بر [[محمد و آل محمد]] [[درود]] بفرست”(...) بدون [[شک]]، [[آیه کریمه]] [[صلوات بر پیامبر اکرم]] {{صل}}، بر عظمت مقام و [[منزلت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} و [[شخصیت والا]] و بالای آن [[حضرت]] نزد [[خداوند متعال]] و [[فرشتگان مقرب]] [[الهی]] دلالت می‌کند. اصولاً [[درود فرستادن]] [[خداوند]] به فرد یا افرادی به معنای شمول [[رحمت خاص الهی]] نسبت به آنان است. این [[رحمت]] ویژه به [[دلیل]] [[شایستگی]] خاصی است که از حیث [[کمالات انسانی]] و [[ایمانی]] در پیشگاه خداوند دارند.
در [[روایات]] بسیاری آمده است که پس از نزول آیه کریمه مزبور، برخی از [[صحابه پیامبر]] {{صل}} از چگونگی صلوات فرستادن بر آن [[حضرت]] سؤال کردند، پیامبر اکرم {{صل}} فرمودند: «بگویید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلَى‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ}}<ref>منبع و مدرک روایات در ادامه نقل خواهد شد.</ref>؛ «خدایا بر محمد و آل محمد [[درود]] بفرست”(...) بدون [[شک]]، [[آیه کریمه]] صلوات بر پیامبر اکرم {{صل}}، بر عظمت مقام و [[منزلت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} و شخصیت والا و بالای آن حضرت نزد [[خداوند متعال]] و [[فرشتگان مقرب]] [[الهی]] دلالت می‌کند. اصولاً [[درود فرستادن]] [[خداوند]] به فرد یا افرادی به معنای شمول رحمت خاص الهی نسبت به آنان است. این [[رحمت]] ویژه به [[دلیل]] شایستگی خاصی است که از حیث [[کمالات انسانی]] و [[ایمانی]] در پیشگاه خداوند دارند.


== دیدگاه مفسران و متکلمان در این آیه ==
== دیدگاه مفسران و متکلمان در این آیه ==
 
