بحث:اثبات امامت امام علی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
# [[صحیح مسلم]] از [[زید بن ارقم]] نقل کرده است که وی گفت: پیامبر {{صل}} میفرمود: «شما را درباره [[اهل]] بیتم سفارش میکنم که برای خدا، [[حق]] آنان را رعایت کنید. حاضران از زید بن ارقم پرسیدند: [[اهل بیت پیامبر]] کیانند؟ آیا [[همسران]] آن حضرتند؟ وی گفت: به خدا [[سوگند]]! نه، [[همسر]] تا مدتی با شوهر خود [[زندگی]] میکند، اما این پیوند، گسستنی است؛ روزی هم ممکن است، [[طلاق]]، بین آنها جدایی افکند و [[همسر]] مرد به [[خانه]] پدر یا خانوادهاش باز گردد. [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} در این [[آیه]] «تطهیر» کسانی هستند که نسل پیامبرند و آن گروه از [[خاندان]] وی که [[صدقه]] به آنها [[حرام]] است»<ref>ابن اثیر جزری، جامع الاصول، ج۱۰، ص۱۰۳؛ ابن حجر، صواعق المحرقه، ص۱۴۸.</ref>. | # [[صحیح مسلم]] از [[زید بن ارقم]] نقل کرده است که وی گفت: پیامبر {{صل}} میفرمود: «شما را درباره [[اهل]] بیتم سفارش میکنم که برای خدا، [[حق]] آنان را رعایت کنید. حاضران از زید بن ارقم پرسیدند: [[اهل بیت پیامبر]] کیانند؟ آیا [[همسران]] آن حضرتند؟ وی گفت: به خدا [[سوگند]]! نه، [[همسر]] تا مدتی با شوهر خود [[زندگی]] میکند، اما این پیوند، گسستنی است؛ روزی هم ممکن است، [[طلاق]]، بین آنها جدایی افکند و [[همسر]] مرد به [[خانه]] پدر یا خانوادهاش باز گردد. [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} در این [[آیه]] «تطهیر» کسانی هستند که نسل پیامبرند و آن گروه از [[خاندان]] وی که [[صدقه]] به آنها [[حرام]] است»<ref>ابن اثیر جزری، جامع الاصول، ج۱۰، ص۱۰۳؛ ابن حجر، صواعق المحرقه، ص۱۴۸.</ref>. | ||
# [[ام سلمه]] (یکی از [[همسران پیامبر]] {{صل}}) میگوید: «[[آیه تطهیر]] در خانه من نازل شد و به دنبال آن، [[پیامبر]] {{صل}} یکی به [[خانه فاطمه]] فرستاد تا علی و [[فاطمه]] و حسن و حسین را به نزد آن حضرت فرا خواند آن گاه فرمود: خدایا! اینها [[اهل بیت]] من هستند، گفتم: یا [[رسول الله]]! من از اهل بیت شما نیستم؟ فرمود: تو از [[نیکان]] [[اهل]] من هستی، ولی اینان اهل بیت من هستند»<ref>حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۲، ص۴۱۶؛ ج۳، ص۱۴۶ و ۱۵۹ و ۷۲؛ ابن اثیر، اسد الغابة، ج۲، ص۱۲ و ۲۰؛ ج۳، ص۴۱۳؛ ابن طلحه شافعی، مناقب آل الرسول، ص۸؛ ابن کثیر، تفسیر ابو الفداء، ج۳، ص۴۸۳؛ ابن حجر عسقلانی، فتح الباری شرح صحیح بخاری، ج۳، ص۴۲۲؛ سیوطی الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]]، ص ۴۷؛ [[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref> | # [[ام سلمه]] (یکی از [[همسران پیامبر]] {{صل}}) میگوید: «[[آیه تطهیر]] در خانه من نازل شد و به دنبال آن، [[پیامبر]] {{صل}} یکی به [[خانه فاطمه]] فرستاد تا علی و [[فاطمه]] و حسن و حسین را به نزد آن حضرت فرا خواند آن گاه فرمود: خدایا! اینها [[اهل بیت]] من هستند، گفتم: یا [[رسول الله]]! من از اهل بیت شما نیستم؟ فرمود: تو از [[نیکان]] [[اهل]] من هستی، ولی اینان اهل بیت من هستند»<ref>حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۲، ص۴۱۶؛ ج۳، ص۱۴۶ و ۱۵۹ و ۷۲؛ ابن اثیر، اسد الغابة، ج۲، ص۱۲ و ۲۰؛ ج۳، ص۴۱۳؛ ابن طلحه شافعی، مناقب آل الرسول، ص۸؛ ابن کثیر، تفسیر ابو الفداء، ج۳، ص۴۸۳؛ ابن حجر عسقلانی، فتح الباری شرح صحیح بخاری، ج۳، ص۴۲۲؛ سیوطی الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]]، ص ۴۷؛ [[عبدالله ابراهیمزاده آملی|ابراهیمزاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیمزاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref> | ||
==[[ادله]] امامت بلافصل امیرالمؤمنین{{ع}} پس از [[رسول الله]]{{صل}}== | ==[[ادله]] امامت بلافصل امیرالمؤمنین{{ع}} پس از [[رسول الله]]{{صل}}== |
نسخهٔ ۲۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۶
آیه تطهیر
﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۱]. بیشک تطهیری که خدای متعال در این آیه ذکر میکند تطهیر عرفی یا طبی نیست بلکه مراد از آیه شریفه در درجه اول تطهیر از چیزهایی است که خود قرآن آنها را رجس میداند که مراد از رجس در قرآن پلیدیها، گناهان اعتقادی، گناهان اخلاقی، گناهان عملی است. خداوند اهل بیت را از این رجسها پاک و منزه نموده است که همان عصمت باشد. پس آیه شریفه دلالت بر عصمت اهل بیت دارد.
حال باید گفت: اهل بیت در این آیه چه کسانی هستند؟ طبق روایات دوست و دشمن، موافق و مخالف، مراد از اهل بیت در شأن نزول این آیه، پیامبر و علی و فاطمه و حسنین هستند. در احادیث اهل تسنن است که پیامبر خدا (ص)، حضرت علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) را خواست، عبا روی آنها کشید و گفت: خدایا! اینها اهل بیت منند پلیدی را از آنها دور کن، آن گاه این آیه نازل شد.
