احمد بن حنبل: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[احمد بن حنبل در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام رضا| عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[احمد بن حنبل در معارف و سیره رضوی]] - [[احمد بن حنبل در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
 
== آشنایی اجمالی ==
== مقدمه ==
[[ابوعبدالله احمد بن محمد بن حنبل شیبانی مروزی ذهلی بغدادی]] در اصل [[اهل]] [[مرو]] بود و مشهور است که مادرش به سال ۱۶۴ هـ، در حالی که او را حامله بود، از آن [[شهر]] خارج شد و به [[بغداد]] آمد و در اینجا وی را به [[دنیا]] آورد و او در همین جا [[رشد]] و نمو کرد.<ref>تاریخ بغداد ۴/۴۱۲ و ۴۱۵.</ref> از همان آغاز [[جوانی]] به کسب [[علوم]] مختلف پرداخت و از محضر بیش از ۲۸۰ استاد استفاده برد که از جمله آنها افرادی چون [[هشیم بن بشیر]]، [[سفیان بن عیینه]]، [[یحیی القطان]] و [[ولید بن مسلم]] می‌‌باشند که علاوه بر استفاده [[علمی]]، از آنان [[روایت]] و [[حدیث]] نقل کرده است. [[ابن حنبل]] دارای [[شاگردان]] بسیاری بود که [[مروزی]]، اثرم، [[ابویحیی الناقد]] و [[فضل بن زیاد]] از جمله ایشان است. افرادی چون صالح و عبدالله (پسران وی)، [[مسلم بن حجاج نیشابوری]] و [[محمد بن اسماعیل بخاری]] از وی روایت کرده‌اند.<ref>سیر اعلام النبلاء ۱۱/۱۸۰، ۱۸۱ و ۳۳۰.</ref>
[[ابوعبدالله احمد بن محمد بن حنبل شیبانی مروزی ذهلی بغدادی]] در اصل [[اهل]] [[مرو]] بود و مشهور است که مادرش به سال ۱۶۴ هـ، در حالی که او را حامله بود، از آن [[شهر]] خارج شد و به [[بغداد]] آمد و در اینجا وی را به [[دنیا]] آورد و او در همین جا [[رشد]] و نمو کرد.<ref>تاریخ بغداد ۴/۴۱۲ و ۴۱۵.</ref> از همان آغاز [[جوانی]] به کسب [[علوم]] مختلف پرداخت و از محضر بیش از ۲۸۰ استاد استفاده برد که از جمله آنها افرادی چون [[هشیم بن بشیر]]، [[سفیان بن عیینه]]، [[یحیی القطان]] و [[ولید بن مسلم]] می‌‌باشند که علاوه بر استفاده [[علمی]]، از آنان [[روایت]] و [[حدیث]] نقل کرده است. [[ابن حنبل]] دارای [[شاگردان]] بسیاری بود که [[مروزی]]، اثرم، [[ابویحیی الناقد]] و [[فضل بن زیاد]] از جمله ایشان است. افرادی چون صالح و عبدالله (پسران وی)، [[مسلم بن حجاج نیشابوری]] و [[محمد بن اسماعیل بخاری]] از وی روایت کرده‌اند.<ref>سیر اعلام النبلاء ۱۱/۱۸۰، ۱۸۱ و ۳۳۰.</ref>