# [[امین الاسلام طبرسی]]: «از آنجا که [[خداوند سبحان]] این [[سوره]] را با ذکر [[پیامبر]] آغاز کرده و در اثنای آن از [[تعظیم]] ایشان سخن به میان آورده است، آن را با تعظیمی بی‌مانند پایان داده و فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ}}<ref>«خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.</ref>؛ یعنی خداوند پیامبر {{صل}} را مورد [[درود]] و ثنایی [[زیبا]] قرار داده و با بزرگ‌ترین تعظیم گرامی داشته است و [[فرشتگان الهی]] نیکوترین [[درود]] و ثنا را نثار [[پیامبر]] کرده و با پاکیزه‌ترین [[دعا]] برایش دعا می‌کنند<ref>مجمع‌البیان، ج۷-۸، ص۳۶۶.</ref>.
# [[امین الاسلام طبرسی]]: “از آنجا که [[خداوند سبحان]] این [[سوره]] را با ذکر [[پیامبر]] آغاز کرده و در اثنای آن از [[تعظیم]] ایشان سخن به میان آورده است، آن را با تعظیمی بی‌مانند پایان داده و فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ}}<ref>«خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.</ref>؛ یعنی خداوند پیامبر {{صل}} را مورد [[درود]] و ثنایی [[زیبا]] قرار داده و با بزرگ‌ترین تعظیم گرامی داشته است و [[فرشتگان الهی]] [[نیکوترین]] [[درود]] و ثنا را نثار [[پیامبر]] کرده و با پاکیزه‌ترین [[دعا]] برایش دعا می‌کنند<ref>مجمع‌البیان، ج۷-۸، ص۳۶۶.</ref>.
# [[فخرالدین رازی]]: «هنگامی که [[خداوند]] به [[مؤمنان]] [[دستور]] داد تا برای وارد شدن به خانه‌های پیامبر {{صل}} از او [[اذن]] بگیرند (و هنگام وارد شدن، [[آداب]] لازم برای [[حرمت]] نگه‌داشتن از او را رعایت کنند) و به صورت همسرانش نگاه نکنند، بیان حرمت او را کامل کرد. توضیح آنکه پیامبر {{صل}} یا در حالت خلوت است یا در میان جماعت، [[آیه]] {{متن قرآن|لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ}}<ref>«ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref><ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا}} «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می‌دهد و از شما شرم می‌دارد ولی خداوند از (گفتن) حقیقت شرم نمی‌کند و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پرده‌ای بخواهید، این برای دل‌های شما و دل‌های آنان پاکیزه‌تر است و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>، مربوط به حرمت پیامبر در خلوت او است، و حالت جماعت او دو گونه است، یا در ملأ اعلی است یا در [[ملأ]] ادنی، او در ملأ اعلی از [[حرمت]] ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا [[خداوند]] و [[فرشتگان الهی]] بر او [[درود]] می‌فرستند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ}} بر این اساس [[احترام]] او در [[ملأ]] ادنی نیز [[واجب]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.</ref>. ایشان درباره [[فلسفه]] [[صلوات]] [[مؤمنان]] بر [[پیامبر]] {{صل}} - با این که [[خدا]] و [[فرشتگان]] بر او درود می‌فرستند - گفته است: «پیامبر {{صل}} به صلوات مؤمنان نیاز ندارد، بلکه صلوات مؤمنان بر پیامبر از باب اظهار [[تعظیم]] نسبت به آن حضرت است، همان‌گونه که خداوند، ذکر خود را بر مؤمنان واجب کرده است، در حالی‌که به آنان نیاز ندارد، و فلسفه آن اظهار تعظیم نسبت به خداوند است تا شایسته [[پاداش الهی]] شوند، صلوات فرستادن مؤمنان بر پیامبر {{صل}} نیز آنان را شایسته پاداش الهی می‌کند، چنان‌که از آن حضرت [[روایت]] شده که فرمود: «هر کس یک‌بار بر من صلوات بفرستد، خداوند ده‌بار او را از صلوات خود بهره‌مند می‌سازد”<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۲۲۷-۲۲۸.</ref>.
# [[فخرالدین رازی]]: “هنگامی که [[خداوند]] به [[مؤمنان]] [[دستور]] داد تا برای وارد شدن به خانه‌های پیامبر {{صل}} از او [[اذن]] بگیرند (و هنگام وارد شدن، [[آداب]] لازم برای [[حرمت]] نگه‌داشتن از او را رعایت کنند) و به صورت همسرانش نگاه نکنند، بیان حرمت او را کامل کرد. توضیح آنکه پیامبر {{صل}} یا در حالت [[خلوت]] است یا در میان [[جماعت]]، [[آیه]] {{متن قرآن|لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ}}<ref>«ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref><ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا}} «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می‌دهد و از شما شرم می‌دارد ولی خداوند از (گفتن) حقیقت شرم نمی‌کند و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پرده‌ای بخواهید، این برای دل‌های شما و دل‌های آنان پاکیزه‌تر است و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>، مربوط به حرمت پیامبر در خلوت او است، و حالت جماعت او دو گونه است، یا در [[ملأ اعلی]] است یا در [[ملأ]] ادنی، او در [[ملأ اعلی]] از [[حرمت]] ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا [[خداوند]] و [[فرشتگان الهی]] بر او [[درود]] می‌فرستند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ}} بر این اساس [[احترام]] او در [[ملأ]] ادنی نیز [[واجب]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.</ref>. ایشان درباره [[فلسفه]] [[صلوات]] [[مؤمنان]] بر [[پیامبر]] {{صل}} - با این که [[خدا]] و [[فرشتگان]] بر او درود می‌فرستند - گفته است: “پیامبر {{صل}} به صلوات مؤمنان نیاز ندارد، بلکه صلوات مؤمنان بر پیامبر از باب اظهار [[تعظیم]] نسبت به آن [[حضرت]] است، همان‌گونه که خداوند، ذکر خود را بر مؤمنان واجب کرده است، در حالی‌که به آنان نیاز ندارد، و فلسفه آن اظهار تعظیم نسبت به خداوند است تا [[شایسته]] [[پاداش الهی]] شوند، صلوات فرستادن مؤمنان بر پیامبر {{صل}} نیز آنان را شایسته پاداش الهی می‌کند، چنان‌که از آن حضرت [[روایت]] شده که فرمود: “هر کس یک‌بار بر من صلوات بفرستد، خداوند ده‌بار او را از صلوات خود بهره‌مند می‌سازد”<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۲۲۷-۲۲۸.</ref>.
# [[ابن کثیر]]: مقصود این [[آیه]] آن است که خداوند [[بندگان]] خویش را از [[منزلت]] (ویژه) [[بنده]] و پیامبرش نزد خود و در ملأ اعلی خبر داده است به این که او نزد فرشتگان بر او درود می‌فرستد، و [[ملائکه]] نیز بر او درود می‌فرستند، سپس خداوند [[اهل]] عالم سفلی را به صلوات و [[سلام]] بر او [[فرمان]] داده است، تا میان ثناء بر او، دو عالم [[علوی]] و سفلی همراه شود”<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۴۹۵.</ref>.
# [[ابن کثیر]]: مقصود این [[آیه]] آن است که خداوند [[بندگان]] خویش را از [[منزلت]] (ویژه) [[بنده]] و پیامبرش نزد خود و در ملأ اعلی خبر داده است به این که او نزد فرشتگان بر او درود می‌فرستد، و [[ملائکه]] نیز بر او درود می‌فرستند، سپس خداوند [[اهل]] عالم سفلی را به صلوات و [[سلام]] بر او [[فرمان]] داده است، تا میان ثناء بر او، دو عالم [[علوی]] و سفلی همراه شود”<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۴۹۵.</ref>.
# [[آلوسی]]: “هنگامی که مؤمنان [[آگاه]] شدند که [[خدای عزوجل]] و فرشتگان او بر پیامبر درود می‌فرستند، و نیز شنیدند که [[مأمور]] به صلوات فرستادن بر او می‌باشند، و دانستند که [[صلوات خدا]] و فرشتگان الهی بر پیامبر {{صل}} [[برترین]] صلوات و سلام است، نمی‌دانستند که چه صلوات و درودی از جانب آنان در خور [[مقام]] والای [[رسول اکرم]] {{صل}} که [[سید]] اولی‌الالباب است، می‌باشد، لذا از کیفیت آن از [[رسول خدا]] پرسیدند، و [[پیامبر]] آنان را به عالی‌ترین نوع آن [[راهنمایی]] کرد و فرمود بگویید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلَى‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ}}. این پاسخ پیامبر {{صل}} اشاره به آن دارد که شما از فرستادن [[صلوات]] درخور مقام والای رسول اکرم {{صل}} ناتوانید پس آن را از [[خدای عزوجل]] درخواست کنید”<ref>روح المعانی، ج۲۲، ص۱۱۲.</ref>.
# [[آلوسی]]: «هنگامی که مؤمنان [[آگاه]] شدند که [[خدای عزوجل]] و فرشتگان او بر پیامبر درود می‌فرستند، و نیز شنیدند که [[مأمور]] به صلوات فرستادن بر او می‌باشند، و دانستند که صلوات خدا و فرشتگان الهی بر پیامبر {{صل}} [[برترین]] صلوات و سلام است، نمی‌دانستند که چه صلوات و درودی از جانب آنان در خور مقام والای [[رسول اکرم]] {{صل}} که [[سید]] اولی‌الالباب است، می‌باشد، لذا از کیفیت آن از [[رسول خدا]] پرسیدند، و [[پیامبر]] آنان را به عالی‌ترین نوع آن [[راهنمایی]] کرد و فرمود بگویید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلَى‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ}}. این پاسخ پیامبر {{صل}} اشاره به آن دارد که شما از فرستادن [[صلوات]] درخور مقام والای رسول اکرم {{صل}} ناتوانید پس آن را از [[خدای عزوجل]] درخواست کنید”<ref>روح المعانی، ج۲۲، ص۱۱۲.</ref>.