روایات زیادی را مفسران و محدثان از طریق اصحاب و نیز از ائمه معصومین (ع) از پیامبر نقل کردهاند؛ به عنوان نمونه به دو حدیث زیر توجه فرمایید:
- صحیح مسلم از زید بن ارقم نقل کرده است که وی گفت: پیامبر (ص) میفرمود: «شما را درباره اهل بیتم سفارش میکنم که برای خدا، حق آنان را رعایت کنید. حاضران از زید بن ارقم پرسیدند: اهل بیت پیامبر کیانند؟ آیا همسران آن حضرتند؟ وی گفت: به خدا سوگند! نه، همسر تا مدتی با شوهر خود زندگی میکند، اما این پیوند، گسستنی است؛ روزی هم ممکن است، طلاق، بین آنها جدایی افکند و همسر مرد به خانه پدر یا خانوادهاش باز گردد. اهل بیت پیامبر (ص) در این آیه «تطهیر» کسانی هستند که نسل پیامبرند و آن گروه از خاندان وی که صدقه به آنها حرام است»[۲].
- ام سلمه (یکی از همسران پیامبر (ص)) میگوید: «آیه تطهیر در خانه من نازل شد و به دنبال آن، پیامبر (ص) یکی به خانه فاطمه فرستاد تا علی و فاطمه و حسن و حسین را به نزد آن حضرت فرا خواند آن گاه فرمود: خدایا! اینها اهل بیت من هستند، گفتم: یا رسول الله! من از اهل بیت شما نیستم؟ فرمود: تو از نیکان اهل من هستی، ولی اینان اهل بیت من هستند»[۳].[۴]
ادله امامت بلافصل امیرالمؤمنین(ع) پس از رسول الله(ص)
عبارتند از:
- دلیلهای نقلی؛
- دلیلهای عقلی.
دلیلهای نقلی نیز عبارتند از:
- آیات قرآن؛
- احادیث نبوی.
ادله عقلی نیز عبارتند از دلائل افضلیت حضرت امیر بر سایر اصحاب رسول الله(ص). عصمت نیز که از شروط قطعی امامت است، از دیگر دلیلهای عقلی است که به آن خواهیم پرداخت و آن را منحصر در علی بن ابی طالب(ع) خواهیم نمود.
آیات
تردیدی نیست که استدلال به آیات بر دلیلهای دیگر مقدّم است؛ زیرا کلام الله مجید مورد قبول عموم مسلمین است و در آیات قرآن بحث سندی مطرح نمیباشد. اما با وجود مقطوع الصدور بودن آیات، به حدیث نیازمندیم؛ زیرا تا شأن نزول آیه مشخص نشود، استدلال تمام نخواهد بود. آیات بسیاری به روشنی - البته به کمک احادیث - بر امامت امیر مؤمنان(ع) دلالت دارد که در ادامه به بررسی برخی از مهمترین آنها میپردازیم.
آیه ولایت: خدای تعالی در سوره مائده[۵] میفرماید: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۶]. این آیه شریفه یکی از ادله امامت حضرت امیر مؤمنان علی(ع) و خلافت بلا فصل ایشان پس از رسول خدا(ص) است.
شأن نزول آیه ولایت: در این باره احادیث فراوانی وارد شده است که پس از ذکر نام راویان و مجامع روایی که به نقل آنها پرداختهاند، به بررسی متن احادیث خواهیم پرداخت.[۷].
متن احادیث مربوط به شأن نزول آیه ولایت
حدیث یکم: ابن أثیر در جامع الأصول، از رزین، از نسائی و او از عبدالله بن سلام روایت میکند که گفت: «أتيت رسول الله(ص) و رهط من قومي، فقلنا: إن قومنا حادونا لما صدقنا الله و رسوله، وأقسموا لا يكلمونا، فأنزل الله تعالى ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا﴾[۸]. ثم أذن بلال لصلاة الظهر، فقام الناس يصلون، فمن بين ساجد و راكع، إذا سائل يسأل، فأعطاه علي خاتمه، وهو راكع، فأخبر السائل رسول الله(ص) فقرأ علينا رسول الله(ص): ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ * وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ﴾[۹]».
آنگاه بلال برای نماز ظهر اذان گفت و مردم [برای نافله] برخاستند و شروع به نماز خواندن کردند و در میان رکوع و سجده بودند که فقیری درخواست کمک کرد. علی(ع) انگشترش را به او عطا فرمود در حالی که در رکوع بود. سائل این موضوع را به اطلاع رسول خدا(ص) رساند و [در این هنگام] رسول خدا(ص) [این آیه را] بر ما قرائت فرمود: «همانا سرپرست و صاحب اختیار شما تنها خدا و رسول او و مؤمنانی هستند که نماز را به پا میدارند و در رکوع زکات میدهند و هر که از خدا و رسولش و مؤمنان روی گرداند، همانا حزب خداوند غالب است. از این روایت استفاده میشود که هنگام درخواست کمک از سوی سائل، مسلمانان در مسجد مشغول نافله بودهاند؛ یعنی اولاً رسول خدا(ص) در مسجد نبودهاند؛ و ثانیاً نماز جماعت اقامه نشده است. همچنین بر اساس این حدیث آیه ولایت پیش از اعطای انگشتر[۱۰] به سائل نازل شده بوده و پیامبر اکرم(ص) پس از آگاهی از اقدام امیر مؤمنان(ع) آیه را در حضور برخی از مسلمانان قرائت فرمودند. نکته دیگری که از حدیث به دست میآید «حزب الله» نامیده شدنِ معتقدان به ولایت خدا، رسول و امیرالمؤمنین(ع) است.
حدیث دوم و سوم: ابن ابیحاتم در تفسیر خود مینویسد: حدثنا الربيع بن سليمان المرادي، عن ايوب بن سويد عن عقبة بن أبي حكيم في قوله: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا﴾. قال: علي بن أبي طالب[۱۱]؛ ربیع بن سلیمان مرادی، از ایوب بن سوید، از عقبه بن أبی حکیم نقل کرد که درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ...﴾ گفت: مراد از «الذین آمنوا» علی بن ابی طالب(ع) است. حدثنا أبو سعيد الأشج، عن الفضل بن دكين أبو نعيم الأحول، عن موسى بن قيس الحضرمي، عن سلمة بن كهيل قال: تصدق علي بخاتمه وهو راكع، فنزلت ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۱۲]؛ ابوسعید اشج، از فضل بن دکین، از موسی بن قیس حضرمی، از سلمه بن کهیل نقل کرد که گفت: علی(ع) در حال رکوع انگشتر خود را تصدق فرمود، پس این آیه نازل شد: «همانا سرپرست و صاحب اختیار شما فقط خدا، رسول او و مؤمناتی هستند که نماز را به پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند».