ابوعبدالله برای به دست آوردن [[احادیث]] و [[تحصیل علم]] به بلاد مختلف بسیاری از جمله [[کوفه]]، [[بصره]]، [[مکه]]، [[مدینه]]، [[یمن]] و [[شام]] [[مسافرت]] کرد و [[علم]] آموخت. احمد بن حنبل از [[فقها]] و [[محدثان]] بزرگ [[اهل سنت]]<ref>تاریخ الاسلام ۱۸/۶۵ و ۷۳.</ref> و از شاگردان [[امام شافعی]] بود.<ref>وفیات الاعیان ۱/۶۴.</ref> او از [[ائمه]] چهارگانه اهل سنت و پیشوای [[حنبلیان]] می‌‌باشد.<ref>النجوم الزاهره ۲/۳۰۴.</ref> [[شیخ طوسی]] او را در زمره [[اصحاب امام رضا]] {{ع}} برشمرده است.<ref>رجال الطوسی ۳۶۷.</ref>
ابوعبدالله برای به دست آوردن [[احادیث]] و [[تحصیل علم]] به بلاد مختلف بسیاری از جمله [[کوفه]]، [[بصره]]، [[مکه]]، [[مدینه]]، [[یمن]] و [[شام]] [[مسافرت]] کرد و [[علم]] آموخت. احمد بن حنبل از [[فقها]] و [[محدثان]] بزرگ [[اهل سنت]]<ref>تاریخ الاسلام ۱۸/۶۵ و ۷۳.</ref> و از شاگردان [[امام شافعی]] بود.<ref>وفیات الاعیان ۱/۶۴.</ref> او از [[ائمه]] چهارگانه اهل سنت و پیشوای [[حنبلیان]] می‌‌باشد.<ref>النجوم الزاهره ۲/۳۰۴.</ref> [[شیخ طوسی]] او را در زمره [[اصحاب امام رضا]] {{ع}} برشمرده است.<ref>رجال الطوسی ۳۶۷.</ref>


در مورد [[اعتقادات]] وی آورده‌اند که وی [[قرآن]] را [[کلام خدا]] و [[ازلی]] می‌‌دانست و از اینکه مخلوق [[خدا]] پندارد، [[پرهیز]] می‌‌کرد و بر این [[عقیده]] [[استوار]] بود، <ref>البدایة و النهایه ۱۰/۳۲۷.</ref> به همین دلیل به دستور [[معتصم عباسی]] مدت زیادی به [[زندان]] افتاد و مورد ضرب و شتم بسیاری واقع شد و سرانجام [[آزاد]] گشت. در نهایت به سال ۲۴۱ﻫ در بغداد درگذشت و در [[مقبره]] باب [[حرب]] به [[خاک]] سپرده شد.<ref>وفیات الاعیان ۱/۶۴.</ref> مشهورترین اثر او کتاب المسند می‌‌باشد. دیگر آثار او عبارت‌اند از: الملل، الرد علی الجهمیه، التفسیر الناسخ و المنسوخ، الزهد، المسائل، الفضائل، الفرائض، المناسک، الایمان، الاشربة، طاعة الرسول<ref>الفهرست (الندیم) ۲۸۵.</ref> و کتاب مناقب الامام علی بن ابی طالب{{ع}}<ref>هدیة العارفین ۱/۴۸.</ref><ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]] ج۱، ص ۱۱۰.</ref>
در مورد [[اعتقادات]] وی آورده‌اند که وی [[قرآن]] را [[کلام خدا]] و [[ازلی]] می‌‌دانست و از اینکه مخلوق [[خدا]] پندارد، [[پرهیز]] می‌‌کرد و بر این [[عقیده]] [[استوار]] بود، <ref>البدایة و النهایه ۱۰/۳۲۷.</ref> به همین دلیل به دستور [[معتصم عباسی]] مدت زیادی به [[زندان]] افتاد و مورد ضرب و شتم بسیاری واقع شد و سرانجام [[آزاد]] گشت. در نهایت به سال ۲۴۱ﻫ در بغداد درگذشت و در [[مقبره]] باب [[حرب]] به [[خاک]] سپرده شد.<ref>وفیات الاعیان ۱/۶۴.</ref> مشهورترین اثر او کتاب المسند می‌‌باشد. دیگر آثار او عبارت‌اند از: الملل، الرد علی الجهمیه، التفسیر الناسخ و المنسوخ، الزهد، المسائل، الفضائل، الفرائض، المناسک، الایمان، الاشربة، طاعة الرسول<ref>الفهرست (الندیم) ۲۸۵.</ref> و کتاب مناقب الامام علی بن ابی طالب{{ع}}<ref>هدیة العارفین ۱/۴۸.</ref>.<ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]] ج۱، ص ۱۱۰.</ref>
 
==احمد بن حنبل==
(متوفای سال ۲۴۱)
وی از [[امامان]] چهارگانۀ [[اهل سنت]] است و فرقۀ حنبلیه جمع کثیری از اهل سنت را تشکیل می‌دهد.
 