== کیفیت فرستادن صلوات بر حضرت از منظر روایات ==
== کیفیت فرستادن صلوات بر حضرت از منظر روایات ==
خط ۲۷: خط ۲۵:
شاید [[حکمت]] این ترتیب (تقدیم و تأخیر) اشعار به [[برتری]] [[مقام]] و [[منزلت]] پیامبر اکرم {{صل}} حتی بر آل آن حضرت بوده است، یعنی اگرچه آل پیامبر در [[شایستگی]] شمول [[صلوات]] و [[رحمت ویژه خداوند]] با [[رسول اکرم]] {{صل}} اشتراک دارند، ولی، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در ملاک مزبور از [[درجه]] و رتبه بالاتری برخوردار است، مانند اینکه چند نفر از نظر [[مقام علمی]] یا عملی بر دیگران برترند و ممتاز شناخته می‌شوند با این‌حال در میان آنان نیز تفاضل و تفاوت در ملاک امتیاز بر دیگران وجود دارد، چنان‌که این مطلب در مورد [[پیامبران الهی]] نیز صادق است، آنان در عین این که در [[برتری]] بر امت‌های خود، اشتراک دارند، اما برخی از آنان بر برخی دیگر برتری دارد: {{متن قرآن|وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ}}<ref>«و بی‌گمان ما برخی از پیامبران را بر برخی (دیگر) برتری بخشیدیم» سوره اسراء، آیه ۵۵.</ref>.
شاید [[حکمت]] این ترتیب (تقدیم و تأخیر) اشعار به [[برتری]] [[مقام]] و [[منزلت]] پیامبر اکرم {{صل}} حتی بر آل آن حضرت بوده است، یعنی اگرچه آل پیامبر در [[شایستگی]] شمول [[صلوات]] و [[رحمت ویژه خداوند]] با [[رسول اکرم]] {{صل}} اشتراک دارند، ولی، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در ملاک مزبور از [[درجه]] و رتبه بالاتری برخوردار است، مانند اینکه چند نفر از نظر [[مقام علمی]] یا عملی بر دیگران برترند و ممتاز شناخته می‌شوند با این‌حال در میان آنان نیز تفاضل و تفاوت در ملاک امتیاز بر دیگران وجود دارد، چنان‌که این مطلب در مورد [[پیامبران الهی]] نیز صادق است، آنان در عین این که در [[برتری]] بر امت‌های خود، اشتراک دارند، اما برخی از آنان بر برخی دیگر برتری دارد: {{متن قرآن|وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ}}<ref>«و بی‌گمان ما برخی از پیامبران را بر برخی (دیگر) برتری بخشیدیم» سوره اسراء، آیه ۵۵.</ref>.


[[ابن حجر]] مکی درباره این که [[آل محمد]] {{صل}} در [[تکریم]] و [[تعظیم ویژه الهی]] نسبت به پیامبر اکرم {{صل}} که [[آیه شریفه]] صلوات بر آن دلالت دارد، با آن [[حضرت]] [[شریک]] می‌باشند گفته است: “اینکه پیامبر اکرم {{صل}} در پاسخ سؤال از کیفیت فرستادن صلوات بر آن حضرت فرمود: بگویید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلَى‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ}}، [[دلیل]] روشنی است بر اینکه امر به صلوات بر [[آل پیامبر]] در آیه شریفه مقصود بوده است، و صلوات بر آنان جزء مأمورٌ به می‌باشد، و [[پیامبر]] {{صل}} [[آل]] خود را در [[مقام]] خود قرار داده است؛ زیرا مقصود از [[صلوات بر پیامبر]] {{صل}} فزونی [[تعظیم]] آن حضرت است، و تعظیم آل نیز ناشی از آن می‌باشد. بدین جهت است که هنگامی‌که آنان را در کساء جای داد گفت: {{متن حدیث|اللهم إنهم منّی و أنا منهم فاجعل صلواتک و رحمت و مغفرت و رضوانک علی و علیهم}}: “خدایا آنان از من و من از آنان هستم، پس صلوات، [[رحمت]]، [[مغفرت]] و [[رضوان]] خود را بر من و بر آنان قرار بده”، مقتضای [[اجابت]] این [[دعای پیامبر]] آن بود که [[خداوند]] آنان را در صلوات ویژه خود بر پیامبر {{صل}} با آن حضرت همراه ساخت، در این هنگام از [[مؤمنان]] خواست که همراه با [[صلوات بر پیامبر]]، بر [[آل]] او هم [[صلوات]] بفرستند. و نیز [[روایت]] شده که [[پیامبر]] {{صل}} فرمود بر من صلوات بتراء (بی‌دنباله و ناقص) نفرستید، پرسیدند صلوات بتراء کدام است؟ فرمود: این است که بگویید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ}}و توقف کنید، بلکه بگویید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلَى‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ}}<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۸۳-۱۸۴، باب یازدهم، آیه دوم.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۲۸۵.</ref>
[[ابن حجر]] مکی درباره این که [[آل محمد]] {{صل}} در [[تکریم]] و [[تعظیم ویژه الهی]] نسبت به پیامبر اکرم {{صل}} که [[آیه شریفه]] صلوات بر آن دلالت دارد، با آن [[حضرت]] [[شریک]] می‌باشند گفته است: «اینکه پیامبر اکرم {{صل}} در پاسخ سؤال از کیفیت فرستادن صلوات بر آن حضرت فرمود: بگویید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلَى‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ}}، [[دلیل]] روشنی است بر اینکه امر به صلوات بر [[آل پیامبر]] در آیه شریفه مقصود بوده است، و صلوات بر آنان جزء مأمورٌ به می‌باشد، و [[پیامبر]] {{صل}} [[آل]] خود را در [[مقام]] خود قرار داده است؛ زیرا مقصود از [[صلوات بر پیامبر]] {{صل}} فزونی [[تعظیم]] آن حضرت است، و تعظیم آل نیز ناشی از آن می‌باشد. بدین جهت است که هنگامی‌که آنان را در کساء جای داد گفت: {{متن حدیث|اللهم إنهم منّی و أنا منهم فاجعل صلواتک و رحمت و مغفرت و رضوانک علی و علیهم}}: «خدایا آنان از من و من از آنان هستم، پس صلوات، [[رحمت]]، [[مغفرت]] و [[رضوان]] خود را بر من و بر آنان قرار بده”، مقتضای [[اجابت]] این [[دعای پیامبر]] آن بود که [[خداوند]] آنان را در صلوات ویژه خود بر پیامبر {{صل}} با آن حضرت همراه ساخت، در این هنگام از [[مؤمنان]] خواست که همراه با [[صلوات بر پیامبر]]، بر [[آل]] او هم [[صلوات]] بفرستند. و نیز [[روایت]] شده که [[پیامبر]] {{صل}} فرمود بر من صلوات بتراء (بی‌دنباله و ناقص) نفرستید، پرسیدند صلوات بتراء کدام است؟ فرمود: این است که بگویید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ}}و توقف کنید، بلکه بگویید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلَى‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ}}<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۸۳-۱۸۴، باب یازدهم، آیه دوم.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۲۸۵.</ref>