حدیث چهارم، پنجم و ششم: طبری در تفسیر خود مینویسد: اما آیه «و مؤمنانی که نماز را به پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» پس اهل تأویل و مفسّرین درباره معنای مراد از آن - یعنی «والذین آمنوا» -اختلاف کردهاند. برخی گفتهاند معنای مراد از آن علی بن ابی طالب(ع) است و برخی گفتهاند مراد همه مؤمنانند. کسی که چنین نظری دارد، گفته است که: محمد بن حسین گفت: احمد بن مفضل، از اسباط، از سدی حدیث کردند که گفت: سپس به مردم درباره آن کس که باید سرپرست آنان باشد خبر داد و فرمود: «همانا سرپرست شما خدا و رسولش و مؤمنانی هستند که نماز را به پا میدارند و در حال رکوع صدقه میدهند» و اینها همه مؤمنان هستند لکن سائل از کنار علی بن ابی طالب(ع) گذشت، در حالی که ایشان در مسجد و در حال رکوع بودند، انگشتر خود را به او عطا کردند.[۱۳].
حدثنا إسماعیل بن إسرائيل الرملي، قال: عن أيوب بن سويد، قال: عن عتبة بن أبي حكيم في هذه الآية: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا﴾ قال: علي بن أبي طالب؛ اسماعیل بن اسرائیل رملی، از ایوب بن سوید، از عتبة بن ابیحکیم[۱۴]حدیث کرد که درباره آیه «همانا سرپرست شما تنها خدا و رسول او و مؤمنانی هستند که»... گفت: [مراد] علی بن ابی طالب(ع) است. حدثني الحرث، قال: عن عبد العزيز قال: عن غالب بن عبيد الله، قال: سمعت مجاهداً يقول في قوله: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ﴾ الآية، قال: نزلت في علي بن أبي طالب، تصدق وهو راكع[۱۵]؛ حرث، از عبدالعزیز، از غالب بن عبیدالله حدیث کرد که گفت: از مجاهد شنیدم که درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ گفت: درباره علی بن أبی طالب(ع) نازل شده [زیرا ایشان] در حالی که در رکوع بود، صدقه داد. طبری از قول برخی مفسّران نقل میکند که مراد از «الذین آمنوا» در آیه ولایت، همه مؤمنان هستند. بر اساس این قول، خداوند خطاب به مؤمنان میفرماید: ولیّ شما مؤمنان هستند، یعنی همه مؤمنان ولیّ هستند، در این صورت مولّی علیه چه کسی خواهد بود؟!
حدیث هفتم: طبرانی در المعجم الأوسط مینویسد: محمد بن صائغ، از خالد بن یزید عمری، از اسحاق بن عبدالله بن محمد بن علی بن حسین از حسن بن زید از پدرش زید بن حسن از جدش (امام حسن(ع))، از عمار بن یاسر نقل کرد که میگفت: سائلی نزد علی بن ابی طالب(ع) ایستاد در حالی که ایشان در رکوع نماز نافله بود. امیر مؤمنان(ع) انگشتر خود را بیرون آورد و به او عطا فرمود. سپس نزد رسول خدا(ص) رفت و آن حضرت را از این امر مطلع ساخت. در این هنگام این آیه بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد: همانا سرپرست و صاحب اختیار شما خدا و رسولش و مؤمنانی هستند که نماز را به پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند»[۱۶].
رسول خدا(ص) آیه را قرائت کرد و فرمود: «هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست. خداوندا! سرپرست کسی باش که ولایت او را پذیرفته و دشمن یدار کسی را که با او دشمنی کند». در این حدیث تصریح شده است که اعطای انگشتر به سائل در رکوع نافله بوده است. این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که برخی به بهانه صحیح نبودن توجه به غیر خدا در حال نماز در حدیث خدشه میکنند. روشن است که انجام امور مستحبی در حین نافله و نمازهای مستحبی هیچ اشکالی ندارد و جایز است؛ هر چند شواهد بسیاری وجود دارد که رسول خدا(ص) در نمازهای واجب نیز به برخی امور مهم دیگر میپرداختند[۱۷]. پس چنان چه انجام برخی امور مستحبی در نمازهای واجب جایز باشد، به طریق اولی در نافله جایز خواهد بود. البته توجه به دو نکته در این باره ضروری میباشد؛ نخست این که امور یاد شده برهم زننده حالت نماز نیستند؛ و دوم این که هر چند این امور به حسب ظاهر توجه به غیر هستند، اما در حقیقت عین توجه به خدا است. علاوه بر این که امامان معصوم(ع) همواره و در تمام امور توجه به خدای تعالی دارند و هیچگاه هیچ امری نمیتواند موجب غفلت ایشان از یاد خدا -ولو در یک لحظه- شود. به عبارت دیگر حالت نماز و غیر آن از جهت توجه تامّ امامان(ع) به خدای تعالی تفاوتی ندارد و این شبهه از عدم معرفت و شناخت صحیح نسبت به مقام امامان إلاهی نشأت میگیرد.
در حدیث فوق به این نکته نیز تصریح شده که رسول خدا(ص) پس از قرائت آیه ولایت، حدیث «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ...» را بیان فرمودند و از اینجا روشن میشود که هر چند این حدیث به حدیث غدیر مشهور شده، اما اختصاص به روز غدیر خم ندارد و پیش از غدیر نیز پیامبر اکرم(ص) بارها این حدیث را به گوش مسلمانان رسانیدند، اما آن چه باعث شهرت حدیث به «حدیث غدیر خم» شده است بیان آن در یک همایش عمومی و واقعه مهم تاریخی است، در حالی که حدیث غدیر مانند احادیثی همچون: حدیث منزلت و حدیث ثقلین در مناسبتهای مختلف و در موارد متعدد از سوی رسول خدا(ص) بیان گردیده است.