===اعتبار «[[مسند احمد]]»===
احمد بن حنبل کتابی به نام [[مسند]] دارد. دربارۀ اعتبار این کتاب بین [[علما]] [[اختلاف]] نظر وجود دارد. بر اساس [[روایت]] جمعی از علما، احمد گفته است که [[احادیث]] منقول در مسند خود را از بین هفتصد هزار [[حدیث]] [[انتخاب]] کرده است<ref>طبقات الشافعیة الکبری، ج۲، ص۳۱.</ref>. و در [[طبقات الشافعیه]] به نقل از احمد آمده:
{{عربی|عملت هذا الکتاب اماما؛ إذا اختلف الناس فی سنة عن رسول الله{{صل}} رجعوا إلیه}}<ref>طبقات الشافعیة الکبری، ج۲، ص۳۱.</ref>؛
این کتاب را [[مقتدا]] قرار دادم تا اگر [[مردم]] در سنتی از [[سنن]] [[رسول الله]]{{صل}} اختلاف کردند، به این کتاب [[رجوع]] کنند.
عده‌ای با استناد به سخنان احمد بن حنبل در مورد کتاب خودش، همه احادیث مسند وی را صحیح می‌دانند. در مقابل جمعی از [[عالمان]] بزرگ [[سنی]] معتقدند مسند احمد بن حنبل دارای [[احادیث ضعیف]] است.
 
[[حافظ ابن جوزی]] که عالمی [[حنبلی]] [[مذهب]] است کتاب [[امام]] خود را از احادیث ضعیف خالی نمی‌داند. همچنین حافظ عراقی و حافظ [[ذهبی]] و [[ابن تیمیه]] نیز قائل به وجود احادیث ضعیف در مسند احمد بن حنبل هستند<ref>ر.ک: منهاج السنة، ج۷، ص۳۶-۳۷، ۷۰، ۱۶۱، ۲۸۳، أضواء علی السنة المحمدیة: ۳۲۶، قواعد التحدیث، ص۲۶۰.</ref>.
علاوه بر این برخی بر این باورند که در کتاب احمد احادیث موضوعه نیز وجود دارد، اما حافظ [[ابن حجر عسقلانی]] این قول را رد می‌کند. [[ابن حجر]] از عالمان [[شافعی مذهب]] است با این [[حال]] ضمن پذیرش وجود احادیث ضعیف در مسند احمد این کتاب را از احادیث موضوعه خالی می‌داند. وی در کتاب القول المسدد فی الذب عن مسند أحمد احادیثی را که [[رمی]] به وضع شده جمع‌آوری کرده و به تصحیح آنها پرداخته است. ابن حجر [[معتقد]] است که اگرچه برخی احادیث مسند [[ضعیف]] باشند اما [[احادیث جعلی]] در این کتاب وجود ندارد.
حافظ [[جلال الدین سیوطی]]، یکی دیگر از [[عالمان]] [[شافعی]] است که راه [[ابن حجر عسقلانی]] را در این باب پیموده و کار او را تکمیل کرده است. به [[اعتقاد]] [[سیوطی]] علاوه بر آن چه ابن حجر ذکر کرده است، [[احادیث]] دیگری در [[مسند احمد]] آمده که مورد [[طعن]] و [[جرح]] قرار گرفته‌اند. از این‌رو برای کتاب ابن حجر عسقلانی تتمه‌ای با عنوان الذیل الممهد نوشته و چون او از کتاب [[مسند]] [[دفاع]] کرده است<ref>تدریب الراوی، ج۱، ص۱۷۱ و ۱۷۲، نیل الاوطار، ج۱، ص۱۲.</ref>.
در مجموع، [[صحت]] [[روایات]] مسند [[احمد بن حنبل]] همواره محل [[اختلاف]] بوده، و در این باره کشمکش‌هایی بین [[اتباع]] [[مذاهب]] مختلف وجود داشته است.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۱۱۶.</ref>
 