== دلالت آیه بر [[عصمت آل پیامبر]] {{صل}}: ==
== دلالت آیه بر [[عصمت آل پیامبر]] {{صل}} ==
{{اصلی|عصمت اهل بیت}}
{{اصلی|عصمت اهل بیت}}
مهم‌ترین شاخص [[کمال انسانی]]، [[عصمت علمی]] و عملی است. [[علم]] و [[تقوا در قرآن]] [[کریم]] از شاخص‌های مهم کمال و ملاک برتری به شمار آمده است، [[آدم]] به [[دلیل]] برتری [[علمی]]، [[شایسته]] [[مقام خلافت الهی]] در [[زمین]] شد و نیز مسجود [[فرشتگان]] قرار گرفت<ref>{{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}} «و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref>، و نیز فرموده است: {{متن قرآن|وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا}}<ref>«و به تو چیزی آموخت که نمی‌دانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است» سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref>؛ و نیز فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>؛ و عالی‌ترین [[درجه]] [[تقوا]] - که عبارت است از [[خویشتن‌داری]] در برابر [[تمایلات نفسانی]] و وسوسه‌های [[شیطانی]] - [[عصمت عملی]] است. عموم پیامبران الهی از عصمت علمی و عملی برخوردار بوده‌اند، و [[مقام عصمت پیامبر]] اکرم‌{{صل}} بر همگان برتری داشته است. [[مذاهب مختلف اسلامی]] درباره اینکه پیامبران الهی از [[مقام عصمت]] برخوردار بوده‌اند اتفاق‌نظر دارند، هر چند درباره قلمرو و گستره آن نسبت به قبل از [[نبوت]] و صغایر [[سهوی]] همداستان نیستند، تنها از [[حشویه]] (گروهی از ظاهرگرایان از [[اهل حدیث]]) [[نقل]] شده که صدور کبایر عمدی از [[پیامبران]] را نیز ممکن دانسته‌اند<ref>برای آگاهی از اقوال و آراء متکلمان و مذاهب اسلامی در مسئله عصمت پیامبران به کتاب «ایضاح المراد فی شرح کشف المراد»، ص۳۴۲-۳۴۸ رجوع شود.</ref>، اما این عقیده‌شان مورد قبول دیگر [[مذاهب]] حتی وهّابیان نمی‌باشد<ref>ر.ک: الارشاد إلی صحیح الاعتقاد، دکتر صالح بن فوزان، ص۱۸۷-۱۹۶.</ref>.
مهم‌ترین شاخص [[کمال انسانی]]، [[عصمت علمی]] و عملی است. [[علم]] و [[تقوا]] در قرآن کریم از شاخص‌های مهم کمال و ملاک برتری به شمار آمده است، [[آدم]] به [[دلیل]] برتری [[علمی]]، شایسته [[مقام خلافت الهی]] در [[زمین]] شد و نیز مسجود [[فرشتگان]] قرار گرفت<ref>{{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}} «و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref> و نیز فرموده است: {{متن قرآن|وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا}}<ref>«و به تو چیزی آموخت که نمی‌دانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است» سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref>؛ و نیز فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>؛ و عالی‌ترین [[درجه]] [[تقوا]] - که عبارت است از [[خویشتن‌داری]] در برابر [[تمایلات نفسانی]] و وسوسه‌های [[شیطانی]] - [[عصمت عملی]] است. عموم پیامبران الهی از عصمت علمی و عملی برخوردار بوده‌اند و مقام عصمت پیامبر اکرم‌{{صل}} بر همگان برتری داشته است. [[مذاهب مختلف اسلامی]] درباره اینکه پیامبران الهی از [[مقام عصمت]] برخوردار بوده‌اند اتفاق‌نظر دارند، هر چند درباره قلمرو و گستره آن نسبت به قبل از [[نبوت]] و صغایر [[سهوی]] همداستان نیستند، تنها از [[حشویه]] (گروهی از ظاهرگرایان از [[اهل حدیث]]) [[نقل]] شده که صدور کبایر عمدی از [[پیامبران]] را نیز ممکن دانسته‌اند<ref>برای آگاهی از اقوال و آراء متکلمان و مذاهب اسلامی در مسئله عصمت پیامبران به کتاب «ایضاح المراد فی شرح کشف المراد»، ص۳۴۲-۳۴۸ رجوع شود.</ref>، اما این عقیده‌شان مورد قبول دیگر [[مذاهب]] حتی وهّابیان نمی‌باشد<ref>ر.ک: الارشاد إلی صحیح الاعتقاد، دکتر صالح بن فوزان، ص۱۸۷-۱۹۶.</ref>.


بر این اساس، [[آل پیامبر]] که در [[صلوات]] و [[رحمت ویژه الهی]] نسبت به [[رسول اکرم]] {{صل}} با آن [[حضرت]] اشتراک دارند، و این اشتراک به [[دلیل]] برخورداری آنان از [[کمال انسانی]] والایی است که از جنس [[کمالات]] پیامبرانه می‌باشد، و به [[حکم]] اینکه [[عصمت]] از مهم‌ترین شاخص‌های کمال پیامبرانه است، از ویژگی [[عصمت علمی]] و عملی برخوردارند.
بر این اساس، [[آل پیامبر]] که در [[صلوات]] و رحمت ویژه الهی نسبت به [[رسول اکرم]] {{صل}} با آن حضرت اشتراک دارند، و این اشتراک به [[دلیل]] برخورداری آنان از [[کمال انسانی]] والایی است که از جنس [[کمالات]] پیامبرانه می‌باشد، و به [[حکم]] اینکه [[عصمت]] از مهم‌ترین شاخص‌های کمال پیامبرانه است، از ویژگی [[عصمت علمی]] و عملی برخوردارند.