حدیث هشتم: حاکم نیشابوری در کتاب معرفة علوم الحدیث روایت میکند: ابو عبدالله محمد بن عبدالله صفار، از ابویحیی عبدالرحمان بن محمد بن سلم رازی (در اصفهان)، از یحیی بن ضریس، از عیسی بن عبدالله بن عبیدالله بن عمر بن علی بن أبی طالب حدیث کردند که گفت: پدرم، از پدرش، از جدش، از علی(ع) بر من روایت کرد که فرمود: «این آیه همانا سرپرست و صاحب اختیار شما فقط خدا و رسول او و مؤمنانی هستند که نماز را برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» بر رسول خدا(ص) نازل شد. آنگاه رسول خدا(ص) [از منزل] خارج شد و وارد مسجد گردید، در حالی که مردم نماز نافله میخواندند و در رکوع و قیام بودند و سائلی نیز [در مسجد] بود. پیامبر فرمود: ای سائل، آیا کسی چیزی به تو عطا کرد؟ سائل عرضه داشت: نه [کسی چیزی به من نداد] مگر آن کس که در رکوع است؛ یعنی علی(ع) که ایشان انگشتری به من عطا کرد.[۱۸].
حدیث نهم: ابن عساکر در تاریخ مدینة دمشق مینویسد: ابوسعد مطرز، ابو علی حداد، ابوالقاسم غانم بن محمد بن عبدالله و نیز ابوالمعالی عبد الله بن احمد بن محمد، خبر دادند که ابو علی حداد، از ابونعیم حافظ از سلیمان بن احمد (طبرانی)، از عبدالرحمان بن محمد بن سالم رازی، از محمد بن یحیی بن ضریس عبدی، از عیسی بن عبد الله بن عبید الله بن عمر بن علی بن ابی طالب(ع)، حدیث کردند که گفت: پدرم، از پدرش، از جدش، از علی(ع) برای من روایت کردند که فرمود: آیه «همانا سرپرست و صاحب اختیار شما فقط خدا و رسول او و مؤمنانی هستند که نماز را برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» بر رسول خدا(ص) نازل شد. آنگاه رسول خدا(ص) [از منزل] خارج گشت و وارد مسجد شد، در حالی که مردم نماز نافله میخواندند و در رکوع و قیام بودند.[۱۹].
این روایت همان روایتی است که پیشتر از حاکم نیشابوری نقل شد. سند حدیث از طریق ابونعیم اصفهانی و طبرانی به نواده امیرالمؤمنین(ع) میرسد که از پدرش، از جدش و در نهایت از امیرالمؤمنین(ع) نقل میکند. این سند صحیح است و نمیتوان در آن خدشه کرد.
حدیث دهم: ابن عساکر در ادامه حدیث دیگری نیز نقل میکند. وی مینویسد: دایی من ابوالمعالی، قاضی، از ابوالحسن خلعی، از ابوالعباس احمد بن محمد شاهد، از ابوالفضل محمد بن عبدالرحمان بن عبدالله بن حارث رملی، از قاضی حملة بن محمر، از ابوسعید اشج، از ابونعیم احول، از موسی بن قیس، از سلمه حدیث کرد که: علی(ع) انگشتر خود را در حال رکوع صدقه داد، سپس این آیه نازل شد: «همانا صاحب اختیار شما فقط خدا و رسول او و مؤمنانی هستند که نماز را به پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند»[۲۰]..[۲۱].
احادیث شأن نزول آیه ولایت و اسناد آن از دیدگاه ابن کثیر
ابن کثیر در تفسیرش مینویسد:
- و قال ابن أبي حاتم: حدثنا الربيع بن سليمان المرادي، حدثنا أيوب بن سويد، عن عتبة بن أبي حكيم في قوله: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا﴾ قال: هم المؤمنون وعلي بن أبي طالب.
- و حدثنا أبو سعيد الأشج، حدثنا الفضل بن دكين أبو نعيم الأحول، حدثنا موسى بن قيس الحضرمي، عن سلمة بن كهيل قال: تصدق علي بخاتمه وهو راكع، فنزلت: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾.
- و قال ابن جرير: حدثني الحارث، حدثنا عبد العزيز، حدثنا غالب بن عبدالله، سمعت مجاهداً يقول في قوله: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ﴾ الآية، نزلت في علي بن أبي طالب، تصدق وهو راكع.
- و قال عبد الرزاق: حدثنا عبد الوهاب بن مجاهد، عن أبيه، عن ابن عباس في قوله: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ نزلت في علي بن أبي طالب. عبد الوهاب بن مجاهد لا يحتج به.
- و رواه ابن مردويه عن طريق سفيان الثوري، عن أبي سنان، عن الضحاك، عن ابن عباس قال: كان علي بن أبي طالب قائما يصلي، فمر سائل وهو راكع، فأعطاه خاتمه، فنزلت: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ الضحاك لم يلقي ابن عباس.
- «و روى ابن مردويه أيضاً من طريق محمد بن السائب الكلبي -وهو متروك - عن أبي صالح، عن ابن عباس قال: خرج رسول الله(ص) إلى المسجد، والناس يصلون بين راكع وساجد وقائم وقاعد، وإذا مسكين يسأل، فدخل رسول الله(ص) فقال: «أعطاك أحد شيئا؟ قال: نعم. قال: من؟ قال: ذلك الرجل القائم. قال: على أي حال أعطاكه؟ قال: وهو راكع، قال: وذلك علي بن أبي طالب. قال فكبر رسول الله(ص) عند ذلك، وهو يقول: ﴿وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ﴾[۲۲] وهذا إسناد لا يقدح به».
- ثم رواه ابن مردويه، من حديث علي بن أبي طالب رضي الله عنه، نفسه، و عمار بن ياسر، وأبي رافع. وليس يصح شيء منها بالكلية، لضعف أسانيدها وجهالة رجالها. ثم روي بإسناده عن ميمون بن مهران عن ابن عباس في قوله: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ﴾ نزلت في المؤمنين، وعلي بن أبي طالب أولهم.
- «و قال ابن جرير: حدثنا هناد، حدثنا عبدة، عن عبد الملك، عن أبي جعفر قال: سألته عن هذه الآية ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ قلنا: من الذين آمنوا؟ قال: الذين آمنوا. قلنا: بلغنا أنها نزلت في علي بن أبي طالب! قال: علي من الذين آمنوا».