===اعتبار [[شخصیت]] احمد===
خود احمد بن حنبل نیز مورد [[وثوق]] نیست. براساس نقل [[ابن تیمیه]] در کتاب [[منهاج السنة]] احمد بن حنبل [[معتقد]] بوده که [[جنگ]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بر ضد معاویه در [[صفین]] [[حق]] نبوده است. احمد بن حنبل این جنگ را [[فتنه انگیزی]] امیرالمؤمنین{{ع}} معرفی کرده است<ref>منهاج السنة، ج۴، ص۲۲۵ و ج۸، ص۱۶۵.</ref>.
اظهار [[عداوت]] [[ابن حنبل]] نسبت به [[اهل بیت پیامبر]]{{عم}} به همین یک مورد منحصر نیست. وی در موارد متعددی [[بغض]] خود را نسبت به امیرالمؤمنین{{ع}} آشکار ساخته است. از جمله می‌توان به [[توثیق]] «[[حریز بن عثمان حمصی]]» از سوی احمد بن حنبل اشاره کرد. حریز بن عثمان آشکارا با امیرالمؤمنین{{ع}} [[دشمنی]] داشته و بغض خود را نسبت به ایشان [[اعلان]] می‌کرده است. بنابر نقل حافظ ذهبی، احمد از باب تأکید بر توثیق حریز لفظ «ثقة» را دو مرتبه در مورد وی تکرار می‌کند<ref>تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۱۳۳.</ref> و طبق نقل جامع المسانید وی سه مرتبه در مورد حریز بن عثمان گفته است:
{{عربی|ثقة. ثقة، ثقة!}}<ref>ر.ک: تاریخ بغداد، ج۸، ص۲۶۹، ۴۳۶۵، تاریخ دمشق، ج۱۲، ص۳۴۵، تهذیب الکمال، ج۵، ص۵۷۳، ۱۱۷۵.</ref>.
 
[[حافظ خطیب بغدادی]] یکی از [[محدثان]] بزرگ [[سنی]] است. وی بعد از نقل توثیق حریز بن عثمان توسط احمد بن حنبل در [[مقام]] طعن بر احمد برآمده و به وی [[اعتراض]] کرده است<ref>جامع مسانید أبی حنیفه، ج۱، ص۶۷-۶۸، استخراج المرام، ج۳، ص۲۷۴.</ref>.
[[حال]] چگونه احمد کسی را [[توثیق]] می‌کند که [[بغض]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را در [[دل]] داشته و آشکارا با ایشان [[دشمنی]] می‌کرده است؟!
پس [[شخصیت]] [[احمد بن حنبل]] نیز مورد [[قدح]] و [[طعن]] بوده، و دربارۀ آراء او در [[جرح و تعدیل]] [[رجال]] [[اختلاف]] وجود دارد.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۱۱۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده:Jawahir-kalam-1.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱]]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۱۶: خط ۴۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:احمد بن حنبل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب امام رضا]]

نسخهٔ ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۷

آشنایی اجمالی

ابوعبدالله احمد بن محمد بن حنبل شیبانی مروزی ذهلی بغدادی در اصل اهل مرو بود و مشهور است که مادرش به سال ۱۶۴ هـ، در حالی که او را حامله بود، از آن شهر خارج شد و به بغداد آمد و در اینجا وی را به دنیا آورد و او در همین جا رشد و نمو کرد.[۱] از همان آغاز جوانی به کسب علوم مختلف پرداخت و از محضر بیش از ۲۸۰ استاد استفاده برد که از جمله آنها افرادی چون هشیم بن بشیر، سفیان بن عیینه، یحیی القطان و ولید بن مسلم می‌‌باشند که علاوه بر استفاده علمی، از آنان روایت و حدیث نقل کرده است. ابن حنبل دارای شاگردان بسیاری بود که مروزی، اثرم، ابویحیی الناقد و فضل بن زیاد از جمله ایشان است. افرادی چون صالح و عبدالله (پسران وی)، مسلم بن حجاج نیشابوری و محمد بن اسماعیل بخاری از وی روایت کرده‌اند.[۲]