== مراد از آل ابراهیم ==
== مراد از آل ابراهیم ==
{{اصلی|آل ابراهیم}}
{{اصلی|آل ابراهیم}}
مقصود از آل ابراهیم -همان‌گونه که [[مفسران]] بیان کرده‌اند- [[پیامبران]] یا [[امامان]] ابراهیمی‌اند. [[بیضاوی]] گفته است: “خداوند [[آدم]]، [[نوح]]، آل ابراهیم و [[آل عمران]] را از طریق [[رسالت]] ([[پیامبری]]) و خصایص [[روحانی]] و [[جسمانی]] بر دیگران [[برتری]] داد، بدین جهت از توانایی‌هایی برخوردار بودند که دیگران نداشتند”. وی در [[ارتباط]] این آیه با [[آیات]] قبل گفته است: “هنگامی که [[خداوند]] [[اطاعت از پیامبران]] را [[واجب]] کرد و بیان نمود که [[اطاعت]] از آنان [[محبت الهی]] را جلب می‌کند، به دنبال آن، [[مناقب]] آنان را بیان کرد و فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.</ref>. مفاد [[آیه شریفه]] بر مبنای کسانی که می‌گویند [[فرشتگان]] بر [[بشر]] برترند، این است که [[خداوند]] [[آدم]] را بر ساکنان عالم سفلی برگزید، و بر مبنای کسانی که معتقدند بشر بر فرشتگان [[برتر]] است این است که خداوند [[آدمی]] را بر ساکنان عالم [[علوی]] برگزید، آن‌گاه خداوند [[قوه]] [[روحانی]] را در شعبه‌ای معین از [[فرزندان آدم]] {{ع}} قرار داد که عبارتند از [[شیث]] و [[فرزندان]] او تا [[ادریس]]، سپس در [[نوح]] تا [[ابراهیم]]، آن‌گاه از ابراهیم با دو شعبه پدید آمد: [[اسماعیل]] و [[اسحاق]]؛ اسماعیل را مبدء [[ظهور]] [[روح قدسی]] [[محمد]] {{صل}} و اسحاق را مبدء دو شعبه یعنی [[یعقوب]] و عیصو قرار داد، و این امر تا [[زمان]] محمد {{صل}} ادامه یافت، با ظهور آن [[حضرت]]، [[نور]] [[پیامبری]] و [[فرمانروایی]] به او منتقل شد و تا [[قیامت]] در [[پیروان]] ([[آل]]) او باقی خواهد بود<ref>التفسیر الکبیر، ج۷، ص۱۹-۲۲؛ نیز ر.ک: تفسیر المنار، ج۳، ص۲۸۸-۲۸۹؛ صفوة التفاسیر، ج۱، ص۱۹۸؛ روح المعانی، ج۳، ص۲۱۰-۲۱۲؛ المیزان، ج۳، ص۱۶۴-۱۶۸؛ تفسیر المراغی، ج۳، ص۱۴۲-۱۴۴؛ روح البیان، ج۲، ص۲۴-۲۵.</ref>.
مقصود از آل ابراهیم -همان‌گونه که [[مفسران]] بیان کرده‌اند- [[پیامبران]] یا [[امامان]] ابراهیمی‌اند. [[بیضاوی]] گفته است: «خداوند [[آدم]]، [[نوح]]، آل ابراهیم و [[آل عمران]] را از طریق [[رسالت]] ([[پیامبری]]) و خصایص [[روحانی]] و جسمانی بر دیگران [[برتری]] داد، بدین جهت از توانایی‌هایی برخوردار بودند که دیگران نداشتند”. وی در ارتباط این آیه با [[آیات]] قبل گفته است: «هنگامی که [[خداوند]] [[اطاعت از پیامبران]] را [[واجب]] کرد و بیان نمود که [[اطاعت]] از آنان محبت الهی را جلب می‌کند، به دنبال آن، [[مناقب]] آنان را بیان کرد و فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.</ref>. مفاد [[آیه شریفه]] بر مبنای کسانی که می‌گویند [[فرشتگان]] بر [[بشر]] برترند، این است که [[خداوند]] [[آدم]] را بر ساکنان عالم سفلی برگزید، و بر مبنای کسانی که معتقدند بشر بر فرشتگان [[برتر]] است این است که خداوند [[آدمی]] را بر ساکنان عالم [[علوی]] برگزید، آن‌گاه خداوند قوه [[روحانی]] را در شعبه‌ای معین از [[فرزندان آدم]] {{ع}} قرار داد که عبارتند از [[شیث]] و [[فرزندان]] او تا [[ادریس]]، سپس در [[نوح]] تا [[ابراهیم]]، آن‌گاه از ابراهیم با دو شعبه پدید آمد: [[اسماعیل]] و [[اسحاق]]؛ اسماعیل را مبدء [[ظهور]] [[روح قدسی]] [[محمد]] {{صل}} و اسحاق را مبدء دو شعبه یعنی [[یعقوب]] و عیصو قرار داد، و این امر تا [[زمان]] محمد {{صل}} ادامه یافت، با ظهور آن حضرت، [[نور]] [[پیامبری]] و [[فرمانروایی]] به او منتقل شد و تا [[قیامت]] در [[پیروان]] ([[آل]]) او باقی خواهد بود<ref>التفسیر الکبیر، ج۷، ص۱۹-۲۲؛ نیز ر.ک: تفسیر المنار، ج۳، ص۲۸۸-۲۸۹؛ صفوة التفاسیر، ج۱، ص۱۹۸؛ روح المعانی، ج۳، ص۲۱۰-۲۱۲؛ المیزان، ج۳، ص۱۶۴-۱۶۸؛ تفسیر المراغی، ج۳، ص۱۴۲-۱۴۴؛ روح البیان، ج۲، ص۲۴-۲۵.</ref>.


[[امین الاسلام طبرسی]] گفته است: “کسانی که خداوند آنان را برگزیده است، [[مطهر]] و [[معصوم]] و پیراسته از [[قبایح]] می‌باشند؛ زیرا [[خدای متعال]] جز چنین کسانی را بر نمی‌گزیند؛ کسانی که ظاهر و باطنشان در [[طهارت]] و [[عصمت]]، یکسان است، بنابراین، [[اصطفاء]] به معصوم از [[آل ابراهیم]] و [[آل عمران]] اختصاص دارد، خواه [[پیامبر]] بوده باشند یا [[امام]]<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۴۳۳.</ref>.
[[امین الاسلام طبرسی]] گفته است: «کسانی که خداوند آنان را برگزیده است، [[مطهر]] و [[معصوم]] و پیراسته از [[قبایح]] می‌باشند؛ زیرا [[خدای متعال]] جز چنین کسانی را بر نمی‌گزیند؛ کسانی که ظاهر و باطنشان در [[طهارت]] و [[عصمت]]، یکسان است، بنابراین، [[اصطفاء]] به معصوم از [[آل ابراهیم]] و [[آل عمران]] اختصاص دارد، خواه [[پیامبر]] بوده باشند یا [[امام]]<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۴۳۳.</ref>.