- و قال أسباط، عن السدي: نزلت هذه الآية في جميع المؤمنين، ولكن علي بن أبي طالب مر به سائل وهو راكع في المسجد فأعطاه خاتمه[۲۳]؛
ابن ابیحاتم گفت: ربیع بن سلیمان مرادی، از ایوب بن سوید، از عتبة بن ابیحکیم نقل کرد که درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ گفت: آنان مؤمنان و علی بن أبی طالب(ع) هستند. و ابوسعید اشج، از فضل بن دکین ابونعیم (احول)، از موسی بن قیس حضرمی، از سلمة بن کهیل نقل کرد که گفت علی(ع) در حال رکوع انگشتر خود را تصدق فرمود، سپس این آیه نازل شد: «همانا سرپرست شما فقط خدا ا و رسول او و مؤمنانی هستند که نماز را به پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند». و ابن جریر گفت: حارث از عبدالعزیز، از غالب بن عبدالله حدیث کرد که از مجاهد درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ شنیدم که گفت: درباره علی بن أبی طالب(ع) نازل شده است؛ زیرا ایشان در حال رکوع صدقه داد. و عبدالرزاق گفت: عبدالوهاب بن مجاهد، از پدرش، از ابن عباس نقل کرد که درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ گفت در شأن علی بن ابی طالب(ع) نازل شده است. به روایتهای عبدالوهاب بن مجاهد احتجاج نمیشود.
و ابن مردویه، از طریق سفیان ثوری، از ابوسنان، از ضحاک، از ابن عباس روایت کرد که گفت: علی بن ابی طالب(ع) به نماز ایستاده بود. در حالی که ایشان در رکوع بود، سائلی از کنارش گذشت. سپس ایشان انگشترش را به او اعطا کرد و این آیه نازل شد: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ ضحاک در سند این روایت، ابن عباس را ملاقات نکرده است. و ابن مردویه همچنین از طریق محمد بن سائب کلبی - که متروک است - از ابو صالح از ابن عباس روایت کرد که گفت: رسول خدا(ص) به سوی مسجد رفت در حالی که مردم نماز نافله میخواندند و در رکوع و سجود بودند و برخی ایستاده و برخی نشسته بودند. در این هنگام مسکینی کمک خواست. رسول خدا(ص) داخل [مسجد] شدند و فرمودند: آیا کسی چیزی به تو عطا کرد؟ گفت: آری. فرمود: چه کسی؟ عرضه داشت: «آن مردی که ایستاده است». فرمود: در چه حالتی به تو عطا کرد؟ عرضه داشت: «در حال رکوع». گفت: «و آن علی بن ابی طالب(ع) بود». پس رسول خدا(ص) در این هنگام تکبیر گفتند در حالی که [این آیه را قرائت] میفرمود و هرکس از خدا و رسول و مؤمنان روی گرداند [مغلوب است] پس به درستی که حزب خداوند پیروز و غالب است». به این اسناد قدح و خدشهای نمیتوان کرد. سپس ابن مردویه آن را، از حدیث خود حضرت علی بن أبی طالب(ع) و عمار بن یاسر و ابو رافع روایت میکند و به طور کلی به دلیل ضعف سند و مجهول بودن راویان آن، چیزی از آن صحیح نیست. سپس به سند خود از میمون بن مهران، از ابن عباس درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ نقل میکند که درباره مؤمنان نازل شده و علی بن ابی طالب(ع) نخستین آنان است.
ابن جریر نیز گفت: هنّاد و عبدة، از عبدالملک، از ابو جعفر نقل کردند که از او درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ سؤال کردیم و گفتیم: [منظور از] ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ چه کسانی هستند؟ گفت: مراد مؤمنان هستند. گفتیم: به ما رسیده که این آیه درباره علی بن ابی طالب(ع) نازل شده است. گفت: علی(ع) از کسانی است که ایمان آوردهاند. اسباط نیز از سدی نقل کرد که گفت: این آیه درباره همهٔ مؤمنان نازل شده است لکن هنگامی که علی بن ابی طالب(ع) در مسجد در رکوع بود، سائلی از کنار او گذشت و ایشان انگشترش را به وی عطا کرد. ابن کثیر مورد اعتماد اهل تسنّن است و تفسیر وی نزد آنان و به ویژه وهابیان بسیار معتبر است؛ به همین جهت حدیث فوق و نظر ابن کثیر درباره سند این احادیث حائز اهمیت است[۲۴]. چنان که میبینیم، وی ضمن نقل روایات ابن ابیحاتم هیچ خدشهای در اسانید آنها نمیکند؛ چراکه سند این روایتها در نزد اهل تسنّن قطعاً صحیح است و ابن کثیر نمیتواند در آنها خدشه کند که در مباحث بعدی به بررسی سندی تمامی این روایات خواهیم پرداخت.[۲۵].
نظر ابن حجر عسقلانی درباره احادیث شأن نزول آیه ولایت و اسناد آن
ابن حجر عسقلانی، از عالمان سنّی در قرن نهم است که به وی لقب «شیخ الإسلام» دادهاند. او روایت مربوط به شأن نزول آیه را به پنج سند نقل میکند. در کتاب الکاف الشاف فی تخریج احادیث الکشاف که در ذیل کتاب الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل زمخشری چاپ شده است، میخوانیم:
- رواه ابن ابي حاتم من طريق سلمة بن كهيل، قال تصدق علي بخاتمه وهو راكع فنزلت: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾.
- ولابن مردويه من رواية سفيان الثوري عن ابن سنان عن ضحاك ابن عباس قال: كان علي قائما يصلي، فمر سائل وهو راكع فأعطاه خاتمه فنزلت.
- و روى الحاكم في علوم الحديث من رواية عیسى بن عبد الله بن عمر بن علي: حدثنا أبي عن أبيه عن جده عن علي بن أبي طالب قال: نزلت هذه الآية ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ فدخل رسول الله(ص) المسجد والناس يصلون بين قائم وراكع وساجد وإذا سائل، فقال له رسول الله(ص)، أعطاك أحد شيئا؟ قال: لا الا هذا الراكع يعني عليا، أعطاني خاتمه.
- رواه الطبراني في الأوسط في ترجمة محمد بن علي الصائغ وعند ابن مردويه من حديث عمار بن ياسر قال: وقف بعلي سائل وهو واقف في صلاته، الحديث. وفي إسناده خالد بن يزيد العمري وهو متروك.