ابوعبدالله برای به دست آوردن احادیث و تحصیل علم به بلاد مختلف بسیاری از جمله کوفه، بصره، مکه، مدینه، یمن و شام مسافرت کرد و علم آموخت. احمد بن حنبل از فقها و محدثان بزرگ اهل سنت[۳] و از شاگردان امام شافعی بود.[۴] او از ائمه چهارگانه اهل سنت و پیشوای حنبلیان می‌‌باشد.[۵] شیخ طوسی او را در زمره اصحاب امام رضا (ع) برشمرده است.[۶]

در مورد اعتقادات وی آورده‌اند که وی قرآن را کلام خدا و ازلی می‌‌دانست و از اینکه مخلوق خدا پندارد، پرهیز می‌‌کرد و بر این عقیده استوار بود، [۷] به همین دلیل به دستور معتصم عباسی مدت زیادی به زندان افتاد و مورد ضرب و شتم بسیاری واقع شد و سرانجام آزاد گشت. در نهایت به سال ۲۴۱ﻫ در بغداد درگذشت و در مقبره باب حرب به خاک سپرده شد.[۸] مشهورترین اثر او کتاب المسند می‌‌باشد. دیگر آثار او عبارت‌اند از: الملل، الرد علی الجهمیه، التفسیر الناسخ و المنسوخ، الزهد، المسائل، الفضائل، الفرائض، المناسک، الایمان، الاشربة، طاعة الرسول[۹] و کتاب مناقب الامام علی بن ابی طالب(ع)[۱۰].[۱۱]

احمد بن حنبل

(متوفای سال ۲۴۱) وی از امامان چهارگانۀ اهل سنت است و فرقۀ حنبلیه جمع کثیری از اهل سنت را تشکیل می‌دهد.

اعتبار «مسند احمد»

احمد بن حنبل کتابی به نام مسند دارد. دربارۀ اعتبار این کتاب بین علما اختلاف نظر وجود دارد. بر اساس روایت جمعی از علما، احمد گفته است که احادیث منقول در مسند خود را از بین هفتصد هزار حدیث انتخاب کرده است[۱۲]. و در طبقات الشافعیه به نقل از احمد آمده: عملت هذا الکتاب اماما؛ إذا اختلف الناس فی سنة عن رسول الله(ص) رجعوا إلیه[۱۳]؛ این کتاب را مقتدا قرار دادم تا اگر مردم در سنتی از سنن رسول الله(ص) اختلاف کردند، به این کتاب رجوع کنند. عده‌ای با استناد به سخنان احمد بن حنبل در مورد کتاب خودش، همه احادیث مسند وی را صحیح می‌دانند. در مقابل جمعی از عالمان بزرگ سنی معتقدند مسند احمد بن حنبل دارای احادیث ضعیف است.

حافظ ابن جوزی که عالمی حنبلی مذهب است کتاب امام خود را از احادیث ضعیف خالی نمی‌داند. همچنین حافظ عراقی و حافظ ذهبی و ابن تیمیه نیز قائل به وجود احادیث ضعیف در مسند احمد بن حنبل هستند[۱۴]. علاوه بر این برخی بر این باورند که در کتاب احمد احادیث موضوعه نیز وجود دارد، اما حافظ ابن حجر عسقلانی این قول را رد می‌کند. ابن حجر از عالمان شافعی مذهب است با این حال ضمن پذیرش وجود احادیث ضعیف در مسند احمد این کتاب را از احادیث موضوعه خالی می‌داند. وی در کتاب القول المسدد فی الذب عن مسند أحمد احادیثی را که رمی به وضع شده جمع‌آوری کرده و به تصحیح آنها پرداخته است. ابن حجر معتقد است که اگرچه برخی احادیث مسند ضعیف باشند اما احادیث جعلی در این کتاب وجود ندارد. حافظ جلال الدین سیوطی، یکی دیگر از عالمان شافعی است که راه ابن حجر عسقلانی را در این باب پیموده و کار او را تکمیل کرده است. به اعتقاد سیوطی علاوه بر آن چه ابن حجر ذکر کرده است، احادیث دیگری در مسند احمد آمده که مورد طعن و جرح قرار گرفته‌اند. از این‌رو برای کتاب ابن حجر عسقلانی تتمه‌ای با عنوان الذیل الممهد نوشته و چون او از کتاب مسند دفاع کرده است[۱۵]. در مجموع، صحت روایات مسند احمد بن حنبل همواره محل اختلاف بوده، و در این باره کشمکش‌هایی بین اتباع مذاهب مختلف وجود داشته است.[۱۶]