بنابراین، مقصود از آل ابراهیم {{ع}} [[معصومان]] از [[خاندان]] او می‌باشند، خواه پیامبر بوده باشند یا امام، و چون [[صلوات]] بر [[آل محمد]] {{صل}} به صلوات بر آل ابراهیم [[تشبیه]] شده است، مقصود از آل محمد {{صل}} نیز معصومان از آل او می‌باشند. از آنجا که [[نبوت]] با [[پیامبر اکرم]] {{صل}} ختم گردیده است، آل برگزیده پیامبر، [[نبی]] نیستند، ولی [[کمال وجودی]] و [[نفسانی]] آنان از جنس کمال وجودی و نفسانی [[پیامبران]] و [[برگزیدگان الهی]] است و از ویژگی [[عصمت]] و [[افضلیت]] برخوردارند»<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۲۸۱-۲۹۱.</ref>.
بنابراین، مقصود از آل ابراهیم {{ع}} [[معصومان]] از [[خاندان]] او می‌باشند، خواه پیامبر بوده باشند یا امام، و چون [[صلوات]] بر [[آل محمد]] {{صل}} به صلوات بر آل ابراهیم تشبیه شده است، مقصود از آل محمد {{صل}} نیز معصومان از آل او می‌باشند. از آنجا که [[نبوت]] با [[پیامبر اکرم]] {{صل}} ختم گردیده است، آل برگزیده پیامبر، [[نبی]] نیستند، ولی کمال وجودی و [[نفسانی]] آنان از جنس کمال وجودی و نفسانی [[پیامبران]] و [[برگزیدگان الهی]] است و از ویژگی [[عصمت]] و [[افضلیت]] برخوردارند<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۲۸۱-۲۹۱.</ref>.


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
خط ۵۵: خط ۵۳:


[[رده:آیات نامدار]]
[[رده:آیات نامدار]]
[[رده:آیات امامت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۸

مقدمه

افضلیت و عصمت، از مهم‌ترین شرایط امامت در بینش اسلامی است و دلایل عقلی و نقلی بسیاری این مطلب را ثابت می‌کند که در کتاب‌های کلامی بیان شده است[۱]. ویژگی مزبور، جز در امامان اهل بیت (ع) که شیعه امامیه به امامت آنان قائل است، یافت نمی‌شود[۲]. یکی از ادله نقلی این مطلب، آیه کریمه صلوات بر رسول خدا (ص) و روایاتی است که در ارتباط با آن از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است. خداوند در آیه صلوات فرموده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۳].

شأن نزول آیه

در روایات بسیاری آمده است که پس از نزول آیه کریمه مزبور، برخی از صحابه پیامبر (ص) از چگونگی صلوات فرستادن بر آن حضرت سؤال کردند، پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «بگویید: «اللَّهُمَّ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلَى‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ»[۴]؛ «خدایا بر محمد و آل محمد درود بفرست”(...) بدون شک، آیه کریمه صلوات بر پیامبر اکرم (ص)، بر عظمت مقام و منزلت رسول اکرم (ص) و شخصیت والا و بالای آن حضرت نزد خداوند متعال و فرشتگان مقرب الهی دلالت می‌کند. اصولاً درود فرستادن خداوند به فرد یا افرادی به معنای شمول رحمت خاص الهی نسبت به آنان است. این رحمت ویژه به دلیل شایستگی خاصی است که از حیث کمالات انسانی و ایمانی در پیشگاه خداوند دارند.

دیدگاه مفسران و متکلمان در این آیه

  1. امین الاسلام طبرسی: «از آنجا که خداوند سبحان این سوره را با ذکر پیامبر آغاز کرده و در اثنای آن از تعظیم ایشان سخن به میان آورده است، آن را با تعظیمی بی‌مانند پایان داده و فرموده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ[۵]؛ یعنی خداوند پیامبر (ص) را مورد درود و ثنایی زیبا قرار داده و با بزرگ‌ترین تعظیم گرامی داشته است و فرشتگان الهی نیکوترین درود و ثنا را نثار پیامبر کرده و با پاکیزه‌ترین دعا برایش دعا می‌کنند[۶].
  2. فخرالدین رازی: «هنگامی که خداوند به مؤمنان دستور داد تا برای وارد شدن به خانه‌های پیامبر (ص) از او اذن بگیرند (و هنگام وارد شدن، آداب لازم برای حرمت نگه‌داشتن از او را رعایت کنند) و به صورت همسرانش نگاه نکنند، بیان حرمت او را کامل کرد. توضیح آنکه پیامبر (ص) یا در حالت خلوت است یا در میان جماعت، آیه ﴿لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ[۷][۸]، مربوط به حرمت پیامبر در خلوت او است، و حالت جماعت او دو گونه است، یا در ملأ اعلی است یا در ملأ ادنی، او در ملأ اعلی از حرمت ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا خداوند و فرشتگان الهی بر او درود می‌فرستند: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ بر این اساس احترام او در ملأ ادنی نیز واجب است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۹]. ایشان درباره فلسفه صلوات مؤمنان بر پیامبر (ص) - با این که خدا و فرشتگان بر او درود می‌فرستند - گفته است: «پیامبر (ص) به صلوات مؤمنان نیاز ندارد، بلکه صلوات مؤمنان بر پیامبر از باب اظهار تعظیم نسبت به آن حضرت است، همان‌گونه که خداوند، ذکر خود را بر مؤمنان واجب کرده است، در حالی‌که به آنان نیاز ندارد، و فلسفه آن اظهار تعظیم نسبت به خداوند است تا شایسته پاداش الهی شوند، صلوات فرستادن مؤمنان بر پیامبر (ص) نیز آنان را شایسته پاداش الهی می‌کند، چنان‌که از آن حضرت روایت شده که فرمود: «هر کس یک‌بار بر من صلوات بفرستد، خداوند ده‌بار او را از صلوات خود بهره‌مند می‌سازد”[۱۰].
  3. ابن کثیر: مقصود این آیه آن است که خداوند بندگان خویش را از منزلت (ویژه) بنده و پیامبرش نزد خود و در ملأ اعلی خبر داده است به این که او نزد فرشتگان بر او درود می‌فرستد، و ملائکه نیز بر او درود می‌فرستند، سپس خداوند اهل عالم سفلی را به صلوات و سلام بر او فرمان داده است، تا میان ثناء بر او، دو عالم علوی و سفلی همراه شود”[۱۱].
  4. آلوسی: «هنگامی که مؤمنان آگاه شدند که خدای عزوجل و فرشتگان او بر پیامبر درود می‌فرستند، و نیز شنیدند که مأمور به صلوات فرستادن بر او می‌باشند، و دانستند که صلوات خدا و فرشتگان الهی بر پیامبر (ص) برترین صلوات و سلام است، نمی‌دانستند که چه صلوات و درودی از جانب آنان در خور مقام والای رسول اکرم (ص) که سید اولی‌الالباب است، می‌باشد، لذا از کیفیت آن از رسول خدا پرسیدند، و پیامبر آنان را به عالی‌ترین نوع آن راهنمایی کرد و فرمود بگویید: «اللَّهُمَّ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلَى‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ». این پاسخ پیامبر (ص) اشاره به آن دارد که شما از فرستادن صلوات درخور مقام والای رسول اکرم (ص) ناتوانید پس آن را از خدای عزوجل درخواست کنید”[۱۲].