- و رواه الثعلبي من حديث أبي ذر مطولا و إسناده ساقط[۲۶]؛
ابن ابیحاتم از طریق سلمة بن کهیل روایت کرد که گفت: علی(ع) انگشترش را در حال رکوع تصدّق فرمود؛ از این رو آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ نازل شد. ابن مردویه نیز از طریق روایت سفیان ثوری، از ابن سنان، از ضحاک، از ابن عباس نقل میکند که گفت: علی(ع) به نماز ایستاده بود که سائلی از کنار او گذشت و ایشان در حال رکوع انگشترش را به سائل عطا کرد، سپس آیه نازل شد.
و حاکم در کتاب علوم الحدیث، از روایت عیسی بن عبدالله بن عمر بن علی(ع) روایت کرد که پدرم، از پدرش، از جدش، از علی بن ابی طالب(ع) حدیث کرد که فرمود: آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ نازل شد. پس رسول خدا(ص) داخل مسجد شد در حالی که مردم نماز میخواندند و در قیام، رکوع و سجود بودند. آنگاه رسول خدا(ص) به سائل فرمود: آیا کسی چیزی به تو عطا کرد؟ عرضه داشت: نه، مگر آن کسی که در رکوع بود، یعنی علی(ع) انگشترش را به من عطا کرد. طبرانی نیز در معجم الأوسط در ترجمه محمد بن علی صائغ این حدیث را روایت کرده است و ابن مردویه از حدیث عمار بن یاسر روایت کرد که گفت: سائلی نزد علی(ع) ایستاد در حالی که ایشان به نماز ایستاده بود... و در سلسله سند آن خالد بن یزید عمری است که متروک میباشد.
و ثعلبی هم حدیث را از طریق ابوذر به صورت طولانی و مفصّل روایت کرده و اسناد آن ساقط است. همانطور که مشاهده شد، ابن حجر عسقلانی نیز روایت ابن ابیحاتم از طریق سلمة بن کهیل را بدون هیچ خدشهای در سند آن نقل کرد. همچنین سند روایت سفیان ثوری، از ابن سنان، از ضحاک، از ابن عباس را بر خلاف ابن کثیر که گفته بود ضحاک، ابن عباس را درک نکرده است، بدون هیچ خدشهای در سند آن نقل میکند. از نظر وی سند روایتهای حاکم روایت حاکم نیشابوری در علوم الحدیث نیز بدون اشکال است. اما روایت طبرانی در المعجم الاوسط را دچار اشکال میداند و خالد بن یزید عمری را متروک میشمارد. وی همچنین سند روایتهای ثعلبی از ابوذر را ساقط شمرده است.[۲۷].
احادیث شأن نزول آیه ولایت و اسناد آن از دیدگاه سیوطی
سیوطی در کتاب الدرّ المنثور به ۹ روایت و با اسنادی مختلف اشاره کرده است. او در ذیل آیه ولایت مینویسد:
- «و أخرج الخطيب في المتفق عن ابن عباس قال: تصدق علي بخاتمه وهو راكع، فقال النبي(ص) للسائل: من أعطاك هذا الخاتم؟ قال: ذاك الراكع، فأنزل الله ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ﴾».
- «و أخرج عبدالرزاق وعبد بن حميد وابن جرير وأبو الشيخ وابن مردويه عن ابن عباس في قوله: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ﴾ الآية، قال: نزلت في علي بن أبي طالب».
- «و أخرج الطبراني في الأوسط وابن مردويه عن عمار بن ياسر قال: وقف بعلي سائل وهو راكع في صلاة تطوع، فنزع خاتمه فأعطاه السائل، فأتى رسول الله(ص) فأعلمه ذلك، فنزلت على النبي(ص) هذه الآية ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ فقرأها رسول الله(ص) على أصحابه ثم قال: من كنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه».
- «و أخرج أبو الشيخ وابن مردويه عن علي بن أبي طالب قال: نزلت هذه الآية على رسول الله(ص) في بيته: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾، فخرج رسول الله(ص)، فدخل المسجد وجاء الناس يصلون بين راكع وساجد وقائم يصلي، فإذا سائل فقال: يا سائل هل أعطاك أحد شيئا؟ قال: لا إلا ذاك الراكع، لعلي بن أبي طالب، أعطاني خاتمه».
- «و أخرج ابن أبي حاتم وأبو الشيخ وابن عساكر عن سلمة بن كهيل قال: تصدق علي بخاتمه وهو راكع فنزلت: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾».
- «وأخرج ابن جرير عن مجاهد في قوله ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ نزلت في علي بن أبي طالب تصدق وهو راكع».
- «و أخرج ابن جرير عن السدي وعتبة بن أبي حكيم مثله».
- «و أخرج ابن مردويه من طريق الكلبي عن أبي صالح عن ابن عباس، قال: أتى عبد الله بن سلام و رهط معه من أهل الكتاب نبي الله(ص) عند الظهر فقالوا: يا رسول الله إن بيوتنا قاصية، لا نجد من يجالسنا و يخالطنا دون هذا المسجد وإن قومنا لما رأونا قد صدقنا الله ورسوله وتركنا دينهم أظهروا العداوة وأقسموا أن لا يخالطونا ولا يؤاكلونا فشق ذلك علينا، فبينا هم يشكون ذلك إلى رسول الله(ص) إذا نزلت هذه الآية على رسول الله(ص) ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ ونودي بالصلاة صلاة الظهر، وخرج رسول الله(ص) فقال: أعطاك أحد شيئا؟ قال: نعم. قال: من؟ قال: ذاك الرجل القائم، قال: على أي حال أعطاكه؟ قال: وهو راكع، قال: وذاك علي بن أبي طالب فكبر رسول الله(ص) عند ذلك وهو يقول: ﴿وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ﴾[۲۸]».
- «و أخرج الطبراني وابن مردويه وأبو نعيم عن أبي رافع قال: دخلت على رسول الله(ص) وهو نائم يوحي إليه، فإذا حية في جانب البيت، فكرهت أن أبيت عليها فأوقظ النبي(ص) وخفت أن يكون يوحي إليه، فاضطجعت بين الحيّة وبين النبي(ص) لئن كان منها سوء كان في دونه، فمكث ساعة فاستيقظ النبي(ص) وهو يقول: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ الحمد لله الذي أتم لعلي نعمه وهيا لعلي بفضل الله إياه»[۲۹]؛
درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ خطیب در المتفق از ابن عباس نقل کرده است که گفت: علی(ع) در حال رکوع انگشتری را صدقه داد. در آن هنگام پیامبر(ص) به سائل فرمود: این انگشتر را چه کسی به تو عطا کرد؟ سائل گفت: آنکه در رکوع است، پس خداوند این آیه را نازل کرد که: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ عبدالرزاق، عبد بن حمید، ابن جریر، ابوالشیخ و ابن مردویه نیز از ابن عباس درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ آوردهاند که گفت: این آیه درباره علی بن ابی طالب(ع) نازل شده است.