اعتبار شخصیت احمد

خود احمد بن حنبل نیز مورد وثوق نیست. براساس نقل ابن تیمیه در کتاب منهاج السنة احمد بن حنبل معتقد بوده که جنگ امیرالمؤمنین(ع) بر ضد معاویه در صفین حق نبوده است. احمد بن حنبل این جنگ را فتنه انگیزی امیرالمؤمنین(ع) معرفی کرده است[۱۷]. اظهار عداوت ابن حنبل نسبت به اهل بیت پیامبر(ع) به همین یک مورد منحصر نیست. وی در موارد متعددی بغض خود را نسبت به امیرالمؤمنین(ع) آشکار ساخته است. از جمله می‌توان به توثیق «حریز بن عثمان حمصی» از سوی احمد بن حنبل اشاره کرد. حریز بن عثمان آشکارا با امیرالمؤمنین(ع) دشمنی داشته و بغض خود را نسبت به ایشان اعلان می‌کرده است. بنابر نقل حافظ ذهبی، احمد از باب تأکید بر توثیق حریز لفظ «ثقة» را دو مرتبه در مورد وی تکرار می‌کند[۱۸] و طبق نقل جامع المسانید وی سه مرتبه در مورد حریز بن عثمان گفته است: ثقة. ثقة، ثقة![۱۹].

حافظ خطیب بغدادی یکی از محدثان بزرگ سنی است. وی بعد از نقل توثیق حریز بن عثمان توسط احمد بن حنبل در مقام طعن بر احمد برآمده و به وی اعتراض کرده است[۲۰]. حال چگونه احمد کسی را توثیق می‌کند که بغض امیرالمؤمنین(ع) را در دل داشته و آشکارا با ایشان دشمنی می‌کرده است؟! پس شخصیت احمد بن حنبل نیز مورد قدح و طعن بوده، و دربارۀ آراء او در جرح و تعدیل رجال اختلاف وجود دارد.[۲۱]

منابع

پانویس

  1. تاریخ بغداد ۴/۴۱۲ و ۴۱۵.
  2. سیر اعلام النبلاء ۱۱/۱۸۰، ۱۸۱ و ۳۳۰.
  3. تاریخ الاسلام ۱۸/۶۵ و ۷۳.
  4. وفیات الاعیان ۱/۶۴.
  5. النجوم الزاهره ۲/۳۰۴.
  6. رجال الطوسی ۳۶۷.
  7. البدایة و النهایه ۱۰/۳۲۷.
  8. وفیات الاعیان ۱/۶۴.
  9. الفهرست (الندیم) ۲۸۵.
  10. هدیة العارفین ۱/۴۸.
  11. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص ۱۱۰.
  12. طبقات الشافعیة الکبری، ج۲، ص۳۱.
  13. طبقات الشافعیة الکبری، ج۲، ص۳۱.
  14. ر.ک: منهاج السنة، ج۷، ص۳۶-۳۷، ۷۰، ۱۶۱، ۲۸۳، أضواء علی السنة المحمدیة: ۳۲۶، قواعد التحدیث، ص۲۶۰.
  15. تدریب الراوی، ج۱، ص۱۷۱ و ۱۷۲، نیل الاوطار، ج۱، ص۱۲.
  16. حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۱۱۶.
  17. منهاج السنة، ج۴، ص۲۲۵ و ج۸، ص۱۶۵.
  18. تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۱۳۳.
  19. ر.ک: تاریخ بغداد، ج۸، ص۲۶۹، ۴۳۶۵، تاریخ دمشق، ج۱۲، ص۳۴۵، تهذیب الکمال، ج۵، ص۵۷۳، ۱۱۷۵.
  20. جامع مسانید أبی حنیفه، ج۱، ص۶۷-۶۸، استخراج المرام، ج۳، ص۲۷۴.
  21. حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۱۱۸.