کیفیت فرستادن صلوات بر حضرت از منظر روایات

اگر چه در آیه شریفه، صلوات خدا و فرشتگان بر پیامبر اکرم (ص) مطرح شده است، ولی روایات نبوی که مبیّن و مفسر آیه شریفه‌اند، بیانگر این مطلب‌اند که آل پیامبر نیز در این شرافت و منقبت ویژه الهی با رسول خدا (ص) اشتراک دارند؛ زیرا بر اساس این روایات، هنگامی‌که از پیامبر اکرم (ص) درباره کیفیت صلوات بر آن حضرت سؤال شد، پیامبر (ص) پاسخ داد در فرستادن صلوات بر من بگویید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ‏ عَلَى‏ إِبْرَاهِيمَ‏ وَ عَلَى‏ آلِ‏ إِبْرَاهِيمَ‏ إِنَّكَ‏ حَمِيدٌ مَجِيدٌ»[۱۳]. از این کلام پیامبر به دست می‌آید که آل محمد (ص) در صلوات بر پیامبر اکرم (ص) که در آیه شریفه صلوات مطرح شده، اشتراک دارند و آنان نیز همچون پیامبر (ص) مشمول تکریم و تعظیم ویژه خدا و فرشتگان الهی‌اند، یعنی در مقام ثبوت و نفس‌الامر (در عالم تکوین و تشریع الهی) آل پیامبر همچون پیامبر اکرم (ص) مشمول صلوات و رحمت ویژه الهی می‌باشند، ولی در مقام اثبات و ابلاغ، این مطلب در دو مرحله بیان شده است، در مرحله اول، شمول صلوات و رحمت ویژه خداوند نسبت به پیامبر اکرم (ص) که از طریق وحی قرآنی ابلاغ شده است، و در مرحله دوم، شمول صلوات و رحمت ویژه خداوند نسبت به آل پیامبر که از طریق وحی غیر قرآنی ابلاغ شده است.

شاید حکمت این ترتیب (تقدیم و تأخیر) اشعار به برتری مقام و منزلت پیامبر اکرم (ص) حتی بر آل آن حضرت بوده است، یعنی اگرچه آل پیامبر در شایستگی شمول صلوات و رحمت ویژه خداوند با رسول اکرم (ص) اشتراک دارند، ولی، پیامبر اکرم (ص) در ملاک مزبور از درجه و رتبه بالاتری برخوردار است، مانند اینکه چند نفر از نظر مقام علمی یا عملی بر دیگران برترند و ممتاز شناخته می‌شوند با این‌حال در میان آنان نیز تفاضل و تفاوت در ملاک امتیاز بر دیگران وجود دارد، چنان‌که این مطلب در مورد پیامبران الهی نیز صادق است، آنان در عین این که در برتری بر امت‌های خود، اشتراک دارند، اما برخی از آنان بر برخی دیگر برتری دارد: ﴿وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ[۱۴].

ابن حجر مکی درباره این که آل محمد (ص) در تکریم و تعظیم ویژه الهی نسبت به پیامبر اکرم (ص) که آیه شریفه صلوات بر آن دلالت دارد، با آن حضرت شریک می‌باشند گفته است: «اینکه پیامبر اکرم (ص) در پاسخ سؤال از کیفیت فرستادن صلوات بر آن حضرت فرمود: بگویید: «اللَّهُمَّ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلَى‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ»، دلیل روشنی است بر اینکه امر به صلوات بر آل پیامبر در آیه شریفه مقصود بوده است، و صلوات بر آنان جزء مأمورٌ به می‌باشد، و پیامبر (ص) آل خود را در مقام خود قرار داده است؛ زیرا مقصود از صلوات بر پیامبر (ص) فزونی تعظیم آن حضرت است، و تعظیم آل نیز ناشی از آن می‌باشد. بدین جهت است که هنگامی‌که آنان را در کساء جای داد گفت: «اللهم إنهم منّی و أنا منهم فاجعل صلواتک و رحمت و مغفرت و رضوانک علی و علیهم»: «خدایا آنان از من و من از آنان هستم، پس صلوات، رحمت، مغفرت و رضوان خود را بر من و بر آنان قرار بده”، مقتضای اجابت این دعای پیامبر آن بود که خداوند آنان را در صلوات ویژه خود بر پیامبر (ص) با آن حضرت همراه ساخت، در این هنگام از مؤمنان خواست که همراه با صلوات بر پیامبر، بر آل او هم صلوات بفرستند. و نیز روایت شده که پیامبر (ص) فرمود بر من صلوات بتراء (بی‌دنباله و ناقص) نفرستید، پرسیدند صلوات بتراء کدام است؟ فرمود: این است که بگویید: «اللَّهُمَّ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ»و توقف کنید، بلکه بگویید: «اللَّهُمَّ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلَى‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ»[۱۵].[۱۶]

دلالت آیه بر عصمت آل پیامبر (ص)

مهم‌ترین شاخص کمال انسانی، عصمت علمی و عملی است. علم و تقوا در قرآن کریم از شاخص‌های مهم کمال و ملاک برتری به شمار آمده است، آدم به دلیل برتری علمی، شایسته مقام خلافت الهی در زمین شد و نیز مسجود فرشتگان قرار گرفت[۱۷] و نیز فرموده است: ﴿وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا[۱۸]؛ و نیز فرموده است: ﴿إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ[۱۹]؛ و عالی‌ترین درجه تقوا - که عبارت است از خویشتن‌داری در برابر تمایلات نفسانی و وسوسه‌های شیطانی - عصمت عملی است. عموم پیامبران الهی از عصمت علمی و عملی برخوردار بوده‌اند و مقام عصمت پیامبر اکرم‌(ص) بر همگان برتری داشته است. مذاهب مختلف اسلامی درباره اینکه پیامبران الهی از مقام عصمت برخوردار بوده‌اند اتفاق‌نظر دارند، هر چند درباره قلمرو و گستره آن نسبت به قبل از نبوت و صغایر سهوی همداستان نیستند، تنها از حشویه (گروهی از ظاهرگرایان از اهل حدیث) نقل شده که صدور کبایر عمدی از پیامبران را نیز ممکن دانسته‌اند[۲۰]، اما این عقیده‌شان مورد قبول دیگر مذاهب حتی وهّابیان نمی‌باشد[۲۱].