طبرانی نیز در المعجم الأوسط و ابن مردویه از عمار یاسر آوردهاند که گفت: سائلی نزد علی(ع) ایستاد در حالی که ایشان در رکوعِ نمازِ مستحبی بود، پس انگشتر خویش را بیرون آورد و به وی عطا کرد. رسول خدا(ص) آمد و ایشان را از این امر آگاه ساختند و این آیه بر پیامبر(ص) نازل شد که: «همانا سرپرست شما خدا و رسول او و مؤمنانی هستند که نماز را به پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند». رسول خدا(ص) آیه را برای اصحابش قرائت کرد و آنگاه فرمود: هر که من مولا و صاحب اختیار اویم پس علی مولا و صاحب اختیار اوست. خداوندا! سرپرست کسی باش که سرپرستی او را پذیرفته و دشمن کسی باش که با او دشمنی کند. ابوالشیخ و ابن مردویه نیز از علی بن ابی طالب(ع) آوردهاند که فرمود: در خانه، این آیه بر رسول خدا(ص) نازل شد: «همانا سرپرست شما خدا و رسول او و مؤمنانی هستند که»... تا آخر آیه. پس رسول خدا(ص) از منزل خارج گشته، داخل مسجد شدند در حالی که مردم نماز میخواندند و در رکوع و سجود و قیام بودند و سائلی نیز در مسجد بود. آنگاه فرمود: ای سائل، آیا کسی چیزی به تو عطا کرد؟ وی عرض کرد: نه مگر آن رکوع کننده، یعنی علی بن ابی طالب(ع) که انگشترش را به من عطا کرد. ابن ابیحاتم، ابوالشیخ و ابن عساکر از سلمة بن کهیل آوردهاند که گفت: علی(ع) در حال رکوع انگشترش را تصدّق کرد، سپس این آیه نازل شد: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾. ابن جریر نیز درباره آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...﴾ از مجاهد آورده است که این آیه در شأن علی بن ابی طالب(ع) نازل شده است؛ زیرا ایشان در حال رکوع صدقه دادند. ابن جریر از سدی و عتبة بن حکیم نیز مثل همین روایت را آورده است.
همچنین ابن مردویه، از طریق کلبی، از ابو صالح، از ابن عباس آورده است که گفت: عبدالله بن سلام به همراه گروهی از اهل کتاب به هنگام ظهر نزد پیامبر خدا(ص) آمدند و گفتند: ای رسول خدا! همانا اهل خانههای ما از ما دوری میگزینند و ما غیر از این مسجد کسی را نمییابیم که با ما مجالست و معاشرت کند؛ زیرا وقتی قوم ما دیدند که خدا و رسولش به ما تصدق فرموده و ما دین آنها را ترک کردهایم، دشمنی خود را آشکار ساخته و قسم خوردهاند که با ما معاشرت نکرده و همغذا نشوند، پس این امر بر ما گران آمد. در همان حال که آنها از وضع خود نزد رسول خدا(ص) شکایت میکردند، این آیه بر رسول خدا(ص) نازل شد: «همانا سرپرست شما خدا و رسول او و مؤمنانی هستند که»... و برای نماز ظهر ندا کردند [و اذان گفتند] و رسول خدا(ص) [برای نماز] خارج شد و به سائل فرمود: آیا کسی چیزی به تو عطا کرد؟ وی عرضه داشت: آری. پیامبر فرمود: چه کسی؟ عرضه داشت: آن مرد که ایستاده. فرمود: در چه حالتی آن را به تو عطا کرد؟ عرض کرد: در حال رکوع و آن علی بن ابی طالب(ع) بود. پس رسول خدا(ص) در این هنگام تکبیر گفتند و فرمودند: «و هر کس به خدا و رسول او و مؤمنان پشت کند، پس به درستی که حزب خداوند پیروز است».
طبرانی، ابن مردویه و ابونعیم از ابورافع[۳۰] نقل کردهاند که گفت: بر رسول خدا(ص) وارد شدم در حالی که ایشان خواب بودند و به ایشان وحی میشد. ماری در گوشه خانه بود، از این رو دوست نداشتم که به آن حمله کنم تا مبادا پیامبر(ص) بیدار شوند. از طرفی ترسیدم که در حال وحی شدن به ایشان باشد. از این رو بین مار و پیامبر(ص) خوابیدم تا اگر ضرر و گزندی از جانب مار بود به پیامبر نرسد. مدتی مکث کردم تا پیامبر(ص) بیدار شدند، در حالی که میفرمودند همانا صاحب اختیار شما خدا و رسول او و مؤمنانی هستند که نماز را به پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند». حمد مخصوص خداست که نعمتهایش را بر علی(ع) تمام کرده و به فضل خداوند آن را بر علی(ع) مهیا ساخت.
مشاهده میشود که سیوطی نیز احادیث شأن نزول آیه ولایت را به طرق متعدد مطرح کرده، اما در سند آنها خدشهای نکرده است. در سلسله اسناد این احادیث افرادی چون ابوالشیخ، ابن مردویه و دیگران هستند که اهل تسنّن به آنان بسیار احترام گذارده و به نیکی از آنها یاد میکنند. این افراد همگی از ابن عباس - که مورد اعتماد و وثوق اهل تسنّن است -حدیث نقل میکنند. بنابراین برخی از اسانید این روایات قطعاً صحیح هستند.[۳۱].
منابع
پانویس
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ ابن اثیر جزری، جامع الاصول، ج۱۰، ص۱۰۳؛ ابن حجر، صواعق المحرقه، ص۱۴۸.
- ↑ حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۲، ص۴۱۶؛ ج۳، ص۱۴۶ و ۱۵۹ و ۷۲؛ ابن اثیر، اسد الغابة، ج۲، ص۱۲ و ۲۰؛ ج۳، ص۴۱۳؛ ابن طلحه شافعی، مناقب آل الرسول، ص۸؛ ابن کثیر، تفسیر ابو الفداء، ج۳، ص۴۸۳؛ ابن حجر عسقلانی، فتح الباری شرح صحیح بخاری، ج۳، ص۴۲۲؛ سیوطی الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، تجلی امامت، ص ۴۷؛ ابراهیمزاده آملی، عبدالله، امامت و رهبری، ص۱۰۵-۱۰۶.