بر این اساس، آل پیامبر که در صلوات و رحمت ویژه الهی نسبت به رسول اکرم (ص) با آن حضرت اشتراک دارند، و این اشتراک به دلیل برخورداری آنان از کمال انسانی والایی است که از جنس کمالات پیامبرانه می‌باشد، و به حکم اینکه عصمت از مهم‌ترین شاخص‌های کمال پیامبرانه است، از ویژگی عصمت علمی و عملی برخوردارند.

مراد از آل ابراهیم

مقصود از آل ابراهیم -همان‌گونه که مفسران بیان کرده‌اند- پیامبران یا امامان ابراهیمی‌اند. بیضاوی گفته است: «خداوند آدم، نوح، آل ابراهیم و آل عمران را از طریق رسالت (پیامبری) و خصایص روحانی و جسمانی بر دیگران برتری داد، بدین جهت از توانایی‌هایی برخوردار بودند که دیگران نداشتند”. وی در ارتباط این آیه با آیات قبل گفته است: «هنگامی که خداوند اطاعت از پیامبران را واجب کرد و بیان نمود که اطاعت از آنان محبت الهی را جلب می‌کند، به دنبال آن، مناقب آنان را بیان کرد و فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ[۲۲]. مفاد آیه شریفه بر مبنای کسانی که می‌گویند فرشتگان بر بشر برترند، این است که خداوند آدم را بر ساکنان عالم سفلی برگزید، و بر مبنای کسانی که معتقدند بشر بر فرشتگان برتر است این است که خداوند آدمی را بر ساکنان عالم علوی برگزید، آن‌گاه خداوند قوه روحانی را در شعبه‌ای معین از فرزندان آدم (ع) قرار داد که عبارتند از شیث و فرزندان او تا ادریس، سپس در نوح تا ابراهیم، آن‌گاه از ابراهیم با دو شعبه پدید آمد: اسماعیل و اسحاق؛ اسماعیل را مبدء ظهور روح قدسی محمد (ص) و اسحاق را مبدء دو شعبه یعنی یعقوب و عیصو قرار داد، و این امر تا زمان محمد (ص) ادامه یافت، با ظهور آن حضرت، نور پیامبری و فرمانروایی به او منتقل شد و تا قیامت در پیروان (آل) او باقی خواهد بود[۲۳].

امین الاسلام طبرسی گفته است: «کسانی که خداوند آنان را برگزیده است، مطهر و معصوم و پیراسته از قبایح می‌باشند؛ زیرا خدای متعال جز چنین کسانی را بر نمی‌گزیند؛ کسانی که ظاهر و باطنشان در طهارت و عصمت، یکسان است، بنابراین، اصطفاء به معصوم از آل ابراهیم و آل عمران اختصاص دارد، خواه پیامبر بوده باشند یا امام[۲۴].

بنابراین، مقصود از آل ابراهیم (ع) معصومان از خاندان او می‌باشند، خواه پیامبر بوده باشند یا امام، و چون صلوات بر آل محمد (ص) به صلوات بر آل ابراهیم تشبیه شده است، مقصود از آل محمد (ص) نیز معصومان از آل او می‌باشند. از آنجا که نبوت با پیامبر اکرم (ص) ختم گردیده است، آل برگزیده پیامبر، نبی نیستند، ولی کمال وجودی و نفسانی آنان از جنس کمال وجودی و نفسانی پیامبران و برگزیدگان الهی است و از ویژگی عصمت و افضلیت برخوردارند[۲۵].

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. در این‌باره به کتاب امامت در بینش اسلامی رجوع شود.
  2. در این‌باره به کتاب‌های: «الارشاد» شیخ مفید، «تلخیص الشافی» شیخ طوسی، «کشف الغمه» شیخ اربلی، «الصراط المستقیم» بیاضی رجوع شود.
  3. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  4. منبع و مدرک روایات در ادامه نقل خواهد شد.
  5. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  6. مجمع‌البیان، ج۷-۸، ص۳۶۶.
  7. «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  8. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می‌دهد و از شما شرم می‌دارد ولی خداوند از (گفتن) حقیقت شرم نمی‌کند و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پرده‌ای بخواهید، این برای دل‌های شما و دل‌های آنان پاکیزه‌تر است و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  9. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  10. التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۲۲۷-۲۲۸.
  11. تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۴۹۵.
  12. روح المعانی، ج۲۲، ص۱۱۲.
  13. صحیح بخاری، ج۳، ص۱۷۸، کتاب التفسیر؛ صحیح مسلم، ج۱، ص۳۰۵، کتاب الصلوة؛ سنن ترمذی، ج۴، ص۲۰۵، کتاب التفسیر، ح۳۲۲۰؛ سنن نسائی، ص۲۲۰، کتاب السهو، باب الامر بالصلاة علی النبی، ح۱۲۸۲ و چند حدیث دیگر؛ سنن ابی داوود، ص۱۶۳، کتاب الصلوة، باب الصلاة علی النبی (ص) بعد التشهد، ح۹۷۶ و چند حدیث دیگر؛ وسائل الشیعة، ج۴، ص۱۲۱۳ - ۱۲۱۴.
  14. «و بی‌گمان ما برخی از پیامبران را بر برخی (دیگر) برتری بخشیدیم» سوره اسراء، آیه ۵۵.
  15. الصواعق المحرقة، ص۱۸۳-۱۸۴، باب یازدهم، آیه دوم.
  16. ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۲۸۵.
  17. ﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ «و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.
  18. «و به تو چیزی آموخت که نمی‌دانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است» سوره نساء، آیه ۱۱۳.
  19. «بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  20. برای آگاهی از اقوال و آراء متکلمان و مذاهب اسلامی در مسئله عصمت پیامبران به کتاب «ایضاح المراد فی شرح کشف المراد»، ص۳۴۲-۳۴۸ رجوع شود.
  21. ر.ک: الارشاد إلی صحیح الاعتقاد، دکتر صالح بن فوزان، ص۱۸۷-۱۹۶.
  22. «خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.
  23. التفسیر الکبیر، ج۷، ص۱۹-۲۲؛ نیز ر.ک: تفسیر المنار، ج۳، ص۲۸۸-۲۸۹؛ صفوة التفاسیر، ج۱، ص۱۹۸؛ روح المعانی، ج۳، ص۲۱۰-۲۱۲؛ المیزان، ج۳، ص۱۶۴-۱۶۸؛ تفسیر المراغی، ج۳، ص۱۴۲-۱۴۴؛ روح البیان، ج۲، ص۲۴-۲۵.
  24. مجمع البیان، ج۱، ص۴۳۳.
  25. ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۲۸۱-۲۹۱.