- ↑ به اتفاق شیعه و اهل تسنّن سوره مائده آخرین سورهای است که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده و پس از آن سورهای دیگر نازل نشده است؛ ر.ک: تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۸۸، ح۲؛ بحار الأنوار، ج۱۸، ص۲۷۱، ح۳۷؛ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۵۸۲، ح۳؛ تفسیر القرطبی، ج۳، ص۶۸؛ التمهید (ابن عبد البر)، ج۱، ص۲۴۶؛ نیل الأوطار، ج۱، ص۲۶ و ج۹، ص۲۰۷؛ فتح الباری، ج۵، ص۳۱۰؛ عمدة القاری، ج۲۱، ص۱۳۱؛ الإستذکار، ج۵، ص۲۹۰ و منابع دیگر.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲، ص ۲۵۲.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند * و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۵-۵۶.
- ↑ در برخی روایات به جای انگشتر، عبا و یا ردا مطرح شده است.
- ↑ تفسیر ابن أبی حاتم، ج۴، ص۱۱۶۲، ح۶۵۴۹.
- ↑ تفسیر ابن أبی حاتم، ج۴، ص۱۱۶۲، شماره ۶۵۵۱.
- ↑ أما قوله: ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ فإن أهل التأويل إختلفوا في المعنى به، فقال بعضهم: عني به علي بن أبي طالب. وقال بعضهم: عني به جميع المؤمنين. ذكر من قال ذلك: حدثنا محمد بن الحسين، قال: عن أحمد بن المفضل، قال: عن أسباط، عن السدي، قال: ثم أخبرهم بمن يتولاهم، فقال: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ هؤلاء جميع المؤمنين، ولكن علي بن أبي طالب مر به سائل وهو راكع في المسجد، فأعطاء خاتمه؛ تفسیر الطبری، ج۶، ص۳۸۹.
- ↑ این سند، همان سند ابن ابیحاتم است.
- ↑ تفسیر الطبری، ص٣٩٠.
- ↑ «حدثنا محمد بن علي الصائغ قال عن خالد بن يزيد العمري قال عن إسحاق بن عبد الله بن محمد بن علي بن حسين عن الحسن بن زيد عن أبيه زيد بن الحسن عن جده قال سمعت عمار بن ياسر يقول: وقف على علي بن أبي طالب سائل وهو راكع في تطوع، فنزع خاتمه فأعطاه السائل فأتى رسول الله(ص) فأعلمه ذلك، فنزلت على النبي(ص) هذه الآية ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ فقرأها رسول الله(ص) ثم قال: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ»؛ المعجم الأوسط، ج۶، ص۲۱۸.
- ↑ در آینده به این موارد اشاره خواهیم کرد.
- ↑ «حدثنا أبو عبد الله محمد بن عبد الله الصفار قال: عن أبو يحيى عبد الرحمان بن محمد بن سلام الرازي بأصبهان، قال: عن يحيى بن الضريس قال: عن عيسى بن عبدالله بن عبيد الله بن عمر بن علي بن أبي طالب قال: عن أبي عن أبيه عن جده عن علي قال: نزلت هذه الآية على رسول الله(ص) ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ فخرج رسول الله(ص) ودخل المسجد والناس يصلون بين راكع وقائم، فصلى، فإذا سائل قال: يا سائل أعطاك أحد شيئا؟ فقال: لا إلا هذا الراكع -لعلي - أعطاني خاتماً. قال الحاكم: هذا حديث تفرد به الرازيون عن الكوفيين، فإن يحيى بن الضريس الرازي قاضيهم، وعيسى العلوي من أهل الكوفة»؛ معرفة علوم الحدیث، ص١٠٢.
- ↑ «أخبرنا أبو سعد المطرز وأبو علي الحداد وأبو القاسم غانم بن محمد بن عبيد الله، ثم أخبرنا أبو المعالي عبد الله بن أحمد بن محمد، عن أبو علي الحداد قالوا: عن أبو نعيم الحافظ، عن سليمان بن أحمد، عن عبد الرحمن بن محمد بن سالم الرازي، عن محمد بن يحيى بن ضريس العبدي، عن عيسى بن عبد الله بن عبيد الله بن عمر بن علي بن أبي طالب حدثني أبي عن أبيه عن جده، عن علي قال: نزلت هذه الآية على رسول الله(ص) ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾ فخرج رسول الله(ص) المسجد -والناس يصلون بين راكع وقائم - يصلي، فإذا سائل فقال: يا سائل هل أعطاك أحد شيئا؟ فقال: لا إلا هذا الراكع –لعلي- أعطاني خاتمه»؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۵۶-۳۵۷. همچنین ر.ک: البدایة والنهایة، ج۷، ص۳۹۴-۳۹۵.
- ↑ أخبرنا خالي أبو المعالي القاضي، عن أبو الحسن الخلعي، عن أبو العباس أحمد بن محمد الشاهد، عن أبو الفضل محمد بن عبد الرحمن بن عبد الله بن الحارث الرملي، عن القاضي حملة بن محمر، عن أبو سعيد الأشج، عن أبو نعيم الأحول، عن موسى بن قيس عن سلمة قال: تصدق علي بخاتمه وهو راكع فنزلت ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۵۷.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲، ص ۲۵۷-۲۶۶.
- ↑ «و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۷۳-۷۴.
- ↑ ابن کثیر و ابن قیّم از شاگردان ابن تیمیه و بسیار متعصب هستند و اعتبار آنها نزد وهابیان نیز به همین جهت است.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲، ص ۲۶۶.
- ↑ الکاف الشاف فی تخریج أحادیث الکشاف، ج۱، ص۶۴۹.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲، ص ۲۷۱.
- ↑ «و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.
- ↑ الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۳-۲۹۴.
- ↑ ابو رافع و دو فرزندش بسیار به رسول خدا(ص) نزدیک بودند و به خانه ایشان رفت و آمد داشتند. فرزندان ابو رافع عبیدالله و علی نیز به جهت همین قرابت، کاتب امیرالمؤمنین(ع) بودهاند؛ ر.ک: رجال النجاشی، ص۴؛ الطبقات الکبری، ج٧، ص١٢٢.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲، ص ۲۷۳.